نحوه شروع ارتباط با دختر خارجی

سلام دوستان. امیدوارم حال همتون خوب باشه. خیلی ممنون میشم منو راهنمایی کنید.


مقدمه چینی نمیکنم و مستقیم میرم سر اصل مطلب. من سی سالمه و در حال حاضر مشغول گذراندن دوره فوق دکتری در یکی از کشورهای شمال اروپا هستم. من تا وقتی ایران بودم به دلیل برخی مسائل و همچنین محدودیت های اقتصادی هیچ وقت نتونستم برای ازدواج اقدام کنم و حتی وارد پروسه آشنایی با هیچ شخصی هم نشدم. یعنی به هیچ عنوان تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارم. از طرفی تمام احساسات و انرژی تمام این سال ها که تنهایی گذروندم در وجودم تلنبار شده و الان که کمی وضعیت اقتصادیم بهتر شده، احساس میکنم تحت چنین شرایطی میتونم به راحتی در معرض تصمیمات اشتباه قرار بگیرم. واقعیتش خیلی دوست دارم اینجا یک رابطه ی درست رو شروع کنم و اونو در مسیر ازدواج هدایت کنم. من زبان انگلیسیم خوبه و مشکلی در ارتباط ندارم. منتها وقتی میخوام حرف دلم به کسی بزنم زبونم قفل میشه و مهارت های ارتباطیم خیلی ضعیفه. اینجا هم گزینه های خیلی خوبی به چشمم میخوره ولی منتها نمیدونم چطوری باید یه رابطه رو شروع و در مسیر خودش هدایت کنم. چیزی که من اینجا دارم میبینم اینه که دختران از سنین نوجوانی واقعا دارای شخصیت های مستقل و قدرتمندی هستند و از همون سن پایین برای زندگیشون برنامه و اهداف بلند مدت دارند و به خاطر همین حلقه دوستان و اطرافیانشون در سنین جوانی به یک ساختاری رسیده که آدم جدید رو بخوان در اون وارد کنن یکم مشکله. البته این قضیه در مجامع اکادمیک و سطح بالا بیشتر به چشم میاد چون افراد در اینجا از توانایی های بالایی برخوردارند. دوستانی که تجریه ارتباط با خارجی ها رو دارند ممنون میشم به من راهنمایی بدند که چطوری باید چنین رابطه ای رو شروع کرد؟ چطور تشخیص بدیم یه نفر در رابطه هست یا نه بدون اینکه از خودش بپرسیم؟ یعنی اول مطمئن بشیم مجرده بعد قضیه رو مطرح کنم. دوستان من تاکید میکنم به هیچ عنوان قصدم از مطرح کردن این سوال پیدا کردن دوست دختر که فقط وقتم پر کنه و یا به نیازام جواب بده نیست. همنطور که در تمام این سال ها پام از دایره اخلاق بیرون نگذاشتم، اینجا حتی اگر برای چندین سال هم مجرد بمونم، باز هم به همین مسیرم ادامه خواهم داد. هدف من از مطرح کردن این سوال درخواست راهنمایی برای نحوه درست ایجاد یک رابطه برای شناخت (مانند نامزدی) هست ولی تنها فرقش با موارد مشابه در ایران اینه که طرف من خارجیه.

من همه پاسخ ها رو با دقت میخونم و سعیم اینه که به همشون کامل جواب بدم تا شما هم به شناخت بهتری هم از من برسید. بنابراین هر سوالی از من داشتید بپرسید بتونم حتما جواب میدم :-)

مدیران محترم سایت میشه لطف کنید منو راهنمایی کنید. چرا لوگو پاکت نامه کنار عنوان تاپیک من به رنگ خاکستریه؟ این یعنی که تاپیک من غیرفعاله؟ باید کار خاصی انجام بدم؟

سلام

امیدوارم اگر شخصی در این زمینه تجربه ای داشته باشه بیاد و کمکتون بکنه.

ولی اگر نتونستید کمکی بگیرید میتونید با دکتر هلاکویی تماس بگیرید. برای شما که خارج از کشور هستید راحت تره.

ایشون در این زمینه ها راهنماییهای خوبی میکنند.

همچنین میتونید مطالبی که مربوط به موضوع شماست و ایشون راهنمایی کردن را در نت جستجو کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آنه ماری

سلام

امیدوارم اگر شخصی در این زمینه تجربه ای داشته باشه بیاد و کمکتون بکنه.

ولی اگر نتونستید کمکی بگیرید میتونید با دکتر هلاکویی تماس بگیرید. برای شما که خارج از کشور هستید راحت تره.

ایشون در این زمینه ها راهنماییهای خوبی میکنند.

همچنین میتونید مطالبی که مربوط به موضوع شماست و ایشون راهنمایی کردن را در نت جستجو کنید.

---

سلام خانم آنه ماری، خیلی ممنون از پاسختون. من تقریبا هر روز به صحبت های دکتر هلاکویی گوش میدم و همچنین ویدوئوهای مشابه در این زمینه رو هم از ایشون دیدم. با توجه به شناختی که من از ایشون پیدا کردم، این سوالی نیست که بشه از دکتر پرسید و ایشون هم با من کتک کاری نکنن (به قول خودشون :-) البته) چون ایشون از اساس مخالف رابطه بین ایرانی و غیرایرانی هستند. حداقل در اکثر مشاوره هایی که من از ایشون شنیدم این نظر رو داشتن

نظر دکتر هلاکویی در این مورد کاملا درسته و با کمی دقت و بررسی آمارها و مسائل متوجه خواهید شد که ازدواج از دو فرهنگ مختلف موفقیت و کیفیت زندگی رو تحت تاثیر منفی میتونه بزاره. ( حتی دو نفر در یک شهر با فرهنگ متفاوت. چه برسه دو نفر با دو کشور و ملیت متفاوت )

البته موارد استثنا هم وجود داره ولی خیلی کم. اونم سبک بینش و شخصیت و فرهنگ دو نفره که به هم خیلی نزدیک باشه و هر دو در تعامل با هم منصف و عاقلانه و فداکارانه باشن

پیشنهاد میکنم در تصمیماتتون احساسی و عجولانه برخورد نکنید و کمی بسنجید
پایدار باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Quality

نظر دکتر هلاکویی در این مورد کاملا درسته و با کمی دقت و بررسی آمارها و مسائل متوجه خواهید شد که ازدواج از دو فرهنگ مختلف موفقیت و کیفیت زندگی رو تحت تاثیر منفی میتونه بزاره. ( حتی دو نفر در یک شهر با فرهنگ متفاوت. چه برسه دو نفر با دو کشور و ملیت متفاوت )

البته موارد استثنا هم وجود داره ولی خیلی کم. اونم سبک بینش و شخصیت و فرهنگ دو نفره که به هم خیلی نزدیک باشه و هر دو در تعامل با هم منصف و عاقلانه و فداکارانه باشن

پیشنهاد میکنم در تصمیماتتون احساسی و عجولانه برخورد نکنید و کمی بسنجید
پایدار باشید

---

سلام جناب Quality، خیلی ممنون از نظرتون. چه خوب شد در ابتدای تاپیک به این نکته اشاره کردید و در واقع منتظر چنین بازخوردی بودم. چون به این بهونه میخواستم بگم من راجع به این قضیه مطالعه و تحقیق کردم و پای تمام خوب و بدش هم ایستادم. بنابراین برای اینکه موضوع تاپیک در مسیر خودش باقی بمونه، از تمام دوستان عزیز خواهش داشتم متناسب با سوالم به من پاسخ بدن و به اساس موضوع که آیا اصلا این مسئله درسته یا نه کاری نداشته باشند. چون من میخوام راهنمایی کاربردی بگیرم، نمیتونم همه جوانب این موضع رو کامل باز کنم و اصل موضوعی که من دنبالشم ممکنه گم بشه این وسط. یعنی راه کارهای عملی برای ایجاد یک رابطه سالم با یک دختر خارجی و همچنین تقویت مهارت های ارتباطی خودم. بیشتر منظورم اون استارت قضیست چون اینجا از خیلی جهات با ایران فرق داره و نمیخوام همون اول کار سوتی بدم :-)

خدا هیچ تاپیکی رو بی کامنت نذاره. خیلی حس بدیه روزی ده بار بیای تاپیکت چک کنی ببینی خبری نیست. شبیه حس غروب جمعست، پکر و حیرون :311:

دوست عزیز سلام اینکه خواستین راهکار عملی جهت ارتباط سالم و درست با فرد خارجی بهتون بشه خوب شاید نتونید خیلی به خواستتون برسید چون حتما تجربیلتی لازم هست که راهکار عملی ارائه بشه.بهرحال من هم خواستم مورد مشابه ای رو که خودم از نزدیک باهاشون برخورد داشتم بگم که آقای ایرانی و خانوم خارجی بسیار منعطف و عاشق هم که از دوستان خیلی صمیمی ما بودن و خانوم هم شباهت خیلی زیادی به ایرانی ها داشت و کاملا فرهنگ ایرانی رو دوست داشت. ما که باهاشون رفت و آمد داشتیم لذت میبردیم ولی بچه دار شدن و بچه شون ۳ ساله شد ما چون دیگه برگشتیم ایران ارتباطی نداشتیم تا اینکه فهمیدیم جدا شدن و آقای ایرانی عنوان کردن بخاطر اختلاف تو تربیت بچه دچار مشکل شدن. خواستم بگم اگه مراحل ازدواج رو پیش رفتین این نکات رو هم حتما در نظربگیرید.
موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زن ایرانی

دوست عزیز سلام اینکه خواستین راهکار عملی جهت ارتباط سالم و درست با فرد خارجی بهتون بشه خوب شاید نتونید خیلی به خواستتون برسید چون حتما تجربیلتی لازم هست که راهکار عملی ارائه بشه.بهرحال من هم خواستم مورد مشابه ای رو که خودم از نزدیک باهاشون برخورد داشتم بگم که آقای ایرانی و خانوم خارجی بسیار منعطف و عاشق هم که از دوستان خیلی صمیمی ما بودن و خانوم هم شباهت خیلی زیادی به ایرانی ها داشت و کاملا فرهنگ ایرانی رو دوست داشت. ما که باهاشون رفت و آمد داشتیم لذت میبردیم ولی بچه دار شدن و بچه شون ۳ ساله شد ما چون دیگه برگشتیم ایران ارتباطی نداشتیم تا اینکه فهمیدیم جدا شدن و آقای ایرانی عنوان کردن بخاطر اختلاف تو تربیت بچه دچار مشکل شدن. خواستم بگم اگه مراحل ازدواج رو پیش رفتین این نکات رو هم حتما در نظربگیرید.
موفق باشید.

---

سلام خانم رن ایرانی. خیلی ممنون از نظرتون. اتفاقا این فاکتور بچه چیزی بود که خیلی فکر منو به خودش مشغول کرده بود. ممنون که یادآوری کردید. اما من به خودی خود معتقدم اگر این حمایت ها و آزادی هایی که اینجا میبینم، به دحتران و بانوان کشور خودمون هم داده میشد، شاید در شرایط مشابه تصمیمات مشابهی رو در هر دو کشور میتونستیم ببینیم. منظورم اینه که اگر اینجا راحتتر جدا میشن، شاید صرفا به این دلیل نباشه خیلی با ما در همه چیز فرق دارن.

سلام آقای محترم
من فکر نمیکنم اینجا به جوابیبی که میخواین برسین چون بچه ها چنین تجربه ای ندارند اکثرا
یا از مدیر مشاوره تخصصی بگیرین و شرایطتون باز کنین تا براتون توضیح بدن
و یا از افرادی که طرز فکر مشابهتون رو دارن و در خارج هستن کمک بگیرین و بیبین چطور ازدواج میکنن البته من جز یک مورد بقیه کسانی که ددیم همه با ایرانی ازواج کردن و اکثرا اصرار داشتن از ایران زن بگیرن ببرن چون اونجا خیلی انتخاب محدود و سخته اما خب شما طرز فکر متفاوتی دارین. یک نفر میشناسم که همونجا با زن خارجی ازدواج کرد که به گفته خودشون یک مهمونی دعوت شده بود که این خانمو اونحا میبینه و باب اشنایی باز میشه.

سلام
من یکی از اقوام با یک خانوم خارجی ازدواج کرد
این طور بود که خانوم توی کتابخونه کار میکرد
اقا هر چند وقت یکبار میرفتن انجا تا کم کم درباره کتابها با هم صحبت کردند باهم ازدواج کردند
طوری که خانوم مسلمان شد با حجاب کامل رفت حوزه درس خوند
خیلی جالب تمام خانوادش مسلمان شدند
دارای سه فرزند شدن خیلی هم خوشبختن

بستگی به خودتون و انتخابتون داره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خادم رضا

سلام
من یکی از اقوام با یک خانوم خارجی ازدواج کرد
این طور بود که خانوم توی کتابخونه کار میکرد
اقا هر چند وقت یکبار میرفتن انجا تا کم کم درباره کتابها با هم صحبت کردند باهم ازدواج کردند
طوری که خانوم مسلمان شد با حجاب کامل رفت حوزه درس خوند
خیلی جالب تمام خانوادش مسلمان شدند
دارای سه فرزند شدن خیلی هم خوشبختن

بستگی به خودتون و انتخابتون داره

---

سلام جناب خادم رضا. خیلی ممنون از اینکه تجربتون گفتید. ممکنه بفرمایید خانم کجایی بودند؟ برای فامیلتون هم آرزوی خوشبختی روز افزون دارم :-)

اگه بگم افغانی بود چی میگید :311:
شوخی کردم اهل بوسنی هرزگوین بود همونجا هم زندگی دارن میکنند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خادم رضا

اگه بگم افغانی بود چی میگید :311:
شوخی کردم اهل بوسنی هرزگوین بود همونجا هم زندگی دارن میکنند

---

بازم میگم امیدوارم همیشه خوشبخت و سلامت باشند :-)

بوسنی به دلیل اینکه جمعیت قابل توجهی مسلمان داره از این جهت خیلی خوبه و خیلی از مسائل نسبت به جاهای دیگه خود به خود حل شدست. خلاصه اینکه فامیلتون استراتژیست خوبی بوده :-)

سلام

شروع ارتباط با آدم ها همه جای دنیا یه قانون داره،

آهسته آهسته...

مثلا بعد از بحث علمی میگید خیلی هفته سختی بود، برنامه ت واسه اخر هفته چیه؟ و کلا سعی میکنی از تو این حرفها کم کم به علایق طرف مقابل شناخت پیدا کنی... اگر اون هم دوست داشته باشه حرف ها رو بیشتر ادامه میده ... مثلا میگه آخر هفته می خوام برم اسکی (شمال اروپایین دیگه) شما می پرسی با کی میری معمولا؟ اون میگه با دوستام !! میگی همه هفته ها میری ؟ اون میگه نه پارتنرم دوست نداره اخر هفته ها همیشه تنها باشه و اینجوری می فهمی که نباید ادامه بدی .... و با ادامه دادن سوال و جواب های این مدلی می تونید با روحیاتش و اینکه کسی تو زندگیش هست آشنا بشید. می تونی درخواست کنی مثلا یه بار شما باهاشون برید اسکی یا مثلا بگی موافقی بریم یه قهوه بخوریم و ...

مهمترین مساله شناخت شما از اون جامعه هست! نمی دونم چند وقته اونجا هستید ولی با دقت به آدمها و نحوه ارتباطاتشون میشه الگو گرفت و میشه فهمید چقدر با شما و ایده ال تون اون سبک زندگی همخوانی داره...

شما قطعا دوستانی همجنس هم دارید! میتونید ازشون بپرسید! یه بحث فرهنگی راه بندازین و در مورد تفاوت ها حرف بزنید و بحث رو بکشونید به اینجا که نحوه شروع رابطه و ... به چه صورته و چه آیتم هایی تو فرهنگ اونجا مهمه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صبا_2009

سلام

شروع ارتباط با آدم ها همه جای دنیا یه قانون داره،

آهسته آهسته...

مثلا بعد از بحث علمی میگید خیلی هفته سختی بود، برنامه ت واسه اخر هفته چیه؟ و کلا سعی میکنی از تو این حرفها کم کم به علایق طرف مقابل شناخت پیدا کنی... اگر اون هم دوست داشته باشه حرف ها رو بیشتر ادامه میده ... مثلا میگه آخر هفته می خوام برم اسکی (شمال اروپایین دیگه) شما می پرسی با کی میری معمولا؟ اون میگه با دوستام !! میگی همه هفته ها میری ؟ اون میگه نه پارتنرم دوست نداره اخر هفته ها همیشه تنها باشه و اینجوری می فهمی که نباید ادامه بدی .... و با ادامه دادن سوال و جواب های این مدلی می تونید با روحیاتش و اینکه کسی تو زندگیش هست آشنا بشید. می تونی درخواست کنی مثلا یه بار شما باهاشون برید اسکی یا مثلا بگی موافقی بریم یه قهوه بخوریم و ...

مهمترین مساله شناخت شما از اون جامعه هست! نمی دونم چند وقته اونجا هستید ولی با دقت به آدمها و نحوه ارتباطاتشون میشه الگو گرفت و میشه فهمید چقدر با شما و ایده ال تون اون سبک زندگی همخوانی داره...

شما قطعا دوستانی همجنس هم دارید! میتونید ازشون بپرسید! یه بحث فرهنگی راه بندازین و در مورد تفاوت ها حرف بزنید و بحث رو بکشونید به اینجا که نحوه شروع رابطه و ... به چه صورته و چه آیتم هایی تو فرهنگ اونجا مهمه.

---

سلام خانم صبا 2009، چقدر پاسختون مفید و کاربردی بود، حتما امتحانش میکنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پسر جوان

سلام جناب Quality، خیلی ممنون از نظرتون. چه خوب شد در ابتدای تاپیک به این نکته اشاره کردید و در واقع منتظر چنین بازخوردی بودم. چون به این بهونه میخواستم بگم من راجع به این قضیه مطالعه و تحقیق کردم و پای تمام خوب و بدش هم ایستادم. بنابراین برای اینکه موضوع تاپیک در مسیر خودش باقی بمونه، از تمام دوستان عزیز خواهش داشتم متناسب با سوالم به من پاسخ بدن و به اساس موضوع که آیا اصلا این مسئله درسته یا نه کاری نداشته باشند. چون من میخوام راهنمایی کاربردی بگیرم، نمیتونم همه جوانب این موضع رو کامل باز کنم و اصل موضوعی که من دنبالشم ممکنه گم بشه این وسط. یعنی راه کارهای عملی برای ایجاد یک رابطه سالم با یک دختر خارجی و همچنین تقویت مهارت های ارتباطی خودم. بیشتر منظورم اون استارت قضیست چون اینجا از خیلی جهات با ایران فرق داره و نمیخوام همون اول کار سوتی بدم :-)


خدا هیچ تاپیکی رو بی کامنت نذاره. خیلی حس بدیه روزی ده بار بیای تاپیکت چک کنی ببینی خبری نیست. شبیه حس غروب جمعست، پکر و حیرون

---

دوست خوبم متوجه منظورتون بودم از ابتدا . بنظرم کمی سوالتون ناقصه و اطلاعات بیشتری لازمه. مثلا سن. ملیت ایشون. نوع محیط و .... نکته ای که گفتم از این بابت مهمه که قبل از هر چیز شرط اول شما کمی دشوار خواهد بود و احتمال آسیب وجود داره. نمیشه ما در مورد چگونگی کاری جویا باشیم که میدونیم اساسا پایانش ممکنه اونطوری که دوست داریم نباشه .


آیا شما هدفتون ازدواج هست و یا اینکه فقط نزدیک بشین و ارتباطی داشته باشین فارغ از نتیجه و دنبال فقط شیوه برقراری ارتباط هستید؟ اگر مقصودتون این باشه باید بگم موضوعی که بیان کردم میتونه شروع رابطه و خود رابطه و نتیجه شمارو هر چی که باشه تحت شعاع قرار بده و این روح و روان انسانه که دخیل میشه. حالا یه همکاری ساده باشه یا زندگی یا رابطه کاری.


اما در مورد شیوه برقراری به نظرم یک قانون کلی وجود داره فارغ از ملیت و نوع شخصیت و فرهنگ. اونم اشتراکات و منافع و اهداف مشترک طرفینه که میتونه باعث شروع رابطه باشه. اما نکته مهمتر اینه که اگه به هر نحوی یکی از طرفین منافع و اشتراکاتش و هدفش تغییر کنه یا موقتی باشه یا یکی از طرفین فقط به منافع خودش فکر کنه یا فریبی در کار باشه رابطه دووم نمیاره و تموم میشه. حالا هر رابطه ای. اینجاست که همون سه چیزی که قبلا گفتم نقش بازی میکنه. پس بکل خود شروع کردن رابطه نمیتونه چیز سختی باشه. چون بهرحال ممکنه اشتراکاتی باشه و بشه ارتباطی شکل بگیره. اما چیزی که مهمه همون کیفیت و دوام رابطست که مستلزم مواردیه که بهتون گفتم. حتی شروعشم با همون شکل میگیره.

دوستان کسی بلده خانم شیدا رو صدا کنه بیان به تاپیک من سر بزنن، توصیه های ایشون همیشه خیلی خوبه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Quality

دوست خوبم متوجه منظورتون بودم از ابتدا . بنظرم کمی سوالتون ناقصه و اطلاعات بیشتری لازمه. مثلا سن. ملیت ایشون. نوع محیط و .... نکته ای که گفتم از این بابت مهمه که قبل از هر چیز شرط اول شما کمی دشوار خواهد بود و احتمال آسیب وجود داره. نمیشه ما در مورد چگونگی کاری جویا باشیم که میدونیم اساسا پایانش ممکنه اونطوری که دوست داریم نباشه .


آیا شما هدفتون ازدواج هست و یا اینکه فقط نزدیک بشین و ارتباطی داشته باشین فارغ از نتیجه و دنبال فقط شیوه برقراری ارتباط هستید؟ اگر مقصودتون این باشه باید بگم موضوعی که بیان کردم میتونه شروع رابطه و خود رابطه و نتیجه شمارو هر چی که باشه تحت شعاع قرار بده و این روح و روان انسانه که دخیل میشه. حالا یه همکاری ساده باشه یا زندگی یا رابطه کاری.


اما در مورد شیوه برقراری به نظرم یک قانون کلی وجود داره فارغ از ملیت و نوع شخصیت و فرهنگ. اونم اشتراکات و منافع و اهداف مشترک طرفینه که میتونه باعث شروع رابطه باشه. اما نکته مهمتر اینه که اگه به هر نحوی یکی از طرفین منافع و اشتراکاتش و هدفش تغییر کنه یا موقتی باشه یا یکی از طرفین فقط به منافع خودش فکر کنه یا فریبی در کار باشه رابطه دووم نمیاره و تموم میشه. حالا هر رابطه ای. اینجاست که همون سه چیزی که قبلا گفتم نقش بازی میکنه. پس بکل خود شروع کردن رابطه نمیتونه چیز سختی باشه. چون بهرحال ممکنه اشتراکاتی باشه و بشه ارتباطی شکل بگیره. اما چیزی که مهمه همون کیفیت و دوام رابطست که مستلزم مواردیه که بهتون گفتم. حتی شروعشم با همون شکل میگیره.

---

سلام جناب Quality، خیلی ممنون که نظرتون بیان کزدید. ببخشید دیر جواب میدم این چند روزه یکم سرم شلوغ بود. همونطور که در پست اولم توضیح دادم من هدفم ازدواجه و نه هیچ چیز دیگه. چون الان واقعا احساس میکنم برای این کار آمادم منتها در جایی هستم که به دلیل عدم شناخت کارمو مشکل کرده (و همچنین مهارت های ضعیف خودم). گرچه حتی اگر در ایران هم بودم کارم مشکل میبود. در تاپیک های قبلیم این موضوع توضیح دادم. خوب من با همکارانم مبحث مشترک زیاد دارم ولی اینا یا سرشون شلوغه و یا کلا از معاشرت کردن پرهیز میکنن. حتی با خودشونم همینطورن. من در پست اولم گفتم شمال اروپا هستم.

مدیران و کاربران با تجربه سایت، اگر نظری داشتید که احساس میکنید میتونه به من کمک کنه خیلی ممنون میشم منو راهنمایی کنید. اگر هم دوست داشتید خارج از موضوع تاپیک منو راهنمایی کنید و به اصل قضیه بپردازدید که اصلا آیا درسته یا غلط بازم ممنونتون میشم. مثل پاسخی که جناب Quality لطف کردند و فرمودند. شاید اگر تاپیک های قبلی منو بخونید، می تونید کمی با شخصیت من آشنا بشید. منتظر راهنمایی شما دوستان عزیز هستم.

سلام.
توصیه ای که من می خوام بهتون بکنم، مربوط به دخترای خارجی نیست. مربوط به اکثر دخترهاست...
از همون اول که برای ارتباط با یه دختر می رین جلو( به غیر از دخترای سنتی و مذهبی) نیازی نیست که بگید قصدتون ازدواجه... چرا؟ چون اولا به نظر آدم بی مبالاتی میاین که بدون شناخت از کسی ، مساله ای به مهمی ازدواج و نامزدی رو مطرح می کنید
دوما اون دختر در عرض دو سه روز میتونه دودوتا چهار تا کنه و با دلایل عقلانی شما رو کنار بذاره
(باز هم میگم این موضوع توی ایران و بین خانواده های با تم مذهبی و سنتی کاربردی نیست چون اگه قصدتون ازدواج نباشه اصلا اجازه ی ارتباط نخواهید داشت)
اولین چیزی که باید کار کنید مهارت های ارتباطی، آداب اجتماعی بودن و جنتلمن بودن و نحوه ی ابراز خودتون به یک دختره. آداب دانی و هوش eq کمک بی نظیری میکنه در جذب یک دختر...
به خودتون اعتماد داشته باشید اما اعتماد به نفستون جوری نباشه که طرف مقابل بازخورد منفی دریافت کنه.یعنی با تمام شخصیتی که برای خودتون قائل هستید در کمال احترام با خانوم رفتار کنید. از صحبتای عادی و روزمره شروع کنید و سعی کنید بفهمید آیا اون دختر،‌پالس ِ اشتیاق به ادامه ی صحبت و ارتباط نشون میده یا نه؟
مکالمه ی تلفنی قبل از قرار حضوری خیلی میتونه کمک کننده باشه چون دخترا اکثرا از راه گوش عاشق میشن
توی جلسات اولیه، به طور غیر مستقیم ابراز علاقه کنید. مثلا تعریف از لباسی که دختر پوشیده، گوشواره ها یا عطرش و موهاش، یا نحوه ی حرف زدن و خندیدنش
سعی کنید در عین خودتون بودن( زیاد ادا درنیارید چون خانوما خوب متوجه میشن) جملات زیبا به کار ببرید. یا نه یه جمله تون ساده باشه اما نگاهتون خاص!
کم کم از دفعات بعد ابراز علاقه ی عیان داشته باشید و ابراز تمایل برای یک ارتباط دائمی... هرچقد هم رمانتیک تر رفتار کنید شانستون بیشتره( اینا بیشتر در مورد دخترای احساساتیه. و به جز مواردی که دختر، عاقل و منطقی و دور از احساسات هست و این توانایی شما رو نشون میده که ازش شناخت به دست بیارید چون اون جور دخترا رو محکم بودن، قابل اعتماد و تکیه گاه بودن و از قضا همون دودوتا چهارتای خودشون تحت تاثیر قرار میده)
موفق باشید