بچه ها دارم جدا میشم:((( گاهی میخوام بمیرم

سلام
1سال و نیمه ازدواج کردم و الان 6ماهه که از خونه بیرون اومدم
میدونم مقایسه کار خوبی نیست ولی وقتی وضعیت خودمو حتی با بچه های اینجا مقایسه میکنم میخوام دق کنم که همسر من حتی 1 تماس یا پیام نداد ک منو برگردونه
اون همه بلایی سر من اورد ولی حتی روز شورا برای جهیزیه هم بجای ابراز پشیمونی و ناراحتی میگه من زن صیغه ای دارم و بیا زودی مهریت ببخش و طلاق
یعنی من حتی لیاقت یه عذر خواهی نداشتم یا منت کشی کوچیک....
اخه چراااا
میدونم که هکتون میگید غصه نخورم و برام مهم نباشه ولی بازم بعد 6ماه سخته برام
ما فعلا درگیر جلسات مهریه ایم

سلام عزیزم

شما و همسر چندسالتونه؟
علت اقدام به طلاق شما چیه؟مشکل اصلی شما با هم چیه؟
بیشتر از خودتون شرح بدین تا دوستان بتونن بهتر کمک کنن.

سلام
هر دو کمتر30 و هم سن
مشکل اصلی رفتارهای عجیب و غریب ایشون بود منم دیگه طاقت نیوردم
از اوایل عقد انگاری منو نمیخواست و اصلا تو نگاه و رفتارش محبت نبود
ضمن اینکه چندباری هم از زبونش در رفت دوستم نداره منم همیشه مثل یه تیر تو قلبم بود این حرفاش
یه شب یکی از اقوامش یهو زنگ زد و به شوخی که من دوس دختر شوهرتم اول گفتم شوخیه ولی وقتی دیدم چنذ روز بعد دوباره پیام داد شک هام شروع شد و کم کم مثل یه پازلی جور شد که اقا از جای دیگه تامین محبت میشن البته ایشون دخترن و در شهر دیگه و مطمینم رابطشون عاطفی و به قصد ازدواج بوده که بنظرم خیلی بدددتر خیانت جنسی هست
اکثرا رفتارش از نظر عاطفی سرد بود ولی جنسی اکثر اوقات خیلییی گرم البته جنسی هم گاهی که زنهای خوشگل میدید و چشم چرونی میکرد کلا سرد سرد میشددد در حدی که انگار از نگاهش نفرت میبارید
وای حالم بدمیشه اینا رو میگم
مرتب از ماه اول تکرار میکرد که اگه کم بزاری توی جنسی میرم جای دیگه((( اخه کی به زن عقدی 1ماهه اینا رو میگه مقصر خودمم میدونم که خیلی بهش بها دادم هرگز به ایشون توی جنسی نه نمیگفتم ولی اقا خیلی پررووو شدن کم کم و میگفت خوب راضیم نمیکنی منم متوجه نمیشدم منظورشو که بعدها موقع زندگی مشترک میگفت هر دختر دیگه ای بود کم اورده بود
مشکا دیگرش منع من از تحصیل و اشتغال و فعالیت های لذت بخشم و سختگیرییی خیلی زیااااد برای رفت و امد با خانوادم و دیدارشون
حرفهایی که نشون از روابط جنسی با زنهای دیگه میداد حالا نمیدونم حلال یا حرومش ولی هرگز چیزی به چشم ندیدم که دیگه اواخر فقط موقع رابطه گریم میگرفت و اونو در کنار دیگران تصور میکردم
چندباری گفت که چندسال دیگه پیر میشی و من دست بهت نمیزنم و باید التماسم کنی اونم تازه موقع رابطه این حرفا رو میزد!!!!اخه شما بگین کدوم مردی از اول زندگی این استرس و کابوس رو میندازه به جون زنش؟؟
فکر میکنم هم دوستم نداشت هم روانی بود که ترکیب این دو خیلی وحشتناککک کرده بود زندگیم رو
تحقیرهای مکرر و گفتن این موضوع توی دعواها که مرتب خیانت میکنه و تنوع طلبه و زن صیغه ای داره و وووو
و چندبارم که میخواست فریبم بده تا مهرمو ببخشمم
توی دوران عقدم مکرر میگفت یه دختره عاشقشه و بهش التماس میکنه که حتی حاضره زنش بشه
خلاصه فکر میکنم اون منو نمیخواست و سعی در عذاب دادن من داشت
یکبارم که گریه افتاد بعد تماس اون فامیلشون بیا جدا بشیم چون اه یکی پشت سرمه و من نمیتونم باهات بمونم معلوم بود میخواست بره با اون
خدایااا اخه منکه هرگز بهش خیانت نکردم ولی اون انواع و اقسام خیانت ها میکرد
وضع مالیش خوب بود ولی انگار حیفش میومد واسه من خرج کنه
یه بارم که اوایل زندگی وقتی من با اجازه خودش رفتم خونه مامان درو قفل کرد و کلی پیام زشت که فلانی و بعدشم گفت الهی بمیری و خدا لعنتت کنه و نیا خونه ک طلاقت میخوام بدم بعدشم حسابهاشو خالی کرد ووو که من احمق باز با پای خودم و کلی منت کشی برگشتم یعنی الان میبینم چقد خررم ولی اون موقع نمیتونستم دل بکنم چون همش خوشبختی اون رو کنار عشقش تصور میکردم
البته خوب نکات مثبتی هم داشت هرچند کم ...
فقط پشیمونم که چرا توی عقدی جدا نشدم والان فقط میخوام این حس عدم پذیرش من از سمت اون واسم کمرنک بشه و برام مهم نباشه اصلا که چرا دوسم نداشت
مشکلاتو گفتم در جریان باشید ولی لطفا راهکار بدین که اینقدر احساس اون نسبت به من و عشقش مثل خوره روحم رو زخمی نکنه دیگه
مرتب به خودم میگم مگه من چی کم داشتم و باز خودمو دلداری میدم که لیاقتم رو نداشت

مرررسی میدونم طولانی شد

سلام جودی جان

ما بهت نمیگیم غصه نخور چون بعضی چیزها واقعا غصه خوردن داره و تا غصه نخوری نمیتونی تصمیم درست بگیری...

اگر این چیزهایی که در مورد همسرت نوشتی دور از ناراحتی و عصبانیت باشه خب همسرت انسان سالمی نیست (روحی و روانی) ....

بگو برامون :
1.خودت اومدی بیرون یا بیرونت کرد؟
2.اخرنی دعواتون سر چی بود ؟
3.این 6 ماه اقدامی نکردی ؟چه قانونی و چه از طریق واسط؟چه خودت و چه همسرت؟
4.خودت برنامه ات چیه و میخواهی چیکار کنی؟
5.مثلا حس عدم پذیرش از سمت همسرت به شما کمتر بشه...نتیجه اش چی میخواد بشه؟مثلا دیگه همسرت برات مهم نباشه.میخوای همینجوری ادامه بدی؟

ممنونم مریم جان که توجه کردین
کلا خیلی اذیتم میکرد از نظر روانی فقط و این بدترین نوع شکنجه هست
بار اخری دعوامون سر این بود که خواهرزادم اومد خونمون باهاش درس کار کنم وقتی همسرم اومد منزل یهوکی به هم ریخت و ناهار رفت خونه مادر شوهرم و بعدشم هرچی اس و زنگ زدم محل نداد شبم وقتی اومد خونه باز شام نخورد و جای خوابش رو جدا کرد منم هرچی باهاش حرف میزدم محلم نمیکرد بعدش که رفتم کنارش بخوابم و دست بهش زدم که روشو بکنو طرف من مثل وحشی ها هولم داد عقب و منم رفتم باز فردا ظهرش همینجوری بود منم عصبانی شدم و گفتم مشکلت چیه ؟؟؟اونم هرچی از دهنش در اومد گفت به من گفت خوشم نمیاد ازت و تو عقده ای هستی و عقده جنسی داری و بدبختی و چرا ناهار خوب واسش درست کردی ؟؟ نمیدونم حبفم میاد خرجت کنم، تو هیچی نداری که بهش بنازی و ....البته منم خوب جواب میدادم ولی راستش دیگه خسته شده بودم از بس که هر لحظه توی زندگیم نگران 1ساعت بعدم بودم چون اصلا رفتارهاش قابل پیش بینی نبود و همش بدنبال بهانه بود تا خوردم کنه
بخدا نمیتونم واستون بگم چقد مسخرم میکرد و عذابم میداد همیشه مرتب توی دعوا تهمت میزد با همه رابطه داری حتی با محارم اصلا روانی بود
خلاصه اخر دعوا گفتم منو نمیخای؟؟اونم گفت نه میخای بیا ببرتم خونه مامانت که البته قبلا از این زیاد تهدید میکرد منم خسته شدم گفتم ببر اونم نبردو گفت با ازانس برو که واسم ازانس گرفت و گفت هری گمشو... منم رفتم
1 هفته بعدش با همه استرس رفتم دنبال جهیزیه و کاراش که 1ماه بعدش اوردیم بیرون، واای که چقد من ساده بودم روزی که رفتیم شورا بابت صورت برداری از جهیزیه جلوی شورایی ها میگفت من وابسته این زنم و خودم وسیله میگیرم که زندگی کنیم نگو نقشش بوده وقتی رفتم خونه کل وسیله هام روهم ریخته بود اینقد دلم شکست بعد از صورت برداری نزدیک ظهر زنگ خودم زد که جواب ندادم و زنگ داداشم زد بعدش و گفته زن صیغه ای دارم و نمیتونید ثابت کنید حالا هم 3راه بیشتر ندارید: 1- بخشیدن مهریه و طلاق فوری 2- نبخشیدن و بلاتکلیفی تا35سالگی که سن من بره بالا 3- نبخشیدن مهریه و تمکین که مجبور به زندگی در کنار زن صیغه ایش و در شهر دور افتاده بشم و همچنین گفته اگه اینو انتخاب کنم دق میکنم
اونروز فهمیدم اون حتی 1درصدم واسش مهم نیس من برگردم
فعلا مهریه اجرا گذاشتم که البته ایشون وضع مالی خیلی خوبی داره و حتی این اواخر سفر خارجی بوده ولی همونطری که گفتم از پارسال که منو بیرون کرده دیگه حتی با کارت بانکی بنام داداشش خرید معمولیم انجام میده
تازگی ها شکایت نفقه کردم که اونم تمکین زده
توی جلسات مشاوره واسه مهریه خیلی کم میومد و اصلا تمایلی نداشت ، چند تا ازدوستاش هم که همون اوایل باهاش صحبت کردن سریع راه صحبتو بسته و گفته من دیگه طلاق داده ام و زنم بد بوده و بد حجاب شده و پر خرج بوده ووووو اونا هم خودشون رو کشیدن کنار و به من گفتن شوهرت هیچ تمایلی واسه اصلاح کردن زندگیش نداره و حتی خانم دوستش گفته بوده من خیلی میخواستم صلح بدم ولی همسرت لیاقت تو رو نداره و مرتب فقط دروغ میگه.
خودم اینقد احمق بودم چندباری بهش پیام میدادم اونم خیلی برخوردهای بدی میکرد اولش و میگفت دل بکن و فلان
ولی وقتی میدید که من هنوزم وایستشم کمی بهتر میشد ولی مقطعی بود و میگفت اگه زندگی میخای باید تعهد کتبی بدی خانوادت رو نبینی و اگه نزدیک بشن ریختن خونشون حلاله و حرفهای چرت دیگه که فقط باید واسم 5تا بچه بیاری و هرچی من گفتم فقط چشمم
البته این اقای روانی بعد از یکی جلسات مشاوره منو صدا زد و من بدبخت تو دلم گفتم بالاخره غرورشو گذاشته زمین و میخاد منتم بکشه که یهو دیدم صیغه نامه نشونم داد که طرف دختره و اینم امضای باباش و پیامهای زنش که مدیونش کرده طلاقم بده و بعدم گفت 22 میلیون سود یکی حساب بانکیمه بیا بدمت و تمومش کنیم که من زن دارم واااااای اون شب داشتم میمردم تا صبح که حتی خودشم ترسیده بود من خودکشی کنم الانم با یاداوریش داره گریه میکنم
عزیزم اینکه گفتین تصمیمت چیه؟ بنظرتون این شوهر من هیچ راهی بجز جدایی گذاشته واسه من؟؟؟ دیگه چقد خودمو اویزون نشون بدم که برگردم خودش بارها گفته ببین میتونی برگردی؟ببین راهت میدم؟
ضمنا اقا با یک مشت فاکتورهای الکی و طلاهایی که معلوم نیس واسه کیه ازم شکایت کرده اخهههه یه ادم چقد پست میتونه باشه؟؟؟؟
بخدا منم کاش شوهرم مثل خانمهای دیگه صبح تا شب خیانت میکرد ولی منتم میکشید و معذرت خواهی میکرد !!!!بخدا من به اینم راضی هستم
فقط میخوام بهش فکرنکنم، واسم مهم نباشه رفتارهاش با من، میشه؟؟؟؟
عزیزم همسرم این زندگی واسش مهم نبوده و نیست اخه یه بارم بعد مشاوره گفت من شکست عشقی با دوست دخترمو تحمل کردم اینکه چیزی نیست یعنی اینقد احمق و بی احساسه که طلاق رو با دوست دخترش مقایسه میکنه!!! فقط میخوام این بی تفاوتی اون واسه منم مهم نباشه چون هر لحظه دارم به این قضیه فکر میکنم که چرا بقیه شوهراشون کلی منتشون رو کشیدن ولی من هیچی

واای بچه ها وقتی میام تو این سایت و مطالب طلاقو میخونم حالم بد میشه
همش به لحظه جاری شدن صیغه طلاق فکر میکنممم میتررسم یه ترس وحشتناک دارم ترسی شبیه ترس از مرگ حتی بدتر
خدایا اخه چرا ماها انتخابامون اینجور شد؟؟؟؟ کاش میمردم بخدا سخته
من دیگه کی باید بچه دار بشم و طعم خوشبختی بچشم پس:47::47::47::47::47::47::47::47::47::47::47::4 7::47::47:

جودی جان
یه چیزی تو نوشهات گنگه ....اونو نمیتونم پیدا کنم.
در هر صورت حالا که کار به اینجا کشیده بهتره شما هم اقدامات قانونیت رو انجام بدی.این سه تا راهی هم که ایشون گذاشته جلوی پات باید بدونی مملکت قانون داره و این اقا هم نمیتونه این راها رو بذاره جلوت.اگر بسپریش دست قانون بهش میگن که این راها منطقی نیست.
ضمن اینکه به نظرم شما همسرت رو رها کن و بیشتر خودسازی کن.چه احساسی و چه مالی
ادم وقتی باید از جاری شدن صیغه طلاق بترسه که یه همسر و پشیبان و مرد زندگی رو از دست بده....شما دقیقا از چی میترسی؟!
مردی که بدترین نوع رفتار رو با شما داره و مثل برده باهات رفتار میکنه به نظرت پشتیبانه؟
اگر مطالب سایت اذیتت میکنه فعلا نخون.
من مریضم.بعدا بهتر شدم برات مفصل مینویسم.

سلام

برای زندگی تون یک سری اهداف خرد و کلان تعیین کنید.

برای رسیدن به اون ها برنامه ریزی کنید.

تمام فکر و ذهن و عملگرایی تون را بگذارید روی اجرای برنامه هاتون و در این راه از موفقیت هاتون لذت ببرید.

کارهای طلاق را هم بسپرید به وکیل و یک فرد قابل اعتماد تا خودتون کمتر درگیر شوید.

مراقب باشید هر موقع ذهنتون می خواد بره سمت افکار منفی به اون توقف بدهید.

از تکنیک توقف ذهن استفاده کنید.

شما بایستی کنترل ذهنتون را در دست بگیرید. و دست از مرثیه سرایی ها بردارید.

لازمه اش این است که شرایط را بپذیرید. به هر حال این آقا سر راه شما بوده با این همه خصوصیات.

زندگی ایشان مستقل از زندگی شماست . شما قرار نیست به خاطر اشتباهات وبدی های یک نفر دیگر خودتان را فنا کنید.

ایشون هر چه که بوده دارن زندگی خودشون را می کنند .

از این نمونه آدم ها دور و بر همه ماها هست.

کسانی که ما را دوست ندارند و شاید توهین کنند گاه این فرد می تونه یک غریبه باشه ، یا یک به ظاهر دوست ، یک فامیل وحتی نزدیک تر همسر آدم ، اصلا منطقی به نظر نمی رسه به خاطر برخورد های اشتباه دیگران با ما ، ما خودمون را ببازیم.

مریم و بی نهایت عزیز ممنون از لطفتون
متاسفانه بلدنیستم پایین پستتون ازتون تشکر کنم.
مریم جان چی گنگه؟
حقیقت این روزها خیلی گیجم. همسرم یه ترفند جدید زده و وکیلش گفت که میگه یا 20سکه و طلاق یا حاضر به زندگی هست. من مطمینم که اون هدفش زندگی نیست و میخواد اذیتم کنه تا مهرمو ببخشم. قبلا هم گفته بود اگه برگردی زندگی کنی اخرش باز طلاقه. من شکایت نفقه کردم و اونم مجبور شده تمکین بزنه.
در مورد وکیل که فرمودین: چند تا از وکلا گفتن که مهریه چیز خاصی نداره و خودم میتونم کارهاشو بدون وکیل انجام بدم. واقعا اینجوریه؟؟؟ضمنا همسرم هیچ مالی هم که به نامش نیست و مطمِینا قسطی می شه دیگه.
فقط واسه نفقه ام و تمکین قراره وکیل بگیرم که 7 میلیون میگیرن.
راستی از همسرم کلی پیامک حاوی فحش و تهمت و اینا دارم که میتونم ازش شکایت کنم و از این طریق تحت فشارش بزارم حتی شاید به حبس محکوم بشه
بنظرتون شکایت کنم؟؟؟

احتمالا این آقا به شما علاقه نداره و داره با شما جنگ روانی می کنه. اینقدر تحت فشار روحی می ذارت تون تا مهریه تون رو ببخشید یا به حداقل قانع بشید و طلاق بگیرید و ایشون هم بره دنبال کار خودش.

اگر اصرار به طلاق دارند تمام حقوق تون رو مطالبه کنید. به اطرافیان ایشون هم تذکر بدید کمک کردن برای فرار از مهریه خودش جرم هستش و اگر دادگاه تشخیص بده به شوهرتون برای فرار از مهریه و دیون کمک کرده اند (به هر شکلی) پیگرد قضائی داره و مجازات میشند. بهتره این موارد رو با وکیل بررسی کنید و از موضع محکم تری باهاشون برخورد کنید.

سعی کنید ازشون مدرک جمع کنید. اس ام اس، ایمیل ... در پیام هاتون طوری مطالب رو نگارش کنید که پاسخ های وی اقرار و اعتراف محسوب بشه. برای روابط خارج از خانواده، آزارهای روحی، اینکه چطور میخواهند از پرداخت دیون شون فرار کنند و ... . اگر خودتون بلد نیستید از وکیل یا افرادی که زیرک هستند کمک بگیرید.

"بنظرتون شکایت کنم؟؟؟"
اگر فکر می کنید راهی برای اصلاح و ادامه زندگی ندارید شکایت کنید. مگر چیزی رو هم ازدست میدید ولی چند نکته رو یادتون باشه و فراموش نکنید
1. هرکاری می کنید تا آخرین لحظه مخفی نگاه دارید. هم از آقا و هم از کسانی که ممکنه بهشون اطلاع بدند. حتی از کسانی که نمی تونند جلوی زبان شون رو بگیرند مخفی کنید.
2. از افراد آگاه به قانون و زرنگ کمک بگیرید
3. تا آخر راه رو بروید
4. در این موارد اگر اوضاع به ضرر همسرتون باشه خودش مستقیما یا باواسطه پیغام میده و ابراز ندامت هم می کنه. فریب نخورید. اگر خرشون از پل بگذره دوباره گرگ میشند، شما بره نباشید. اگر بعد از جندبار اشتباهات تون رو تکرار می کنید خودتون رو سرزنش کنید.

موفق باشید :72:

سلام مجدد

اره جودی جان.مهریه اجرا گذاشتن کاری نداره و خوده دادگاه راهنماییت میکنه مرحله به مرحله.تمکین و نفقه هم همینطوره و میتونی با وکلای رایگان دادگاه مشورت کنی و هزینه نکنی.یه دادخواست میخوای بدی.7 میلیون ؟!؟!؟!؟چه خبره؟!؟! در مورد نفقه باید دلایلی داشته باشی که نشون بده ناشزه نیستی و تمایل به زندگی با همسرت داشتی مگر اینکه ایشون بیرونت کرده باشه یا خودش نخواد شما برگردی.نفقه و تمکین یه جورایی بهم وابسته است.یعنی اقا در مقابل دادخواست نفقه خانم تمکین میزنه تا اگر نشوز زن ثابت بشه ، بهش نفقه تعلق نگیره.دادگاه تمکین رو هم خودت میتونی از پسش بر بیای.یه سرچ بکن.کلی اطلاعات به دست میاری.منم همه کارامو خودم کردم از جمله مهریه و نفقه و تمکین و حتی طلاق یکطرفه رو.
گنگ بودن یعنی این اقا این همه تورو ازار میده و بعد تو میگی از جاری شدن صیغه طلاق وحشت دارم و ...
بعید میدونم بتونی از پیامکهاش شکایت کنی.من حتی پیامکهای تهدید به اسید پاشی و سوزوندن و ...داشتم.اما قاضی تا دید زن و شوهریم خندید و گفت برید سر خونه زندگیتون و زشته و اینا !!به این راحتیا حبس نمیدن.من برای 4 سال نفقه ای که طرفم نداده بود 3 سال دویدم تا تونستن 6 ماه حبس بگیرم.تهمت رو هم باید ثابت کنی و شاهد بیاری که خلاف واقیعت بوده و برو بیا زیاد داره.به نظرم ارزش نداره.
یه نکته مهم
من نظرم اینکه فعلا دادخواست نفقه ندی.تا بذاری مدتش از 6 ماه بگذره (چند ماه شده ؟) و بتونه یک اهرم برای طلاق باشه و استناد کنی به یکی از بند های عقدنامه برای طلاق.

[QUOTE=Ye_Doost;437951]احتمالا این آقا به شما علاقه نداره و داره با شما جنگ روانی می کنه. اینقدر تحت فشار روحی می ذارت تون تا مهریه تون رو ببخشید یا به حداقل قانع بشید و طلاق بگیرید و ایشون هم بره دنبال کار خودش.

اگر اصرار به طلاق دارند تمام حقوق تون رو مطالبه کنید. به اطرافیان ایشون هم تذکر بدید کمک کردن برای فرار از مهریه خودش جرم هستش و اگر دادگاه تشخیص بده به شوهرتون برای فرار از مهریه و دیون کمک کرده اند (به هر شکلی) پیگرد قضائی داره و مجازات میشند. بهتره این موارد رو با وکیل بررسی کنید و از موضع محکم تری باهاشون برخورد کنید.

سعی کنید ازشون مدرک جمع کنید. اس ام اس، ایمیل ... در پیام هاتون طوری مطالب رو نگارش کنید که پاسخ های وی اقرار و اعتراف محسوب بشه. برای روابط خارج از خانواده، آزارهای روحی، اینکه چطور میخواهند از پرداخت دیون شون فرار کنند و ... . اگر خودتون بلد نیستید از وکیل یا افرادی که زیرک هستند کمک بگیرید.

"بنظرتون شکایت کنم؟؟؟"
اگر فکر می کنید راهی برای اصلاح و ادامه زندگی ندارید شکایت کنید. مگر چیزی رو هم ازدست میدید ولی چند نکته رو یادتون باشه و فراموش نکنید
1. هرکاری می کنید تا آخرین لحظه مخفی نگاه دارید. هم از آقا و هم از کسانی که ممکنه بهشون اطلاع بدند. حتی از کسانی که نمی تونند جلوی زبان شون رو بگیرند مخفی کنید.
2. از افراد آگاه به قانون و زرنگ کمک بگیرید
3. تا آخر راه رو بروید
4. در این موارد اگر اوضاع به ضرر همسرتون باشه خودش مستقیما یا باواسطه پیغام میده و ابراز ندامت هم می کنه. فریب نخورید. اگر خرشون از پل بگذره دوباره گرگ میشند، شما بره نباشید. اگر بعد از جندبار اشتباهات تون رو تکرار می کنید خودتون رو سرزنش کنید.

موفق باشید :72:[/QUOTE

سلام و ممنون از توجه شما
این مدت خیلی درگیری فکری داشتم و اصلا حال و حوصله نداشتم.
از این بابت که فرمودین شوهرم میخواد حقمو نده درسته و وکیلشون گفتن با 20 سکه و یا بیشتر توافق کنیم .
بابت فرار از دین من متاسفانه دستم به جایی بند نیست و ایشون سال 95 منو از منزل بیرون کرده بودند و بعد هم کل حسابهای بانکی رو خالی کردند و اموال دیگه ای فکر نمیکنم به نامش باشد بیشتر سرمایه نقدی دارد که اونم از دسترس خارج کرده است. حتی از اچرای دادگاه خواستم نامه برای گردش حساب بانکب همسرم بدهند که گفتند نمیشه و در نتیجه من نمیتونم ثابت کنم وضعش خوبه.
حتی ظاهرا شکایت کیفری فرار از دینم نمیتونم بکنم چون همسرم تابستان 95 پولاشو خارج کرده و من باز برگشتم سر زندگی:302:
در مورد مدارک که فرمودین این هفته قراره شکایت کیفری نفقه و پیامک های تهمت و توهینش بره دادسرا.
ولی مساله مهم الان الزام به تمکین هست که پسفردا جلسه داریم
من صیغه نامه همسرم که ازدواج مجدد داشته رو دارم ولی متاسفانه چون پاره شده بخش امضاهاش نیست وگرنه با همین مدرک میتونستم طلاق بگیرم
بخش مشخصات جفتشون هست. بنظرتون اینو ارایه بدم توی جلسه تمکین؟؟ ادرس زنه توی این برگ هست من حتی نرفتم بررسی کنم ایا ادرس واقعیه یا نه از بس حالم بد میشده. بنظرتون با این مدرک نصفه و صدای ضبط شده همسرم که به من میگه زن دارم اینم مدرکش قاضی به نفع من حکم میده؟ خیلی استرس دارم بخدا
از طرف دیگه همه وکلا میگن توی جلسه تمکین بگو برمیگردم اخه قاضی نمیگه چطوره که من میدونم زن داره و اینقد اذیتم میکنه بازم برگردم؟؟؟
متاسفانه همسرم قبلا یکی از شهرهای مرزی ایرانو واسه محل زندگی معرفی میکرد توی اخرین دیداری که توی شورا بخاطر نفقه داشتیم طبقه پایین منزل پدریش توی شهر خودمون رو معرفی کرد و گفت حاضر به زندگیه و ...بعدم گفت زنم یه صیغه نامه واسم جعل کرده و با نرم افزار صدامو تقلید کرده
من توی برگی که دستمه مشخص نیست کدوم دفتر عقدشون انجام شده و حتی شماره ملی دختره هم اشتباه هست
وای میترسم میدونم اگه برگردم منو دق میده چیکار کنم؟؟؟


بچه ها واسم دعا کنید نمیخوام عمرم تلف شه توی این دادگاهها چون همه وکلا میگن تو مدرک قابل قبولی برای طلاق نداری واقعا هم مسخره هست:302::302:

سلام خواهر عزیزم برات غصه خوردم خیلی، باید بپذیری شرایطط رو ، گریه کن ، هیچ اشکالی نداره ، اینم یه مرحله از طلاقه و یه تیکه ی کوچیک از عمرت . شاید خیلیا الان تو شرایط خیلی بدتر از تو هستند ولی بچه دارن و به خاطر بچه هاشون باید تحمل کنند ، شاید پشتیبانی نداشته باشند که برگردند و مجبور به تحملند ، تو نهایت بدبختی نیستی ، چرا فکر میکنی همه ی دنیا خلاصه شده تو زندگی با یه آدم روانی ، چرا دنیاتو کوچیک کردی انقدر، این آدم حتی ارزش فکر کردنم نداره. مظمئن باش جواب همه ی کاراشو میبینه.
به خدا توکل کن حرف بزن مدام باهاش
و اینکه اگه دنبال آرامشی و مشکل مالی نداری توافق کن سر مهریه ، کسی که انقد حساب کرده هیچی به نامش نیس مطمئن باش به این راحتیا حق و حقوقتو نمیده.

یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه

جودی عزیزم یه چیز رو به خاطر بسپر...من هم زمانی که شرایط مشابه شما رو داشتم انقدر غصه خوردم و خودخوری کردم که الان تو این سن باید استراحت مطلق باشم و دچار مریضی نادری بشم که همش بخاطر اعصاب بوده...با جدا شدن زندگیت به پایان نمیرسه...ادامه داره .و باید خودت رو به این رودخانه زندگی جاری برسونی.
امروز یه مطلب خوبی خوندم نوشته بود یک روز ادمی میاد توی زندگیت که از همه ادمهایی که ترکت کردن تشکر میکنی...میدونم الان میترسی از تنهایی از اینکه بهت بگن مطلقه..از هزاران مشکل اینجوری...اما ما از یک ثانیه بعد خودمونم خبر نداریم.نمیدونیم چی قراره برامون رقم بخوره...خیلی وقتا رنج هایی که الان میکشیم مقدمه یک زندگی خوب در اینده است...فقط باید انقدر قوی باشی که بتونی این رنج ها رو مدیریت کنی و پشت سر بذاری.
من همیشه فکر میکردم که اگر از همسر سابقم جدا بشم هیچ مردی رو دیگه نمیتونم دوست داشته باشم.هیچوقت دیگه نمیتونم خوشبخت بشم و این افکار منو روانی میکرد...در حالیکه الان خدا رو هزاران بار شکر میکنم که اون انسان نما از زندگیم رفت تا من بتونم بهترین لحظات رو با همسرجدیدم داشته باشم...پس نترس.
تلاشت رو بکن اما فکر نکن با طلاق دنیا به اخر میرسه
مهم سلامتی و جوونی تو هست که الان در خطره...باید یاد بگیریم برای کسی بمیریم که برامون تب کنه...که متاسفانه این رو یاد نمیگیریم و ازش ضربه میخوریم.من اگر بی دریغ به همسر سابقم محبت نمیکردم و با شرایطش کنار نمیامدم هرگز بهم نمگیفت که تو مونده بودی رو دست خانوادت و بخاطر همین سر عروسی و مراسم سخت نگرفتین به من !! و این بخاطر اینه که داخل یک لیوان بخواهی یک پارچ اب بریزی که میریزه و همه جا رو کثیف میکنه.
پس حواست باشه برای کی داری غصه میخوری و برای کی داری شب و روزترو خراب میکنی

* "ایشون سال 95 منو از منزل بیرون کرده بودند"
می تونید این موضوع رو اثبات کنید؟ شاهدی از فامیل، همسایه ... دارید؟ شهادت نامه ... چیزی دارید؟

* "ادرس زنه توی این برگ هست من حتی نرفتم بررسی کنم ایا ادرس واقعیه یا نه"
خب بررسی کنید. خودتون نمی تونید یه نفر دیگه رو بفرستید. اگر درست نباشه مدرک تون غیرمعتبر و "شاید" به ضررتون تموم بشه.

* همه وکلا میگن توی جلسه تمکین بگو برمیگردم
درست میگند. اینطوری بهانه قانونی از ایشون گرفته میشه.

*****************

طبق ماده 1 قانون نحوخ اجرای محکومیت های مالی: " هر کس به مجب حکم دادگاه به دادن هر نوع مالی(مثلا مهریه) به دیگری محکوم شود و از اجرای حکم خودداری کند، هرگاه محکوم به عین معین باشد آن مال اخذ و به محکوم له تسلیم می شود و در ضورتی که رد عین ممک نباشد یا محکوم به عین معین نباشد، اموال محکوم علیه (زوج) با رغایت مستثنیات دین و با رعاییت مستثنیات دین و مطابق قانون اجرای احکام مدنی و سایر مقررات مربوط،توقیف و از محل آن حسب مورد محکوم به یا مثل یا قیمت آن استیفاء می شود. "و طبق ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومی های مالی: " مرجع اجرا کننده رای اعم از قسمت اجرای دادگاه صادرکننده اجرائیه یا مجری نیابت، مکلف است به تقاضای محکوم له از طرق پیش بینی شده در این قانون و نیز به هر نجو دیگر که قانونا ممکن باشد، نسبت به شناسایی اموال محکوم علیه و توقیف آن به میزان محکوم به اقدام کند." و طبق تبصره این ماده: " در موردی که محکوم به عین معین بوده و محکوم له شناسایی و تحویل آن را تقاضا کرده باشد نیز مرجع اجرا کننده رای مکلف به شناسایی و توقیف آن مال است."
در نهایت طی ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی قانونگذار ضمانت اجرای حبس را در نظر گرفته که طبق این ماده: گ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکمیا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود، مگر اینکه دعوای اعسار مسسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود."
اما چنانچه میزان مهریه بیش از 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن تعیین شود، نحوه مطالبه آن تغییر پیدا خواهد کرد.
به اینصورت که زوجه برای مطالبه مهریه بیش از 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باید ملائت( دارا بودن ) زوج را اثبات نماید و حتی در صورت اثبات ملائت زوج از سوی زوجه و عدم پرداخت مهر از سوی زوج که روجه توانسته ملائتش را اثبات کند، ضمانت اجرای حبس اجرا نمی گردد و صرفا با معرفی مال ( اعم از منقول یا غیرمنقول ) از طرف زوجه یا وکیل ایشان نسبت به توقیف آن از طرف مرجع قضایی اقدام خواهد شد.

*****************

* این چیزی که اینجا میگه تا 110 سکه رو مرد باید حتما بده
* اگر نداشته باشه حبس میشه
* قانون باید به هرنحو اموال طرف رو شناسائی کنه.

* برای بیشتر از 110 رو شما باید اثبات کنید.
* دادگاه کمتر و بیشتر از 110 سکه رو جداگانه درنظر نمی گیره؟ یعنی برای کمتر از 110 سکه به شما مجوز شناسائی بانکی و اسنادی میده یا خیر و بقیه بیشتر از 110تا رو برعهده خودتون بگذاره که شناسائی کنید؟
اگر خیر (فرض) و با فرض بیشتر از 110تا بودن مهریه تان، شما فعلا برای 109 سکه مهریه شکایت کنید.

* ایشون حقوق شون به چه بانکی پرداخت میشه؟
* دادگاه با چه استدلالی تقاضای شما رو برای بررسی وضعیت مالی آقا رد کرده؟
* از اطرافیان و دوستان و همکاران ایشون تحقیق کرده اید خانه، ماشین، ملک و املاکی دارند؟ شاید دیگرانی بدانند مخصوصا اگر شریک کاری داشته باشه.
* نمی تونید آشنائی پیدا کنید براساس شماره ملی ایشون از دفاتر مرکزی ثبت اسناد و بانک ها جستجوی کامپیوتری کنید ببینید برای شماره ملی ایشون چه اطلاعاتی بدست میاد؟
عقل میگه این کارها رو باید بتونید از دادگاه درخواست کنید بهتون مجوز قانونی بده.حتما با وکیل تون مشورت کنید.
* در عقدنامه تون چه چیزهائی به نفع و جزو شرایط شما است؟ حق تعیین محل سکونت رو دارید؟
* مهریه تون چقدره؟
* کدوم شهر هستید؟

با سلام و تشکر از شما بابت توجه و وقتی که میزارین
مهریه من 150 عدد است
اگر اجازه بدین شهر سکونت رو نگم
ایشون شغلشون ازاده و شریک هم دارن یه جورایی میشه گفت تولیدی دارن
یکباری که با کد ملی از طریق اشنا بررسی کردیم هیچ چیزی بنامشون نیست هرچند که متاسفانه دادگاه و اداره ثبت همکاری زیادی نکردن و گفتن که حتما باید شماره ثبتی اموال شوهرت رو بدی تا بررسی کنیم ولی مطمینم هیچی بنامش نیست چون توی جلسه نفقه خندید و به مامور شورا گفت بررسی کنید که حتی 1 چیز بی ارزشم بنامم هست یا نه و من اینقد وضعم بده
حساب مشترک و دسته چک مشترک با شریکش دارد که گردش بالایی دارد و برای خرید ها و فروش های شرکت هست که اونم ظاهرا نمیشه توقیف کرد چون از اجرای دادگاه پرسیدم گفتند حساب نباید مشترک باشد.
بقیه خریدهای منزلم که با کارت صوری برادرش انجام میداد.(پول خودش)
استدلال دادگاه برای رد بررسی وضعیت مالی این هست که فعلا فقط میتونم موجودی حساب رو بگیرم و اگر خواستم بعدا گردش حساب رو بگیرم حتما خود قاضی باید دستور بده چون هنوز حتی به مرحله اعسار مهریه از سوی همسرم هم نرسیدیم.
اینکه سال 95 درب منزلو به روی من بست و منو راه نداده خانوادم که شاهدن و حتی اقوام خودش که بعد از 1هفته اومدن دنبال من تا منو برگردونن اونجا هم یه در گیری های شدید لفظی و حتی گاها فیزیکی (جلوش رو گرفتن) با فامیل خودشون انجام داد که چرا دخالت کردن و منو برگردوندن انجام داد و به منم گفت که دنبال زن هستم نمیدونم دلیل رفتارهاش چی بود !!! و بعد هم که مرتب زنگ مامان و خانوادم زد که بیاین و من دخترتون رو نمیخوام و بابت جهیزیه اقدام کنید و جهیزیه رو زودی ببرید!! ولی مطمیننا اقوامش قرار نیست بیان شهادت بدن همون سال گذشته میگفتن ما شهادت میدیم ولی من چون برگشتم اونا دیگه دخالتی نمیکنن.
ولی خوب مدرک اس ام اس های همسرم هست که کلی نفرین و تهمت نثار من کرده و گفته که برنگرد و به خانوادت بگو طلاقم داد همسرم بخاطر شماها و درب های خونه هم قفله!


دیروز جلسه تمکین داشتم و همسرم در ابتدا با لحن طلبکارانه و از موضع قدرت شروع کرد که خانمم منزلو ترک کرده و 20 روز بعدش جهیزیه برده و 30میلیون طلای منو دزدیده و کلی دروغ های دیگه
قاضی ازم پرسید حاضر به تمکینی؟بله یا خیر؟ منم گفتم بزارید صحبت کنم ولی قاضی اصرار داشت بگو بله یا خیر!! منم گفتم اجازه بدین این اقا ازدواج کرده و منو ترسونده وقتی برگردی هرروز کتک میزنم و حبست میکنم و اجازه نداری خانوادتو ببینی حتی اجازه نمیدم اونا بیان دیدنیت و حتی یبار گفته تا اخر عمرم هم اگه شده یکیتون رو میکشم
اونم سریع انکار کرد و گفت زنم صدامو با نرم افزار تقلید کرده و واسم صیغه نامه جعل کرده و از این حرفا
منم همون صیغه نامه نصفه و نیمه رو نشون قاضی دادم بعد اونقد همسرم قشنگ فیلم بازی کرد گفت اجازه هست یه کپی از این داشته باشم؟؟!!
قاضی گفت اگه امنیت جانیت تامین بشه برمیگردی؟منم گفتم کی میتونه این امنیت رو فراهم کنه؟ اخه وکیلم گفته بود تحت هیچ شرایطی زیر بار نری و مرتب این امنیت جانی رو مطرح کن
نمیدونم حالا چی میشه
فقط قاضی به من گفت هر مدرکی از همسرت داری تا 1 هفته واسم بیار از شهادت شهود و تهمت و فحاشی و زن صیغه ای و ...
به همسرم هم گفت شما اگه زنت برگرده الان راهش میدی تو منزل؟ میخواست همسرمو امتحان کنه اونم گفت بله فقط بگید که چه وسایلی بگیرم
قاضی گفت فعلا نیازی نیست بعدا میگم
منم به قاضی گفتم ازشون بپرسید منزلشون کجاست ؟ همسرم هم جواب داد از ائل فروردین کارم منتقل شده کرشهر دیگه:97::97:به دروغ ولی گفت خونم همینجاست
بچه ها فقط من اول جلسه به قاضی گفتم که همسرم گفته من قاضی و مشاورها رو سر کار میزارم و اونا نمیفهمن و میگم حاضرم برای اثبات حسن نیتم دوربین نصب کنم توی خونم و اونا ذهنشون نسبت به من مثبت میشه که همین حرف من باعث شد قاضی رفتار تندی باهاش بکنه هر چند من حقیقتو گفتم ولی نمیدونم چرا عذاب وجدان میگیرم از سادگی خودم حالم بد میشه
راستی اخر جلسه تمکینم وقتی قاضیبهش گفت توهم اگر مدرکی علیه خانمت داری بیار اون اینطور جوا ب داد من چرا باید بیارم ؟؟؟من میخوام باهاش زندگی کنم !!دروغ میگه اصلا مدرکی نداره و اینم به قاضی گفت اقای قاضی شما اگر میگید زنمو طلاق بدم الان میدم قاضی گفت هرگز من میگم زندگی نرمال.
بچه ها این حرفا رو الکی زده یعنی همش؟؟؟
فردا هم که قراره برم کلانتری بابت شکایت پیامها و تهدید ها و توهینها
حس بدی دارم از این بابت ای کاش مهریمو میداد با طلاق که مجبور نمیشدم این شکایتو ازش کنم ، نمیدونم چرا ولی دلم براش میسوزه هرچند اون خیلی اذیتم کرده ولی من نمیتونم حتی عذاب دشمنم رو ببینم
اخه اون حاضر شده کلی فاکتور الکی طلا جور کنه و ازم شکایت کنه ولی من نمیتونم!!مرتب دارم خودخوری میکنم
باورتون میشه من حتی اگه یکبار همسرم بعد از فرستادن من به منزل مامانم ازم عذزخواهی میکرد و میگفت برگرد میرفتم ولی اون این فرصتو نه تنها ازم گرفت بلکه بعد جلسه مشاوره تمکینم برداشت این صیغه نامه (جعلی یا اصلی) رو نشونم داد که شاید دل بکنم نمیدونم منظورش چی بوده:47::47:
فکر کنم دارم دیوونه میشم کم کم ! خودمم نمیفهمم چی میگم و چی میخوام
شاید چون دوسش دارم:47::47:

وقتی شریک و کار مشخصی دارند روابط مال شون هم باید مشخص باشه. اینکه در طی سال ها شراکت شان چقدر سود یا ضرر داشته و سهم ایشون چقدر بوده. همه این ها در دفاتر روزانه شان یا بصورت دیگری باید ثبت بشه. گردش های مالی شان همگی در بانک ها ثبت میشه. نمی تونن بگند که هیچ درآمدی و سودی نداشته باشند. با یه حسابرسی از حساب های حال و گذشته کل وضعیت مالش شراکت و سهم هر شریک تاحد قابل قبولی مشخص میشه. بعد هم می تونید (دادگاه می تونه) ازشون بازخواست کنه درآمدهاشون رو مجا صرف کنه. باید مدارک هزینه کردهای چندین ساله شان رو ازشون طلب کنید. پول شون رو که توی چاه نریخته اند. یا سرمایه گذاری کرده اند، قرض داده اند، در بانک گذاشته اند، سکه و ارز خریده اند، ملک خریده اند، تو متکا گذاشته اند ... بالاخره یه جائی باید موجود باشه. همه اش رو هم نمی تونند غذا خورده باشند. خلاصه دادگاه بخواد سیستم بانکی فعلی خیلی دقیق رد تمام تراکنش های بانکی رو ردگیری میکنه.

شاید وکیل تون بتونه از دادگاه تقاضا کنه شرکا و اعضا خانواده ایشون به عنوام مطلع (یا هر عنوان) دیگری به دادگاه احضار بشند و اطلاعات خود رو داشته یا نداشته هرچی که باشه کتبا ثبت و سند کنند.
مثلا شریک ایشون قطعا نمی تونه مدعی بشه از میزان سهم پرداختی شراکت شون به این آقا در طی این سال ها بدون اطلاع بوده. باید حساب و کتاب کرده باشند و سهم هرکدام شان مشخصه. برادرشون باید توضیح بده چرا کارت اعتباری شان رو ایشان داده و مبالغ داخل آن رو کی واریز می کنه. خلاصه وکیل تان باید اینقدر بپیچوندشون تا به تناقض گوئی بیفتند یا حقیقت رو بگند.
مجددا شریک ایشون می تونه بگه چک ها و پول های شراکت شان رو به حساب کدام بانک ها (حتی شعبه) برای ایشون واریز می کرده. مشتری ها و طرف حساب های کاری شان رو تحقیق کنید ببینید اگر از ایشون چک گرفته اند متعلق به کجا بوده است. ...
درنهایت شاید بشه ایشون رو متهم به پنهان کردن اموال و فرار ار پرداخت مهریه و تقاضای حبس شان رو بکنید. فکر کنم برای تا 110 سکه مهریه اگر به هردلیلی نتونه پرداخت کنه باید بره زندان (با وکیل تان مشورت کنید). 40 تای بقیه رو فعلا مسکوت بگذارید و "طلب نکنید". احتمال داره مجبور باشید درخواست شکایت جدیدی بدید برای 109 کسه یا همان قبلی رو دادگاه تغییر بده.

هر مدرک جعلی که ارائه میکنه بایت آن از خودش، و هرکسی که مهر و امضائی پای آن داشته شکایت کنید. مثلا فاکتورهای خرید و فروش طلا باید به نام اشخاصی باشه. مکان خریدار یا فروشنده باید مشخص باشه. مهر و امضا داشته باشه. از هرکسی که به نحوی اسم یا امضاش در مدارک جعلی ( وجود داره شکایت کنید. همه آن ها)

ببینید اینطور که شما میگید شوهر شما یه آدم شارلاتانی است. با ضعیف بازی و اینکه هنوز نمی دونید چه احساسی بهش دارید وقت تون رو تلف می کنید. لابد اگر کارتون هم پیش بره و ایشون محکوم بشه با چندتا لبخند و عزیزم و ببخشید میخواهید کوتاه بیائید؟ اگر می دونید اینقدر ضعیف هستید به فرد" آشنا و مطمئنی از خانواده یا فامیل تان" که بعدا بالا نکشه، وکالت بدید به جای شما موضوع رو پیگیر کنه و از خودتون سلب اختیار کنید.

سلام دوستای گل مجازی
اقای یه دوست عزیز ممنون که به من لطف و توجه دارین و با دلسوزی وقت میزارین
از حال و احوال اینروزام بگم که بر خلاف سایرین که بیشتر درگیر بعد عاطفی طلاقن من هم در گیر بعد عاطفی هستم و هم سایر مشکلاتم اعم از حقوقی و غیره
اقای یه دوست اینکه میگید روابطشون مشخصه حتما هست اخه بارها و بارها دفترهای حساب و کتابشو میورد منزل و من می دیدم حتی امکان کپی هم داشتم ولی واقعا حس میکردم خیانت در امانته، ولی خب خودتون بهتر میدونید که شریکش قرار نیست بیاد این مدارک رو به من اراِیه بده. اینکه پولشون رو کجا گذاشتن واقعا نمیدونم شاید توی حساب مشترکشون با شریکشون باشه. بنظرتون واسه این مورد چیکار کنم؟
در مورد مشتری هاشون بله تا حدی مشخصه مثلا ایشون چند مورد پروژه در سطح شهر انجام دادن که البته نمیدونم چه طوری باید استعلام بگیرم اخه اونا شرکتشون ثبت نشده و اینکه چطوری فعالیت و حتی صادرات دارن جای بسی سوال است.
اجرای خانواده هم که میگه فقط حسابهای مشخص و اموال دارای پلاک ثبتی قابل پیگیری هست عملا یعنی من جایی دستم بند نیست.
نمیدونم با هر وکیلی هم که مشورت میکنم سریع خودشون رو راحت میکنن و میگن 30یا20تا سکه هم خوبه بگیر و تمومش کن. شاید اخرم همینکارو کردم.
اقای یه دوست در مورد مدارک جعلی هم چندتاش که من اطلاع دارم مربوط به مادرشه بقیش هم الله اعلم نمیدونم واسه کی خریده این همه.
در مورد پرونده هام در ابتدا میگم:
پرونده تمکینم فعلا مختومه هست چون من از شوهرم شکایت کیفری ترک انفاق و تهدید و تهمت کردم و قاضی پرونده تمکین رو بست تا نتیجه اون شکایت مشخص بشه.
در مورد مهریه هم من خودم رفتم با قاضی صحبت کردم و دستور گردش حساب همسرم رو گرفتم که حالا دیدم واسه 6 ماه اخیر دستور دادن در صورتی که همسرم از تابستان 95 حسابهاش رو خالی کرد و این گردش حساب بی فایده هست.
درمورد اینکه فرمودین شریک کاری همسرم رو دعوت کنن به دادگاه، از قاضی پرسیدم گفت اگر استشهادیه از اطرافیان همسرت داری بیار وگرنه دادگاه اونا رو دعوت نمیکنه بنابراین این موردم به نفع همسرم.
فقط من ساده از فرط دلتنگی برداشتم زنگ همسرم زدم و بهش گفتم چرا بیمه رو قطع کردی میخام برم دکتر که اونم کلی چرت و پرت گفت و مثلا منو مقایسه کرد با دخترای مطلقه فامیلشون که اونا خیلی خوبند و از اون بازی های روانی همیشه که مثلا چقد نازن و فلان
بعد هم توی تماس بعدی گفت تو حتی اگرم برگردی بعد 2 سال طلاقت میدم و میرم با دختر مورد علاقم (البته من قبلش گفتم یا حقمو بده و طلاق وگرنه قاضی گفت تمکین منم میگم چشم خخخ ) و یه سری حرف های روانی که تو نیاز به محبت داری و گناه داری بلاتکلیفی و بیا توافق، البته باید بگم من توی تماسهام به هیچ وجه حالت التماس یا عجز ندارم و خودمو یه ادم کاملا ریلکس نشون میدم.(قبلا حالت عجز داشتم و اون کاملا لذت میبرد و اخرش یه سری شرط و شروط سخت میذاشت که خودم بترسم برگردم)
حالا که اقا رفته پرونده کیفریش رو مطالعه کرده مشخصه خیلی ترسیده چون خیلی به من تهمت زده بود و حرفهای رکیکی که شرم اوره و خودش میگه که وکیلش گفته مجازات شلاق و زندانی داره. طی پیامها و تماسهایی که من باهاش برقرار کردم اون در ابتدا گفت میخام یه فرصت به جفتمون بدم و جهیزیت رو بردار بیار زندگی کنیم ازمایشی، دوباره شب گفت هرچه زودتر بیا توافق کنیم و بهتره عمرمون رو تلف نکنیم، سپس وارد فاز مسخره کردن من شد که منم خووب حقشو گذاشتم کف دستش و جوری با شوخی و اعتماد به نفس جوابشو دادم که یهو برگشت گفت اصلا دوست دارم و فردا میام دنبالت (کلا شوهر بنده یک ادم مودی و هیجانی هست که در لحظه جوگیر میشه و یه حرفی میزنه) بعدم چندتا اس قشنگ داد که من گفتم این نقشه جدیدشه حتما.
الان از دیروز تا حالا به زبانی کاملا مودبانه (از ترس قانون) شروع کرده تهدید در قالبی بسیار زیبا که علیه من شکایت کرده که من بهش تهمت رابطه نامشروع زدم و شاهد داره و من باید 80 ضربه شلاق بخورم و مثلا میگه گلم شرمنده من دلشو ندارم تو شلاق بخوری ولی چاره ای نیست:58::58::311: !!!!برای دفاع از حقم مجبورم!!! منم گفتم یه شلاقه دورهم میخوریم خب
بچه ها این چرا اینجوریه؟؟؟ یعنی ابراز علاقش هم فیلم بازیشه؟
من که نمیفهمم الان فکرم درگیر مهریم باشه یا تمکینم یا شمایت کیفری یا سوگ طلاق بگیرم بخدا داره موهام سفید میشه از طرفی خب دلم واسش تنگ میشه چیکار کنم؟ دست خودم نیس
مرتب به خودم میگم اونکه اینقد شوخ بود و با اکثر مردم خوب چرا فقط منو خانوادم رو اذیت میکرد!!!!!!دارم دق میکنم
پرونده طلاها هم که از شورا رفته دادگاه چون مبلغش بالا بوده.
راستی بچه ها یه نکته ای ذهنمو درگیر کرده:
همسر بنده در طول زندکی با شماره دیگر مزاحم من شده بود و به زور میخواست باهام دوست بشه مثلا تا ابروم رو ببره بنظرتون قابل پیگیری هست ؟ و یه چیز بدتر که از ظهر تا حالا حرصم رو در اورده اینه که چند ماه پیش ساعت 1شب یکی زنگ خونمون زد چندبار و مزاحمت که مادرم تشخیص دادن صدای همسرمه منم شمارش رو سیو کردم ولی پیگیری نکردیم چون تکرار نشد و گفتم خودشه حالا امروز مامانم دستش خورده به شماره و یه دختره جواب داده بنظرتون این زنشه؟ این شماره فایده داره؟
منظر نظرات شما دوستای گلم هستم:72::72:

سلام خانم عزیز. میتونم بپرسم شما دلتون دقیقا برای چه چیز زندگی با این آقا تنگ شده؟!