چطورباپسر2.5ساله ام رفتارکنم

سلام
من یه پسر دارم که اندازه دنیا دوسش دارم ولی نمی دونم چطور باید باهاش برخورد کنم وقتی خودشو خیس می کنه به شدت عصبانی می شم کتکش می زنم ولی دوباره سعی می کنم دلشو بدست بیارم البته نه همون وقت که لوس بشه ولی خودم داغون شدم :302:یا وقتایی که گوش نمی ده ناراحتم می کنه ولی ناراحتی من بیشتر به خاطر اینه که نمی تونم جلو خودمو بگیرم و کتکش می زنم چون در کل پسر خوبیه.................. در ضمن تازگیها پسر دومم هم به دنیا اومده فکر می کنم زیاد حسود نیست ولی بعضی موقعها شیطونی می کنه و اذیتش می کنه نمی دونم چطور باید خودمو کنترل کنم لطفا به من یاد بدید چطور باید رفتار درستی داشته باشم
ممنون

بهتره به دنبال مقالاتي باشي كه در مورد مسائل كودكان توضيح داده اند من به شخصه خيلي از مشكلاتم رو با اين دسته از مقاله ها حل كرده ام . موفق باشي

فرشان عزيز
چرا يه کاري رو مي کنين که خودتون هم مي دونين اشتباهه ،‌ از يه بچه 2.5 ساله که نبايد انتظار داشته باشين مث يه آدم 40 ساله عمل کنه ،‌ شما بايد خودتونو کنترل کنين ، کنترلش هم سادست ، آيا وقتي که يه آدم بزرگ جلو شما يه اشتباهي مي کنه ، شما مي زنيد اون آدم بزرگ رو،‌ معلومه که نه! خب فکر کنين بچه تون هم يه آدم بزرگه.
خب خيلي از اطفال حمايت کردم ، اما در کل نبايد اطفال رو بزنين. از قديم گفتن طفل معصوم. يعني که گناهي نکردن که. از ديد شما آدم بزرگا بعضي از کاراي بچه ها گناهه! ديدتونو عوض کنين.

سلام آقای فرشان... ورودتون رو تبریک میگم و شهادت سالار شهیدان رو تسلیت به شما...
دوست عزیز، همونطور که دوستانم فرمودن، شما در اون موقع باید خودتون رو کنترل کنید... درسته شرایط روحی یه پدر با یه برادر تفاوت میکنه، ولی بنده به شخصه، وقتی برادرم خطایی ازش سر میزنه، برا خودم گذاشتم که فورا خودم رو جای اون بزارم و به قبل، یعنی بچگی خودم و خراب کاری هام می افتم... البته این تسلط رو با تمرین زیاد به دست آوردم... شما هم در چنین مواقعی، در ابتدا خودتون رو از بچتون دور کنید و خانمتون رو بخواید در کنارش باشه... کم کم که تونستید روی خودتون تسلط پیدا کنید، کنار ایشون ظاهر شید...

سلام وممنون از شما که وقت گذاشتید وجواب منو دادید
دوستان عزیز من مادرم .......... ولی ظاهرا شما فکر می کنید پدرشم .... نه
دوست عزیز چه مقالاتی هزاران بار سرچ کردم ولی اونی که من می خوام نیست اینجا رو هم اتفاقی وقتی سرچ می کردم پیدا کردم
بعدش من می خوام همین کنترل کردن رو یاد بگیرم ....... نمی دونید وقتی پسرم و می زنم خودم هزاران بار پشیمون می شم قول می دم دیگه نزنم ولی نمی شه بعدش هم می شینم گریه می کنم .... فکر کنم دیونه شدم
شما اگه بچه داشته باشید می فهمید واقعا بچه یه تکه از وجود مادروپدره ولی چکار کنم؟

عذر میخوام خانم فرشان...
خیلی خوب و مطمئنا بعدا این بچه به وجود مادری مثل شما افتخار خواهد کرد.. ولی جدای از همه خوبی هایی که مادر و پدر میتونن داشته باشن، کتک زدن واقعا تخریب میکنه روان بچه رو و هرچه رو فراموش کنه، کتک زدن، تو ذهنش هک میشه...
عرض کردم خدمتتون، میتونید وقتی احساس میکنید بچتون داره خرابکاری میکنه، اون محیط رو برا دقیقه ای هم که شده ترک کنید.. اون لحظه، حتی به فاصله یک آب خوردن، حتی به فاصله چند متر رفتن و برگشتن، ازش دور بشید... اون عضبانیتی که بچه رو کتک میزنه، فقط مال 4 5 ثانیس و بعد ذهنتون به روند عادیش برمیگرده... (رو تجربه میگم)
100% روزایی از بچگی خودتون رو سراغ دارید که چه کارهایی میکردید... حتی اگه یکبار از کسی کتک خورده باشید، مطمئنا تاثیر مخربش رو سراغ دارید... یادآوری اینها میتونه انگیزه لازم و حتی کافی رو ایجاد کنه که...
تجربه خودم رو خدمتتون عرض کردم... البته هر فنی و توانایی جز با تمرین به دست نمیاد...
مواردی که اشتباهش مستلزم کتک خوردن از شما نیست، شروع کنید و کمی ازش دور شید تا در مواقعی که بیشتر اعصاب شما رو خورد میکنه، بتونید به بهترین نحو برخورد کنید... خوشحال میشم نتیجه عملتون، نتیجه تمهیداتی که در نظر میگیرد رو در اینجا، به مرور بیان کنید...

سلام
متاسفانه من هیچ پیشرفتی نداشتم ولی سعی می کنم کاری که شما گفتید انجام بدم
البته فکر می کنم کنترل یک پسر بچه واقعا سخته امروز سعی می کنم ازش دور شم تا ببینم چی می شه من روزایی که کنترلم رو از دست می دم رو یادداشت کردم متاسفانه روزایی که من این کارو نمی کنم پدرش به نحو احسن انجام می ده
دعاکنید بتونم مادر خوبی باشم...........

خانم، نوشتید که امروز ازش دور میشید؟ شاید لازم باشه یادآوری کنم منظورم زمانی هست که دچار اون حالت عصبی میشید و ایشون رو کتک میزنید... وگرنه، در شرایط دیگه، همواره در کنارش باشید... خوشبختانه همسر شما هم، اونطور که فرمودید، به ایشون میرسن...

سلام
ممنون از پیشنهادتون راه حل شما جواب داد الان 5روزه که نزدمش گرچه خیلی روم فشار می آد ولی موفق شدم
واقعا خسته می شم دلم می سوزه برا خودم .ولی لا اقل خوشحالم که دیگه یه کم کنترل دارم ولی کماکان داد می زنم سرش.... اگه اینکارو دیگه نکنم دیوونه می شم
امیدوارم شما هم موفق باشیدگرچه باید تجربه داشته باشید ولی امیدوارم یک بار هم بچه تون رو نزنید.
باز هم ممنون:72:

خوشحال شدم که تونستید تغییر در رفتارتون داشته باشی...
فرمودید کلافه و عصبی میشید اگه دادم نزدید، به جای این ، فکر کنیدئ چقدر آرومید و آرامش دارید وقتی بچتون رو در این مرحله کتک نمیزنید...
سعی کنید تا مدتی این رفتار رو داشته باشید... البته این رفتار شاید شبیه مسکنی باشه که استفاده طولانی مدتش توضیه نمیشه و فقط برای گرفتن درد موقتی و درمون سریع استفاده میشه.. پس سریعتر این رفتارتون رو تصحیح، حتی داد و ... رو هم حذف کنید و وقتی به خودتون مطمئن شدید، سعید کنید به جای دوری ، در اون لحظه با حفظ آرامش کنارش باشید..

سلام
باورتون می شه من تا به حال تونستم خودموکنترل کنم البته یه پشت دستی می زنم ولی می دونم دردش نمی گیره اونم به خاطراون پسرکوچیکمه ...باباش تو این فاصله یه بار زده ولی اونم من اون جا نبودم.
دیگه وقتی عصبانی می شم چشماشو نمیبنده ومنتظرکتک نیست..خدایا شکرت
ولی باورکنید دیگه دادنزدن ممکن نیست خیلی هم صبوری می کنم.انشالله خدابه شما یه پسر بده تابفهمید من چی می گم.
ممنون از توجهتون

سلام خانم فرشان
به موفقیتتون تبریک میگم.
شما که این قدر با اراده هستید که توی این مدت کوتاه تونستید یکی از رفتارهای منفی تون رو تغییر بدید. ممئن باشید توان حفظ اون رو تغییر و تغییرات بیشتر رو دارید.
یه بچه دو ساله مگه چه گناهی کرده که باید دوران قشنگ کودکیش با ترس و دلهره خراب بشه. یه ذره به کودکی خودتون فکر کنید. پدر و مادر شما جند بار اشتباه کردند که شما الان میگید کاش اون کار رو نمی کردند...
با کتک زدن قدرت اراده و ابتکار بچه رو ازش میگیرید. مانع رشد خلاقیت اون میشید. به جای اون با بازی های کودکانه و تعریف قصه های خوب روش درست رو بهش یاد بدید.
من مطمئنم شما مادر شایسته ای هستید چون درصدد اصلاح اشتباهاتتونید...

یادآوری کنم شما اگه نمیخواستید بچتون رو کتک بزنید، برای اینکه دردش میگیره نبوده... خواستم یادتون بیاد..
بچه شما که الان کوچیکه، ولی خواهش میکنم از شما که مادرید، بزرگتر شدن، کتک شما، ممکنه حرفهای شما هم باشه... اونموقع بچه از حرف بیشتر دردش میگیره تا کتک...
"دیگه وقتی عصبانی می شم چشماشو نمیبنده ومنتظرکتک نیست..خدایا شکرت"
خیلی خوشحال شدم از این حسی که شرح دادین، تاثیر گذار بود...
داد زدن بعضی وقتا لازمه، ولی با داد زدن، طوری که بچه متوجه اشتباهش شه ، نه فقط اون لحظه محو اون فریاد شه و انجام نده، 2 مین بعدش ...
پس داد زدن هم..
موفق باشید//

سلام
ممنون از شمانظرات شماواقعا کارساز بود من قدم اولو برداشتم شما هم کمک کردید من بتونم بیشتر جلو برم
می خواستم بگم پسرم هم آرومتر شده حالا در مورد جیش کردنش هم بدون زور می ره یعنی90درصد عوض شده وقتی هم از دستش در می ره هیچی نمی گم رو خودم نمی آرم باباش هم وقتی دیده من آرومم احساس می کنم اونم بی خیال شده مثل گذشته نیست
حالا می فهمم یه زن روی مرد خیلی نفوذ داره با حرکاتش اگه من داد می زدم اونم می زد حالا که من آرومم اونم آرومه
متشکرم امیدوارم تو زندگی خودتون هم موفق باشین مخصوصا آقای مهرداد23

خانم فرشان
ازشنيدن موفقيتتون خوشحال شدم.بهتون تبريک ميگم که تونستيد مشکلتون رو حل کنيد.
اگه ميشه رو اين نکته که "چه جوري تونستيد درلحظه اي که مي خوايد بچه تون رو بزنيد خودتون رو کنترل کنيد " بنويسيد.
بنظرم برا سايرين اين تجربه شما مفيد خواهد بود.
اگه امکان داشت تو تاپيک "ثبت راه حلها" بنويسيد ممنون ميشم.به اين شکل:
مشکل : "برخورد فيزيکي با فرزند 2.5 ساله"
راه حل: 1.
2.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشان

....
.... مخصوصا آقای مهرداد23

---

مهرداد24 :D