سلام ، متاسفانه من فکر می کنم همه راست می گن و به همه اعتماد می کنم ، کمکم کنین نمی خوام اینطوری باشم
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ، متاسفانه من فکر می کنم همه راست می گن و به همه اعتماد می کنم ، کمکم کنین نمی خوام اینطوری باشم
سلام منصور عزیز
بنظر من توی جامعه ما نباید زود اعتماد کرد و زود باور بود .
شما هم یا باید خودت بخواهی و تصمیم بگیری که دیگه اینطور نباشی یا آنقدر ضربه میخوری تا این موضوع را کاملا یاد بگیری . موفق باشی .
پیدا کردن اشکال خودش 50% ماجرا است و شما را به جلو هدایت می کند مرحله ی بعدی این است که هر حرفی که می شنوید بایدپیش خود با جزئیات مرور کنید . اصل را بر خوب بودن و درست بودن انسانها بگذارید و تا زمانی که شرایط شناخت کامل ایجاد نشده هیچ تصمیم جدی در رابطه با شنیده هایتان نگیرید و کاملا شرایط و حرفها را به خاطر بسپارید و کنار هم قرار دهید اگر همه ی دانسته هایت به قدر کافی بود نتیجه گیری کنید و بعد تصمیم بگیرید
شما اولین قدمو برداشتین. اینکه متوجه شدین همه باهاتون صادق نیستن و ممکنه صدمه بخورین خیلی خوبه.
البته همیشه باید اصل رو بر صداقت گذاشت ولی با یکم زیرکی و شک می تونید طرف مقابل رو بشناسین. خیلی وقتا از رفتار ادما بیشتر از صحبتاشون میشه اونا رو شناخت فقط باید کمی دقت کنین و اگر در موردی شک کردین و نتونستین تشخیص بدین میتونید مشورت کنین.
البته من خیلی متخصص نیستم امیدوارم دوستای دیگه بیشتر راهنماییتون کنن.
منصوره جان ...به اين تالار خوش اومدي ..بايد بگم درسته كه ادم وقتي خيلي زود به ديگران اعتماد كنه ممكنه ازشون ضربه بخوره ..من خودم اينطوريم ..نمي دونم چند سالته اما من كه تجربه ي زندگي رو دارم ...نتونستم هنوز به خودم بقبولونم كه ادما ميتونن خيلي بد و پست باشن ..البته متاسفانه خيلي ها اينطورين ..اما بعضي خصلت ها رو ادم باهاش بدنيا مياد و منم مثل تو هستم و تو زندگيم خيلي وقتا ضربه خوردم ...اما خوب بازم اينطوريم و نتونستم با گذشت سالها هم عوض بشم حتي به روانشناس هم مراجعه كردم و ايشون گفتن اين همه صداقت و درستي نشانه ي يك روح سالم و پاك است چرا مي خواهيد خودتونو عوض كنيد ...سعي كنيد يه كم تو روابطتون با ادما احتياط كنيد ......يه كم بيشتر فكر كنيد و با عجله با كسي وارد تعامل نشيد ...حالا دارم سعي ميكنم ....به تو هم توصيه ميكنم يه كم احتياط كني تو روابط با ادما بهتره باعث ميشه كمتر ضربه بخوري
سلام ، ممنون از همه شما دوستان عزیز، من 23 سالمه تا الان خیلی ضربه خوردم چه دوست چه دشمن، ولی به قول مامانم برام درس عبرت نمیشه، نمیدونم میترسم برای زندگی اینده ام مشکلی پیش بیاد، حدود 6 ماه پیش با پسری اشنا شدم به خاطر اون خیلی از موقعیت های خوب را رد کردم در حالیکه بهم میگفتن داری اشتباه میکنی اما من گوش نمیدادم . خیلی زود از همه فاصله گرفتیم و اصلا هیچکدوم برای اینکه از هم فاصله نگیریم تلاشی نکردیم البته اشکالی نداره تقصیر خودمه و اون هم اینه که به همه اعتماد می کنم و دلم نمیخواد اینجوری باشم
منصوره جون اعتماد کردن بی دلیل به دیگران کار درستی نیست
ولی بی اعتمادی هم را ه حل مناسبی به نظر نمی اید ... بهترین کار سنجیدن موقعیت و شرایطی است که در ان قرار داری و باید به کسی اعتماد کنی یا نکنی... ولی قرار نیست اینقدر به خودت وافکارت فشار بیاری که چه کسی راست میگه وچه کسی دروغ به نظر من انرژی زیادی را باید صرف تشخیص راست یا دروغ حرف دیگران کرد چون افراد مختلف خیلی رفتار پیچده ای دارند ... خودم به راست یا دروغ بودن حرف دیگرا ن زیاد فکر نمیکنم مگر اینگه مسله ای باشد که بستگی به حرف انها داشته باشد
دوست من ميدوني ما آدما چطوري هستيم؟وقتي تو يه صفت افراطي هستيم سعي مي كنيم تفريطي بشيم!نقل قول:
نوشته اصلی توسط mansoore_666
حال كه اين موضوع رو مي دونيد مراقب باشيد از اين به بعد به همه بي اعتماد نشيد!
اينو به خاطر اين ميگم كه در آينده فرصتها رو از دسنت نديد.
يه پيشنهاد دارم اونم اينه كه براي اعتماد به حرف ديگرون سعي كنيد گذشته طرف مقابلتون(هر كسي مي تونه باشه)رو مطالعه كنيد.ببينيد در گذشته در كارهاش و حرفاش چقدر هماهنگي بوده؟
به قول يه دوست،اگر ديديد شريك آينده زندگيتون از چراغ قرمز سر چهار راه رد شد احتمال بديد كه در آينده ممكنه چراغ قرمز زندگيرو هم رد كنه!
موفق باشي.:73:
سلام
منم عین شما هستم منصوره جون
باورم نمیشه یکی دروغ گفته باشه
اگه هم بفهمم یکی دروغ میگه برا خودم توجیه میکنم
به نظر من مشکل ما اینه که چون خودمون دروغ نمگیم فکر میکنیم همه راست میگن
سلام امیر جان، راست میگی شاید من دارم تفریط میکنم، البته اینکه گذشته کسی رو بخوای بفهمی سخته ، چون خیلی ظاهر با باطن فرق میکنه من هر کسی رو که دیدم بعد از یک مدت نظرم راجع بهش تغییر کرده و دیدم که اصلا اونیکه من فکر میکردم نبوده و بعد غصه میخورم. با کمک ها و راهنمایی شما دوستای گل تصمیم گرفتم دیگه بهش فکر نکنم یعنی همه هم و غمم این نباشه و سعی کنم بیشتر دقت کنمنقل قول:
نوشته اصلی توسط amir50
پرنده عزیز مشکل از اونا نیست مشکل از ماست توی این دوره زمون باید دروغ گفت به خدا من به این نتیجه رسیدم اما متاسفانه ما نمیتونیم دروغ بگیم پس باید سر کنیم ولی فکر کنم تو هم مثل من تصمیم گیری بهترین کارو کردینقل قول:
نوشته اصلی توسط parandeh
سلام
ولی من به این نتیجه رسیدم که نجات در صداقته
تجربه کردم
یکی از دوستام میخواست بره یه مسافرتی یعنی تقریبا تیر ماه میخواست بره
بهم دروغکی گفت (به دلایلی دروغ گفت)2 اردیبهشت میره بعد ها هرچقدر گفت دیر میرم ولی من پیش خودم میگفتم شاید زود رفت باید قبل رفتنش ببینمش گفتم میخوام ببینمت اومد و اعتراف هم کرد دروغ گفته خیلی هم پشیمون بود گفتش 2 ماه دیگه میره خیلی کار داشت ولی به خاطر من اومد برگشتنی تصادف کرد و از دنیا رفت شاید اگه اون دروغو نمیگفت من برا دیدنش عجله نمیکردم اونم الان زنده بود
من خودم یه دروغی بهش گفته بودم (یه دروغ بزرگ)و ناراحتش کرده بودم ولی فوری صبحش بهش گفتم معذرت میخوام دروغ گفتم تا صبح نخوابیده بودم به خاطر دروغ گفتنم
به نظر من دروغ بده
سلام میدونم عزیزم دروغ بده به خدا من اصلا نمیتونم دروغ بگم اما مردم مثل نقل و نبات دروغ میگن ، باید حواست باشه وگرنه تو ضربه میخوری ، اگه دروغی که میگن به زندگی تو ضربه نزنه که اصلا مهم نیست ولی اگه بخواد به زندگیت ضربه بزنه :54::54: واقعا سخته، در مورد دوستت هم مقصر تو نیستی عمرش تموم شده بوده حتی اگه بهت راست میگفت.نقل قول:
نوشته اصلی توسط parandeh