نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
من و همسرم هردو تحصیل کرده ایم-تازه عقد کردیم و همو دوست داریم. قبل از عقد من بشون گفتم که روی حجابشون حساسیت دارم البته نخواستم چادر بپوشن اما لباس تنگ و پیدا بودن موهاشو دوست ندارم(حداقل حجابه دیگه).قبول کرد که اینطوری باشه و منم تشکر و تعریف کردم ازشون اما باز شده مثل اول و منطقی که حرف میزنم و از قران و حدیث میگم قبول نمیکنه.البته دختر پاک و مومنیه.چکار کنم؟خوشم از بحث نمیاد و گیرم نمیدم فقط به ارومی و با محبت نظرمو میگم همین.راهنماییم کنین لطفا
خب ایشون باید پای حرف های روز اولشون بمونن
سلام من فکر میکنم اگه دوستون داشته باشن باید به این خواسته منطقیتون جواب بدن . چه قدر این خواسته رو مهم جلوه دادین و ایا گفتین که ارزشش واستون با نگه داشتن این حد حجاب چه قدر بیشتر میشه؟ باهاش در مورد خواستتون بیشتر صحبت کنین و از اهمیتش بگین . این بحث کردن و گیر دادن نیست فقط یه صحبت منطقی و لازم!
ایشان باوری جدای از شما دارند و آوردن حدیث و . . . فایده ای ندارد،به نظر بنده نامزد شما پیش از عقد یک پاسخ الکی به شما داده است و سپس پیش خود گفته است:
این پسر خیلی سخت گیر نیست و بالاخره راضی می شود و زیاد برایش مهم نبوده است و اکنون هم دارد کار خودش را می کند.به هر حال باید یک بار دیگر بنشینید و اگر این مورد برای شما اهمیت حیاتی دارد با هم حرف بزنید و اگر به توافق نرسیدید یا یکی کوتاه نیامد،باید جدی تر به ازدواج خود بیندیشید.
به هر حال شما هم خیلی سخت نگیرید،الان ملت این فدر کار و گرفتاری دارند که به موی همسرتان توجهی ندارند.از سوی دیگر بنده با درصد بالایی این احتمال را می دهم که شما پیش از ازدواج با هم رابطه خانوادگی و آشنایی جهت شناخت بهتر اخلاق و عقاید یکدیگر را نداشته اید و سنتی ازدواج کرده اید یا فوقش با چند جلسه حرف زدن که خوب چون فرآیند ناکارآمد و ناقصی است این آسیبها را نیز در پی دارد.
نگاهی دوباره به گزینش و زندگی مشترکتان داشته باشید و هیچگاه همسرتان را مجبور به کاری نکیند که او با روشی ویژه و متفاوت از شما و با فرهنگی دیگر بزرگ شده است و نمی تواند کاری را که طبیعی و عادی و حق خودش می داند انجام ندهد و از طرفی همه این حرفها درباره شما نیز صادق است و این شاید برگردد به اختلاف فرهنگی شما دو تا؛البته زیاد هم سخت نگیرید و زودی به فکر جدایی در صورت مخالف او با درخواست خود در آینده نیفتید،ولی با روانکاوی و مشاوره گرفتن پ=یش از رفتن به خانه خودتان یک تصمیم درست و منطقی بگیرید.
تفاوت دیدگاه درابهرحجاب به نظر این جانب نشانه اختلاف بزرگتری در باورهای ریشه ای است که حتی می تواند به نوع نگاه به رفتار اجتماعی در اجتماع برگردد،مانند اینکه:
شما ناراحتی و سپس جلوگیری از صحبت زنتان با مردان دیگر را یا الزام او به رعایت حجاب چنانکه خود دوست می دارید غیرت دانسته و حق خود می دانید که جلوی این کارهای او را بگیرید ولی یک دختر اصلاً این را بد نمی داند و نشانه یک رفتار عادی می داند.شما مذهبی هستید و سنتی و او یا دیگران خیر.
یک راه هم این است که دیدگاه خودتان را ارتقاء داده و از گیر دادن و دیگران را همرنگ خود کردن دست بردارید و بپذیرید که دیگران می توانند جور دیگری اندیشیده و رفتار نمایند و مثلاً لباس تنگ پوشیدن یا بیرون بودن مو نشانه بی غیرتی یا خیانت همسرتان نیست.خیلی ها در همین جامعه این طوریند و اتفاقاً خیلی هم پاک و متخلق به اخلاق و موفق هستند.
چقدر زیبا نوشتید آقای گرد افرید. کاملا صحیح فرمودید:72:
آبی آرام عزیز:
آیا تا به حال به چیزی غیر از پوشش مو و یا طریقه لباس پوشیدن همسرتون فکر کردید....آیا شده وقتی با هم به مهمونی میرید پوشش اون رو زیر ذره بین قرار ندید؟؟؟
من نمیدونم همسر شما تا چه حد نسبت به قول خودش وفادار بوده اما آیا اون دققیقا مثل دوران قبل از ازدواج هست؟؟ از نظر ظاهری هیچ تفاوتی نکرده؟؟ از لحاظ پوشش چه طور؟؟ شاید اون توی مرحله ای هست و خودش رو داره کم کم جلو میبره... شاید تغییر رویه برای اون یکباره خیلی سخته...
من هیچ آگاهی نسبت به طرز برحورذ شما با اون ندارم اما آیا هیچوقت با نگاههای خودتون اون رو آزار ندادین؟؟
ببخشید اما الان وقت ندارم و باید برم....در مورد مساله شما موضوع مشابهی داشتم که بدا مطرح میکنم.
موفق باشید
دوست عزيز . من با نظر گردآفريد موافقم. ايشون يه قول الكلي به شما داده اند و ديده اند كه شما زياد سخت نمي گيريد قولشان رو زير پا گذاشته اند. بهتر است يه كمي با سياست بيشتر به ايشان بفهمانيد كه حجاب رو خيلي مي پسنديد تا يادشان بيفتد كه چه قولي به شما داده اند.
آبی آرام عزیز، شما وقتی که از همسرتون خوشتون اومد از وضعیت پوشش ایشون هم مطلع بودین، پس چرا از کسی خواستگاری کردین که پوشش اون به نظرتون صحیح نبوده؟
نحوه پوشش افراد ارتباط مستقیمی با اعتقادات اونها داره، نباید انتظار داشته باشین که همسرتون به راحتی بتونه اعتقاداتش رو عوض کنه، البته ایشون اشتباه کردن که قول به انجام کاری دادن که براشون ممکن نبوده، و شما هم اشتباه کردین که از اول همچین چیزی رو مورد توجه قرار ندادین.
:72:
با سلام و تشکر فراوان از همه شما عزیزان
من و همسرم قبل از عقد تقریبا یکسال نامزد بودیم و ساعتها صحبت کردیم.ایشون کاملا معتقدا و و اهل دعا و عبادت هستند.حجابشونم اصلا زننده نیست.اینکه من اینجور میگم بخاطر اینه که شان انسانی ما آدمارو برتر از این میدونم که فرمان و خواست خدارو زیر پا بذاریم.من اصلا اونو زیر ذره بین نمیذارم و سعی میکنم هیچوقت حکم نکنم میخوام خودشون به نتیجه درست برسن و هر تصمیمی که بگیرن واسم محترمه اما روابطمو و صمیمیتمو براساس تصمیماتش شکل میدم.مشکلم اینه که میگه قبول دارم درست میگی ولی تغییر نمیکنه!انگار با خودش میجنگه و این کارش منو اذیت میکنه و فکر میکنم بی منطقه.میگه یواش یواش عوض میشم.اما من حس نمیکنم.نمیدونم باش چطوری صحبت کنم!به نظرم خانوما زبون همو بهتر بلدن.راهنماییم کنین لطفا
شما دیدگاه خاصی درباره چگونگی رفتار انسانها دارید که از ایدئولوژی شما بر می خیزد و البته این حق شماست،اما اگر به راهنمایی بنده دقت کافی را مبذول می کردید،نباید باز این را بگویید که ایشان بی منطق هستند.تامزد شما چون به شما وابسته شده است در کشاکشی در درون خود قرار دارد که از یک طرف نمی خواهد نوع لباس پوشیدنش را عوض کند و از سوی دیگر نمی خواهد خراب شدن رابطه اش را با شما ببیند.
شما هم باید کوتاه بیایید و این اندازه مته به خشخاش نگذارید.اینکه اندکی از موهایش بیرون باشد یا مانتو خاصی را بپوشد،آن قدرها مهم نیستند که سبب ناراحتی شما یا تخریب روابط یا خدای ناکرده جدایی شما شوند.شما هم باید از طرف خود گذشت نمایید و چیزهایی را بپذیرید.
هشما هم باید کوتاه بیایید و این اندازه مته به خشخاش نگذارید.اینکه اندکی از موهایش بیرون باشد یا مانتو خاصی را بپوشد،آن قدرها مهم نیستند که سبب ناراحتی شما یا تخریب روابط یا خدای ناکرده جدایی شما شوند.شما هم باید از طرف خود گذشت نمایید و چیزهایی را بپذیرید.
جدایی؟؟!
خوب دوست عزیز این پاک کردن صورت مسئله نیست؟
اولاً بحث جدایی اصلاً نیست و در میان سخن و برای بیان بهتر موضوع آن را بر شمردم،هر چند که همین اختلاف دیدگاه شما و نامزدتان که البته ریشه اش در باورهای شماست می تواند منجر به طلاق نیز گردد.
دوماً کدام صورت مسئله که بخواهیم پاکش کنیم؟!همسر شما کار ناشایستی انجام نمی دهد و تنها پوشش ایشان بر طبق خواسته شما نیست که ممکن است هر کسی هم همین طور باشد.
آبی آرام به نظرم میاد شاید توجه شما به ایشان کم است اصولا خانمایی که این تیپی می گردند به دلایل کمبودهایی که درزندگیشان داشتند اینگونه خودراابرازمیکنند تامورد توجه دیگران باشند ویا اگرهم شما به ایشان توجه خوبی دارید احتمالا درخانواده خود اون محبتی را که نیازداشته همدلی که احتیاج داشته دریافت نکرده واینگونه نیازش را ارضا می کند شما سعی کنید به جای تذکر دادن بیشتربهش توجه کنید وازنظرظاهری تحسینش کنید بگویید زیباترین زنی هستی که دیدم هیچ زنی به پای تونمی رسد خیلی خوبی و....تا درک کند کسی هست که به نیازش توجه دارداصولا انسانها الخص خانمها خیلی دوست دارند مورد تشویق وتحسین مردشون باشندوهمسرشون ازلباس پوشیدنشون ویا آرایششون تعریف بکنه.وبعدازمدتی که باایشون اینگونه برخورد کردید بروید سر قدم بعدی که اینگونه متذکرش شوید بگو عزیزم من که خانم به این خوبی وخوشگلی دارم دوست ندارم مردای دیگه معتاد هوسبا
آبی آرام به نظرم میاد شاید توجه شما به ایشان کم است اصولا خانمایی که این تیپی می گردند به دلایل کمبودهایی که درزندگیشان داشتند اینگونه خودراابرازمیکنند تامورد توجه دیگران باشند ویا اگرهم شما به ایشان توجه خوبی دارید احتمالا درخانواده خود اون محبتی را که نیازداشته همدلی که احتیاج داشته دریافت نکرده واینگونه نیازش را ارضا می کند شما سعی کنید به جای تذکر دادن بیشتربهش توجه کنید وازنظرظاهری تحسینش کنید بگویید زیباترین زنی هستی که دیدم هیچ زنی به پای تونمی رسد خیلی خوبی و....تا درک کند کسی هست که به نیازش توجه دارداصولا انسانها الخص خانمها خیلی دوست دارند مورد تشویق وتحسین مردشون باشندوهمسرشون ازلباس پوشیدنشون ویا آرایششون تعریف بکنه.وبعدازمدتی که باایشون اینگونه برخورد کردید بروید سر قدم بعدی که اینگونه متذکرش شوید بگو عزیزم من که خانم به این خوبی وخوشگلی دارم دوست ندارم مردای دیگه معتاد هوسباز و...توروببینند حیف اون وجود زیبات نیست که می خوای نشان هرکس وناکسی بدی اونها آیا لیاقت دیدن خانم زیبای من رودارند چرا می خوای خودت را نشان کسانی بدی که ارزش تورونمی دونند ودنبال هوس وبی بندباری هستند تا سوءاستفاده کنند..من توروخیلی دوستت دارم دلم نمی خواهد هر بی لیاقتی چشمانش به چهره زیبای توبیافتدو......
امیدوارم موفق باشی
خوشا به حال خانمت که چنین مردی را داردکمکش کنید تا به راه راست هدایت شود.
من خودم که وقتی همسرم به حجابم توجه می کند خیلی لذت می برم واین نشون میده که چقدرخانمش براش اهمیت داره که دوست نداره بقیه ازش لذت ببرند.البته خودم چادری هستم.
ای بابا. مگه خانمشون چه تیپی می گردن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فقط حجابشون کامل کامل( چادر) نیست. یعنی اندکی موهاش بیرونه و مانتوشم گشاد نیست. طبق گفته خودشون. این نوع پوشش دلیل بر بی بند و باری و یا نگاه هوس الود نیست.
من امروز تو اتوبوس اون ته نشسته بودم و کلاه و شالگردن هم داشتم.فقط چشم هام بیرون بود ( مریضم و خیلی بی حال ) یک اقایی بیچاره کرد منو انقدر نگاه کرد!!!!!!!!!!!!!!!!! ( محل کار من خیلی مذهبی ان. مانتو گشاد تا دمه مچ پا- مقنعه تا روی دماغ- تازه دارم می گم فقط چشم هام معلوم بود اونم کم بدون آرایش!!!!!!!!)
با خودم فکر می کردم اخه این داره به چیه منه سرتا پا مشکی که حتی پوست صورتم هم معلوم نیست نگاه می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جامعه ما متاسفانه ادم های بیمار توش زیاده. و نگاه هرزه ربطی به پوشش آنچنان نداره. حتی من همکارم که چادری هم گاهی اوقات می ناله از این چشم ها.
پس لطفا جامعه بیمار رو به نوع پوشش ربط ندهید.
خانم دلداده لطفا نظرهای شخصیتون رو به همه ربط ندهید و از بحث خارج نشوید.
سلام...
منم کاملا با حرفهای نانزنین خانم موافقم.... خانم دلداده شما نباید با بیان نظرات شخصی خودتون آتیش به این ماجرا بکشید...خود آقای آبی آرام شخصا اعلام کردن که خانموشون مشکلی در پوشش ندارن....
ولی من از ایشون سئوال کردم که پاسخی ندادن..آیا واقعا همسر ایشون بعد از ازدواج هیچ تغییری در نوع پوشش نداشتن؟؟
من خودم دوستی دارم که بعد از ازدواج کاملا از لحاظ پوشش تغییر کرد....به عنوان مثال اون جلو خانواده حالا محرم و یا نامحرم بلوز کوتاه و روسری سر میکرد...موهاشم کاملا بیرون بود...آستین کوتاه بود..اما بعد از ازدواج همیشه بلوز پوشیده و بلند تنش بود ..حجاب مو هم تغریبا کامل بود....
اما همچنان با همسرش توی این زمینه مشکل داشت...ون با اینکه کاملا تغییر کرده بود همسرش قبول نداشت و میگفت باید دقیقا مثل خانواده من بشه... آخه توی خانواده اونها پوشش در منزل جلوی نا محرم مانتو بود ...
آقای آبی آرام... ازتون خواهش میکنم کمی نسبت به این مساله توجه کنید و در نظر بگیرید که آبا اون واقعا تغییری نکرده.و اینکه شما چقدر سعی کردین که کمی منعطف تر باشین....
موفق باشید و خوشبخت
سلام آبی آرام
چقدر جالبه! من الان می تونم وضعیت و حال نامزدتون رو درک کنم چون منهم همین مشکل رو با نامزدم دارم
از من میخواد لباس بپوشم لباسی که یه سایز بزرگ تر از سایزه منه از گردن به پایینم معلوم نباشه چه رنگ پوستم چه برجستگی های بدنم همیشه بهم میگه به خاطر خودت بهت میگم و مثل شما هزار تا آیه و حدیث برام میاره که اینجوری که من میگم درسته
من با حرفهاش مشکلی ندارم ولی بعضی چیزها واقعا از عهده من خارجه
من نمی تونم لباسی رو بپوشم که از سرشونم آویزونه بعضی وقتا که باهاش میرم خرید واقعا کلافه میشم توی مغازه ها همه لباسها آستین کوتاه تنگ و بدن نما هستن این واقعا برای من عذاب دهنده هست که نامزدم اینها رو میبینه میبینه که تمام فک و فامیل خودش و خودم همه لباساشون توی یه تیپه و از من می خواد جوری بپوشم که با مثل بقیه نباشم ذات حرفش درسته ولی فکر این رو هم باید بکنه که ما داریم توی اجتماع زندگی میکنیم منم که متلکهای دیگرون من جمله مادر خودش رو میشنوم نه او
من برای این مشکل تا حدی تونستم راه حلی پیدا کنم فکر کنم شاید به درد شما هم بخوره
برای زیر مانتو از این بلوزهای یقه سه سانتی خریدم که به هیچ وجه گردنم معلوم نشه (برای موی سر نامزدتون هم می تونید یه سری هدبند که طرح ها و رنگهای مختلفی داره بخرید) قبل از خرید ازشون می پرسم که دقیقا چی می خوایم بخریم و این مثلا مانتو چی جوری باشه وقتی میرم توی مغازه برای خرید اول از ایشون می پرسم که آیا این مانتو رو بپوشم یا نه این حرف من رو به حساب توی سری خور بودنم نذارید بذارید به حساب تشنج خیلی زیاد اونقدر موقع خرید اذیت میشم که به ندرت میرم خرید وقتی موضوع خرید برای منه بهش میگم خودت برو بخر و تقریبا یه دو ماهیه که وضعیتم اینه و خودشون یه روز سر تمام باید وقت بذارن که یه بلوز برام بخرن که اون رو هم وقتی تن میکنم می بینه که یه ایرادی داره
برای لباس توی خونه همیشه دامن تن میکنم و روسری یا شال هم به سر دارم فقط میمونه بلوز که اگه می خواید به حرفاتون اعتراض نکنه این یه دونه رو بذارید به سلیقه ایشون هرچند من در مورد همین بلوز هم باید نظر نامزدم رو اعمال بکنم
بذارید یه واقعیتی رو هم بهتون بگم من الان واقعا ساکتم و چیزی نمی گم ولی هر بار که خواهرش بد می پوشه یا جاریم بد میپوشه تو دلم از نامزدم بدم میاد چون میگم من با خواهرت چه فرقی دارم اگه من ناموستم اونم ناموسته اگه من زنتم اونم خواهرته شاید توی یه مقام نباشید ولی ارزشهامون با هم فرقی نداره من تمامیه اونچیزایی که نامزدم خواسته انجام میدم ولی ته دلم از اون رضایت ندارم به همین خاطر هیچ وقت دلگرم به این زندگی اونجوری که باید باشم نیستم
من آدم بد حجابی نیستم خیلی خیلی محجبه تر از ادمای دورو برم هستم (حتی خواهرم و خواهرش) روز اول به من گفت خیلی چیزها رو می خوام رعایت کنی منهم قبول کردم نه اینکه دروغ بگم نه واقعا قبول کردم حتی قبول نکردم چادر بپوشم من فقط توی مراسم عزاداری چادر سر میکنم دروغ نگفتم ولی او خواسته هاش رو درست به من نگفت گفت می خوام بدنت معلوم نباشه ولی نگفت از آرنج به پایینت نباید معلوم باشه حتی موقع ظف شستن
اون اشتباه گفت من محکوم به دروغگویی شدم
به نامزدت نگو دروغگو که شاید شما بلد نبودی خواسته ات رو تفهیم کنی
نگو بی اهمیته چون شاید شما دارید حساسیت بیجا نشون میدید
نگو توی قرآن و احادیث اینجوری گفته که توی همین قرآن و احادیث گفته امر به معروف و نهی از منکر جزای هر گناهی رو خود صاحب گناه میده و هر کسی رو توی گور خودش میذارن
خودتون رو عالم به اجتهاد نشون ندید که شاید اون عالم به علم ربانی باشه
این حرفهایی که همیشه در مقابل خواسته های نامزدم توی دلم گفتم و همین حرفهاست که باعث شده علاقه ام به او هر روز کمتر بشه و حالا خودم رو روی یه صفحه شترنج ببینم نه روی زمین خدا
مرسی عزیزان-نطراتتون برام خیلی جالبه
مشکلی که دارم و تنها مربوط به این مسئله هم نیست تو نحوه بحث و نتیجه گیریشونه مثلا میگه حرفات درسته ولی من اینجوری نمیتونم پیشم سخته املیه! تو زندگیش لای پر قو بوده و کمبود محبت اصلا نداره.دهنمم کف کرده از بس تعریفش میکنم البته تاحلا نگفتم خدای ناکرده شما این پوششت رو بخاطر در معرض دید بودن میپوشید. دلداده عزیز نظراتتون خیلی جالب بود اما من حس میکنم اون از حساسیت من به لباسش(خیلی کم بهش میگم و گیرم نمیدما) خوشش نمیاد.بیرون که میریم اذیت میشم وقتی هرزه ها به جاهایی ازشون که خدا راضی نیست نگاه کنن،زل میزنن. سوالم اینه که به نظرتون چی باعث میشه یه نفر حرف نزدیکان و خدا رو کنار بذاره و کاری کنه که لذتی هم توش نیست؟چطور با کسی که منطق فکریش بر اساس احساسه و حرفا و نظرات مردم نه اصول فکری عقلی و سنت زندگی بزرگانی که قبولشونم داره.گیج شدم که چطوری تصمیم میگیره
بازهم صمیمانه تشکر میکنم
نجوا جان سلام
آیا واقعا همسر ایشون بعد از ازدواج هیچ تغییری در نوع پوشش نداشتن؟؟
چرا تغییر کردن اما خیلی کمه و بعضی وقتا اصلا به چش نمیاد. یبار که صحبت میکنیم خوب میشن ولی باز بعد از چند روز...
من از بحث خوشم نمیاد بشونم میگم که زندگیت مال خودته و من آقا بالا سر نیستم میخوام خودش عوض شه میگه فرصت میخوام میگم عالیه شما شروع کن من نوکرتم اما شروع نمیکنه البته به نظر منا
آقای ابی ارام نگاه های هرزه چه بخواهید چه نخواهید هست. حتی اگه خانمتون چادر سرش کنه. خواهشا موضوعات رو قاطی نکنید.
یک چیز دیگه هم بگم. هر چقدر مته به خشخاش بذارید بدتره. در ابتدای زندگی مشترک یکسری حساسیت ها وجود داره که شاید خیلی مهم نباشه ولی هست. مثلا من خودم همیشه می خواستم همسرم آدمی باشه که اصلا کاری به کار پوشش من نداشته باشه ( البته من خودم خیلی مراعات می کنم) . اون اوایل اگه امین حرفی می زد می خواستم کلشو بکنم و هی می گفتم گیر می دی ها !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی بعد گذشت مدتی همسرم به این نتیجه رسید من دقیقا خودم می دونم کجا چی بپوشم. و حتی این موضوع رو عنوان کرد. من اون موقع خیلی حس خوبی بهش پیدا کردم و ناخوداگه خودم بیشتر رعایت کردم. الانم که طوری شده گاهی خودش می گه : چرا ارایش نمی کنی- چرا همش گشاد می پوشی ( البته محل کارم 99% تاثیر داشته . ساعات بیشتری اینجام و دیکه عادت کردم)
در کل برادر خوبم الکی حساس نشو. الان تازه عقد کردین. تازه عروسه. دوست داره زیبا باشه. جذاب باشه و ...
مطمئن باش وقتی درگیر مشکلات و مسائل زندگی بشین تا حد زیادی روی این موضوع تاثیر داره.
وهم عزیز
من ازش نمیخوام هد بزنه یا لباس گشاد بپوشه-خواسته من کمی و فقط کمی با مال اون فرق داره.نمیدونم چطور بش تذکر بدم که بدش نیاد و جبهه نگیره
راجع به همسر خودتون هم یکم از زبون یه مرد بشنوید:درسته که خواهرای ایشون هم ناموسشن اما برای ما مردا شما زنهامون زندگیمون هستید هر کاری میکنیم که راحت و امن باشید اینکه وسواس داره میخواد امنیت داشته باشی.وقتی کسی بتون نگاه بد کنه حس میکنه وظیفه ایجاد امنیتو خوب رعایت نکرده.شک نداشته باش که خیلی دوست داره که یه روز واسه خریدت وقت میذاره. اون بااین کارش فکر میکنه داره بهترینا رو واست فراهم میکنه اگه فکر میکنی اشتباه میکنه بدون که فقط ندانسته داره اشتباه میکنه بذار بدونه براش مهمی هروقت چیزی گرفت که دوست نداری بگو عزیزم مرسی اما این تو جمع ما خانوما این ایرادا رو داره و ایرادا رو بگو و بعد هدیشو با روی باز قبول کن و بگو بخاطر اینکه تو دوست داری و نظر تو مهمترینه میپوشم.این باعث میشه که اشکالاته کارشو بدونه و بهت اعتماد کنه و انشاا... حساسیتش کم کم کمتر بشه
آبی آرام عزیز:
من فکر میکنم شما خیلی یک کلام هستد...حتی سوال من رو هم جواب ندادید. در ضمن من بر عکس خانم دلداده خیلی ناراحت میشم اگر همسرم بخواد تمام وقت حواسش به حجاب من باشه چرا که اینطوری من به جای اینکه حجابم رو برای بقیه حفظ کنم بیشتر جلوی اون موذب خواهم بود.
.
امیدوارم به هر حال سعی کنید شما هم همسرتون رو بیشتراز این قبول داشته باشید .
شاد و خوشبخت باسید
نجوا جان مگه سوالتون "آیا واقعا همسر ایشون بعد از ازدواج هیچ تغییری در نوع پوشش نداشتن؟؟" نبود؟ فکر کنم جواب دادم که( page 2). توضیح میدین لطفا
چشم و واقعا ممنونم
من توی پوشش دنبال راحتی بودم دوست داشتم هرجور راحتم بپوشم راحتم که کسی بهم ذول نزنه راحتم که لباسم تنگ نباشه راحتم که لباسم زیاد نباشه گرمم نشهنقل قول:
نوشته اصلی توسط آبی آرام
ولی نامزدم اینا رو نمیبینه میگه اینجوری بپوش برای خودت خوبه خدا اینجوری میگه
بابا من خدام با خدای نامزدم فرق میکنه خدای من بهم میگه یه بار زندگی میکنی پس ازش لذت ببره زندگی پیشرفته ترقیه نه در جا زدن توی یه موضوع اگه من هرزگی می کردم حرفش درست من مثل مادرش هم نمی پوشم ولی اون اینا رو نمیبینه میگه اینجوری که گفتم نپوشیدی
آقای آبی آرام نامزدتون هم مثل من جوونه الان دوست داره لباس قشنگ و جذاب بپوشه دلش می خواد هر جا رفت ازش تعریف بکنن همه تعریف بکنن نه فقط شما دلش میخواد شیکترین دختر فامیل باشه همه جا حرف او رو بزنن که لباسش بهترین لباس مهمانی بوده
وهم عزیز کمکم کردی واقعا. مشکل ما زن و مردا اینه که با مبانی فکری هم آشنا نیستیم و الا ما هردو یه هدف داریم(خوشبختی در کنار هم)
و شما توجه نمی کنی تازه عروسه. و اولشه.
آبی آرام عزیز
اشتباه از خودتون بوده که فکر می کردید کسی که یک عمر حجاب رو نتونسته اونطوری که شما قبول دارید قبول داشته باشه و وادار به پذیرفتن اون کنید. قرار نیست کسی که شما باهاش ازدواج می کنید همونی بشه که شما می خواین؟ با ازدواج ما می خوایم طرف مقابلمون رو تغییر بدیم که کاملا غیرممکن هست. من بعید می دونم ایشون به حرف شما گوش کنن. یادتون نره خداوند روز قیامت انسانهارو بر اساس نیاتشون جزا میده. ایشالا حجابشون هم درست میشه. این قدر سخت نگیرید و زندگیتون رو تلخ نکنید. بزارید خودش تصمیم بگیره دیگه معذرت می خوام برهنه که نیستند.اجبار نه تنها کاری درست نمی کنه بلکه طرف لجبازتر هم میشه.
آبی آرام عزیز:
ببخشید مثل اینکه این پستها اون لحظا نیومده بودند... با این حال با نظرات نازنین و وهم هم موافقم... من مطمئن هستم که نامزد شما تغییرات هر چه قدر هم جزئی برای شما ولی بسیار بزرگ برای خودش داشته... اما خوب احتیج به کمی وقت داره...
امیدوارم برای شما هم زمانی برسه که مثل همسر نازنین به اون از لحاظ پوشش اعتماد و ایمان کافی داشته باشید.
در مورد این موضوع هم که شما در پاسخ به وهم دادید میخوام بگم پاسخ شما بسیار به جا و درست اما مطمئن باشید به حال همسر شما همینطور که طی این مدت زمان زندگی از خودش در مقابل چشمهای هرزه و نگاههای ناپاک محافظت کرده هنوز هم میتونه ولی 100% شما به عنوان پشتوانه ای محکم برای او هستید... پس بهترکاری کنید که در این امر شما رو در کنار خودش ببینه نه در مقابل خودش.
شاد باشید
سلام بر شما و بقیه دوستان عزیز کاملا با حرفهای گرد افرید موافقن اجازه بدید خودش یواش بدون هیچ گونه تنشی به نتیجه برسه و حساسیت زیاد رو این مسیله بجز که ذهنت رو مشغول کنه چیزی عایدت نمیشه با توجه به این که هر دو تحصیل کرده هستید و در محیط دانشگاه بوده نباید زیاد سخت بگیری
سلام به دوستان
نجوا جان نظرمن این نبود که آبی آرام آتیش به زندگیشون بزنند احساس من این بود که بهترازشما هها می تونم حال ایشون رودرک کنم چون ازخدایی و..حرف زد که من وهمسرم هم برهمین منوال زندگی می کنیم وبهترازبقیه دوستان به احساس ایشون نزدیکترم .بعدش هم برای اینکه سوءتفاهمی هم پیش نیاد باید بگم حجاب ظاهر امر هستش یکی رومیشه دیدکه بی حجاب هستش یا بدحجاب اما ازیک چادری بهتر به باطن دین عمل میکنن من خدایی نکرده قصد توهین نداشتم برای خدا نیت عمل مهمه تا عمل!!!
درظمن بنده شخصا خودم حجاب مانتووروسری یا مقنعه را قبول دارم به طوریکه نکات دینی درش باشه .
من اگر میگم ازغیرت همسرم خوشم میاد به این خاطر هستش که به این درک رسیده ام ووقتی همسرم روی خندیدن من حساس هستش کاملا درکش می کنم ومیگم حواسم نبوده...
توی خانواده ام چون جمعیتی هستم با مردان بسیاری معاشرت دارم وقبل ازدواجشون ودیدم بعدازدواجشان هم دیدم ...که یکیشون خانمش تعریف می کرد من وقتی تازه عقد کرده بودیم همسرم بهم گیر می داد که چادررنگی وروشن جلوی مردای نامحرم خانواده نپوش وحساسیت داشت ومی گفت ولی بعدازیکی دوسال زندگی که شناخت بیشتری به من پیدا کرد حساسیتش ازبین رفته والان هرچادری که دوست داره می پوشه(پس اصولا مردا بعدازازدواج خیلی طبیعی هستش چون تازه به یک خانم رسیدن وغیره حساسیتشون بالاست دراین موارد)اما آبی آرام ما فک نمی کنم حساسیتش بالاباشه آقای آبی آرام خیلی سخت هستش که بخوای ازهمسرت کاری را بخوایی که به درکش نرسیده وبااینکه می گه قبول دارم اما نمی تونه عمل بکنه به همین خاطر هستش ودوتا چیز را دوستان درست اشاره کردند فردی را که چندین سال اینگونه بوده شما نمی تونی یک شبه تغییرش دهی ودوم اینکه شما به این حجابشون واقف بوده اید.شایدم ایشون واقعا به این درک رسیده باشند وقبول کرده باشند اما شرایط خانوادگیشان این جسارت را به ایشون نمی ده که اونطورکه شما میخواین بگردن .شما ببینید وضع خانواده اش چطور هستش بد حجابند یا بی حجاب ؟شما با پوشش اودرجمع خانوادگی مشکل دارید یا بیرون ؟
اگرواقعا حرفهای شما راقبول دارد ودرک کرده است شما بهش بگید ازش حمایت میکنی اگرکسی خواست ازظاهرت ایراد بگیردو....ویه راه حل دیگرم هم اینست که باید چشم وگوش این خانم را برایش بازکنی یعنی چی؟ منظورفلسفه حجاب هستش..با خریدن کتاب درباره زنان ..کتابهایی که درباره پوشش صحیح هست ویا سایتهایی را که مطالب ارزنده ایی درباره حجاب هست که درمورد آن توضیح داده و...قول بهتون میدم که اگرایشون به این درک ازحجاب صحیح برسند واین احساس امنیت را داشته باشند که باعوض کردن پوشش مشکلی پیش نمیاد خودشان کم کم دست به تغییر می زنند. احتمالا ایشون باموافقت کردند می خواهند صحبتتان را خاتمه بدهند چون دراین صبحتها شیرینی نمی بینند باید مطالبتون گونه ایی ارائه شود که به مزاج ایشون شیرین ودلچسب بیاد باید شما با مهارت شیرینی این امر را نشانشان دهید.
ویا شما مطالب وفلسفه حجاب را مطالعه کنید وهرزگاهی هرباربا یک دید برایش صحبت کنید وآرامش خودتان را حفظ کنید وسعی نکنید خستش کنید وحساسیتش را زیاد کنید نم نم به خوردش بده وممکن است یکسال دوسالی هم طول کشد اما با صبرومطالعه و..می توانی دید اورا به این مسئله بازکنی
دوستان یک صحبت خوب دیگری هم کردند دراین جامعه به خاطرمشکلات ومحدویدتها سبب شده که همه چیز قاطی بشه یعنی خودم که بالشخصه با چادربیرون می روم بعضیا دورازجون شما ومردای خوب دیگه طوری زل می زنند نگاه می کنند که دلم می خواد بادستام چشماشون وازکاسه دربیارم که البته اینهام ریشه در چیزای دیگری داره که حالا بخوام بازکنم صد صفحه میشه!!!
ودرضمن نجوا جان فک نمی کنم که آبی آرام به همسرش اعتماد نداره بلکه فقط وفقط به آدم هایی که که عین گرگ پنهان شدند اعتماد نداره ومیخواد امنیت همسرش را مهیا کند واورا ازگرگا دورنگه دارد.
وخاتمه حرفام این هستش که دوستان کدام یک از شما حاضرهستید طلا وجواهرتتان را بدزندوآیا اگر بدانید کسی که نزدیک شماست دزد هستش وسابقه داره آیا بازهم حاضرید طلا وجواهرتان را به اونشان دهید ؟؟ معلومه نه حاضرنیستید اللخصوص اگربدانید طرف دزد هستش...مردانی که حجاب ویا پوشش همسرشان برایشان مهم هست به این علت هست که همسرشان برایشان به نمونه یک طلا وجواهر می ماند ونمی خواهند نگاه های هوسبازوحیوانیشان به همسرشان بیافتد
دوستان به اینجا هم سری بزنید شاید بدک نباشه!!!
http://www.irshafa.ir/post-4388.aspx
http://www.jensi-irshafa.blogfa.com/post-178.aspx