سلام::72:
یه نظر خواهی ::303::203:
نظرتون درمورد بحث استخاره و نقشش در زندگی ، ازدواج و ....، چیه؟
باسپاس:16:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام::72:
یه نظر خواهی ::303::203:
نظرتون درمورد بحث استخاره و نقشش در زندگی ، ازدواج و ....، چیه؟
باسپاس:16:
با سلام
نمی دانم دوستان چقدر به این مسئله برخورد کرده اند. منظورم استخاره هست.
خیلی وقتها شاید شما برخورد داشته اید، که خانواده عروس خانم یا آقا داماد می گویند استخاره امان بد آمده.....
و وقتی استخاره بد آمده یعنی اینکه خدا به این امر راضی نیست. پس کی جرات و جسارت داره که کلمه کفر آمیز دیگری را به زبان بیاوره.
در واقع وقتی به نوعی بخواهیم دهان کسی را ببندیم مشروط بر اینکه خانواده ها مذهبی باشند از این روش استفاده می شود.
اما کاربردهای دیگری هم داره....
من منتظر میشم دوستان نظرات،تجارب یا شنیده های خود را بگویند تامن هم مطالب دیگری را اضافه کنم....
سلام دوستان .
به نظرم موضوع خیلی جالبیه .
استخاره یکی از مواردی هست که از مدتها پیش تاکنون نقش تعیین کننده ای در بخشهای مهمی از زندگی ما داشته است.
همونطوری که اقای مدیر محترم گفتند بّویژه در خانواده های مذهبی این موضوع خیلی مرسومه و اتفاقا از اهمیت و جایگاه مهمی برخورداره .
من با کارکرد استخاره به شیوه ای که وجود دارد موافق نیستم . تا آنجا که می دانم در اصول و فروع دین و نیز در جای جای کتاب مقدس ما در مورد اهمیت وجود انسان و قدرت اختیار و انتخاب انسان بحث شده است و بر اینکه "عقل" خود یک پیامبر است تاکید گردیده . ضمن اینکه همه جا توصیه شده زمانی به استخاره رجوع شود که عقلا و شرعا و عرفا هیچ امکانی برای تصمیم گیری قاطع و انتخاب یکی از دو گزینه مورد سوال وجود نداشته باشد. حتی ضرب المثل "در کار خیر حاجت به استخاره نیست " اگر
نه کاملا اما یه جورایی بر همین موضوع دلالت می کند .
خیلی دلم می خواهد بدانم کسانی که بدون فکر و اندیشه ، زندگی خود را بر پایه ی استخاره بنا کرده اند آیا تا حالا به این موضوع توجه کرده اند که اگر به خودشان اعتماد می کردند می توانستند زندگی بهتری داشته باشند ؟
البته این سوال من به معنی کفر و الحاد نیست چون این موضوع به نظر من هیچ ربطی
به پرستش یا عدم پرستش خدا و وحدانیت او ندارد. مضافا اینکه فکر کردن و اندیشیدن و بهره گیری از قدرت انتخاب و اختیار انسان در هیچ کدام از ادیان به معنی بی ایمانی و ارتداد نبوده که هیچ، تازه اصلی ست که به عنوان یکی از نمودهای انسانیت انسان بر آن بسیار تاکید شده است .
یه چیز دیگه :
فکر کردن به معنی عدم توکل هم نیست . به نظر من توکل یعنی با بررسی و آگاهی کامل از تمام جوانب یک موضوع تصمیم بگیری و بعد خود را به لطف خدا بسپری . نه اینکه از اول سلب مسئولیت کنی و بگی هرچی خدا بخواد ...
سلام ستاره عزیزم .:43:
مثل همیشه موضوع مهمی رو انتخاب کردی . ازت ممنونم.:72:
به نظر من روشهای رایج در جامعه در خصوص طرح و استفاده از "استخاره" صحیح نیست . همونطوری که - ترلان - اشاره کرده طبق دستورالعملها و آموزه های دینی استخاره به عنوان آخرین راه حل و پس از رجوع به عقل،شرع و عرف (که معمولا و بندرت فاقد پاسخ هستند) توصیه شده .
ضمن اینکه توصیه شده ، واجب هم نیست .
شاید لازم باشه ما باورهامون رو در مورد خودمون به عنوان یک انسان (با لحاظ تمامی توانائیها و ویژگیهای انسانی ) مورد بازنگری و تجدید نظر قرار بدیم و همینطور شیوه ی برداشتمون از تعالیم و آموزه های دینی ...
عدم بکارگیری استخاره در زندگی به معنی بی اعتقادی و بی ایمانی نیست . بعلاوه استفاده از استخاره هم به معنی توکل نیست ...
من فکر می کنم معنای توکل فراتر از این چیزها باشه . توکل یعنی اعتماد و اعتقاد به خدا در خلقت انسان و اشرف مخلوقات ،...
اتفاقا وقتی توکل می کنی آروم می شی، عقلت بیشتر کار می کنه ، دغدغه هات کمتر می شه ، ذهنت آزادتر می شه و ساده تر و راحت تر فکر می کنی ، خلاقیتت به خوبی بروز می کنه و راه حل پیدا می کنی ، اونوقت دیگه از اشتباه هم نمی ترسی و خودتو سرزنش نمی کنی چون با تمام وجود به خودت و قدرتی که تورو خلق کرده اعتماد و اعتقاد داری ... ، نه اینکه خودت رو از بار مسئولیت فارغ کنی و بگی هرچی خدا می خواد و بعد فکر کنی توکل کردی ...
نمی دونم با من موافقین یا نه ؟ اما اگر قرار باشه ما برای هرچیزی بویژه مهمترین وقایع ، مسئولیتها و انتخابهای زندگیمون که در واقع نمایانگر بار ارزشی وجود ماست به استخاره پناه ببریم و یه جورایی مسئولیت رو از خودمون سلب کنیم پس چه فرقی با بقیه ی موجودات داریم ؟ ... اگر اینطوریه پس اختیار و انتخاب و ... چه معنی داره ؟ و اگه قراره استخاره برای ما معلوم کنه که چطوری زندگی کنیم پس معاد و حساب و بهشت و جهنم و ... چی می شه ؟ ...
به نظر من انسان با مسئولیتهاش و نقشهایی که برای به ظهور رسوندن وجودش می پذیره انسانه نه با پذیرش و تکیه برچیزهایی که ایی مساله رو نفی می کنه ...
معذرت : بازم پر حرفی کردم ...:203:
سلام،
استخاره در لغت به معناى طلب خير از خداوند است؛ يعنى، آدمى در هر كارى از خداوند طلب خير كند. (دعا) معناى ديگر استخاره، نوعى قرعه زدن براى رفع تحير است .استخاره در موردى است كه انسان دچار ترديد شده است. قبل از استخاره بايد همه مقدمات و شرائط لازم كشف راه درست را فراهم ساخت؛ مانند مطالعه و فكر، مشورت با اهل فن، بررسى و تحقيق. بعد از همه اينها چنانچه باز ترديد وجود دارد، نوبت به استخاره مىرسد که البته با توجه به منش و اعتقاد فرد استخاره کننده .
اما بنده شخصآ با استخاره در مورد ازدواج موافق نیستم ،تردید در ازدواج حامل ترس و نگرانی است که با آرامش، یکی از ثمرات ازدواج منافات دارد.
موفق باشید.
با سلام.
دردین ما هر زمان که بنده دچار سردرگمی، تعارض و یا تردید می شود به استخاره پناه می آورد. من فکر می کنم که استخاره در صورت وجود اطلاعات لازم و بازبودن راه تحقیق در امر ازدواج هیچ جایگاهی ندارد زیرا در درجه ی اول ما مسئول انتخاب آگاهانه ای هستیم که در درسترس هست و می توانیم کمی با حوصله و صبر اطلاعات لازم را بدست آوریم. مثلا نامزد شما با نامادری زندگی می کند و دارای 3 خواهر و برادر هست چه اشکالی دارد که نشانی منزل ،محل کار و ... را داشته باشی و از طریق خودت یا واسطه ی بی طرف و آگاه در مورد خانواده ی مورد نظر تحقیق کنی؟ براستی چرا وقتی که اندک استرسی به ما دست می دهد یاد استخاره م یافتیم؟ چرا توانمندی خودمان برای کسب داده های بیشتر را نادیده می گیریم؟ البته این موارد به رد استخاره نیز نباید تفسیر شود.
همانطور که گفتم استخاره را می توان کلید نهایی و در آخر این جریان به حساب آورد. درست زمانی که با وجود همه ی اطلاعات باز هم تنش در ما وجود دارد. استخاره نیروی ارزشمندی دارد زیرا در آن قبل از هرگونه طالع و یا شانسی مخلوق با خالق خود عهد می کند که بهترین ها را برای خود و دیگری درنظر بگیرد. چون در استخاره پیوند معنوی و عمودی میان خالق و مخلوق برقرار می شود و بنده همه چیز را واگذار می کند و بدنبال تلاش همیشگی است پس می توان گفت درصد موفقیت او بالا است زیرا از خود شروع کرده است.....
نظر من این است که تا حد ممکن باید صادقانه دنبال کسب اطلاعات مورد نیاز باشیم، در روابط استقلال عاطفی طرفین را درنظر بگیریم، همه چیز را به خدا واگذار کنیم و خودخواه نباشیم و همیشه در کار خیر داوطلب باشیم و متوقع نباشیم.
موفق باشید.
با گرامیداشت آرای دوستان؛
جونم بگه عزیزان که:به نظر این حقیر ما با چنین کارهایی می خواهیم از رویارویی با امور مهم زندگی فرار کنیم،بی مسئولیتی خود را پوشانده،بر شک و تردیدها غلبه،ترس از ناکامی را التیام داده و تنبیلی خردورزانه خویش را جبران نماییم.
این امر در گذشته رایج تر بوده است که دلایل آن را الان حالش را ندارم،توضیح دهم.
به هر حال چنین اموری را من در زمره مسکن های موقتی دردها،تردیدها و ترس های درونی انسانها می دانم.
تشخیص تکلیف ، مهم است
آیت الله محمد حسن قدیری نقل می کنند که :
به یاد ندارم که حضرت امام در مورد کارهای شخصی شان استخاره کرده باشند. به خاطر دارم روزی رفقای نجف از ایشان درخواست کردند که درس اصول را شروع فرمایند، ایشان موافقت نمی فرمودند، یکی از رفقا عرض کرد، آقا استخاره بفرمایید، اگر خوب آمد درس را شروع کنید، ایشان در جواب فرمودند : « استخاره چیست؟ من باید حال خودم را ملاحظه کنم که می توانم بپذیرم یا نه.» و بالاخره نپذیرفتند.
منبع:
خاطراتی از زندگانی امام خمینی
نویسنده : سید محمد کاظم سجادی
سلام و سپاس از همراهی تان.
سوال:
اگر کسی بین عقل و احساس قرار گرفت یعنی عقل تشخیص داد که به مصلحت نیست و دل به مخالفت برخواست و شخص بین این دوراهی قرار گرفت . مردد بود و درست برعکس اینکه می گویند استخاره حرف دل است استخاره بد امد یعنی حق با عقل ونطق است .ایا باز راهی وجود دارد؟
سلام
پس الحمدالله مثل اینکه بحث استخاره منتفی شد...
بحث عقل و احساس هم که خودش یه دنیاست....
هم عقل وسیع و هم احساس.....
حالا اگر عقل با عمق کافی ، با وسعت کافی با مشورت و کسب نظرات منطقی دیگر به نتیجه ای رسید، نیاز است که احساس را تحت کنترل قرار دهد. این چیزیست که ما مرتب بر آن صحه بگذاریم...
اما گاهی مرز احساس و عقل ناشفاف می شود.
مثلا
تنفر از احساس هست یا عقل
محبت از احساس است یا عقل
عشق از احساس هست یا عقل
شک از احساس هست یا عقل
مدارک ،داده ها و اطلاعات، و صحت سقم آنها، همچنین نحوه درست ترکیب و تجزیه و تحلیل کردن آنها، و دانش و آگاهی کامل در مورد نتیجه گیری و نظرات متخصصین فن ، همه و همه روی پاسخ ما اثر می گذارد.
یعنی : یه فرد احساسی ممکنه عقلش هم احساسی بشه... لذا اگر شما به چنین فردی بگوئی از روی احساس عاشق شدی نه عقل، بر آشفته خواهد شد و به شما خرده می گیرد و هزار دلیل عقلانی!!! می آورد که معقولانه عاشق شده و این یک هوس نیست.
پس می بینی که بحث عقل و احساس پیچیده تر از این حرفهاست. و شاید نقش مشاورین در امر ازدواج از این نظر که به طرفین کمک کند تا این مرز پر رنگ تر شود، نقش سازنده ای باشد.
به هر حال فکر کنم این بحث خودش یک تاپیک جدا بطلبه، امیدوارم بحث استخاره تحت الشعاع قرار نگیره....
سلام دوستان
با توجه به تجربه تلخی که اخیراً داشتم، می تونم بگم که الان استخاره به خصوص در امر ازدواج تبدیل شده به عنوان عذری موجه برای پشیمانی یکی از طرفین وقتی که دلیل منطقی دیگه ای در دست ندارند و متأسفانه در این تجربه ای که من داشتم به قدری ناشیانه و نابجا از اون استفاده شد که تقریبا اعتماد من رو از همه چیز و همه کس سلب کرد.
اینکه استخاره و نقش خوب یا بد اومدن اون چقدر میتونه در تصمیم گیریهای ما تاثیر داشته باشه امریه که به خود ما برمی گرده....که چقدر به اون اعتقاد داریم....به شرط اینکه بدونیم کی و کجا ازش استفاده کنیم.
مثلاً حالت زیر رو در نظر بگیرید: خانواده ای دختری رو برای پسرشون در نظر میگیرن و همه جوانب رو می سنجن و تحقیقات لازم رو می کنن ، ولی باز هم مردد هستن و شک دارن که آیا این دختر اصلاً مناسب اونها هست یانه؟ خوب اینجا اگه اونا واقعاً اعتقاد دارن و فکر میکنن تنها استخارست که می تونه دلشونو آروم کنه و شک و تردیدشونو از بین ببره می تونن همون اول کار قبل از اینکه اصلاً موضوع رو با خانواده دختر مطرح کنن، استخاره کنن و براساس نتیجه استخاره ، تصمیم خودشونو بگیرن که آیا اصلاً چنین چیزی رو مطرح کنن یا نه! در این حالت، بد یا خوب اومدن استخاره فقط راه اونا رو مشخص می کنه ، که سراغ این دختر برن یا منصرف بشن! به اینکه تصمیم گیری براین اساس درسته یا نه کاری نداریم، این امریه که به خودشون و اعتقادشون برمی گرده.. شاید خیلی هم خوب باشه.... به هرحال آدم در اخذ تصمیمات مهم زندگی باید با اطمینان کامل وخالی از شک وتردید باشه و اگه ایمان و اعتقاد آدم به گونه ای باشه که بعد از همه سبک- سنگین کردنها و تحقیقات لازم، استخاره بتونه جهتش رو مشخص کنه ، چه اشکالی نداره....منتها همون طور که قبلاً گفتم این کار رو موقعی باید انجام بدن که هنوز چیزی رو مطرح نکردن و مسأله فقط مربوط به خودشون میشه!
اما وقتی که همین استخاره رو بیان موقعی انجام بدن که نه تنها موضوع خواستگاری مطرح شده، بلکه پسرشون مدت نسبتا ً طولانی با دختر مورد نظر صحبت کرده و جوری خودش رو علاقه مند نشون داده که انگار همه فکراشوکرده و این طور وانمود کرده که هم خودش و هم خانوادش صد درصد راضی به این جریانند به طوری که دختر هم ناخواسته احساساتش درگیر شده- وبعد درست دراین موقع میان میگن چون استخارمون بد اومده، پشیمون شدیم.
به نظر شما استخاره در اینجا چه معنی میتونه داشته باشه- و آیا اصلاً استخاره در این هنگام نتیجه ای داره به جز شکستن یه دل و زخمی کردن یه روح و ایجاد کینه ای که به این آسونیها فراموش نمیشه! اصلا درسته که بیان و احساسات یک نفرو اینجوری به بازی بگیرن و بعد بگن استخاره ما خوب نیومد! البته اگر اصلاً استخاره ای در کار باشه و از اون به عنوان ابزاری برای پوشاندن بی منطقی و دم دمی مزاج بودن خودشون استفاده نکرده باشند!
این ماجرایی بود که عیناً برای من پیش اومد وراست یا دروغ، استخاره شد دلیل شکستن خیلی از امیدها-باورها و حرمت ها. در مورد ماجرای خودم، هنوز هم نمیدونم واقعاً استخاره حقیقت داشت یا فقط بهونه بود- اما از اونجایی که ممکنه مشابه این ماجرا باز هم برای اشخاص دیگه پیش بیاد، از همه کسانی که این مطلبو میخونن تقاضا دارم اگه واقعاً به استخاره قبل از ازدواج اعتقاد دارند اونو درست و به موقع و قبل از آشنایی و درگیرکردن احساسات یه فرد دیگه انجام بدن و اجازه ندن که به خاطر همچین عقایدی، دل و روح یه نفر ، این طور زخمی بشه....
سلام
با تشکر از paniz
به خاطر احساس مسئولیتی که کردند و این پست قشنگ را در اینجا قرار دادند.
همچنین از این موارد می توانید به تاپیک mahsan با عنوان تجربه تلخ توجه کنید که در مورد استخاره و مشکلات ناشی از بد استفاده کردن آن است.( اینجا را کلیک فرمائید)
ممنون از پست خوب پانیذ.
متاسفانه من تجربه تلختری دارم و اون اینه که مدت خیلی کمی از آشنایی من با آقایی میگذشت که از من خواستگاری کرد.ظاهر مسئله هیچ مشکلی نداشت ولی خانواده ایشون نمی خواستن که پسرشون خودش کسی رو انتخاب کنه و مادرسالاری توی خونه شون حاکم بود و مادرش قبل از دیدن من هم مخالفت شدیدی داشت.تا اینکه اومدن خونه مون و مادرش که دلیل محکمی برای مخالفت ندیده بود شرط کرده بود که باید استخاره کنیم.ولی استخاره خیلی خوب اومد!(بر خلاف انتظار اونا)ما دیگه فکر میکردیم دیگه بهانه ای نباشه ولی زهی خیال باطل...
اصلا به اون استخاره اهمیتی ندادن و بالاخره کاری کردن که هر دومون از این ازدواج منصرف شیم.
شاید بعضی ها استخاره رو با فال اشتباه میگیرن.نمی دونم.
در هرصورت چون استخاره با قرآن گرفته میشه باید حرمت قرآن و اعتقاداتمون رو حفظ کنیم .به نظر من شرایط خیلی خاصی رو برای استخاره داشت.
سلام ...
به نظر من هرکسی بنا به سودی که از چیزی میبره ازش استفاده میکنه و به اصل قضیه نگاه و توجهی نداره مثلا از قرآن آیه هایی که به منافع خودشون هست رو در مواقع خاص استفاده میکنن ...
استخاره رو میشد گفت مشورت با خدا اما اون نیت خیلی مهم هست که چه نیتی پشت یک استخاره هست ...
شما میتونید خیلی راحت با دو نیت متفاوت و دو دیدگاه متفاوت در مورد یک مسئله خاص جوابهای متفاوتی بگیرین ...
دوستان خوبم موفق باشید ممنون از بابت ایجاد این تاپیک ...
البته اینکه عقیده و نظر هر کس دارای اهمیت و قابل احترام است را نادیده نمیگیرم اما خداوند اگر به ما انسانها عقل و شعور عنایت فرموده اند پس چرا استخاره کنیم خصوصا در مورد ازدواج(در حاجت خیر جای هیچ استخاره نیست) .
من هم كاملا با اقاي سنگ تراشان موافقم .
man che joori mitonam farsish bokonam ???!!!!!!!
kheyli mamnoonam :325:
از طریق این سایت می تونید متن رو فارسی کنید
http://www.syavash.com/portal/pinglish2farsi/convertor-fa