-
فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام به دوستان
من جوانی 26 ساله هستم که 5/2 سال قبل با همسر اولم ازدواج کردم. من پیش از همسر اولم با هيچ دختری در ارتباط نبودم و فقط دنبال کار و تحصیل بودم تا اینکه در سر کارم با ایشان آشنا شده و این آشنایی به ازدواج انجامید. من بی نهایت ایشون رو دوست داشتم ولی اون نسبت به من سرد بود و این سردی تا انتهای زنگی ادامه داشت. تا اینکه 5 ماه قبل ایشون پس از یک مشاجره و با تحریک مادرزنم خواست از من جداشه. من خیلی تلاش کردم که اونو از این تصمیم منصرف کنم و حاضر شدم به هر شرطی اون برگرده ولی نشد و ما به صورت توافقی از هم جدا شديم . بعد از طلاق اون تا حدودی پشیمان شد ولی با تقاضای منو به برگشت زندگی رد کرد. تا اینکه من 5/1 ماه قبل با دختر دیگه ای مجددا ازدواج کردم.
حالا مشکل من اینه که هر کار می کنم نمی تونم عشق گذشتمو فراموش کنم. هرکار که می کنم احساس می کنم همسر اولم پیشمه . خاطراتش لحظه به لحظه از جلوی چشمم رد می شه، هر شب خوابشو می بینم و نمی تونم فراموشش کنم. احساس می کنم خیلی شکست خوردم و زندگی برام تموم شده. هر وقت همسر جدیدم رو می بینم یاد همسر اولم می افتم. واقعا زندگی برام سخت شده. من فردی بودم خوشحال و خندان حالا شدم یه آدم افسرده و همیشه غمگین.این رو هم بگم که همسر جدیدم واقعا منو دوست داره و به من محبت می کنه ، همیشه به فکر منه و هوامو داره و برای دیدن من لحظه شماری میکنه. بعضی وقت ها از روی اون خجالت می کشم که چرا من باید اینجوری باشم.حداقل به خاطر همسر جدیدم می خوام از این حال و هوا درام. کمکم کنید.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام برادر گرامی
اازدواجتونو بهتون تبریک میگم
هنوز با همسر اولتون در ارتباط هستین منظورم اینه که تو محیط کار بازم می بینیدش؟
علت جداییتون فقط سردی ایشون بود یا با هم مشکل دیگه ای هم داشتین ؟
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
نه با هم در ارتباط نیستیم. چون خیلی وقته کارمون با هم یکی نیست. البته من خیلی دوست دارم ارتباط داشته باشم ولی اون جواب نمیده.
ایشون روحیات مردانه داشت.بیشتر از اونکه منو دوست داشته باشه خانوادشو دوست داشت. و ما چند بار باهم درگیری داشتیم.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
برادر خوبم
وقتی هنوزم جوابتون رو نمی ده یعنی نمی خواد با شما رابطه داشته باشه وقتی همسر فعلیتون این همه براتون داره عاطفه خرج می کنه
چرا به دنبال سردی زندگی گذشتتون هستین یادتون باشه همسرتون هیچ گناهی بابت گذشته ی شما نداره و با عشق زندگیشو شروع کرده
تو همین سایت ببینید چند تا خانوم هستن که با وجود مشکلات زیادی که با همسرشون دارند ولی حاضر به جدایی نیستن
ولی همسر اولتون از شما جدا شدن وحاضر به ادامه زندگی نشدند
من نمی گم یه شبه همه چیزو فراموش کنین نه ولی باید تمرین کنین
اولین قدم اینه که مقایسه نکنین
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
چطور می تونم این کار رو بکنم و معمولا چقدر زمان می بره. شاید چیزی که باعث می شه دچار استرس شم اینه که چرا من روز به روز بدتر می شم. چی کار می تونم بکنم ؟ خودم قبول دارم که زن اولم منو نمی خواسته چون قلا هم گفته بود که از زندگی با من پشیمونه ولی احساسم رو چی کار کنم؟ از اون ور هم می ترسم نکنه همسر جدیدم از توی دلم باخبر بشه و این زندگیم هم نابود شه. احساس می کنم من کوتاهی کردم که زندگیم اینجوری شد. خانم عزیز شما راهنماییم کنید.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
من تو زنگیم سالها بود که روی نوار موفقیت پیش می رفتم و یکی از سرآمدهای فامیل بودم ، حتی با این سنم برای نفرات مختلف خواستگاری کردم و افراد زیادی رو به رسوندم و وقتی فکر می کنم سرنوشت خودم اینجوری شد اعصابم به هم می ریزه و به قدری افسرده می شم که نمی تونم حتی یه لبخند بزنم. بعضی وقت ها که طاقتم طاق می شه می گم بهتره برای همیشه خودمو خلاص کنم.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
دوست گرامی، شاید اقدام دوباره شما برای ازدواج خیلی زود بود. اما به هر حال این اتفاق افتاده. الان در مرحله عقد و نامزدی هستین یا ازدواج کردین؟
شما در حال حاضر به صورت ظاهری از یک زندگی خارج شدین و به زندگی جدیدی وارد شدین اما در باطن هنوز درگیر زندگی گذشته هستین و چه بسا اگر همسر اولتون به سمت شما بازگرده شما زندگی جدیدتون رو ترک کنید!
همسر کنونی تون نظرشون در مورد زندگی گذشته شما چیه؟
شما باید سعی کنید تمام توجه تون رو روی زندگی جدیدتون متمرکز کنید، درست نیست که در رویاها و خاطراتتون بمونید در صورتی که میتونید بهترین خاطره ها رو با همسر جدیدتون داشته باشید. درسته که احساس یک آدم شکست خورده رو دارید اما به نظر خودتون واقعا شکست خوردین؟ اینکه زندگیتون با خانمی که علاقه ای بهتون نداشته تموم شده و با کسی دارید زندگی می کنید که واقعا دوستتون داره یعنی شکست؟ یعنی واقعا خوشبختی که الان دارید رو حس نمیکنید؟ به دورو برتون نگاه کنید، به کسی که الان داره باهاتون زندگی می کنه، همه امیدها و آرزوهاش، همه هدفها و اعتقاداتش رو با شما سهیم شده، درسته که توی فکر شما نباشه و ... من شما رو توبیخ نمی کنم می دونم این طبیعیه چون فاصله ازدواج مجدد شما و طلاقتون خیلی کمه، شما به خودتون فرصت ندادین که گذشته براتون کمرنگ بشه سریع اقدام کردین و شخص دیگه ای رو هم درگیر این قضیه کردین، پس برای همین به خاطر اشتباهی که کردین باید بیشتر تلاش کنید، باید طوری زندگی کنید و به همسرتون عشق بورزید که حتی اگه همسر اولتون هم برگشت، هیچ تمایلی به ادامه دادن زندگی با اون نداشته باشین. به هر حال شما نسبت به تصمیماتی که توی زندگی میگیرید مسئولید. برای دومین بار خودتون زندگیتون رو به هم نزنید. همسر شما الان این خانمیه که داره باهاتون زندگی می کنه، همونی که برای دیدن شما لحظه شماری میکنه، همونی که دوستتون داره، همونی که هواتون رو داره، اونوقت شما چرا با خاطرات شخص دیگه ای باید زندگی کنید؟؟؟
:72:
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
گفتم که قدم اول اینه که مقایسه نکنین
چیزهایی که شما را به یاد اون میندازه کنار بزارین
اگر عکس هدیه یا چیزی از اون موقع دارین از خودتون دور کنین
یکم تنوع در محیط زندگیتون ایجاد کنین
با همسرتون مسافرت زیاد برین
حسنای همسرتونو بیشتر ببینید و برعکس از نواقصش بگذرین و اونا رو برای خودتون بزرگ نکنید
سعی کنین زیاد تنها نباشید وقتتونو پر کنین
سعی کنین از این که با همسرتون هستین لذت ببرین
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
شاد عزیز ما الان در مرحله نامزدی هستیم. همسر جدیدم هم توی ازدواج دوم فوق العاده منو درک می کنه. بعضی وقت ها که خاطرات گذشته رو یادم میاد و به هم میریزم و یا ناراحت می شم میگه اشکال نداره طبیعیه. واقعا با توجه به شرایطم خیلی تو رابطمون مایه میذاره.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
بهترين كار براي فراموش كردن عشق قبلي اينه كه تمام يادگارهايي كه از اون داريد رو از خودتون دور كنين.
و يه توصيه هم بهتون دارم و اون اينه كه يه چن وقتي از نامزد فعليتون دور باشيد ميبينين كه واقعا دلتون براش تنگ شده. چون اون هميشه در كنار شماست و بهتون محبت ميكنه محبتهاي اون رو نميبينين.
من فكر ميكنم كه شما خودتون دوست دارين كه به اون فكر كنيد وگرنه اگر نخواهيد بهش فكر نمي كنيد. و فكر ميكنم دلتون ميخواد كه براي خودتون دل بسوزونين و فكر كنين كه آدم ناموفقي هستيد.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام دوست عزيز. شما بايد مي گذاشتيد يه مدت از جدايي تون مي گذشت تا رابطه گذشته براتون كمرنگ مي شد و بعد با يك نفر ديگه ازدواج مي كرديد. شما الان مسئول نامزدتون هستيد. اگر به اين رفتاراتون ادامه بديد ديري نمي پايد كه بنيان اين خانواده هم سست مي شود. پس تا دير نشده يه كمي به خودتون بياييد. زندگي با همسر اولتون ديگه تموم شده و رفته. هرچي از گذشته به ذهن داريد بايد به دور بياندازيد و تمام انرژي خود را صرف اين زندگي و نامزدتون بكنيد. هيچ كس در زندگي شكست نمي خورد.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
ما البته عقد هم کردیم. من احساس می کنم شاید یک مقدار در گير ظاهر هستم به باطن قضیه توجه نمی کنم.فرهنگ اين دوتا با هم 180 درجه فرق می کنه. اولی با فرهنگ غربی ( نه با اون شدت) و دومی مومن ( نه خشکه مقدس ). اولی بی حجاب و با آرایش غلیظ و دومی چادری که هنوز لوازم آرایش رو بلد نیست استفاده کنه. تو ازدواج اولم به خاط نوع فرهنگ خانواده مخصوصا پدرم مخالف بودند ولی تو انتخاب جدیدم خانواده راضی هستند. اما خودم دچار دوگانگی شدم در ظاهر از فرهنگ اول و در باطن از فرهنگ دوم خوشم میاد.
یک مشکلی هم که دارم اینه چون همسر اولم درگیر ظاهر و خوش گذرانی بود خاطراتی که با اون داشتم پررنگ تره .
خیلی هم سعی می کنم که مقایسه نکنم ولی نمیشه . اصلا ناخودآگاه تو ذهنم میاد. حتی بارها سعی کردم که نخوام تو فکرم بیاد ولی نمیشه.
دارویی نیست که فرد بخوره و خاطراتش یادش بره؟
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
هر کسی که تو ذهنش معیاری برای همسر خوب یا همسر بد داره بگه. اصلا نوع فرهنگ مهم نیست. هرچی که هست بگه.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
هایده عزیز چیزهایی که گفتی همش عین حقیقته. این درسته که من خودم دارم برای خودم دلسوزی می کنم . حالا به من کمک کن که چطوری این قضیه رو ترک کنم. چون تمام مواردی که گفتی واقعا حقیقته. اگه کتابی یا مقاله ای هم داری معرفی کن.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام برادر گرامی
البته من بهتون گفتم که نباید وارد باب مقایسه بشین ولی اگر واقعا دوست دارین که همسرتون به ظاهرش بیشتر اهمیت بده ازش بخواین البته در حد معقول و چیزی که می دونین اون هم اذیت نمی شه
البته یادتون باشه ازش نخواین مثل همسر سابقتون بشه دنبال شخصیت اون تو نامزدتون نگردین
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
aseespiro دوست خوب منم همين شرايط رو داشتم البته نه در ازدواج. بلكه كسي رو به شدت دوست داشتم و به ناچار ازش جدا شدم. اولش خيلي برام سخت بود و حتي به مدت يك هفته غذا نميتونستم بخورم. به قدري افسرده شده بود كه همه از ظاهرم متوجه وضعيت درونيم ميشدن.
يه دوست خوب خيلي به من كمك كرد. شروع كردم به خوندن كتاب، اولين كتاب چهار اثر فلورانس بود و دومين شفاي زندگي خانم لوئيز هي
خودم رو پيدا كردم. واقعا ميگم خودم رو پيدا كردم.
اول شما بايد خودت رو پيدا كني تا بتوني با اون چيزهايي كه داري احساس خوشبختي كني.
خوشبختي چيزي جز احساس نيست.
وقتي خودت رو پيدا كردي مطمئن باش راههايي وجود داره تا زندگيت رو هم اونطوري كه ازش لذت ببري بسازي
در ضمن يه وبلاگ هم بهت معرفي ميكنم. از اولين پست بخون
thewitch150.blogfa.com
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
چقدر نظرات دوستان در اين تاپيك به درد من خورد.
من شوهرم را دوست دارم اما هنوز او را با فرد قبلي مقايسه مي كنم و به طبع توقعاتي از او دارم كه او نمي تواند برآورده كند و اين براي من آزار دهنده است.
هنوز نتوانسته ام با خلق و خوي همسرم كنار بيايم.
خواهش مي كنم به خاطر من هم اين تاپيك را ادامه دهيد.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
هایده عزیز ، شرایط بیرونی من طوری هست که همه به من میگن تو خیلی شانس آوردی که یه همچنین دختری نصیبت شده که با همه وضع و حال تو کنار میاد.حتی بعضی وقت ها که توی فیلم های عروسی اقوام ، من و همسر گذشتمو می بینه به جای اینکه ناراحت بشه سعی می کنه اون روز بیشتر به من نزدیک بشه و هوامو بیشتر داره. شرایط کاری و مالیم هم خوبه. ولی الان یه احساسی دارم که نمی دونم ناشی از چیه ، الان هر اتفاق خوبی که می افته خیلی منو خوشحال نمی کنه ، خودم میگم این اتفاق ای کاش قبلا اتفاق افتاده بود و پیش خودم می گم که چرا من نباید کاملا خوشحال شم. چیزی هم که خیلی سخته اینه که با همه این افکار خودم رو جلوی همسر جدیدم باید خوشحال و عادی نشون بدم که واقعا عذابم میده. در کل اینکه کلیه افرادی که دورو برم هستند بلا استثنا معتقدند که من خیلی وضعیتم از قبل بهتر شده و تو زندگی جدید خوشبخت تر خواهم شد ولی خودم این احساس رو ندارم و هیچ دلیلی هم نمی تونم براش بیارم. فکر می کنم همه به خاطر دلداری من این حرف رو میزنند.بازم می گم همسر دومم تو اخلاقو رفتار و دوست داشتن حرف نداره و کم نمی ذاره.
حالا من دارم به یه جاهایی می رسم و مشکل خودم رو جز تر می بینم. " من الان چی کار کنم که خوبی های همسر جدیدم برام پررنگ تر بشه؟ " این سوال جدیدی هست که تو ذهنم اومده و اینکه " خوشبختی واقعی تو چیه؟ به چی میگن؟ به کی میگن خوشبخت؟ یه زن و شوهر خوشبخت چه جوری با هم زندگی می کنند؟ " شاید من الان خوشبخت باشم ولی ندونم.این دغدغه ذهنی منه.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
دانه عزیز مشکل شما چيه ؟ مثل منه ؟ این ازدواج مجدد شماست؟ اگه امکان داره جزئیات بیشتری رو بگید.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
دوست خوب خوشبختي چيزي جز احساس نيست.
نميشه گفت كسي كه زندگي آروم و وضع مالي خوبي داره خوشبخته
بايد از درون خوشبخت باشيم . آرامش دروني خوشبختيه بزرگيه.
بايد خودتون رو پيدا كنيد
مطالعه خيلي ميتونه بهتون كمك كنه
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
همه دوستان میگند باید خودتو پیدا کنی. این یعنی چی ؟ یعنی من می تونم خودمو پیدا کنم؟ چه جوری ؟
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
دوست عزيز :
هيچيك از اتفاقات آدمي درزندگي چه خوب چه بد هيچگاه فراموش نميشن حتي اگر سعي در فراموش كردن آنها داشته باشيم
بخصوص عشق اول :43:
. به نظر من خاطرات عشق اول هيچگاه از ذهن انسانها بيرون نميره مخصوصا اگر برخلاف ميلمون جدائي اتفاق افتاده باشه :54: ولي با شريط بهتري كه پس از آن برامون پيش مياد خاطرات در ذهنمون كمرنگ ميشه
ممكنه در سالهاي دور با كوچكتري اشاره اي دوباره ياد گذشته بيوفتيم ولي زياد اذيت نخواهيم شد
شما با شرايط بهتري كه براتون پيش آمده و علاقه شديد همسرتون به شما ، سعي كنيد خصوصيات مثبت ايشون رو تو ذهنتون پررنگ تر كنيد :43:
با توجه به اينكه بزرگترهاي فاميل اينده تون رو خوب پيش بيني ميكنن قطعا همينطور خواهد بود
همونطور كه دوستان ديگر هم اشاره كردن ازدواج مجدد شما با فاصله كمي صورت گرفته و اين مسئله كار شمار رو مشكل تر ميكنه و پشتكار بيشترتون را ميطلبد .
در ضمن يادمون باشه زندگي موفق زندگي هست كه با علاقه دو طرف شكل بگيره و ادامه پيدا كنه وقتي همسراول شما رغبتي به ادامه زندگي نداشته تلاش شما نتيجه اي نميتونست داشته باشه .
در هرصورت گذشته ها گذشته ، تلاش كنيد آينده موفق تري بسازيد :72:
موفق باشيد و سربلند
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
مراقب باش همسر جديدت را از دست ندهي. با اين كارها احتمال دارد كه او هم خسته شود. بالاخره كاسه صب آدمي لبريز مي شود. او هم براي خود ناراحتي هاي دارد و مانند همه خانمها داراي حساسيتهاي زنانه است. او شما را دوست دارد كه دارد شرايط شما را تحمل مي كند.
من هم تلاش مي كنم تا شوهرم را ناراحت نكنم اما احساس مي كنم نمي تواند تواقعات مرا برآورده كند و زندگي قبلي من اينقدر كامل و خوب بود كه ديگر نتوانم مثل آن را درست كنم. اما نااميد نيستم و دارم تلاش مي كنم. گاهي خسته و افسرده هستم. همه فكر مي كنند با همسرم مشكل دارم اما واقعيت اينست كه او مشكلي ندارد فكر مي كنم اين من هستم كه مشكل دارم.
تاپيك من را مي توانيد بخوانيد.شرايطي مشابه شرايط شما دارم و اعتراف مي كنم با همه تلاشهايي كه مي كنم هنوز صد در صد موفق نيستم. اما نا اميد نيستم و سعي مي كنم براي همسرم بهترين باشم.
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1346&page=last
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
خانم دانه عزيز من اصلا متوجه حرفاتون نميشم
يه جا از عشقي صحبت كردين كه ازدواج كرده و زن و بچه داره و حالا شما عاشق اون هستين
حالا اينجا هم نوشتيد:
من هم تلاش مي كنم تا شوهرم را ناراحت نكنم اما احساس مي كنم نمي تواند تواقعات مرا برآورده كند و زندگي قبلي من اينقدر كامل و خوب بود كه ديگر نتوانم مثل آن را درست كنم. اما نااميد نيستم و دارم تلاش مي كنم. گاهي خسته و افسرده هستم. همه فكر مي كنند با همسرم مشكل دارم اما واقعيت اينست كه او مشكلي ندارد فكر مي كنم اين من هستم كه مشكل دارم.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام
دوست عزیز به نظر من برای فراموش کردن عشق گذشته ات دقیقا به این آدرس برو
به نظرم خیلی میتونه کمکت کنه و راهکارهای خوبی ارائه داده
اینم لینکش : http://thewitch150.blogfa.com/cat-83.aspx
البته هایده جان این سایت رو معرفی کردن ولی به نظر من این قسمتش بیشتر از جاهای دیگه به دردتون میخوره ، مخصوصا وقتی وقت ندارین که کلیه ی موضوع هاشو مطالعه کنین
موفق باشین
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
نقل قول:
دوست عزيز :
هيچيك از اتفاقات آدمي درزندگي چه خوب چه بد هيچگاه فراموش نميشن حتي اگر سعي در فراموش كردن آنها داشته باشيم
بخصوص عشق اول
پس عشق ( عشخ ) هم مثل شلوار اول و دوم و سوم داره ؟!؟!؟! البته من اولین شلوارم یادم نیست !
اگر آدم عشق اولش را فراموش نمیکنه بهتره عشق اولش عشق آخرش هم باشه >>> یعنی ازدواج :16::72::43::43::16:
aseespiro جان . اینو فراموش نکن اون زن قبلی هر چی بوده خواهان شما نبوده . کسی که حاضر شده با شما زندگی کنه و همسر شما باشه همسر فعلی شما هست . بنظر من این میتونه مهمترین دلیل برای علاقه شما به همسر فعلیتون باشه .
موفق باشید .
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
از همه دوستان ممنونم. بازهم به راهنمایی های شما نياز دارم. واقعا از وقتی با شما عزیزانم در ارتباط هستم وضعیت روحیم خیلی بهتر شده .
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
امیدوارم این بهتر شدن روحیه تو روابطتون با همسرتون تاثیر بزاره
موفق باشین
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
به نظر من بهتره شما یه مدت زیر نظر مشاور باشید البته همراه با همسرتون، این مشکل باید با همکاری هر دوی شما حل بشه، مشاور با فهمیدن احساس و وضعیت شما، به همسرتون کمک می کنه که چه برخوردی با شما داشته باشه تا زودتر از این حالت در بیاین، و از طرفی هم وقتی یک تصمیم واقعی برای عبور از این احساس بگیرین، محکم تر وبا شور و شوق بیشتری به سمت زندگی جدیدتون کشیده میشید، ازتون خواهش می کنم تا قبل از اینکه مشکلتون حل نشده ازدواج نکنید، اجازه بدید وقتی با همسرتون ازدواج می کنید زمانی باشه که تمام قلبتون متعلق به ایشون باشه.
:72:
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام دوست گرامي ....با افكاري كه ميايند نجنگ بلكه بذار بيان و برن مثل رود جاري باشن اما سعي كن تو افكار غرق نشي ...با هر چي بجنگي بيشتر بهش ميچسبي پس با زور از خودت نخواه افكارو از خودت دور كني ....اولا براي اينكه بهش فكر نكني خودتو مشغول نگه دار ....و شايد اگر يه مدت ورزشي رو شروع كني بهتر بتوني با مسئله كنار بيايي .....انچه مسلمه زمان خيلي بهت كمك ميكنه ....گذشت زمان مرهم سخت ترين درد ها و مشكلاته ....به خودت زمان بده ...و اصلا اصراري و عجله ي نداشته باش ...ميبيني خود بخود روز به روز خاطات گذشته كمرنگتر و كمرنگتر ميشن....... و قدر داشته هاتو بدون ....خوشبختي مفهومي نسبي داره ...خوشبختي ميتونه توان نوشيدن يك ليوان ابه زماني كه بيماري سرطان تمام وجود ادمو ميگيره و توان حتي نوشيدن يك قطره اب رو نداريم .....اين چيزيه كه من تجربه كردم ....زماني كه خواهرم مريض بود ...و ما قطره قطره ابو تو حلقش ميريختيم .... و من حالا كه او نيست هر وقت يك ليوان اب ميخورم ميگه خدايا شكرت كه ميتونم اين ليوان ابو به راحتي بنوشم .....خوشبختي ...ديدن طلوع دوباره ي خورشيده ......... شنيدن ترنم ...پرندگان در يك صبح سرد زمستاني وقتي همه جا پوشيده از برفه و خوشبختي همين الانه .....فقط كافيه به نگاهت به زندگي نگاهي ديگر بياندازي ........................
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
شاد عزیز پیش مشاور هم رفتم ، یعنی از ابتدای موضوع و قبل از جدایی مشاوره می شدم . دکتر هم میگفت به هیچ قیمتی ازش جدا نشم چون خودم از بین میرم ، ولی هر چی تلاش کردم نشد. الان هم میگه باید صبر کنی همین ، اون حتی معتقده نباید بذاری همسر جدیدت تو این قضیه درگیر بشه.به پیشنهاد اون دارم تمام خاطرات و لحظه هایی که با همسر قبلم داشتم و جاهایی که با هم رفتیم رو یادداشت می کنم و سعی می کنم هر جایی که قبلا رفتم تو همون شرایط با همسر جدیدم برم و همچنین برعکس به جای اینکه سعی کنم خاطراتم رو فراموش کنم اون ها رو یادداشت کنم و هر روز بخونم ، این باعث می شه به طور فشرده اون رو فراموش کنم. روش خیلی جالبی هم هست. البته در کنارش خاطرات خوب رو هم با همسر جدیدم تجربه کنم. ولی حيف که همسر جدیدم اینارو نمی بینه چون انقدر که مهربونه من واقعا شرمنده روح بزرگشم.شاید یکی از دلایلی که به صورت فشرده دارم از گذشتم جدا می شم ، وجود همین فرشتست. اگه نظری دارید ممنون می شم بگید.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
آیا من می تونم برای همیشه فراموش کنم ؟ چقدر زمان می بره؟
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط aseespiro
آیا من می تونم برای همیشه فراموش کنم ؟ چقدر زمان می بره؟
چرا نتونی دوست من . بنظر من چون همسر خوبی داری و خودت هم میخوای شش ماهه میتونی فراموش کنی .
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
بعضی وقت ها ناخود آگاه به یاد همسر قبلیم می افتم. به یاد تنهایی اون و اینکه حالا دیگه هیچ کس رو نداره که همدردش باشه. یاد اینکه از کرده های گذشتش پشیمونه و الان داره همش با خودش کلنجار می ره . خبردارم چند روزی هم تو بیمارستان بوده و خون ریزی معده کرده. واقعا حالش بده. شنیدم غذا نمی تونه بخوره و از کارشم برکنار شده. تو شرایط خیلی بدیه. با همه بدی که اون به من کرده باز دلم پیش اونه و براش می سوزه.اینه که عذابم می ده. چطور می تونم کمکش کنم؟
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
سلام دوستان. همسر گذشته ام با من تماس گرفته ، جوابشو ندادم چی کار کنم ؟ فکر می کنم می خواد با من در ارتباط باشه.
-
RE: فراموش نکردن عشق گذشته و ناکامی در زندگی جدید
آقای محترم شما که تازه از همسری که به قول خودتان عاشقش بودید، جدا شده اید، هنوز با سردرگمی های خود کنار نیامده، چرا دوباره ازدواج کردید؟
به نظر من زمانی که همسرتان از شما جدا میشدند کسی را زیر سر داشتند، اما پس از طلاق و نا امید شدن از آن شخص به دلیل فرار از تنهایی دوباره به شما پناه آورده اند.
آزموده را دوباره آزمودن خطاست.