-
سرد شدن خانومم
سلام خسته نباشين ، من و نامزدم (خانومم)١٥ ماهه كه نامزد كرديم و عقد كرده هستيم و قبلا ٣ سال باهم دوست بوديم كه ١ بار از طرف خانومم در دوران دوستي رابطه به هم خورد ولي ٢ ماه بعدش با التماس برگشت بهم و منم دوسش داشتم و رابطه رو ادامه داديم تا اينكه ازدواج كرديم ، از عيد امسال بهانه هاش زياد شد و گفت كه ديگه نميخواد ادامه بده تا اينكه ٥ ماهي جدا از هم بوديم و بعدش خودش پيغام فرستاد كه ميخواد برگرده و اومد ١٠ روزي باهم بوديم بعدش باز گفت نميتونه ادامه بده و باز ميگه تصميمو گرفتم بيا جدا شيم من ديگه هيچ حسسي ندارم بهت و دوست ندارم موندم چيكار كنم حواهشاً راهنماييم كنين
-
سلام به شما
لطفا پاسخ بدین؛
سن شما و همسرتون؟
وضعیت مالی دو طرف؟
وضعیت فرهنگی و خانوادگی؟
معیارهای شما در انتخاب همسر؟
علت رابطه ی دوستی طولانی قبل از ازدواج و نامزدی و عقد طولانی؟
شغل شما؟
همسرتون شاغلن یا خانه دار؟
چند مورد از ویژگی های خوب و عادات یا اخلاق بدتون رو بنویسین.
به نظر شما تفاوت های بین شما و همسرتون چی هست؟
با تشکر
-
من و خانومم هم سن هستيم ٢٦ سالمونه ، كه در دوران دوستي خانومم ١ بار تموم كرد باهام و دوباره بعد ٢ ماه برگشت منم برگشتم الانم ١٥ ماهه ازدواج كرديم كه ٦ ماهه قهريم و خانم ميگه طلاق ميخواد ،از نظر مالي ما بالاتر از اونا هستيم و از نظر فرهنگي هم بالاتر از اونا هستيم ، شغلم كارمنده، خانومم خانه داره، معيارم صداقت و روراستي بود و دوس داشتم خانومم ازهر لحاظ يه طبقه ازز من پايين تر باشه، و وقتي پيگير ميشم كه برگرد ميگه ديگه حسسي ندارم بهت و بعدش نميدونم جي بشه زندگيم خودشم ميدونه بهتر از من نميتونه پيدا كنه ولي ميگه مهم الان هس كه حسسي ندارم و ميخوام تموم كنيم
-
سلام
1- اگه قبول می کنه که باهاتون بیاد مشاوره، یه مدت برید مشاوره شاید درست بشه.
2- اگه قبول نمی کنه، بگو باشه. خودت برو درخواست طلاق بده.
هم از نظر قانونی به نفع شماست اگه ایشون درخواست بده.
هم ممکنه به خاطر این که یه مدت باید دنبال مراحل قانونیش بره، شاید فرصت و فاصله ای پیدا بشه که بشینه فکر کنه.
اگه قرار شد راه حل دوم را اجرا کنید، باهاش تماس نگیر و اصلا باهاش حرف نزن ( حداقل یک ماه و نیم). بذار حسابی ذهنش را زیر و رو کنه و فکرهاش را بکنه.
وقتی تماس می گیری و ارتباط دارید، از نظر ذهنی این فرصت را نداره که دقیقا بدونه مشکلات چی بودن، خوبی ها چی بودن، نبودن شما تو زندگیش و جدایی چقدر براش سخته یا راحته.
-
من با نوشته شیدا موافقم:104:
دوست عزیز منم تکرار میکنم حتما به یک مشاور خوب مراجعه کنید بعدم منم مشکل شمارو 9 سال پیش داشتم که منجر به جدایی شد و الان 3 ساله ازدواج کردم و خدا رو شکر همه چیز خوبه فقط شما زیاد پیام یا تماس نگیر تا 1 ماه ببین چه تصمیمی میگیره بعد حتما با بزرگترها در میون بزارید البته بعد از نظر مشاور
به مید زندگی:72:
-
اخه نميخوام زندگيم خراب بشه و بهش علاقه دارم چيكار كنم من
-
سلام
امیدوارم مشکلتون حل بشه.
چندتاسوال داشتم اگرمایلیدپاسخ بدید
وقتی قهر میکنه شماچکارمیکنید؟توی این شش ماه چقدرالتماسش کردید؟
نحوه حرف زدنتون ورفتارتون چطوری هست؟مثل یه مردعاشق ومقتدرومودب یامثل یه مجنون آویزون؟(معذرت میخوام اینومیگم امامیخوام بدونم چطورباهلش رفتارمیکنید؟)
چقدرشخصیت خودتون وهمسرتون واستون مهمه؟چکارکردیدتاالان که این شان وشخصیت حفظ بشه یابرعکس بشکنه؟
کمی بیشترازجزییات بگیدشایددلیل این سردشدن مشخص بشه
موفق باشید:72:
-
اوايل قهر كردنمون كه روزاي اول عيد بود بعد ١٠ روز سراغشو گرفتم البتده من قبل قهر كردن گفتم نميتونم ادامه بدم بخاطر بحث هاي چرت و پرت و ولش كردم بعد ١٠ روز سراغشو گرفتم گفت برو طلاقم بده و منم گفتم پشيمونم از حرفم بيا حرف بزنيم مشكلاتمونو حل كنيم زندگيمونو بكنيم كه مخالفت كرد كه منم ٤،٣ روز پيگيرش بودم تقريبا التماس هم كردم گفت نميخواد و طلاق ميخواد بعد ١ ماه با خانوادم رفتيم دنبالش پيش اونا چيزي نگفت ولي به خودم گفت كه نميخواد بياد ، تا اينكه ٢ ماه هم اونجوري گذشت و سالگرد ازدواجمون گل خريدم رفتم دنبالش گفتم جلو خونتونم كه اول نميمود و با اسرار من اومد و رفتيم بيرون باز سرد بود و ميگفت ديگه نميخواد ادامه و باز من بهم ريختم و التماس كردم بهش ديگه گذشت و گذشت و ٥ ماه بعدش خودش زنگ زد البتده كار داشت مدارك ميخواست نه اينكه واسه برگشتن باشه تماسش تا اينكه ١ ماه پيش پيغام فرستاد از طريقه يه نفر كه ميخواد باهام حرف بزنه منم گفتم باشه رفتيم و حرف زديم و گفتم همه چي بايد متقابل باشه و ١٠ روزي ادامه داديم باهم خيلي نرمال بعدش سر يه بحث خيلي خيلي كوچولو بهونه آوردو گفت ديگه اينبار نميونم بريم تموم كنيم اولش خيلي محكم بود سر حرفش ولي چند روزه كه من باز پيگيرشم و بهش ميگم دوست دارم و زندگيمونو نزن بهم ميگه هرچي خدا بخواد و صلاحمون هرچيه اون بشه ولي من باز پيگيرشم و پي ام هاي محبت آميز ميزنم و محبت ميكنم بهش ولي جواب نميده ميگه فشار نيار روم و منم ميگم ما جدا نميشيم و حل ميشه همه چي
-
به نظر خودتون ریشه مشکلاتتون کجاست؟
اعماق قلب ما بهمون معمولا راستشو میگه. اعماق قلب شما چی میگه؟
ارتباطات خانومتون به چه صورته؟
خانوادشون و دوستان نزدیکشون چه رفتاری با شما و ایشون دارند؟
درخواست های ایشون از شما چی هست؟
شیوه آشناییتون و ملاک انتخاب هاتون چطور بوده؟
از نظر ایمانی شما و خانومتون در چه سطحی هستید؟
از نظر عاطفی شما و خانومتون مستقل هستید یا وابسطه؟ به چه کسی؟
رابطه جنسیتون به چه صورت بود؟ رضایت دو طرف وجود داشت؟
از نظر ظاهری و اندام چقدر مورد پذیرش هم هستید؟
آیا رفتار یا صحبت خاصی داشتید که ایشونو ناراحت کرده باشه؟
-
ريشه مشكل رو نميدونم ، ارتباط خانوادش خوبه باهام ، درخواستش اينه كه ميگه عوض شدي و اين حرفا بهونه تراشي هس اكثرا، آشناييمون در دانشگاه بود ،از نظر ايمان تقريبا مثل هميم، از نظر عاطفي من بيشتر وابستشم ، رابطه ي جنسيمون خوب بود هر دو طرف رازي بود،در ضمن ٢ ١٠ روز پيش كه حرف ميزدم ميگفت ديگه به رابطه ي جنسي با من هم تمايل نداره ، از نظر اندام هر دومون هم از بدنامون خوشمون مياد يعني خوش اندام هستيم ، اره بعضي رفتارام ناراحت كننده بود البتده اونم همون رفتارارو با من داشت و منم به خاطر رفتاراش اونطور رفتار كرده بوده ، اينم اشاره كنم كه ٣ ماه پيش كه رفتيم مشاوره ١ جلسه مشاور گفت خانومتون احساسي عمل ميكنه بعدش تازگي ها هر چي ميگم بيا بريم مشاور قبول نميكنه
-
از دوستانش و رفتو آمدش و نوع لباس و آرایشش هم توضیح بدید. با توجه به گفته هاتون بنظر نمیاد اینا دلیل موجهی برای طلاق باشه. اینکه ایشون قهر میکنن خواستار تغییر در عملکرد و رفتار شما هستند یا خواستار طلاق؟
اینکه میگن شما عوض شدید به نظر خودتون از چه بابت میگن؟ ته دلتون چی میگه؟
سعی کنید رفتار منفعلانه نداشته باشید و متانت خودتون رو حفظ کنید. جدی باشید و بجای نشون دادن وابستگی کمی عملی دوست داشتنتون رو نشون بدید. نشون بدید که عاشقشید ولی حالت مردونه خودتون رو کاملا حفظ کنید. عواقب طلاق رو بهشون گوشزد کنید و از خانوادشون که با شما خوب هستند بخواین که باهاش صحبت کنند.
رفتاری که داشتید و ناراحت کننده بود چه رفتاری بود؟ ضمن حفظ مردونگی و متانت از رفتار ناراحت کننده خودتون عذر خواهی کنید. سعی کنید با ظرافتهای احساسی همسرتون رو جذب کنید. فکر کنید اولین بار هست همو میبینید و میخواید از نو آشنا بشید. اوضاع مالی در چه وضعیتی هست؟
-
سلام دوسته عزیز
تاپیک و داشتم میخوندم و دلیلی قطعی واسه اینکه خانومتون سر اون بخواد جدا بشه ندیدم و بیشتر بهونه میارن
تا حالا به این فکر کردید که امکان داره شخص دیگه ای تو زندگی شون باشه ؟
یکی که شاید قبلا به هم علاقه داشتن و بعدش به همدیگه نرسیدن و شاید دلشون هنوز پیش اون باشه یا شاید دوباره اون شخص وارد زندگی خانم تون شده و به خاطر همین خانم تون فکر میکنه که نمیتونه این زندگی رو ادامه بده
یا اگه مطمئن هستید این طور نیست سعی کنید بفهمید واقعا دلیل این رفتارشون چی میتونه باشه
یا اینکه فکر میکنم در زندگی مشترکتون از شما چیزی دیده که این تصمیم و گرفته و حاضر نیست ادامه بده
امیدوارم به زودی به زندگی مشترکتون برگردید
موفق باشید
-
زياد دوست نداره دورو برش و آرايش و لباسش هم عادي هست اگه خواستار تغيير هس خودم بهش گفتم كه تغيير ميكنم ولي حتي نميخواد باهام بيرون بياد و ببينيم همديگه رو ميگه مثل احساس يه دوست اجتماعي رو دارم باهات و حس ديگه اي ندارم بهت ، ابراز علاقه مو نشون دادم و كادو اينا ميخوم واسش ولي وقتي پي ام ميزنم بهش و ميگم كه دوست دارم و تو واسه مني عصبي ميشه و ميگه جمع كن اين حرفاتو عواقب طلاق رو هم گفتم بهش ولي تاثير زيادي نداره ، و مطمئنم كه كسي تو زندگيش نيس، عذر خواهي هم كردم ولي ميگم دا رفتارام اونجور هم نبوده كه باعث طلاق بشه خيلي رفتاراي طبيعي بوده بيشتر بهونس بنظرم ، و وقتي ميگم بعد طلاق رو ميگه مهم الان هس و بعدش چي ميشه نميدونم شايد بد باشه بعدش ولي ميگه مهم الان هس ، از نوع مالي كارمند هستم و در ضمن وقتي پي ام عاشقانه ميزنم اصلا جواب نميده كلا به پي ام هام ، گفتم دا دليلش اينه كه ميگه هيچ حسسي ندارم بهت هي ميگم بيا از اول شروع كنيم انگار تازه آشنا شديم ولي فايده اي نداره ، چجور رفتار كنم باهاش ؟؟؟ چجوري ابراز علاقه كنم كه خوب بشه رفتارش و از تصميمش منصرف بشه؟
-
از پستهای شما و نوع جوابهاتون، فکر می کنم ایشون داره صادقانه نظرش را می گه. واقعا دلزده و سرد شده. ناامید شده.
به قول آقای quality ته دلتون چی می گه؟ خودتون می دونید علت چیه.
نظر قبلیم را پس می گیرم. بهشون نگید خودت برو دنبال طلاق. شاید بیشتر سرد بشه با این حرف.
فقط بگید بیا بریم مشاوره. اگر هم قبول نکرد صبر کنید. زیاد بهش پیام ندید و تماس نگیرید تا بتونه بهتر فکر کنه.
یه مدت ابراز علاقه نکنید. به قول خودش مثل یک دوست اجتماعی برخورد کنید.
به هر دلیلی اومد سمتتون گرم و پذیرا باشید. اما به دست و پاش نپیچید.
ببینید این رفتار چه نتیجه ای می ده.
در ضمن اگه حتی خانومتون نمی آد مشاوره، اگه تنهایی برید ( مشاور خوب و ماهر باشه که متاسفانه پیدا کردنش سخته) حتما کمکتون می کنه.
شاید حتی بتونه بعد چند جلسه از خانمتون بخواد که بیاد (خودشون تماس می گیرن و راضیش می کنن)
-
خوب با دلزدگيش چيكار كنم منم بزنم سيم آخر و بگم بيا جدا شيم؟چند بار گفتم بريم مشاور ولي ميگه اصلاً نميام مشاوره ، صبر هم كه زياد كردم ٥ ماه كامل دور از هم بوديم ، نميدونم والله چيكار كنم، يه مشاور خوب هس واسه ٣ ماه بعد وقت ميده تو تبريز منم بچه تبريزم
-
خب الان هم که داره همین را می گه. می گه بیا جدا شیم.
شما به جای منفعل بودن و التماس کردن، یا دست رو دست گذاشتن، از فرصتی که داری درست استفاده کن.
حتی اگه خانمتون امروز بره دنبال طلاق، چند ماه طول می کشه تا به مرحله نهایی برسه (اگه شما موافقت نکنید با طلاق)
پس چند ماهی وقت دارید. به جای این که بیشتر از خودتون دورش کنید، دنبال راه حل باشید.
مشکلش با شما چی بود؟ از چه رفتارهایی ناراحت بود؟ توی دوران دوستی متوجه این رفتارها نشده بود یا شما پنهان می کردید؟
-
اگر می خواهید جواب درست بگیرید لطفا سوالات دوستان را شفاف و با صداقت جواب بدهید.
این وسط مشکل بین شما و همسرتون مشخص نیست.
می تونید چند نمونه از درگیری هاتون را به عنوان مثال مطرح کنید.
-
مشكل خاصصي نداشت فقط يه خورده زود عصبي ميشد با كوچيكترين مساله و حرف تو سرش نميرفت ، نه ديده بود رفتارامو ولي نميدونم چي شده و مطمئن هستم كسي هم تو زندگيش نيس ، شما ميگيد چيكار كنم چطوري دورنكنم از خودم اون خودش ميخواد دور باشه ن من ، در ضمن چه راه حلي ميگيد؟؟