سلام وقت همگی بخیر
دوستان من تعریف سایت همدردی رو زیاد شنیدم و خواستم مشکلم را برای شما بزرگواران بنویسم
شاید تجربه هاتون رو در اختیارم گذاشتید.
از پاسخگویی شما کمال تشکر را دارم.
بنده دختری هستم 26 ساله مدرک لیسانس و خانواده ای از لحاظ مالی و عقایدی معمولی
یک سالی هست که پسری به من ابراز علاقه میکنند البته با رعایت تمامی شئونات شرعی
و حفظ احترام
بعد از یکسال شناخت من ایشون رو به خانوادم معرفی کردم
ایشون مدرک دیپلم دارن اما وجه اجتماعی موجه و از نظر خانوادگی کاملا مثل هم هستیم و موارد دیگه
الان در مرحله اشنایی هستیم مادر ایشون با مادر من تماس گرفتند و باخود من هم همینطور
من دروغهایی رو از سمت ایشون متوجه شدم که درسته کوچکن اما جوری هستند که احساس میکنم
ایشون رودرو موافق ازدواج هستند و پشت من انگار زیاد رضایت ندارند...
یک اینکه پسر ایشون به من گفتن مادرم قراره با شما تماس بگیره و شرایط من رو دقیق بهت بگه که اگر موافق بودی بیایم برای خاستگاری...
خیلی بیشتر ازون که باید برای من صحبت کردو گفت که وضعیت مالی نرمالی دارند و نباید من توقعی از پسرش داشته باشم من خودم اینرو میدونستم و اهل تجملات نیستم ولی چند نوبت ایشون بامن تماس گرفتند و به من این احساس القا شد که می خوان من صرف نظر کنم از تصمیم
جوری که خود اقاپسر هم ناراحت شدن و به مادرشون گفتند خب یکبار کافیه چرا هی تماس میگیری
در صورتی که در مدت یکسال مادر ایشون اصرار داشتند که زودتر بیان برای خاستگاری...
مورد دوم اینکه ایشون با مادر من تماس گرفتند و گفتند اجازه بدین من تنها بیام برای صحبت مادرم هم گفتن باید با پدرش صحبت کنم و ایشونم گفتن که دوباره تماس میگیرن تا خبر بگیرن حتی این گفته هارو به پسرشون انتقال دادن.
اما الان که موعد تماسشون رسیده به پسرشون گفتن که قراره خودشون تماس بگیرن!!!!!!!!!!!!!!!!
قرار نبود من زنگ بزنم!
ایشون دائما به پسرشون میگن مهر من بدلشون نشسته منو دوست دارن و موافق ازدواج ما هستند
اما من با صحبتاشون متوجه ضدو نقیص هایی شدم که درسته کوچیکه اما ممکنه باعث دلخوری بشه
و ازدواج رو بهم بزنه....
چندبار دیگه ام این ضدونقیصهارو بیان کردن.
لطفا به من بگید در مواجه با این ضدو نقیص ها چکار کنم ؟؟ و اینکه خاستگار من پدر ندارن و تنها کسی که دارن مادرشونه
