-
+همش افسانه بود
سلام
خیلی دلم می خواد بدونم واسه چی ازدواج می کنیم؟واسه چی باید به همسرمون احترام بذاریم؟واسه چی باید خودمون رو در اختیارش بذاریم و هیچی هم نگیم تا اون به خواستش برسه؟واسه چی ازدواج نکنیم؟مگه مامان بابا چشه؟من خودم قبل از ازدواج خیلی نقشه ها کشیده بودم ولی وقتی ازدواج کردم دیدم همه اونایی که دیده بودم افسانه بود.چرا خدا؟چرا؟چرا؟
-
RE: همش افسانه بود
سلام
میشه مقداری از نقشه هایی که قبل ازدواج کشیده بودید برامون بگید؟
و اینکه الان چگونه شده و از چی ناراضی هستین؟
-
RE: همش افسانه بود
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
کاش...... می توانستم ........... خدایا؟
-
RE: همش افسانه بود
چی شده خانومی باز چرا انقدر ناراحتی
-
RE: همش افسانه بود
سلام
شاید این مشکلت به این خاطره که با شوهرت حرف نمیزنی و خواسته هاتو بهش نمیگی. خوب اون از کجا بدونه تو چه نقشه هایی کشیدی؟
باید با هم صحبت کنین و اهداف ایندتونو مشخص کنین.
حتی تو روابط جنسی باید اون چیزایی که دوست داریو ازش بخوای. اون که علم غیب نداره.
-
RE: همش افسانه بود
اینا درسته که میگی pooarot
ولی من با بعضی خانوم ها که صحبت کردم چیزی که میگن اینه که: مرد باید خودش بفهمه!
میگم: بابا از جا باید بفهمه؟ مگه علم غیب داره؟
میگن که: اونی که خودش بفهمه با ارزشه اگه خودمون بگیم که دیگه ارزشی برامون نداره!
-
RE: همش افسانه بود
bloom عزیز سلام مشکل من اینه که نمیدونم نسبت به شوهرم باد چه دیدی داشته باشم فقط همین
-
RE: همش افسانه بود
-
RE: همش افسانه بود
مشکل اينه که شما خانومها عمدتا خيلي عاطفي و احساسي ازدواج مي کنيد ببينيد ازدواج اونقدرها هم زيبا نيستا!!!
-
RE: همش افسانه بود
سلام mush66عزیز
خانومی چرا انقدر سخت می گیری واسه زندگی کردن عزیزم نیاز نیست دنبال احساس و دیدت نسبت به شوهرت بگردی اینا خودش به مرور بوجود می یاد عزیزم
شما با برخورد ها و رفتارها و عکس العمل های شوهرت در شرایط مختلف می تونی یه دید کلی نسبت بهش پیدا کنی بعد خودتو با یه سری از این رفتارها وفق می دی با یک سری مخالفت می کنی با یک سری موافقت
عزیزم چرا فکر می کنی همه ی عالم بودنه مشکل و در نهایت عشق و تفاهم دارن زندگی می کنن فقط تویی که با شوهرت مشکل داری
خانومی یکم رو خودت کار کن همسرت مشکلی نداره گلم توو هنوز بعد ازدواج با خوودت کنار نیومدی و به یه سری تناقضات نسبت به دوران مجردیت رسیدی
ذهنتو متمرکز کن رو زندگیت خانومی دنبال مشکل نگرد تو روابطت چیزای زیبایی که تو زندگیت وجود داره بیشتر تقویت کن
مراقب خودتم باش
-
RE: همش افسانه بود
خانومی بلوم راست میگه .شاید شما ذهنیته دیگه ای از ازدواج داشتی و حالا که وارد این بعد از زندگیتون شدید می بینید که واقعیت چیزه دیگه ای هستش . عزیزم بعضی وقتها زندگی اونی که ما تصور میکنیم نیست و یه چیزاییش از دسته ما خارج و ما باید خودمون رو با اون وفق بدیم . شما با ید اون ذهنیتی رو که در دوران تجرد نسبت به ازدواج داشتی رو عوض کنی و یک سری واقعییتهارو ببینی . شما سعی کن از یک دیده دیگه ای به زندگی نگاه کنی . به نظر من شما از زندگی زناشویی برای خودت یه غول درست کردی . مگه ما برای فرار از دست پدر و مادرمون ازدواج میکنیم ، نه عزیزم ما ازدواج میکنیم که یه بعد دیگه از زندگی رو شروع و تجربه کنیم هیچکس از اینکه توی خونه پدر و مادرش بمون بدش نمی آد ولی تا کی ؟
-
RE: همش افسانه بود
سعي كنيد نسبت به زندگي با ديد باز تري نگاه كنيد و انتظارات غيرمعقول از همسرتون نداشته باشيد به چيزاي مثبتي كه در زندگي مشترك وجود داره فكر كنيد