+نمیدونم بگم یا نگم؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام عزیزان

من(دختر 24 ساله) الان دو ماه میشه که نامزد کردم ولی عقد نه.فقط در حد خواستگاری ولی من و نامزدم در ارتباطیم.خیلی هم به هم علاقه داریم.مخصوصآ اون که میگه خیلی به من وابسته شده و ....
مشکلم اینه که من دو سال پیش با کسی که بهم ابراز علاقه کرده بود جواب مثبت دادم و ارتباط احساسی بینمون بود تا حدی که گاهی با هم بیرون میرفتیم ودستمو میگرفت.و از مسایل جنسی هم حرف میزدیم حتی تعدادی عکس محجب پیشش داشتم که بعد از اخرین حرفامون پسشون داد.اما بعد از اینکه بدی های اون به حد غیر قابل تحمل رسید کم کم با هزار بدبختی فراموشش کردم و البته از 9 ماه پیش با اون ارتباطی نداشتم بجز گاهی اوقات ولی 3ماه قبل اخرین حرفامون رو زدیم و از هم کاملآ جدا شده و برای هم ارزوی خوشبختی کردیم و حتی گفتم که من میخوام با کس دیگه ازدواج کنم .
حالا که اون خبر نامزد من به گوشش رسیده پریشب زنگ زد و با التماس و تهدید ازم خواست نامزدیم رو به هم بزنم که من باهاش برخورد کردم.و از اون به بعد فعلآ که خبری ازش نبوده ولی قسم خورد که نذاره من با کس دیگه...ضمنآ به مامانم هم گفتم که اگه بازم زنگ زد باهاش برخورد کنه.ولی اون ادم کله شقیه
حالا میخوام ازتون بپرسم ایا کار درستیه که من موضوع رو به نامزدم بگم؟اصلآ چطوری بگم؟
البته نامزدم ادم عاقل و فهمیده ایه ولی من خیلی میترسم.ضمنآ اونها فامیل دور هستن و میترسم بره و از خود اون اقا سوال کنه.من نامزدم رو دوس دارم نمیخوام به خاطر اشتباهم زندگیم خراب شه
علت اتمام ارتباطم با اون ادم رو توی یه پست دیگه نوشتم اگه خواستین بخونین فقط طولانیه

سلام
به نظر من اول تنهایی یا اگه مادرت هم در جریانه با اون بری پیش مشاور چون موضوع مهمه بعد اگه مشاور لازم دید باهاش در میون میذاره.همینطوری نمیشه بی گدار به آب بزنی و پای نامزدتو بکشی وسط چون خوب اونم مرده دیگه یه دفعه غیرتی میشه و میره سراغ اون یکی و کار به جاهی باریک میکشه یا اینکه نه اصلا" میگه خوب شد که زود فهمیدم میره کنار و نامزدی رو به هم میزنه.
موفق باشی

سلام
به نظر من اول تنهایی یا اگه مادرت هم در جریانه با اون بری پیش مشاور چون موضوع مهمه بعد اگه مشاور لازم دید باهاش در میون میذاره.همینطوری نمیشه بی گدار به آب بزنی و پای نامزدتو بکشی وسط چون خوب اونم مرده دیگه یه دفعه غیرتی میشه و میره سراغ اون یکی و کار به جاهی باریک میکشه یا اینکه نه اصلا" میگه خوب شد که زود فهمیدم میره کنار و نامزدی رو به هم میزنه.:305:
موفق باشی:72:

عجله نکن شاید دیگه مزاحمت نشه . فقط اگه دوباره مزاحم شد نزار کار به دعوا و لجبازی بکشه سعی کن جواب ندی یا مامانت باهاش حرف بزنه و منطقی و آروم بهش جواب بده. فعلا صبر کن.

به نظر من که همه حرفها رو به نامزدت بگو . خودت بگی بهتره تا اینکه بعدا طور دیگه متوجه بشه . تو زندگی زناشویی باید خیلی صادق بود تا دچار مشکل نشوی

دروغ شما ممکنه در ابتدای کار به سود شما تموم بشه ولی اگر به مصداق عدالت جهان اعتقاد داشته باشید نتیجه بسیار بدی رو براتون به همراه داره شاید همسر شما در آینده دروغی رو به شما بگه که قصدش هم از بین نرفتن زندگیتون باشه ولی مثلا از خیانت خودش پرده پوشی کنه. در هر حال انسان بزرگ انسانیه که مسئولیت کارهایی که انجام داده رو می پذیره و سعی در عدم تکرار زشتی هاش داره.

ممنون از صحبتهای عزیزان خب دیشب اون اقا بازم زنگ زد و اینبار خیلی اروم و منطقی باهاش حرف زدم و اون برای بار دوم اقرار کرد که بدی از خودش بوده و گفتم که من نامزدم رو دوس دارم و میخوام باهاش زندگی کنم و خوشبخت بشم اگه خدا بده خودش کنار اومد و همه چی مثل اینکه تموم شد و گفت من کاریت ندارم اماااااا............. نمیدونم سر حرفش بمونه یا نه.خواهش میکنم بازهم دوستان منو راهنمایی کنین من الان ممکنه نتونم تصمیم درستی بگیرم به کمکتون نیاز دارم
کسی نیست به من بگه که مثلآ اگه بخوام به نامزدم بگم؟ چطور بگم؟

سلام
برای یه مرد خیلی مهم که طرف مقابلش اونو دوست داشته باشه.
اولا خیلی سرد و بیروح و خشک باهاش صحبت کن و بگو دیگه نمی خواهی اونو،
ثانیا بحثو تموم کن. هی نکشش. مردا وقتی می کشی میگن با دست پس میزنه با پا پیش می کشه
ثالثا اگر به نامزدت نگی کار بدی کردها ی. چون این نقطه ضعفی باقی میمونه برای تو در برابر اون آقا همینطور همسرت. فردا غریبه و آشنا از این نقطه ضعف استفاده می کنن و هر کاری بخوان با سرنوشتت انجام می دن. بذار هر اتفاقی الان میخواد بیفته بیفته. فردا اگر از زبون کس دیگری بشنفه خیلی بد میشه. خودت بهش بگو.
رابعا هر کسی سهم و قسمت خودش رو داره توی ازدواج. اگر نامزدت مال تو باشه، با گفتن این حرف اتفاقی نمی افته و سرنوشتی عوض نمی شه.
پیروز باشید

من با مادرم در میون گذاشتم گفت لزومی نداره بگی فوقش اگه چیزی شنید خودم براش توضیح میدم ولی مامان نمیدونه که ما اونقدرا ارتباط داشتیم فقط بهش گفتم که ما یه مدت تلفنی با هم جهت اشنایی حرف میزدیم.من از این میترسم که نامزدم بره و موضوع رو از خود اون اقا بپرسه

اگه خودش بفهمه حتما" نتیجه بدتری داره.

با نامزدت برو بیرون جایی که راحت بدون ترس از وجود گوش دیگه ای باشه اول از علاقت بهش بگو و اینکه تداوم زندگیت و البته خواسته هاش چقدر برات مهمه بعد جریان رو اول بطور اجمالی و کلی براش بگو و منتظر عکس العملش باش. اگه خودش خواست اینبار مفصل براش بگو.

سلام به نظر من خودت شخصا برو با نامزدت موضوع رو مطرح کن بهش همه چیزو بگو بجز عکس و حرفای نا مناسبی که بینتو ن ردو بدل شده بود اینجوری نامزدت موضوع رو از زبون خودت میشنوه و دیگه نیازی هم نیست که از کسی بشنوه مهم اینه که خودت صادقانه بهتش گفتی اگرم یه زمانی اون آقا غیر از اون حرفایی که شما به نامزدت زدی به نامزدت گفت تو منکر شو چیزی که بلنده دیوار حاشا دیگه اینجوری وجدانتم اسودست وهیچ ترسی هم نداری فقط هر چه زود نامزدتو در جریان بزار تا اون زودتر اقدامی نکرده موفق باشی

گفتم گفتم گفتم
اخیییییییییش خیالم راحت شد
میدونستم درکم میکنه.خدا رو شکر

سلام
تبریک میگم .
جدا از نتیجه و عکس العمل نامزد شما ، شما کار درستی کردید .
موفق باشید .

چطور گفتيد و عكس العمل ايشان چه بود؟!

زياد مسئله را كه باز نكرديد؟!!؟