-
راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
با سلام
قبل از هر چیز از اینکه چنین جایی برای درد و دل کردن و مشورت کردن وجود دارد خیلی خوشحالم و از مدیر همدردی و سایر کاربران مهربانش تشکر می کنم.
من دخترحدودا 21 ساله ای هستم که ماهها پیش در اینترنت با اقای 23 ساله ای آشنا شدم من بنا بر رشته ی تحصیلی این اقا از ایشان سوالاتی می پرسیدم و گاهی در زمینه های مختلف با او مشورت می کردم این آقا اعتقادات خوبی در مورد زندگی و خدا و ...داشت و من به شدت مشتاق به همصحبتی با ان اقا بودم .حرفهایش بسیار دلنشین بود و مرا بسیار جذب کرده بود .او فردی بود کاملا مذهبی و مودب که با توجه به حرفهایش می پنداشتم که او با تمام مردهای دیگر زمین تا اسمان فرق دارد چون در زمانی که با هم همصحبت بودیم حتی یکبار هم حرف نامربوطی نزد من از این اقا تنها سن او را می دانستم و بس
کم کم با صحبت کردن با ان اقا احساس کردم که دارم به او علاقه مند می شوم .زمانی که پیدایش نمی شد نگران می شدم .وقتی دیر جواب می داد افسرده و مضطرب و بیقرار می شدم و مدام گریه سر میدادم .این وضع ادامه داشت و من لحظه به لحظه شکسته تر می شدم و نمی توانستم از علاقه ام به او بگویم.در حالی که تمام مدت ارتباطم با ان اقا تصور می کردم او مجرد است .با خود فکر می کردم خدا او را سر راه من قرار داده تا سنگ صبور تنهاییهایم باشد یک روز بالاخره دل به دریا زده و از او وضعیت تاهلش را پرسیدم پاسخش واقعا خلاف انتظارم بود که باور نمی کردم او همسر دارد از این موضوع خیلی دلگرفته شدم .آن آقا هم با سوالی که پرسیدم متوجه ی علاقه ی من شد و گفت که نمی تواند برای من کاری انجام دهد .
از اون موقع تا به حال انگار روحم مرده ....... حال روحیم خیلی بد شد به طوری که کارم به دارو و بیمارستان و اینها کشید ........تا به حال که فکر نمی کنم حتی لحظه ای روی ارامش را دیده باشم.
ارتباطم را با ان اقا قطع نکردم چون تنها با او کمی ارامش داشتم .حتی از ان اقا خواستم که با من ازدواج کند اما قبول نکرد و من حسرت می خوردم که این مرد وفادار به همسرش را از دست داده ام .
کم کم ارتباطمان از چت فراتر رفت و تلفنی شد صدایش هم مثل حرفهایش دلنشین و ارامشبخش بود .البته حرف خاصی بینمان نبود .کم کم حوصله ی ان اقا سر رفت و از من خواست ارتباط را قطع کنیم .
من به التماس افتادم و......او بی رحمانه خواستار قطع رابطه بود .چند روز لحنش سرد بود و من با خودم فکر می کردم او با مت تند و سرد حرف می زند تا من خسته بشوم و از او دل بکنم .
یک روز خودش برایم تعریف کد که علاوه بر همسر عقد کرده اش دو تا همسر موقت هم دارد .من باز هم شوکه شدم چرا که فکرش هم نمی کردم چنین ادم هوسبازی باشد .می گفت باز هم اینکار را انجام می دهد .من به شدت گریه کردم و ازش خواستم اینکار را انجام ندهد اما او با بی رحمی گفت تعدی در قبال من ندارد .من گفت که تو در حق همسرت هم خیانت می کنی او گفت همسرش نمی فهمد و وفاداری به او برایش بی معنی است .
مدام به همسرانش فکر می کردم .هم حسودیم می شد و هم غصه ی هوسبازی او را می خوردم .به نظرم ماجرای ازدواج موقت ان اقا خط بطلانی است بر تمام تصورات خوبم نسبت به ان اقا ...... دیگر دلم نمی خواهد با او ازدواج کنم اما هنوز هم متاسفانه او را دوست دارم .
من همچنان ناامید و درمانده ام .خواهشا بگویید چه نظری در مورد من و ان اقا دارید .چرا که من به شدت سردرگم و افسرده ام.
پیش روانشناس بالینی هم رفته ام اما تاثیری در من ایجاد نشده است .
در ضمن من و این آقا هرگز یکدیگر را ندیده ایم .لطفا نظرتان را در مورد من و آن آقا بگویید و مرا در این مورد یاری دهید .
بی صبرانه منتظر همدردیهایتان هستم .
متشکرم:72:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام غزاله جان
به نظر من که خدا دوست داشته که اون آقا بهت گفته که علاوه بر زنش دو تا زن صیغه ای هم داره!!
بهت قول میدم چون از بیوفایی وکار غیر اخلا قی اون باخبر شدی با گذشت زمان فراموشش میکنی،مطمئن باش،چون از دید ما دخترا این آقا مناسب عشق ورزیدن نیست پس حالا که ندیدیش و از لحاظ احساسی کارشو نمی پسندی این وابستگی هم به مرور زمان کم میشود.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلامghazalehعزیز
ورودت رو به تالار خوش آمد میگم
در مورد مشکلت بدبختانه هستند خانم هایی که بدون هیچ دقتی زود دلبسته حرفهای خام دیگران میشوند ومتاسفانه افراد سود جویی هم هستند که از این احساس لطیف و پاک سو استفاده میکنند
به نظر من حقیر تنها راه چاره قطع کامل ارتباط چه تلفنی و چه اینترنتی
درست است اولش سخته ولی امکان پذیر هست
در ثانی در زمانی که شما فهمیدید ایشان همسر دارند نباید پیشنهاد ازدواج بدهید و اگر شما کمی عاقلانه فکر کنید خواهید فهمید اگر اشان با شما همازدواج کنند بلایی که سر بقیه اورده سر شما هم میاورد پس مانند خانم های که از روی دل تصمیم نمی گیرند عمل کنید
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
البته باید سعی کنی روی چیزهای دیگه متمرکز بشی مثل کارای مورد علاقه ات یا حتی میتونی به ازدواج فکر کنی .فکرتو روی چیزی که دوست داری متمرکز کن مطمئنا که کائنات پاسختو میدن.مثلا یه سری ویژگیها رو که در این آقا دیدی خیلی دوست داری نه؟ پس دنبال کسی بگرد تا این خصوصیات و تفکرات را داشته باشه.این طوری هم به چیزی که میخوای میرسی(البته اگر خدا بخواد) و هم به فکر این آقا نمیفتی عزیزم
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
خوب دوست عزیز میتونم بپرسم علشق چه چیز این مرد شدی هوس بازیش؟بی تعهدی به همسرش
واقعا دوسش داری چون خیلی برا دوس داشته شدن مناسبه
الان ارزو میکنی کاش اون همسرت بود/خیلی خوب بود چون کاملا بهت بی تعهد بود/تو زندگیت پر از زنای دیگه میشد که ازشونم تازه بی خبر بودی
اخه دوست من این مرد حتی ارزش فکر کردن هم نداره/چه برسه به دوست داشتن
اول از هز چیز باید فکرتو کاملا به چیز دیگری در زندگیت منعطف کنی
دیگه هیچ تماسی باهاش ناشته باش و کاملا مقاومت کن از اینکه بخوای باهاشتماس بگیری
این مهمترین ازمون در سنجش قدرت و صبر توست
امتحان الهی شاخ و دم نداره همینه دیگه
و در اخر هرگز نخایی الان دوباره بری و کسی رو جایگزینش کنی
چون الان در وضعی هستسی که امکان اشتباهت زیاده
بهتره روی خودت و اشتباهاتت و اهدافت تو زندگی فکر کنی
هر وقت احساس کردی که تنهایی و میخوای باهاش حرف بزنی فوری سر خودتو با چیز دیگهای مثه حرف زدن با مادرت و... گرم کن
موفق باشی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام
از آقای عارف و خانم کاترین و مریم عزیز بابت نظراتشون بی نهایت سپاسگزارم .
البته این رو بگم که اون اقا همیشه نسبت به من بی اعتنا بود و تنها قصدش از ارتباط با من کمک به من در زمینه ی سوالاتی که می پرسیدم بود و از وقتی فهمید من به او علاقه مند شدم سعی می کرده به من کمک کند تا او را فراموش کنم .مثلا از من می خواست سرم را گرم کنم و ...........
واقعا خیلی سخته باورش که اون چنین انسانی باشه .......:302:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
در واقع اون خودش هم وقتی متوجه ی علاقه ی من به خودش شد خیلی با من صحبت می کرد که از ازدواج با اون منصرف بشم .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام غزاله جان
عزیزم به نظر من غرور خیلی دختر رو قشنگ می کنه چرا غرورت رو برای یه آدمی که هنوز ندیدی زیر پا می زاری؟
متاسفانه ما دختر خانم ها همیشه گول احساسات پاک دستنخوردمون رو می خوریم . همیشه اول طرف مقابلت رو کامل بشناس ببین ارزش دوست داشتن رو داره یا نه؟
ببخش قصد نصیحت نداشتم
خوشبختانه می دونی که اشتباه کردی
به نظرمن آدم اطرافیان آشنایان یا حتی فامیلی رو که باهاش رابطه داری رو نمی تونی برای ازدواج درست بشناسی !! اون وقت چه طور به یه آدم غریبه توی اینترنت علاقه مند می شی ؟ و تا مرز درخواست ازدواج پیش می ری؟
منم شاید اگه پاش برسه فلسفه باف خوبی باشم حرفهای خوب بزنم خودم رو عقل کل و آدم خیلی منطقی و دوست داشتنی جا بزنم ولی درصورتی که در واقعیت اینطوری نباشه!
اون هم همین طور
حرف ها ی خوب زدن وخود رو خوب نشون دادن که کاری نداره . عمل کردن سخته که همه کس از پسش بر نمی یاد
به فکر زندگی و آیندت باش الان هم سن زیادی که نداری به درس هات بیشتر توجه کن
مطمئن باش به موقعش یک موقعیت خوب خودش به سراغت میاد و نیاز ی نیست تو از یک آقا تقاضا کنی که باهات ازدواج کنه
امیدوارم هر چه زودتر بتونی فراموشش کنی
فعلا
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام دوسته عزیز . امیدوارم الان در وضعیته خوبی به سر ببریو یه وقت از این ناراحت نباشی که چرا اون اقا اینجوری از اب دراومد . من اگه الان جای تو بودم دو تا کار انجام میدادم . خوب گوش کن :
1- خیلی خوشحال بودم .
نه . نخند . من دارم جدی میگم . میدونی چرا ؟ چون خدا خیییییلی دوسم داشته که نذاشته دلبستگیم به یه مرد بی تعهدو بی مسئولیت بیشتر بشه . نذاشته بیشتر از این عاشقو دلباختش بشم که چشامو رو همه چی ببندمو خدایی نکرده کارم به ازدواج بکشه . تصور کن که انقدر با هم صمیمی میشدید که با هم خوبو خوش بودید . میگفتید . میخندیدید . از عشق حرف میزدید از آینده از قراره ازدواجتون و ....... فرض کن اون موقه میفهمیدی اون آدم اینجوریه ...
تنها چیزی که از تو میموند یه جنازه بود با کلی خاطراته زجرآور .
اگه به این فکر کنی که خدا نذاشته که اسیره چنین مردی بشی مطمئنن خوشحال میشیو به گذشته فکر نمیکنی . پس خوشحال باش که خدا دوست داشته . آره . گذشته رو فراموش کنو فقط به آینده فکر کن
2- از گذشته درس میگرفتم
یاد میگرفتم که به کسی دل نبندم که نمیشناسمش . حتی با کسی که نمیشناسم ارتباطم برقرار نکنم . چه برسه به اینکه دل ببندم .
چه جور میشه از پشته صفحه ی مانیتور (چت) یا پشته تلفن آدمیو شناخت ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!
دوسته عزیز . تو وتمامیه ما باید یاد بگیریم قبل از اینکه دست به کاری بزنیم به عاقبت اون فکر کنیم
امیدوارم ذره ای تونسته باشم حالتو بفهمم و کمکت کنم
پس قراری که ما باهم گذاشتیم چی شد ؟؟؟
1- خوشحال باشی
2-خداتو شکر کنی به خاطره کمکی که کردت و نذاشته بیشتر از این تو چاه بیفتی
3-دیگه با کسی که نمیشناسیش و نمیتونی بشناسیش رابطه برقرار نکنی
4-به گذشتت فکر نکنی و فقط به آیندت و کارایی که قراره بکنی فکر کنی
5- ناراحت نباشی . ناراحت نباشی . ناراحت نباشی
6- بخندی . بخندی . بخندی
اگه خندیدی به این فکر کن که خدایی که بالای سرت هست انقدر بزرگ هست که یه سنگه صبور و یه همدمه خوب برات بفرسته ..............
التماس دعا
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام غزاله جون
بهتره كه اصلا راجع به اين موضوع فكر نكني چون با اين چيزايي كه شما گفتين فقط خودتون رو اذيت مي كنيد .حتي اگه ايشون هم مايل بودند شما نبايد بهشون اجازه بديد كه به شما نزديك شن .عزيزم لياقت شما بيشتر از اين افراد هست .كمتر به اين موضوع فكر كن مي دونم سخته اما اگه بخواي ميشه .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
از محسن عزيز ممنونم كه خيلي قشنگ جواب دادن .باهاشون خيلي خيلي موافقم .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
کم کم دارم باور می کنم هر چقدرمردان هوسباز تر و زبون باز تر باشند موقعیتهای مناسبتر و زندگی بهتری نصیبشون می شه!! دوستش دارید؟ یه اشغالم می شه دوست داشت؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
ایشون دقیقا فهمیده نیاز به چی دارید به یک هم صحبت ببینید چقدر ظریف به چیزهایی اشاره کرده که دل هر دختر ایرونی رو می بره. با یک شیاد سر وکار دارید خواهر عزیز من. با یک شیاد زبون باز. خانوم غزاله ازدواجهای اینترنتی و کلا دوستیهای از این قبیل خیلی مشکل سازه. بانوی عزیز شما بنا به سنتون بنا به احساسات پاکتون نیازمند یک رابطه عاطفی بودید. ورود به اینترنت و چت نشون دهنده این نیاز شماست. هر کسی می تونه این مقدار از نیاز رو بفهمه و بستگی به شرافتش داره که این کارو کنه یا نه. (سو استفاده رو منظورمه)
غزاله گرامی به این باور می رسید که شما خیلی شریف تر از این هستید که برای همیشه اسیر همچنین گرگهایی شوید. خداوندی که شما رو دوست داشت و این تجربه رو برای شما قرار داد تا نشون بده صداقت در گفتار انسانها مشخص نمی شه . رفتار اونها به مرور زمان صداقتشون رو می رسونه.
فقط شاد باش. چطوری؟ ببخشی ولی اگر می تونی کلاس رقص برو. بخند. موسیقی شاد گوش بده. گاهی اوقات تو آغوش مادر یا عزیز ترین کست گریه کن. به مرور شاد می شی خواهر عزیز من.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
باز هم از دوستان عزیزم که من رو قابل دونستند و با نظراتشون من رو دلگرم کردند تشکر می کنم .
اما آن اقا از ابتدا نسبت به من سرد و بی اعتنا بود و به نظر نمی رسید که می خواهد مرا به سمت خود جلب کند و همیشه این من بودم که برای او پیغام می فرستادم.اما حرفهای قشنگی می زد و .......
حتی او با من خیلی صحبت کرد و از سختی های ازدواج مجدد و... گفت تا من منصرف بشوم.
البته او خودش هم می داند که حرفهایش بر روی زنها و دختران تاثیرگذار است چون خودش گفت زنها با شنیدن حرفهایش از او خوششان می اید و یکی از دلایلی که راضی به ازدواج موقت می شوند همین است .
دیروز من با ان آقا تماس گرفتم چند بار و هر بار قطع می کرد. چند ساعت بعد که با او تماس گرفتم او گفت که کنار همسر موقتش بوده ....... وقتی این را شنیدم خیلی گریه کردم.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
درود
ضمن خوش آمد گویی برای شما دوست جدید الورود
دوست گرامی ، استفاده از مشاورین ( تحصیلی یا غیره .. ) و هم نوعان و هم جنسان برای بهره گیری و منفعت درسی ، اجتماعی ، روحی و ... بسیار گزینه خوبی است و انتخاب یک غیر هم جنس می تواند گزینه آخر باشد آیا شما گزینه های دیگر را انتخاب کردید ؟
در ضمن ، به وجود آمدن احساسات در میان شما امری است غیر قابل اجتناب ! هر رابطه با هر جنس مخالف ، ضرر های خاص خود را به دنبال دارد .
در مورد شما که اشتباهاتی انجام دادید ، مواردی بسیار می توان بیان کرد که ....
اما در مورد آن آقا ،
شخصی که به شما از داشتن همسر و داشتن چند خانمی دیگر برای صیغه و ... نام می برد همیشه نمی تواند دلیلی بر کثیف بودن داشته باشد ، مواردی هست که بتوان شخصی که ابراز علاقه می کند را از میان برداشت برای اینکه به زندگی روزمره خود رسیدگی کند .
اما این موضوع نیمی از داستان است و نیمی دیگر را می توان برداشتی به حساب آورد که سایر دوستان بیان کردند .
پسران که تبدیل به آقایان و دختران که تبدیل به خانم های این جامعه می شوند ، باید اهدافی بلند مدت داشته باشند .
پسران برای چگونه پدری نمونه باشیم ؟ ! و دختران برای چگونه مادر خوبی باشیم ؟ ! به سمت جلو حرکت کنند .
پدر خوب یا مادر خوب فقط صرف ، پول زیاد - غذای خوشمزه و یا ... نیست و یا نمی توان تمام فاکتورهای خوب را زمانی جمع آوری کرد که به خانه بخت رفته و یا یک شب به زایمان مانده است !
تمام گزینه ها باید از آغاز مرحله نوجوانی به جوانی تکمیل شود و علامت تایید بخورد .
شما که خود در راه تکمیل هستید ناگهان مسیر را گم کرده و به دنبال شوهری که از آسمان برای شما هدیه کریسمس آورده اند می گردید !
کمی آرام تر باشید و صبور .
خداوند بزرگ را هیچگاه فراموش نکنید . و از او در تمام کارهای خود کمک بگیرید .
دوست عزیز در آخر به شما پیشنهاد میکنم به مطالبی که در تالار موجود است که با موضوع مطرح شده توسط شما هم بی ربط نیست ، سری بزنید و در آنها کمی تفکر کنید .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
ببینید پس مقداری مشکل از این برمیاد که شما خیلی احساساتی هستید. خانوم عزیز سعی کنید اعتماد به نفس رو در خودتون تقویت کنید. شما لیاقت شخصی را با خصوصیات عالی دارید. و مسلما مجرد. چی فکر می کنید لحظه ای که احساس دوست داشتن اون رو دارید؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دوسته عزیز . غزاله خانوم . تو رو خدا به حرفای دوستان گوش کن . چطور میتونی به مردی فکر کنی که الان همزمان با چند نفر هست ؟؟!!!!!!!!
مگه نمیخوای مرده رویاهات . عشقت فقطو فقط ماله خودت باشه ؟
این مرد حتی اگرم آدمه خوبی باشه نمیتونه برای تو مرد زندگی باشه . خواهش میکنم اینو درک کن .
تو الان سر تا پا احساسی . اصلن از روی عقلت تصمیم نمیگیری .
دوست داری باهاش ازدواج موقت کنی ؟
دوست داری یه مدت باهات باشه و بعدش ولت کنه ؟
دوست داری بعد اینکه ازت سو استفاده هاشو کردو گذاشت رفت افسردگی بگیری ؟
دوست داری بعد از اینکه ولت کرد دیگه هیچ مردی نیاد طرفت ؟
اگه اینارو دوست داری انقدر بهش زنگ بزن تا آخر قبول کنه زن موقتش بشی !!!!!!!!!!!!!!
آخه دختر جون چرا میخوای خودتو بندازی توی چاه ؟ تو رو به خدا به کارات فکر کن
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
من به این فکر می کنم که به دلیل همین حرفهایی که آقای lord.hamed می گویند سردرگمم چون او صادقانه به من گفت که همسر موقت دارد و خودش هم عنوان کرد که این را برای این گفته که من از او بدم بیاید .البته مطمئنم که این را راست گفته است اما به هر حال اون انقدر ادم خوبی بوده که نمی خواهد از من سوءاستفاده کند .مگر اینطور نیست ؟
البته یکبار به من گفت که حاضری برای این محبوبت هرکاری بکنی ؟بعد گفت که خیلی هم که از چهره ی من خوشش بیاد گفت که من فقط میتونم یکبار با تو باشم و بعد همه چیز تموم میشه .خیلی هم دلش می خواست عکس منو ببینه ..از این حرفش خیلی تعجب کردم اما جدی نگرفتم .
در ضمن آقای sorena_arman من فقط می دانم که او را دوست دارم ولی از اینکه همسران موقت دارد و ...عذاب می کشم .البته وقتی که با هم صحبت می کنیم از رابطه با همسرانش حرف می زند و ابراز مسرت می کند .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
اقا محسن نمی دونم چی بگم حس می کنم اگر ارتباطم رو با اون قطع کنم همه چیزم رو از دست میدم.
آخه خیلی دوستش دارم حس می کنم نمیتونم هیچ وقت هیچ مردی رو تا این اندازه دوست داشته باشم .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
اخه این چه سرنوشت شومیه که من دارم چرا باید به مردی دل ببندم که چند تا همسر داره ؟
اصلا بهش نمیومد .من همش فکر می کردم اون مجرده .
من مرحمی جز داروهای افسردگی ندارم که همش بی تاثیرم هست.
در ضمن سه بار هم توی بیمارستان تحت درمان شوک الکتریکی قرار گرفتم اما باز هم بی تاثیر بوده .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
الان که با اون آقا ارتباط داری چی داری که اگه ارتباطتو قطع کنی از دستش بدی ؟
تو به کسی علاقه پیدا کردی که همسر داره . به این فکر کردی که نمیتونی باهاش بمونی ؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
نه من نمیتونم فکر کنم .
فقط به این فکر می کنم که اگه اون رو از دست بدم همه چیزم رو از دست دادم.
در ضمن ممنونم که به من کمک می کنید اما نمی دونم چکار کنم .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دختره خوب تو هیچ چیو از دست نمیدی
در ضمن سرنوشت شوم کدومه ؟؟؟؟
تو میتونی بهترین زندگیو داشته باشی .
تو باید بر این احساس مسخره غلبه کنی . نباید بذاری احساست جای عقلت برات تصمیم بگیره .
تو الانو میبینی که خیلی دوسش داری و پیشه خودت میگی پای همه چی وای میستی ولی به خدا بعده یه مدت که از این داغی (داغیه عشق) بیفتی از همه چی میبری . و اون موقه ست که میبینی یه مدت باهاش بودیو دیگه نیستی
به همین راحتی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
من همیشه نسبت به همه ی مردها حس بی اعتمادی داشتم .اما اون به نظرممثل همه ی مردها نبود .اعتماد عجیبی از ابتدا بهش داشتم هیچ وقت فکر نمی کردم چنین مردی باشه که دنبال هوسش بره .
من واقعا تحمل ندارم با مردی زندگی کنم که اون متعلق به من تنها نباشه چون الان هم شب و روز دارم از فکر این موضوع رنج می کشم.
اما مطمئنم بدتر از قبل نسبت به مردها بی اعتمادم این رو که بیشتر از چشمم بهش اعتماد داشتم این طور از اب در اومد .فکر کنم همه ی مردها اینطوریند .
بارها هم به من گفته که نسبت به من هیچ احساسی نداره و همسران صیغه ای اش از من خیلی براش بهترند .در ضمن میگه عشق هیچ ارزشی براش نداره و به خاطر من حاضر نیست دست از کارش بکشه .
نمی دونم باید دید منفی داشته باشم بهش یا دید مثبت ؟
اون چطور ادمیه ؟
ادم خوبه یا بد ؟
اگر اینطور که شما میگین خوبه چرا ارزش نداره که من تموم زندگیم رو به پاش بریزم ؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
هیچ کس اینجا نگفت که اون آدمه خوبیه . اتفاقن همه گفتن ادمه بدیه . ولی من میگم حتی اگه ادمه بدی هم نباشه نمیتونه مرده زندگیه تو باشه .
غزاله خانوم از این موضوع چه مدت میگذره ؟
چه کسایی از این موضوع اطلاع دارن ؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
اقا محسن واقعا ممنونم و همینطور شرمنده ام که شما تا این ساعت شب بیدارهستید و دارید جواب من رو میدین .
اما آقای lord.hamed گفتند ادم خوبیه .
بیش از هفت ماه از این موضوع میگذره
فقط دکترها خبر دارند البته پدر و مادرم هم بهم شک کردند دیروز داشتم تلفنی با اون آقا حرف می زد و در مورد زن صیغه اش حرف می زد و من گریه می کردم مامانم متوجه شد که چنین موضوعی هست البته فقط می دونند من با یه نفر در ارتباط تلفنی و اینترنتی هستم ولی جزئیاتش رو نمیدونند .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
هرچه گویم عشق راشرح وبیان چون به عشق آیم خجل باشم ازآن عقل درشرحش چوخردرگل بخفت شرح عشق وعاشقی هم عشق گفت .سلام غزاله عزیز .به نظرمن عشقی که درقلب توپیداشده بیشتر یک نیازروحی برای صحبت کردن باکسی است که تورابیشتردرک کند .بادقت در احوال خودت این موضوع بیشتربرایت روشن میشود.سعی کن دوستی پیداکنی که حرفهای تورابفهمد .درتنهاییهایت به یاد خاباش وسعی کن این عشق را کم کم به سمت عشق به ارزشها وهمچنین خالق تمامی ارزشها سوق بدی .برایت آرزوی موفقیت می کنم .عشق مولا کی کم ازلیلا بود گوی گشتن بهراواولابود
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
به نظر من کسی که عشق تورا نمی تونه درک بکنه .به درد زندگی کردن نمی خوره .گفتم زندگی کردن .نگفتم دوست داشتن . چون به نظر من عشق ودوست داشتن دلیل نمیخواهد ولی زندگی کردن با کس دیگه ای نیاز به دلیل دارد وبالاترین دلیل باهم بودن هم درک متقابل از همه چیز همدیگه است از جمله درک محبت ونیازهای روحی یکدیگر .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دختر خوب،دوستان همه موارد را برشمرده اند،اما یک چیزی . . .
چرا برای یک بار هم شده نمی آیید و خود را در شکل یک نفر سوم نمی گذارید و به خود و آن مرد و رابطه تان نمی نگرید؟چرا دقایق و ساعاتی خود را به کاری سرگرم نمی کنید؟چرا نمی خواهید به این ماجرایتان بخندید؟تمام شده است،همین.
من اصلاً نمی فهمم که چرا دست بر نمی دارید.چرا آرامش خود را در دیگری می بینید؟!!شما مگر خدا ندارید؟خرد ندارید؟حیف نیست.یعنی چه؟یک زمانی نیاز داشتی و حرفی زده و وابسته شده ای و حالا هم موضوع تمام شده است.مگر کاری،درسی و هنری ندارید؟
من تنها این را می دانم که این کارها برای دختری در سن شما زشت است.تمامش کنید و اگر پزشک روانکاو مجربی را بیابید بهتر است.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله عزیز، همانطور که سایر دوستان گفتن، شما بدون هیچ شناخت دقیق و درستی به کسی علاقمند شدید، خوب شاید در این قسمت به طور ناخودآگاه به سمت این احساس کشیده شدین، اما بعد از فهمیدن متأهل بودن ایشون چرا به رابطه ادامه دادین؟ شما میگین از اینکه ایشون همسر صیغه ای دارن ناراحتین، اما عزیزم فکر کن ببین همسر ایشون باید چه حسی داشته باشه؟
عزیزم به خاطر خودت و شخصیت نازنینت این رابطه رو قطع کن، میدونم سخته اما سعی کن یه چیزی رو جایگزینش کنی، نمیشه چیزی رو حذف کرد بدون اینکه احساس خلاء نکرد پس اول جایگزینش رو پیدا کن بعد شروع به ترک رابطه کن، سعی کن این دفعه درست تصمیم بگیری، (یه وقت از چاله توی چاه نیفتی!) جایگزینش میتونه یه دوست خوب، یه هنر، یه ورزش، یه کتاب، .. باشه.
تا بیشتر از این خودتو گم نکردی برای زندگیت تصمیم بگیر، نگو نمی تونم، خدا هیچکدوم از بنده هاش رو ناتوان نیافریده، فقط باید روی دلت پا بذاری، دردش رو تحمل کن، مطمئن هستم بعد از قطع این رابطه بهترین تجربه زندگیت در انتظارته ...
:72:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دوسته عزیز اگه سوالی داشتی ازم بپرس . منم تا اونجایی که تونستم نظرمو و یه سری از حقایقو بهت گفتم
امیدوارم به خاطره این عشقه زودگذر باعث نشی بعدن از یه سری کارات پشیمون بشی
میدونی چرا میگم عشقه زودگذر ؟؟؟ چون بعده یه مدت میبینی دیگه از اون حسو خال خبری نیست .
اگه باور نداری امتحان کن . بذار یه چند ماهی بگذره . اون وقته که به خودت میگی خدا رو شکر که هیچ وقت به هم نرسیدیم .
بازم میگم برای اینکه بفهمی عشقت زودگذره یا نه یه چند ماهی رابطتو قطع کن
من برات دعا میکنم که هر چی که به صلاحته برات پیش بیاد
موفق باشی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام دوست عزیز
همین که شخصیت اون برات برملا شد باید خدارو شاکر باشی. اگه خدای ناکرده با همچین کسی ازدواج میکردی بعدا بیشتر از نظر روحی و جسمی داغون میشدی. بهتره دیگه به این موضوع فکر نکنی. بدترین راه ازدواج همین آشنایی در اینترنته. و بعد از اون ازدواج دانشجویی. امیدوارم به هیچکدوم مبتلا نشی.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مرد شیشه ای
سلام دوست عزیز
همین که شخصیت اون برات برملا شد باید خدارو شاکر باشی. اگه خدای ناکرده با همچین کسی ازدواج میکردی بعدا بیشتر از نظر روحی و جسمی داغون میشدی. بهتره دیگه به این موضوع فکر نکنی. بدترین راه ازدواج همین آشنایی در اینترنته. و بعد از اون ازدواج دانشجویی. امیدوارم به هیچکدوم مبتلا نشی.
قصد انحراف تاپیک را ندارم . با عرض پوزش از صاحب تاپیک
مرد شیشه ای میشه توضیح بدی ؟ من فکر میکردم بهترین نوع ازدواجه ! اگر میشه یک تاپیک بزن و در این مورد توضیح بده .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام خانومی
عزیزم کلا انتخابت اشتباه بوده اصلا من کاری به هوس بازی ایشون ندارم همون موقع که به شما گفته من زن دارم باید خودت رابطه رو قطع می کردی نه اینکه
بیشترش کنی و به تلفن و صحبت بکشونیشو خودت بهش پیشنهاد ازدواج بدی
آخه مگه شما چند سالته یا چه مشکلی داری که دوست داری زن یه آدم متاهل بشید اونم با دوتا زن دیگه
آقای سورنا یه حرف جالب زدن مثه اینکه هر چی مردا کثیف تر باشن گرایش به سمتشون بهتر
اینهمه پسر خوب تو این جامعه هست برای چی باید بنیان یه خانواده ی دیگه ای رو خراب کنی گلم
خودتو جای خانومش بزار اصلا فک کن با این آقا ازدواج کردی چه تضمینی وجود داره که بعد شما سراغ یه نفر دیگه نره
اگه تضمینی وجود داره به من بگو ؟؟؟؟
رابطه تو قطع کن فک نکن دنیا به آخر می رسه نه هیچ اتفاقی نمی افته این حسی که شما به این آقا دارین عشق نیست یه نیازه که به صحبتاش پیدا کردی
این صحبت ها وقتی از زبان کسی در بیاد که واقعا عاشقانه شما رو دوست داره خیلی دلنشین تره خودتو جونیتو حروم نکن هنوز اول راهی
امیدوارم از حرفای من ناراحت نشده باشی
مراقب خودت باش
اون داره راحت زندگی شو می کنه تو چرا خودتو داری می کشی تو هم زندگیتو بکن
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام غزاله جان، میتونم حس کنم که برات خیلی سخت باشه تا این موضوع را برای خودت حل و فصل و مهم تر اینکه ختم کنی؛ اما باید واقع بین باشی آیا تو با توجه به اینکه بسیار جوان هستی حاضر بودی زن چهارم این مرد باشی اونم چی؟ صیغه ای!!!!اصلا" آیا خانواده ات رضایت میدادند؟ عزیز دلم ، وارد یک مقوله ای شدی ؛که شکر خدا زود به اصلیتش پی بردی، که تو را به یک بحران رسوند، مطمئن باش این بحران زودگذر است و تموم میشه، ففقط باید و موکدا" باید تماست را با اون مرد بوالهوس و خائن بطور کامل قطع کن و یک مدت با کتاب یا درس یا هر سرگرمی معقول دیگه خودت را سرگرم کن . امیدوارم شاد و موفق باشی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان
من كل تاپيكت را مو به مو خواندم.
به نظرم تو خودت همه چيز را خوب مي داني اما هنوز حاضر نيستي كه قبول كني كه از او جدا شوي
تا زماني كه خودت به اين نتيجه نرسي كه جدايي آخرين راه است و جدايي را انتخاب نكني هيچ كدام از صحبتهاي دوستان بر روي تو اثري نخواهد داشت. تو خودت نخواهي كسي نمي تواند به تو كمك كند
كسي خوب حرف بزند اما درياي ايراد باشد مي تواند براي تو شوهر مناسبي باشد. او خودش هم مي داند كه نمي تواند براي تو گزينه مناسبي باشد براي همين مراقب رفتارش با تو هست اما اگر بيشتر از اين اصرار كني و خداي ناكرده او هم راغب شود كه به سمت تو بيايد جز بي آبرويي و خراب كردن آينده ات نتيجه ديگري ندارد.
مگر نه اينكه 21 سال داري و هنوز اول راهي و دو ماه ديگر مي تواني مجددا عاشق شوي و اصلا يادت برود كه او كه بوده؟! پس چرا خودت را اينقدر آزار مي دهي و خانه آخر را او مي بيني؟!؟؟
به نظرت وقت آن نيست كه چشمانت را باز كني؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان
اگر تاپيك من راخوانده باشي مي بيني كه 12 سال مردي را دوست داشتم و دوش به دوش او زندگي كردم اما به جهت غلط بودن رابطه اين رابطه را خاتمه داده و الان ازدواج كرده ام. ممكن است گاهي ياد او كنم اما واقعيت اينست كه الان شوهرم و زندگيم را دوست دارم .
خودم را برايت مثالي قرار دادم تا ببيني كه اگر بخواهي مي تواني بر احساست غلبه كني و بهترين راه را انتخاب كني.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان
عزیزم چرا خودتو دست کم میگیری ؟ چون با پسری تاکنون ارتباط نداشتی اینقدر به او وابسته شدی با خودت کمی فکرمن ببین حاضری با این شرایط هم همسر این آقا بشی؟ یه کم سرگرمی واسه خودت درست کن عزیزم
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان سلام. من تمام تايپيكت رو خوندم و با نظر دانه جان موافقم. اصلاً اين آقا زن صيغه اي هم نداشت. يه همسر قانوني كه داره. خودتو بذار جاي اون زن بيچاره. آيا دوست داشتي شوهرت كه از جونت هم بيشتر دوست داشتي بره دنبال يه زن ديگه. چرا همچين پيشنهادي به اين آقا دادي؟؟؟ تو كه مي دونستي زن داره. حالا زن صيغه اي هم نه. بنيان يك خانواده رو داري خراب مي كني كه چي بشه. شايد اون آقا زن صيغه اي هم نداشته باشه ولي چون زن و خانواده اش رو دوست داره، نمي خواد آسيبي به زندگيش وارد بشه. ولي شما با اين اخلاق و روحياتتون داري آتيش به زندگيش مي زنيد. من خوب اين آقا رو تا اينجا گفتم ولي اگر اين آقا هماني باشد كه خودشون گفته آيا به نظرت ايشون صلاحيت زندگي كردن رو دارند. امروز با چهار تا سال بعد با 8 تا. وقتي مي گه دوست ندارم خوب نداره. چه تلاش بيهوده اي كه داري مي كني. شما 21 سال سن داريد، تو اجتماع بوديد و خيلي از اين ماجراها رو شنيديد و خونديد. الان موقعش نيست كه يه كمي به خودتون بيايد، به اين رابطه احساسي پوچتون يه كمي نگاه بكنيد و از خودتون و خداي خودتون شرمنده بشيد. ببخشيد كه تند رفتم. ديدم 4 صفحه دوستان براي شما نظر گذاشتند ولي همچنان شما داريد حرف روز اولتون رو مي زنيد. پس عملاً هيچ. خواهشاً يه كمي منطقي تر به موضوع نگاه كنيد. موفق باشيد.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان اين هم بدون كه اگر زندگي اون مرد مختل بشه و همسر اون مرد هم يه نفرين بكنه، حتماً دامانت رو يه روزي خواهد گرفت. عاقلانه تصميم بگير. اين يه عشق از روي هوس هست و نه بيشتر.