ازدواج دختر 22 ساله با مردی که بچه داره؟کمک کنید .خیلی اضطراریه

سلام دوستان عزیز
این موضوعی را که میخوام براتون بگم مربوط میشه به یکی از دوستان نزدیکم که از من خواست مشکلش را اینجا عنوان کنم تا شما دوستان با نظراتتون راهنماییش کنید .
دوستم حدود 1 سال هست که از همسرش جدا شده و22 سالشه و علت اینکه از همسر ش جدا شده اینه که شوهرش را در وضعیت خیلی بدی دیده و دلیل طلاقش هم خیانت بوده و الان حدود چند ماهی هست که با یه آقایی دوست شده ولی این آقا شرایط خاصی داره که ایشون 30 سالشه و ایشون هم قبلا ازدواج نا موفق داشته و ثمره ازداواج ایشون یه بچه 3 ساله هست که در حال حاضر با ایشون زندگی میکنه و از طرفی هم دوست من به این آقا علاقه پیدا کرده و سر دورا هی قرار گرفته که چه کار کنه یعنی به نظر شما این بچه دردسر درست نمیکنه برای زندگی آینده دوستم ؟
اگر راهنمایی کنید ممنون میشم و اگر نکته ای نگفته مانده بگید که توضیح بدم
منتظر نظراتتون هستم

سلام دوست عزيز،
سوال شما فقط در مورد بچه است؟
يعني همه چي درسته و از بابت خود اقا هيچ مشكلي نيست ؟
اگه اينطوري باشه به نظر شما يه بچه 3 ساله چه مشكلي ميتونه درست كنه ؟
شايد تو اين ازدواج خود بچه اسيب ببينه،
اگه دوست شما تو خودش اين توانايي رو ميبينه كه ميتونه هم يه همسر خوب واسه شوهرش و هم
يه مادر خوب و دلسوز واسه اون بچه باشه پس مشكلي نيست.
ولي اين يه مسئوليت بزرگه اگه از پسش بر نمياد بايد كه خيلي منطقي برخورد كنه و خودش را تا دير نشده از اين موضوع كنار بكشه .

سلام دوسته عزیز

این دوستتون اگه شرایطه ازدواجو داره ، اگه شناخته کافی از اون آقا پیدا کرده ، اگه اون آقا معیارهایی که دوستتون بره خودش داره رو داره ، اگه همو دوست دارن
و در نهایت همونطور که دوستمون گفت :
اگه دوست شما تو خودش اين توانايي رو ميبينه كه ميتونه هم يه همسر خوب واسه شوهرش و هم
يه مادر خوب و دلسوز واسه اون بچه باشه

پس دیگه دلیلی برای نگرانی نمیمونه

من مثله دوستمون -پری- نمیگم خودشو بکشه کنار ، هر چند که به قوله ایشون مسئولیته بزرگ و سختیه

من میگم اگه این توانایی و در خودش میبینه که میتونه یه مادره خوب هم باشه این دو فرد میتونن بره ازدواج مناسب باشن

اگه یه روزی این دوستتون با این آقا ازدواج کرد و از اینکه باید مادریه بچه ای را بکند که خود به این دنیا نیاورده اظهاره ناراحتی و خستگی کرد
به او بگویید : به خاطره تربیته بچه ای 3ساله ، که به خاطره بی مادری ممکن بود به هر راهی کشیده شود و تو آن را تربیت کردی ، به خود ببال و افتخار کن
موفق باشی

اون بچه چه طور3سالشه وپیش پدرشه؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام دوست عزيز
فكر مي كنم دوست شما بايد به روحيات خود مراجعه كند كه آيا توان اين را دارد با وجود يك بچه در كنار همسر آينده خود كنار بيايد و هيچ آسيبي به آن به آن بچه و زندگي خود نخورد كار سختي است و مسئوليت بزرگي مي‌باشد

به نظر من دوست شما پیش یه مشاور بره خیلی بهتره

دوست عزيز لطفا جواب سوال sara joon روبديد.بچه تا 7 سالگي پيش مادره .

حتما مادره خودش نخواسته بچه اش رو نگه داره.

سلام دوستان ممنون از نظرات همگی شما
بچه به دلیل این پیش مادرش نیست که مادرش ازدواج کردن و ایران نیست و مدتی هست که رفته .
دوستان اگر باز راهنمایی کنید ممنون میشم .

سلام...دوست شما به نظر من اول به درونش مراجعه کنه....اگر اون اقا رو ارزیابی کرده و میخواد پس باید اون بچه رو هم بخواد نه به عنوان یه بچه بلکه اون بچه الان سن انعطاف و درک مادریشه هر کس براش مادری کنه اونو به عنوان مادر میپزیره پس به عنوان اینکه مادری کنه بپزیره....اینها دل میخواد باید ببینه میخواد این هزینرو بکنه یا نه اینم بگم هیچ بچه 3ساله ایی دردسر نیست اگر درست تربیتش کنه عصای دستشم میشه............تورو خدا در مورد یه بچه بی گناه اینطور حرف نزنید

سلام خدمت تمامی دوستان عزیزی که با نظراتشون راهنمایی کردن
سارا جون راستش میدونی برعکس اون چیزی که شما فکر میکنی دوستم این بچه را خیلی دوست داره و حس خاصی بهش داره واین قدر که به این آقا توجه داشته باشه بیشتر به این بچه توجه زیادی داره فقط از این میترسه که برای این بچه مادری کنه و بعد چندین سال سر و کله مادر خودش پیدا بشه و بخواد در زندگی دوستم مشکلاتی ایجاد کنه و رابطه دوستم با شوهرش را هم در آینده دچار اختلال کنه .
اگر بیشتر کمک کنید ممنون میشم

توی یکی از مواردی که توی خانواده دوستانمن اتفاق افتاد با همین شکل بود اون پسر بچه ایی بوده که الان 26سال سن داره دقیقا توی سن بلوغ سر وکله مادرش پیدا میشه ولی اون بچه با تربیتی که شده بوده حرمت مادری کم نمیکنه ولی رک میگه مادرم اونیه که منو به ثمر رسونده نه به دنیا اورده البته این دوست شما میتونن جایی باشن که اون خانوم اصلا مطلع نشن تحت نظر یک روانشناس کودک باشن(اگر خواستید بگید اسم و شماره پزشک رو به شما بدم)تا اون کودک با ارزش های غنی بارور بشه.....اگر شوهری هم بخواد بخاطر این چیزا رابطش با خانومش دچار اختلال بشه همون بهتر اصلا با هم پیوند زناشویی نبندن....البته این نظر شخصی من و حاصل تحقیقات منه.....

مرسی از راهنمایی های خوبت سارای عزیزم
ترس دیگه ای که دوستم داره اینه که همه از اینکه یه دختر 22 ساله میخواد با یه مردی که بچه داره ازدواج کنه مورد تمسخر قرارش بدن ولی از طرفی هم خیلی علاقه منده با این آقا ازدواج کنه .نمیدونه چه طور باید با این قضیه برخورد کنه و کنار بیاد .
اگر دوستان بتونن باز با نظراتشون راهنمایی کنن ممنون میشم .

ای بابا ما چرا واسه حرف مردم زندگی میکنیم پس خودمون چی؟؟؟؟

اگر تردید به دلشون راه بدن نه به این مورد بلکه به هیچ چیزه دیگه هم نمیرسن.....به هر حال ایشون هم یه ازدواج ناموفق داشتن......این قدر تک بعدی نگاه نکنید....

ممنون از سارای عزیز که وقتشون را گذاشتن و با نظراتشون راهنمایی کردن و ممنون از دیگر دوستان عزیز
اگر باز نظری به ذهنتون رسید برای راهنمایی کردن خوشحال میشم
موفق باشی

سلام
دلیل طلاق هر دو خیلی مهمه.و در مورد اون آقا دوست شما اگه خودشو پسندیده و مشکلی نداره ، بچه هم که هنوز خیلی کوچیکه و میشه مطابق میل خودش بزرگش کنه طوری که وقتی بزرگ شد با اینکه بدونه اون مادرش نیست ، اما به عنوان مادر قبولش کنه و بهش احترام بذاره .و این بستگی به نوع تربیت و رفتار دوست شما با اون داره .محبتی که به بچه بشه تو خاطرش میمونه و هیچوقت فراموش نمی کنه .یه مورد بگم که برای خونوتده ما پیش اومده و از نزدیک دیدم:برادر من حدود چهر سال پیش با زنش مشکل پیدا کرد و مدتی دادگاه و کلانتری و ... رفنت تا اینکه حدود دو سال پیش از هم جدا شدن.دلیل طلاقشون هم دخالتهای مادر زنش و مهمتر از همه این بود که خود زنش تابع حرف هر کس و ناکسی بود. هر کی هر چی می گفت اون بهش عمل میکرد . بد حجاب بود ، توی خونوادشون محرم و نامحرم معنی نداشت ، تا حدی بی تربیت بود و در حضور فامیل ما ادب رو رعایت نمی کرد تو عروسی ها با وجود منع برادرم از رقصیدنش با نامحرم ، اون کار خودشو میکرد و طاقت نگهداری از بچه و توی خونه موندن رو نداشت و ... .به خاطر همین کارا و مخالفت برادرم و همه ما دادگاه هم بچه رو حتی تا 7 سال به اون نداد و تا سه ماه پیش با خودمون زندگی میکردن.تا اینکه برای برای برادرم دختری پیدا کردیم فوق العاده خوب و از یه خونواده آبرودار و ساده و حتی از لحاظ اقتصادی از خودمون کمی پایین تر.این یکی بر خلاف اون اولی نماز میخونه و حتی برادرم رو که قبلا"مرتب نماز نمی خوند ، نماز خون کرده.برادرم 36 سالشه و اون دختر 24 سال.پسرش هم 5ساله.دختره خیلی بچه رو دوست داره و بیشتر از پدرش بهش محبت می کنه طوری که بچه اونو مامان صدا میکنه با اینکه میدونه اون مادر ش نیست.مادر زن و پدر زنش هم بیشتر از ما به اونا محبت و کمک می کنن.در ضمن دختره سه چهار تا دیگه خواستگار داشت که همه مجرد بودن اما هرکدوم یه مشکلی داشتن.و از این میون اون برادرم رو انتخاب کردچون هیچ مشکلی نداره و اونا در مورد ما تحقیق کردن و به یقین رسیدن و الان هم از زندگی با برادرم خیلی راضیه و دوستش داره.با پسرش میره خرید، خونه مادرش و خونه ما و چیزای بهتر و بیشتری از ما بهش نشون داده و دانا تر شده.دختره میگه شما کمتر بهش محبت کنین تا به من عادت کنه و محبت من تو دلش بمونه تا وقتی بزرگ شد بتونه درست تصمیم بگیره که کی مادرشه. و خیلی خیلی دوستش داره.اینا رو گفتم که دوست شما اگه می خواد زن اون آقا بشه بچه رو در نظر داشته باشه و این رفتارو باهاش بکنه .چون اونم به محبت نیاز داره و ناخواسته شده بچه طلاق. گناه داره و دوست داشتنش خدا رو خشنود می کنه.اگه براش مادری کنه خدا عوضش رو بهش میده و زندگیشو پر از خوشبختی می کنه.
اگه اون خشرفتار باشه مطمئنا" بچه به جای مادر قبولش می کنه و بهش مادر میگه و زحمتهای بچگیش یادش نمی ره.
امیدوارم خوشبخت بشین

سلام دوست عزیز
بچه ها خیلی پاکند وخصوصا در سن کودکی وزیر 6سال راراحت میتوان بامحبت وعلاقه به خود جذب کرد اگر دوست شما مدنظرش فقط رسیدن به پدر بچه است بیشتر روی این موضوع فکر کند وببیند ایا میتواند علاقه همسرش را که تقسیم شده تحمل کند وایا میتواند مادر مهربانی برای کودک باشد
حتی درزمانیکه خودش نیز فرزندی داشته باشد ان موقع این ازدواج اشکالی پیش نمی اورد
دوست شما بداند همسرش باید به فرزندش نیز توجه داشته باشد وعلاقه اش را بین این دو تقسیم کند البته علاقه به فرزند با علاقه به همسر فرق میکند اما اگر فردی حساس یا به قول معروف حسادت داشته باشد نا خوداگاه عکس العمل نشان میدهد اما اگر واقعا به کودک عشق بورزد ودوستش داشته باشد مشکلات به خودی خود حل میشود س دوست شما همچنان که دیگران گفتند باید ببیند خودش میتواند با این مسائل کنار بیاید یا خیر