-
لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
با سلام
مدت 3سال است که ازدواج کرده ویک بچه 2 ساله دارم.از بعد عروسیمان مشکلات مختلفی با همسرم داشتم.ایشان عادت دارن که وقتی از چیزی ناراحت میشن سکوت میکنن.چندماه پیش سر دعوایی شدید بعد از 1ماه صحبت کرد.و الان مدت6 هفته است که سکوت کرده وانگار دیگه نمیخواهد با من حرف بزند.موضوع ناراحتیش هم خیلی پیش پاافتاده بود.فقط در یک smsگفت که جون اختلاف فرهنگی داریم سکوت بهتره.اصلا نمی دانم باید چه کنم.این سکوت انقدر خسته ام کرده که با وجود اینکه زندگیم را خیلی دوست دارم به فکر جدایی افتاده ام.اعصابم خیلی خورد شده.دراین مدت تمام تلاشهایم برای شکستن سکوتش بی نتیجه بوده.به بن بست رسیده ام.لطفادر اسرع وقت راهنماییم کنید که چطور زندگیم را حفظ کنم و قفل زبان او را بشکنم.ممنون
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
آقایون برخلاف خانومها بلند بلند فکر نمی کنند . و تمام جزییات ذهن خود را بر زبان نمی آورند . اگر به آنها هی گیر بدهید که حرف بزند آنها رو کلافه و عصبانی میکند.پس بهتره که بین صحبتهایی که بحث ختم میشه سکوت کنید وبگذارید که شروع صحبت از طرف شوهرتون باشه .و اگر بحث عوض شد یا مدت سکوت طولانی شد بپرسید مایل هستید که در مورد مشکل در شرایط مناسبتری با هم صحبت کنیم .و بحث و در زمان دیگر ادامه دهید.
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
دوست عزیز پیشنهاد می کنم در قسمت متارکه و طلاق داستان خانم چکامه را بخون شاید کمکت کنه
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
دوست عزیز لطفا فکر نکن که با طلاق مشکلت حل میشه. شاید الان مشکلت فقط سکوت شوهرت باشه که بتونی بالاخره حلش کنی اما با طلاق مشکلات زیاد تری برات پیش میاد. یه خواهشی که دارم این که کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی رو بخونی. درباره سکوت مردها چیزهای جالبی نوشته که اگه اونو بخونی اصلا دیگه سکوت شوهرت مشکل به نظر نمیاد بلکه عادی وطبیعی هم هست.
یادمان باشد مردها از مریخ اومدن و زنها از ونوس پس خیلی با هم تفاوت دارن.
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
دوست خوبم ورودت رو به تالار خوش آمد میگم نمیدونم منظورت از سکوت دقیقا چیه آیا صحبتهای معمولی و روزمره راهم پاسخ نمیده ؟منظورش از اختلاف فرهنگی چی بوده؟ عزیزم آیا شب هم جدا از هم میخوابید ؟ اصلا این قهر با چی شروع شد ؟ سعی کن فرزندت را واسطه مهر قرار بدی و بدون شکسته شدنت به صحبتهای روزمره ادامه بده حتی اگر پاسخ نداد آرامشت رو حفظ کن و عکس العمل تند نشون نده ،
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
دوستان عزیز شاید لازم باشد کمی بیشتر توضیح بدهم.
ما با وجود اینکه متعلق به یک استان و منطقه هستیم اما من بزرگ شده شهر دیگری هستم.کلا اصول رفتاری و فرهنگی در خانواده من با خانواده ایشان کمی متفاوت است.اما با وجود این من از ابتدای دوران عقد تا کنون همه تلاشم را کرده ام که زن ایده ال ایشان باشم.ولی افسوس که ایشان به قدری متوقع هستند که برای کارهای من هیچ اهمیتی قایل نشده وهراز گاهی موضوعی(بیشتر هم از طرف ایشان)باعث اختلاف ما می شود0ایشان دیدگاه کاملا مردسالارانه دارند و من هم همه نظرات ایشان را پذیرفته ام و سعی در رعایت آنها کرده ام.اما...
در مورد این سکوت طولانی هم من به هر شکل سعی کردم تا ایشان را به حرف بیاورم و زندگی شکل عادی به خود بگیرد ولی هیچ کاری فایده ای نداشته.من کلیه کارهای قبلیم از جمله به استقبال و بدرقه ایشان رفتن تا جای ممکن سرحرف را با ایشان باز کردن خرید هدیه تولد برایشان (هفته پیش تولدش بود)و.... را انجام دادم .همه سعیم را کردم که با من حرف بزنند ولی بی فایده بوده.ایشان به مشاوره اعتقادی ندارند و به پیشنهاد من مبنی بر مشاوره 2 نفره جوابی ندادند.ضمنا در این مدت ایشان با من رابطه زناشویی ندارند و غیر از جواب سلام یا خداحافظ هیچ حرفی منمی زنند.من هم میدانم که گاهی مردان سکوت می کنند و... ولی این سکوت عادی نیست و شکل قهر دارد.با بچه مان حرف می زند ولی با من نه.خیلی خسته شده ام.من زندگیم را دوست دارم ولی این سکوت اعصابم را خرد کرده و زندگیم مختل شده.لطفا راهنماییم کنید
با سپاس فراوان
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
دوست عزیز
معمولا" در دعوا چه کسی برای آشتی پیش قدم میشود؟
آیا شما هر کاری انجام میدهید تا ایشان از شما راضی باشند؟
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
نیازهای احساسی زنها و مردها تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.در چالشهای روحی زنها به اشتراک و مردها به انزوا نیاز دارند که در نتیجه این اختلاف نیازهای احساسی زن و مرد بدجوری برای هم شاخ و شونه میکشند….
میدونیم هر 2 طرف با نهایت صداقت به پیش می آیند تا خود را برای دیگری 6 تیکه کنند ولی نتیجه کاملاً عکس شده و باعث تحریک همدیگر میشوند.
مثلاً زن فکر میکند با سؤالات پی درپی و ابراز دلواپسی به نظر همسرش یک زن مهربان جلوه میکند در حالیکه مرد یواشکی فکر میکند که تحت سلطه قرار گرفته و یکهو تحریک میشود که خود را آزاد کند!!!پس اعلام میکند که:..خانم میزاری یه 2 دقیقه نفس راحت بکشیم یا نه؟…زن هم گیج و منگ میشود و اصل قضیه را زیر سؤال میبرن…یعنی علاقه…زن شوهرش رو با خودش میسنجه و میگه: اگه منو دوست داشت میفهمید که چقدر به فکرشم…واقعت اینه که این رفتاریست که زنها دوست دارند با آنها بشود و کلی هم باهاش حال میکنند ولی مرد اگر در شرایط نامناسب مثل خستگی باشد این رفتار حکم دریل را برایش دارد!!!
مردها هم بدتر از زنها…وقتی میبینند که زن ناراحت است وی را با حالات خود میسنجند و بهترین دارو را برایش تجویز میکنند…تنهایی!!!…او خیلی رومانتیک زنش را به حال خود رها میکند تا برای خودش بال بال بزند و با خودش کنار بیاید.بعضی از مردها هم در این مواقع میشن آخر درک کردن و به همسرشون میگن:…نگران نباش..چیز مهمی نیست!!!
.چرا نمی خواین این تفاوتها رو درک کنید؟؟…. ، نیازهای احساسی و ادراکی شما با هم فرق داره….
خانومها توجه داشته باشین….
باید رفتار شما با شوهرتون توام با پذیرش باشه تا حس کنه که بهش اعتماد دارین.
نباید سعی در تغییر اون داشته باشین تا احساس اطمینان کنه و خودش تغییر بوجود بیاره.
باید ازش قدردانی کنین تا انگیزه پیدا کنه.
باید نشون بدین که به تواناییهاش اعتقاد دارین.
بهش نشون بدید که بهترین انتخاب شما اون بوده….
:305:
منبع :dogas2.blogfa.com
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
اول اینکه ایشون نقطه ضعف شما رو پیدا کرده و چون می دونه از سکوت بدتون میاد سکوت کرده پس بهتره هیچ عکس العمل خاصی نشون ندید و کاملا طبیعی برخورد کنید انگار نه انگار که اتفاقی افتاده.آیا ازدواج شما سنتی بوده؟ از نظر تفاوت فرهنگی شوهر شما در سطح بالاتر یا پایینتر هستند؟ در بدو ازدواج علاقه ای وجود داشته وتنها به نظر خانواده ازدواج کرده؟ بیشتر بحثهای شما در چه موردی هست که ایشون اعتقاد به اختلاف فرهنگی دارن؟ اگه میشه به این سوالات جواب بدین تا بهتر بشه نتیجه گیری کرد. مرسی
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
سلام خانومی
عزیزم این سکوت در چه حدیه ؟؟ حرفهای روز مره رو با هم میزنید ؟ رابطه تون در چه حدیه ؟؟ با هم بیرون میرین؟؟ با هم غذا می خورین ؟؟ روزهای جمعه که خونه است با هم حرفی نمی زنین ؟؟
رابطه اش با خانوادتون چطوره ؟؟ اصلا با فامیل رفت آمد می کنین؟؟ این سکوت رو روابط زناشویی تون هم تاثیر می زاره ؟؟
اگه دوست داشتی به سوالام جواب بده فکر کنم اینجوری بهتر بتونیم کمکت کنیم
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
مدتی سعی کن همه چیز برات عادی باشد دیگر هم تلاش اضافه نکن اگر هم بهش اصرار میکردی که باهات حرف بزنه این کار را هم نکن. مثل وقتی باش که با هم قهر نبودید خودت را هم آراسته و سر حال نگه دار رفتارش برایت عادی باشد همه چیز را خوب وعادی نشان بده شاید جواب بگیری. اگه جواب نداد شاید با نامه و پیغام بتونی ببینی حرف حسابش چیه؟ مثلا یه نامه بزاری تو جیبش.
اختلاف فرهنگ و سلیقه بین همه هست ولی دلیل نمیشه که ارتباط خود را با کسی که اختلاف نظر داریم قطع کنیم یا بخواهیم او را با خود هم عقیده سازیم. سر چه موضوعی این روش را پیش گرفت؟ اختلاف فرهنگیتان سر چیه؟
وقتی بهش کادو دادی چی کار کرد؟ حرف نزد؟ اگه مهمونی هم برید یا مهمون بیاد یا جلوی دیگران هم همین رفتار را دارد؟
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
عزيزم من تاپيکتو الان خوندم و کاملا درکت کردم.چون من هم در شرايط تو و شايد بدتر از تو بودم و الان هم کم وبيش هستم.همسر من تقريبا يکسال ونيمه که حالت همسر تورو داره و در سکوته.ببين هرچي بيشتر طرفش بري و اصرار بر شکستن سکوت و حرف زدنش داشته باشي بدتره و اونو بيشتر براي ادامه اين کار تحريک ميکني.ميدونم خيلي سخته ولي خسته ميشه.همونطور که همسر من خسته شد و حالا اون داره براي صحبت کردن پيشقدم ميشه.نميدونم تاپيک منو خوندي يا نه.من شرايطم خيلي بدتر از تو بود.حتي غذا هم با من نميخورد.جواب سلامم رو هم نميداد.ولي الان نه.با هم شام ميخوريم.کم و بيش بيرون ميريم.و خودش براي حرف زدن پيشقدم ميشه.عزيزم مدت سکوت کردن همسر تو که بيشتر از من نيست.با صبرکردن درست ميشه.و اينکه اين قضيه رو ريشه يابي کن ببين دليلش چيه.آخه اختلاف فرهنگي داشتن تنها نميتونه دليل بر اين سکوت باشه.منطقي نيست.شايد از مسئله اي ناراحته.
عزيزم صبر داشته باش و توکل کن به خدا.
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
دوستان عزیز
ما پیش از ازدواج با هم آشنایی نداشتیم و از طریق یکی از دوستان مشترک به هم معرفی شدیم.1سال عقد بودیم بدون اینکه کوچکترین مشکلی با هم داشته باشیم.
اختلاف فرهنگی در بیشتر زندگیها کم و بیش وجود دارد اما به نظر او انگار ما فقط اختلاف فرهنگی داریم.من آدمی هستم که فکر می کنم هر چیزی به موقع و به اندازه اش درست است و پسندیده.در موقع لازم آدم باید رسمی تر برخورد کند و در جای دیگر راحت تر و صمیمی تر.ولی در خانواده او روابط به شکل دیگری است.شوخیهاو رفتارها وبرخوردهایی هست که من نمی پسندم.البته من یک هزارم دلخوری هایم از آنها را به شوهرم منتقل نکردم چون می دانستم نتیجه ندارد.
در جواب به دوستی که پرسیدند فرهنگ کدامیک بالاتر است باید بگویم فرهنگ خانواده من بالاتر است.
دیدکاهش کاملا مرد سالارانه است. مثلا من حتی بدون هماهنگیش هیچ کارینباید انجام دهم.
باور کنید من برای راضی نگه داشتنش همه کار کرده ام .هر چه گفته حتی بر خلاف میل باطنیم هم که بوده رعایت کردم ولی بسیار پر توقع است و یک خصوصیت دیگرش این است که به محض داشتن کوچکترین نارضایتی از من تمام اختلافات این چند سال را هم دوباره با آن همراه می کند و دوباره همه را مطرح می کند.درضمن آنقدر خودش را کامل می داند که همیشه اشتباهات را از طرف من میبیند و تنها تغییر رفتار من را الزامی میبیند نه خودش.در صورتی که خیلی از مشکلات ما از خودش منشا می گیرد.
از بعد از عروسیمان هر وقت سر موضوعی از من دلگیر می شد حرف نمی زد.از یک روز گرفته تا آخرین بار که 5ماه پیش بود 1ماه حرف نزد ولی بعد آن آشتی کرد.
در مواقع سکوت مثل حالا هیچ حرفی نمی زند غیر از جواب سلام یا احیانا خداحافظ.ولی با هم غذا میخوریم.در این مواقع رابطه زناشویی نداریم.
وقتی به او هدیه تولدش را دادم گفت مرسی حتی بازش نکرد که ببینه و فقط وقتی بجه مان کادو را باز کرد نیم نگاهی به آن انداخت.همین
اگر مهمان هم بیاید یا مهمانی برویم هم به همان شکل برخورد می کند یعنی حرف نمی زند.البته چون در شهری که زندگی می کنیم غریب هستیم کمتر مهمانی میرویم و مهمان می آید.
رابطه اش با خانواده ام هم بد نیست.خوب است .ولی در این مدت به واسطه دوری همدیگر را ندیده اند.
همسر من بسیار مغرور است.در بیشتر مواقع من برای آشتی قدم برداشته ام ولی تا وقتی خودش نخواهد آشتی نمی کند ولی وقتی می خواهد آشتی کند خودش جلو می آید.
ممنون از راهنماییهایتان
التماس دعا
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط avaz
باور کنید من برای راضی نگه داشتنش همه کار کرده ام .هر چه گفته حتی بر خلاف میل باطنیم هم که بوده رعایت کردم ولی بسیار پر توقع است و یک خصوصیت دیگرش این است که به محض داشتن کوچکترین نارضایتی از من تمام اختلافات این چند سال را هم دوباره با آن همراه می کند و دوباره همه را مطرح می کند.درضمن آنقدر خودش را کامل می داند که همیشه اشتباهات را از طرف من میبیند و تنها تغییر رفتار من را الزامی میبیند نه خودش.در صورتی که خیلی از مشکلات ما از خودش منشا می گیرد.
دقیقا اشتباهت همین بوده خانمی. این که همیشه بک طرفه کوتاه اومدی.
مثل من.
ما و کسانی که مثل ما به مشکل برخورد می کنند بزرگترین اشتباهشون اینه که تعادل رو رعایت نمی کنند...
-
مدیر سایت همدردی ودوستان عزیز لطفا در مورد این سکوت آزاردهنده
با سلام
مدت 3سال است که ازدواج کرده ویک بچه 2 ساله دارم. ما پیش از ازدواج با هم آشنایی نداشتیم و از طریق یکی از دوستان مشترک به هم معرفی شدیم.1سال عقد بودیم بدون اینکه کوچکترین مشکلی با هم داشته باشیم.
از بعد عروسیمان مشکلات مختلفی با همسرم داشتم.ایشان عادت دارن که وقتی از چیزی ناراحت میشود سکوت میکند.چندماه پیش سر دعوایی شدید بعد از 1ماه صحبت کرد.و الان مدت1.5 ماه است که سکوت کرده وانگار دیگه نمیخواهد با من حرف بزند.موضوع ناراحتیش هم خیلی پیش پاافتاده بود.فقط در یک smsگفت که چون اختلاف فرهنگی داریم سکوت بهتره.
شاید لازم باشد کمی بیشتر توضیح بدهم.
ما با وجود اینکه متعلق به یک استان و منطقه هستیم اما من بزرگ شده شهر دیگری هستم.کلا اصول رفتاری و فرهنگی در خانواده من با خانواده ایشان کمی متفاوت است. اختلاف فرهنگی در بیشتر زندگیها کم و بیش وجود دارد اما به نظر او انگار ما فقط اختلاف فرهنگی داریم.من آدمی هستم که فکر می کنم هر چیزی به موقع و به اندازه اش درست است و پسندیده.در موقع لازم آدم باید رسمی تر برخورد کند و در جای دیگر راحت تر و صمیمی تر.ولی در خانواده او روابط به شکل دیگری است.شوخیهاو رفتارها وبرخوردهایی هست که من نمی پسندم.البته من یک هزارم دلخوری هایم از آنها را به شوهرم منتقل نکردم چون می دانستم نتیجه ندارد.
باید بگویم فرهنگ خانواده من از فرهنگ خانواده ایشان بالاتر است.
دیدکاهش کاملا مرد سالارانه است. مثلا من بدون هماهنگیش هیچ کاری نباید انجام دهم.حق اینکه بپرسم کجا میری یا کجا بودی را تحت هیچ شرایطی ندارم.به قول خودش حق هیچ کنجکاوی را ندارم.در فرهنگ ایشان زن حق ندارد با شوهرش کوچکترین حرفی در مورد مسایل زناشویی بزند.یا من در مقابل شوخیها و حرکات اشتباه خانواده اش سکوت کنم و هیچ چیزی را به ایشان منتقل نکنم و...
با وجود این من از ابتدای دوران عقد تا کنون همه تلاشم را کرده ام که زن ایده ال ایشان باشم.ولی افسوس که ایشان به قدری متوقع هستند که برای کارهای من هیچ اهمیتی قایل نشده وهراز گاهی موضوعی(بیشتر هم از طرف ایشان)باعث اختلاف ما می شود. من همه نظرات ایشان را پذیرفته ام و سعی در رعایت آنها کرده ام.اما...
باور کنید من برای راضی نگه داشتنش همه کار کرده ام .هر چه گفته حتی بر خلاف میل باطنیم هم که بوده رعایت کردم ولی بسیار پر توقع است و یک خصوصیت دیگرش این است که به محض داشتن کوچکترین نارضایتی تمام اختلافات این چند سال را هم دوباره با آن همراه می کند و دوباره همه را مطرح می کند.درضمن آنقدر خودش را کامل می داند که همیشه اشتباهات را از طرف من میبیند و تنها تغییر رفتار من را الزامی میبیند نه خودش.در صورتی که خیلی از مشکلات ما از خودش منشا می گیرد.
از بعد از عروسیمان هر وقت سر موضوعی از من دلگیر می شد حرف نمی زد.از یک روز گرفته تا آخرین بار که 5ماه پیش بود 1ماه حرف نزد ولی بعد آن آشتی کرد.
ضمنا همسرم بسیار مغرور است.در بیشتر مواقع من برای آشتی قدم برداشته ام ولی تا وقتی خودش نخواهد آشتی نمی کند ولی وقتی می خواهد آشتی کند خودش جلو می آید.
در مورد این سکوت طولانی هم من به هر شکل سعی کردم تا ایشان را به حرف بیاورم و زندگی شکل عادی به خود بگیرد ولی هیچ کاری فایده ای نداشته.من کلیه کارهای قبلیم از جمله به استقبال و بدرقه ایشان رفتن تا جای ممکن سرحرف را با ایشان باز کردن خرید هدیه تولد برایشان (هفته پیش تولدش بود)و.... را انجام دادم .همه سعیم را کردم که با من حرف بزنند ولی بی فایده بوده.ایشان به مشاوره اعتقادی ندارند و به پیشنهاد من مبنی بر مشاوره 2 نفره جوابی ندادند.ضمنا در این مدت ایشان با من رابطه زناشویی ندارند و غیر از جواب سلام یا خداحافظ هیچ حرفی نمی زنند حتی اگر مهمان داشته باشیم یا به مهمانی برویم..خیلی خسته شده ام.من زندگیم را دوست دارم ولی این سکوت اعصابم را خیلی خرد کرده و زندگیم مختل شده.دیگر نمی توانم این شرایط را تحمل کنم.او حق ندارد با من اینطور برخورد کند واین مدت طولانی حرف نزند .تازه معلوم نیست که کی میخواهد حرف بزند یا اصلا میخواهد حرف بزنذ یا نه.خانواده ام در شهر دیگری زندگی می کنند.می دانم که رفتن به خانه پدر هم کار درستی نیست و او هم کسی نیست که در این صورت دنبالم بیاید ولی آنقدر اعصابم خورد شده که اگر تحملم تمام شود میروم.دیگر مهم نیست او چه خواهد کرد.دراین مدت تمام تلاشهایم برای شکستن سکوتش بی نتیجه بوده.به بن بست رسیده ام.لطفادر اسرع وقت راهنماییم کنید که چطور زندگیم را حفظ کنم و سکوتش را بشکنم.ممنون
ممنون از راهنماییهایتان
التماس دعا
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
سلام
بنظر من نسبت به سكوتش بي تفاوت باش ، رفتارت عادي باشه ، باهاش حرف بزن و اگر جوابتو نداد هيچ عكس العملي نشون نده و دوباره به كارت ادامه بده ، شما ازش نخواستي سكوت كنه بنابراين خودش هم بايد سكوتشو بشكنه و اين عادت بدشو ترك كنه ....
اصلا به روي خودت نيار و فقط زندگي عاديتو بكن ، باهاش خوب باش و بهش احترام بذار
اين مشكل شما نيست كه بخواي حلش كني خودش بايد درستش كنه ...شوهرت مغروره و اين غرور باعث سكوتش ميشه محلش نذار درست ميشه
فقط خوب باش
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
دوستان عزیز
چند شب پیش بعداز این سکوت طولانی حرف زد البته حرف که نه دعوا.از هر چه خواست گفت و تمام مشکلاتی را که در این مدت پیش آمده را دوباره به عنوان مشکل مطرح کرد .هر چه خواست به خانواده من گفت.و در نهایت گفت 3راه دارم.یا به زندگی به این شکل ادامه بدهیم چون او اینطوری اعصابش آرام است.
یا چند وقت دیگر که بچه بزرگتر شد از هم جدا شویم ویا اینکه من خودم را اصلاح کنم.جون همه مشکلات را ناشی از اختلاف فرهنگی و دخالت خانواده من می داند من باید در مورد فرهنگ این منطقه پرس و جو کنم و اگر همه مسایل فرهنگی او را پذیرفتم زندگی را به شکل عادی ادامه بدهیم.ولی وقتی امروز به او گفتم فرهنگ و خواسته هایت را می پذیرم گفت:اول باید دندون خانوادتو بکنی بعد سر فرصت برو پرس وجو کن ببین فرهنگ این منطقه چیه.در ضمن من تا وقتی که مطمین نشم تو تغییر کردی حرف نمی زنم.
وحرف هم نزده.لطفا راهنماییم کنید
لطفا راهنماییم کنید
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
سلام خانومی
عزیزم من می دونم شرایط خیلی سخته وقتی سکوت حاکم باشه ولی عزیزم قرار نیست اعتماد به نفس و شخصیتت رو بخاطر این آقا از دست بدی
چرا یه کاری می کنی که فکر کنه تو تشنه ی حرف زدنی هرچی بیشتر به سمتش بری اون بیشتر ناز می کنه عادی برخورد کن
من یکبار دیگه هم این سوالو ازت پرسیدم ولی جوابی ندادی
خانومی قهر همسرت در چه حده؟
با هم شام و نهار می خورین؟ باهم بیرون میرین؟این قهر رو روابط زناشوییتون هم تاثیر می زاره ؟
اگه دوست داشتی جواب بده
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
آواز عزيز
قهر بدترين کاره تو زندگي.
من با نظر اکثر دوستان موافقم. شما هم برا خودت سرگرميهائي رو تو خونه دست وپا کن.
وقتي اون از سرکار مياد تو مشغول کار خودت باش اگه سلام کرد جواب سلامشو بده ، اگه خواستي خودت سلام بدي شما لطف کردي ، مي توني اينو انجام بدي اگه شخصيتت خرد نمي شه. (اين يه مثال بود برا همه کاراي کوچيک تو مقاطعي که قهره)
بايد با رفتارهاي معنا دارت بهش بفهموني تحويل نگرفتن يعني چي . بعضيها بجاي تلنگر به پتک نياز دارن.
بهرحال قبل از انجام هر کاري فکر کن که کار اشتباهي انجام ندي. خيلي سادست "کار اشتباه انجام نده".
شخصيت خودت رو هم خورد نکن. صبر صبر وباز هم صبر چاره کاره.
"اگر همه مسایل فرهنگی او را پذیرفتم زندگی را به شکل عادی ادامه بدهیم"
خيلي هم رو تفاوت فرهنگي پا فشاري نکن. اينهمه افراد که با خارجيها ازدواج مي کنن ، قاعدتا خيلي فرهنگهاشون با هم متفاوته. خب متفاوت باشه. اگه کسي اهل زندگي باشه اين تفاوتها نه تنها آزار دهنده نيست که آموزنده و هيجان انگيزه.
توي بحث هاتون ببين مشکل رو از چي مي دونه ، اينا کليه که گفتين ، "یا چند وقت دیگر که بچه بزرگتر شد از هم جدا شویم ویا اینکه من خودم را اصلاح کنم" خودت رو اصلاح کني منظورش چيه يعني انتظار داره چيکار کني؟
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
bloomعزیز
ممنون از راهنماییهات.وقتی قهره غیر از جواب سلام هیچ حرفی نمی زنه.با هم شام و ناهار می خوریم .و در این مدت رابطه زناشویی هم نداریم.با هم بیرون هم نمیریم
ضمنا او در حرفهای چند شب پیشش گفت در این مدت خیلی اعصابش آرومه!
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
BABYعزیز
از راهنماییهایت ممنونم.همونطور که گفتم شوهر من خودش را خیلی خیلی کامل و بدون ایراد می بینه.کلا فکر میکنه هر کاری می کنه و هر نظری داره درسته.میگه:" در خانواده تو زن سالاری حاکمه.تو هم عادت کردی و تو فرهنگ ما همچین چیزی نیست".
در صورتی که در خانواده من نه مرد سالاریه نه زن سالاری تفاهم سالاریه.اصلا مرد و زن سالاری مفهوم نداره.دلیلش هم اینه که مثلا مامانت از بابات می پرسه کجا میری یا کی میای و....در صورتی که اینها اصلا دلیل زن سالاری نیست و به نظر من بین زن و شوهر طبیعیه و حالت دوستانه داره.
مثلا 12 شب تا 2 نصفه شب میره بیرون .حتی در این موارد هم من حق ندارم بپرسم (دوستانه)کجا میری ؟
یا میگه در فرهنگ من زن با شوهرش به هیچ وجه در مورد مسایل زناشویی حرف منی زنه.در صورتی که این مساله هیچ ربطی به فرهنگ نداره و نظر شخصی اونه.و امتال اینها
به قول شما اختلاف فرهنگی اصلا مساله ای نیست که تا این حد مشکل ساز بشه.چون من از اول هم سعی کردم نظراتش را رعایت کنم. مثلا تحت هیچ شرایطی دیگه نپرسیدم کجا بودی وهمینطور در مورد بقیه مسایل.
اما اینقدر قدر نشناسه که هیچ چیز را ندیده و حالا که دیده من روی حرف زدن و آشتی حساسم و میخوام زودتر فاصله ها از بین بره میخواد حسابی از موقعیت استفاده کنه.همونجور که گفته بودم چند شب پیش گفت باید دندون خانوادتو بکنی .ولی من تحت هیچ شرایطی نمی تونم این کارو بکنم حالا به هر قیمتی تموم بشه.چرا این کارو بکنم؟چون خانوادم تو رندگیمون دخالت میکنن.در صورتی که خدا شاهده خانواده من اصلا اهل دخالت در زندگی ما نبوده ونیستن.
خودتو اصلاح کن یعنی هر چی من میگم باید باشه و کاملا گوش به فرمانم باشی.مثل 100 سال پیش .شاید اون موقع هم روابط زن و شوهر ها این طور نبوده.خانوادش مثل خودش همیشه کاراشون درسته و من باید هر چی میگن و میکنن رو ذرست بدونم و هیچ اعتراضی نکنم.در صورتی که فرهنگ پایینی دارن.
به هر حال میخواد از آب گل آلود حسابی ماهی بگیره. ولی من هم نه دیگه کاری میتونم بکنم و نه میخوام بکنم. چون وقتی که گفتم باشه مطابق فرهنگ تو عمل میکنم بازم گفت:نه من باید مطمئن شم تغییر کردی بعد حرف می زنم.
من هم تا جایی که بتوانم صبر می کنم.شاید خودش خسته شود.شاید هم نه.نمی دونم.
در آخر شاید لازم باشه بدونید تحصیلات من فوق لیسانس و او لیسانس است ولی با اینکه حدود 6 ماهه مدرکمو گرفتم به بهونه اینکه بچه کوچیکه و باید 2 سالش بشه بعد بری سر کار نگذاشته سر کار برم.
در شرایط سخت و بحرانی زندگیم هستم. برایم دعا کنید و اگر نظر و راهنمایی دارید بفرمایید.بی نهایت ممنونم
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
سلام دوست من
یعنی اون نصف شب میره بیرون و هیچ توضیحی نمیده؟
میشه شهر محل سکونت ایشون رو بگید؟
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
خیلی محکم بهش بگو تویی که هی دم از فرهنگ می زنی باید بدونی که رعایت حقوق دیگران باید دو طرفه باشه یعنی من به عقایدو فرهنگ تو احترام می زارم به شرطی که تو هم به عقایدو فرهنگ من احترام بزاری بگو چطور انتظار داریمن همه چیزو یک طرفه قبول کنم این که زندگی نیست از طرف تو زور گویی و از طرف من قبول بردگیه
بگو تو دوست داری زنت برده باشه کسی که قراره بچه اتو بزرگ کنه باید از خودش اظهار نظر داشته باشه ادم سرزنده ای باشه و بتونه شادی و نشاط به بچه منتقل کنه اگه قرارا باشه من فقط به تو بگم چشب و هر نظری رو کور کورانه قبول کنم یعنی از خودم هیچی ندارم و بچه ای هم که تربیت کنم جز ضعف از من چیزی یاد نمی گیره
پس اگه قراره من عقاید و فرهتگ تو رو قبول کنم تو هم باید متقابلا منو فرهنگم رو قبول کنی تا بتونیم به
ارامش برسیم در مورده مسائل خصوصی هم بگو ما سه سال ازدواج کردیم و من دوست دارم با شوهرم راحت باشم و نیازهامو بهش بگم این صمیمیت برای هر زندگیی لازمه
اگه قرار باشه من همیشه مطیع باشم و لذتی از هیچی نبرم بعد از یه مدتی که تو به ارامش برسی من از درون می پکم تو که نمی خوای این اتفاق بیافته
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
آواز عزيز
با اين توضيحي که دادين (تفاوت سطح تحصيلات) ، شايد اون احساس مي کنه شما بهش بها نمي دين ، مي دونم تو حرفاتون گفتين هرچي مي گفته ، گفتين چشم (بقول دوستمون چشب) ، اما احساسي که داره فرق مي کنه. همين که احساس کنه (ازنظر شما ) مثلا بي عرضه است شروع مي کنه به بيان نظراتش ، سعي مي کنه خودش رو اثبات کنه حالا از هر طريقي که مي خواد باشه زور، قانون،و...نمي زارم بري سرکار چون من شوهرتم حق دارم نذارم بري و...
رو اين مورد فکر کن ، بهيچ وجه برااين که همسرت خوشش بياد شخصيت خودت رو پامال نکن .
روي جزئيات تمرکز کن. ببين از کدوم رفتار تو ناراحت شده ، اين که شايد انتظار داشته باشه خانوادت هم اون احترامي و که لازمه بهش نذاشتن هم مي تونه يه دليل باشه برا اينکه نذاره شما با خانوادت رفت وآمد داشته باشي.
خلاصه ببين گير اصلي کار کجاست.
برات دعا مي کنم.:203:
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
elinaعزیز
بله.ساعت 11 یا 12 شب میره بیرون 1 یا 2 یا حتی 3 برمیگرده.منم حق ندارم بپرسم کجا میری.کجا بودی و.....
البته وقتی به شهر خودش منزل پدرش می رویم.چون ما در این شهر غریبیم
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
BABYعزیز
من سطح تحصیلاتم رو فقط جهت اطلاع گفتم.خدا میدونه هیچوقت این مساله رو نه با گفتار ونه با رفتار بیان نکردم.بله.هرچه گفت به این دلیل که زندگی خوبی داشته باشیم قبول کردم اما به قول شما شاید احساسش چیز دیگه ای است.و دلیلش هم فقط برداشت های غیرمنصفانه و اشتباهشه.غرور و خودپسندیشه که فکر میکنه همه کاراش درسته.
خانواده من بیشترین احترام رو به ایشون میگذارن.با وجود اینکه در این 3سال خیلی منو اذیت کرده هیچوقت نه دخالت کردن.همیشه هم بیش از اندازه بهش احترام گذاشتن.جوری که من بهشون گفتم احترام به اندازش خوبه.چون شوهر من آدم بی ظرفیتیه.ظرفیت احترام و نجابت به خرج دادن و خیلی چیزای دیگه رو نداره.اگه داشت اینطوری برخورد نمی کرد.
او در خانواده خودش چون پسر بزرگه همه کاره است و انها بدون اجازش آب هم نمی خورن.همه چیز با نظر او انجام میشه.اینه که عادت کرده.
اینم بگم آدم بددهنیه و توی دعوا و عصبانیت تا حالا چند بار به من یا خانوادم فحاشی کرده ولی من برای اینکه حرمتها بیمنون شکسته نشه سکوت کردم.
فعلا که سکوت می کنم و تا بتونم زندگی عادیمو می کنم ببینم خسته میشه یا نه؟فقط میترسم بیاد بگه با به قول خودش فرهنگ و نظراتمو قبول می کنی و با خانوادت قطع رابطه می کنی یا جدایی.منم از خانوادم نمی تونم بگذرم
درست هم نیست اینقذر کوتاه بیام.برام دعا کنید و اگه نظری دارید بفرمایید
ممنون میشم
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
سلام avazعزیز
چه کار کردی خانومی ؟چه خبر همسرت آروم تر شده ؟؟
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
bloomعزیز
شوهرم چند روزی هست که آشتی کرده وحرف می زنه.اما این سکوت طولانی و....بینمون خیلی فاصله ایجاد کرده.الان بزرگترین نگرانیم در مورد ارتباطش با خانوادمه.نمیدونم چه کنم؟اگه دیگه طبق گفته خودش نخواد با انها رابطه داشته باشه چه کنم؟
دوستان عزیز راهنماییم کنید
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
bloomعزیز
شوهرم چند روزی هست که آشتی کرده وحرف می زنه.اما این سکوت طولانی و....بینمون خیلی فاصله ایجاد کرده.الان بزرگترین نگرانیم در مورد ارتباطش با خانوادمه.نمیدونم چه کنم؟اگه دیگه طبق گفته خودش نخواد با انها رابطه داشته باشه چه کنم؟
دوستان عزیز راهنماییم کنید
-
RE: لطفا در مورد سکوت 2 ماهه همسرم راهنماییم کنید
سلام خانومی
خوشحالم که با هم آشتی کردین سعی کن همه ی روابطت رو به حالت عادی برگردونی
عزیزم در مورد خانوادت اصلا حساسیت نشون نده هرچی بیشتر اصراش کنی اون بیشتر غقب می کشه ولی وقتی ببینه شما بی تفاوتی در برابر حرفاش خودش کوتاه می آد