قبلا رابطه نامشروع داشته

سلام من دخترم و 30 سالمه یک بار عقد کردم و جدا شدم یک ساله که یه خواستگار دارم اوایل یه سری مشکلات باهاش داشتم که بعدا کمی مرتفع شد مثل عدم علاقه به ایشون و اینکه روابط اجتماعی ایشون ضعیف بود حالا تقریبا بهشون جواب مثبت رو دادم و جواب یه سری تحقیقات محرمانه من هم بدستم رسید و متوجه شدم ایشون حدود سه سال پیش یکی دو بار توی خونه های تیمی دیده شدن و رابطه نامشروع رو تجربه کردن.و انگار اونجا خیلی دستپاچه و نگران هم دیده شدن مزاجشون دموی هست و یک بار که میخواستم مطمئن بشم از این حرفا غیر مستقیم سوالاتی پرسیدم که متوجه شدم حقیقت داره و داشت کم کم لو میداد که من سریع موضوع رو جمع کردم که اگه قرار شد ازدواج کنیم از اینکه من اطلاع دارم چیزی نفهمه.حالا نگرانم و نمیدونم اصلا این ازدواج درسته یا نه.از لحاظ خانوادگی شبیه همیم و بقیه خصوصیات این آقا رو تا 60 درصد قبول دارم.آیا این ازدواج درسته با توجه به اینکه من تا بحال هیچ تجربه ای از روابط نامشروع حتی در حد دست دادن هم نداشتم البته یه مدت خودارضایی داشتم اما نگرانم که ایشون بیمار باشن چون تو اون خونه ها زن هایی هستن که سالها کارشون همینه و اکثرا ایدز یا هپاتیت دارن.و ایشون بطور غیر مستقیم و خود کسی که برام تحقیق کردن گفتن زیادی مجرد موندنشون باعث شده به سمت اینکار برن و قطعا بعد از ازدواج این عمل رو تکرار نمیکنن (34سالشونه).... مرددم برای ادامه.ببخشید طولانی شد خواهش میکنم راهنماییم کنید

دوست عزیزم سلام

هرکسی ممکنه در زندگی گذشته اش خطایی داشته باشه.خداوند هم ادم رو بخاطر خطاهاش میبخشه ما که دیگه بندگان خداییم.شما با حال این اقا میخواهی ازدواج کنی نه با گذشته اش.نمیگم گذشته بی تاثیره ولی اگر ادمی باشه که دست از خطاهای قبلیش کشیده باشه و الان با شما نقاط مشترک داشته باشه ، به نظرم ایرادی نداره.اما یادت باشه خوب بشناسش و مطمئن شو که اون کار از روی نادونی بوده نه اینکه عادت بوده باشه....ضمن اینکه برای ازدواج ازمایش میگیرن .فکر میکنم جدیدا برای ازدواج ازمایش خون هم میگیرن.دوستانی که تازه عقد کردن بهتر میدونن.ولی جایی شنیدم که ازمایش خون هم جدیدا اضافه شده( به خصوص برای کسانی که بار دومشون هست ازدواج میکنن).حتما رو این قضیه پافشاری کن.(ازمایش)

ضمنا خیلی ها رو من دیدم که ظاهر موجهی دارن و همه کاری قبل از ازدواج کردن (اقایون) و وقتی میان جلو چون طوری رفتار کردن که کسی نفهمه ، حالا به عنوان یک پسر پاک هستن.میخوام بهت بگم نمیشه همینجوری ادمها رو شناخت.یعنی اگر کسی نمیگه من قبلا فلان کارو کردم دلیل بر پاک بودنش نیست....بخاطر همین کنکاش در گذشته افراد مثل بیل زدن خاک باغچه میمونه...مثلا شاید اگر شما به یه اقایی بگین خودارضایی داشتین شاید بره و پشت سرش رو نگاه نکنه ولی ایا این کار شما دلیل بر خدایی نکرده بد بودن شماست؟
بیشتر بشناسش و پیش مشاور برو باهاش حتما

سلام
چیزی که شما فهمیدین مساله ی خیلی مهممی هست که نمیشه ازش چشم پوشید دیگه شما تو تحقیق دنبال چی بودین؟
به نظر من اگر با این مساله مشکل ندارین اصلا نباید تحقیق میکردین.

هیچ وقت نمیشه گفت قطعا به سمت اون کارا نمیره

مجرد بودن توجیه مناسبی برای مشکلات اخلاقی نیست
اگر اعتقادات و پاک بودن برات مهمه خیلی باید تامل کنی.

از طرفی دونستن این موضوع در رابطه شما مشکل ایجاد خواهد کرد
و میشه یه نقطه ضعف بزرگ ایشون دست شما .

هرچند ممکنه ادم ها از گذشتشون پشیمون شده باشند ولی ادم ها مجموعه ای از کارهایی هستن که در گذشته کردند.

از طرفی نکته بعدی حضور تیمی ایشون در همچین خانه های فساد هست.
یعنی عیانا در این خانه ها حاضر میشده و رابطه اش به شکل خصوصی با یک نفر تحت عنوان دوست دختر نبوده.

بله ممکنه بیماری هم داشته باشند که باید تحت ازمایش قرار بگیرند.

اینها نظر من هست و کارشناس نیستم.
موفق باشی

به مریم
خودمم از اون موقع که فهمیدم همش با خودم میگم اون توبه کرده شاید خدا بخشیده باشه من چه کاره ام.از وقتی که اومده خواستگاریم که اینکارو نکرده...اما یه حس بی اعتمادی ضعیفی اذیتم میکنه نمیدونم چجوری مطمئن شم البته اون که برام تحقیق کرد گفت مطمئن باش سه سالیه که اصلا پی اینکار نرفته خودشم گفت یکی دوبار گناه بزرگی کردم که توبه کردم و دیگه سمتش نرفتم.آزمایش ایدز و هپاتیت هم یه جوری میبرمش که خیلی مهمه برام.پیش مشاور رفتیم تا وقتی این ماجرا نبود تقریبا تاییدش میکرد ولی مشاور خانوم بود وقتی گفتم این اتفاق هم افتاده خیلی بهم ریخت گفت اگه من بودم قبولش نمیکردم.اما اگه فقط مال گذشته باشه رد کردنش درست نیست...بنظرتون غیر از آزمایش چجوری مطمئن شم

به فرشته اردیبهشت
سلام دوست مهربونم.اعتقادات برای من خیلی مهم بوده و هست.من یه بار توی گوشی ایشون دیدم که تو سایتای غیر اخلاقی رفتن برای همین خیلی تعجب کردم اصلا بهشون نمیومد و از آشمامون خواستم تحقیق محرمانه کنن که متاسفانه جوابشون این بود.از یه طرف حرف شما رو کاملا قبول دارم وقتی رفته تو اون خونه ها پس خیلی محرمانه بودنش براش مهم نبوده با اینکه انگار خیلی ترسیده بوده... شنیدم دوستاش هم آدمای راحتی تو این زمینه هستن ... اما آشنای ما میگفت عوضش با احساسات دخترا بازی نکرده و خواسته فقط نیازص رفع بشه من اصصصصصصلا علاقه ای به توجیه کار ایشون ندارم اگه توجیه داشتم اینجا سوالم و مطرح نمیکردم...نمیدونم ممکنه یه بیماری داشته باشن که تو آرمایشا مشخص نشه؟غیر از ایدز و هپاتیت کدوم بیماری ها از راه خونی و ارتباط جنسی ممکنه منتقل شن؟!راستش من 30 سالمه و یه بار جدا شدم با اینکه همه میگن بهت نمیاد 30 سالته و شرایط خیلی خوبی دارم و زیبا هستم اما از نظر منطقی اخلاق و خصوصیات کلی ایشون و خانوادش و پذیرفتم و نمیدونم کدوم انتخاب من توی این شرایط بهترین انتخابه....از طرفی شنیدم خدا میگه اگه دیدی زن و مردی با هم رابطه دارن فرداش اونا رو به اون چشم نگا نکن شاید توبه کرده باشن اما آیا این حرف و به همسر آینده اون زن و مرد هم میگه؟...در ضمن ایشون زیاد تو آفتابن و پلاکت خونشون بالا بوده ولی اکثرا چشماشون و همیشه پوسشون قرمزه...آیا این ربطی به زیاد بودی غریزه جنسی داره....برام دعا کنید...

عزیزم الان حتی ایدز رو هم دارن درمان میکنن و بیماری خیلی حادی دیگه محسوب نمیشه ولی مهمتر از بیماری های مقاربتی که ممکنه ایشون داشته باشن و به شما منتقل کنن بحث اعتماد به همچین آدمیه که بدون عشق و صرفا برای رفع هوس وارد همچین خونه هایی میشده.

من کاملا برعکس آشنای شما فکر میکنم اگر ایشون صرفا با یک یا حتی چند نفر رابطه عاشقانه برقرار میکرد و از سر علاقه و طی یک رابطه طولانی با شخصی رابطه جنسی برقرار میکرد یا مثل خودتون با کسی نامزد و حتی ازدواج کرده بود قابل هضم تر بود حداقل میتونستین بگین که ایشون به عشق و پایبندی در رابطه معتقد هستن خیلی انسانی تر رفتار کردن (حداقل به نظر ما خانمها که عشق رو اولویت قرار میدیم) ولی الان که خبردار شدین که با زن های خاصی و صرفا برای رفع نیاز جنسی اینکارو میکردن آیا باز هم میشه همچین حرفی در موردشون زد؟ از کجا در زندگی با همچین آدمی میشه مطمئن شد که بعد از ازدواج و مثلا در دوره بارداری شما یا زمانی که کنار هم نباشین به همین بهانه نیاز جنسی با کسی رابطه برقرار نمیکنن؟ کسی که نتونه خودشو کنترل کنه و غرایزش رو بخواد به هر نحوی و با هرکسی تخلیه کنه غیرقابل اعتمادتر از کسیه که با دوستی با کسی وارد رابطه جنسی شده.
ازدواج اعتماد زیادی طلب میکنه و بدون اعتماد هیچ زندگی ای دوام و زیبایی خوبی نمیتونه داشته باشه.
نیاز جنسی هم واقعا بهانه خوبی برای زیرپا گذاشتن یه سری مسائل و اعتقادات نیست.
شما که دستت هم به نامحرم نزدی آیا میتونی واقعا با این مسئله مهم کنار بیای؟ حتی دخترهایی که اهل رابطه دوستی هم هستن در همچین مواردی تعلل میکنن. اگر عاشق و دلباخته این آقا شده بودین خب مسئله شاید کمی فرق میکرد ولی حالا که عاقلانه دارین تحقیق و بررسی میکنین بهتره محتاط تر عمل کنین. سری که درد نمیکنه رو چرا دستمال ببندیم؟
در ضمن ما انسان ها خدا نیستیم که بتونیم به حد اعلی بخشندگی و گذشت داشته باشیم شاید اگر این مسئله رو متوجه نمیشدین ازدواج با این آقا براتون آسیبی از این جهت بهمراه نمیداشت (تاکید میکنم شاید) ولی با آگاهی از این مسئله رابطه حساسی پیدا میکنید. ممکنه با کوچکترین چیزی به همسرتون و پاکیشون مشکوک بشین که اصلا هم با خبری که به دست آوردین غیرطبیعی و بعید نیست.

توبه ایشون با خدای خودش ربطی به اعتماد شما به این آقا نداره ایشون میتونه صدبار دیگه توبه شو بشکنه و دوباره توبه کنه و خدا هم ببخشه. مهم اینه که آیا این آقا برای شما قابل اعتماد هست یا خیر؟
عزیزم سی سالگی سن زیادی نیست سازمان بهداشت جهانی الان 25 تا 65 سالگی رو جز سنین جوانی حساب کرده. من نمیدونم این چه نگرانی ایه که دخترای گل ایرانی برای سن و ازدواجشون دارن.
شما که پاک و خوب موندی تا الان طبق وعده خدا لیاقت همسری پاک و خوب رو هم داری خودت رو به بهانه ی سنت که اصلا هم زیاد نشده تباه یک شخصی که از ابتدا زیر سوال رفته نکن.
معیارهای مهمت مثل اعتقادات مذهبی رو در آشنایی هات اولویت قرار بده تا در صورت مشاهده همچین چیزهایی بتونی راحت تر تصمیم بگیری.

سلام

ما از دل ایشون خبر نداریم، شناختی هم ازشون نداریم. پس صحیح نیست درباره الان و آینده شان قضاوت کنیم. این قضاوت رو شما و خانواده تان باید با تحقیقات بسیار مفصل بدست بیاورید.
* نگفتید ایشون اقدام به ازدواج موقت کردند یا رابطه غیر شرعی و آزاد؟
* هنوز با همون دوستان رفت و آمد دارند یا خیر؟ (نکاتی مانند این مورد و قبلی رو بررسی و لحاظ کنید)
* واکنش خانواده شما چه بوده؟
* نباید این وضوع رو ازشون مخفی کنید. باید درباره اش صحبت کنید و به یقین برسید

چند نکته:
* هپاتیت انواع بسیاری داره. بعضی از آن ها واکسن دارند و قابل پیشگیری و همچنین درمان هستند و برخی خیر یا بسیار سخت قابل کنترل هستند.
* ایدز خطرناکه و درمان هم نداره.
* فقط با آزمایشات کامل و با نظارت دکتر می تونید مطمئن بشید ارقبل بیماری دارند یا خیر. درضمن گمان کنم ایدز یک دوره پنهان ماندن (نهفتگی) داره که در طول آن دوره "حتی با آزمایش" قابل تشخیص نیست؟؟ این رو هم حتما از دکتر متخصص سوال کنید.

* حتی اگر به نتیجه رسیدید که گذشته شان رو فراموش کنید و ازدواج کنید "حتما و حتما" در عقدنامه هم سخت بگیرید و هم پیش بینی آینده نامعلوم رو بکنید. چه اینکه فردی که یکبار اقدام به این کارها کرده باشه (ولو شرعی و قانونی) زشتی و سختی آن براش حل شده و راحت می تونه مجددا اقدام کنه. مخصوصا در سختی های زندگی و مواقعی که درتنگنا قرار بگیره.

موفق باشید :72:

سلام.

من برای تجربه خودم می پرسم این آشنای شما چطور تونسته چنین آماری به شما ارائه بده؟ جزو گروه دوستان نزدیک شون هست؟

سلام

دوست عزیز بهتره حتما یک جلسه به مشاور مراجعه داشته باشید ..

و در ادامه من بهتون توصیه میکنم اگه در دل برای جواب نه دادن عذاب وجدان دارید و با خودتون کلنجار میرید چنین حس هائی رو نادیده بگیرید ..چون شاید فردا براتون رفتارهای ایشون شک برانگیز بشه و هی

فکرتون سمت افکار منفی سوق پیدا کنه و هی راجبه ایشون سو تفاهم پیش بیاد..

هیچ تضمینی وجود نداره که رفتار ایشون بعد ازدواج تغییر بکنه یا نه..

به حرفهای معرف ایشون هم زیاد اهمیت ندین و خودتون حتما با تحقیق جامع و ازمایش به نتیجه برسین..

سلام.من فکرمیکنم این بی اعتمادی الان شما که ضعیف هست بعد ازدواج خیلی قوی بشه چون الان احساس مالکیت چندانی نسبت به اون آقا نمیکنین ولی بعد ازدواج خیلی اوضاع فرق میکنه مگه اینکه ازتیپ کسایی باشین که هیچی براتون مهم نباشه.وگرنه باهر دیرآمدنشون مرتب خودخوری میکنین نکنه الان جایی باشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gmw

اما یه حس بی اعتمادی ضعیفی اذیتم میکنه نمیدونم

---

با سلام
موارد متعددی در مورد مسئله شما می شود مطرح کرد.
اما آنچه که از نظر روانشناختی بسیار بسیار مهم هست، این قسمت از جمله شماست.
اعتماد و اطمینان شاید از محوری ترین پایه های تشکیل و حفظ زندگی هست.

وقتی یک زندگی با یک پایه لغزنده شروع می شود. به مرور زمان رشد پیدا می کند.
این ضرب المثل را شنیده اید.

خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج

یعنی این دغدغه (که از نظر من کاملا هم دغدغه منطقی و به جایی هست)، به مرور عمق پیدا می کند و رشد می کند.
به هر حال ضعفهای آدمی هم به خاطر عادتها قوی در انسان شکل می گیرد و احتمال عود آن هم زیاد هست.

لذا روی این مسئله باید متمرکز باشید و این بی اعتمادی خود را به سادگی و توجیه و دلگرمی های دیگران از آن نگذرید.

البته طبق مقاله ای که لینکش را در ذیل دادم ، گاهی دختری خود تجارب اینگونه دارد و خیلی برایش دغدعه نیست که همسر آینده اش هم لغزش هایی داشته باشد.
اما شما که برایتان مهم هست و تحقیق هم کرده اید و به نتیجه هم رسیده اید درست نیست که نسبت به دانسته هایتان بی تفاوت باشید و بعدا به خاطر اینکه تحقیق و مشورت را اساس کار خود قرار نداده اید و با توجیه کردنهای مختلف از آن گذشته اید، خود را سرزنش کنید.
http://www.hamdardi.net/thread-2430.html


یکی از کاربران نکته جالبی در مورد توبه گفت.
اینکه خدا یکی را می بخشد در ظرفیت خدایی اوست. اگر شما ظرفیت کامل داشته باشید. هر چیزی را هضم می کنید.
خدا ممکن است به خاطر خداییش از هر تعداد گناه و از هر تعداد انسان بگذرد. اما گاهی ما 10 بار همسایه ای جلوی درب پارکینگ ما پارک کند و به انتقاد ما توجه نکند ممکن است او را نبخشیم.

منم همین فکر و میکردم که صرفا جهت هوس بوده نه عشق.... اما اگه عشق وارد زندگیش بشه ممکنه سمت هوس نره؟....این آدم اصلا آدمی نبوده که بتونه دوست دختر داشته باشه ... چون اعتماد به نفس شو نداره یا شاید اصلا همچین کاری رو قبول نداره .... دوستاش از سادگیش زیاد سو استفاده میکردن.به شدت آدم ساده ایه و یادمه تو یه مواردی میگفت نمیتونستم بهشون نه بگم مثلا برای قرض دادن پول یا دادن کلید خونه ایشون به دوستاشون...... الان نمیدونم دوستاش همونا هستن یا نه.. شاید بتونم بفهمم. از طرفی اینم قبول دارم که آمای آب زیر کاه میتوون خانوماشون و گول بزنن اما آیا ایشون هم با همه سادگیش و علاقش به من میتونه تو زندگی من و گول بزنه و بره سمت این کار؟...
اگه من ازش مطمئن باشم که دیگه سمت این کار نره با گذشتش مشکلی ندارم اما همین مهمه....
دوست عزیزی که چند تا سوال پرسیدین....
نمیدونم محرم میشدن یا نه ولی شنیدم تو این خونه ها محرمیت شکل نمیگیره.................................... .............متاسفانه
در مورد دوستانش سعی میکنم تحقیق کنم مشکل اینجاست که من بشدت تنهام تو این زمینه
چجوری با خودش در میون بذارم؟
اگه به ازدواج ختم بشه و ایشون بدونه من میدونم و دارم باهاش ازدواج میکنم قبحش نمیریزه؟؟؟ نگرانم در اون صورت دیگه ترسی هم نداشته باشه....چی بهش بگم؟اصلا بگم یا نه
خانوادم خبر ندارن.با خودک فک کردم اگه ازدواج کنیم بعدا چجوری با این چشم به همسرم نگاه کنن......
فقط خواهر کوچیکم خبر داره و نمیتونه راهنماییم کنه
و در آخر
چه شرطی موقع عقد میتونه اعتمادم و بیشتر کنه میشه راهنمایی کنید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gmw

سعی میکنم تحقیق کنم مشکل اینجاست که من بشدت تنهام تو این زمینه

---

سلام

دوست عزیز یعنی چی تنهام؟

مگه پدر و مادرتون در قید حیات نیستند؟

برادری دایی و عموئی ندارین؟

این مرحله ای که الان شما توش هستین حساس ترین مرحله هستش .. با ندانم کاری و کم کاری یه عمر خودتونو بدبخت نکنین..

حس من میگه شما دچار عذاب وجدان و دلسوزی شدید و دوس دارید یه جوری کمکش کنید اما زندگی شوخی بردار نیست..نه اینکه برداشت کنید که من میخوام بگم ایشون اله و بله..

بلکه میخوام هشدار بدم که خیلی خیلی مراقب باشید و حتی اگه جواب مثبت بهشون دادید بعد کلی تحقیق و مشاوره رفتن این کار انجام بشه نه به امید اصلاح ایشون بعد تاهل

چرا در قید حیاتن
ولی از این موضوع خبر ندارن و تو زمینه های دیگه تحقیقاتشون رو کردن
همین هفته قرار گذاشتن که نشون بیارن
باید برم با یکیشون صحبت کنم....
یه سوال دیگه...
پسر مجرد 34 ساله که هیییییچ رابطه جنسی رو تجربه نکرده باشه داریم؟بر اساس جامعه امروز نه ده سال پیش؟

این رو در نظر بگیرید که یک آدم ساده در هر شرایطی می تونه گول بخوره . نه اینکه شما را بخواد گول بزنه.

حتی بعد از تاهل ، می تونه با هر بادی به هر جهتی برود.

آیا چنین شخصیتی برای شما قابل اعتماد است؟

به مدیریت محترم همدردی:

پیشنهادتون اینه که جواب منفی بدم؟
اگه نه چه راهکاری برای اطمینان از تصمیمم دارید که بهم بگید.....
خیلی تحت فشارم خیلی....

سلام دوست عزیز،

من در مورد موضوع تاپیکت نظری ندارم. اما بصورت کلی بهت می گم:

انسان ها رو بر اساس رفتارهایی که جزء اخلاق و سبک زندگیشون نیست، قضاوت نکن و خودت رو ازشون محروم نکن.

سلام

کاری که شما باید بکنید اینه که همه چیز رو با خانواده تون مطرح کنید و از اون ها کمک بخواهید که از نزدیک و رودررو با ایشون می تونند طرف یشند و نه ما و نه هیچ کسی دیگه.

* اینکه از محرمیت در روابط شون پرسیدم برای این بود که ببینم حداقل قیدوبندهای دینی رو رعایت می کنند یا خیر. یه موقعی یه نفر خیلی تحت فشار غریزه قرار می گیره ولی چون تعلقات مذهبی داره از راه شرعی وارد میشه. "شاید" بشه به این دسته افراد امید داشت بعد از ازدواج که تحت فشار نیستند دیگه سر به راه بشند. ولی کسی که رعایت قیود رو نکنه خیلی کمتر میشه بهش امیدوار بود.
* مجددا اینکه کسی که دنبال ازدواج موقت میره و مسئولیت قبول می کنه (ولو کوتاه مدت" خیلی فرق داره با کسی که صرفا دنبال خوش گذرانی هستش.
* کسی که از راه ازدواج موقت وارد میشه به دلیل محدودیت های این نوع رابطه نسبت به رابطه آزاد احتمال درگیر شدن با بیماری ها براش کمتر خواهد بود. به عبارت دیگه فردی که طرف مقابلش بدون هیچ محدودیت زمانی و جسمی با افراد متعدد ارتباط برقرار می کنه، احتمال اینکه هر دو طرف دارای بیماری باشند خیلی بیشتر میشه.
* میگید از روی ساده گی و ناتوانی در جواب "نه" دادن بوده. این ها بهانه است. اگر واقعا اینقدر ناتوان باشند که نمی تونند زن و بچه رو اداره کنند. از کجا معلوم که در آینده هم همین بهانه ای نباشه برای انجام مجدد همان اقدامات و یا کارهای دیگه.
* اینکه با صحبت شما قبحش ازبین بره درصورتی است که خودتون مانند آدم های بی کس و کار تنها جلو بروید و بعد هم بپذیرید. خب معلومه هم زشتی کار بین تون ازبین رفته و هم جرات پیدا می کنه درآینده بازهم تکرار کنه. ولی وقتی خانواده تان با موضوع برخورد کنه خیلی فرق می کنه:
* اولا بزرگ ترهای شما تحت تاثیر احساسات نیستند.
* بهتر و عاقلانه تر موضوع رو بررسی می کنند
* اگر صلاح به ازدواج باشه پیش بینی های لازم رو انجام میدند
* اون آقا هم می فهمه طرفش چندتا آدم عاقل و جدی هستند نه یه دختر احساساتی که بعدا هم زنش میشه و دست و پا بسته.
* درمقابل اگر موضوع رو پنهان کنید درآینده اگر مشکلی پیش بیاد برای خانواده تان هم مشکل خواهد بود ازتون حمایت کنند. میشید مصداق "خودم کردم که لعنت برخودم باد" یا "خود کرده را تدبیر نیست".

* شروط ضمن عقد رو گفتم سخت تر بگیرید یعنی علاوه بر شروطی که بطور معمول می گذارید مثلا مبلغ مهریه رو بالاتر ببرید ... کلا کاری کنید که بدونه اگر مجددا خلاف کنه عواقبش فراتر از توان تحملش خواهد بود.
* پسر مجرد 34 ساله "پسر" خلاف نکرده هم پیدا میشه. ولی خب کمه و باید تحقیق کنید. "کیمیا" است :311:ما دیدیم که شده :54:

"انسان ها رو بر اساس رفتارهایی که جزء اخلاق و سبک زندگیشون نیست، قضاوت نکن و خودت رو ازشون محروم نکن."
این مطلب هم زیبا و صحیح است. مشروط به اینکه بتونید تشخیص بدید رفتارهای گذشته یک فرد مقطعی و تحت شرایطی خاص بوده؟ و اینکه اگر مجددا در همان شرایط قرار بگیره همان رفتارها رو بروز میده یا بهتر ازقبل واکنش نشون میده؟
این 2 سوال و سوال های مشابه رو مطمئن باشید شما نمی تونید پاسخ بدید. (اگر می تونستید که اینجا نبودید). ما هم از اینجا نمی تونیم جواب بدیم. فقط بزرگترهاتون می تونند کمک تون کنند آنهم نسبی و نه قطعی.

موفق باشید :72:

به نظر من ما حق نداریم آبروی کسی رو ببریم چون تردید داریم که می خوایم باهاش ازدواج کنیم یا نه!

نظر من اینه که با چند تا مشاور خانم و آقا و کسانی که از نظر اعتقادی و سبک زندگی با شما همخوانی دارند مشورت کنید.

مساله ساده لوحی و قدرت جواب رد دادن به دوستانشون الان مهمتر از مساله روابط قبلی شون هست. به فرض که بعد از ازدواج ایشون نیازهای جنسی شون برطرف شد؛ و تکرار این اتفاق هم نداشتن ولی آیا قراره با کل جامعه بجز شما و خانوادتون قطع رابطه کنند؟؟
دور و بر همه ما از صبح که از خونه میریم بیرون انواع پیشنهادات وسوسه کننده و جذاب مالی؛ غیراخلاقی؛ غیرانسانی هست؛ چنین شخصی توانایی مدیریت چنین پیشنهاداتی رو داره؟

والا به قول صبا موضوعی که الان مهمه اینکه که چرا مهارت *نه* گفتن نداره.

به نظرم اکثر پسرای الان رابطه ج ن س ی رو تجربه کردن مخصوصا پسری که ۳۰ رو هم رد کنه حالا باز آقایون نیان بگن که نه ما اینطور نبودیم.....ولی این که تو خونه های تیمی رفتن این خیلی بده.این نشونه خوبی نیست.
بعدشم عزیزم شما هم خیلی دیگه تو حریم شخصیش وارد شدی.یه جا گفتی که حتی فهمیدی که تو سایتهای غیر اخلاقی رفته خب این یعنی اینکه احتمالا گوشی طرف رو شاید هک کردی من خودم به شخصه خیلی ناراحت میشم اگه بفهمم خواستگارم به بهانه تحقیق حتی آمار گشت و گذار مجازی من رو هم درآورده.

کلا بیشتر زوم کن روی اینکه آقا شخصیتش چطوره؟ حالا شاید بنده خدا چند سال پیش یه خبطی کرده و واقعا پشیمون شده باشه.

آقای یه دوست گفتن این جریانو با خانواده تون مطرح کنین ولی به نظر من نه اصلا این کار رو نکنین چون اولا ممکنه این ازدواج سر بگیره و بعدها همسرتون یه دلخوری عمیقی از شما به دلش میمونه. ثانیا حتی اگه این ازدواج هم سر نگیره بازم نباید بگین.بنده خدا آبرو داره حالا یه کاری در گذشته اش کرده این دلیل نمیشه که خطاشو به روش بیاریم.

این که به خانوادت نگفتی رو موافقم چون بعدا اگر ازدواج کنید همیشه خانوادت میدونن و با کوچکترین اتفاقی هی این موضوع رو پیش میکشن و پسر هم همیشه معذب و توسرخورده میشه. به خاطر اشتباهی که در گذشته کرده که نباید همه خبردار بشن. خیلی از ماها اشتباهاتی میکنیم که خیلی هم بزرگ هستن؛ ولی بعد از پشیمونی و توبه کردن نمیخوایم کسی بفهمه.
اما اگه هنوز تو سایتای مستهجن میره ممکنه نشونه ی بدی باشه ... اگه توبه کرده دیگه اینا چیه ...
اصلا شاید فقط دو بار از بارهایی که تو اون خونه ها رفته رو دیدن ...
خودت که باهاش در ارتباطی بهتر میتونی ازش شناخت پیدا کنی. ببینی عقیده ش چطوره در این موارد. اونم نه با حرف یه جورایی با عمل

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gmw

به مدیریت محترم همدردی:

پیشنهادتون اینه که جواب منفی بدم؟
اگه نه چه راهکاری برای اطمینان از تصمیمم دارید که بهم بگید.....
خیلی تحت فشارم خیلی....

---

با سلام
اگر شما فردی بودید که نسبت به این مسائل حساس نبودید.
حتما اینجا نبودید
حتما بی اعتمادی در شما ایجاد نمی شد.
حتما تحت فشار نبودید.

همه این موارد نشان می دهد که شما ظرفیت برای ازدواج با این فرد را ندارید.
الان که فقط حرفش هست. و در مورد گذشته است این همه روی شما فشار دارد (که البته قابل فهم هست و طبیعی هست و باید هم به آن اهمیت داده شود.)، حالا فرض کنید احتمال تاثیر سابقه این فرد در زندگی با شما هم کم و بیش باشد. شما با یک احتمال استرس باید زندگی کنید که بر می گردد به نوع شخصیت شما.
لذا تصمیم برای جواب گویی صرفا برای شما صلاحیتش هست.
اما خوب است بدانید که جواب مثبت یا منفی احتمالی شما ، با استرس شما چه می کند.
بله گفتن پایان استرس شماست.
یا نه گفتن.
یا اینکه کدام پاسخ فشار بیشتری برای شما خواهد داشت؟
لطفا تصمیم را خودتون و با دقت بگیرید.

با سلام

اشاره داشتید به ضعف اعتماد به نفس ایشان و عدم جرأت ورزی ( نداشتن مهارت " نه " گفتن ) و در واربط نامطلوب و پر ریسک قرار گرفتن ایشان را ناشی از اینها می دانید ..... آیا همینها برای شما اهمیتی ندارد ؟

یعنی آیا می دانید تبعات و رفتار و تصمیمات یک مردی که درارای ضعف اعتماد به نفس و ضعف در مهارتهایی چون "نه " گفتن هست چیست و بی اهمیت به آن هستید ؟

روابط نامطلوب و پر ریسک ایشان که روابط خارج از اصول اخلاقی و دینی جامعه ماست خود عارضه است یعنی نشانه طرز تفکر و سبک زندگی فرد است که باید مورد توجه شما قرار گیرد ....

با توجه به آنچه از شما متوجه شدم و نگرانی ها و تردیدهای بجای شما باید بگویم بنده سرنخ های شکست در زندگی را اگر با ایشان ازدواج کنید می بینم .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط میشل

سلام دوست عزیز،

من در مورد موضوع تاپیکت نظری ندارم. اما بصورت کلی بهت می گم:

انسان ها رو بر اساس رفتارهایی که جزء اخلاق و سبک زندگیشون نیست، قضاوت نکن و خودت رو ازشون محروم نکن.

---

این مغلطه ای آشکار است که برای مخاطب و هرکس دیگری که بخواهد مطالعه داشته باشد این تاپیک را ، می تواند آسیب زا باشد .... وقتی پای انتخاب در میان است اتفاقاً باید چالش ها مشخص شود نه از آنها فرار کرد و دقیقاً سبک زندگی فرد را در برابر معیارهای و سبک زندگی مقبول خودمان بررسی و به چالش بکشیم تا بتوانیم انتخابی متناسب داشته باشیم نه اینکه نادیده بگیرم بخاطر اینکه خود را از او محروم نسازیم ... هرکدام می توانیم وقتی سبک زندگی متناسب با هم نداریم با فرد متناسب خود همسفر زندگی مشترک شویم و این محروم کردن خود از دیگری یا دیگری از خود نیست بلکه فرصت دادن به خود و دیگری برای یافتن همسان خود است .

چون نیاز بود خواننده ها دقت داشته باشند این پست تنظیم و ارسال شد

سلام مجدد به همه و ممنون از توجهتون

• برای کسی که صرفا بخواد نیازش رفع بشه و نخواد وارد رابطه احساسی بشه غیر از خونه های تیمی بستر دیگه ای هم هست؟ شنیدم خونه های تیمی خیلی کثیفن و همین موضوع خیلی من و رنج میده اما میخوام بدونم چجوری یه آدم برای رفع نیاز عقد موقت میکنه مگه نباید اول با اون خانوم آشنا بشه دوست بشن بعد صیغه بخونن؟یا راه دیگه ایم هست؟
• من با پدرم در میون گذاشتم.ایشون مشاور خانواده ان عکس العملشون این بود که بستگی به رفتار من توی زندگی داره و تاکیدشون این بود که چون سه ساله که سمت این خونه ها نرفتن نقطه امید پررنگی هست شاید هم بدلیل علاقه که به نامزدم دارن پدرانه با این مساله برخورد کردن یا شاید نگران ازدواج من هستن و نمیخوان من این موقعیت رو از دست بدم.یه مثال برای من زدن: یکی از مراجعینشون گفته یه خواستگار دارم که قلبش مریضه بابام گفته اگه آدم خوبیه ردش نکن انگار دکتر گفته بوده تا 15 سال دیگه تضمین زنده موندنش هست.ایشون اون آقا رو رد میکنه و با یه نفر سالم ازدواج میکنه و شوهرش 5 سال بعد تو تصادف میمیره و خواستگار اولش هنوز زنده است...میگفت اشتباه کرده و پشیمونه پس تو نباید مته رو خشخاش بذاری.......
• اینکه بگم پدرم باهاش حرف بزنه نمیدونم چه عکس العملی نشون بده شاید انقد براش سخت باشه که بذاره و بره و حتی من و نبخشه.شایدم بترسه و بفهمه با کیا طرفه....
• به نظرتون بهتر نیست خودم سربسته موضوع رو باهاش مطرح کنم طوری که تازه فهمیدم و خیلی دلخورم و نمیتونم اعتماد کنم و عکس العملشو ببینم.ببینم دروغ میگه یا راست و برای کسب اعتماد من حاضره چیکار کنه...اجازه ندم همه جزییات و باز کنه که روش توی روم باز شه
• اگه بهم ثابت کرد(با اینکه در حد لفظی میتونه بهم اطمینان بده فقط( که پشیمونه و دیگه تکرار نمیکنه و حاضره شروط من و بپیره بهش بگم توی زندگی اگه موردی دیدم قطعا به پدر و مادر خودش و پدر خودم میگم.اگه دیدم خیلی راحت داره برخورد میکنه یا داره دورغ میگه هم ردش میکنم و هم به خانوادش میگم دلیل رد کردن من گذشته ی پسرتونه.چون انگار خواهرش یه چیزایی (نه کامل )میدونسته...(توی حرفاش بهم گفت)
• در مورد قدرت "نه" گفتن هم من با شناختی که ازش دارم فک میکنم دلش میخواد جلوی دوستاش امل به نطر نیاد مثلا وقتی تیپ میزنه اوایل میگفت الان دوستام من و ببین میگم آدم شدی....ولی مدتیه هر لباس عجیب و جدیدی هم که میپوشه حس بدی نداره و انگار براش مهم نیست.خیلی انعطاف پذیره این خصوصیتش من و جذب کرده.اما اینکه رفتارهای عیر انسانی یا وسوسه مالی بخواد روش تاثیر بذاره خیلی بعید میدونم ازش...شایدم من ساده ام. اما شخصیتش اینقدام ضعیف به نظر نمیاد و تصور درست یا اشتباه من این بوده که تو زمینه ج ن س ی در کنار وسوسه دوستانش خودش هم تحت فشار بوده شدیدا...
• و اینکه من گوشیشونو هک نکردم یه بار توی یه مغازه که گوشیم خاموش بود با گوشی ایشون قیمت یه محصول و توی نت سرچ کردم که چند ماه بعدش میخواستم دوباره این سایت و نگاه کنم و رفتم توی history گوگل کرومش.و ماجرا از اونجا شروع شد.

سلام

من اگر در موقعیت شما قرار میگرفتم بلافاصله جواب منفی میدادم. چون مطمینم که با همچین شکی نمیتونستم زندگی خوبی داشته باشم.

هر تصمیمی که گرفتید اول مطمین بشید که ترس از تنهایی و از دست دادن باعث نشه خودتون رو گول بزنید. با واقع بینی تصمیم بگیرید.

والا چی بگم... به نظر میرسه ته دلت با اونه. این که پدرت هم با این توصیفی که ازشون میکنی واقعا تجربه دارن و این حرف رو میزنن و با توجه به بقیه حرفات، به نظرم فرصت دادن بهش خیلی هم بد نیست
درسته هر زنی دوست داره مردش پاک و دست نخورده مونده باشه ولی خب به هرحال همیشه هم همه چیز ایده آل نیست ... :sad:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

این مغلطه ای آشکار است که برای مخاطب و هرکس دیگری که بخواهد مطالعه داشته باشد این تاپیک را ، می تواند آسیب زا باشد .... وقتی پای انتخاب در میان است اتفاقاً باید چالش ها مشخص شود نه از آنها فرار کرد و دقیقاً سبک زندگی فرد را در برابر معیارهای و سبک زندگی مقبول خودمان بررسی و به چالش بکشیم تا بتوانیم انتخابی متناسب داشته باشیم نه اینکه نادیده بگیرم بخاطر اینکه خود را از او محروم نسازیم ... هرکدام می توانیم وقتی سبک زندگی متناسب با هم نداریم با فرد متناسب خود همسفر زندگی مشترک شویم و این محروم کردن خود از دیگری یا دیگری از خود نیست بلکه فرصت دادن به خود و دیگری برای یافتن همسان خود است .

چون نیاز بود خواننده ها دقت داشته باشند این پست تنظیم و ارسال شد

---

فرشته جان جمله ای که من نوشتم کاملا درسته و تلاش بیشتر مراجع برای شناخت سبک زندگی خواستگارش رو طلب می کنه. اما توضیح شما (که مفهومش، نه تنها جمله ی من رو نقض نمی کنه، بلکه تایید هم می کنه) نشون دهنده ی نگرانیتون از به اشتباه افتادن مخاطبه. اگه کلمه ی مغالطه رو حذف می کردید و به جاش می گفتید که توضیحتون در تکمیل و تایید جمله ی منه، درست تر می شد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

اگر شما فردی بودید که نسبت به این مسائل حساس نبودید.
حتما اینجا نبودید

---

سلام آقای مدیر،

اتفاقا برعکس. اگه این مسئله براشون قابل پذیرش نبود، درجا رد می کردن و الان اینجا نبودن. خانم g اینجاست، بخاطر اینکه نگرانه. نمی دونه بپذیره یا نپذیره. این به این معناست که احتمال می ده از نظر حسی قدرت عبور کردن از این ماجرا رو داشته باشه، اما نمی دونه اینکار درسته یا نه. و در این مورد مشاوره می خواد.

کلا این یه استدلال غلطیه که ما خیلی وقتا می کنیم. مثلا یه آقایی مطرح می کنه که با دختری که سنش ازم بیشتره ازدواج کنم یا نه. بعد ما میگیم، این به خودیِ خود مشکلی نداره، اما همینکه شما اینجا مطرح کردی، نشون میده بهش حساس هستی و بعدا دردسر می شه. پس ازدواج نکن. در حالیکه اگه یه فردی واقعا به سن حساس باشه، و براش جای پذیرش نداشته باشه، اصلا به اون خانم فکر نمی کنه که بخواد براش تاپیک بزنه.

خانم g با وجود آگاهی از این موضوع، همچنان برای اون آقا احترام قائله. و این یعنی آقایی که این همه دارید بهش می تازید، ویژگی های مثبت قابل توجهی در خودش جمع آوری کرده و "جای بررسی داره". ارزشش رو داره که بفهمیم آیا یه جایی از اون کار پشیمون شده و قاطعانه برگشته، یا نه.

خانم g،

من همچنان نظر خاصی در مورد موضوع تاپیک شما ندارم. علتش اینه که هیچوقت با خونه ی تیمی و آدم هاش برخوردی نداشتم و نمی دونم چطور جاییه و چطور آدم هایی اونجا هستند.

اما یک چیز رو در مورد خودم می دونم. و اون اینکه توی زندگیم کارهایی انجام دادم که دیگه هیچوقت انجام ندادم و احتمال ارتکابم مساوی یا پایین تر از ارتکاب به بعضی کارهاییه که هیچوقت انجام ندادم. بنابراین در صورتیکه بدونید در آینده دچار منفی بافی نمی شید، و واقعا قدرت هضم تجربه ی قبلی همسرتون رو دارید، سعی کنید سبک زندگی کنونی خواستگارتون رو بفهمید. و اگه چند سال بر روال فعلی بوده، همین رو ملاک قرار بدید.

من دختری رو می شناختم که اهل ارتباط جنسی بود. وقتی هم کسی ازش خواستگاری می کرد، بعد از یکی دو ماه می دیدم که شب میره خونه ی اون آقا می خوابه!

اون دختری بود که سبک زندگیش این شکلی بود. و هرپسری ازش خواستگاری می کرد، به زودی متوجه می شد که چطور دختریه. شما هم می تونی بفهمی خواستگارت چطور آدمیه.

اگه خواستگار شما رفتار متینی داره، و در این مدت ازش هرزگی یا رفتار مشکوکی نسبت به خودت ندیدی، پیشنهاد من اینه که اولا دوره ی شناخت رو طولانی تر کن. دوما باهاش نامزد کن (بدون عقد). وقتی خرش از پل بگذره، یا هرزه گیش رو بروز می ده و یا بهت اثبات می شه که نجیب و سر به راهه.

به اکنونش دقت کن. ببین دوست هاش چطور آدم هایین. چطور روابطی داره (این خیلی مهمه). چه اخلاق هایی داره. اگه خطری باشه، همین اطرافه، نه صرفا در گذشته. می تونی پیداشون کنی، به شرط اینکه واقعا قصدت شناخت باشه و درگیر احساسات نشی.

اما این رو در نظر داشته باش که این آدم، "اگه" یه روزی بخواد بهت خیانت کنه، راحت تر از کسی که تا حالا خبری از خونه های اینچنین نگرفته، می تونه پیداشون کنه. چون راهش رو بلده. براش آسون تره، نه اینکه قطعا اینکارو انجام بده. چون همون تجربه کردن، گاهی تضمینی بر این می شه که طرف دیگه سراغش نره، چون قبلا چشیده و بدش اومده.

در ضمن نگفتی که چطور چنین آماری ازش گرفتی؟ اون آشنای شما، خودش به چنین مکان هایی رفت و آمد داشته که متوجه چنین موضوعی شده؟ یا اینکه از فرد دیگه ای سوال کرده؟ در مجموع این اتفاق چقدر پخش شده؟ یعنی چقدر این آقا به این رفتار شهره هست؟






=============
پاسخ مدیر همدردی به این شبهه:
ضمن تشکر و قدردانی از میشل گرامی به خاطر نوعدوستی و دقتی که دارند و وقتی که برای مراجعان محبت می کنند و قرار می دهند.
از نظر تخصصی و فنی تالار همدردی با این پست موافق نیست. اینگونه مطالب معمولا فرافکنی نوعی از مسائل یا نظرات فردی ما به مراجع هست و جنبه فردی دارد.

از نظر عملیاتی ، تجربی و علمی برای ما مشاوران ثابت شده است که حساسیت های اولیه مراجعان روی یک مسئله در ازدواج مثل بذری هست که در بعد از ازدواج رشد می کند. من کاری به استثناء ندارم.

کسی که در اول ازدواج به تفاوت سنی حساس هست.یا به دخالت مادرشوهرش حساس هست. یا به مسائل اخلاقی همسرش حساس هست. بعد از ازدواج غالبا این ذهنیات رشد می کند.
لذا توصیه ما به اینگونه افراد ایسنت که مسائلی که برایتان مهم هست و حساس هستید را با دقت روی آن تصمیم بگیرید و درگیر مسائل احساسی هنگامه انتخاب نشوید.
نکته دیگر اینست که ما از کاربران به خصوص کاربران قدیمی انتظار داریم اشکالی ندارد نظری شخصی و متفاوت با مشاوران سایت داشته باشید. اما چالش در ذیل تاپیک مراجعان را به صلاح مراجع و دیگر مخاطبان نمی بینیم.

ما مشاوران مسئول حرفهایمان در سایت هستیم و پاسخگو هستیم. این مراجع ممکن است ازدواج کند و بعد از 2 سال خدایی نکرده برای مشکلاتش یا برای طلاق همین تاپیکش را دنبال کند(کما اینکه تا کنون اینگونه موارد بوده است)، آنگاه از من مشاور خواهند پرسید شما چگونه این حساسیت مرا تشخیص ندادید. و من باید پاسخ بدهم.
اما شما و دیگر کاربران یک نظری می دهید و ممکن است بعدا بگویید نظر شخصی من هست یا اصلا نباشید که پاسخ دهید.
لذا توصیه ام اینست که اگر نظری مخالف نظر کارشناسی ما دارید به طور خصوصی در میان بگذارید تا ما دلایل خود را برایتان ارسال کنیم و مراجع را درگیر گیجی نکنیم.
از طرف دیگر تجربه نشان داده است که مراجعان در اینگونه موارد پیرو احساس خود هستند و از کاربرانی که می گویند خوبه و برو جلو و پیگیری کن بیشتر خوششان خواهد آمد و مسائل منطقی مشاور را نادیده می گیرند(که البته طبیعی هست.) و این برایشان خطر بزرگی هست.

نقل قول:

---

سلام مجدد به همه و ممنون از توجهتون

• برای کسی که صرفا بخواد نیازش رفع بشه و نخواد وارد رابطه احساسی بشه غیر از خونه های تیمی بستر دیگه ای هم هست؟ شنیدم خونه های تیمی خیلی کثیفن و همین موضوع خیلی من و رنج میده اما میخوام بدونم چجوری یه آدم برای رفع نیاز عقد موقت میکنه مگه نباید اول با اون خانوم آشنا بشه دوست بشن بعد صیغه بخونن؟یا راه دیگه ایم هست؟
• من با پدرم در میون گذاشتم.ایشون مشاور خانواده ان عکس العملشون این بود که بستگی به رفتار من توی زندگی داره و تاکیدشون این بود که چون سه ساله که سمت این خونه ها نرفتن نقطه امید پررنگی هست شاید هم بدلیل علاقه که به نامزدم دارن پدرانه با این مساله برخورد کردن یا شاید نگران ازدواج من هستن و نمیخوان من این موقعیت رو از دست بدم.یه مثال برای من زدن: یکی از مراجعینشون گفته یه خواستگار دارم که قلبش مریضه بابام گفته اگه آدم خوبیه ردش نکن انگار دکتر گفته بوده تا 15 سال دیگه تضمین زنده موندنش هست.ایشون اون آقا رو رد میکنه و با یه نفر سالم ازدواج میکنه و شوهرش 5 سال بعد تو تصادف میمیره و خواستگار اولش هنوز زنده است...میگفت اشتباه کرده و پشیمونه پس تو نباید مته رو خشخاش بذاری.......
• اینکه بگم پدرم باهاش حرف بزنه نمیدونم چه عکس العملی نشون بده شاید انقد براش سخت باشه که بذاره و بره و حتی من و نبخشه.شایدم بترسه و بفهمه با کیا طرفه....
• به نظرتون بهتر نیست خودم سربسته موضوع رو باهاش مطرح کنم طوری که تازه فهمیدم و خیلی دلخورم و نمیتونم اعتماد کنم و عکس العملشو ببینم.ببینم دروغ میگه یا راست و برای کسب اعتماد من حاضره چیکار کنه...اجازه ندم همه جزییات و باز کنه که روش توی روم باز شه
• اگه بهم ثابت کرد(با اینکه در حد لفظی میتونه بهم اطمینان بده فقط( که پشیمونه و دیگه تکرار نمیکنه و حاضره شروط من و بپیره بهش بگم توی زندگی اگه موردی دیدم قطعا به پدر و مادر خودش و پدر خودم میگم.اگه دیدم خیلی راحت داره برخورد میکنه یا داره دورغ میگه هم ردش میکنم و هم به خانوادش میگم دلیل رد کردن من گذشته ی پسرتونه.چون انگار خواهرش یه چیزایی (نه کامل )میدونسته...(توی حرفاش بهم گفت)
• در مورد قدرت "نه" گفتن هم من با شناختی که ازش دارم فک میکنم دلش میخواد جلوی دوستاش امل به نطر نیاد مثلا وقتی تیپ میزنه اوایل میگفت الان دوستام من و ببین میگم آدم شدی....ولی مدتیه هر لباس عجیب و جدیدی هم که میپوشه حس بدی نداره و انگار براش مهم نیست.خیلی انعطاف پذیره این خصوصیتش من و جذب کرده.اما اینکه رفتارهای عیر انسانی یا وسوسه مالی بخواد روش تاثیر بذاره خیلی بعید میدونم ازش...شایدم من ساده ام. اما شخصیتش اینقدام ضعیف به نظر نمیاد و تصور درست یا اشتباه من این بوده که تو زمینه ج ن س ی در کنار وسوسه دوستانش خودش هم تحت فشار بوده شدیدا...
• و اینکه من گوشیشونو هک نکردم یه بار توی یه مغازه که گوشیم خاموش بود با گوشی ایشون قیمت یه محصول و توی نت سرچ کردم که چند ماه بعدش میخواستم دوباره این سایت و نگاه کنم و رفتم توی history گوگل کرومش.و ماجرا از اونجا شروع شد.

---

سلام

همه گفتنی ها گفته شد و جوانب بررسی شد
مشکلاتی که ممکنه پیش بیاد بهش اشاره شد
و مساله ی شما مساله ای پیچیده و لاینحل نیست.

و به نظر میاد نسبت به نوشته ها بی توجهی و دوست داری دیگران رو با خودت همسو کنی تا راحت ازدواج کنی .

و این ممکنه بخاطر تمایل شدید شما به ازدواج و همچنین نظر مثبت شما به این فرد باشه .
درکت می کنم که مجردی به ادم فشار میاره ولی نباید احساساتی تصمیم بگیری اونم در مورد همچین مساله ای که میتونه زیربنای یه خانواده رو به باد بده .

در مورد ازدواج باید شفاف بود و چشم ها رو باز کرد و دید تا درست تصمیم بگیری .
وگرنه بعد میمونی با یه ازدواج نادرست که دردسر و مشکلاتش تمومی نداره

نوشته های مدیر و فرشته مهربان هم که کاملا واضح و گویا است و به جا .

نهایتا تصمیم با خودته .


:72:

سلام

* خانه تیمی معمولا به خانه های تروریستی و نظایر آن گفته میشه. این چیزیکه شما میگید احتمالا خانه فساد هستش :58:
* اینکه چطور آشنا می شوند؟ تو خیابان یا محل کار ... همدیگر رو می بینند یا با این نوع خانه ها مراجعه می کنند. البته یه مقدار فرق میکنه و اون هدفمند و برنامه ریزی شده بودن رفتار هستش. کسی که تصادفا آشنائی و علاقه پیدا میکنه و می لغزه فرق داره با کسی که آگاهانه و با برنامه به این سمت میره. همانطور که شرعی بودن یا نبودن رابطه، دفعات و ... هم بعضی خصوصیات فرد رو می تونه نشان بده.
* مثالی که پدرتان زده اند گاهی درسته و بیشتر مواقع نادرست. کسی که قطعی ازش شناخت وجود داره با احتمالی بودن فرد دیگه، فرق نداره؟ بله هرکسی امکان 1 دقیقه دیگه مرده باشه ولی این دلیل نمیشه بیماری کشنده و قطعی یه نفر دیگه رو ندیده گرفت که شاید این آدم سالم زودتر بمیره! به همین قیاس چون ممکنه هر فرد دیگه ای هم مشکل اخلاقی داشته باشه پس همین آدم مشکل دار رو پذیرفت.

خودتون بهتره فعلا صحبت نکنید. این مواقع شما باید کلا قطع ارتباط کنید و موضوع رو به بزرگترهاتون واگذار کنید. حتی نباید راحت گذشت کنید (ولو ظاهری) تا هم احترام خودتون رو حفظ کنید و هم موضوع سبک نشه.

بقیه مسائل رو قبلا گفتم. باید بیش از حد نرمتال افراد عادی درباره ایشون تحقیق کنید.
حتی اگر هم قصد ازدواج داشته باشید عقدنامه تان رو سفت و سخت بگیرید.

" من خودم باشم (که اصولا خانم نیستم) فورا به هم می زدم مگر اینکه شرایط خاصی داشته باشم و رد کردن این فرد خیلی مصلحت نباشه. مثلا موقعیت ازدواج مناسب برام نباشه یا خیلی کمک باشه و نظایر آن.

موفق باشید :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط میشل

سلام آقای مدیر،

اتفاقا برعکس. اگه این مسئله براشون قابل پذیرش نبود، درجا رد می کردن و الان اینجا نبودن. خانم g اینجاست، بخاطر اینکه نگرانه. نمی دونه بپذیره یا نپذیره. این به این معناست که احتمال می ده از نظر حسی قدرت عبور کردن از این ماجرا رو داشته باشه، اما نمی دونه اینکار درسته یا نه. و در این مورد مشاوره می خواد.

کلا این یه استدلال غلطیه که ما خیلی وقتا می کنیم. مثلا یه آقایی مطرح می کنه که با دختری که سنش ازم بیشتره ازدواج کنم یا نه. بعد ما میگیم، این به خودیِ خود مشکلی نداره، اما همینکه شما اینجا مطرح کردی، نشون میده بهش حساس هستی و بعدا دردسر می شه. پس ازدواج نکن. در حالیکه اگه یه فردی واقعا به سن حساس باشه، و براش جای پذیرش نداشته باشه، اصلا به اون خانم فکر نمی کنه که بخواد براش تاپیک بزنه.

خانم g با وجود آگاهی از این موضوع، همچنان برای اون آقا احترام قائله. و این یعنی آقایی که این همه دارید بهش می تازید، ویژگی های مثبت قابل توجهی در خودش جمع آوری کرده و "جای بررسی داره". ارزشش رو داره که بفهمیم آیا یه جایی از اون کار پشیمون شده و قاطعانه برگشته، یا نه.

خانم g،

من همچنان نظر خاصی در مورد موضوع تاپیک شما ندارم. علتش اینه که هیچوقت با خونه ی تیمی و آدم هاش برخوردی نداشتم و نمی دونم چطور جاییه و چطور آدم هایی اونجا هستند.

اما یک چیز رو در مورد خودم می دونم. و اون اینکه توی زندگیم کارهایی انجام دادم که دیگه هیچوقت انجام ندادم و احتمال ارتکابم مساوی یا پایین تر از ارتکاب به بعضی کارهاییه که هیچوقت انجام ندادم. بنابراین در صورتیکه بدونید در آینده دچار منفی بافی نمی شید، و واقعا قدرت هضم تجربه ی قبلی همسرتون رو دارید، سعی کنید سبک زندگی کنونی خواستگارتون رو بفهمید. و اگه چند سال بر روال فعلی بوده، همین رو ملاک قرار بدید.

من دختری رو می شناختم که اهل ارتباط جنسی بود. وقتی هم کسی ازش خواستگاری می کرد، بعد از یکی دو ماه می دیدم که شب میره خونه ی اون آقا می خوابه!

اون دختری بود که سبک زندگیش این شکلی بود. و هرپسری ازش خواستگاری می کرد، به زودی متوجه می شد که چطور دختریه. شما هم می تونی بفهمی خواستگارت چطور آدمیه.

اگه خواستگار شما رفتار متینی داره، و در این مدت ازش هرزگی یا رفتار مشکوکی نسبت به خودت ندیدی، پیشنهاد من اینه که اولا دوره ی شناخت رو طولانی تر کن. دوما باهاش نامزد کن (بدون عقد). وقتی خرش از پل بگذره، یا هرزه گیش رو بروز می ده و یا بهت اثبات می شه که نجیب و سر به راهه.

به اکنونش دقت کن. ببین دوست هاش چطور آدم هایین. چطور روابطی داره (این خیلی مهمه). چه اخلاق هایی داره. اگه خطری باشه، همین اطرافه، نه صرفا در گذشته. می تونی پیداشون کنی، به شرط اینکه واقعا قصدت شناخت باشه و درگیر احساسات نشی.

اما این رو در نظر داشته باش که این آدم، "اگه" یه روزی بخواد بهت خیانت کنه، راحت تر از کسی که تا حالا خبری از خونه های اینچنین نگرفته، می تونه پیداشون کنه. چون راهش رو بلده. براش آسون تره، نه اینکه قطعا اینکارو انجام بده. چون همون تجربه کردن، گاهی تضمینی بر این می شه که طرف دیگه سراغش نره، چون قبلا چشیده و بدش اومده.

در ضمن نگفتی که چطور چنین آماری ازش گرفتی؟ اون آشنای شما، خودش به چنین مکان هایی رفت و آمد داشته که متوجه چنین موضوعی شده؟ یا اینکه از فرد دیگه ای سوال کرده؟ در مجموع این اتفاق چقدر پخش شده؟ یعنی چقدر این آقا به این رفتار شهره هست؟

---

=============
مدیر همدردی:
ضمن تشکر و قدردانی از میشل گرامی به خاطر نوعدوستی و دقتی که دارند و وقتی که برای مراجعان محبت می کنند و قرار می دهند.
از نظر تخصصی و فنی تالار همدردی با این پست موافق نیست. اینگونه مطالب معمولا فرافکنی نوعی از مسائل یا نظرات فردی ما به مراجع هست و جنبه فردی دارد.

از نظر عملیاتی ، تجربی و علمی برای ما مشاوران ثابت شده است که حساسیت های اولیه مراجعان روی یک مسئله در ازدواج مثل بذری هست که در بعد از ازدواج رشد می کند. من کاری به استثناء ندارم.

کسی که در اول ازدواج به تفاوت سنی حساس هست.یا به دخالت مادرشوهرش حساس هست. یا به مسائل اخلاقی همسرش حساس هست. بعد از ازدواج غالبا این ذهنیات رشد می کند.
لذا توصیه ما به اینگونه افراد ایسنت که مسائلی که برایتان مهم هست و حساس هستید را با دقت روی آن تصمیم بگیرید و درگیر مسائل احساسی هنگامه انتخاب نشوید.
نکته دیگر اینست که ما از کاربران به خصوص کاربران قدیمی انتظار داریم اشکالی ندارد نظری شخصی و متفاوت با مشاوران سایت داشته باشید. اما چالش در ذیل تاپیک مراجعان را به صلاح مراجع و دیگر مخاطبان نمی بینیم.

ما مشاوران مسئول حرفهایمان در سایت هستیم و پاسخگو هستیم. این مراجع ممکن است ازدواج کند و بعد از 2 سال خدایی نکرده برای مشکلاتش یا برای طلاق همین تاپیکش را دنبال کند(کما اینکه تا کنون اینگونه موارد بوده است)، آنگاه از من مشاور خواهند پرسید شما چگونه این حساسیت مرا تشخیص ندادید. و من باید پاسخ بدهم.
اما شما و دیگر کاربران یک نظری می دهید و ممکن است بعدا بگویید نظر شخصی من هست یا اصلا نباشید که پاسخ دهید.
لذا توصیه ام اینست که اگر نظری مخالف نظر کارشناسی ما دارید به طور خصوصی در میان بگذارید تا ما دلایل خود را برایتان ارسال کنیم و مراجع را درگیر گیجی نکنیم.
از طرف دیگر تجربه نشان داده است که مراجعان در اینگونه موارد پیرو احساس خود هستند و از کاربرانی که می گویند خوبه و برو جلو و پیگیری کن بیشتر خوششان خواهد آمد و مسائل منطقی مشاور را نادیده می گیرند(که البته طبیعی هست.) و این برایشان خطر بزرگی هست.