عاشق شدم ولی خجالتی هستم ؟؟!!

سلام :
من تازه تو سایت عضو شدم ...

من امیر هستم 18 سال و نیم سن دارم
من از یکی از دخترهای فامیل نسبتا نزدیکمون خوشم میاد 3 سال از من بزرگتره من عاشقش شدم ولی نمیدونم چجوری بهش بگم . چون تا حالا با هیچ دختری حتی تلفنی صحبت نکردم و خیلی هم خجالتی هستم ... میخوام کمکم کنید که بتونم بهش بگم

مرسی :228:

ترو خدا یه نفر جواب بده ...

امیر جان میشه بیشتر توضیح بدید ؟
شما که با اون رابطه ندارید چطور عاشق شده اید ؟
قصد دوستی دارید یا ازدواج ؟

سلام دوست من
رابطه نداریم ولی بعضی وقتها که با خانوادشون میان خونه داییم اینا میرم اونجا و میبینمش و خیلی دوسش دارم اصلا نمیتونم فراموشش کنم .
قصد ازدواج دارم . آیا سنم خوبه برای ازدواج باهاش ؟

درود بر تو ای جوان

به تالار خوش آمدید .

در مورد موضوع شما باید گفت :
- موضوعاتی مشابه در بابت موضوع شما بیان شده است و جواب ها و راه کارها بیان شده است .
اگر تمایل به خواندن آنها ندارید می توانید به موضوعات علمی و کارشناسی که در بالای تالار به طور ترتیبی حرکت می کنند کلیک کنید و بخوانید و در آنها تفکر کنید.

ویا
اگر بخواهیم خود وارد موضوع شما شویم لازم است به سوالاتی شبیه به این برای خود جوابی پیدا کنید تا در هنگام رفتن به خواستگاری جا نخورید ؟

خانه دارید ؟
ماشین دارید ؟
کار دارید ؟
تحصیلات چطور ؟
.....
برای همین چند سوال جواب دارید ؟

....................
شما هنوز در حال کوچ کردن از سن نوجوانی به جوانی هستید پس بهتر است : درس ورزش و عبادت را پیشه کنید .

یا حق

دوست عزیز شما فبلا هیچ تجربه ای در این مورد نداشتی
مطمئنی تا الان همه معیارات تکمیل شده؟
:303:

امیر جان سلام شما فقط 18 سال و نیم هستش البته این هم بگم که آدم ها با هم فرق میکنن ولی به نظر من این جور مسائل الان برای شما زوده منظورم به ازدواجه و دختری که 3 سال از شما بزرگتره زیاد سرانجام خوبی در ازدواج نداره و باید کمی بیشتر و دقیق تر روی این موضوع فکر کرد .
شاید سخت باشه ولی سعی کن که این موضوع را برای خودت هضم کنی که ایشون به درد شما نمیخوره و باید فراموشش کنی.
و از طرفی هم این موضوع در خانواده درجه 1 و نزدیک شماست و ممکن هست عواقب بدی را به همراه داشته باشه .
کمی عقلانی فکر کردن نتایج مثبت و خوبی را داره
موفق باشید
بای بای

امیر جان سلام شما فقط 18 سال و نیم هستش البته این هم بگم که آدم ها با هم فرق میکنن ولی به نظر من این جور مسائل الان برای شما زوده منظورم به ازدواجه و دختری که 3 سال از شما بزرگتره زیاد سرانجام خوبی در ازدواج نداره و باید کمی بیشتر و دقیق تر روی این موضوع فکر کرد .
شاید سخت باشه ولی سعی کن که این موضوع را برای خودت هضم کنی که ایشون به درد شما نمیخوره و باید فراموشش کنی.
و از طرفی هم این موضوع در خانواده درجه 1 و نزدیک شماست و ممکن هست عواقب بدی را به همراه داشته باشه .
کمی عقلانی فکر کردن نتایج مثبت و خوبی را داره
موفق باشید
بای بای

سلام آقا امیر عزیز :
همانطور که حامد عزیز هم گفتند بهتر است سری به تاپیکهای دیگر هم بزنید خیلی به شما کمک میکند .
مخصوصا تاپیکهای این بخش :

http://www.hamdardi.net/forumdisplay.php?fid=13

از جمله این :

http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=3528

خیلی افسرده شدم آخه چجوری میتونم کسی رو که عاشقشم فراموش کنم .. اصلا غیر ممکنه

سلام دوست عزیز
شما باید سعی خودت را کنی شاید گفتن این جمله خیلی راحت باشه و انجام این کار برای شما سخت ولی کاری غیر ممکن نیست .
شما به این فکر کن که صحبت یک عمر زندگیه و ازدواج در این سن برای شما خیلی زوده و فرد مورد نظر شما فکر نمیکنم با شرایط شما جور در بیاد .
کمی منطقی باش و از روی احساس فکر نکن و سعی کن که با عقلت تصمیم بگیری .
موفق باشید

راستش از این میترسم که اگه بهش بگم چیکار میکنه بعدش ؟ من که نمیخوام همین فردا عروسی کنم باهاش 2 سال دیگه مثلا ولی فعلا فقط دوست باشم باهاش .

طبق گفته های خودتون شما 19 سالتون و ایشون 21 سالشون باید باشه و برای یه دختری که تو این سن قرار داره ممکن هست خیلی مورد های مختلفی پیش بیاد و به نظر من گفتن شما به ایشون فکر نمیکنم به صلاحتون باشه چون شما بر فرض که با ایشون دوست بشید و مدتی از این دوستی بگذره و برای این خانم خواستگار مناسبی پیش بیاد و بخواد ازدواج کنه او زمان ضربه ای که به شما میخوره خیلی سنگین تره ولی اگر الان با این قضیه کنار بیایید و این موضوع را برای خودتون حل کنید خیلی بهتره و ضربش کمتره .
بازم میگم بیشتر فکر کن .

امیر جان شما داداش من سنتون کمه. کلا تفکراتت نسبت به ازدواج خیلی جا داره تغییر کنه.من فکر می کنم شما بهتره از سوی خونوادتون فعلا ارضا محبت بشید. اون دختر به همین راحتی تو رو رها می کنه. سرد وگرم روزگار رو نیاز نیست بچشی من و امثال من چشیدیم.

مرسی از targol عزیزم

دوستان نظر دیگه ای ندارن ؟

sorena_arman مرسی دوست گلم

بنظرتون فراموشش کنم ؟

بله یقینا
دوست عزیز من وقتی دارم این حرف رو می زنم با چشمهای اشکبار خودم اینو می گم. روزی که من رها شدم فقط گفته شد من یه دخترم و حق دارم بهترین رو انتخاب کنم! من هم چون پسر بودم مثل همیشه محکوم تو خودم ریختن شدم. کسی اصلا نفهمید چه مرگم شده!!من اون زمان شرایط تحصیلی خیلی خوبی هم داشتم(ارشد بودم) . برادر عزیز من به خودت و جوونیت رحم کن. اون دختر لحظه ای هم در مورد اینکه در حقت رحم کنه فکر نخواهد کرد!!! برات آرزوی بهترینها رو دارم

sorena_arman خیلی نوکرتم برادر : حرفات خیلی قشنگه واقعا ..
نمیدونم چی بگم راسش خیلی ها هم بهم همینو گفتن حتما مثه خیلیها تجربه داشتن ولی خودم چی ؟ مثه اینکه باید بیخیال شم / راهش چیه فراموشش کنم.؟ هر راهی که بشه بگید ...

فراموش کردن این قضیه خیلی راحته چون بین شما و اون خانم رابطه عاطفی پیش نیومده بوده و راه فراموش کردنش اینه که مدت کوتاهی را تمام وقتتون را سعی کنید طوری پر کنید که فکر شما را کمتر به سمت اون مو ضوع بکشونه .

خب شما یکم هم فکر ما رو کن آخه ... من گفتم تا حالا باهاش خصوصی حرف نزدم ولی دوره هم که نشستیم حرف بزنیم اونجوری هم که میگین نیست دختره خوبیه ولی راجه به این قضیه دوستی یا ازدواج تا حالا حرفی نزدم شما اگه ببینیش فک میکنی 19 سالشه اصلا بهش نمیاد 23 ساله باشه ... بعد واقعا دوست دارم بهش برسم .. کمکم کنید ..

ببین دوست عزیز شما باید کمی واقع بین باشی که متاسفانه نیستی و احساس را به عقل ترجیح میدی و باز هم حرف خودت را میزنی .ایشون الان 19 ساله به نظر میان 10 سال دیگه شما اینجوری فکر نمیکنی چون معمولا خانم ها زودتر شکسته میشن مخصوصا که اگر آقا از خانم کوچکتر باشه.
شما از ایشون مطمئنی که خودش کسی را دوست نداره ؟
ایشون چه نسبتی با شما داره؟

targol خیلی ممنون دوست من

راستش نمیدونم کسی رو دوست داره یا نه .. دختره دخترخاله مامانم میشه !