ترس شديد از اقدامات جديد

سلام.من بعد از حدود 10 سال مشكلات پي در پي و گرفتن تصميمات عجولانه وشكستهاي پي در پي حالا دچار عدم اعتماد به نفس شديد شدم جوري كه اصلا به خودم ايمان ندارم.الان ميخام يه كار جديد شروع كنم از همه هم پرسيدم گفتن كاره خوبيه خانوادم هم تشويقم ميكنن ولي من از بس كارهاي اشتباه كردم الان ميترسم اون كارو بكنم.همش به خودم انرژي منفي ميدم همش ميگم اگه شكست بخورم چي.با خودم ميگم اين كار خيلي بزرگه من نميتونم در حالي كه بقيه معتقدند من خيلي توانايي دارم ولي خودم همش اخر كارو مينينم كه نتونستم.نميدونم چرا خودم رو در حالي نميبينم كه كه موفق شدم.اينقدر اشتباه كردم قبلا كه حالا همش در اخر كار خودم رو شكست خورده ميبينم.توروخدا كمكم كنيد ايندفعه ديگه موفق بشم

capable عزیز (ببخشید ولی اسم کاربریتون یه کمی سخته :72:)
هیچوقت از شروع کردن نترس، هیچوقت از اینکه شکست بخوری نترس، یا بهتره بگم توی دل چیزی برو که ازش میترسی... اگه شما شکست هم بخوری، تجربه ای کسب کردی که اگه این کار رو شروع نمی کردی هیچ وقت به دست نمی آوردی، بعضی وقتها اونقدر باید شکست بخوریم تا مطمئنترین راه رو پیدا کنیم، اگه از شکست هراس نداشته باشی، این واژه برات بی معنی میشه، خودت مهم میشی و اهدافی که داری، «من هدف بزرگی دارم و برای اینکه به موفقیت برسم، هر چقدر که لازم باشد شکست می خورم» ... اینا رو نگفتم که فکر کنید حتما شکست می خورید، گفتم که از این واژه نترسید، این واژه رو بهونه رکود خودتون نکنید، اون وقت همیشه در لحظات مهم و سرنوشت ساز زندگیتون میاد سراغتون و اجازه پیشرفت رو از شما میگیره...
شما راههای زیادی در زندگی دارید، بعضی ها به شکست می انجامد و بعضی ها به پیروزی، در بسیاری از اونها ما قدرت پیشگویی نداریم، دو راه برامون باقی می مونه، 1- رکود و ادامه زندگی تکراری 2- قدم برداشتن و پذیرفتن تمام مسائل و مشکلات برای رسیدن به مرحله ای تازه و جدید در زندگی.
:72:

خيلي ممنونم شاد عزيز.خيلي ارومم كردين ولي من خيلي ديد منفي پيدا كردم به ايندم.لطفا چند راهكار بگيد تا از اين حالت بيرون بيام باور كنيد با راهنماييهاتون خيلي كمكم ميكنيد .با اين ديد غمگين و منفي كه به ايندم دارم چه بكنم؟راستي شما اسم كاربريم رو استفاده نكنيد اين اسم رو گذاشتم كه يكم انرژي مثبت بده بهم.اسمم سميراست.سميرا صدام كنيد.

سلام
سمیرا جان من هم مشکلی شبیه شما دارم . من در یکسال گذشته دوبار در کار شکست خوردم . بنظرم بهترین کار این است که از تجربه شکستها درس بگیریم . اینطوری هم احتمال شکست پایین می آید و هم دیگر به شکستها به چشم شکست نگاه نمیکنیم بلکه شکست را یک درس میبینیم که تجربه ما را بیشتر کرده است . البته اینم بگم که من بعد از این دو شکست اصلا حال شروع کار دوباره را ندارم .

اسمتون زیباس و منو یاد روزهای خوبی میندازه:72:
سمیرای عزیز، شما به آینده دید منفی پیدا کردید، و این نمی تونه بی دلیل باشه، ازتون خواهش می کنم، دلایلی که باعث به وجود آمدن این دید شدن رو بنویسید، چرا آینده باید به شما حس منفی القا کنه؟ آینده ای که هنوز نیومده؟ بعد واقعا ببینید که از امروزتون ناراضی هستید؟ اگه ناراضی هستید چرا؟ اگه راضی هستید چرا؟ بعد در مورد گذشته تون این کار رو انجام بدید، برای هر پاسخی دلایلتون رو بنویسید...
فعلا این کارها رو با حوصله انجام بدید ببینید به چه نتایجی می رسید، چیزهایی که باعث خشنودی و ناخشنودی شما میشن رو به طور جداگانه لیست کنید و اگه دوست داشتین اینجا مطرح کنید و اگه هم دوست نداشتین فقط بگین این کار رو کردین یا نه...
:72:

به قول معروف:
خوش بینان در هر خطری فرصتی میبینند وبدبینان در فرصتی خطری .
دوست عزیزمون shadخیلی قشنگ راهنمائیت کردن.

فکر کن اگه نمیترسیدی چیکار میکردی ؟ وقتی بر ترست غلبه کنی احساس آزادی میکنی .
پس خواهر من خوشبین باش ونترس .

معمولا" از سخنان نغز بزرگان تو زندگیم استفاده میکنم و خوشبختانه جوابهای مثبتی میگیرم .این هم یکی از این سخنان

خوشبینی شکل ظاهری ایمان است .تا ایمان و امید وسخت کوشی نباشد هیچ کاری را نمیتوان انجام داد.«هلن کلر »

سلام سمیرا جان:72:
ببینید ترسی که از کارها برای شما یک ببر خشمگین می سازد، اگر باهاش روبرو بشید می بینید که یک بچه گربه ملوسه که خودش بیشتر ترسیده.
برای مقابله با ترسها فقط باید باهاش روبرو بشید اون وقت قبل از مقابله با آن خودش از بین میرود.
اگر قبلا شکست خوردید بررسی کنید ببینید اشتباهتون کجا بوده؟ آیا مشاوره لازم را نداشتید؟ آیا جوانب کار را نسنجیدید؟ آیا عجولانه اقدام کردید؟ آیا کم کاری کردید؟ آیا انگیزه لازم را نداشتید؟ آیا پشتکار لازم را نداشتید؟ شاید مسیر را اشتباه رفتید؟...

انگیزه هاتون را برای کار جدید بنویسید؟ آیا این انگیزه ها اون قدر قدرت دارند که شهامت رویارویی با ترس ها رو به شما بدهند؟ اگر نه، بگردید و انگزه های بیشتری پیدا کنید؟ ببینید اگر این کار را انجام ندید چه چیزی را از دست میدید؟ و با انجام این کار چه چیزی را به دست می آورید؟
مایوس نشو .
با به دست آوردن جواب این سوالات
شما فهمیدید چه کارهایی باعث شکست تون می شه..
:104: :104: :104:

پس الان دلیلی نداره موفق نشید.

هرگاه تو زندگی به بحران برخوردی بدان و آگاه باش که باید بلافاصله خود را از حالت عادی آرام تر سازی. فقط در آرامش است که ذهن و جسم و طبیعت به صورت یک پارچه و کامل برای مشکلات بهترین راه حل را پیدا می کنند. هر چه بحران بیشتر شود تو آرام تر شوی! این راز کامیابی در همه شرایط سخت است.(داستان های شیوانا. مجله موفقیت)

دليل اين ديد منفي من ايناست كه ميگم.من سراسر زندگيم مشكل و دغدغه بوده و هرگاه كه با مشكلي روبرو ميشدم ميگفتم بعذ از هر سختي اساني است حتما اين اوضاع روبراه ميشه ولي در كمال ناباوري اوضاع بسيار بدتر ميشد تا اينكه اين موضوع چند بار تكرار شد.من همش ميگفتم اخه مگه ميشه اينهمه سختي واسه ما باشه.گيج شدم وگفتم پس چرا مثبت نگريه من نتيجه عكس داره و هي اوضاع بدتر ميشه.واسه همين من ديد منفي به سرنوشت و ايندم پيدا كردم.كمكم ميكنيد؟

سمیرا جان
عزیزم:72:
اگر توی هر مرحله از زندگیت خدا را به یاد داشته باشید. خودش راه درست را بهتون نشون می دهد.
هر کسی تو زندگیش دچار مشکلات و سختی هایی می شود. اون کسی برنده است که کنار نکشد و به تلاشش ادامه بدهد.
منم تو زندگیم مشکلاتی داشتم و دارم. در واقع مشکلات حل نشده بلکه من باهاشون کنار اومدم.دیدم را نسبت بهشون عوض کردم. الان به نظرم فقط مسائلی هستند که من می خواهم حلشون کنم. و از کردنشون لذت میبرم. سعی میکنم تلاشم را بکنم، نتیجه آن با من نیست.همیشه آدم برای حل مسائل زندگیش با 20% تلاشش هم موفق می شود. اگر به خدا توکل کنی و نتیجه را به خدا بسپورید. همیشه موفق می شوید.
کاری که من کردم و همیشه هم نتیجه آن مثبت بوده..
یادت باشد همیشه یکی هسن که بی توقع دوستت دارد و هر وقت بری پیشش دستت را می گیرد.:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط capable

دليل اين ديد منفي من ايناست كه ميگم.من سراسر زندگيم مشكل و دغدغه بوده و هرگاه كه با مشكلي روبرو ميشدم ميگفتم بعذ از هر سختي اساني است حتما اين اوضاع روبراه ميشه ولي در كمال ناباوري اوضاع بسيار بدتر ميشد تا اينكه اين موضوع چند بار تكرار شد.من همش ميگفتم اخه مگه ميشه اينهمه سختي واسه ما باشه.گيج شدم وگفتم پس چرا مثبت نگريه من نتيجه عكس داره و هي اوضاع بدتر ميشه.واسه همين من ديد منفي به سرنوشت و ايندم پيدا كردم.كمكم ميكنيد؟

---

آیا مشکلاتی که براتون پیش اومده سعی کردید از راه صحیح وبا تفکر اون رو از سر راه بردارید تا به نتیجه برسید و از تجربه بدست آمده و حل کردن اون مشکل لذت ببرید تا از غروب اندوه به طلوع شادی برسید؟

این رو به یاد داشته باشید خداوند هر بنده ای رو زیاد دوست داشته باشه مشکلات بیشتری رو سر راه اون قرار میده وبدون شک توان واراده لازم رو به اون میده (یعنی رحمت وحکمت خدا شامل حال اون بنده شده ) فقط مشکل اینجاست که
ما علم به علم نداریم.

كيوان عزيز ميشه راجع به اين موضوع توضيح بيشتري بديد؟چرا خدا هر كيو دوست داره بهش مشكل زياد ميده؟ايا اين در قران اومده؟من گاهي در شرايط سخت زندگيم عصبي ميشم و ميگم اخه چرا خدا اينهمه مشكل رو به يكي ميده و بعضي هم زيادي بي غم زندگي ميكنند؟من دختر كم تحملي نيستم ولي مشكلات و سختيهاي من و خانوادم واقعا زياده ميخوام برام توضيح بديد لطفا كه چرا خدا كسيو دوست داره بهش سختي ميده؟لطفا كمكم كنيد دوست عزيز

بسیار واضحه بانوی عزیز! فولاد در عمده تستهای مکانیکی مقاومت بالاتری از آهن خام رو شامل می شه و ارزش بیشتری رو داره. مسلما رنج! و سختی بیشتری رو نسبت به آهن تحمل کرده.نه؟

سلام.
sorena_armanجواب قشنگی به شما دادن ولی شما از من خواستین که توضیح بدم .


چرا ما الکی ایراد میگیریم؟!؟ آیا برای من یزدان پرست باید همه چیه زندگیم با جزئیات(قران کتاب کلیات نه جزئیات ) در قران آمده باشه تا ما اون رو قبول کنیم . نه سخت در اشتباهی میدونی چرا ؟چون ما درک داریم.عقل داریم ،اراده داریم .و....داشته های دیگه .اگه قرار باشه ما سر از رحمت وحکمت خدا در بیاریم خدا که خدا نبود ؟غیر از اینه.. ما نقص داریم وخدا مطلقه .به قول دکتر علی شریعتی : خدا مطلق است ؛بی جهت است .این توی که در برابر او جهت میگیری. .اینها رو میدونید ولی خواستم یه تلنگری باشه
در این دنیا ما مسافریم ؛ زندگی یک سفر نه یک مقصد .چه غم باشه وچه شای همه ما یه روزی رفتنی هستیم .آیا نباید به خاطر این زندگی رو به خودمون سخت نگیریم.«زندگی چه کوتاه وچه بلند کمال آن وابسته به چیزی است که به خاطر آن صرف گشته »
ما باید از زندگی درس بگیرم به قول معروف پخته بشیم -« کسی که چرای زندگی رو پیدا کند با هر چگونه ای خواهد ساخت » تا حالا به این فکر کردی ؟ از سختیها ومشکلاتت به نتیجه رسیدی ؟یا فقط به فکر از سر راه برداشتن اون بودی .؟ به این فکر کن که در رنج بردن چه معنا و مفهومی میتوان یافت . حضور هیچ چیز در زندگی ما اتفاقی نیست خدا در هر حضوری رازی نهان کرده برای کمال ما.
ما آدمها باید در نعمتها پایین تر از خودمون رو نگاه کنیم ودر ارزشها وکمالات بالاتر از خودمون .ولی متأسفانه عکس این قضیه اتفاق میافته.
*****
به این سوالات خوب فکر کنید.لطفا"
چرا باید توقعاتمون از زندگی بالا باشه وبه دنبال هدف واقعی و اون سعادت حقیقی که خدا برای ما در نظر داره نباشیم؟
چرا به این فکرنمیکنیم که اگه ما خدا پرستیم وبنده خدا هستیم و اگر در راه خدا گام برداریم (منظور من مذهب خشک نیست ) هر تغییر وتحول نا خواسته دلیل بر رحمت وحکمت خدا باشه .مگه ما نمیگیم خدا مهربان خدا بندههاشو دوست داره
*****
اگر زندگی کردن رنج بردن است پس برای زنده ماندن باید ناگریز معنای در رنج بردن یافت.اصلا" اگر زندگی خود هدفی داشته باشد رنج ومرگ نیز معنا خواهد یافت. دکتر ویکتور فرانکل
*******

کتابی را به شما معرفی میکنم که بدون شک کمک شایانی به شما میکند.حتما" این کتاب را مطالعه کنید .
کتاب :انسان در جستجوی معنی
نویسنده:ویکتور فرانکل
مترجم:مهین میلانی .صالحیان.

فروش الکترونیکی:www.iketab.com

سلام دوست عزیز
هیچوقت نگران این موضوع نباش که برای اینکه شکست خوردی دیگر هیچ وقت راهی برای موفقیتت نیست شکستها تجربه های خوبی برای پیروزی و موفقیت در آینده هستند و ما باید با دیدی بازترو مثبت نسبت به آینده زندگی را سپری کنیم . به امید موفقیت شما

سلام دوست عزيز
هيچ وقت اجازه نده كه ترس از شكست ، مانع حضورت در ميدان مسابقه بشه
موفق باشي دوست عزيز

خيلي ممنون كيوان عزيز.به حرفهات فكر كردم.ديشب حال بابام بد شد.خيلي ترسيدم.فهميدم خيلي بدتر از اين هم ميتونه باشه.خدا كمك كرد بابام دوباره برگشت خونه.3ساله بابام بيماره و تو خونه بستريه.از همه ي شما دوستان خواهش ميكنم براي شفاي بابام دعا كنيد .اگه دعاهايي هم براي شفا ميشناسيد به من بگيد.خيلي باباي خوبي دارم توروخدا دعا كنيد زودتر خدا شفاش بده تا بتونه دوباره با ما حرف بزنه.الان 3ساله بابام تكللمش رو از دست داده.توروخدا دعا كنيد بابام دوباره حرف بزنه.مريضيش پيش رونده نيست و اگه خدا بخواد و با دعاهاي شما خوب ميشه و ميتونه دوباره راه بره و حرف بزنه.از همتون واسه شفاي بابام و همه ي مريضا التماس دعا دارم دوستاي خوبم.

سلام.capable عزیز من از ته دل برای همه بیماران بخصوص پدر شما وshadعزیز آرزوی سلامتی وبهبودی میکنم.
امیدوار خیلی زود سلامتی شون رو به دست بیارن.
اما یه چیز دیگه:سعی کن همیشه خوشبین باشی .اگه ذهن ما به بدبین بودن عادت کنه .ناآگاهانه انگیزه بد بودن ومنفی گرای برای ما پیش میاد یعنی اینکه طرز تفکر وذهنیت ما سرنوشت ما رو رقم میزنه.من به شما قول میدم که اگه با دید مثبت جلو برید واز هیچ مشکلی هراس نداشته باشید وبه خوب بودن وبهتر شدن وضعیت فکر کنید ،امید داشته باشید ومهمتر از همه ایمان به خدا وایمان به اینکه خدا ازعهده هر کاری بر میاد وکسی که طریق اون رو بگیره بهترینها نسیبش میشه وضعیت شما بهتر وبهترینها نسیبتون میشه.
کتابی رو که به شما معرفی کردم حتما"مطالعه کنید جواب میده مطمئن باش .

خسلي ممنونم.سعي ميكنم از اين به بعد خوشبين باشم.لطفا از اين راهنماييها بازم برام بنويسيد چون من علاوه بر خودم بايد مادر و خواهرم رو هم از نظر روحي تقويت كنم.ببخشيد ايا shad هم بيماره؟
راستي كيوان عزيز شما چيزي راجع به قانون جذب ميدونيد و ايا اين قانون صحت ذاره؟

سلام .یعنی شما از حال شادی بیخبری ؟

در رابطه با قانون جذب .بله .تاحدودی اطلاع دارم.من با تجربه خودم مینویسم که قانون جذب صحت داره.(مطالبی رو که نوشتم با قانون جذب در ارتباط هست)

الان شهرستان هستم .یکی دو روز دیگه اگه خواستین کتابی رو در این رابطه معرفی میکنم یا مطالبی رو به صورت خصوصی برای شما ارسال خواهم کرد .تصمیم با شماست

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط capable

راستي كيوان عزيز شما چيزي راجع به قانون جذب ميدونيد و ايا اين قانون صحت ذاره؟

---

http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=4344