سلام
در این تاپیک میخوام نام عملیات های 8 سال دفاع مقدس و خلاصه ای از اونا رو برای دوستداران بگذارم.امیدوارم خوشتون بیاد.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
در این تاپیک میخوام نام عملیات های 8 سال دفاع مقدس و خلاصه ای از اونا رو برای دوستداران بگذارم.امیدوارم خوشتون بیاد.
سلام
:72:
1- عملیات خیبر
رمز عملیات : یا رسول الله (ص)منطقه عملیاتی : هور الهویزه
تیپ دشمن : 18 تیپ
تیپ خودی :9 تیپ
تانک اغتنامی : 42 دستگاه
تانک انهدامی : 330 دستگاه
کشته و زخمی دشمن : 15000 نفر
اسیر دشمن : 1140 نفر
:72:
سلام
:72:
2-عملیات محمد رسول الله (ص)
رمز عملیات :لااله الا الله محمد رسول الله
منطقه : پاوه(کرمانشاه)تیپ دشمن : 3 تیپ
تیپ خودی :6 تیپ
تانک اغتنامی : 3 دستگاه
تانک انهدامی : 4 دستگاه
کشته و زخمی دشمن : 1500 نفر
اسیر دشمن : 114نفر
:72:
سلام
:72:
3-عملیات عاشورا
رمز عملیات : یا سید الشهدا
منطقه : ارتفاعات مرزی میمک
تیپ دشمن : 8 تیپ
تیپ خودی :5 تیپ
تانک اغتنامی : 4 دستگاه
تانک انهدامی : 5 دستگاه
کشته و زخمی دشمن : 1500 نفر
اسیر دشمن : 190 نفر
:72:
سلام
:72:
4- عملیات مسلم ابن عقیل
رمز عملیات :یا ابوالفضل العباس
منطقه : سومار(کرمانشاه)
تیپ دشمن :9 تیپ
تیپ خودی :8 تیپ
تانک اغتنامی : 10 دستگاه
تانک انهدامی : 79 دستگاه
کشته و زخمی دشمن : 4000 نفر
اسیر دشمن : 275 نفر
:72:
سلام
:72:
5- عملیات ثامن الائمه (ع)
رمز عملیات :نصر من الله و فتح قریب
منطقه : شمال آبادان در شرق رودخانه کارونتیپ دشمن : 6 تیپ
تیپ خودی : 6 تیپ
تانک اغتنامی : 160 دستگاه
تانک انهدامی : 90 دستگاه
کشته و زخمی دشمن : 200 نفر
اسیر دشمن : 1800 نفر
:72:
سلام
:72:
6- عملیات قادر
رمز عملیات : یا مولای متقیان (ع)
منطقه: سیرکان
تیپ دشمن:13 تیپ
تیپ خودی : 12 تیپ
تانک اغتنامی : 9 دستگاه
تانک انهدامی : 20 دستگاه
کشته و زخمی دشمن : 1500 نفر
اسیر دشمن : 20 نفر
:72:
با سلام خدمت دوست عزيزمون جناب m.mouod
دوست عزيز از تاپيكي كه ايجاد كرديد ممنونم ، اما بهتره كه مطالبي در مورد خود عمليات و اينكه در كدام منطقه صورت گرفته ؟؟ در چه سالي؟؟ هدف از عمليات چي بوده؟؟ فرماندهي عمليات بر عهده چه كسي بوده؟؟ چه رشادتها و چه فعاليتهايي رو نيروهاي ما انجام دادند؟؟ اين عمليات توسط ارتش بوده يا سپاه ؟؟ و به همراه يك يا چند خاطره كوتاه از رزمندگان و فرماندهان جنگ كه مخصوص هر عمليات هست مي تونيد براي جذابيت تاپيك بهش اضافه كنيد .
اين اطلاعات رو به راحتي مي تونيد از سايت و وبلاگهاي دفاع مقدس پيدا كنيد .سايت شهيد آويني هم گزينه مناسبي مي تونه باشه .
باز هم ازفعاليت مفيد و سازنده شما در تالار ممنون و متشكرم .
سلام
با تشکر از آقای آرمان .:72: میدونم هرچه کاملتر باشه بهتر و سازنده تره اما خواستم کوتاه و خلاصه باشه تا اولا" خوانند ه اش بیشتر باشه و ثانیا" تو ذهن دوستان بمونه..یه چیز دیگه هم هست و اون اینکه بنده شاغلم و تنها وقتی محل کارم هستم به اینترنت دسترسی دارم برای همین وقت بیکاری میرم سراغ کامپیوتر و باید زود تمومش کنم. با این وجود چشم نهایت سعیمو می کنم تا اطلاعات کاملتری گیر بیارم.
یا علی
سلام دوستان
الوعده وفا ، آقای آرمان :72:
سلام
قول داده بودم که عملیاتها رو به شکل کاملتر تو این تاپیک بیارم .امیدوارم مفید باشه.ان شاءالله
عملیات خیبر
عمليات غرور آفرین خیبر در ساعت 21:30 سوم اسفند ماه 1362 با رمز مقدّس يارسول الله در جبهه جنوب (منطقه هورالهويزه، در شمال بصره)، با تلاش مشترك دلاور مردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش جمهوري اسلامي ايران آغاز رديد.
فرماندهی عملیات :
هدایت و فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) بود. دو قرارگاه اصلی (کربلا و نجف) و پنج قرارگاه فرعی (نصر، حنین، بدر، حدید و فتح) تحت امر قرارگاه مرکزی بودند.
منطقه عملیات
منطقه عملیاتی که در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه واقع شده است، از شمال به العزیر و از جنوب به القرنه – طلائیه محدود می گردد.
اهداف عملیات
هدف از عملیات خیبر عبارت بود از انهدام نیروهای سپاه سوم عراق، تامین جزایر مجنون شمالی و جنوبی، ادامه تک از جزایر و محور طلائیه به سمت نشوه و الحاق به نیروهایی که از محور زید به دشمن حمله می کردند. در نظر بود که خشکی شرق دجله از طریق هور تصرف شود تا دشمن نتواند از سمت شمال سپاه سوم را تقویت کند.
استعداد دشمن
منطقه مورد نظر برای عملیات در حوزه استحفاظی سپاه سوم عراق قرار داشت و در جریان عملیات یگان های زیردر این منطقه حضور یافتند:
الف – یگان های پیاده :
تیپ های 3، 5، 11، 18، 605، 702، 704، 93، 95، 96، 701، 501، 35، 419، 108، 113، 427، 36، 22، 23، 28، 418، 422، 19 پیاده.
ب – یگان های رزهی:
تیپ های 30، 16، 6، 56، 14، 26 و 37 زرهی و تیپ 55 مختلط.
ج – یگان های مکانیزه:
تیپ های 25، 8، 27، 15 و 20 مکانیزه.
د – گارد مرزی و گارد ریاست جمهوری:
تیپ های 5، 8 و 11 گارد مرزی و یک تیپ از گارد ریاست جمهوری.
هـ – نیروی مخصوص:
تیپ 65.
و – جیش الشعبی و کماندو:
بیش از 10 گردان.
ز – توپخانه:
حدود 30 گردان.
قوای خودی
یگان های عملیاتی به شرح ذیل بود:
الف – سپاه پاسداران:
لشکرهای 5 نصر، 8 نجف اشرف، 31 عاشورا، 19 فجر، 41 ثارالله، 17 علی ابن ابی طالب علیه السلام، 14امام حسین علیه السلام، 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و 7 ولی عصر(عج).
تیپ های مستقل 15 امام حسن علیه السلام، 10 سید الشهداعلیه السلام، 44 قمر بنی هاشم علیه السلام، 33 المهدی (عج)، 18 الغدیر و 21 امام رضاعلیه السلام.
تیپ های مستقل زرهی 72 محرم، 20 رمضان و 28 صفر.
یگان دریایی (قرارگاه نوح).
در مجموع، سپاه پاسداران 220 گردان عملیاتی در اختیار داشت و استعداد توپخانه آن نیز 7 گردان بود.
ب - ارتش جمهوری اسلامی:
لشکر های پیاده 77، 21، 28 و 55.
لشکرهای زرهی 81، 16 و 92.
قرارگاه خاتم الانبیاءصلی الله علیه و آله وسلم به عنوان قرارگاه مرکزی:
قرارگاه نجف تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم فرماندهی قرارگاه های فرعی را به عهده داشت:
قرارگاه نصرهدایت لشکر 5 نصر و تیپ 15 امام حسنعلیه السلام را به عهده داشت.
قرارگاه حدید هدایت تیپ 44 قمر بنی هاشم و تیپ 21 امام رضا علیه السلام را به عهده داشت.
قرارگاه فتح هدایت لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و تیپ 33 المهدی (عج)+ تیپ 18 الغدیر را به عهده داشت.
قرارگاه حنین هدایت لشکر 17 علی ابن ابی طالب علیه السلام و لشکر 41 ثارالله و تیپ 10 سیدالشهداعلیه السلام را برعهده داشت.
قرارگاه بدر هدایت لشکر 8 نجف، لشکر 31 عاشورا، لشکر 19 فجر را به عهده داشت.
قرارگاه کربلا هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت.
از ارتش لشکرهای 77، 21 و 28 پیاده و لشکر 8 زرهی.
از سپاه لشکر 14 امام حسین علیه السلام، 7 ولی عصر (عج) و تیپ زرهی 72 محرم.
لازم به ذکر است که لشکر 16 و 92 زرهی ارتش در حین عملیات به کار گرفته شدند.
طرح عملیات
دو قرارگاه کربلا و نجف ماموریت داشتند ضمن تامین اهداف محوله، روی پل دوعیجی در شمال نشوه (غرب نهر کتیبان) الحاق کرده و سپس به سوی بصره ادامه عملیات دهند.
قرارگاه کربلا می بایست با عمل ازمحور زید و چسبیدن به نهر کتیبان جهت مسدود کردن منطقه ورودی دشمن در دو عیجی اقدام می کرد. قرارگاه نجف نیز پس از دستیابی به العزیر و القرنه و تصرف جزایر مجنون و الحاق به طلاییه، جهت بازکردن جاده طلاییه – نشوه که تنها امید برای ادامه عملیات و انتقال نیرو و مهمات بود، اقدام نماید. یگان های تحت امر این قرارگاه می باید با عبور از طلاییه به سمت نشوه و تامین آن در پل دوعیجی به قرارگاه کربلا(نیروهای ارتش)ملحق می شدند. قرارگاه نجف برای تصرف اهداف خود به تشکیل پنج قرارگاه فرعی (نصر، بدر، حنین، حدید، فتح) مبادرت می ورزید.
قرارگاه دیگری با نام نوحعلیه السلام وظیفه ترابری دریایی و پشتیبانی یگان های عمل کننده را برعهده داشت.
شرح عملیات
نکته قابل توجه قبل از آغاز تک، حضور گسترده نیروهای مانور قدس در مناطق عملیاتی، پس از انجام مانور در مراکز مختلف شهرستان ها بود. علاوه بر این، با توجه به مانور قدس و تهدید و اقدامات جنون آمیز دشمن و حمله موشکی به دزفول و بمباران شهرهای کرمانشاه، ایلام، رامهرمز و ...، جو کلی جنگ در کشور، شکل خاصی به خود گرفته بود.
عملیات در ساعت 21:30 روز 3/12/1362 با رمز یا رسول الله آغاز شد. در مرحله اول نیروهای قرارگاه نجف با تهاجم سراسری در مناطقی همچون تنگه و شهر القرنه، جاده بصره – العماره و نیز جزایر شمالی و جنوبی مجنون استقرار یافتند. در این میان، قرارگاه کربلا که در محور زید وارد عمل شده بود، با به دست آوردن کمترین موفقیت موجب بازگشت یگان های ارتش به مواضع قبلی خود شد.
در مرحله دوم عملیات، دو تلاش اصلی در محور جزایر مجنون و طلاییه به منظور الحاق و سپس پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد؛ بنا به عللی پیشروی انجام نشد. در مقابل، دشمن به تدریج خود را بازیافته و پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی حوالی جاده بصره – العماره گذارد و سپس روی طلاییه متمرکز شد.
در ادامه عملیات، پس از آن که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، لشکر 14 سپاه پاسداران که تحت امر قرارگاه کربلا (ارتش) بود، آزاد شده و به همراه لشکر 27 ماموریت طلاییه را به عهده گرفت. در آن شب نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید . در این میان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلاییه – به طول 6 کیلومتر– در اختیار نیروهای خودی بود، لیکن وسعت کم منطقه مانور از یک سو و آتش انبوه و بسیار زیاد دشمن از سوی دیگر، امکان پیشروی الحاق با محور جزایر مجنون را ناممکن ساخته بود. به همین خاطر از ادامه عملیات در طلاییه صرف نظر شد و به این ترتیب اهداف عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد.
بر همین اساس و با توجه به فشارهای دشمن، مرحله سوم عملیات به منظور تثبیت موفقیت خودی در جزایر انجام شد. دشمن که هر گونه حضور نیروهای ایرانی در هور را خطری برای جاده بصره – العماره می دانست با اجرای آتش شدید و توان پیاده وزرهی می کوشید جزایر مجنون را بازپس گیرد. این در حالی بود که نیروهای خودی خسته از چند روز جنگ، نداشتن عقبه نزدیک و نیز عدم حمایت آتش توپخانه، به مقاومت خود ادامه می دادند. متقابلاً، دشمن با تمرکز صدها قبضه توپ روی جزایر و بمباران مداوم آن ها با هواپیما و نیز در اختیار داشتن عقبه خشکی با واحدهای زرهی خود فشارهای متعدد و طاقت فرسایی را وارد می ساخت.
به رغم وضعیت یاد شده، نیروهای خودی می کوشیدند به هر صورت ممکن جزایر را حفظ نمایند. براین اساس، سپاه پاسداران با تمام استعداد خود جهت دفع تهاجم دشمن و حفظ جزایر در آن جا استقرار یافت.
نهایتاً دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیر قابل تصور و پیش بینی مشاهده می کرد، به تدریج از بازپس گیری جزایر ناامید شد و به تحکیم مواضع پدافندی خود مبادرت ورزید.
نتایج عملیات
عملیات خیبر که به آزاد سازی منطقه ای به وسعت 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلاییه انجامید، موجب افزایش عزم بین المللی در جهت کنترل ایران و جلوگیری از شکست عراق گردید؛ به گونه ای که از تاریخ 3/12/1362 (زمان آغاز عملیات خیبر) تا تاریخ 30/7/1363 تعداد 474 طرح صلح از سوی 54 کشور مختلف جهان ارایه شد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در تاریخ 11/3/1363 قطع نامه 552 خود را در خصوص پایان دادن به جنگ ایران و عراق تصویب نمود. این در حالی بود که هیچ یک از قطع نامه و طرح های مذکور نظر ایران را تامین نمی کرد.
هم چنین، در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تاثیر تجهیزات دریایی و آبی – خاکی برای کسب نتایج مهم و حیاتی پی بردند و نیز سپاه پاسداران به یکی از ضرورت های حساس و حیاتی در تکمیل و توسعه سازمان خود آگاه گردید و آن لزوم ایجاد تقویت و توسعه یگان های دریایی برای انجام عملیات های آبی – خاکی بود. این رهیافت، قابلیت سپاه در انجام عملیات عبور از هور و رودخانه های بزرگ را توسعه داد و هسته اصلی عملیات های بدر، والفجر8، کربلا3، 4 و 5 و نیز زمینه ای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران گردید.
تلفات و ضایعات عراق در این عملیات به شرح ذیل می باشد:
کشته و زخمی شدن حدود 15000 نفر.
به اسارت درآمدن 1140 نفر .
انهدام 150 تانک و نفربر و 200 خودرو.
به غنیمت در آمدن 10 تانک و 60 کامیون.
انهدام 21 تیپ به میزان 20 تا 100 درصد.
آنچه گفته شد قطره ای بود در برابر دریای رشادتهای وصف ناپذیر رزمندگاه اسلام در طول عملیات خیبر .
شهادت :فرمانده غیور لشگر 27 محمد رسول الله در این عملیات به فیض شهادت نائل آمدند.
خاطره : «آن بسیجی سر جدا « همت بود »
شیبانی يكي از همرزمان شهيد محمد ابراهیم همت ، فرمانده لشكر 27 محمد رسولالله(ص) با ذكر خاطرهاي از اين فرمانده شجاع سپاه اسلام، به بيان آخرين ديدار خود با وي پرداخت.
در عمليات خيبر، همت از طريق بيسيم به من اطلاع داد كه برادر "عزيز " (فرمانده فعلي كل سپاه) در قرارگاه منتظر ماست و بايد به آنجا برويم.
به او گفتم كه شما برو، من هم خودم را ميرسانم و با يكي از دوستان به سمت قرارگاه به راه افتاديم. در ميان راه منطقه خطرناكي بود كه ميبايست با احتياط بيشتري از آنجا عبور ميكرديم. به همين دليل به حالت نيمخيز قرار گرفتيم.
قدري كه از رفتن ما گذشت، ديديم دو جنازه شهيد روي زمين افتاده. از لباسهايشان فهميديم بسيجياند. تصميم گرفتيم پيكر شهدا را به عقب بكشيم. من پاي يكي از آنها را گرفتم و كشيدم.
شيباني در اين قسمت از خاطره خود در حالي كه گريه ميكرد، گفت: شهيدي كه من پاي او را كشيدم سر نداشت. وقتي به قرارگاه رسيديم گفتند هنوز همت نيامده.
سپس به من خبر دادند كه از همت خبري نيست و آقاي هاشمي (رفسنجاني) ما را ميخواهد. به آنجا رفتيم و قبل از من، شهيد محلاتي رسيده بود.
خودم را معرفي كردم. شهيد محلاتي به من گفت همت مفقود شده و شما براي شناسايي پيكر برخي شهدا كه شناسايي نشدهاند، بايد به عقب بروي.
وقتي اين را شنيدم ياد همان پيكر بيسري افتادم كه در راه با آن برخورد كردم در معراج شهدا بود كه با ديدن همان پيكر و نشانيهايي كه از همت داشتم فهميدم آن پيكر بي سر، پيكر چه كسي است ...
منابع :سایت ساجد
سایت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس .
خیلی کامل و جالب بود . خسته نباشید .
با تشكر از خواهر خوبمون خانم m.mouod از اينكه زحمت گردآوري اين مطالب رو كشيديد ازتون قدرداني مي كنم و يه خواهشي دارم كه با توجه به اينكه به سالگرد عمليات والفجر در منطقه عملياتي فكه نزديك مي شيم خواهشا اگه فرصت كرديد در مورد اين عمليات هم تو اين تاپيك مطلب قرار بديد .
سلام
عزیزان زیاد به آمار توجه نفرمایید!
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
ليستي كه از طريق لينك٬ مشاهده خواهيد كرد٬ عملياتهاي صورتگرفته در طول 8 سال جنگ تحميلي٬ توسط سپاه٬ ارتش و يا بصورت مشترك است. عمدهي مطالب٬ از سايت ويكي پديا و ساجد (سايت جامع دفاع مقدس) برداشت شده٬ وليكن نقصهايي نيز دارد.
برای دریافت فایل کلیک کنید!
فرمت فايل٬ PDF است. براي اجراي آن، به نرمافزار Acrobat Reader نياز خواهيد داشت
www.military.ir
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
ممنون دوست عزيز جناب mke خيلي مفيد بود فايلتون حتما پرينت مي گيرم و به اين بچه هاي راوي كه مي رن واسه كاروانهاي راهيان نور يه نسخش رو مي دم
باز هم تشكر
ياد شهدا گرامي باد
عمليات والفجر مقدماتي : پایان حضور سردار حسن باقری
عمليات والفجر مقدماتي : رويارويي با تمام تجربيات دشمن
عمليات والفجر مقدماتي با هدف تصرف پل « غزيله » و سپس پيشروي به سوي شهر العماره در عراق طرح ريزي شده بود . البته انجام عمليات دسترسي به اين مه را آسان جلوه مي داد .
در اين عمليات 48 گردان از سپاه و 16 گردان از ارتش به مصاف 80 گردان از عراق رفتند . در ساعت 21 و 30 دقيقه 18 بهمن ماه 1361 رمز عمليات از قرارگاه خاتم الانبياء به گوش رزمندگان مستقر در خطوط فكه رسيد :« يا الله يا الله يا الله » .
حمله از سه محور آغاز شد و نيروها در تاريكي مطلق شب به منظور شكستن خطوط دفاعي دشمن پيش رفتند . نكته قابل ملاحظه در اين عمليات ، موانع ايذايي ، استحكامات ، كانال هاي عميق و متعدد و وجود ميدان هاي مين فراوان و گوناگون دشمن در دشت هاي رملي و خشك بود كه عراق طي چند ماه كوشش آنها را فراهم آورده چيده بود . اين عوامل سبب كندي حركت يگانهاي خودي شده و در نتيجه با وجود شكسته شدن خط دشمن نيروها به هم ملحق نشده و همانجا در عمق موانع خطوط دشمن موضع گرفتن . اين موضوع با روشنايي سپيده دم مشكل را دو چندان كرد . عراقيها هر آنچه از عمليات رمضان و حمله هاي مشابه درس گرفته بودند ، از جمله لايه هاي تو در تو و پيچيده دفاعي در عمليات والفجر مقدماتي ( فكه ) به كار بستند .
از آنجا كه انجام اين حمله با روزهاي دهه فجر سال 1361 مقارن شده بود ، پيش بيني مي شد اين عمليات در سرنوشت جنگ تاثير گذار باشد ، ولي چنين نشد و پسوند " مقدماتي " بر عمليات والفجر گذاشته شد .
در آستانه اين عمليات « غلامحسين افشردي » معروف به حسن باقري فرمانده اطلاعات و عمليات قرارگاه خاتم الانبياء و فرمانده نيروي زميني سپاه و چند تن ديگر از جمله « مجيد بقايي » فرمانده قرارگاه كربلا در حين شناسايي در كمين نيروهاي عراقي گرفتار شده و به شهادت رسيدند .
در اين عمليات بيش از 80 دستگاه تانك و نفربر ، 120 دستگاه خودرو و تعداد زيادي سلاح سبك و نيمه سنگين و 5 فروند هواپيما منهدم و 4620 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند .
نام عمليات : والفجر مقدماتي
زمان اجرا : 18/11/1361
مكان اجرا : منطقه عمومي فكه
رمز عمليات : يا الله يا الله يا الله
تلفات دشمن : 4620 نفر كشته و زخمي
ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش
اهداف عمليات : تصرف پل " غزيله " و پيش روي به سوي شهر العماره عراق
موفق شاد باشید.
یاعلی:72:
عملیات والفجر 1 ؛ نخستین تجربه سپاه پس از سازماندهی
سه ماه پس از انجام عملیات ناموفق والفجر مقدماتی ، عملیات « والفجر 1 » در منطقه شمال غربی فکه تا بلندی های « حمرین » طرح ریزی شد . در ساعت 22 و 10 دقیقه 20 فروردین ماه 1362 با رمز « یا الله - یا الله - یا الله » حمله یگان های سپاه و ارتش به فرماندهی سرهنگ علی صیاد شیرازی ( فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش ) آغاز شد .
از زمان عملیات ثامن الائمه که به شکست حصر آبادان انجامید ، تا آغاز عملیات والفجر یک همواره برای در هم کوبیدن خط دشمن و گرفتن فرصت عکس العمل از آنها از تاریکی شب و ساعات استراحت نیروهای آنان بهره گرفته می شد ، اما در این عملیات روش « هجوم در پوشش آتش تهیه » برای در هم کوبیدن دشمن برگزیده شد . بر این اساس عملیات با اجرای آتش انبوه توپخانه شروع شد . 60 هزار گلوله توپ بر مواضع عراقیها فرو ریخت و این تا آن زمان بی سابقه بود . البته شمن نیز با 100 گلوله به استقبال توپهای ایرانی آمد .
موقعیت منطقه عملیاتی والفجر بیشتر تپه ماهور ( تپه های کوتاه ) بوده و بلندی های مهم آن از 180 متر تجاوز نمی کند و در منطقه جنوب شرقی کوه های حمرین قرار دارد . قرارگاه « خاتم الانبیاء » عملیات را از دو محور شمالی و جنوبی به فرماندهی قرارگاه « کربلا » در جناح راست و قرارگاه « نجف » در جناح چپ پیش می برد . در این عملیات 8 لشکر از سپاه پاسداران و 2 لشکر ، 3 تیپ و یک گردان از نیروی زمینی ارتش ایران و به عبارت دیگر 30 گردان از ارتش و 80 گردان از سپاه مشارکت داشتند . هر دو جناح کار پیشروی را تا سحر گاه فردا و تا اعلام دستور توقف به خوبی انجام دادند . از صبح همان روز تا پایان ششمین روز عملیات ، عراق بارها دست به پاتک زد و چندین مرتبه بلندی ها منطقه در دست طرفین رد و بدل شد ، اما نیروهای خودی توانستند اهداف به دست آمده را تثبیت کرده و حالت پدافند به خود بگیرند .
در پایان این عملیات تعداد 6750 تن از نیروهای دشمن کشته ، زخمی و اسیر شدند و 98 دستگاه تانک و نفربر زرهی منهدم ، 5 فروند چرخبال ساقط و سه واحد 550 نفری « جیش الشعبی » ، سه گردان کماندویی و 4 گردان مکانیزه آسیب دید . همچنین بخشی از بلندی های « حمرین » ، چندین روستا در حاشیه رودخانه « دویرج » و پاسگاه مرزی « پیچ انگیزه » آزاد شد که در مجموع 150 کیلومتر وسعت را در بر می گرفت .
نام عملیات : والفجر 1
زمان اجرا : 20/1/1362
مدت اجرا : 6 روز
مکان اجرا : شمال غربی فکه در جبهه میانی
رمز عملیات : یا الله – یا الله – یا الله
تلفات دشمن : 6750 نفر کشته ، زخمی و اسیر
ارگان های عمل کننده : سپاه و ارتش
اهداف عملیات : سرکوب نیروهای دشمن و باز پس گیری مناطق تحت اشغال
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
سلام
از دوستان خوبی که نظر دادن خیلی خیلی سپاسگزارم.:72::16:
جناب mke خیلی ممنون دستتون درد نکنه مطالبتون مفید بود من هم استفاده کردم.
موفق باشید:72:
سلام دوستان
در تکمیل مطالب دوستمون ، این مطالب هم تقدیم به شما:72:
خلاصه عملیات والفجر مقدماتی
تسلّط نیروهای خودی برارتفاعات حمرین در عملیات محّرم ومشاهده معابروصولی العماره،راه کار جدیدی را پدید آورد وبراین اساس عملیات والفجر طراحی گردید. ازسوی دیگر،نیروی زمینی تازه تاسیس سپاه که اولین تجربه خودرادر عملیات نیمه گسترده محرم باموفقیت پشت سر گذاشته بود.سازمان رزم جدیدی برای این عملیات گسترده آماده کرد.
به عبارت دیگر ،عملیات والفجر میدان آزمایشی مناسبی برای تشکیلات جدید سپاه بود. ضمن آنکه برای جلوگیری ازتکرار حوادث عملیات رمضان و خنثی کردن توان زرهی عراق،منطقه رملی درغرب ارتفاعات میشداغ انتخاب شد تا امکان مانور زرهی درآن میسّر نباشد.دراین عملیات رزمندگان توانستند با شکستن خطوط پی درپی ارتش عراق،به عمق مواضع آن نفوذ،امّا براثر مقاومت شدید دشمن،در محور عملیاتی ناهماهنگی به وجود آمد ونیروهای خودی به مواضع قبلی بازگشتند.این عملیات نشان داد که دروضیعت جدید جنگ ، مقدورات، ابتکارات و عوامل جدیدی باید وارد عرصه شود تا بتوان موانع مستحکم دشمن را پشت سر گذاشت . همچنین پس از این عملیات تشکیلات جدید سپاه ارزیابی و بهینه شد هم زمانی این عملیات با ایام دهه فجر سبب شد که نام "والفجر"برای آن درنظر گرفته شود . پیش بینی میشد که این عملیات وضعیت تعیین کننده ای درسرنوشت جنگ داشته باشد. لیکن چنین نشد وبه همین دلیل ، پسوند "مقدماتی" به کلمه "والفجر" افزوده شد و "والفجر مقدماتی" نام گرفت . همچنین در آستانه این عملیات فرمانده نیروی زمینی سپاه غلام حسین افشردی (حسن باقری) و چند تن دیگر از فرمانده هان از جمله مجید بقایی ، در هنگام شناسایی منطقه به شهادت رسیدند.
خلاصه عملیات والفجر 1
از هنگام برکناری ابوالحسن بنی صدر از سمت فرماندهی کل قوا وایجاد تحول در فرماندهی جنگ ایده های کارشناسان نظامی سپاه،مبنای طرح ریزی نبردهای بزرگ قرار می گرفت.این جریان که ازعملیات ثامن الائمه آغاز شد تا پایان والفجر مقدماتی ادامه داشت.اما عدم موفقیت درعملیات والفجر مقدماتی که در پی ناکامی عملیات رمضان حاصل شده بود،موقعیت سپاه رادر برنامه ریزی جنگ تضعیف کرد.درنتیجه فرماندهی عملیات والفجر1 به فرمانده نیروی زمینی ارتش سرهنگ صیاد شیرازی واگذار شد. وی که پس از ناکامی عملیات رمضان معتقد شده بود درصورت واگذاری نیروهای بسیجی به ارتش می تواند کارنامه درخشان تری از سپاه عرضه کند،درعملیات والفجر1 سازمان سپاه راتحت امر گرفت وشیوه های شناخته شده کلاسیک رابرای عملیات برگزید ازآغاز عملیات "ثامن الائمه(ع)" تا آغاز عملیات "والفجر1"همواره درخط شکستن از تاریکی شب غافل گیری هجوم به نقاط ضعف دشمن ابتکار عمل نیروهای شهادت طلب استفاده می شد ولی درعملیات "والفجر1"روش هجوم درپوشش آتش تهیه انتخاب شد;طرحی که"آتش به جای خون" نام گرفت .عملیات با اجرای انبوه آتش توپخانه شروع شد 60 هزار گلوله بر مواضع دشمن فرود آمد چیزی که تا آن زمان درطول جنگ ایران وعراق درعملیات های خودی سابقه نداشت دشمن نیز با 100 هزار گلوله توپ با آتش خود ی مقابله کرد دراین عملیات-که در دومحور ودر چند مرحله اجرا شد-خطوط پدافندی نیروها ی دشمن شکست لیکن براثر هوشیاری آن ها و عوامل دیگر الحا ق بین یگان ها صورت نگرفت و منطقه آزاد شده تثبیت نگردید.
والفجر مقدماتی و والفجر 1
پس از عملیات محرم چنین پیش بینی می شد كه دستیابی به شهر العماره عراق دور از امكان نیست بر این اساس بخشی از زمین شمال شهر العماره، كه بین مثلث فكه، چزابه، غزیله، محصور بود ، مورد نظر طراحان نظامی قرار گرفت. یكی از مسائل مطروحه، به هنگام عملیات والفجر مقدماتی، همزمانی عملیات با دهه فجر و دیگری برگزاری كنفرانس غیر متعهدها در هند بود. همچنین موفقیت های بدست آمده در دو عملیات مسلم بن عقیل و محرّم، مجموعاً نقش بسزایی در شكل گیری خطوط تبلیغاتی آن مقطع داشت. موقعیت منطقه منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی از شمال به «میشداق» و «برقازه» و از جنوب به «هورالهویزه»، از شرق به «چزابه» و شهر «بستان» و از غرب به شهر «العماره» عراق و رودخانه دجله منتهی می شد. در منطقه مزبود رودخانه های متعددی وجود دارد، از جمله رودخانه دو برج، كه از كوههای شمالی منطقه سرچشمه گرفته و به «هورالسناف» می ریزد و رودخانه میمه كه سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و در آخر به «هوربن عمران» (جنوب هور السناف) منتهی می شود. هدف و مأموریت عملیات والفجر مقدماتی با هدف تصرف پا غزیله و سپس در صورت امكان، دستیابی به شهر العماره عراق، طراحی گردید. مسئله قابل توجه در این عملیات، بكارگیری نیروی زرهی بود كه این امر عمدتاً به لحاظ بعد مسافت و عمق منطقه عملیاتی در نظر گرفته شده بود. همچنین در این عملیات، 13 یگان اعم از تیپ و لشكر از سپاه پاسداران و 3یگان از ارتش مشاركت داشتند. شرح عملیات هنگام آغاز عملیات، مسئولین سطح بالای كشور در قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) حضور بهم رسانیدند. در ساعت 30/21 دقیقه روز 18/11/61 رمز عملیات به شرح زیر قرائت گردید: «بسم الله الرحمن الرحیم، ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، اللهم ایاك نعبد و ایاك نستعین. قد تری ما انا فیه ففرج عنا یا كریم، یا الله، یا الله، یا الله. به مظلومیت علی اصغر و به ذوالفقار برنده ولی المؤمنین و قهاریت رب العالمین به پیش» بدنبال آن، عملیات از سه محور آغاز شد و نیروها در تاریكی مطلق شب، پیشروی خود را بمنظور پاكسازی میادین مین و شكستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط، آغاز نمودند، وسعت و عمق موانع و استحكامات دشمن و وجود كانالهای متعددی كه دشمن برای ایجاد آنها در طول بیش از چند ماه كوششی قابل ملاحظه انجام داده بود، سرعت لازم را از نیروها گرفت. در نتیجه، علیرغم شكسته شدن خط، بعلت اینكه تاریكی شب رو به پایان نهاد، قبل از آن كه پاكسازی انجام بگیرد، طبیعی بنظر می رسید كه امكان استقرار كامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریكی مطلق شب، عدم الحاق و پاكسازی، عمق و وسعت میادین مین دشمن، هوشیاری و تسلط آنان و اطلاع قبلیشان نسبت به وقوع عملیات، عمده موانع و عوامل بازدارنده ای بود كه منجر به عدم تأمین كامل اهداف مرحله اول عملیات شد. علیرغم وضعیت موجود، به خاطر موقعیت خاصی كه به تبع آغاز عملیات در میان مردم ایجاد شده بود و از طرفی به دلیل امیدواری مسئولین و نیز تبلیغات سوء دشمن و ...، مرحله دوم عملیات به منظور ضربه زدن به دشمن، انهدام تجهیزات، و وارد كردن تلفات آغاز گردید. به لحاظ ناهماهنگی در نیروهای عمل كننده و عدم رعایت برخی مسائل امكان غافلگیری دشمن كاملاً از بین رفته بود و دشمن از هوشیاری كافی برخوردار شده بود لذا در مرحله اوّل آسیب جدی به نیروهایش وارد نیامد. بهمین جهت پیش بینی موفقیت تا اندازه ای غیر معقولانه بنظر می رسید. در والفجر مقدماتی، موانع و تاكتیك های جدید دشمن مسئله ای حائز اهمیت و نیازمند مداقه بود؛ زیرا از ابتدای پیشروی نیروهای خودی، از نقطه رهایی تا رسیدن به خط دوم دشمن،بیش از 16 نوع مانع از سوی دشمن تعبیه و ایجاد شده بود و یا بصورت عارضه طبیعی منطقه، وجود داشت كه به ترتیب عبارت بودند از: 1- حدود 8 الی 10 كیلومتر رمل. 2- یك سری میادین مین كه از قبل تعبیه شده بود. 3- سیم خاردار حلقوی به عرض 6 حلقه. 4- مواضع كمین. 5- سیم خاردار معمولی. 6- میدان مین با عمق زیاد. 7- سیم خاردار حلقوی. 8- كانال به عرض 3 الی 4 متر كه تا 9 متر نیز می رسید. 9- سیم خاردار حلقوی. 10-میدان مین با عمق زیاد. 11-سیم خاردار حلقوی. 12-كانال دوم با مشخصات كانال اول (بند 8). 13-سیم خاردار حلقوی. 14-میدان مین. 15-خط اول دشمن كه از سنگرهای متعدد و تعبیه كانال در زمین (مشابه شرق بصره) تشكیل شده بود. 16-خط دوم دشمن (پس از خط دوم مجدداً 3 راه دیگر كانال وجود داشت.) دشمن با این اقدامات،در واقع آنچه را بصورت تجربه از عملیات های گذشته بدست آورده بود (كه اندكی از آن را در عملیات رمضان بكار بست)، تقریباً بصورت كامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی بكار گرفت. دشمن سعی داشت با موانع یاد شده تا حد امكان در پیشروی قوای اسلام تأخیر ایجاد كند. از این رو موانع مزبور به منزله زنگ خطر و عامل هشدار دهنده محسوب می شد و از طرفی بطور طبیعی توان نیروی تك رو را، جهت تأمین اهداف در شب، می گرفت. گذشته از این، گرفتن جناح و بكارگیری نیروی احتیاط دو مسئله قابل توجه بود كه در تاكتیك های دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده گردید. مسئله دیگر در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و بطور طبیعی در معرض آسیب پذیری نیروهای مهاجم بودند؛ لیكن در این عملیات نظر به اینكه دشمن شكستن خط را برای خود مفروض می دانست، لذا نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرارداد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر، عملاً سعی بر این داشت كه پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم، با وارد كردن نیروهای اصلی خود،مناطق تصرف شده را بازپس بگیرد. عملیات والفجر1 مدتی پس از انجام عملیات والفجر مقدماتی،عملیات والفجر 1 در شمال غربی منطقه قبلی- از ارتفاعات حمرین تا فكه – طراحی شد و مورد نظر قرار گرفت. هدف اصلی این عملیات در درجه اول تك به جبال حمرین و تكمیل تصرف آن و نیز دست یابی به جبل فوقی بود تا بدین وسیله پس از تسلط بر ارتفاعات منطقه، دشمن را مجبور كنند تا در دشت قرار بگیرد و مقدمات پیشروی به عمق فراهم آید. موقعیت منطقه زمین منطقه عمدتاً تپه ماهور و كوهستانی است و ارتفاعات مهمی مانند: 178، 175، 165 و... را در خود جای داده است. اكثر این ارتفاعات در منطقه جنوبی عملیات و در امتداد جنوب شرقی جبال حمرین واقع است و به شكل دهلیزی صخره ای نمایان است؛ به این صورت كه از غرب رودخانه دو برج به بعد، بلندی ارتفاعات افزایش می یابد تا اینكه در قسمت بالای آن، دو دهلیز وسیع را تشكیل می دهد؛ بطوری كه ارتفاعات مهم منطقه بر روی این دو یال قرار می گیرد. همچنین پس از دشت سمیده، در این قسمت ارتفاعات جبل فوقی بموازات جبال حمرین شروع می شود، و پس از آن، آب گرفتگی و باتلاقهای هورالهلغل و هورالسّناف قرارگرفته است. غیر از پاسگاه های مرزی (پیچ انگیزه، بجلیه، سمیده، صدام و ...) و تأسیسات نفتی سمیده و نیز تأسیسات نفتی بزرگان در پشت جبل فوقی، تا شهر العماره عوارض مصنوعی برجسته ای وجود ندارد. طرح عملیات و مأموریت قرارگاه مشترك خاتم الانبیاء(ص) عملیات والفجر1 را از دو محور شمالی و جنوبی به فرماندهی قرارگاه كربلا (راست) و نجف (چپ) طراحی نمود و پس از آن سازمان رزم عملیات بصورت مشترك تعیین شد. در این عملیات،لشكر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و 2 لشكر و 3 تیپ به اضافه 1 گردان از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی مشاركت داشتند. بعبارت دیگر در حدود 80 گردان از سپاه و نزدیك به 30 گردان از نیروی زمینی مأموریت عملیات را برعهده گرفتند. شرح عملیات در تاریخ 21/1/62 ساعت 23 عملیات والفجر 1 با رمز زیر آغاز شد: «بسم الله الرحمن الرحیم. یاالله، یا الله، یا الله و انصرنا علی القوم الكافرین، یا محمد(ص) یا امیرالمؤمنین یا فاطمه الزهرا ... با توكل بر خدا به پیش». یگانهای عمل كننده به تناسب طرح مانور و مأموریتهای تعیین شده با اختلاف كمتر از یك ساعت، با دشمن درگیر شدند. در قرارگاه عملیاتی كربلا نیروها در دوجناح چپ و راست در عمق پیشروی كردند و پس از انهدام نیروهای دشمن، نظر به اینكه محور وسط پاكسازی نشده بود و نیروهای خودی از جناحین تهدید می شدند، با نزدیك شدن روشنایی هوا دستور داده شد كه از ادامه پیشروی خودداری كنند. در محور قرارگاه عملیاتی نجف، چند ارتفاع مهم منطقه پاكسازی شد و نیروها بر روی آنها و نیز در داخل كانالهای ارتباطی و سنگرهای دشمن هجوم برده، در آنجا مستقر شدند. مسئله قابل ذكر در این محور، عملكرد چشمگیر و ابتكاری یكی از یگانهای سپاه در جناح چپ محور جنوبی است، بطوری كه نیروهای دشمن دور خورده و بطور كامل منهدم شدند. دشمن صبح روز اول با استفاده از ارتفاعاتی كه به تصرف نیروهای خودی در نیامده بود، از جمله ارتفاع مهم 165 (مشرف بر پاسگاه و شیار بجلیه) اقدام به تقویت نیروهای موجود در منطقه كرد و سپس پاتك های خود را با حجم آتش زیاد آغاز نمود، بصورتیكه تا ساعت 5 بعد از ظهر همان روز به همین شكل پنج پاتك را تدارك و اجرا كرد. در شب دوم، ارتفاعبه تصرف نیروهای خودی درآمد؛ لیكن با روشن شدن هوا و اجرای آتش شدید از سوی دشمن، این ارتفاع طی همان روز دوبار میان نیروهای خودی و دشمن رد و بدل شد. در روز سوم عملیات، نیروهای دشمن با در اختیار داشتن ارتفاعات 165 و سپس اجرای آتش شدید و بهره گیری از هلی كوپتر، مجدداً پاتك های خود را از سر گرفتند كه مقاومت رزمندگان طی این روز چشمگیر و قابل توجه بود. در شب چهارم، نیروهای خودی مجدداً تلاشی را بمنظور تصرف ارتفاعات 165 انجام دادند؛ لیكن دشمن كه هوشیار شده و اهداف عملیات را درك كرده بود، به مقابله با تعرض نیروهای خودی پرداخت. در روز چهارم و پنجم، جنگ با شدت تمام بر روی ارتفاعات تصرف شده ادامه داشت و در برخی از ارتفاعات،نبرد تبدیل به جنگ تن به تن شده بود. طی این درگیری ها ارتفاعات منطقه چندین بار رد و بدل شد. لیكن علیرغم عبور موفق نیروها از موانع و شكستن خط دشمن و نیز بكارگیری نسبتاً مناسب آتش توپخانه و تلفات قابل ملاحظه ای كه به دشمن وارد شد، درگیری ها بمرور كاهش یافته، نیروهای خودی در مواضع مناسب اقدام به پدافند كردند. نتایج عملیات، بنقل از اطلاعیه شماره 11 قرارگاه مشترك خاتم الانبیاء: كشته و مجروح 850 نفر اسیر 350 نفر انهدام تانك 98 دستگاه انهدام هلی كوپتر 5 فروند انهدام سه واحد 550 نفری جیش الشعبی انهدام سه گردان كماندوئی انهدام 13 تیپ پیاده مكانیزه انهدام 4 گردان مكانیزه .
خاطرات ـ شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)
سوار بلیزر بودیم. می رفتیم خط. عراقی ها همه جا را می کوبیدند. صدای اذان را که شنید گفت: نگهدار نماز بخوانیم. گفتیم: توپ و خمپاره می آد. خطر داره! گفت: کسی که جبهه میاد، نماز اول وقت را نباید ترک کند، تا رکعت دوم با جماعت بود، نماز تمام شد، اما حسن هنوز در قنوت نماز بود.
یاد تمام شهدای عملیات والفجر مقدماتی و والفجر 1 گرامی
سلام
26 اسفندماه سالروز آغاز عمليات حضرت مهدي(عج) در سال 1359
آغاز عملياتهاي غيركلاسيك محدود
پس از آنكه فرماندهان ايراني دريافتند كه با جنگهاي كلاسيك و شيوههاي شناخته شده نميتوان كاري را از پيش برد، طرح عملياتهاي چريكي و غير كلاسيك را به اجرا گذاشتند.
شهيد حسن باقري با اين جمله معروف خود كه «با اين روش نميتوان جنگيد، بايد به خود جرات داد، بايد استراتژي جنگ عوض شود» سردمدار و طراح اينگونه عملياتها بود كه سرآغاز موفقيتها و پيروزيهاي عملياتهاي بعدي گرديد.
نخستين گام در اين راستا، در26 اسفند ماه1359 و پس از دو ماه از آخرين تهاجم ناموفق ايران به قواي عراق، برداشته شد. بر اساس طرحي به نام «حضرت مهدي» كه توسط شهيد حسن باقري طراحي شده بود مقرر شد تا برادران سپاه به فرماندهي اسحاق عزيزي با استعداد200 نفر و با سلاحهاي معمولي و آر- پي- جي، از چهار محور به نيروهاي عراقي درغرب سوسنگرد حمله كنند.
عمليات در ساعت7 و30 دقيقه صبح آغاز شد. دشمن غافلگير شده و عمليات با سرعت غير قابل تصوري پيش ميرفت. با انهدام يك گردان تانك و يك گردان مكانيزه دشمن، نيروهاي خودي به پيروزي رسيدند. اما به علت عدم تجربه كافي نيروها در اين گونه عملياتها و فقدان نيروي جايگزين براي تثبيت مواضع آزاد شده، پس از گذشت يكي دو روز، عراقيها به مواضع پيشين خود باز گشتند.
با اين وجود، پس از گذشت6 ماه از جنگ و هجوم همه جانبه ارتش عراق به خاك ايران، نخستين پيروزي روحيه بخش براي رزمندگان ايراني به دست آمد.
در جريان اين عمليات محدود تعداد168 تن كشته و زخمي و اسير شدند. همچنين13 تن از نيروهاي عمل كننده سپاه پاسداران به شهادت رسيدند. و اين چنين سرآغاز عملياتهاي (محدود) غيركلاسيك جنگ، با موفقيت به اتمام رسيد.
«اسحق عزيزي» طراح كندن كانال در اين عمليات بود كه بعدها در ابوحميزه به شهادت رسيد، او توانست- در حالي كه عراقيها در مجاورت ديوارهاي شهر سوسنگرد حضورداشتند- با كندن چندين كانال ، رزمندگان را از زير خانههاي شهر عبور داده و به نقاط مشخصي، در كنار اردوي دشمن برساند. در عمليات «تپههاي اللهاكبر» كه دو ماه پس از عمليات حضرت مهدي انجام شد، همين طرح با پيروزي اجرا گرديد.
نام عمليات: حضرت مهدي(عج) :72:
زمان اجرا :12/26 /1359
مدت اجرا:2 روز
تلفات دشمن: 168 (كشته، زخمي و اسير)
مكان اجرا: غرب سوسنگرد - منطقه عملياتي
ارگانهاي عملكننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: عقب راندن نيروهاي دشمن از شهر و منطقه سوسنگرد
یاد و خاطره شهدای عملیات حضرت مهدی (عج) گرامی :72:
سلام
عملیات بدر
عمليات بدر در ساعت ٢٣ روز ٢٠/١٢/١٣٦٣ با اسم رمز مبارك ياالله، ياالله، ياالله و قاتلوهم حتي لاتكون فتنه، يا فاطمه الزهرا، يا فاطمه الزهرا، يا فاطمه الزهرا(س) آغاز گرديد.
اهداف عمليات
دستيابي و تسلط بر جاده العماره – بصره و نيز راهيابي به مركز اصلي هورهاي غرب دجله – كه استان هاي ناصريه، بصره و العماره را احاطه كرده است – و هم چنين تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نيرو از جمله اهداف اين عمليات بود.
هم چنين تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نيرو از جمله اهداف اين عمليات بود. هم چنين، پاكسازي پاسگاه هايترابه، بلال، ابوليلهو نيز روستاهايالبيضه، الصخره،پَد خندقو انهدام پل هايالعزير، خندقو . . . در حد شمالي منطقه عمليات؛ و پاكسازي روستاها و انهدام پل هايي همچونجوبيرو . . . در حد جنوبي منطقه در دستور عمليات بود.
منطقه عمليات
منطقه عمليات در غربهورالهويزه واقع است كه از شمال به تراب هوزجيهو از جنوب به القرنه و كانال سوئيب محدود ميگردد. اين منطقه داراي دو نوع طبيعت متفاوت است: يك خشكي در قسمت غربي كه حداقل عرض آن ٢ كيلومتر در زجيه و حداكثر عرض آن ٨ تا ٩ كيلومتر در عزير و الهاله است و ٢ هور بزرگ (هورالهويزه در شرق و هورالحمار در غرب) اين خشكي را احاطه نمودهاند.
طول منطقه عمليات از ترابه تا الهويدي حدود ٥٠ كيلومتر ميباشد. زمين آن از جنس خاك رس نمكي و به حالت گرد است. در نزديكي سيلبندهاي هور نيز با نشست آب، منطقه حالت باتلاقي به خود ميگيرد.
همچنين، منطقه مذكور توسط رودخانه دجله به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم ميشود كه ٣/٤ خشكي منطقه در شرق رودخانه واقع است. جاده حساس و مهم بغداد – بصره نيز در غرب رودخانه واقع است.
وسعت كل منطقه عمليات اعم از خشكي و هور ١٠٠٠ كيلومترمربع است كه ٢٥٠ كيلومترمربع آن خشكي و مابقي آن هور است، در اين منطقه يكي از بزرگترين ذخاير نفت عراق موجود است كه دولت عراق مشغول بررسي و نقشهبرداري آن شده بود.
استعداد دشمن
از منطقه قلعه صالح تا نهر سوئيب تحت فرماندهي نيروهاي شرق دجله بود. استعداد و نحوه گسترش يگان هاي دشمن به صورت زير بود:
الف– فرماندهي دفاع الاهوار؛ از قلعه صالح تا الكساره:
دو گردان كماندويي يوسف و عبدالله از لشكر ١٠.
تيپ ٢ كماندويي سپاه چهارم .
ب– لشكر ٣٥ پياده؛ از منطقه الكساره تا نهر روطه.
-تيپ ٤٢٩ پياده با پياده با ٣ گردان.
-تيپ ٩٤ پياده با ٣ گردان.
- قاطعالقادسيه، خالد، الصناديه، صدام، دينار الثاني.
- دو گردان كماندويي الفيحا و محمد قاسم از لشكر ٥ مكانيزه.
-نيروهاي كماندو الشيباني.
- ٤ گردان تانك .
- ٥ گردان توپخانه.
ج – فرماندهي نيروهاي دفاع از بصره، از نهر روطه تا نهر سوئيب:
-تيپ ٩٣ پياده با ٣ گردان.
-تيپ ٧٠٣ پياده با ٣ گردان.
-قاطع الشهيد .
-يك گردان تانك.
-يك گردان توپخانه.
د – لشكر ٣١ پياده ، از نهر سوئيب تاپاسگاه طلائيه:
-تيپ ١١٨ پياده.
-تيپ ٤٩ پياده.
-تيپ ٦٠٥ پياده.
-سه گردان توپخانه.
نيروهاي كه دشمن حين عمليات براي پاتك وارد منطقه كرد نيز عبارت بودند از:
- لشكر ١٠ زرهي با تيپ هاي ١٧ و ٤٢ زرهي و ٢٤ مكانيزه.
- لشكر گارد رياست جمهوري با تيپ هاي ١ مكانيزه، ٢ زرهي، ٣ نيروي مخصوص و ٤ زرهي.
-لشكر ٤ پياده كوهستاني با تيپ هاي ٥، ١٨ و ٢٩ پياده.
-لشكر ٦ زرهي با تيپ هاي ١٦ و ٣٠ زرهي و ٢٥ مكانيزه.
-لشكر ١ مكانيزه با تيپ هاي ٢٧ مكانيزه، ٣٤ زرهي و ٥١ مختلط.
-لشكر ٥ مكانيزه با تيپهاي ٢٠ و ١٥ مكانيزه.
-تيپ هاي ٦٥، ٦٦ و ٦٨ نيروي مخصوص.
- تيپ ١٠ زرهي.
قواي خودي
نيروهاي عمل كننده در منطقه تحت پوشش سه قرارگاه عملياتي و با فرماندهي مركزي قرارگاه خاتم الانبياء (ص) به شرح زير تشكيل گرديده بود:
قرارگاه نجف تحت فرماندهي قرارگاه خاتم الانبياء (ص) هدايت نيروهاي زير را به عهده داشت:
- لشكر ٢٥ كربلا.
- لشكر ١٤ امام حسين (ع).
- لشكر ٥ نصر.
- لشكر ٧ ولي عصر (عج).
-تيپ ١٥ امام حسن (ع).
-تيپ ١٨ الغدير.
-تيپ ٢١ امام رضا (ع).
-گردان هاي ويژه شهيد صدر.
-گروه ٢٢ توپخانه (٢ گردان).
- گروه ٤٠ توپخانه رسالت (١ آتشبار).
- لشكر ٧٧ پياده ارتش.
محدوده عملياتي قرارگاه نجف: از منطقه ترابه تا آب راه نينوا .
قرارگاه كربلا تحت فرماندهي قرارگاه خاتم الانبياء(ص) هدايت نيروهاي زير را به عهده داشت:
-لشكر ١٧ علي ابن ابي طالب (ع).
- لشكر ٣١ عاشورا.
- لشكر ٨ نجف اشرف.
- لشكر ٢٧ محمد رسول الله (ص).
-تيپ مستقل ٤٤ قمربني هاشم (ع).
- لشكر ٢١ پياده ارتش با ٩ گردان پياده، ٢ گردان مكانيزه و ٣ گردان تانك.
-لشكر ٢٨ پياده ارتش.
- گردان هاي ٣٢٧، ٣٥٠، ٣٤٧، القارعه، ٣٩٧، ٣٧٢، ٣٦٤ و ٣٤٣ توپخانه.
محدود عملياتي قرارگاه كربلا: از جنوب خط حد قرارگاه نجف تا شمال پَد الهويدي
قرارگاه نوح تحت فرماندهي قرارگاه خاتم الانبياء (ص) هدايت نيروهاي زير را به عهده داشت:
- لشكر ٤١ ثارا. . . .
-تيپ احمد ابن موسي.
محدوده عملياتي قرارگاه نوح: از پد الهويدي تا كانال سوئيب.
هم چنين، دو قرارگاه ظفر ١ و ٢ تحت نظر قرارگاه خاتم الانبياء (ص) براي قرارگاه هاي نجف و كربلا منظور شده بود:
الف – قرارگاه ظفر ١
از سپاه، تيپ ويژه شهدا
از ارتش، تيپ ١ از لشكر ٢٣ نوهد
ب – قرارگاه ظفر ٢
از سپاه، تيپ مستقل ٣٣ المهدي (عج)
از ارتش، تيپ مستقل ٥٥ هوابرد (٤)
در مجموع، نيروهاي عمل كننده سپاه عبارت بودند از: ٣٤٥ /٣١ بسيج، ٩٦٤ / ١٣وظيفه و ١٧٠١٠ پاسدار.
طرح عمليات
براي انجام عمليات، منطقه مورد نظر به دو محور شمالي و جنوبي تقسيم شد. محور شمالي به قرارگاه نجف، و محور جنوبي به قرارگاه كربلا واگذار شد.
قرارگاه نجف از شمال البيضه تا امتداد آب راه جمل و قرارگاه كربلا از شمال،مقابل آب راه جمل و روستاي نخيره در شرق دجله؛ و از جنوب، منطقه القرنه (خط الهاله) وارد عملمي شدند. قرارگاه نوح (ع) نيز ماموريت داشت ضمن تصرف پدافندي و گسترش در آن محور، به سوي پلزردان پيشروي كند و سپس كانال سوئيب را شكافته و آب را به سمت بصره جاري نمايد.
همچنين به دو قرارگاه فرعي ظفر و نجف ٢ ماموريتهاي جداگانهاي به صورت احتياط و نيز انجام مليات فريب واگذار شد. به اين ترتيب كه قرارگاه ظفر مي بايد آماده ميشد تا در صورت امكان به طريق هلي برد از العزيز به طرف شمال – در غرب روخانه دجله – حركت كند. نجف ٢ نيز ماموريت اجراي آتش روي جاده العماره – بصره و شمال پل العزير به عهده داشت.
شرح عمليات
در منطقه قرارگاه كربلا، لشكرهاي ٨ و ٣١ به سرعت خود رابه خط دوم دشمن رسانده و در ساعت ٢ بامداد پس از پاكسازي اين خط كه داراي تعدادي مين پراكنده نيز بود، به سمت دجله حركت نمودند. تيپ ٤٤ نيز پس از شكستن خط اول، سريعا يك گردان ١١٠ نفري انفجار را به همراه مواد لازم از روي جاده خاكي جوبير به سمت پل فرستاد و در ساعت ٠٢:30 اعلام كرد كه پل بتوني جوبير را از دوطرف منهدم نموده است.
در منطقه قرارگاه نجف، به علت وجود چند كمين در فاصله زيادي از خطوط اول دشمن، موج دوم نيروها كه مي بايست از آبراه هاي اصلي حركت كنند با اين كمين ها درگير و در نتيجه متوقف شدند و تا ساعاتي بعد مشغول پاكسازي منطقه گرديدند.
يكي از يگانهاي قرارگاه نوح نيز در قسمت پَد الهويدي و سيل بند اول دشمن به سيم هاي خاردار و موانع دشمن برخورد كرد و سپس با تعويض محور و حل مشكلات در ساعت ٣ بامداد خط اول را شكسته و پاكسازي پَد الهويدي را تا ساعت ٠٣:20 به پايان رساند و سپس به سمت داخل پيشروي كرد.
در آغاز روشنايي صبح (ساعت ٦) قرارگاه نجف پاكسازي خط اول خود را به جز البيضه به اتمام رساند در حالي كه واحدهايي از لشكرهاي ٧، ٥ و ١٤ روي خط دوم درگير بودند. در اين ميان، نيروهاي لشكر ٢٥ به علت طولاني بودن مسير خود تا صبح به هدف نرسيده و به عقب بازگشتند. منطقه ترابه نيز به طور كامل پاكسازي گرديد.
پس از الحاق نيروهاي قرارگاه كربلا در خطوط اول و دوم، لشكر ١٧ از سمت شمال به سمت دجله اقدام به پدافند به سمت شمال نمود و واحدهايي از لشكرهاي ٨ و ٣١ به كنار دجله رسيدند.
در منطقه قرارگاه نوح نيز لشكر ٤١، پَد الهويدي و سيل بند اول را پاكسازي كرد.
با شروع روشنايي صبح، پاتك هاي دشمن نيز آغاز شد. فشارهاي ممتد دشمن در طول روز اول منجر به بازپس گيري پَد الهويدي و رخنه محدود در چند محور ديگر گرديد. در شب دوم، واحدهايي از قرارگاه نجف در محور چهارراه دوم پَد خندق و جنوب آن وارد عمل شدند. ليكن با مقاومت دشمن مجبور شدند به مواضع قبلي خود بازگردند. در اين ميان، قرارگاه كربلا موفق شد منطقه پيشرفتگي رودخانه دجله و جنوب جوبير(كيسه اي) را تصرف و تامين نمايد. هم چنين، واحدهايي از اين قرارگاه موفق شدند خود را به دجله رسانده و ضمن وارد آوردن ضربات موثري بر دشمن، رو به جنوب پدافند نمايند.
با شروع روشنايي صبح روز دوم، پاتكهاي دشمن با شدت بيشتري آغاز گرديد و تا پايان اين روز موفق به تصرف سيل بند دوم و الصخره و رخنه در برخي نقاط سيل بند اول در جنوب و شمال پَد خندق گرديد.
در منطقه قرارگاه كربلا، پاتكهاي دشمن عمدتاً از منطقه الهاله به سمت همايون انجام شد كه پس از انهدام تعدادي تانك و نفربر و به گل نشستن تعدادي ديگر، دشمن بدون نتيجه عقب نشست.
در روز سوم عمليات، با بمباران هوايي دشمن تعدادي از واحدهاي قرارگاه نجف در وضع نامناسبي قرار گرفتند. چهارراه پَد خندق نيز به دست دشمن افتاد و نيروهاي خودي در ٦٠٠ متري شرق اين چهار راه مستقر گرديدند.
در شب و روز چهارم عمليات، واحدهاي قرارگاه نجف در شمال چهارراه پَد خندق به دليل عدم الحاق به جنوب و نيز فشار دشمن، به مواضع اوليه خود عقبنشيني كردند. هم چنين يكي از واحدهاي قرارگاه كربلا از خط صفين ٣ به سمت شمال تك نمود كه در بعضي از محورها تا جاده خندق پيشروي كرد، ليكن به دليل عدم پاكسازي منطقه و نيز عدم الحاق با نيروهاي قرارگاه نجف مجبور شد به خط صفين ٣ باز گردد. سپس، پاتك هاي شديد دشمن به خط پدافندي صفين ٣ آغاز شد. در اين پاتك ها، دشمن نتوانست رخنهاي در خط پدافندي مذكور ايجاد كند.
در شب پنجم، قرارگاه كربلا با نيروهاي باقي مانده خود به غرب دجله تك نمود. اگر چه اين قرارگاه توانست ضمن انهدام نيروهاي دشمن مستقر در شرق برگراه، قسمت اعظم پل ابوعران را تخريب كند، ليكن با فشارها دشمن از سمت شمال، جنوب و جنوب شرقي تا صبح روز پنجم (٢٥/١٢/٦٣) مجبور شد منطقه غرب دجله را به جز سيل بندغربي – در داخل كيسه اي – را تخليه كند.
با روشنايي صبح روز پنجم پاتكهاي دشمن با شدت تمام آغاز گرديد و تا بعد از ظهر اين روز دشمن موفق به ايجاد رخنه در كناره شرقي دجله و برهم زدن آرايش پدافندي خودي گرديد. آتش توپخانه دشمن نيز از اين روز شدت گرفته و خطوط اول و دوم و سيل بند عقب آب راه ها را مورد هدف قرار داد.
با روشنايي صبح روز ششم، پاتك هاي دشمن ادامه يافت كه در ساعت ١٠ صبح خط صفين ٣ به طور كامل به پشت جاده النهير، جمل ٣ منتقل شد. با فشار دشمن و پراكندگي واحد هاي خودي وضعيت خط بسيار نامساعد بود. بر همين اساس و به دليل عدم تضمين براي حفظ خط پَدافندي شمال منطقه با توجه به اين كه در صورت شكستن خط فوق، تمامي نيروهاي منطقه در خطر انهدام قرار ميگرفتند، تصميم گرفته شد عقب نشيني شود. اين عقبنشيني از ساعت ٥ بعد از ظهر ٢٦/١٢/٦٣ آغاز شد و تا ساعت ١٠ شب به پايان رسيد و پل پَد چهارم در چند نقطه منهدم و قطع گرديد. منطقه ترابه و پَد خندق تا ٧٠٠ متري شرق چهار راه پَد در دست نيروهاي خودي باقي ماند.
در شب ٢/١/٦٤ دشمن به روستاي ترابه پاتك كرد كه با دادن ١٦ اسير و تعدادي تلفات مجبور شد عقب نشيني كند.
نتايج عمليات
طي عمليات بدرعلاوه بر تلفات سنگين كه به دشمن وارد شد، بيش از ٥٠٠ كيلومتر مربع از منطقه هور از جمله روستاهايترابه، لحوك، نهروان، فجره و نيز جاده خندق به طول ١٣ كيلومتر، كه فاصله آن با جاده العماره – بصره ٦ كيلومتر است، به تصرف نيروهاي خودي درآمد.
لازم به ذكر است كه پس از اين عمليات، عراق با استفاده از پشتيباني هوايي و موشكي خود به حملات گسترده به شهرها و مناطق مسكوني و نيز كشتي هاي حامل نفت ايران مبادرت ورزيد.
تلفات و خسارات وارده به دشمن طي عمليات بدر به شرح ذيل مي باشد:
-كشته و زخمي شدن بيش از ده هزار نفر.
- به اسارت در آمدن ٣٢٠٠ نفر.
- انهدام ٢٥٠ تانك و نفربر
- انهدام ٤٠ قبضه انواع توپ.
- انهدام ٢٠٠ خودرو.
- انهدام ٦٠ قبضه انواع خمپاره انداز.
- انهدام ١٥ دستگاه مهندسي.
- انهدام ٤ هواپيمايPC – V .
- انهدام ٢ هواپيماي ميگ و سوخو.
-انهدام ٤ هلي كوپتر.
- به غنيمت گرفته شدن ٥٠ قبضه انواع خمپاره انداز.
-به غنيمت گرفته شدن ٢ دستگاه رازيت.
منابع : سایت ساجد
سایت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس
خاطره : شهید مهدی زین الدین
هزاران داوطلب برای دویست روز روزه
یكبار با آقا مهدی صحبت میكردیم، او به من گفت: «حاج علی، من نزدیك به دویست روز، روزه بدهكارم» اول حرفش را باور نكردم. آقا مهدی و این حرفها ؟ اما او توضیح داد كه: «شش سال تمام چون دائماً در مأموریت بودم و نشد كه ده روز در یك جا بمانم، روزههایم ماند.» و درست پنج روز بعد به شهادت رسید. مدتی بعد از این، موضوع را با شهید صادقی در میان گذاشتم و ایشان تمام بچهها را كه چند هزار نفر میشدند، جمع كرد و پس از اینكه خبر شهادت «مهدی زین الدین» را به آنها داد، گفت: «عزیزان. آقا مهدی پیش از شهادت، به یكی از دوستانش گفتهاند كه حدود 200 روزه قضا دارند، اگر كسی مایل است، دین او را ادا كند، بسم الله.» یكباره تمام میدان به خروش آمد و فریاد كه : «ما آماده ایم» در دلم گفتم: «عجب معاملهای چند هزار روزه در مقابل دویست روز؟»
منبع:كتاب افلاكی خاكی
راوی:علی ایرانی
یاد شهدای عملیات بدر گرامی:72:
سلام
خانومه m.mouod شما نمی دونید جنگنده های سوخو و میگ از چه مدلش بودن؟
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
سلام
نه برادر عزیز سعی کردم بفهمم اما نتونستم .حالا هر چی بوده که بوده مهم اینه که منهدم شده .مگه نه؟
سلام
26 اسفندماه سالروز حمله شیمیایی عراق به حلبچه در سال 1366
کشتار حلبچه
در چنین روزی در سال1366هجری شمسی رژیم بعثی عراق با انفجار چندین بمب شیمیایی در منطقه کرد نشین این کشور ، حلبچه ، فاجعه ای انسانی را در این کشور رقم زد . در این فاجعه دست کم پنج هزار نفر از مردم کرد کشته و بیش از هفت هزار نفر مجروح شدند .
این اقدام وحشیانه در حالی صورت می گرفت که عراق پیشتر پروتکل 1925 ژنو راجع به منع استفاده از سلاحهای سمی ، خفه کننده و ترکیبات میکروبی امضا کرده بود .
امضا کنندگان این پروتکل تاکید کرده بودند : «استعمال گازهای خفه کننده و مسموم یا امثال آنها و همچنین هر قسم مایعات و مواد یا عملیات شبیه به آن حقا مورد تنفر افکار دنیای متمدن است . همچنین دول متعهد تقبل می کنند ممنوعیت استفاده از گازهای خفه کننده و مسوم شبیه آن را به موجب این اعلامیه به رسمیت شناخته و همچنین تعهد می نمایند که ممنوعیت مزبور را شامل وسایل جنگ میکروبی نیز دانسته و خود را ملزم به رعایت مدلول مراتب فوق بدانند . » .
صدام در این حمله از سه نوع گاز خردل ، گازهای اعصاب ( تابون ، سارین یا سومان ) و سیانوژن علیه مردم بی دفاع استفاده کرده بود . پنجاه فروند جنگنده عراقی ، هریک چهار بمب شیمیایی را حمل می کردند و در نهایت این منطقه را مورد تهاجم سنگین خود قرار دادند .
چرا خواهر من خیلی مهمه! انهدام میگ 21 چه فایده داره؟ عراق اگه از جنگنده های خوب بهره مند بود و مجبور به استفاده از آشغالای کهنه ی روسی نبود قطعا جنگ نتیجه ی دیگه ای پیدا می کرد!نقل قول:
نوشته اصلی توسط m.mouod
نیروی هوایی ایران رو f14هاش نجات دادن که اونم آخرای جنگ اکثرا بلا استفاده بودن چون نه توان تعمیرشون بود نه قطعه برای تعویض وجود داشت!
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
سلام
عملیات والفجر 2 :72:
خلاصه عملیات والفجر 2
پس از عدم موفقیت عملیات والفجر مقدماتی و والفجر1 درجبهه جنوب اولین عملیات درجبهه شمالی بانام والفجر 2اجرا شد این عملیات با طراحی وفرماندهی سپاه وارتش دردو محور اجرا شد که نتیجه ان چنین بود:تصرف پادگان حاج عمران اشراف برشهر چومان مصطفی مسدود شدن یکی از معابر مهم ضد انقلاب به کردستان ایران در مرز تمرچین;متقابلا تسهیل نفوذ نیروهای نامنظم ایران به کردستان عراق وامکان تردد معارضان کرد عراقی به ایران.
پس از انجام عملیات والفجر مقدماتی و 1، همان مسایلی كه لزوماً بایستی پس از نبرد رمضان مورد نظر قرار می گرفت و به آن عمل می شد،مجدداً به شكلی عمیقتر مطرح شد. این بار ضرورت گسترش سازمان رزم و اتخاذ تاكتیك های ویژه، شكل و اهمیتی تازه به خود گرفته بود و چنین می نمود كه بدون تعهد عملی به آن، امكان ادامه جنگ، بدور از موانع و معضلات عدیده نخواهد بود.
والفجر 2 پس از انجام عملیات والفجر مقدماتی و 1، همان مسایلی كه لزوماً بایستی پس از نبرد رمضان مورد نظر قرار می گرفت و به آن عمل می شد،مجدداً به شكلی عمیقتر مطرح شد. این بار ضرورت گسترش سازمان رزم و اتخاذ تاكتیك های ویژه، شكل و اهمیتی تازه به خود گرفته بود و چنین می نمود كه بدون تعهد عملی به آن، امكان ادامه جنگ، بدور از موانع و معضلات عدیده نخواهد بود. سپاه پاسداران با درك ضرورت های یاد شده و وضعیت موجود، بدنبال راه كار مناسبی بود كه در طی آن تصور هرگونه بن بست در جنگ را در هم شكسته، فضای مناسبی را به منظور ادامه نبرد،فراهم آورد. لذا با استفاده از ویژگی ضعف دشمن و نیز در نظر گرفتن اصل غافلگیری، عملیات در منطقه هورالهویزه طراحی شد؛ اما كسب آمادگی لازم و انعطاف مناسب با موقعیت عملیات در هور، نیازمند زمان بود؛ از این رو هر آنچه ضرورت اتخاذ استراتژی عملیات محدود را پس از عملیات رمضان موجب شده بود، مجدداً مطرح شد و بر این اساس پس از بحث و بررسی فراوان، سه عملیات: والفجر 2، در منطقه عملیاتی حاجی عمران، والفجر 3، در مهران و والفجر4، در پنجوین عراق، طراحی شد و مقرر گردید كه عملیاتهای یاد شده از ویژگیهای زیر برخوردار باشند:
1-با توجه به موقعیت زمانی و مسائل پس از والفجر مقدماتی و 1 با سرعت عمل شود. 2- از نیروی كمتری استفاده شود. 3- از تلفات و ضایعات خودی كاسته گردد، به نحوی كه به سازمان سپاه آسیب عمده وارد نشود. 4- حتماً امكان پیروزی عملیات ها تضمین شده باشد. بر این اساس، مقرر شد طی زمانی كوتاه با ویژگی های چهارگانه فوق بصورتی پی در پی انجام پذیرد تا در این فاصله مقدمات عملیات اصلی (خیبر) فراهم شده و بسیج و جذب نیروهای مردمی به اندازه كافی صورت بگیرد.
عملیات والفجر 2 در منطقه غرب پیرانشهر، در حدفاصل بین ارتفاعات قمطره و تمرچین، با اهداف زیر تدارك دیده شد:
1- انهدام نیروی دشمن و گرفتن اسیر. 2- تجزیه نیروی دشمن. 3- تصرف ارتفاعات سركوب منطقه. 4- تصرف پادگان حاج عمران و تسلط بر شهر چومان مصطفی.
(موقعیت طبیعی منطقه و اهمیت آن)
پادگان حاج عمران در موقعیتی سوق الجیشی واقع شده است؛ بدین ترتیب كه از شمال به ارتفاعات چنارستان و كلاشین، از جنوب به ارتفاعات بسیار مرتفع سكران و كدر و از شرق به ارتفاعات تمرچین و شهر مرزی پیرانشهر، و از غرب به تنگه دربند و شهر چومان مصطفی عراق، محدود می شود. ارتفاعات مهم این منطقه، عبارتند از: 2519 «گرده مند»، 2999 «كدو»، 2506،2500 «دربند»، و 3000 «برزین» و ارتفاع 2435 «گرده گو» همچنین قابل ذكر است كه ارتفاعات یاد شده مشرف بر ارتفاعات پیرانشهر و جاده پیرانشهر – نقده،پادگان پیرانشهر و نیز جاده پیرانشهر – سردشت و بالعكس مشرف بر چومان مصطفی، دیانا و رواندوز از شهرهای عراق، می باشد. آنچه بر اهمیت منطقه و ضرورت تصرف آن می افزود، اساساً تبعات بعدی آن بود كه قسمتی از آن چنین است: 1- تسلط بر تردد ضد انقلاب و كنترل آن 2- ایجاد تسهیلات و پشتیبانی لازم از اكراد مسلمانان و مبارزه عراقی 3- فراهم سازی امكان گسترش عملیات نامنظم در خاك عراق 4- حفظ پیرانشهر از هرگونه تهاجم و تجاوز نیروهای عراقی 5- زمینه سازی نزدیكی بیشتر به شهر و تأسیسات نفتی كركوك
(موقعیت دشمن در منطقه)
دشمن در سراسر منطقه، سه رده خط پدافندی داشت كه هر رده آن پوشیده از موانع و استحكامات بود. همچنین در اطراف پایگاهها سیم خاردار و میادین مین نصب و تعبیه شده بود و بر روی ارتفاعات، نورافكن قرار داشت. استعداد دشمن در حدود 2 تیپ پیاده و یك گردان زرهی، به عنوان نیروی درگیر و یك تیپ پیاده، در احتیاط منطقه بود. علاوه بر این دشمن در منطقه 2 آتشبار 100 م.م، یك توپ 175 م.م و یك آتشبار 122 م.م و نیز یك آتشبار 130 م.م در چومان مصطفی داشت. دشمن در مجموع بیش از 30 پایگاه در منطقه داشت كه 20 پایگاه آن اصلی و قوی بود كه از كل آن 15 پایگاه بطور كامل از سوی نیروی خودی شناسائی شد، در پایگاههای یاد شده، كمترین نیروی دشمن 30 نفر و بیشترین آنها در حد یك گردان برآورد می شد.
(مأموریت و طرح مانور)
مبنای طرح مانور، عملیات تك دورانی (دورزدن دشمن) بود تا بدین وسیله هرگونه فرصت عكس العمل از دشمن گرفته شود، بدین ترتیب كه 4 گردان سمت راست و 3 گردان سمت چپ وارد عمل می شدند و پس از دور زدن ارتفاعات،در تنگه در بند الحاق می نمودند و نهایتاً پاكسازی بطور كامل انجام می پذیرفت. سازمان رزم و نحوه ادغام نیروهای سپاه و ارتش بدین شكل بود كه مجموعاً 16 گردان از سپاه و 6 گردان پیاده و یك گردان مكانیزه از نیروی زمینی ارتش در عملیات شركت داشتند. همچنین پشتیبانی عملیات از سوی هوانیروز، با توجه به موقعیت منطقه و صعب العبور بودن ارتفاعات،برحسب مقتضیات و امكانات موجود پیش بینی شد. نظر به اینكه در طی چند سال جنگ، در این منطقه عملیات منظمی صورت نگرفته بود، لذا منطقه به كار مهندسی و آماده سازی نیاز داشت. از شهر پیرانشهر تا پادگان حاج عمران، تنها یك جاده وجود داشت كه به دلیل عدم رسیدگی و ترمیم آن، خودبخود غیر قابل استفاده شده بود. بدین ترتیب در طی مدت زمانی كه مهندسی بطور فعال وارد عمل شد، 15 جاده بر روی ارتفاعات و در داخل شیارها احداث گردید.
(شرح عملیات)
در ساعت 1 بامداد روز 29/4/62، عملیات والفجر 2 با رمز «یاالله» آغاز شد. قسمتی از نیروهای خودی 24 ساعت قبل از آغاز تك، بمنظور دور زدن دشمن،از خط عزیمت خود حركت نمودند و پس از 2 ساعت راهپیمایی موفق شدند خود را به مناطق تعیین شده رسانده، برای شروع عملیات اعلام آمادگی كنند. علیرغم اینكه نیروها پس از 2 ساعت تأخیر در تمامی محورها، با دشمن درگیر شدند، لیكن پیشروی قابل توجهی صورت گرفت. اما از آنجا كه دشمن بر ارتفاعات سركوب منطقه تسلط داشت. آتش شدید توپخانه اش عملاً مانع از تكمیل و دستیابی به تمامی اهداف عملیات شد، بطوریكه همچنان ارتفاعات «كینگ»، 2519، «بردسر» و «دربند» را در اختیار داشت
. در ادامه عملیات در صبح روز 3/5/62، روستای رایات به دست نیروهای خودی تصرف شد و ضمن محاصره چند روستای دیگر، گمرك جاده پیرانشهر- حاج عمران آزاد گردید. همچنین پس از آنكه نیروهای خودی بر قسمتی از ارتفاعات 2519 تسلط یافتند، دشمن طی دو نوبت به ارتفاعات یاد شده پاتك نمود كه در نوبت اول مجبور به عقب نشینی شد و در نوبت دوم توانست بر قسمتی از آن تسلط یابد. اما پس از آنكه هوانیروز امكان یافت كه نیروهای خودی را تدارك كند، مابقی نیروهای دشمن پاكسازی شدند و بدین ترتیب ارتفاعات 2519 بطور كامل به تصرف نیروهای خودی درآمد.
همچنین دشمن در تاریخ5/5/62 ، با 16 فروند هلیكوپتر و با استفاده از هلی برد به یال ارتفاعات كلو حمله كرد كه در پی آن 6 فروند هلی كوپتر خود را از دست داد. یكی از این هلی كوپترها مملو از نیرو بود. نیروی دشمن كه در پاتكها شركت داشتند، مجموعاً تیپ 66 نیروی مخصوص، تیپ5، و تیپ 91 پیاده و نیز تیپ 113و433 پیاده كوهستانی را شامل می شد.
قابل ذكر است كه به لحاظ اهمیت منطقه، صدام در شهر دیانا حضور پیدا كرد و از آنجا به تشویق و ارعاب و تهدید نیروهای شكست خورده عراقی پرداخت. همچنین بنا به اظهارات اسرا، فرمانده تیپ 91 پیاده، از اهالی كردستان عراق، به دستور صدام در شهر دیانا اعدام شد.
(دستاورد و نتایج عملیات)
عملیات حاج عمران، با آزاد سازی 200 كیلومتر مربع از خاك دشمن و تسلط بر قسمتی از ارتفاعات سركوب منطقه، به پایان رسید. طی این عملیات، مناطق زیر به تصرف نیروهای خودی درآمد: پاسگاه مرزی تمرچین عراق، پادگان حاج عمران، گمرك مرزی، سلسله ارتفاعات «كلو» و قله استراتژیك (3000 متری) آن، ارتفاعات 2519 (گردمند)، «سرسول»، «آزادی»، 3700 «سلمان»، 2400 «شیوه كارتا»، «بردزرد»، همچنین آزاد سازی روستاهای زینو «ممنی خلان»، «رایات»،«شیوش»، «خوارو»، «میوتان» بالاو میوتان پائین، از نتایج این عملیات بود. تسلط رزمندگان اسلام بر شهر چومان مصطفی و ... نیز قسمت دیگری از دستاوردهای این عملیات محسوب می شد.
(غنائم بدست آمده)
در میان غنائم، چندین قبضه توپ122 م.م.، بیش از 20 دستگاه تانك، دهها دستگاه تفنگ106 با ماشین، انواع مختلف ادوات و نیز مقدار معتنابهی سلاح و مهمات، كه از انبار پادگان حاچ عمران بدست آمده بود، به چشم می خورد. همچنین یك انبار بزرگ مهمات در روستای ممی خلان وجود داشت كه دشمن پس از عقب نشینی، با بمباران، تمامی آنرا منهدم كرد. مجموع كشته ها و زخمیهای دشمن به بیش از 4 هزارنفر رسید، 200 نفر به اسارت گرفته شدند و نزدیك به 50 پایگاه دشمن نیز منهدم و یا تصرف گردید. همچنین از مقر تیپ 91 كه مأمور حفظ پادگان و منطقه بود مدارك و اسناد بیشماری بدست آمد كه حاكی از روابط عمیق گروهكهای كومله و دمكرات با حكومت عراق بود.
منابع :
سایت ساجد
کتاب : سیری در جنگ ایران و عراق – خرمشهر تا فاو ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
سلام
دوست عزیز جناب mke من که توشناخت ادوات جنگی و موشک و میگ و زیردریایی و چه میدونم f 14 و ... حریف شما که معلومه اطلاعات کاملی دارید نمی شم.من از این بابت معذرت می خوام و تسلیم میشم.
از نظر من این مهمه که تو جنگ این امدادهای غیبی خداوند بود که شامل حال رزمنده های ما شد و پیروزی رو برای ملت عزیزمون به ارمغان آورد .ادوات جنگی هم خیلی خیلی مهمه اما تا یه انسان اونو راه نندازه که یه ماشینه .مثلا" همون f14 تا کسی مثل شهید بابایی و بقیه خلبانش نبود که به خودی خود فایده ای نداشت!
پس شجاعت ، ایمان ، توکل و .. رزمنده هامون بود که باعث پیروزی ایران سربلند شد! اینو که دیگه قبول داری؟
سلام
اولا مگه من با شما جدلی کردم که بخواید تسلیم بشین؟ این چه حرفیه؟
دوما من اطلاعات کامل ندارم هیچ کی نداره بیا بریم تو سایت میلیتاری ببین چقدر متخصص اونجان که من به گرد پاشونم نمی رسم.
ثالثا: مشکل عراق این بود هیچ کس بهش اطمینان نداشت بهش سلاح پیشرفته بده سلاحی که واقعا براش کار کنه روسا می ترسیدن بدتش آمریکا و آمریکا می ترسید بدتش روسیه! فقط چیزایی بهش میدادن که دوطرف داشتن!
حتی سلاح های شیمیایی.
بله در اینکه امداد های غیبی ایرانو نجات داد شک ندارم شرح عملیت سلطان رو سعی می کنم بزارم که من عاشقشم!
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
عمليات سلطان ، خوش آمدگويي نیروی هوایی ایران به فرانسوي هاي حاضر در عراق
(هیچوقت از خوندن چندباره ی این عملیات خسته نشدم.)
روي هوايي عراق در سالهاي آخر دهه 1970 ميلادي قرادادهايي جهت خريد و بكارگيري جنگنده هاي ميراژ اف 1 با فرانسه منعقد كرده بود . با آغاز كار ساخت اين جنگنده ها در فرانسه و نزديك شدن زمان تحويل آنها تعداد 47 متخصص فرانسوي به همراه تعداي جنگنده Mirage F1C در پايگاه هوايي الهوريه (در نزديكي موصل) مستقر شدند تا كار آموزش خلبانان عراقي براي پرواز با Mirage F1EQ را شروع نمايند . اين تحولات از چشمان تيزبين مسئولان نيروي هوايي كشورمان پنهان نمانده بود و آنان نيز اطلاع دقيقي از ماجرا داشتند . نيروي هوايي بي ميل نبود تا با انجام حمله اي به پايگاه هوايي الهوريه كار آموزش عراقيها بر روي ميراژ را متوقف كند و همچنين خوش آمدي نيز به ورود فرانسوي ها به جنگ گفته باشد . بنابر اين طرحي براي انجام يك عمليات عمقي توسط نيروي هوايي و حمله به پايگاه هوايي الهوريه ريخته شد . در اين طرح كه با نام عمليت سلطان شناخته ميشد قرار بود تا تعداد قابل توجهي جنگنده بمب افكن F-4 فانتوم تا عمق 300 كيلومتري عراق نفوذ كنند و آن پايگاه هوايي را نابود كنند .طراحان اصلي اين عمليات سرهنگ افشار و سرگرد شوقي بودند . مطابق اين طرح، قرار بود 6 فروند جنگنده F-4E ، هر كدام مسلح به 12 بمب MK-82 (متعلق به اسكادران هاي 31 و 32 شكاري تاكتيكي مستقر در پايگاه شهيد نوژه همدان ) به هدف حمله نمايند . براي اين حمله تصميم گرفته شده بود تا جنگنده ها از شمال عراق به هدف نزديك شوند ( بر خلاف معمول هميشه كه جنگنده ها از غرب عراق وارد آسمان اين كشور ميشدند ) . اين تغيير مسير به جنگنده ها اين امكان را ميداد كه از خطر قرار گرفتن در برد 12 سايت از 16 سايت موشكي شناخته شده SA-2 ، SA-3 و SA-6 مستقر در منطقه پرهيز نمايند ، همچنين اين تغيير مسير باعث ميشد تا جنگنده ها در مسير گشت هاي هوايي شناخته شده جنگنده هاي عراقي كه عمدتا با MiG-21 بر روي شهر موصل صورت ميگرفت قرار نگيرند .
با اين وجود ، بارگيري جنگنده هاي فانتوم با بمبهاي 500 پوندي (آن ةم به تعداد 12 تير براي هر جنگنده) باعث ميشد تا وزن هواپيما شديدا افزايش يابد و به تبع آن جنگنده ها نتوانند با تكيه بر سوخت داخلي خود و مخازن سوخت اضافه ماموريت را به سلامت انجام دهند ، از اين رو نياز به سوختگيري هوايي در بين مسير احساس ميشد . بنابر اين قرار شد تا 2 فروند هواپيماي تانكر 707 به همراه گروه پروازي به داخل عراق وارد شوند و كار سوخترساني به فانتومها را انجام دهند . براي محافظت از تانكرها هم قرار شد 2 فروند جنگنده F-14A تامكت (متعلق به گردان 81 شكاري تاكتيكي پايگاه هشتم شكاري اصفهان) در گروه پروازي حضور داشته باشند . اين ماموريت يكي از معدود ماموريتهايي بود كه هواپيماهاي تانكر و جنگنده هاي تامكت به طور رسمي اجازه يافتند تا وارد خاك عراق شوند.
براي حفظ اصل غافلگيري و شوكه كردن عراقيها ، تصميم بر آن شد تا گروه پروازي سلطان (شامل تانكرها ، فانتومها و تامكتها) بعد از عبور از فضاي هوايي تركيه وارد آسمان عراق شوند . اين آخرين باري نبود كه جنگنده هاي نيروي هوايي از آسمان تركيه استفاده ميكردند .
بعد از انجام همه مقدمات ، روز موعود فرا رسيد و نيروي هوايي براي اجراي عمليات سلطان كاملا آماده بود . قبل از شروع عمليات سرهنگ افشار ماموريت را براي خلبانهاي شركت كننده كاملا تشريح كرد. وي ابتدا خلبانان فانتومها را نسبت به ماموريت توجيه كرد و در خلال آن به خلبانان گفت كه آنها بايد بر روي اصول پروازي تمركز كنند ، همديگر را در ديد داشته باشند ، هدف را پيدا كرده و منهدم نمايند و سپس بعد از توجيه كردن خلبانان تامكتها خطاب به آنها تاكيد كرد كه آنها ميبايست به همراه تامكتهايشان در كنار تانكر ها بمانند و از آنها كاملا محافظت كنند، چون اگر تانكر ها از بين بروند همه چيز از بين خواهد رفت . خود سرهنگ افشار قرار بود تا شخصا در عمليات حضور داشته باشد و از درون يكي از تانكرها عمليات را فرماندهي كند .
سحرگاه روز 29 اكتبر 1980 ، پايگاه دوم شكاري تبريز ، شاهد برخاست 3 فروند تانكر 707 (1 فروند ذخيره) ، 8 فروند جنگنده فانتوم (2 فروند ذخيره) و 3 فروند جنگنده تامكت (1 فروند ذخيره) بود . هواپيماها در جنوب اروميه به يكديگر ملحق شدند و با حركت در ارتفاع پايين و در پناه كوهها خود را از ديد رادارهاي عراقي مخفي كردند . قبل از ورود به آسمان تركيه تمام هواپيماهاي ذخيره به پايگاه بازگشتند . سپس بقيه هواپيماها كه اكنون 10 فروند ميشدند گروه پروازي سلطان را تشكيل دادند . اين گروه پروازي شامل 6 فروند جنگنده فانتوم با اسامي سلطان 1 تا سلطان 6 ، 2 فروند جنگنده تامكت با اسامي سلطان 7 و سلطان 8 و 2 فروند هواپيماي تانكر 707 با اسامي سلطان 9 و 10 بود . ليدر دسته فانتومها ، سلطان 1 به خلباني سرگرد شوقي بود ، ليدر تامكتها تامكت سلطان 7 به خلباني كاپيتان صدقي بود و همبال (وينگ من ) او تامكت سلطان 8 به خلباني كاپيتان طيبي بود. سرهنگ افشار نيز درون تانكر سلطان 9 قرار داشت و از آنجا عمليات را فرماندهي ميكرد. هواپيماهاي گروه پروازي سلطان به مسير خود ادامه دادند و وارد آسمان تركيه شدند و دقايقي به طي مسير در آسمان تركيه ادامه دادند ، سپس فضاي هوايي تركيه را ترك كرده و وارد آسمان عراق شدند و در پناه كوههاي جبل سينجار به حركت ادامه دادند ، سپس تمام جنگنده ها يكبار ديگر در آسمان سوختگيري كردند . پس از سوختگيري فانتومها راهي هدف شدند ،در حاليكه تانكرها و تامكتها در همان منطقه شروع به چرخيدن كردند و منتظر آنها ماندند .
جنگنده هاي فانتوم پس از دقايقي توانستند تا بدون مشكل به هدف نزديك شوند و با رها كردن بمب هاي خود آنجا را به جهنمي از آتش بدل نمايند . در همان زماني كه فانتومها مشغول بمباران پايگاه هوايي الهوريه و سپس برگشت به سمت تانكرها بودند، رادار يكي از تامكتها 4 جنگنده عراقي را در 70 كيلومتري تانكرها شناسايي كرد . با استفاده از تجهيزات شناخت دوست از دشمن ، مشخص شد كه جنگنده هاي عراقي از نوع ميگ 23 فلاگر هستند . خبر حضور جنگنده هاي عراقي سريعا به اطلاع سرهنگ افشار رسيد . افشار ميدانست كه اكنون ميگ 23 ها در منطقه اي بين تانكرها و فانتومها پرواز ميكردند و اگر چه تاكنون متوجه حضور هيچ يك از هواپيماهاي ايراني نشده بودند ، اما امكان دارد كه فانتومها در سر راه برگشت به سمت تانكرها به آنها بر بخورند و مشكلاتي برايشان بوجود آيد ، در شرايط عادي جنگنده هاي فانتوم مشكلي در رويارويي با جنگنده هاي عراقي نداشتند اما در چنين ماموريتي سوخت به مانند زندگي بود و رسيدن جنگنده هاي فانتوم به تانكر ها بدون هيچ تغيير مسير يا برخورد به دشمن ضروري مينمود ، همچنين هيچ كدام از فانتمها به موشك هوا به هوا مجهز نبودند . از اين رو سرهنگ افشار به 2 فروند تامكتي كه در معيت تانكرها پرواز ميكردند دستور داد تا ميگ 23 ها را رهگيري كنند و پيش از رسيدن آنها به جنگنده هاي فانتوم ، نابودشان كنند.
از آنجايي كه وقتي براي تلف كردن وجود نداشت ، هر دو تامكت سريعا از تانكر ها فاصله گرفتند و به يكديگر ملحق شدند و در حالي كه ارتفاعشان را به 15000 پا افزايش ميدادند به سمت جنوب(مكان حضور فلاگر ها) حركت كردند . صدقي و طيبي با چك كردن دستگاههاي الكترونيكي هواپيماهايشان متوجه شدند كه عراقيها هنوز متوجه حضور آنها نشده اند ، بنابر اين بازهم افزايش ارتفاع دادند و خود را به ارتفاع 20000 پايي رساندند . در چنين ارتفاعي دست آنها براي حمله بسيار بازتر بود .
در آن ماموريت تامكت سلطان 7 با دو تير موشك AIM-54 فينيكس ، 3 موشك AIM-7 اسپارو و 2 تير موشك AIM-9سايدوايندر مسلح شده بود و تامكت سلطان 8 نيز مجهز به 6 تير موشك AIM-7 اسپارو و 2 تير موشك AIM-9 سايدوايندر بود .به خوبي قابل درك است كه تامكتها موشكهاي دوربردتر و موثرتري نسبت به حريفان خود در اختيار داشتند ، اما هنوز موفقيت آنها منوط به رعايت اصل غافلگيري بود ، تا مبادا نيروي هوايي عراق متوجه حضور آنها شود و جنگنده هاي ديگري را نيز براي مقابله با آنها به آسمان بفرستد . خدمه تامكتها قرار كردند تا ابتدا تامكت سلطان 7 با فلاگرهاي عراقي درگير شود . در حال افزايش ارتفاع به 22000 پايي ، كمك خلبان تامكت سلطان 7 ، رادار AWG-9 جنگنده را در حالت TWS قرار داد و مشغول بررسي دقيق اهداف شد ، در فاصله 56 كيلومتري از فلاگر هاي عراقي ، جنگنده هاي عراقي به وضوح رادار تامكت صدقي قابل مشاهده بودند . 4 فروند ميگ 23 به صورت جفتي پشت سر هم حركت ميكردند . صدقي تصميم گرفت تا ابتدا به ميگ 23هاي جلويي حمله كند . در فاصله 33 كيلومتري از جنگنده هاي عراقي ، صدقي اجازه شليك موشك فينيكس را به كمك خلبان داد . وي موشك را بر روي اولين ميگ 23 كه در جلو حركت ميكرد شليك كرد ، موشك بلافاصله از تامكت جدا شده و به سمت جنگنده عراقي كه در ارتفاع 30000 پايي حركت ميكردند به پرواز در آمد . 8 ثانيه بعد نيز دومين موشك فينيكس به سمت دومين هواپيماي ميگ 23شليك شد . عليرغم شليك 2 موشك ، هنوز ميگ 23 ها به مسير خود ادامه ميدادند ، احتمالا آنها هنوز از حضور تامكتها در منطقه و سرنوشت سياهي كه در انتظارشان بود بيخبر بودند . در حاليكه خدمه تامكتها مسير موشك هاي فينيكس را دنبال ميكردند و منتظر نتيجه بودند ، از سوي سلطان 9 با آنها تماس گرفته شد و به آنها اطلاع داده شد كه عراقيها از حمله به پايگاه الهوريه آگاه شده اند و به ميگ 23 ها دستور داده اند تا به سمت فانتومها پرواز كنند و آنها را رهگيري نمايند . ميگ 23 هاي عراقي قصد گردش و حركت به سمت فانتومها را داشتند اما خوشبختانه فرصتي پيدا نكردند . اولين فينيكس به ميگ 23 جلويي برخورد كرد و آن را به تلي از آتش بدل كرد . كمك خلبان تامكت سلطان 7 فريادي از خوشحالي كشيد . با اين وجود به نظر ميرسيد كه موشك فينيكس دوم به هدف برخورد نكرده اما لحظاتي بعد كمك خلبان متوجه شد كه دومين ميگ 23 نيز در حال سقوط به طرف زمين است . به احتمال زياد موشك به خود هواپيما برخورد نكرده بود اما فيوز مجاورتي آن منفجر شده بوده و سرجنگي قوي موشك فينيكس كار ميگ 23 عراقي را يكسره كرده بود . تا اين لحظه 2 فروند ميگ 23 عراقي نابود شده بودند ، اما خدمه تامكتها فرصتي براي شادماني نداشتند چون هنوز 2 فروند ميگ 23 ديگر در منطقه حضور داشتند كه ممكن بود خطراتي براي فانتومها ايجاد كنند . ميگ 23 هاي باقي مانده كاملا گيج شده بودند و نميدانستند چه بايد بكنند ، آنها ابتدا به سمت جنوب تغيير مسير دادند ولي بعد به سمت غرب تغيير مسير دادند و پس از آن شروع به كاهش ارتفاع نمودند . آنها هنوز هم نميدانستند كه چه چيزي و از چه سمتي آنها را مورد حمله قرار داده است . صدقي و طيبي با دقت فعاليت آنها را بر روي رادارهايشان زير نظر داشتند و منتظر موقعيت مناسبي براي شكار آنها بودند . شوك ناشي از متلاشي شدن 2 فروند ميگ 23 در مقابل چشمان خلبانان ميگ 23هاي باقي مانده باعث شد تا آنها دو اشتباه بزرگ انجام بدهند . يكي اينكه به سمت غرب راه افتادند و پشت خود را به سمت تامكتها نموده بودند (اكنون تامكتها دقيقا در پشت آنها قرار گرفته بودند) و ديگر اينكه كاهش ارتفاع داده بودند و باعث شده بودند تا تامكتها در ارتفاع بالاتري قرار بگيرند كه براي حمله بسيار ايده آل تر بود . تامكتها براي چند لحظه پس سوز موتورهايشان را روشن كردند تا به سرعت مناسبي برسند و فاصله شان با فلاگر ها كمتر شود .
خدمه دو تامكت اكنون خودشان را براي شليك موشكهاي اسپارو به طرف فلاگر هاي عراقي كه فقط 12 كيلومتر جلوتر از تامكتها بودند آماده ميكردند . اينبار نوبت طيبي بود كه وارد عمل شود ، بنابر اين صدقي 2000 پا از او فاصله گرفت تا مواظب اطراف باشد و چنانچه هنوز جنگنده عراقي ناشناخته اي در منطقه باقي مانده بود آن را رهگيري كند . لحظاتي مانده به شليك موشكهاي اسپارو ، طيبي با صدقي تماس گرفت و اعلام كرد كه در CSD جنگنده اش مشكلاتي بوجود آمده است . ساختار سيستم تسليحات تامكت بگونه اي است كه بدون داشتن يك CSD فعال و بدون مشكل كار رهگيري دشمن و شليك موشك كاملا غيرممكن است .
طيبي ميتوانست مشكل را حل نمايد ، برنامه ريزي مجدد CSD در حدود 5 دقيقه زمان ميبرد و 6 تا 8 دقيقه نيز نياز بود تا سيستم ناوبري هواپيما اصلاح گردد . اما او در 300 كيلومتري عمق اسمان عراق قرار داشت و فرصت و سوخت كافي براي انجام اينكار ها نداشت . بدون CSD ، طيبي فقط ميتوانست از مسلسل هواپيما استفاده كند و براي برگشت به فضاي امن ايران نيازمند شانس زياد و اسكورت از سوي جنگنده ديگري ميبود . صدقي كه از اين مشكل آگاه شده بود و ميدانست كه طيبي فرصتي براي رفع مشكل ندارد به او دستور داد كه از ادامه مسير خودداري كند و به سمت منطقه اي كه تانكرها در آنجا در حال گردش بودند برگردد و منتظر بماند . و خودش نيز به دنبال ميگ23هاي باقي مانده به راه افتاد . صدقي موشك حرارتي را مسلح كرد و به دنبال ميگ 23 ها به راه افتاد . وي يكبار ديگر نيز از پس سوز استفاده نمود تا به سرعت دست يابد . اكنون صدقي به نزديكي فلاگر ها كه در 10000 پايي پرواز ميكردند رسيده بود . در 1500 متري آنها ، صدقي صداي قفل موشك سايدوايدر را شنيد اما قبل از آنكه بتواند موشك را شليك كند ، فلاگر ها به يكبباره از هم جدا شدند و ليدر به سمت راست گردش كرد و وينگ من هم به سمت چپ . مسلما آنها اكنون از حضور تامكت مطلع شده بودند . صدقي بلافاصله به راست گردش كرد و به دنبال ليدر رفت . فلاگر عراقي سعي در انجام مانورهاي شديد جهت جلوگيري از شليك موشك توسط صدقي داشت اما بالاخره صدقي توانست تا بر روي فلاگر قفل كند و موشك سايدوايندر را به طرفش شليك كند . ثانيه هايي بعد موشك به هدف برخورد كرد و آن را متلاشي كرد . هنوز لحظاتي از متلاشي شدن فلاگر عراقي نگذشته بود كه كمك خلبان صدقي به وي خبر داد كه آخرين ميگ 23 دقيقا در پشت سر آنها قرار دارد و همچنين سوخت چنداني براي آنها باقي نمانده است .
در حال پرواز با سرعت 520 مايل بر ساعت ، با سوخت نه چندان زياد و با يك ميگ 23 دقيقا در پشت سر ، صدقي مانوري شبيه مانور كبرا انجام داد . اين مانور باعث شد تا سرعت وي در چند ثانيه به يكباره از 520 مايل بر ساعت به 150 مايل بر ساعت كاهش پيدا كند . اما خلبان آخرين ميگ 23 كه انتظار چنين مانوري را نداشت غافلگير شد و به يكباره از صدقي جلو افتاد . اكنون صدقي در پشت سر فلاگر عراقي قرار گرفته بود ، وي مجددا پس سوز را روشن كرد تا به سرعت دلخواه برسد سپس يك تير موشك حرارتي سايدوايندر روانه فلاگر عراقي كرد . اين مشوك نيز همانند 3 موشك قبلي به هدف اصابت كرد و باعث شد تا فلاگر عراقي منهدم شود . پس از منهدم كردن آخرين فلاگر عراقي ، صدقي پس سوز را خاموش كرد و با سرعت عادي به سمت تانكرها به راه افتاد . وي در تماس با سلطان 9 وضعيت خود را اطلاع داد و همچنين متوجه شد كه تمام فانتوم ها به سلامت به تانكر ها رسيده اند و پس از سوختگيري راهي آسمان ايران شده اند . پس از لحظاتي صدقي و كمك خلبانش توانستند تانكر سوخترسان را ببيند در حاليكه فانتومهاي سلطان 1 و سلطان 3 آن را اسكورت ميكردند . صدقي توانست همانند ساير پرنده هاي حاضر در عمليات به راحتي سوختگيري نمايد و به سلامت به آسمان ايران اسلامي برگردد .
بعد از عمليات مشخص شد كه فانتومهايي كه به پايگاه هوايي الهوريه حمله كرده بودند ، علاوه بر وارد كردن خسارات جدي توانسته اند تا 2 فروند ميگ 21 و يك فروند Mi-8 را نيز بر روي زمين از بين ببرند . همچنين حداقل يك متخصص فرانسوي در جريان حمله به هلاكت رسيد و يك نفر ديگر نيز زخمي شد . بعد از اين جريان تمامي متخصصان فرانسوي به فرانسه بازگشتند . همچنين بعدا مشخص شد كه 3 خلبان از 4 خلباني كه ميگ 23 هايشان توسط صدقي ساقط شده بود كشته شده اند كه از جمله آنان ميتوان به كاپيتان احمد صباح (شكارچي 2 فروند F-5E ايراني در روز اول جنگ) اشاره كرد .
http://www.gtalk.ir/t16315/
هیچوقت از خوندن این عملیات خسته نشدم!
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
سلام
دوست گرامی جناب mke از اینکه بیننده و خواننده دائمی این تاپیک هستید و همکاری می کنید ازتون سپاسگزارم.:72:
تا حالا حتی اسم عملیات سلطان به گوشم نخورده بود ! الان چون روز آخر کاری ام تو اداره هست ، و خیلی کار دارم وقت نمی کنم بخونمش .اما ان شاء الله بعد از تعطیلات که دوباره به کامپیوتر دسترسی پیدا کردم حتما" حتما" و خوب خوب می خونمش قول میدم.
خداحافظ
سلام
18 فروردین ماه سالروز آغاز عمليات كربلاي8 در سال 1366 و یاد شهدای آن گرامی باد :72:
عمليات كربلاي ۸ ؛ تهديد دوباره شهر بصره و پاسخ كوبنده به دشمن
عليرغم عمليات كربلاي۴ كه به شكست انجاميد، كربلاي ۵ توانست تا حدودي خواسته فرماندهان جنگ را تأمين كند. شايد مهمترين دستاورد عمليات بزرگ كربلاي ۵ انهدام بخش عظيمي از ماشين جنگي عراق بود. به همين دليل انجام عمليات در شرق بصره بار ديگر در دستور كار قرار گرفت. عمليات «كربلاي ۸ » در دو محور با حضور نيروهاي سپاه در همين راستا طراحي شد تا توسط دو قرارگاه اجرا گردد.
محور اول: آبگرفتگي شمال بوبيان، با فرماندهي و هدايت قرارگاه قدس.
محوردوم: حد فاصل كانال ماهي تا جاده شلمچه، با فرماندهي و هدايت قرارگاه كربلا.
از آنجا كه موقعيت زمين در محور آبگرفتگي «بوبيان» با منطقه عملياتي قرارگاه كربلا در غرب «كانال ماهي» تفاوت داشت و ميزان فاصله با دشمن نيز متغير بود، براي تعيين زمان آغاز عمليات و محاسبه مقدار زمان لازم براي رسيدن نيروها به نقطه درگيري با دشمن، مشكلاتي وجود داشت كه نهايتا ساعت ۲ و ۱۵ دقيقه بامداد روز ۱۸ فروردين ۱۳۶۶ به عنوان زمان مشترك حمله در هر دو محور انتخاب شد.
عمليات كربلاي ۸ با رمز «يا صاحب الزمان» (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آغاز شد و مدت ۵ روز ادامه پيداكرد. در اين عمليات ۶۰ دستگاه تانك و نفربر و دهها دستگاه خودرو منهدم گرديد و تعداد ۵۲۰۰ تن از افراد دشمن كشته و زخمي و اسير شدند. غنايم به دست آمده شامل دهها دستگاه تانك و نفربر و تعدادي خودرو گرديد. اين عمليات كه با هدف تأمين «كانال زوجي» در جنوب شلمچه و توسعه منطقه تصرف و در غرب كانال «پرورش ماهي» انجام شد، نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به كسب تجربيات تازهاي نايل ساخت.
در اين عمليات محمدحسن قاسمي طوسي مسئول اطلاعات و عمليات لشكر ۲۵ كربلا و حبيبالله كريمي فرمانده توپخانه ۶۳ خاتمالانبيا ۹))، به شهادت رسيدند.
نام عمليات: كربلاي ۸
زمان اجرا : ۱۸/۰۱/۱۳۶۶
مدت اجرا: ۵ روز
تلفات دشمن: ۵۲۰۰ (كشته، زخمي و اسير)
رمز عمليات: يا صاحب الزمان
مكان اجرا: شرق بصره عراق - محور جنوبي جنگ در غرب شلمچه ايران
ارگانهاي عملكننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: پاسخ به شرارتهاي دشمن در خليج فارس، تهديد شهر بصره عراق و تأمين كانال زوجي و توسعه منطقه
منابع : كتاب كارنامه عمليات هاي رزمندگان اسلام
سایت ساجد : http://www.sajed.ir/pe/content/view/
سلام
عملیات بیت المقدس 5 http://www.masjedshefa.net/images/defa-l.jpg
[
22 فروردین سالروز آغاز عمليات بيتالمقدس5 در سال 1367 گرامی باد :72:
ضربهاي كاري به سازمان زرهي دشمن
در آخرين ماههاي جنگ هشت ساله ايران و عراق و هنگامي كه نيروهاي ايران با پيروزي كامل، موفق به پيشروي در خاك دشمن و آزادسازي مناطق و شهرهاي مهمي همچون «حلبچه» كردستان عراق شده بودند، يك عمليات انهدامي براي ضربه زدن به ماشين جنگي ارتش عراق در منطقه عمومي «پنجوين» صورت گرفت.
اين منطقه پيوسته صحنه رويارويي قواي خودي و دشمن، از جمله عمليات «والفجر4 » بود. اين يورش بيامان را نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به فرماندهي و هدايت قرارگاه «رمضان» به اجرا گذاشت. طي اين عمليات، يگانهاي عمل كننده خودي در شامگاه ۲۲ فروردين ماه ۱۳۶۷ با رمز «يا اباعبدالله الحسين۷» به مواضع نيروهاي عراقي حمله برده و طي روزها درگيري و نبرد، ۴۵ دستگاه تانك و نفربر و صدها خودروي نظامي و دهها قبضه سلاح سبك و نيمه سنگين دشمن را منهدم و به لشكر ۲۷ ارتش عراق تلفات و خسارات چشمگيري وارد آوردند. همچنين در عمليات بيتالمقدس ۵ تعداد ۳۸۱۰ تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شده يا به اسارت نيروهاي خودي درآمدند.
شهید یوسف سوری
فرزند:قربانعلی
تاریخ تولد :۱۳۴۷
تاریخ شهادت:۲۱/۱/۱۳۶۷
محل شهادت: منطقه عملیاتی بیت المقدس ۵
سن: 20سال
شهید حسن سوری
فرزند:حسین
تاریخ تولد :۳/۱/۱۳۴۷
تاریخ شهادت:۲۳/۱/۱۳۶۷
محل شهادت: عملیات بیت المقدس ۵
سن:20 سال
نام عمليات: بيت المقدس ۵ (ضربتي)
زمان اجرا: ۲۲/۰۱/۱۳۶۷
تلفات دشمن: ۳۸۱۰ كشته، زخمي و اسير
رمز عمليات: يا اباعبدالله الحسين ۷
مكان اجرا: منطقه عمومي پنجوين عراق - خط شمالي جبهه جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: انهدام ماشين جنگي دشمن
سلام
25 فروردین سالروز عملیات های فتح 5 ، نصر 1 و محدود شوش دانیال در سالهای 66 و 60 گرامی باد
عمليات فتح5 ؛ بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان عراقي
عمليات نصر1 ؛ آزادسازي يكصد كيلومتر مربع از خاك عراق
عمليات محدود در محور شوش دانيال
عمليات فتح5 ؛ بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان عراقي
با قرار گرفتن سلسله عمليات محدود و گسترده برون مرزي در دستور كار فرماندهان جبهه شمالي جنگ و همچنين همكاري و بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان كردعراقي - به دليل اهداف مشترك- عمليات نامنظم و گسترده «فتح5 » در منطقه عملياتي «چوارتا» و «ماووت» در شمال استان «سليمانيه» عراق و همزمان با عمليات «كربلاي10 » در غرب ماووت به اجرا گذاشته شد.
ساعت1 و47 دقيقه بامداد روز25 فروردين ماه1366 و هنگامي كه هنوز سپيدي برف و سوز و سرماي زمستان سال پيش بر هواي آن منطقه كوهستاني مستولي بود، نيروهاي تحت امر قرارگاه «رمضان» و گروه انبوهي از معارضان كرد عراقي با رمز «يا صاحب الزمان»(عج) ادركني حمله را آغاز كردند.
در همان لحظات نخست سرعت عمل و گستردگي تهاجم نيروهاي ايراني سبب غافلگيري و انهدام توان رزمي دشمن شد، به گونهاي كه پس از گذشت چند ساعت از آغاز عمليات و با طلوع سپيده صبحگاهي، تمام نقاط مورد نظر به تصرف نيروهاي خودي درآمدند، اما بدليل ناتواني نيروهاي نامنظم براي دفع پاتكهاي سنگين عراق و عدم اتصال نقاط آزاد شده به خطوط نيروهاي پدافندي خودي، بتدريج دشمن همه مواضع از دست داده خود را باز پسگيري كرد.
در عين حال طي اين عمليات، علاوه برانهدام مراكز نظامي عراق، دكل تلويزيون سليمانيه و پايگاههاي عراقي مستقر در اطراف «سورقلات» نابود شد و مقر لشكر27 از سپاه يكم عراق مورد حمله قرار گرفت.
تعداد1500 نفر از قواي دشمن كشته و زخمي شده يا به اسارت نيروهاي خودي درآمدند و مقدار قابل توجهي سلاح و مهمات دشمن به غنيمت گرفته شد.
عدم موفقيت كامل نيروهاي خودي در اين عمليات، از ناهماهنگي نيروهاي عمل كننده منظم و نامنظم- كه از دو جهت متقابل به مواضع دشمن در ارتفاعات حمله برده بودند- ناشي شد.
نام عمليات: فتح 5 (برون مرزي)
زمان اجرا1/25 :/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير1500 :(
رمز عمليات: يا صاحب الزمان(عج) ادركني.
مكان اجرا: منطقه عمومي چوارتا - ماووت در شمال استان سليمانيه عراق
ارگانهاي عملكننده: نيروي قرارگاه برون مرزي رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و معارضان كرد عراق
اهداف عمليات: نفوذ و ضربه زدن به توان رزمي دشمن با بهرهگيري از قواي جنگندگي معارضان كرد عراق
************************************************** **************
عمليات نصر1 ؛ آزادسازي يكصد كيلومتر مربع از خاك عراق
نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به منظور كنترل راه ارتباطي «چوارتا- بسن» عراق در جبهه شمالي و غرب شهر «بانه» كردستان ايران، در25 فروردين ماه 1366 و هنگامي كه سوز و سرماي زمستان و برف بر هواي منطقه حكم فرما بود، دست به يك حمله نفوذي زدند.
اين تك با رمز يا صاحبالزمان(عج)ادركني آغاز شد و طي آن بلنديهاي «كوخ نمنم» و يال ارتباطي ميان بلنديهاي «سوركوه» و بسن و پاسگاه «سورديزه» و بسن عراق در زميني به گستره100 كيلومتر مربع آزاد و تعداد 590 تن از نيروهاي پياده و كماندوي دشمن كشته، زخمي و اسير شدند.
همچنين مقداري سلاح سبك و نيمه سنگين و مهمات به غنيمت رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد.
نام عمليات: نصر 1 (نفوذي)
زمان اجرا1/25 :/1366
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير590 :(
رمز عمليات: يا صاحب الزمان(عج) ادركني
مكان اجرا: غرب منطقه عمومي بانه - محور شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: كنترل راه ارتباطي چوارتا- بسن عراق
************************************************** **************
عمليات محدود در محور شوش دانيال
اين يورش محدود توسط نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و با كمك تعدادي از نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي در فروردين1360 در محور منطقه عمومي «شوش دانيال» صورت پذيرفت.
در اين حمله3 دستگاه تانك و نفربر و يك چرخبال عراقي از بين رفت و تعداد244 تن از نيروهاي دشمن كشته، زخمي و اسير شدند. در اين عمليات15 نفر از نيروهاي خودي نيز به شهادت رسيدند.
نام عمليات: عمليات در محور شوش دانيال
زمان اجرا1/25 :/1360
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير244 :(
مكان اجرا: منطقه عمومي شهر شوش دانيال - محور جنوبي جنگ
ارگانهاي عملكننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي
اهداف عمليات: انهدام و آزادسازي مناطق اشغال شده
یاد و خاطره شهدای این عملیاتها گرامی باد.