نمایش نسخه قابل چاپ
به نام خدا
با سلام
من توی یه خونواده مذهبی به دنیا اومدم. سه ساله که با دختر خانمی آشنا هستم و خونواده منم میدونن و قصد ازدواجم داریم.
مشکل اینجاست که خواهرای ایشون بر عکس خودش پیش دامادای دیگرشون ( و در آینده طبعا من) روسری سرشون نمی
کنن. از اولش هم اونا همینجوری بودن. خواهراش خانومای خوبی هستن اما اخلاقشون اینجوریه.
من این دختر خانم رو خیلی دوست دارم نمیخوام از دستش بدم. از طرفی حتما در آینده سر این موضوع با خانواده خودم هم
مسئله خواهم داشت.
لطفا راهنمایی کنید چطور این مشکل رو حل کنم؟
سلام امین جان
شما تا حالا این مساله را با خود این خانم در میان گذاشتید ؟
این تا حدی مشکل خودتونه شما فقط میتونید درمورد نوع پوشش همسرتون نظر بدید و در مورد خانواده خودتون بهتره باهاشون صحبت کنیدکه همسرتون که وارد زندگی شما خواهد شد انشاالله اون طور که شما میخواین رفتار خواهند کرد وپوشش خواهند داشت البته با صحبتهای قبلی با همسرتون .بعدشم این موضوع خیلی نگران کننده نیست اگه هم امکانش باشه خواهرتون با خواهراشون میتونن صحبت کنن که در برابر خانواده شما یه مقدار مراعات کنن .ممکن هم هست این خانم ها با دیدن خانواده شما خودشون هم مایل باشن در برابر شما پوششون رو بهتر کنن.نگران نباشید به مرور حل میشه از این موارد در ابتدای ارتباطات جدید خانوادگی خیلی پیش میاد.
سلام این خیلی خوبه که این رو برای خودت مشکل میدونی (معلومه فرد معتقدی هستی ) اما من فکر میکنم بهتره اول داماد اون خونه (قطعی) بشی بعد نسبت به عمل اونها عکس العمل نشون بدی شاید جلوی شما اینطور نباشن و... که البته اگر بودن بهتره از طرف همسر آیندت مخالفت خودت رو ابراز کنی نه خودت شخصا انشاءالله مشکلت حل میشه
سلام امین ترابی (من یه امین ترابی می شناختم اما فکر نکنم شما باشی چون رفیق من الان سنگاپور دکترا میخونه ) باید این مسئله را با خودش مطرح کنید و ببینید اصولا خودش به این مسئله دغدغه ای داره یا نه ؟ اگه دغدغه ای نداره که شما را به خیر و ایشان را به سلامت . منطقی باش مطمئنا به مشکل برمی خوری . اما اگه دغدغه اش را داره و براش مهمه خودش می تونه این قضیه را جوری به خونواده اش منتقل کنه که نه سیخ بسوزه نه کباب و مشکلی هم پیش نیاد .
یا علی
به نام خدا.
با سلام و تشکر به خاطر راهنماییهاتون
دخترخانم اصلا نگران نیستن ینی میگن اگه خواهرام اینکارو کردن شما نگاه نکن یا بی خیالشون باش. اونا سنشون از من بیشتره
منم نمیتونم بهشون این چیزا رو تذکر بدم. خود ایشون کاملا محجبه هستن و مراعات می کنن اما خواهراشون نه.
اگه بازم کمکی از دستتون برمیاد خواهش میکنم دریغ نکنید
سلام دوست عزیز
به تالار خوش آمدید.:72:
به نظر من اگر شما با اون خانم مشکلی ندارید دلیلی ندارد به خاطر این موضوع کنار بکشید. ببینید ایشون در هر شرایطی حجابشون رو رعایت میکنند یا چون حساسیت شما رو میدونند اینگونه رفتار می کنند.
اگر خواهرای ایشون این جوریند. احتمالا زیاد خونواده معتقدی نیستند. درست است که دوست شما رعایت میکند. باید این رو هم در نظر داشته باشید که ایشون هم توی همون محیط بزرگ شدند. و خیلی از افکار و عقاید اونها رو دارند. پس باید خودتون رو برای این قبیل مسائل آماده کنید.
البته خیلی ها با این اختلاف مذهبی ازدواج کردند و الان هم زندگی خوبی دارند. خوب البته رفت و آمدها کم میشود. در واقع اینجوری کسی کاری به بقیه ندارد و هر کی راه خودش رو میره. نهایتش اینه که خواهراش بعد یه مدت جلو شما روسری سر میکنند. البته اگر سر عقیده خودتون پا فشاری کنید.
باید ببینید این موضوع برا شما تا چه اندازه مهم است. جزء اولویت هایی است که بتونید ازش بگذرید؟؟
دوست عزیز من نمی گم ازش بگذر ، فقط کمی بیشتر فکر کن که بعد ازدواج احتمالا غافل گیر نشی.
سلام امین ترابی .
به حرف های "ساده بگم " گوش کن ، به این حدیث امام صادق هم فکر کن :" از سبزه مزبله بپرهیزید " .
حساسیتتو بهش نشون بده و بهش بفهمون که نمی تونی با این قضیه کنار بیای و عکس العملش را ببین . اگه نمی تونه به خاطر شما دو کلمه حرف به خواهراش بگه این فقط به معنای احترام به اون ها نیست بلکه احتمالا خودش هم با این قضیه خیلی مشکل نداره و این توی جوانب دیگه زندگی هم خودش را نشان می ده .شاید شما و خانواده ات بتونید این قضیه را هضم کنید اما اگه این مسئله ریشه ای باشه جاهای دیگه حتما به مشکل بر می خورید .
یا علی
آقای محترم شما نخست یک چند صباحی با این خانم و خانواده اش رفت و آمد و ارتباط داشتید تا اخلاق و رفتار آنها را دیده و پیش خودتان سبک سنگین می کردید که آیا می توانید با دخترشان وصلت کنید یا نه؟
در حال حاضر بسیاری از خانواده ها و فامیل ها حجاب ندارند ولی شما به حجاب باور دارید و این محل اختلاف است و اتفاقاً یکی از اختلافات اساسی میان دختر و پسر که به طرز آداب خانوادگی هر دو برمی گردد.
برعکس برخی که متأسفانه کار خانواده نامزدتان را بد می دانند و یا نظرات شما را عقب افتاده یا خودخواهانه،رفتار و اخلاق هیچکدام از دو سوی ماجرا بد نیست و هیچکسی هم در مقام داوری نیست که بیاید و مزخرفاتی در رد یا قبول طرز رفتار یا پوشش یا اعتقادات شما یا خانواده هسرتان بگوید.
به هر حال باید بپذیرید که همگان چون شما و خانواده شما رفتار نمی کنند و البته همسر شما نیز به هر حال با رفتار و آدابی متفاوت از شما بزرگ شده و به احتمال زیاد در آینده با او نیز به مشکل اساسی برخواهید خورد و افزون بر آن با خانواده همسرتان نیز که نمی توانید قطع رابطه نموده یا همسرتان را مجبور به این کار بکنید.یعنی حق آن کار را ندارید.
به هر حال باید در گزینش خود تجدید نظر کلی بکنید و البته هم شما و هم دختر و هم خانواده های هر دوی شما در این انتخاب اشتباه دخیلند.یا اینکه شما باید کوتاه بیایید،اگر انتظار دارید که همسرتان حجاب مورد نظرتان را در برابر خانواده شما و خودش رعایت نماید شما هم باید خیلی چیزها را متقابلاً رعایت کنید.
به هر حال هر دو نفر در همه چیز باید از برخی چیزها و خواسته هایشان بگذرند،وگرنه شما و همسرتان صددرصد به مشکل برخورده و احتمال جدایی شما زیاد است.
به نام خدا
با سلام و تشکر به خاطر راهنماییهای خوبتون
دوستان عزیز دقت کنید
ارتباط ما کاملا عقلانی و در عین حال فوق العاده عاطفی هست. ما 3 سال با هم بودیم بدون اینکه با هم تماس فیزیکی داشته باشیم. از عشق هم می مردیم بدون اینکه تصور هوس یا ... تو کله مون باشه. من اصلا با این خود این خانم یا طرز پوشش ایشون مشکلی ندارم. با این که توی آزاد درس خونده، قبل
از آشنایی با من هم حتی حجابشون رو کاملا رعایت کردن و این موضوع ربطی به حضور یا مراعات من نداره و از اعتقادات خودشونه.
خواهرای ایشون هم آدامای لامذهبی که نیستن. نماز میخونن، روزه می گیرن و ... . اما توی نظام فکری اینا از ابتدا از بچگی، داماد به عنوان یک عضو
رسمی از خانواده خودشون به حساب می اومده و این تفکر در حجابشون هم خودشو نشون داده. جلف بازی و پوشیدن لباسهای ناجور و ... هم ندارن.
فقط و فقط روسری ندارن. دوستانی که از جدایی نوشته بودن: عزیز من غیر ممکنه. ینی غیر ممکن شده. من این موضوع خیلی خیلی خیلی برام مهمه اما
میخوام حلش کنم نه اینکه از این خانم جدا بشم.
خودشون میگن اگه برن بگن اونا گوش به این حرفا نمیدن و ایشون هم نمیخوان خودشونو در این مورد کوچیک کنن. از نظر من راستم میگن. البته ممکنه اگه خواهرای ایشون حساسیت منو ببینن رعایت کنن که امیدوارم همینطورم بشه. بازم تاکید میکنم موضوع این خانم نیست موضوع خواهرای ایشون هستن.
منتظر راهنمایی های شما دوستان خوبم هستم
امین ترابی
دوست عزیز
من هم یک خونواده این جوری سراغ دارم. که نماز خونن، روزه میگیرند... فقط در مورد محرم و نامحرم زیاد رعایت نمیکنند. یعنی عروسیاشون مختلط است. داماد یا هر پسر همسنی از فامیل که زیاد رفت و آمد دارند،میشه مثل برادر براشون. خیلی راحت با اونا دست میدن، تو سر و کله هم میزنند... و حجابم اینکه فقط یک شالی رو سرشون باشه کافیه.... انصافا از اخلاق و فرهنگ چیزی کم ندارند.
شما هم، خواهرای این خانم رو نمیتونید مجبور کنید که حجاب رو رعایت کنند. به نظر من راهش این است که خیلی مودبانه این حساسیت تون رو براشون بگید. تا حداقل جلو شما رعایت کنند. در ضمن با محبت بهتر مبتونید راضیشون کنید.
به نظر من این اختلاف، همون طور که گردآفرید عزیز گفتند مشکلات زیادی رو براتون دارند. اوایلش براتون خیلی سخت است. ممکن است خیلی حرفا بهتون بزنند... فقط باید با حفظ احترام راه خودتون رو برید.
ببین دوست عزیز شما میخوای با این خانم ازدواج کنی روسری سر نکردن در مقابل داماد چیزه بزرگی نیست و هر خانواده برای خودش اداب و فرهنگی داره که با هم فرق میکنه این خانواده دامادو مثل برادر و پسرشون میدونن و روسری سر کردن در مقابل دامادو یه جور توهین بهش میدونن ما هم تو خانوادمون همینجوری هستیم شما به هیچ عنوان نباید خانمتو با خواهراش در مورد این قضییه رو در رو کنی چون این موضوع خیلی شخصییه و اصلا تو نباید دخالت کنی در مورد خانوادتم شما مردی و باید اینو بدونی که تو بعضی چیزا نباید بزاری خانودت دخالت کنن قرار نیست که با یه نفر ازدواج کنی که عین خانواده تو باشن باهاشون حرف بزن و بهشون بفهمون که اینا ادمای پاکی هستن و منو مثل برادرون میدونن که واقعا هم همینطوره قرار نیست هر کس روسری سر نمیکنه هرز باشه و همچنین قرار نیست شما خانواده همسرتو به خاطر اینکه مورد پسند خانوادت باشن عوض کنی باید خودت مدیریت کنی و جوری رفتار کنی که نه سیخ بسوزه نه کباب وقتی یه دامادی وارد یه خانواده میشه باید اینم بدونه که دیگه پسر اون خانوادست و خواهرا هم خواهر اونن وقتی اینو باور داشت همه چیز حله حالا اونایی که نمیتونن این موضوعو قبول کنن یا باید دیدشونو عوض کنن یا باید رفت و امد کمتری بکنن
دوست گرامي اينكه خواهرهاي اين خانم حجاب ندارند فكر نكنم بتونه مشكلي واسه زندگي شما بوجود بياره يه مثله كه ميكه هر كسي رو توي گور خودش مي خوابونند.
فكر نكنم اين مسئله ارتباطي به زندگي شما داشته باشه اگه اين خانم مثله خواهرهاش نباشه و شما ايشون رو كامل ميشناسيد فكر نكنم جاي نگراني باشه .
بنده فکر میکنم این مسئله به خود شما مربوط میشه و به قول "تکه یخ" شما وقتی با اون دختر خانم ازدواج کردی، فقط راجع به اون میتونی نظر بدی.... هر مسئله ای هم اگه میدونی مشکل ساز میشه با خانوادت و خودت حلش کن و بعدش سمت این دختر برو که بعدا حق این دختر نیست که بخواد بواسطه شما یا عقاید خانوادگی شما، با خانوادش دچار بحث و تنش شه...
به نام خدا
با سلام به همه دوستان
از نظرات راهگشای همه کمال تشکر رو دارم
خیلی از دوستان گفتن که این خانواده به درد تو نمیخوره و ولشون کن
- این موضوع منتفیه چون من هرگز عشقمو رها نمیکنم چون باهاش مشکلی ندارم اینقدر هم در عشقم ثابت قدم هستم که حتی بتونم
خانواده ش رو هم نادیده بگیرم و فقط به خودش فکر کنم چون همونجوری که گفتم با خودش مساله ای ندارم.
بعضی ها گفتن که خانواده ات ...
- خانواده من آدمای فهمیده ای هستن و خودشون هرگز توی زندگی من دخالت نمیکنن یا حتی به خودشون اجازه نمیدن که منو تحت فشار
بذارن که مثلا در مورد همسر آینده م نظراتشون رو لحاظ کنن. همیشه میگن هرکی خودت بخوای
بعضی از دوستان عزیزم گفتن که مشکلی نیست، بی خیال خواهراش، تو خودشو میخوای و ...
- دوستای گل من خوب اینو که من خودم می تونم انتخاب کنم. ولی من آدم بی خیالی نیستم. نسبت به این موضوعات حساسیت دارم
خجالت آوره که تا مشکلی برامون پیش میاد خدا خدا می کنیم اما علنا خلاف دستوراتش عمل کنیم.
دوست عزیز و مهربونم " مارال " فرموند : وقتی یه دامادی وارد یه خانواده میشه باید اینم بدونه که دیگه پسر اون خانوادست و خواهرا هم خواهر اونن .
خوب این درست اما فقط در باطن رفتار باید اینجور باشه نه در ظاهر، ینی منم با این حساب می تونم اونجور که پیش خواهر خودم هستم
پیش اونا باشم که این موشوع منتفیه.
دوستای خوبم ما که نمیتونیم توی دین پرانتز باز کنیم یا خودمون تبصره بزنیم. مثل عوام فکر نکنیم. من مث برادر واسه هیچکس نیستم. من فقط برادر واسه خواهرای خودمم و بس. حقیقت اینه ولو اینکه واسه یه عده توهین تلقی بشه. رفتار درست و اخلاقی اینه که من و خواهرای
این خانوم رعایت اخلاق رو بکنیم. اونا حجابشون مناسب باشه. منم همینطور.
مشکل اینجاست که من نمیدونم اگه اونا این کار رو بکنن من چطور مواجه بشم، اعتراض دارم ( که یه عده گفتن بی خیال شو) اما نمیدونم
چطور باید اعتراضمو بگم. این خانوم فرمودند که چون خواهراشون بزرگترن از خودش، نمیتونه بگه و اگه بگه فایده ای هم نداره.
لطف کنید راهنماییم کنید
ممنون
امین
با شما موافقم .نقل قول:
خجالت آوره که تا مشکلی برامون پیش میاد خدا خدا می کنیم اما علنا خلاف دستوراتش عمل کنیم.
دوستای خوبم ما که نمیتونیم توی دین پرانتز باز کنیم یا خودمون تبصره بزنیم. مثل عوام فکر نکنیم. من مث برادر واسه هیچکس نیستم. من فقط برادر واسه خواهرای خودمم و بس
بنظر من شما یکبار دیگه از همسرتون بخواهید که به خواهراشون این مساله را با مهربانی و طوری که بهشان برنخورد توضیح دهند و همچنین خودتون هم با عمل نارضایتی خودتون رو نشون بدید . مثلا میتونید وقتی منزل ایشان هستید و خواهرانشان روسری ندارند به صورتشان نگاه نکنید تا خودشان حساسیت شما را متوجه شوند .
موفق باشید .
آقای عزیز!
خیلی خوبه که به جوانب امری که مربوط به خودتونه کاملا آگاهین و مصرین که مشکلو حل کنید و راه حل پیدا کنید نه حذف صورت مسئله!
در مورد بی حجابی خواهرای این خانو هم باید بگم که این خانوم میتونن به طور غیر مستقیم این موضوع را به مادرشون بگن(چون شما گفتین ازشون بزرگترن وممکنه گوش به حرف ایشون ندن) که مثلا یه جوری بهشون حالی کنه فلانی(شما)انگار از اینکه میبینن شما اینطوری بدون روسری میگردین راحت نیستن و سرشونم بالا نمی یارن و اینا و من احساس میکنم ایشون ت فضای خانوادگی ما معذبن تا مادرشون اونطوری که میدونن به دختراشون تذکر گوشزد کنن وبه نوعی قضیه لااقل جلوی شما شکل دیگری بگیره .البته چون نامزدین مراقب باشین!
راستی نگفتین اونا مجردن وتو خونه یا ازدواج کردن که در این صورت شما خیلی تو رفت و آمد خونه پدری خانومتون هم نمی بینیدشون و تو خونه خودتون هم که مختارید که طوری رفتار کنید نا رضایتی تون را به نوعی بروز بدین(البته در آینده و بعد از ازدواج)
موفق باشین!
شما مثل اینکه نمی خواهید واقعیت را بپذیرید.پسر خوبم،شما با این خانواده وصلت کرده اید درست،دخترشان همسر شماست اینهم درست؛اما این دلیلی بر این نمی شود که آنها رفتار و حجابشان را آنطور که شما می پسندید و طبق عقیده و روش تربیتی شما تغییر دهند.
این شمایید که باید خودتان را تغییر دهید و به خانواده خودتان هم این مورد را بگویید که آنها هم این امر را بپذیرند.همان طور که از آن سوی همسر شما پوششی را که برگزیده همانی است که شما خواسته اید.شما نه حق این را دارید که چنین درخواستی از آنها بکنید یا از همسر خودتان و نه اینکه درباره خوبی و بدی و پاکی و ناپاکی آنها حکم بدهید.
باید این را بپذیرید که در پیرامون شما افراد هستند که جور دیگری زندذگی کرده یا لباس پوشیده یا رفتار می کنند.آنها داریند زندگی خودشان را می کنند و از اول هم در خانواده آنها چنین رسمی بوده است،چنانکه در خیلی از خانواده ها چنین است،این شمایید که باید خودتان را تغییر دهید نه دیگران.
كاملا موافقمنقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
به نام خدا
با سلام
با تشکر از نظرات سازنده دوستان خوبم
جناب " گرد آفرید " من نمیخوام تغییر کنم چون خلاف دستورات شرعی عمل نمیکنم و این دستورات سلیقه ای نیست که کسی رعایت کنه و کسی رعایت نکنه. مسلمون باید رعایت کنه. خواهرای ایشون ازدواج کردن و شاید ملاقاتای خصوصی ما هر دو سه ماه یکبار باشه. من میخوام بدون اینکه تغییری در رفتارم بدم این موضوع رو به صورت (( مسالمت آمیز )) بهشون یادآور بشم. ضمنا من کسی نیستم ینی عددی نیستم که بخوام در مورد پاکی و ناپاکی کسی نظری بدم. اصلا مساله پاکی نیست. مساله رعایت موازین شرعیه، همین. خانومهای خوبی هستن اما نمیدونم چرا توی این زمینه کوتاهی میکنن. واقعا نمیدونم چرا. ضمنا از نظر سیاسی خیلی هم به وضع موجود معتقد نیستند که البته اگر چه باز با خانواده من نمیخوره اما از نظر من مهم نیست.
البته راه حل niloofar 25 تا حدودی عملی تر به نظر می رسه که ازشون ممنونم اما منتظر کمکها و نظرات دوستان خوب و عزیزم هستم.
سلام .
خوشحالم که به اعتقاداتت پایبندی و پاش وایسادی و ناراحتم که دوستان به جای این که سعی کنند به کسی کمک کنند سعی می کنند افکار خودشان را به دیگران قالب کنند .
منم همون راه حل نیلوفر 25 به ذهنم می رسه با این تفاوت که مطرح شدن این امر را از طرف پدر خانواده بهتر می دونم . ( البته این کاملا بستگی به روابط خانوادگی داره ) ضمن این که شاید خودتون هم بتونید این مسئله را با پدرشون در ارتباط بگذارید و معذب بودن خودتون را عنوان کنید .
به نام خدا
با سلام
دوستای خوبم اومدم بنویسم تو رو خدا فکر نکنید من یه آدم خشک مقدس و کج فهمم که از دین فقط شمشیر و باید و نبایدشو فهمیدم. نه بخدا. ولی نمیدونم اگه خدا بپرسه ازم که روی چه حسابی جلوی اینا که حجاب نداشتن رفتی چی باید بگم؟ بگم خدایا چرا گیر میدی خوب مث داداششون بودم؟ نه واقعا سوال من از خانم مارال اینه. بگم خدا خوب بهشون توهین میشد؟ سرپیچی نکردن از فرمان خدا مهمتره یا توهین به
بنده های خدا ؟ همین.
من عاشق این دخترخانم هستم نمیتونم ولش کنم حالا به هردلیلی مخصوصا حالا که مشکلی از خودش نیست و مربوط به اطرافیانشونه. ایشون خودشون با حجاب هستن و این موضوع مال قبل از من هست. کلا با خواهراشون تفاوت های زیادی دارن در همه زمینه ها.
من بلدم خودم پامو بکنم توی یه کفش که من مثلا پیش خواهرات نمیام. اما نمیخوام این مدلی . اینجوری ایشون پیش خواهراشون یه جورایی کنف می شه که من اینو دوست ندارم.
کاش بدونید که واقعا توی مخمصه ام.