سلام . من متولد68 م. دکتراموگرفتم. بیکارم. رزومم خوبه.وقتمو تلف نکردم دنبال مقاله و پژوهش بودم.اما استخدام شدن فقط پارتی میخواد. حال و روزمو ببینید غمتون میگیره. اشتها ندارم به خوردن. روحیم پایینه.
لطفاکمک کنید چکارکنم
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام . من متولد68 م. دکتراموگرفتم. بیکارم. رزومم خوبه.وقتمو تلف نکردم دنبال مقاله و پژوهش بودم.اما استخدام شدن فقط پارتی میخواد. حال و روزمو ببینید غمتون میگیره. اشتها ندارم به خوردن. روحیم پایینه.
لطفاکمک کنید چکارکنم
سلام خانم zzzz
معلومه تلاش خوبی انجام دادید در زندگیتون و این خیلی خوبه .
بعضی موقع ها روند افکار و خواسته های ما با واقعیت یکی نیست .
یعنی یه هدفی داریم - براش تلاش می کنیم ولی به هر دلیلی نمیشه .
باید مسیر را بررسی کنیم !
اگه تلاشمون جواب نمیده در خواستمون باید یه مسیر دیگر را بریم .
یعنی با توجه به رشته تحصیلمون ، روی شغل دیگه از اون رشته و یا مکان دیگه ویا یه سطح پایین تر شغلی اون رشته ،،، شروع کنیم .
روی کمال گرایی کار کنید .
کمال گرایی خیلی از عمر و زمان ما می دزده،،،
شاید خودمون احساس نکنیم .
** حضرت علی (ع ) جمله ی زیبایی دارن که تو این زمینه چاره ساز هست :
هرگاه آنچه را خواستی نشد، آنچه را شد، بخواه.
هرگاه آنچه را خواستی نشد، آنچه را هست، سخت مگیر.
اگر آنچه را خواستی نشد، اهمیت نده که چگونه هستی.
موفق باشید .
سلام. باغبان جان من باورکن به کارمند ساده م راضیم. هیجا نمیخوان. نمیدونم چکارکنم واقعا. اخه مسیرمم بررسی کردم فقط توش تلاش بود.هدر ندادن زمان بود . قبول کن جامعه خیلی بی عدالتیه.
سلام عزیزم ،
آقای باغبان به درستی شما رو راهنمایی کردند، قبلا به من هم در تاپیکی گفته بودن که اگر به خواسته مون نرسیدیم باید گاهی مسیر رسیدن به هدفمون رو بررسی کنیم ، (آقای باغبان حدیثی که از امام علی (ع) گفتین خیلی خوب بود ممنونم )
ساناز عزیز در چه رشته ای تحصیل کردی ؟ و اینکه در آزمون های استخدامی که سالانه برگزار میشه شرکت میکنید ؟ خیلی از افراد رو دیدم که نه سهمیه و نه پارتی داشتن ولی با یاری خدا و تلاشی که کردند قبول شدند، شما هم که دکترا دارید و از نظر علمی قوی هستید و خواندن دروس آزمون ها براتون راحتتره.
برامون بیشتر از خودتون و رشته تون و مراکزی که می خواستید استخدامتون کنند ولی نکردند بگین و چرا ؟
سلام . رشتم توگروه رشتهای علوم پزشکیه.ازمون استخدامی برگزار میشه رشتمو نمیخوان. دادگستری میخواست یبار ولی زده بود5 سال سابقه کار باید داشته باشید. من وخانمی تو یه اداره طرح بودیم.همزمان اقدام کردیم برای جذب ولی ایشونو جذب کردن چون پارتی داشت. من رشتم جوریه که هرجا نمیخوان .فقط ادارات تحقیقاتی . الان از لحاظ روحی خالیم. حس خیلی بدی دارم.طوری که ارزوی مرگ میکنم .بخدا
سلام مجدد عزیزم ، متوجه شدم ، خیلی از افراد رشته هایی دارند که ادارات دولتی اون هارو نمیخواد . پیشنهاد من برای شما اینه که در حال حاضر تمام تلاشتو بکن تا بر اساس رشته ای که خوندی شغل مناسب پیدا کنی ، یه عده ممکنه با داشتن مشاغل آزاد احساس بهتری داشته باشند ولی یه سری هم مشاغل دولتی رو که امنیت شغلی و مزایا داره دوست دارند .
اگر شغل دولتی مدنظرته و رشته شما رو نمیخوان، چون مدرکتون دکتراست و حداکثر تا ۴۵ سال فرصت دارین برای شرکت در آزمون ها ، در این مدت برید مدرک کارشناسی و یا ارشد رشته ای که ارکان دولتی میخوان بگیرید و بعد آزمون بدین قبول میشید. با یکبار آزمون هم دلسرد نشین یه عده دیدم بیش از ۵ بار آزمون دادن و نهایت قبول شدند .
درود بر شما
تبریک میگم برای گرفتن مدرک دکتراتون.
بله گرفتن مدرک دکترا خودش گذشتن از هفت خوان رستم هست و چه بسیار افرادی که تحصیلات عالی دارن و بیکار هستن.
میدونم جذب شدن هم به این آسونی نیست مخصوصا جایی مثل دانشگاه که با فراخوان ها کلی انسان امیدوار و ناامید میشه، دیگه اداره و ... هم بماند.
میدونم مقاله دادن و اکسپت و چاپ و ... یعنی چی.
اما شما دوست عزیز من شرایط رو بپذیر ( پذیرش بمعنی قبول درد و رنج نیست فقط چیزی رو میبینیم که واقعیت داره ) و واقعیت ها رو در نظر بگیر، ببین چه راه حلی برای شخص شما بهتر هست. از اونجایی که شما فرد علمی هستین نباید اجازه بدین بدلیل شرایط نامطلوب ته نشین بشین و دست از پژوهش و مقاله بردارین و پویایی خودتون رو از دست بدین.
سؤالاتی مطرحه؛
_ ببینین شما صرفا بدنبال کسب درآمدین؟ ( خب هر شغل آزادی درآمدی داره، بعضی شغلا هم درآمدش خیلی بالاست )
_ وجهه شغلی براتون مهمه؟ ( مثلا یکی تاجره، یکی وزیر، یکی جواهر فروش )
_ دنبال پژوهش و تحقیق هستین؟ ( علاقه به تحقیق و علم اندوزی )
_ بدنبال شغلی متناسب با سطح تحصیلاتتون هستین؟ ( مثلا عضو هیأت علمی دانشگاه )
_ منظورتون از بیکاری و افسردگی صرفا بحث فقدان شغله یا از مسائل دیگر در زندگی ناخرسندین و این بیکاری قوز بالای قوز شده؟ ( مشکلاتی که در زندگی هر کسی کم و بیش وجود داره، اطرافیانی که ناسازگارن و باورهای نادرستی دارن، محیطی که دلپذیر نیست و ... )
لازمه بررسی انجام بشه. :72:
من خودم کارمندم
ولی قبل از اون خیلی شغلها رو امتحان کردم تا به این شغل رسیدم(شاید 5 شغل مختلف از صندوق داری بگیر تا منشی و.....تو مدت 4 سال)
بهتره مشاغل دیگه رو هم امتحان کنید
اصولا کار کار میاره
دوست صمیمی خودم مدرک دکترا ریاضی داره
بهش پیشنهاد شد یه مدت برای بچه کلاس اولی تدریس خصوصی کنه
همین شد یه پله صعود
چون واقعا تو این کار موفق بود
بعد دوسال جذب یه مدرسه غیرانتفاعی شد حقوقش خوب نیست ولی به قول خودش تدریس رو خیلی دوست داره
سلام به همگی. ازتون ممنونم که دارید حالمو خوب میکنید . تومسیررسیدن به مدرکم که بودم زیاد این حس بیکاری برام مهم نبود .الان داره داغونم میکنه .از صبح چنجا زنگ زدم . یه بیمارستان گفت شنبه بیا بصورت پرایوت میگیریم.گفتم پرایوت چیه.میگه بصورت شیفتی .ثابت نیست. حالا قراره شنبه اونو برم ببینم چی میگه.
خانم سحر بهاری ممنون . من مشکلات دیگم دارم.ولی مشکل اصلیم شغلمه. اگه شاغل بودم یکم شرایطم خوب میشد. از شغلمم قبلا میگفتم هییت علمی شم. ولی الان نه فقط یه کارمند ثابت شم. ندوم دنبال حقوقم. هرماه واریز شه. زیاد شرکت خصوصیا برام جالب نیستن.چون اصلا روابط اجتماعی بالا ندارم بخوام بازریابی کنم. خیلیم تو پوشش ساده م. من حتی راضیم شرکتی شم. اخه این چه مملکتیه. بازم ممنون.از صبح خیلی گریه کردم ولی همینکه میام درد دلمو مینویسم ارومم میکنه. بچها من از ایندم میترسم بیشتر. ترس از بیکاری طولانی.
سلام مجدد عزیزم
ببین یه مسئله ای که باید حواست بهش باشه اینه که با خودت روراست باشی ، اگر استخدام در این بیمارستان بشی که خیلی خوبه ولی پیشنهاد من اینه که اگر خبری از کار ثابت و امنیت شغلی نیست دنبالش نرو چون توی نوشته هات معلوم بود دنبال مشاغل دولتی بیشتر هستی که هر ماه حقوق دارند . مثل بقیه نباش که سال های عمرشون رو هدر میدن در راه شغل آزاد که صرفا ظاهر خوبی داشته ولی بعد مدتی که سنشون بالا میره و سن آزمون های استخدامی تموم میشه به این فکر میکنند که چرا زودتر اقدام نکرده بودند. نظر من اینه ولی انتخاب با خودته ، الآن ۳۲ سالته ،نمیتونی کارشناسی بگیری چون ۳۶ سالت میشه ، باید ارشد یه رشته ای که ارکان دولتی میخوان رو بگیری و تا قبل از ۴۰ سالگی فرصت داری قبول بشی . (در این بین بنظرم دست از کار های متفرقه بردار اگر واقعا امنیت شغلی برات مهمه)
موفق باشی رفیق :72:
سلام خانم zzzz چند وقت پیش به این فکر میکردم ما چرا کار میکنیم؟
یه کتابی شهید مطهری دارند به نام هدف زندگی، چند تا از هدف های خلقت انسان رو بیان میکنه،
دو تاش اینا هستند. ۱. عبادت خداوند ۲. انجام عمل صالح ( از آیات کلام قرآن هستند هر دو آیه)
جالب اینه که هیچ جاش هدف رو کسب روزی و غیره عنوان نکرده. بلکه مثلا عنوان شده سلامت جسم روح برای عبادت و عمل صالح بهتر، خوب نتیجه میشه اینکه روزی به قدری که تن و جان سالم بمونه. .
ایشان کتاب دیگری دارند به نام انسان کامل،
در اون کتاب شرح میدن هر انسانی در طول مسیر زندگی اش باید سعی کنه تو جهات مختلفی خودش رو رشد بده تا به سمت تکامل پیش بره( ابتدا هم یک الگو از انسان کامل به نام مولا امیرالمومنین علیه السلام معرفی میکنند)
جناب باغبان و خانم بهاری هم یک مسابقه طراحی کردن که در سوال یک کارشناس عنوان میکنه انسان باید همه محور های زندگی اش رو رشد بده.
در تمامی این موارد ذکر شده شغل و کسب روزی هدف نیست، بلکه یک وسیله است برای رسیدن به هدف اصلی زندگی و رشد در تمامی محور ها.
اینکه بتونیم زندگی فعلی خودمون رو بپذیریم، اینکه بدونیم هدف اصلی چیه، به ما در زندگی کمک میکنه، اونوقت راحت تر موضوع شغل برامون حل میشه.
من هدف زندگی ام رو هنوز درست نشناختم، ولی در همین حدی هم که الان میشناسم، بعد از فارغالتحصیلی شناختم. با خودم میگم اگر زودتر هدف گذاری کرده بودم این راه تحصیلی رو نمی رفتم و زندگی حرفه ای ام رو جور دیگری می چیدم. ولی خدا رو شکر الان اینجا هستم، از این بعد با وضعیت فعلیم و گذشته ام اگر هم اشتباه بوده، به سمت جلو گام به گام حرکت میکنم. تلاشم استواری در هدفم هست تا روزی.
در اطرافم آدم های زیادی هستن که بی تاب کسب درآمد بیشتر دارند، یا نارضایتی شغلی دارند یا از حقوق پایینشون گله دارند، بعضاً خودم هم اینجور میشم، ولی با خودم میگم همه این موارد مهم نیستن، هدف اصلی مهم هست. روزی و درآمد اگر خدا بخواد در مسیر تامین میشه.
------------------
پاسخ به سوالات خانم بهاری از خودتون خیلی مهمه، دقیق به همشون پاسخ بدین.
اون وقت با آرامش بیشتر و دقت و رضایت میتونید در زمینه زندگی و بعداً شغل تصمیم بگیرید.
یقینا با این روش انتخاب های بهتری خواهید داشت و از همه مهمتر رضایت درونی بیشتری خواهید داشت
راستی خیلی خدا قوت که مسیر پر پیچ و خم دکتری رو پیش رفتین، خیلی از ما ها توانش رو نداشتیم. احسنت
سلام ساناز جان :72:
(اسمتو درست گفتم؟)
وقتی دکترای رشته ای رو می گیری که بازار کار نداره، یعنی وقتتو تلف کردی. اگه اینو بپذیری و تصمیم بگیری بقیه وقتتو تلف نکنی، متوجه می شی فرصت های زیادی پیش روته. به جای افسردگی می تونی یک راه دیگه رو شروع کنی. :72:
- - - Updated - - -
البته با توجه به اینکه رشتت از گروه علوم پزشکیه و فکر نکنم خودت بتونی کسب و کاری ایجاد کنی. وگرنه کسی که به درجه دکترا رسیده، باید کار بسازه، نه اینکه دنبال استخدام باشه.
- - - Updated - - -
البته با توجه به اینکه رشتت از گروه علوم پزشکیه و فکر نکنم خودت بتونی کسب و کاری ایجاد کنی. وگرنه کسی که به درجه دکترا رسیده، باید کار بسازه، نه اینکه دنبال استخدام باشه.
سلام. ممنونم. یه جمله ای گفتید که وقتی رشتت بازارکار نداره وقتتو تلف کردی. بنظرمن همه رشتها بازار کاردارن . چون مملکت ما شده پارتی بازی نه شایسته سالاری.
رشته ابخیزداری دانشگاه ازاد میشناسم مدیر یه اداره دولتیه.
ینی ابخیزداری بازارکارداره؟ خیر .
وقتی مقاطع تحصیلی بالامیرن استخدام شدن محدود میشن. البته بخشیش به کمبود بودجه ادارات مربوط میشه. بنظرم همه رشتها کاردارن. ولی خب بی عدالتی زیاده. من بااینهمه مقالات مختلف بیکار. یکی با یه کارشناس دانشگاه های دورافتاده مدیر. ازمن بدترم هست.
سلام
*اگه ذهنم یاری کنه اون رشته ای که شما تحصیل کردید می تونید در صنایع دارویی - کشاورزی و یا حتی نظامی فعالیت کنید .
شرکت های دانش بنیان را امتحان کنید - با کمک اساتید و هم دوره ای های خودتون و...
شما فرد خلاقی هستید - یه ایده جدید ،،،یه ایده ای که بتونه یه مشکلی را حل کنه ( تو کشاورزی- دارویی و ....)
خودتون بهتر از من می دونید ،،،بعضی موقع ها ما باید نیاز را شناسایی کنیم و بگیم به سرمایه دار .
*کارهای ترجمه - آموزش ، نویسندگی و ..خوبه .
تدریس در دانشگاهای لول پایین تر از دانشگاه خودتون ، هم خوبه برای شروع .
من یه دوستی دارم بهش لقب تراکتور دادیم :)
یعنی راه بسته بشه ( حتی اگر دلایل بسته شدن راه هم منطقی باشه ) باز یه راه دیگه ،،،،یعنی تو اون مسیر راه را پیدا می کنه و یا راه جدیدی میره و میسازه .
تو این بشر اصلا غصه ندیدم میگه بریم برای هدف - شد که خدا را شکر - نشد که نشد راه دیگه :)
یکی از دوستام فوق لیسانس عمران داره از ارتفاع می ترسه :)
یعنی می ترسه بره بالای ساختمان برای ساختمون سازی و نظارت و ...
برگشت بهش گفت ببین راهی داره این ترس را حل کنی یا نه
طرف گفت نه
بهش گفت بیا این شغل ها را امتحان کن ( چند تا شغل پیشنهاد داد با فرض اینکه بیاد مهارتش را یاد بگیره چند ماه ) یا اینکه تا آخر غصه بخوری و بگی از ارتفاع می ترسی .
طرف هم قبول کرد و بعد چند ماه یه کار دیگه را رفت و الان اون شخص در اون کار موفقه .
مسیر را آنالیز کنید
ان شالله در مسیر خودتون راه را پیدا کنید
ولی اگه پیدا نشد به هر دلیلی ،،،اشکال نداره ...راه جدید .
غصه مشکلات برای هممون هست ولی واقعیت ماجرا اینکه این غصه ها کمکی به ما نمی کنه و دنیا در حال حرکته .
آرامش وجودمون خیلی ارزش داره
غصه ی این دنیای دو سه روزه را نخوریم .
با این حال ،،، پرتلاش و خلاقانه و با انعطاف در مسیر حرکت کنیم .