راه اندازی کسب و کار و ناپختگی من

سلام

دختری هستم 26ساله و کارمند تمام وقت و مجرد .
همیشه دوست داشتم وقتم برای خودم باشه به خانوادم برسم پس کارم نیمه وقت باشه که نیست . وقتی دیدم کار نیمه وقت با حقوق خوب نمیتونم داشته باشم 3سالی هست که درگیر اینم که برای خودم کار کنم و گزینه های زیادی رو بالا پایین کردم بالاخره موفق شدم یه راهی پیدا کنم.

الان خدارو شکر شرایطی فراهم شده که به پیشنهاد من ایده ی شوهر خواهرم رو اجرایی کنیم و برای خودمون تیم تشکیل بدیم و کار کنیم.

ما نمایندگی انحصاری تهران رو برای یه محصول که هم متریال هست و هم اجرا داره گرفتیم .(درصنعت ساختمان)
برای کار اجرا هم دوست داشتیم چون هزینه اجرا ، رقم قابل توجهی هست برای اینکه سود خوبی داشته باشیم باید اجرا هم خودمون انجام میدادیم . بنابراین من و خواهرزادم که پسر 17ساله است و 2تا از شوهر خواهرهام زیر نظر استاد بین المللی این کار آموزش دیدیم و دوره آموزشی اجرا شرکت کردیم .

شوهر خواهرام میگن ما هزینه ها رو از کل پروژه کم میکنیم و سود حاصل تقسیم بر 3میشه ! (خواهرزادم نصاب هست و منو 2شوهرخواهرام سهام داریم)اما واقعا این کار درست نیست .

من دوست دارم اصولی کار کنیم و برای حساب و کتاب سود و هزینه ها توی هاله ای از ابهام نباشیم ،
تخصیص وظایف انجام بشه .
فکر میکنم تخصیص وظایف و چارت سازمانی باعث میشه هر کس روی مسئولیت خودش متمرکز بشه و رشد میاره ، و فقدانش هم مانع از رشد میشه .
الان هفته ای دوهفته ای یه کار بهم پیشنهاد میشه ولی اگر خدا بخواد روزی سرمون شلوغ خواهد شد و من نمیخام هیئتی کار کنیم .:single_eye:
اما اصول کار رو بلد نیستم و نمیدونم از کجا بپرسم .:huh::watermelon::adoration:
قراره این هفته بریم و بین خودمون قرارداد همکاریمونو تنظیم و اجرا کنیم . خواهشم این هست که در بندهای این قرارداد کمکم کنید.

و اینکه دوستانی که استارت آپی رو راه انداختن یا شرکت دارن کارآفرینی و.. از تجربه هاشون بگن ممنونم .

از مدیر خواهش میکنم تاپیکمو بدلیل بی ربط بودن حذف نکنه ا، ینجا دوستانی هستن که خیلی راهنمایی هاشون مفید خواهد بود و هم اینکه چندان هم بی ربط نیست:72:

بعد از نوشتن قرارداد بین خودمون ،بعد از چندماه طبق همین قرارداد انشاء اله ، شرکت ثبت میکنیم .

من میخام در مرحله اول لوگو مونو طراحی کنم
کارت ویزیتهامون فاکتور و قراردادی که به مشتری میدیم و سربرگ رو تنظیم یا طراحی کنم .
سایتمونو بالا بیارم با رک بالا و صفحه اول گوگل
اینستا و تلگرام و تبلیغ در کانالهای معروف رو شروع کنم .
لباس تیممونو که لوگو مون روش خورده باشه
و..

کلا کار بازرگانی با من خواهد بود .

یکی از شوهرخواهرام کلا اهل دودوتا چهارتا کردن نیست و سرکار خودشون هم معمولا بدون مشورت با شرکا میره قراردادهایی میبنده که به ضررشونه بنابراین باید بدون ایجاد دلخوری ، ایشونو از قرارداد بستن هر صحبتی با مشتری منع کنم :topsy_turvy: ، از طرفی متریال و مصالح ساختمونو آشنایی داره بخاطر همین پیشنهاد دادم ایشون مدیرفنی باشه و نصب و اجرا رو انجام بدن .خواهرزادم هم بیایند زیرنظر ایشون برای اجرا . و انشااله هروقت کاملا حرفه ای شد دستمزد اجرا رو ازمون بگیره .

اون یکی شوهرخواهرم مدیر عامل خواهد بود و مدیر قرارداد . پیشنهادم اینه که ایشون صاحب امضا باشن و من و مدیرفنی حق دخالت در قیمت دادن و نحوه قرارداد بستن ایشون نداشته باشیم . اینطوری کسی نمیاد بگه من یه پروژه گرفتم اینقدر تومان هم قیمت دادم چون آشنامه و... .

ما هر سه هم سهام داریم و هم عضو هیئت مدیره و چون اون دوتای دیگه شوهر خواهر و باجناق هستن :semi-twins:و البته من داداش صداشون میزنم و خیرخواه جفتشونم پس نمیشه یکی از این دوتا رئیس هیئت مدیره باشه . پس من میشم رئیس هیئت مدیره .:very_drunk: (احساس میکنم دارید بهم میخندید)

(من قوانین اینها رو نمیدونم)

شوهر خواهرام پیشنهادشون اینه که ما نصب و اجرا رو که داریم خودمون انجام میدیم پس دستمزد اجرا رو توی هزینه ها نمیاریم و کسی دستمزد نمیگیره پس سود کلا بین سه تامون تقسیم میشه اما من مخالفم .
به نظرم درست نیست کسی که داره کار بدنی انجام میده و کلی باید وایسه بالاسر کارگر و نصاب و.. و این وسط یکی رفته مسافرت ولی سود کار بین سهتامون تقسیم شه .

پیشنهادم اینه که وقتی ما سهام داریم سود رو تقسیم میکنیم این بحثش جداست ، ما خودمون داریم کار هم میکنیم پس باید به نسبت کارمون دستمزد بگیریم که از هزینه ها کم بشه .
پیشنهادم: نصاب و مدیر اجرایی برای نصب و اجرا 10 درصد از کل پروژه
من به عنوان بازرگانی 5 درصد از کل پروژه .

اینطوری چندتا مزیت داره ،
**کسی بعدا ادعا نمیکنه فلانی رفت مسافرت و تفریح من نصب کردم ولی سودش نصف شد.
**اگر ما از بیرون نصاب بیاریم نصاب بیرون حدودا 25درصد از کل پروژه رو برای نصب میگیره ولی ما به خودمون 10 درصد میدیم پس کسی سرو دست نمیشگنه که نصب رو اون انجام بده و پولشو اون بگیره .
**کسی نمیپیچونه :welcoming: (به هر حال بخاطر دستمزد نصب کار میکنه )

تخصیص وظایف داریم پس هر کسی خودش میدونه و مسئولیتش که به بهترین نحو باید انجام بشه و دخالت هم نداریم .

مدیرعامل وظیفه داره به مرور خدمات و محصولات جدید به شرکت اضافه کنه ، خرید متریال با ایشونه .
مدیربازرگانی وظیفه داره کارهای بازرگانی رو انجام بده ( وفاداری مشتریان ، هویت بصری ، سایت و تبلیغات و..) نمیدونم این درسته یا نه مدیر بازرگانی میشه یا بازایابی یا چیز دیگه ایه؟
مدیر فنی وظیفه داره اجرا رو به بهترین نحو ممکن انجام بده و دستور خرید لوازم مورد نیاز کارگر مورد نیاز با ایشونه .

در حال حاضر من سر کارم هستم و کارمندم و نمیرسم کارهای شرکت جدیدمونو انجام بدم هر چه سریعتر باید طراحی و سایت و آتلیه وکلی کار دیگه انجام بشه .
نمیدونم مدیرم در اینجا با 4روز کار کردن من موافقت میکنه و اگر موافقت کنه حقوقم چقدر کمتر میشه ؟ آیا با 2روز کار در هفته میرسم کارهای شرکت جدیدمونو انجام بدم؟

فکر میکنم بهتره از کارم خداحافظی کنم و با تمام قوا بچسبم به کارمون نمیشه بدون تمرکز کار کرد . ولی شوهر خواهرم میترسه و میگه کارتو از دست نده .
من مطمئنم اگه خدا بخواد و ما درست کار کنیم خیلی زود به سوددهی بالایی میرسیم همین الانم داره هر 2هفته یکبار بهمون پروژه میخوره خداروشکر.

فکر میکنم متوجه شدید من چی میخام و بتونید راهنمایی بدید.
ممنون:72::72::72::72:

سلام خانم گیسو کمند

خوشحالم که می بینم حالتون خوبه و برای زندگی جدیدتون برنامه دارید.

از دید من همکاری و شراکت شما و شوهرخواهرهایتان بسیار غیر حرفه ای و متضاد با اصول اولیه یک کسب و کار حرفه ایست

این شکل از شراکت (سود تقسیم بر 3) مخصوص بقالی هاست ، نه کسب و کارهای حرفه ای

بحث همکاری و شراکت شما دو مسئله کاملا جدا هستند و خلط این دو مبحث ممکن است در آینده مشکل آفرین شود.

شما باید در وهله اول پای میز مذاکره بنشینید و سهم هر کس رو به درصد ،بسته به پارامترهای مورد نظرتون(سرمایه گذاری ، ایده پردازی و ... ) مشخص کنید.صد در صد پول و سرمایه در شروع یک کسب و کار ، حرف اول رو میزند و به سرمایه گذار شرکت باید سهم بیشتری تخصیص داده شود.

اما بعد از ثبت شرکت و مشخص شدن سهام هر کس ، همکاری شما هم باید کاملا حرفه ای باشد.همونطور که گفتم بحث شراکت از بحث همکاری کاملا جداست و این دو موضوع هیچ ارتباطی به هم پیدا نمیکنند.
شما باید برای هر فرد بسته به کاری که انجام میدهد حقوقی تعیین کنید و این حقوق رو جز خروجی شرکت به حساب بیارین و در نهایت بعد از تسویه حساب با همه عوامل شرکت(مدیر عامل گرفته تا آبدارچی) ،سود حاصله رو بین سهام داران شرکت بسته به میزان سهامشون تقسیم کنید.

اگر قرار است که توافق نامه شراکت بین شما تنظیم شود ، بهتر است این اتفاق کاملا رسمی و دفتری باشد.ولی اگر بنا به دلایلی(مخصوصا رودربایستی و تعارف) ترجیح میدین که بین خودتان قرار داد رو امضا کنین ، باید چند نفر شاهد این ماجرا باشند.چون شراکت شما خانوادگیه، بهتره از بزرگتراتون (پدر و مادر) خواهش کنید که شاهد باشند و در محضر دید اون ها پای قرار داد رو امضا کنید.

متاسفانه شرکت شما از نیروی کار حرفه ای(از مدیر گرفته تا نصاب) بی بهره است و همین موضوع در ادامه فعالیت شرکت شما کاملا به ضررتون تموم خواهد شد.
نیروی کار حرفه ای کسیست که حداقل ده سال در زمینه فعالیت خود تجربه کاری داشته باشد که تصور نمیکنم شرکت شما از چنین نیرویی بهره مند باشد.به همین دلیل پیشنهاد میکنم فعالیت خود رو تحت نظر یک مشاور قدرتمند و کار دیده آغاز کنید.
به غیر از یک مشاور قوی ، شرکت شما به یک نصاب دوره دیده و کاربلد و با تجربه(حداقل ده ، پونزده سال) احتیاج داره که باید هر چه زودتر نسبت به استخدام چنین کسی اقدام کنید.
شما حداقل به پنج شیش نفر تکنیسین و کارگر حرفه ای نیازمندید که باید هر چه زودتر کار آموزش چنین کسانی رو در اولویت خود قرار دهید(تحت نظر نصاب با تجربه)

شرکت شما برای قدرتمند شدن به حسابدار و وکیل کاربلد احتیاج داره که بهتون پیشنهاد میکنم بعد از مدتی نسبت به استقدام این افراد اقدام کنید.

خانم گیسوکمند بنده نمیدونم که شما از چه کارخانه و برندی نمایندگی دریافت کردید.ولی شما برای به دست آوردن بازار فروش کار بسیار سختی در پیش دارید.مخصوصا اگر کالای عرضه ای شما هیچ پیشینه ای در ذهن مردم نداشته باشه.به طور معمول پیمانکاران روی چیزی سرمایه گذاری میکنند که جواب خودشو پس داده باشه و در بیشتر مواقع حتی به جنس و کالای بهتر(ناشناخته) جواب نه میدهند.

اگر کالای عرضه ای شما قبلا با مارک و برند دیگری در بازار حضور داشته باشد ، کار شما کمی ساده تر است.در این صورت شما برای رقابت با شرکت های غول ، باید محصول خودتون رو با کیفیت بیشتر و قیمت کمتر ارائه دهید.تنها راز موفقیت شما همین خواهد بود.

لطفا هر چه زودتر برای آینده کاری خود تصمیم بگیرید.شما نباید بیشتر از یک مسئولیت کاری داشته باشید.کسایی موفق میشن که تمام نیرو و تمرکز خودشون رو روی یک کار بگذارند.در واقع همه کاره ، هیچ کاره است.پس هر چه زودتر تصمیم بگیرین که خدایی نکرده متضرر نشید.

موفق باشید:72:

ممنون آقای سرشار از حضورتون در اینجا.

کاملا درسته ، ما غیرحرفه ای و ناشی هستیم .
از صحبتهاتون متوجه شدم که پیشنهادم برای جدا کردن سهامداری و دستمزد همکاری درسته .

در مورد مثال بقالی منم با موضوع تقسیم بر3مخالف بودم و هم تخصیص وظایف میخوام بشه (که نمیدونم تخصیص وظایفی که در پست 2 توضیح دادم چقدر درسته)
ما هر 3 سرمایه آوردیم ، و قراره 40 30 30 سهام داشته باشیم که 40درصد برای یکی از شوهرخواهرامه که گفتم ایشون مدیرعامل بشن . من و مدیرفنی(اون یکی شوهرخواهرم) با این 40 درصد مخالفیم و فکر میکنیم باید هر سه نفرمون درصد سهاممون یکسان باشه .

برای دستمزد همکاری من به عنوان مدیربازرگانی(نمیدونم برای وظایفم که در پست 2توضیح دادم این سمت درسته یا نه ) 5درصد از هر پروژه رو میخام (بازم نمیدونم منطقیه یا نه ، بقیه سهامدارا موافقن)

برای اجرا : ما الان حتی شده سود نکنیم مهم نیست چون میخاهیم کار با کیفیت تحویل بدیم در حال حاضر نصاب خبره از بیرون میاریم و خواهرزادم(نصاب آینده) و مدیرفنی(شوهرخواهرم) وایمیسن کنارش مثل یه کارگر و وردست تا کارو یاد بگیرن ، اون استاد بین المللی هم که گفتم نظارت داره و کمکمون میکنه .

برای حسابدار و وکیل و مدیر :

من خواهرم 15ساله وکیل هستن و پرونده خانواده و امثال این هم کار نمیکنه بیشتر چک و ملک و.. کار میکنه و میتونه راهنماییمون کنه اما برای قانون تجارت نمیدونم چقدر بلد باشه.
حسابدارمون در حال حاضر که سرمون خیلی شلوغ نیست همون مدیرعامل هستش که ارشد حسابداری دارن .بعد از اینکه شرکت رونق گرفت استخدام میکنیم .

مدیر : همه موافقن من هم برای مدیر بازرگانی و هم رئیس هیئت مدیره اما واقعا بلد نیستم نمیدونم (اینو نمیدونم چیکارش کنم ) من تا حالا هرچند تحصیلاتم it و نرم افزاره اما معمولا مسئول کنترل پروژه و سرپرست و.. بودم هرچند میدونم اینها دلیل نمیشه و کافی نیست .

شوهرخواهرام همه سازنده ان (ساختمان) و تجربه اجرا پروژه داشتن از جنوب شهر متری 2تومن تا شمال شهر متری 14 تومن ، 10-15 ساله کارشون اینه اما سنتی کار میکنن و با بازاریابی و.. ناآشنا هستن.
الان پروژه ای که داریم برای یه بانک هستش ، و خیلی خوششون اومده و شعبه های دیگرشونو هم بهمون دادن اما ما نه فاکتور داریم نه قرارداد هیچی همه چیز توی کاغذهای معمولیه و این خیلی بده

نمیدونم هم کارخودمو چیکار کنم نیمه وقت برم ، اصلا دیگه نرم ؟
منو شرکا به یه اندازه کار بلدیم و میتونیم سرمایه هم بطور یکسان بیاریم اما یکی از شرکا(مدیرعامل آینده) میگه 40درصد میخاد و منم نمیدونم این توازن رو چهطور برقرار کنم؟
40 30 30 باشیم ولی ازون طرف که دستمزد همکاری هست : من 5درصد از هر پروژه و مدیرفنی(درآینده نصب با ایشونه و کلی فعالیت بدنی داره) 8درصد از هر پروژه رو بگیره

33 33 33 باشیم و هیچکدوم دستمزد نگیریم (پیشنهاد مدیرفنی) که این کار اصولی نیست.

آقای سرشار من اگر تبلیغات خوب داشته باشم (سایتمون بالا باشه ، تلگرام در کانالهای خوب تبلیغ برم و پکیج هدایای عید و کاتالوگ و.. برای بانکها و سازنده ها و بیمارستانها و کارخانه و.. بفرستم و..)
نمیتونم مشتری جذب کنم؟
کارمون جدیده و 90درصد از سازنده ها نمیدونن این کار چیه و چقدر با دوام و زیباست . اما نمایندگی ما برای یه شرکت بلژیکی هست که از بقیه محصولات موجود در بازار متریال بهتری داره .

ممنون میشم دوستانی که تجربه دارن بیان ایرادامونو بگن راه حل بدن .

سلام خانم گيسو كمند.

تبريك بنده را پذيرا باشيد. خيلي خوشحال شدم اين تاپيك رو اين موضوع رو ديدم.

احسنت بر شما

------------------

نگاه كنيد شما يه دكمه داريد ( نمايندگي بلژيكي) حالا داريد سعي ميكنيد براش كت شلوار بدوزيد.

اول از همه توضيح بدم كار استارت آپ خيلي تفاوت داره با كار شما.

استارت آپ بر مبناي ايده و توانمندي افراد مي چرخه و دوران شتابدهي و سرمايه گذاري ريسك پذير بخش عمده اي از سود اون ها رو تملك ميكنه.

شما كارتون فرق داره چون: 1- توانايي حرفه اي نداريد
2- خودتون سرمايه گذاري داريد ميكنيد.

بخش دومش خيلي ستودنيه، چون داريد واسطه رو حذف ميكنيد و خودتون سرمايه ميگذاريد.

-------------------

من چندين سال هست در صنعت ساختمان فعالم و اخيرا يك استارتآپي تو همين زمينه دارم داير ميكنم.

پيشنهادم به شما اينه كه از سوددهي پروژه فعلا فاصله بگيريد و تمركزتون روي طرح توجيهي باشه. طرح توجيهي كه متعلق به يك شركت و شخص واحد هست.

بحث سرمابه گذاري رو از وظايف جدا كنيد.

مثلا بگيد :

سرمايه گذار 40 در صد سهام

گيسوكمند كه مدير بازرگاني 20 درصد و باقي مسوليت ها هم همينطور.

حالا تو طرح توجيهي به اين نتيجه رسيدين 50 ميليون سرمايه مي خواهيد، هر كسري از اين سرمايه رو شما آوردين، به همون نسبت از 40 درصد هم منتفع ميشيد.

فقط حواستون باشه اين آورد سرمايه براي شركت ها، يكبار اتفاق بايد بيافته، اينطور نيست كه ماه ديگه ديدين، كم آوردين، 20 ميليون ديگه هم تزريق كنيد، كه اگر هر شريكي به نسبت سهم سرمايه گذاري اش پول نياره، محل مشكله.

افزايش سرمايه بايد به دو طريق انجام بگيره، از محل سود ، افزايشو فروش سهام و يا افزايش سرمايه.

----------------------

براي اجرا هم به نظرم سود شركت رو بخش بندي كنيد، مثلا:
1- 20 درصد برداشت سهام دار
2- 20 درصد حقوق و هزينه هاي جاري
3- 20 درصد تبليغات و بازار يابي
4- 20 در صد تحقيق و توسعه و گسترش
5- 10 درصد تخصيص به هزينه هاي پيش بيني نشده ( يعني پس انداز)
6- 10 درصد آموزش و ..................................

-----------------------

حالا برسيم به وظايف:

هر پستي يه حقوق مشخص داره كه تو طرح توجيهي مياد:

مثلا مديرعامل : ماهي 3 ميليون با هزينه هاي بيمه و پاداش كه هفتاد درصد براي شركت هزينه داره، ميشه 5100

به همين ترتيب عمل كنيد.

و براي رسيد به عدد سعي كنيد از برون سپاري كمك بگيريد.

يعني استعلام كنيد يه مدير غريبه اگر بياد كار كنه با توانمندي 100 درصد چقدر حقوق ميگيره و اگر شوهر خواهر با توانمندي 50 درصدي اين پست قضيه رو پيش ببره حقوقش چقدر ميشه.

اين نكته رو هم در نظر بگيريد كه تو شركت ها وقتي سهامي به نام يك نفر كه عهده دار پستي هست ميزنند دارن حقوقش رو بهش ميدن.

مثل تيم كوك مدير عامل اپل، يه حقوق ثابت داره كه خيلي كمه و بخشي از سهام اپل كه جاي حقوقي اش بر ميداره و براي اونه كه تيم كوك بفهمه با رشد شركت ، خودش هم درآمدش زياد ميشه.

-----------------------------

حالا خود شما:

بحث سايت و رنگ يكي گوگل خيلي سخته.

بايد از همين الان سئو آف پيج تون رو كار كنيد، ASP.net MVC يا PHP رو بررسي كنيد .
كلمات كليدي، سئو آن پيج، گرافيك، تبليغات فضاي مجازي و ميداني ، بازاريابي مستقيم بهترين بازخورد رو تو صنعت ساختمان داره، شركت در نمايشگاه هاي ساختمان كه فكر كنم حدود 15 تا نمايشگاه در طور سال برگزار ميشه


بعدا ادامه ميدم، ببخشيد بايد برم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad.reza164

سلام خانم گيسو كمند.
سلام آقای محمدرضا164
ممنون از حضورتون چقد نکته های خوبی رو مطرح کردید


نگاه كنيد شما يه دكمه داريد ( نمايندگي بلژيكي) حالا داريد سعي ميكنيد براش كت شلوار بدوزيد.

اول از همه توضيح بدم كار استارت آپ خيلي تفاوت داره با كار شما.

استارت آپ بر مبناي ايده و توانمندي افراد مي چرخه و دوران شتابدهي و سرمايه گذاري ريسك پذير بخش عمده اي از سود اون ها رو تملك ميكنه.

به نظرتون میتونیم موفق بشیم چقدر زمان میبره ؟ چقدر احتمال کله پا شدنمون هست ؟ (صریح بگید دوست دارم خودمو آماده کنم:82:)

-------------------

من چندين سال هست در صنعت ساختمان فعالم و اخيرا يك استارتآپي تو همين زمينه دارم داير ميكنم.
پس من هی میام مزاحمتون میشم
(برای دست گرمی : اوضاع بازار چهطوره ؟ ) :distant: اینو اصلا جواب ندید فقط وقتتونو میگیره معلومه دیگه اوضاع چهطوره :/ )

پيشنهادم به شما اينه كه از سوددهي پروژه فعلا فاصله بگيريد و تمركزتون روي طرح توجيهي باشه. طرح توجيهي كه متعلق به يك شركت و شخص واحد هست. (ببخشید طرح توجیهی همون business plan هست ؟ ولش کنید اینو خودم میرم پیداش میکنم )

بحث سرمابه گذاري رو از وظايف جدا كنيد.

مثلا بگيد :

سرمايه گذار 40 در صد سهام

گيسوكمند كه مدير بازرگاني 20 درصد و باقي مسوليت ها هم همينطور.

حالا تو طرح توجيهي به اين نتيجه رسيدين 50 ميليون سرمايه مي خواهيد، هر كسري از اين سرمايه رو شما آوردين، به همون نسبت از 40 درصد هم منتفع ميشيد.

فقط حواستون باشه اين آورد سرمايه براي شركت ها، يكبار اتفاق بايد بيافته، اينطور نيست كه ماه ديگه ديدين، كم آوردين، 20 ميليون ديگه هم تزريق كنيد، كه اگر هر شريكي به نسبت سهم سرمايه گذاري اش پول نياره، محل مشكله.

اين نكته رو هم در نظر بگيريد كه تو شركت ها وقتي سهامي به نام يك نفر كه عهده دار پستي هست ميزنند دارن حقوقش رو بهش ميدن.

مثل تيم كوك مدير عامل اپل، يه حقوق ثابت داره كه خيلي كمه و بخشي از سهام اپل كه جاي حقوقي اش بر ميداره و براي اونه كه تيم كوك بفهمه با رشد شركت ، خودش هم درآمدش زياد ميشه.

خوب اگر اینطوریه ، پس به نظرم هممون حقوقمونو به جای خیرید سهام بزاریم و من قید اون 5درصدو بزنم و مدیرفنی قد اون 10درصد رو بزنه و مدیرعامل هم سهامش بیشتر نباشه، یکسان باشه منطقی تره

یه سوال دارم : ببینید وقتی ما میاییم nدرصد میزاریم برای برداشت سهام دار - nدرصد برای هزینه ها nدرصد برای توسعه و.. ، شاید مثلا از یه پروزه 10 تومنی اگر 20درصد بزاریم برای هزینه ولی 25درصدش هزینه باشه چون متغیر هست ، این چهطوری حساب میشه اون 5درصد اضافه رو چیکار میکنیم ما که نمیتونیم از اینجا بیاییم درصد مشخصی برای اینها تعریف کنیم
اینها در اون طرح توجیهی که فرمودین بدست میاد؟
-----------------------------

حالا خود شما:

بحث سايت و رنگ يكي گوگل خيلي سخته.

ممنونم که غلطمو به روم نیاوردید :303:، میگم چرا این کلمه رک یکم یهجوریه :(

بايد از همين الان سئو آف پيج تون رو كار كنيد، ASP.net MVC يا PHP رو بررسي كنيد .
كلمات كليدي، سئو آن پيج، گرافيك، تبليغات فضاي مجازي و ميداني ، بازاريابي مستقيم بهترين بازخورد رو تو صنعت ساختمان داره، شركت در نمايشگاه هاي ساختمان كه فكر كنم حدود 15 تا نمايشگاه در طور سال برگزار ميشه

وای من خیلی به این گزینه امیدوار بودم ، فکر میکردم خودم میتونم انجام بدم (برم یاد بگیرم و بیام پیاده کنم ، البته سایتو میخام بدم بیرون طراحی کنه ولی با لوگو و شمایلی که خودم میگم .)
چقدر طول میکشه سایت بالا بیاد (صفحه اول) و چقدر هزینه داره ؟
یه کوچولو ناامید شدم

شرکت در نمایشگاه رو میدونید حدودا چقدر هزینه داره ؟ بین المللی یا داخلی .

بعدا ادامه ميدم، ببخشيد بايد برم
زحمت کشیدید

---

در مورد سمتها هم اگر جای پستی خالیه و ضروریه یا وظایف داره اشتباه تعریف میشه دوستان بفرمایید.
چرا من نمیتونم تشکر بزنم ، تشکر رو میزنم هیچ واکنشی نداره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گیسو کمند

به نظرتون میتونیم موفق بشیم چقدر زمان میبره ؟ چقدر احتمال کله پا شدنمون هست ؟ (صریح بگید دوست دارم خودمو آماده کنم:82:)

---

سلام، بله حتما. با توانايي ها و همتي كه از شما سراغ دارم، چرا كه نه!

متاسفانه بازار ساختمان با بازار سال 88-89 خيلي فرق داره. البته داره بهتر ميشه و براي دو سال آينده نويد روزهاي خوب شنيده ميشه. ولي بايد اينو در نظر داشته باشيد كه ساختمان سازي سنتي نم نم جاش رو با ساختمان سازي مدرن و سنتي عوض ميكنه/
مثلا مشاورين املاك سنتي كه خودشون رو بروز نكردن دارن زير فشار سايتهاي ديوار و شيپور غيره له ميشوند.
يا درآينده كه شاهد ساخت به روش انبوه سازي بيشتر خواهيم بود، قطعا شانس گچكارهايي كه با دستگاه گچ پاش كار ميكنند از گچكار هاي سنتي بيشتره.
از طرفي هر روز رقبا و محصولات جديدي اضافه ميشوند كه شما بايد انعطاف لازم رو داشته باشيد.
مثلا لوله كشي با لوله هاي آهني منسوخ شد و جاش رو به لوله هاي تك لايه پلاستيكي داد و سپس لوله هاي پنج لايه اومدند به بازار. در همين حين هم عرضه كنندگان و فروشندگان جديدي وارد اين صنف شدند.


با توجه به توضيحات فوق ، موفقيت از ان شماست، به شرط پشتكار، همت، نگاه رو به جلو، بروز بودن و از همه مهمتر توكل به خدا.

-------------------------------

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گیسو کمند

پس من هی میام مزاحمتون میشم
(برای دست گرمی : اوضاع بازار چهطوره ؟ ) :distant: اینو اصلا جواب ندید فقط وقتتونو میگیره معلومه دیگه اوضاع چهطوره :/ )

(ببخشید طرح توجیهی همون business plan هست ؟ ولش کنید اینو خودم میرم پیداش میکنم )

---

خواهش ميكنم، هر كمكي از دستم بر بياد كوتاهي نمي كنم، انشاالله دوستان ديگر هم به تشريف ميارن و پاسخ شما رو ميدهند، سرشار هم فكر كنم سرش جاي خيلي خوبي گرم باشه، وگرنه پررنگ تر ازاين حضور داشت.

بله منظور همون BP است.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گیسو کمند

خوب اگر اینطوریه ، پس به نظرم هممون حقوقمونو به جای خیرید سهام بزاریم و من قید اون 5درصدو بزنم و مدیرفنی قد اون 10درصد رو بزنه و مدیرعامل هم سهامش بیشتر نباشه، یکسان باشه منطقی تره

یه سوال دارم : ببینید وقتی ما میاییم nدرصد میزاریم برای برداشت سهام دار - nدرصد برای هزینه ها nدرصد برای توسعه و.. ، شاید مثلا از یه پروزه 10 تومنی اگر 20درصد بزاریم برای هزینه ولی 25درصدش هزینه باشه چون متغیر هست ، این چهطوری حساب میشه اون 5درصد اضافه رو چیکار میکنیم ما که نمیتونیم از اینجا بیاییم درصد مشخصی برای اینها تعریف کنیم
اینها در اون طرح توجیهی که فرمودین بدست میاد؟

---

نگاه كنيد بايد يكم فكر كنيد و از راه رفته شركت هاي ديگه كمك بگيريد. در انتها با توجه به روحيات خودتون به يه نتيجه برسيد.

در شركت هاي غربي، هر چه به جلو ميريم و شركت موفق تر ميشه، از ميزان سهام سهامداران اوليه كمتر ميشه، مثلا اگر مارك زاكربرگ روز اول 60 درصد سهام فيس بوك رو داشته، الان 40 درصد داره، چرا؟
چون اين وسط براي پيشرفت شركت مجبور شده بخشي از سهام رو بزنه به اسم تيم گرافيك يا تيم طراحي، يا مدير داخلي و يا در بورس فروخته تا ارزش سهامش بره بالا.


طرح توجيهي كه نوشتين، مسوليت ها و نياز ها مشخص ميشه. سپس ارزش آدمها مشخص ميشه و ميزان سرمايه گذاري.

ميخواستم پيشنهاد بدم شركت با مسوليت محدود اولش ثبت كنيد، ولي به نظرم رسيد شما شايد بعدا بخواهيد در مناقصه ها شركت كنيد و لزوما بايد گريد بندي شده باشيد و شركت سهامي خاص باشيد. كه در اينصورت بايد از مديرعامل تا عضو جايگزين مشخص بشه و صدالبته اساسنامه.

اگر فعلا فقط ميخواهيد آزاد كار كنيد، شركت مسوليت محدود بزنيد و به نسبت سرمايه گذاري و ارزش در شركت، تقسيم كنيد.ژ


---------------

خوب معلومه هر پروژه اي هزينه هاي خودش رو داره و سود خودش رو، اين وظيفه حسابدار هست كه اين درآمد ها رو تفكيك كنه.

مثلا من ترجيح ميدم، بعد از كسر هزينه هاي پروژه 50 درصد سود رو بر تبليغات هزينه كنم. تو سال اول، هيچ سودي برداشت نميكنم.

فقط همون حقوقي كه به عنوان مدير داخلي و يا بازرگاني ميگيرم، اكتفا كنم كه از محل هزينه هاي پروژه برداشت ميشه.

شما بايد چندتا پروژه اجرا كنيد تا هزينه ها و سودها مشخص شه، چون طرح توجيهي مثلا بدست اومده متري 2000 تومان سود شركت هست ولي در عمل متري 1500 تومن سوددهي است، ويكسري هزينه هاي پيش بيني نشده داريد.

كه براي اينكه طرح توجيهي به واقعيت نزديك بشه، ميان از برونسپاري استفاده ميكنن.
يعني اجرا رو به صورت كنترات ميدن به پيمانكار.
اينطوري هم اولش شما تاوان بي تجربگي نميدين و از همون اول كار باكيفيت ميديد به ملت و هم اينكه ارزش كار ها مشخص ميشه و در اين بين به رايگان آموزش ميبينيد .

------------------------------------

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گیسو کمند

وای من خیلی به این گزینه امیدوار بودم ، فکر میکردم خودم میتونم انجام بدم (برم یاد بگیرم و بیام پیاده کنم ، البته سایتو میخام بدم بیرون طراحی کنه ولی با لوگو و شمایلی که خودم میگم .)
چقدر طول میکشه سایت بالا بیاد (صفحه اول) و چقدر هزینه داره ؟
یه کوچولو ناامید شدم

شرکت در نمایشگاه رو میدونید حدودا چقدر هزینه داره ؟ بین المللی یا داخلی .

---

شما براي سايت، از CMS وردپرس استفاده كنيد، وهزينه راه اندازي حرفه اي زيادي نداره. هم گرافيك خوبي داره و هم سئو اف پيج و با كمي تلاش رنك سايتون هم بالا ميره. ولي اينكه با پرداخت هزينه بخواهيد بريد سرچ اول گوگل خيال باطل هست و كلاه برداري مگر اينكه به گوگل پول بدهيد تا در رتبه اول Ad نشونتون بده.
بايد خيلي تلاش كنيد تا رتبه 1 بشيد كه بحثش خيلي مفصله ولي شدني و شما ميتونيد.
اگر هم بخواهيد هزينه بديد، شركت هاي بهينه سازي سايت و سئو ماهانه مبلغي ميگيرند و كار افزايش رتبه و رنك رو براي شما انجام ميدهند.( از ماهي 500 تومان تا ماهي 20 تومن، كه بستگي به رقباي شما داره و تعدا كلمات داره)

از همين الان دامنه سايت رو روش فكر كنيد و به اسمي برسيد كه بيانگر كار شماست و كوتاهه. سريعا با همون دامنه ، آي دي شبكه هاي اجتماعي اش رو رزرو كنيد .

مثلا دامنه hamdardi.net خيلي خوبه، سريع بريد اينستاگرام، لينكدين ، تلاگرام ، آپارات، جي ميل و غيره @hamdardi رو رزرو كنيد.


شركت در نمايشگاهي مثل نمايشگاه ساختمان تهران كه هفته پيش بود، اجراه غرفه اش تقريبا تا 5 تومن آب ميخوره ولي هزينه هاي دكور و نيروي انساني اش بيشتره. چون رقبا تو نمايشگاه ها خيلي پول خرج ميكنند.


------------------------

اگر مشكل سرمايه داريد، طرح رو اجرا كنيد، و وقتي به مرحله اي رسيدين كه خواستين بيشتر پيشرفت كنيد، در طرح هاي سرمايه گذاري ريسك پذير سرمايه جذب كنيد يا وام بگيريد.

فعلا چون تو اين زمينه ناشي هستين آهسته و پيوسته گام برداريد.

با سلام
در بحث شراکت صرفا سرمایه مطرح نیست. باید همه طرفین کل "آورده ها"یشان رو مطرح و وزن گزاری کنند. از سرمایه های مادی نظیرسرمایه نقدی، ساختمان، زمین، ماشن (سواری، وانت ...)، ماشن آلات و تجهیزات ... گرفته تا آورده های معنوی نظیر ایده یا طرح، تخصص و مهارت، تجربه کاری، روابط کاری و اجتماعی ... همگی آورده محسوب می شوند. وزن و اهمیت هر آورده ای هم بسته به شرایط نوع کار یا توافق قابل تغییر است.
پیشنهاد می کنم با پاسخ تان را نه در اینجا بلکه از افراد باتجربه یا وکلا جستجو کنید.

ابدا عجله نکنید. پایه کارتان را درست بگذارید. هرمشکلی بعدها پیش بیاد نه فقط به منافع کاری و مالی بلکه به روابط خانگی تان حتی با همسرتان لطمه وارد می کند. پس دیرتر ولی مطمئن تر و سنجیده تر اقدام کنید.

درمورد منابع مادی و معنوی موردنیازتان بیشتر تحقیق و بررسی کنید. برخلاف تصور شما کارهای ساختمانی مخصوصا از نوع اجرا بسیار بازار بدی دارند. رقابت زیاد (بدون داشتن پارتی پروژه گرفتن سخت و درحد غیرممکن است)، حاشیه سود بسیار پائین، بازپرداخت ها بسیار دیر (بعد از 1 سال یا بیشتر آن هم اقساط)، جریمه های بجا و نابجا .... حتما بایستی سرمایه نقدی برای گذراندن امورات خوتان، پرسنل (سر موقع و بعضا کمی دیرتر پول شان را می خواهند)... را داشته باشید. تحت تاثیر حرف های افراد قرار نگیرید.
جمع بندی: به نظر من شما که تازه وارد و بدون تجربه هستید قید این کار رو بزنید. به احتمال قریب به یقین با زیان مالی و مشکلات فامیلی مجبور به خروج از آن خواهید شد. اگر خیلی اصرار به ادامه کار دارید می تونم جهت مشورت شما رو به یکی از دوستان که ایشان هم نوعی متریال خاص رو خودشوت تولید می کنند و کار اجرائی هم می گیرند معرفی کنم.

کار شما استارت آپ نیست. استارت آپ به کسب و کارهائی گفته می شود که ایده و تخصص نیروی انسانی عامل و پارامتر اصلی آن است و دوما شرایط توسعه جغرفیائی، تکنولوژی و ... را داشته باشد. (به معنی شروع یک کار نیست)
ما الان در صدد تشکیل استارت آپ برای بازی سازی (رایانه...) هستیم. استارت آپ به این دلیل گفته می شود که سهم اصلی در پدیدآوردن آن منوط به گردآوری افراد متخصص می باشد و سرمایه مالی و غیره (باوجود اهمیت بسیار آن) در درجات بعد قرار می گیرند.
اگر اشاره تان به استارت آپ به دلیل امید به گرفتن حمایت می باشد باید بگم صرف نظر از اینکه این حمایت ها تحت چه شرایطی و به چه افراد و گروه هائی داده می شوند، شراکت شما به هیچوجه در زمره کسب و کارهای استارت آپی نمی گنجد. این تذکر رو حتما به حساب بیاورید.

شما که پارتی، سرمایه بزرگ و پشتوانه قوی برای تحمل زیان سنگین ندارید به سمت کارهائی بروید که این دو ویژگی رو با هم داشته باشند:
1. نو و جدید بوده و رقبای کاری کمتری داشته باشید و درعوض بازار گسترده تر
2. سرمایه گذاری کمتر و سود (نرخ برگشت) بالاتری داشته باشند

تنها مواردی هم که به نظرم می رسند کارهای دانش بنیان و نرم افزاری هستند. شاید اگر جستجو کنید مشاغل دیگری هم بیابید.

موفق باشید :72:

ممنونم که نظراتتون رو شفاف مطرح میکنید .
خیلی خوبه گاهی ناامید میشم و فکر میکنم و خودمو آماده میکنم و گاهی امیدوار میشم و انرژیم مظاعف میشه . به واقع بینی میرسم و از بلندپروازی فاصله میگیرم.:blush:
خانم یه دوست ، آب پاکی رو ریختید روی سر من و شبیه موش آب کشیده شدم .

درمورد شراکت فامیلی ، نیاز به ظرافت داره و سیاست خاص و با هرکسی هم نمیشه شراکت کرد رابطه ها خراب میشه یا مثل قبلش نمیشه.
ما اولین بارمون نیست که داریم شراکت میکنیم توی خانوادمون همه ضربدری باهم شریکن و یه دلخوریهایی بوده که طبیعیه اما روابط خوب هستش چون که بین شرکا قرارداد هست
و این قراردادها رو همیشه خواهر بزرگم که وکیله تنظیم میکنه (به این خواهرم شورای حل اختلاف هم میگیم :afro:)

ببینید من به یه موضوعی به شدت معتقدم ، اینکه بعد از کار و تلاش خودمون روزی دست خداست . 2تا حلیم فروشی کنارهم هستن ، موقعیت تجاریشون دقیقا یکیه ، کیفیتشون هم همینطور
اما برای یکی صف میکشند و اون یکی پرنده پر نمیزنه . وقتی بررسی میکنیم میبینیم تازه کیفیت اون حلیم فروشیه خلوت بهتره قیمتش هم با اون رقیبش برابره.
این یه مثال کوچیک بود در مورد شرکت هم همسر دوستم که پارتی داره هم سوادشو داره و سالهاست داره توی این بازار کار میکنه 3بار تاحالا شرکتشو جمع کرده .

درسته ما غیرحرفه ای هستیم ، درمورد قوانین شرکتها هیچی نمیدونیم و این ضعف بزرگیه .
منم واسه همین دنبال یادگرفتنم اینجا تاپیک زدمو هر نکته ای رو دوستان مطرح کنند میرم درموردش تحقیق میکنم درواقع این تاپیک برای من منبع ، معرفی میکنه.
، نصاب حرفه ای از بیرون میاریم ، فعلا به فکر سود نیستیم و نمایندگی مون برای یکی از بهترین شرکتها در این زمینه است.

از طرفی خانواده من همه در کار ملک هستن از پدربزرگم که مشاور املاک داشت تا خواهرم که وکیله فقط ملک کار میکنه و یکی دیگه از خواهرام معمار قدریه و دکوراسیون کار میکنه (رشته تحصیلیش هم معماری بود و واقعا بااستعداده)

این خواهرم که دکوراسیون کار میکنه نه نمایشگاه داره نه سایت نه اپ های مجازی هیچی ، اما واقعا به لطف خدا از یه نمایشگاه دار و کارگاه دار خیلی بیشتر مشتری داره
چندتا شرکت دکوراسیون بهش پیشنهاد کار و شراکت دادن ، 2تاکارگاه دار التماسش میکنن کارشو بده به اونها در عوض شریک باشن .
خودش اندازه میگیره ، طراحی میکنه ، جنس میخره بالا سر کارگاه دار وایمیسه و بالاسر نصابها . هروقتم دوست نداشت پروژه نمیگیره.

من با این شیوه کار کردنش مخالفم و معتقدم باید تیم تشکیل بده و دفتر فنی و دکوراسیون بزنه که زیربار نمیره. اما منظور اینکه نخوردیم نان گندم ولی دیدیم دست مردم.:103:

الان پارتی نداریم و اون پروژه بانک رو بدون پارتی گرفتیم ، قبلا گفتم که خیلی استقبال کردن و شعبه های دیگرشونم بهمون دادند .
بازار رقابت سنگینه ، من نابلدم اصلا خیلی اصطلاحات پیش پا افتاده بازرگانی و بازاریابی رو نمیدونم :huh: و خیلی موانع که بهش اشاره کردید
اما منم از رو برو نیستم نمیدونید من چه سمجی هستم :couple_inlove: از طرفی خسته شدم از این کارمندی ازین وقت نداشتن ها ، آرزو به دلم موند گواهینامه

توکل به خدا باید یاد بگیرم
باید سختی بکشم
باید تا تهه تهش برم

اما به کمک احتیاج دارم و از همه حتی پدر بزرگم که توی روستا هست و کشاورزی و مزرعه داری میکنه هم کمک میگیرم. خانم یه دوست تهه دلم هووررری ریخت ولی این تلنگرهام لازمه:sorrow:

همدردی شکر خدا از دکتر و پروفسور و کارآفرین و مدیر و رئیس بهره منده ، چرا مشارکت نمی نمایید و بنده را به عنوان کارگر ساده هدایت نمی نمایید ؟ (مدیر مدیره ؟ طاقچه بالا میذارید؟(مدیران عزیز طاقچه بالا میزارن یا میذارن؟!!) یکم این پایین مایینارو ببینید خوب:325:

سلام دوست عزیز.
از بابت اینکه داری برای خودت کار راه می‌ندازی بسیار خوشحالم و برات از ته دل آرزو موفقیت میکنم.
من با نظر دوستان هم نظرم و چیز جدیدی ندارم برا گفتن. اما چون خودم درگیر کار و بازار کارم چند نکته که خودم تجربه کردم میگم شاید به دردتان خورد.
اول توکلت ب خدا باشه میگن خدا روزی رسانه درست اما تا زحمت نکشی عرق نریزی استرس بهت وارد نشه چیزی بدست نمیاری.
شراکت اصلا خوب نیست. شراکت با فامیل اوج فاجعه س.
حساب کتاب رو کاغذ با حساب کتاب واقعی همیشه یکی نیست.
در اول کار سعی کن از وام استفاده نکنی.
اگ شراکت کردی اساس نامه شراکت و قرارداد فی بین حتما ب صورت رسمی تنظیم بشه.
مواظب بلند پروازی هات باش. خدای ناکرده سقوط آزاد نکنی.

من خودم جایی استخدام رسمی هستم و از قبل شغلی داشتم. اگ حقوق ثابت نداشتم و پدر حمایتم نمیکرد مشکلات کمر شکن مالی روانه زندانم کرده بود پس به دنبال پشتوانه باشید.
فعلا از ثبت شرکت صرف نظر کنید خودتان بیخود در گیر با مالیات و... نکنید.
معمولا هزینه تبلیغات بالاس پس کمی محتاط تر عمل کنید.
من نمیدونم زمینه فعالیتتون چیه اما از پیشکسوتها مشورت بگیرید...
نظرات جناب ی دوست رو بیشتر بهش توجه کنید.
ببخشید اگ حرف هام تکراری بود

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گیسو کمند

ممنونم که نظراتتون رو شفاف مطرح میکنید .
خیلی خوبه گاهی ناامید میشم و فکر میکنم و خودمو آماده میکنم و گاهی امیدوار میشم و انرژیم مظاعف میشه . به واقع بینی میرسم و از بلندپروازی فاصله میگیرم.:blush:
خانم یه دوست ، آب پاکی رو ریختید روی سر من و شبیه موش آب کشیده شدم .

---

البته از عکسم مشخصه که آقا هستم :311:
به هرحال صحبت ها و نظراتم ناشی از تجربیات خودم و دیگرانی است که آن ها رو از دور و نزدیک می شناسم وگرنه قصد ایجاد بدبینی ندارم.
اگر پشتوانه مالی محکمی دارید (در حد ثروتمندان) و ضرر کردن برای تان مسئله مهمی نیست و روابط فامیلی تان بسیار قوی و عاقلانه و منطقی است خوب عمل کنید، امید به خدا. ولی اگر خیر، با تلاش و زحمت سرمایه ای فراهم کرده اید و یا روابط فامیلی و خانواده گی تان معمولی است بیشتر احتیاط کنید.

در جواب بعضی ار دوستان عزیز مخصوصا خانم/آقای بینهایت و خانم اردیبهشت
1. به دلیل دسترسی نداشتن و اینکه نمی تونم در "تصویر ذهنی" مطلب بنویسم همینجا خیلی مختصر پاسخ میدم
2. نظر ندادنم درباره سایر دوستان "تصویر ذهنی" به دلیل نداشتن فرصت مطالعه پستهای شان و همچنین نداشتن تمرکز فکری کافی برای اندیشیدن درباره آن ها است که هر دو ناشی از درگیری بسیار زیاد فکری/ زمانی برای راه انداختن کاری است که قصد شروع آن را داریم. و البته مطالعه برای کسب دانش در همان حوزه. در واقع به همین دلایل هم است که در نظردادن در پست ها خیلی نمی تونم شرکت کنم.
3. این سر زدن های فعلی هم دقیقا به احترام دوستان است. چون ازقبل می دونستم قراره درباره اینجانب نظرات شون رو ابراز کنند مجددا برگشتم تا ضمن آگاهی از آن نظرات در فرصت زمانی داده شده 96/6/3 ضمن تشکز از وقت گذاری و زحمات شان پاسخ گو باشم. ابته ظاهرا که امکان مشارکت کلا فراهم نیست :54::303:
4. از فرصت استفاده می کنم از دوستانی که توانائی و علاقه به بازی سازی داشته و ریسک پذیر هم هستند دعوت می کنم به ما بپیوندند.
به این میگند فرصت طلبی محض :311: خب ما این مقدار شیطنت رو هم داریم :81:

به امید موفقیت همه دوستان مخصوصا خانم گیسوکمند که قدم در راه خطرناکی گذاشته اند :72:

از صبح چندبار خواستم این پست رو بزارم و همش پشیمون شدم و بیخیال ، نمیدونم نوشتن این حرفای شخصی اینجا چقدر درسته ؟!
اینجا که اسم کوچیک منو هم نمیدونن عکسمو نمیشناسن به همین دلیل مینویسم امیدوارم درک بشم (بدون قضاوت اشتباه)

نمیدونم چقدر واقع بینم ، چقدر بلندپرواز و خیال پرداز ، مرزش برام مشخص نیست و همیشه با این موضوع مشکل داشتم .
وقتی همه پستهایی که شما دوستان برام گذاشتید رو میخونم همشون یه وجه اشتراک داره ، اینکه من عجله نکنم خیلی ریسک بالاست و کمی دور از واقعیت
حتما یه چیزی هست که همه باهم بهش اشاره کردند .پس باید خیلی بیشتر تحقیق کنم .

(تحقیق درمورد اینکه این کارو بکنیم یا بیخیال شیم نیست بلکه منظورم نحوه کارکردنمون هستش) چون ما نمایندگی رو گرفتیم و توی این مدت 5-6 تا پروژه انجام دادیم ، دوره های اموزشی اش رو رفتیم ، مشکلم اینکه این کار رو انجام بدم یا نه نیست بحث چگونگی انجام هستش.

من ثروتمند نیستم ، خانوادمم همینطور ،پدرم یه کارمنده و داره بازنشست میشه . و مسلما سرمایه امو از دست بدم ناراحت میشم اما زیاد مهم نیست.

از طرفی ،
من یه انرژی ای دارم که نمیتونم تخلیه اش کنم ، اهدافی که نمیتونم بهش جامه عمل بپوشونم و این منو درگیر و اذیت میکنه
شاید اگر بگم فکر کنید از روی بلندپروازی هستش یا هیجان یا .. نمیدونم هر چیز دیگه شایدم همینطور باشه.

آدما باهم فرق میکنن یکی ترجیح میده بره هتل 5ستاره و براش رویاپردازیه که بخواد وسط طبیعت کمپ بزنه اصلا براش سخت و نشدنیه ، برای یکی مسخره است که بره هتل ،خیلی راحت کمپ میزنه و لذت میبره.
مثل خواهرم که گفتم دکوراسیون کار میکنه ، نوع کارش برای خیلی ها خیال پردازی، سخت و نشدنی بود ولی اجرایی شد و سود داد .

منم انرژی کارهای به ظاهر سخت رو دارم ، اما حوصله و سواد کارهای به ظاهر ساده رو هم ندارم.

مهمترین مساله هم هدفم هست .
همیشه دوست داشتم به یه گروه خاصی از مردم کمک کنم ، دوست داشتم پولشو داشتم و به خیلیها کمک میکردم و هیچوقت حتی در بدترین شرایط مالی زندگیم احساس فقر نداشتم .

هدف از زندگی رو بعد از تکامل و کمال و بندگی ، فقط کارهای خیر میدونم مثل کار مدافعان حرم ، آزادکردن زندانیهای جرایم غیر عمد ، کار اونهایی که جهادی مدرسه و درمانگاه میسازن ، کار نرگس کلباسی و..
اینا منو ارضا میکنه و همیشه ذهنمو درگیر کرده.

مدتها بود دوست داشتم به جای خرید آپارتمان (جنوب شهر تهران)یه ملک بزرگ خارج از تهران میخریدم و برای یک سری از بی خانمان های تهران یه کسب و کار راه مینداختم .
مخصوصا از وقتی که توی خبرها خوندم یه کارتون خواب 800 میلیون پولی رو که پیدا کرده بود به صاحبش رسوند ازون موقع به بعد حتی شده به اندازه تهیه لباس و پتو بهشون توجه دارم
اما من یه زن هستم توی ایران و اینجور کمکها برام دردسر میشه ...

خیلی راحت میتونستم مثل خواهرا و شوهرخواهرام پولدار بشم و کارآفرینی کنم اما بخاطر خانواده سنتی ام و سختگیری های پدرم نمیتونم .

میتونستم مثلا برم روستای اجدادیم ( که پدربزرگ و خودمونو اونجا همه میشناسن و خیلی اعتبار داره)
گاوداری بزنم ، اونجا پدرم ، مادربزرگم و پدربزرگم ملک و املاک دارن که قیمتش با خونه های جنوب تهران برابری میکنه ، هم اینکه یکی از اعضای خانوادم با چندتا از شریکاش گاوداری دارن و تجربه اشو داره کمکم میکرد چه بسا شریک هم میشد.

اما بخاطر 1- سختگیری های پدرم 2- محدودیت زن بودن و جامعه ما
نمیتونم برم توی روستا زندگی کنم در نتیجه کارهای اینطوری منتفیه. هرچند ازین شهر بیزارم و دوست دارم توی روستا زندگی کنم.

معتقدم ما توی طبیعت آفریده شدیم و متعلق به طبیعت هستیم ، این زندگی شهری این هیاهو همه ما رو مسموم کرده و خبر نداریم همه مریضی ها مثل همه
سردرد ها - پادرد ها - کمبود وقت ، دلتنگیه طبیعت و...

راه انداختن این کسب و کار و دوندگیهاش مغایر با خط قرمزهای پدرم نیست و محدودیتهای ایشون هم مانع نیست . چون کار توی تهران خودمونه و شرکا خانواده خودم هستن و ..

اگر متاهل بودم وقتمو برای رسیدگی به همسرم و خونم نیاز داشتم ، شاید سرمایه امو همینطور .اما الان سرمایه کوچولویی در ملک دارم ، میمونه یه کوچولوی دیگه اش که اگه از دستم بره ولی به ریسکش می ارزه .
همین الان که کارمندم بخشی از حقوقمو به نیازمندها میدم .
سرمایه گذاریم توی ملک هم با این نیت بود که انشااله سرمایم زیاد بشه ، بخشیش رو بدم به یه زوج که بزارن روی پول پیش خونشون تا حقوقی که با زحمت درمیارن به صاحب خونه ها ندهند بعدش به جای اجاره خونه ای که از دستشون میره ، اون پولو به من برگردونن تا بدمش به یه زوج دیگه و اون پول بچرخه .

به نظرم وقتی ما میمیریم فقط 2متر پارچه با خودمون میبریم پس نیازی به این پول ندارم ، من میتونم کار کنم پس انداز کنم اما اون مرد کارگری که هم زن و بچه داره و کل دارو ندارش 10 تومن پول پیشه با ماهی 1.5 حقوق که نمیتونه سرمایه کنه ریسک کنه .

حالا که فرصت کسب و کار پیدا شده و من میتونم تلاش کنم ، با توکل به خدا این کارو میکنم اما حساب شده . با تحقیق بیشتر .
نه حالا حالا ها قصد ازدواج دارم که وقت کم بیارم نه اگه اون سرمایه از دست بره چندان مهمه . 6سال از عمرم به هیچی رفت و 3سال کار کردم بدون هیچ پس اندازی و تازه گندکاری های یکی دیگه رو هم جمع کردم . اون پولها به سرعت توی همین 6ماه جبران شد اما اون بیهوده گیها و فرصتهای از دست رفته برنگشت.

میتونستم توی این 6سال یه سئوکار حرفه ای بشم که الان واسه بالا بودن سایت عذا نگیرم ، چقد کمکها از دستم برمیومد و اون 6سال عمرم به هیچ گذشت .
ممنون.

آقای یه دوست خیلی شرمنده ام ، فکر میکردم شما خانومید و اون عکس هم برای پدرتون هست :undecided: ، نمیدونم چرا فکر میکردم توی یه تاپیکی یکی شما رو آقا خطاب کرده بود و شما گفته بودید خانومید ظاهرا با یه کاربر دیگه اشتباه گرفتم:72: آلزایمر گرفتم :subdued:

سلام
اینکه میگیم این کار دور از احتیاط هستش به دلیل خانم بودن شما نیست. اصولا کار اجرائی و ساختمانی در کشور ما کار پرخطری هست. نه یکی چندین مورد رو دیده ام که شروع کرده اند، چندتائی پروژه هم گرفته اند ولی درنهایت مجبور شده اند با ضرر کنار بکشند. مشکل نه از شما است و نه از اون ها. کل مملکت و سیستم اون مشکل داره. شما واضح نگفتید چه کاری رو میخواهید شروع کنید. اگر کارتون با تعامل با بخش خصوصی و مردم است که شاید خوب باشه ولی اگر قصد گرفتن پروژه از سازمان های دولتی رو دارید توصیه من همونیه که پیشتر گفتم. اگر بازهم اصرار دارید بهترین کار مشورت با کسانی است که در همان حوزه کاری سال ها فعالیت کرده و تجربه دارند.

مسئله دیگر شما شرکای شما هستند و اینکه چطور با هم کنار بیائید که بعدا به مشکل برنخورید.

این هم که نمایندگی گرفته اید دلیل نمیشه که حتما وارد کار اجرائی هم بشید. می تونید جنس تون رو بفروشید. در کنار اون سرمایه و انرژی تون رو صرف کارهای با ریسک کمتر و بازده بیشتر کنید.

سلام

بر عکس .اتفاقا از فروش مصالح سود چندانی عاید ایشون و گروهشون نخواهد شد و شرکت بعد از مدتی عملا ورشکسته خواهد شد.فروش مصالح به تنهایی جوابگوی هزینه های شرکت و کارمندان نخواهد بود.شما باید فروش و اجرا رو منحصرا در دست بگیرید و برای این کار باید برنامه داشته باشید.در ضمن فروش کالایی که در میان مردم شناخته شده نیست ، کار عاقلانه ای به نظر نمیرسد.

البته در مورد شراکت ، من با آقای یه دوست موافقم و با توجه به اتفاقات پیش اومده صد در صد شما رو از شراکت با شوهرخواهرتان منع میکنم.کسانی که از اول توان سازش با دیگران رو ندارند ، به احتمال قریب به یقین در ادامه کار مشکل ساز خواهند شد .شوهر خواهرتان از همین اول شما رو ملزم به پذیرفتن سهم بیشتر خود کرده و این خودش برای شراکت دوستانه جای سوال ایجاد میکند.لطفا در این مورد بیشتر فکر کنید که خدایی نکرده در آینده پشیمونی به بار نیاید.البته در کل شراکت سرانجام خوشی ندارد و به ندرت دیده شده که شرکا بتوانند به خوبی با هم مصالحه کنند.شراکت فامیلی حتی زیان های بیشتری به بار می آورد و مسئله ما بین شما به خانواده هم کشیده میشود.در این مورد باید عاقبت اندیشی بیشتری به خرج دهید.

شما برای تبلیغ کالای خود به سایت و اپلیکیشن و ... احتیاج ندارید و باید شخصا به دفاتر و شرکت های پیمانکاری یا ساختمان نیمه ساز مراجعه کنید و کالای خودتون رو تبلیغ کنید.

مطمئنا هیچ کسی به سایت ، اپلیکیشن ، کاتالوگ و ... شما توجه نخواهد کرد و تنها چیزی که ضامن موفقیت شماست پروژه های انجام شده ه است. شما الان یک گچ کار ساده هم که باشین باید نمونه کار ارائه بدین تا بتونین نظر کارفرما و پیمانکار رو جلب کنین.پس سعی کنید در ابتدای کار بیشتر تمرکز و فعالیت خودتون رو روی پروژه ها بگذارید و زیاد به این تبلیغات کذایی دل نبندید.این تبلیغات(سایت ، اپ ، کاتالوگ و ...) زمانی معنا پیدا میکنند که منعکس کننده فعالیت ها و سابقه گذشته شما باشند.

به نظرم نقش شما به عنوان مدیر بازرگانی یا بازار یابی قابل توجیه نیست.در شرکت های ساختمانی معمولا این وظیفه بر عهده مدیر عامل شرکت است.حتی این خود مدیر عامل شرکت است که در بیشتر نمایشگاه های ساختمانی شرکت میکند و محصول خود را تبلیغ میکند.

شما برای موفقیت به یک تیم حرفه ای نیاز دارید و با این گروه بی تجربه و ناشی جلوی غول های صنعت ساختمانی حرفی برای گفتن ندارین.بازار مسکن در حال حاضر پایین تر از سطح راکد به سر می برد و نسبت به گذشته رونق چندانی ندارد.بر خلاف گذشته که سرمایه گذاری های کلانی در این زمینه صورت میگرفته در حال حاضر بیشتر مردم به سود بانکی روی آوردن و حاضر به پذیرفتن ریسک ساخت و ساز نیستن.که در این میان مسکن مهر و سایر پروژه های مسکونی بی تاثیر نبودن.
همون مقدار اندک ساخت و سازی هم که هست ، به طور معمول به شرکت های با سابقه و با تجربه پیشنهاد میشه.

شما هنوز محل شرکت رو مشخص نکردین و مشغول تقسیم کردن پست و عنوان هستین. همین موضوع نشان از عدم بلوغ حرفه ای و بی تجربگی شما در زمینه شرکت داریست.در حال حاضر همگی شما باید خودتونو کارگر ساده فرض کنید و از صفر شروع کنید.اگر از اول همه مدیر باشن پس چه کسی قرار است بار مسئولیت کار و پروژه رو به دوش بکشد؟
مدیر عامل کسیست که به زیر و بم کار مسلط باشد و به موقع روی کار تک تک اعضای زیر دستش نظارت کند.کسی که حتی تجربه یک پروژه انجام شده رو نداره ، چطور میتونه یک فرد لایق و مسئول در سمت مدیر عامل باشد.

خانم گیسو کمند من بهتون پیشنهاد میکنم به جای بررسی کلیات شرکت داری ، وارد ریز جزئیات اجرایی شوید و حتما برای پیشرفت شرکتتون از مشاورین و مهندسین با تجربه کمک بگیرین.وگرنه خیلی زود سرمایه اولیه خودتون رو از دست رفته میبینید.

ممنون:72:

سلام کمند جان :72:

خیلی از خوندن پست هات در این تاپیک خوشحال شدم. :72:

خصوصا پست آخرت. :72:

در مورد کارت پرسیده بودی، نظر من اینه که تا وقتی واقعا لازم نشده، از کارت استعفا نده. استعفا دادنت یه فشار مضاعف رو ایجاد می کنه.

این چیزی بود که به خودم خیلی توصیه می شد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad.reza164

در شركت هاي غربي، هر چه به جلو ميريم و شركت موفق تر ميشه، از ميزان سهام سهامداران اوليه كمتر ميشه، مثلا اگر مارك زاكربرگ روز اول 60 درصد سهام فيس بوك رو داشته، الان 40 درصد داره، چرا؟
چون اين وسط براي پيشرفت شركت مجبور شده بخشي از سهام رو بزنه به اسم تيم گرافيك يا تيم طراحي، يا مدير داخلي و يا در بورس فروخته تا ارزش سهامش بره بالا.

---

محمدرضا شریک من هم پیشنهادی مشابه این می داد، اما من قبول نکردم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad.reza164

مثل تيم كوك مدير عامل اپل، يه حقوق ثابت داره كه خيلي كمه و بخشي از سهام اپل كه جاي حقوقي اش بر ميداره و براي اونه كه تيم كوك بفهمه با رشد شركت ، خودش هم درآمدش زياد ميشه.

---

فرض کن ما اینکارو انجام بدیم. اما باز هم من مسئله ی نگهداشتن اون فرد رو خواهم داشت.

درسته که مادامی که هست، اینکار انگیزه و تعهدش رو بالاتر می بره. اما می تونه بره.

چون می دونه با رفتنش، ما ادامه خواهیم داد، و اونم سهم خودش از سود شرکت رو داره.

نظرت چیه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط میشل

سلام کمند جان :72:

خیلی از خوندن پست هات در این تاپیک خوشحال شدم. :72:

خصوصا پست آخرت. :72:

در مورد کارت پرسیده بودی، نظر من اینه که تا وقتی واقعا لازم نشده، از کارت استعفا نده. استعفا دادنت یه فشار مضاعف رو ایجاد می کنه.

این چیزی بود که به خودم خیلی توصیه می شد.



محمدرضا شریک من هم پیشنهادی مشابه این می داد، اما من قبول نکردم.



فرض کن ما اینکارو انجام بدیم. اما باز هم من مسئله ی نگهداشتن اون فرد رو خواهم داشت.

درسته که مادامی که هست، اینکار انگیزه و تعهدش رو بالاتر می بره. اما می تونه بره.

چون می دونه با رفتنش، ما ادامه خواهیم داد، و اونم سهم خودش از سود شرکت رو داره.

نظرت چیه؟

---

سلام خانم ميشل.

مهمترين فرق ما با اونها در نوع نگاه به آينده است.

اونها نميگن مدير عامل بياريم ، سهام به نامش بزنيم ، در آينده چه كنيم؟

اونها ميگن مدير عامل خوب بياريم، اگر هم دستمزدش گران بود، عيب نداره، اون مارو بالا ميكشه و ما هم اون رو.

از طرفي فكر ميكنم ، قراداد هاي اونها به صورت حقيقي و حقوقي هست. مثال: 10 درصد حقوق مديرعامل به صورت سهام داده ميشه. به اين معني كه 10 درصد به نام شخصيت حقوقي مديرعامل ( فارق از اينكه چه شخص حقيقي باشه) ميخوره و اين قابل تغيير هست، ممكنه مدير بهتري بياد و بيشتر بخوره.
ولي براي پاداش ها، از سهام حقيقي استفاده ميكنند. مثال: ميگن خانم ميشل امسال 200 هزار دلار سود بيشتر نصيب ما كرده، اگر برنامه هاي دو سال آينده خانم ميشل رو بريم، احتمالا فلانقدر هم به سودمون اضافه ميشه. خوب بيايم جاي پول بهش يك درصد سهام بديم به نام خودش، مهم هم نيست كه بخواد يه روز بره، چون همين الانش با كار هاي اون، سهام ما در بورس 20 درصد افزايش پيدا كرده. البته اين ترفند به جز افزايش انگيزه براي خانم ميشل، باعث ميشه باقي كاركنان هم به تلاش بيشتر بيافتند، از طرفي جو رواني كه در بازار بورس ايجاد ميكنه، هم با استقبال عموم مواجه ميشه و باز هم پيش بيني افزايش سهام شركت هم به طور خيلي جزئي ميره.

اين بازي، بازي ذهن برنده است. چون به شكست فكر نميكنه، دلش موفقيت مي خواد.

در شركت هاي ايراني معمولا از افزايش درصد اضافه كار از 1.4 به مثلا 1.8 يا افزايش سنوات از يك ماه به 4 ماه و يا اعطاي سفرهاي خارجي و غيره استفاده ميكنند.


----------------------------------------------------

سلام و مرسی :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohamad.reza164

به اين معني كه 10 درصد به نام شخصيت حقوقي مديرعامل ( فارق از اينكه چه شخص حقيقي باشه) ميخوره

---

خب این از نظر من کاملا منطقیه. ما یه چنین کاری رو در مورد تیم بازرگانی و فروش انجام می دیم.

اما اینکه برای ایجاد تعهد و وفاداری و بالا بردن انگیزه ی یک مدیر پروژه و برنامه نویسی که برای ما نقش حیاتی داره، بخوایم بهش سهام بدیم به نظرم اصلا کارایی نداشت. یعنی شاید در کوتاه مدت جواب بده، اما من بیشتر احتمال می دم که در طولانی مدت، دردسر هم بشه.

حالا همینی که در مورد بازی ذهن برنده می گی هم هست، من در موقعیتی نیستم که بخوام با اون اطمینان بگم ما قطعا برنده هستیم، و برای هرکسی بهترین موقعیت شغلی هستیم. ترجیح می دم واقع بین باشم.

و این احتمال برای من قویه که این شازده الان استقبال کنه، ولی بعد از یکی دو سال به یه بهانه ای بره. یا فعالیتش رو کم کنه. و در کنار اینجا، جاهای دیگه هم مشغول به کار بشه.

فکر می کنم موضوع اینه که شرایط شرکت ما با شرکت های در اون سطح متفاوته.

کمند جان ببخش که توی تاپیکت سوال خودم رو پرسیدم. چون این مورد قبلا چند بار مطرح شده بود، و الان محمدرضا گفت شرکت های خارجی اینکارو می کنن، فکر کردم شاید من اشتباه کردم. :72:

سلام مجدد

دوستان پرتلاش و دلسوز همدردی ممنونم که به روند این تاپیک کمک کردید ، چه تاپیک خوبی شد:angel:
ببخشید دارم دیر مینویسم ، علت ننوشتنم نداشتن تمرکز بود که الان حواسم جمع تره.

نقل قول:

---

شما واضح نگفتید چه کاری رو میخواهید شروع کنید.

اگر کارتون با تعامل با بخش خصوصی و مردم است

که شاید خوب باشه ولی اگر قصد گرفتن پروژه از سازمان های دولتی رو دارید توصیه من همونیه که پیشتر گفتم.

این هم که نمایندگی گرفته اید دلیل نمیشه که حتما وارد کار اجرائی هم بشید. می تونید جنس تون رو بفروشید. در کنار اون سرمایه و انرژی تون رو صرف کارهای با ریسک کمتر و بازده بیشتر کنید.

---

خوب شما حق دارید ، نمیدونید کار چیه و دارید راهنمایی میکنید ، منو ببخشید باید بیشتر توضیح میدادم.
فرض بفرمایید کاغذ دیواری تازه وارد ایران شده ، و خیلی ها اسمش رو نشنیدن و در تهران 2-3 تا شرکت هستن که کاغذ دیواری رو وارد و نصب میکنن (تولید داخلی هم نداره)

نصب این کار مثل کاغذ دیواری راحته و البته یه کوچولو 10 درصد پیچیده تر ، و اینکه ما هم روی سقف کار میکنیم و هم کف ، یعنی هم کفپوش داریم هم سقف و هم دیوارکوب .
این کفپوش بدلیل اینکه از نظر بهداشتی و نظافت و مقاومت بهتر از سنگ و لمینت و سرامیک و.. هست کاربرد فراوانی داره ، از بیمارستان گرفته تا آرایشگاه و منازل و کارخانجات .
سقف هم کلا جدای از کفپوشه و خیلی راحت تر میشه برای سقف پروژه گرفت ، اجرای خیلی راحت تری هم داره و دردسر خیلی کمتر.

برناممون این هست که انشاءالله سال آینده موارد رو به دکوراسیون کارهای مربوطه (تهران) بفروشیم فروش مواد هم سود خوبی داره ولی کافی نیست،(چون به کی بفروشیم؟)دستمزد اجرا هم کم نیست و ما نیرو اش رو داریم میتوانند کنار نصاب حرفه ای این کار یاد بگیرند،
به نظرم اجرای کار خیلی لذت بخش تر از فروش مواده و هم آینده بهتری داره . آقای سرشار کاملتر پاسخ دادن :

نقل قول:

---

از فروش مصالح سود

چندانی ؟!

عاید ایشون و گروهشون نخواهد شد و شرکت بعد از مدتی عملا ورشکسته خواهد شد.فروش مصالح به تنهایی جوابگوی هزینه های شرکت و کارمندان نخواهد بود.شما باید فروش و اجرا رو منحصرا در دست بگیرید و برای این کار باید برنامه داشته باشید.در ضمن فروش کالایی که در میان مردم شناخته شده نیست ، کار عاقلانه ای به نظر نمیرسد.

---

شراکت :

نقل قول:

---

کسانی که از اول توان سازش با دیگران رو ندارند ، به احتمال قریب به یقین در ادامه کار مشکل ساز خواهند شد .شوهر خواهرتان از همین اول شما رو ملزم به پذیرفتن سهم بیشتر خود کرده

---

به این جنبه اش فکر نکرده بودم ، با خودم میگفتم سفره ای پهن میشه حالا یکی یکم بیشتر ببره اشکالی نداره ،
ولی حالا فکر میکنم بهتر باشه یه جلسه باهم بزاریم که خیلی شفاف، باهم حرف بزنیم ، یا ایشون مارو متقاعد کنه یا ما ایشون رو . شاید دلایلش منطقی باشه شایدم ایشون متقاعد شدن که سهممون در حال حاضر یکسان باشه.

تبلیغات :

نقل قول:

---

مطمئنا هیچ کسی به سایت ، اپلیکیشن ، کاتالوگ و ... شما توجه نخواهد کرد و تنها چیزی که ضامن موفقیت شماست پروژه های انجام شده ه است. شما الان یک گچ کار ساده هم که باشین باید نمونه کار ارائه بدین تا بتونین نظر کارفرما و پیمانکار رو جلب کنین.پس سعی کنید در ابتدای کار بیشتر تمرکز و فعالیت خودتون رو روی پروژه ها بگذارید و زیاد به این تبلیغات کذایی دل نبندید.این تبلیغات(سایت ، اپ ، کاتالوگ و ...) زمانی معنا پیدا میکنند که منعکس کننده فعالیت ها و سابقه گذشته شما باشند.

---

ببینید البته که کیفیت اجرا حرف اول رو میزنه منم واسه همین به شرکا گفتم حتی شده سود ندیم ولی خودمون اجرا نکنیم که یه نصاب حرفه ای اجرا کنه ، (الان با خودتون میگید این گیسوکمند مارو کشت با این خواهرش) واسه همینم خواهرم هییچ تبلیغات و سایت و کاتالوگ و هیچی نداره و صرفا از لینک پروژه های اجرا شده اش داره کار میگیره،
اما:
الان همون پروژه بانک رو که گرفتیم ، اونها 2تا برج در کیش دارن و اگر این 2تا پروژه رو سقف و کف و دیوارشو به ما بدن چقدر عالی میشه ، رزومه میشه ، ولی همین مدیرایی که ما رو میشناسند میخواهند با مدیران مربوطه برجهای کیش صحبت کنند که اونها مجاب بشن کا رو به ما بدن ، حالا ما چهطور شرکتی هستیم که نمونه کارمونو فقط توی تلگرام میفرستیم، نه کاتالوگ نه توضیح از کیفیت و مزایای این کار نه سایت ، به نظرتون بد نیست؟ واسه این یکم عجلله میکنم برای سایت ، فکر میکنم همین موضوع شاید باعث شه مدیرای مربوطه کیش شاید مجاب نشن وگرنه از کار راضی بودن و کار ساختمان اداری رو هم بهمون سپردن.

همینطور توی کانال تلگرام یه سری ها ازمون آدرس سایت میخوان.

نقل قول:

---

به نظرم نقش شما به عنوان مدیر بازرگانی یا بازار یابی قابل توجیه نیست.در شرکت های ساختمانی معمولا این وظیفه بر عهده مدیر عامل شرکت است.حتی این خود مدیر عامل شرکت است که در بیشتر نمایشگاه های ساختمانی شرکت میکند و محصول خود را تبلیغ میکند.

---

مدیربازرگانی دقیقا وظیفه اش چیه؟
و منی که وظیفه تبلیغات دارم سمتم چی میشه ؟ همینطور با مدیرعامل به جلسه با مشتری های احتمالی میریم .

ثبت شرکت - تخصیص وظایف:

نقل قول:

---

شما هنوز محل شرکت رو مشخص نکردین و مشغول تقسیم کردن پست و عنوان هستین. همین موضوع نشان از عدم بلوغ حرفه ای و بی تجربگی شما در زمینه شرکت داریست.در حال حاضر همگی شما باید خودتونو کارگر ساده فرض کنید و از صفر شروع کنید.اگر از اول همه مدیر باشن پس چه کسی قرار است بار مسئولیت کار و پروژه رو به دوش بکشد؟

---

فکر میکنم سوء تفاهم ایجاد شده ،
در پست اولم نوشتم که هدفم تخصیص وظایف هست (سمت و عنوان سمت برام قداست نداره) ،در شرکت قبلی که مشغول بودم به خاطر اینکه روی چارت سازمانی فکر نشده بود و سنبل شده بود
تیم مدیریت و نیروها خیلی دچار مشکل و سوء تفاهم میشدن ، خود من بارها در مورد اینکه کی مسئول مستقیم چی هست تذکر میدادم و نهایتا بعد از اینکه من ازونجا استعفا دادم فهمیدم کلا چارت رو کوبیدن از اول ساختن و مشکلات خیلی کمتر شده.

نقل قول:

---

بعد از نوشتن قرارداد بین خودمون ،

بعد از چندماه

طبق همین قرارداد انشاء اله ، شرکت ثبت میکنیم .

---

راستش من هنوز به محل شرکت فکر نکردم و احساسم اینه زیاد مهم نیست ، چون اجاره یه واحد اداری کار سختی نیست ، حتی میتونیم فعلا در واحد اداری خواهرم (که موسسه حقوقی هست و اتاق هاش خالیه) کار کنیم .
به قول شما الان هممون کارگر هستیم و همه داریم کمک میکنیم ، اما اگر از الان تخصیص وظایف درست انجام نشه فردا خیلی سوء تفاهم به وجود میاد مخصوصا که ما خواهریم
بعد از نوشتن این قرارداد بین خودمون (توسط خواهرم) (که تا حالا نانوشته مونده و دیر هم شده) و طبق تجربه های قبلی که هروقت قراردادی نوشته میشه دیگه بعدش حرف و حدیثی نیست ،
فکر میکنم مشکل وظیفه و مسئولیت و اون ثبت شرکتی که قراره از روی همین قرارداد باشه حل میشه.

ناظر و راهنمای کاربلد:

نقل قول:

---

به جای بررسی کلیات شرکت داری ، وارد ریز جزئیات اجرایی شوید و حتما برای پیشرفت شرکتتون از مشاورین و مهندسین با تجربه کمک بگیرین.وگرنه خیلی زود سرمایه اولیه خودتون رو از دست رفته میبینید.

---

استادی که ما زیرنظرشون دوره آموزشی داشتیم هستن و دلسوزن ، اما یه سوال دارم :
چه کسی وظیفه اینو داره که تکنولوژی جدید کار مربوطه رو بررسی کنه و یاد بگیره؟ همون توسعه(R&D) میشه یا اصلا ربطی نداره ؟ چون باید یکی این وظیفه رو داشته باشه و تا حالا نظر من این بود که این کار حالا که نیرومون کم هست و خودمونیم وظیفه مدیر فنی (اجرا) (شوهر خواهرم که داره نصب رو یاد میگیره) باشه .

آقای یه دوست و آقای سرشار گرامی خیلی زحمت کشیدید و شرمنده کردید ممنون:72:

نقل قول:

---

میشل:

خیلی از خوندن پست هات در این تاپیک خوشحال شدم.

:72:

خصوصا پست آخرت.

:72:

در مورد کارت پرسیده بودی، نظر من اینه که تا وقتی واقعا لازم نشده، از کارت استعفا نده. استعفا دادنت یه فشار مضاعف رو ایجاد می کنه.

---

میشل جان سلام ، ممنونم . منم خوشحالم :43: ،
برای کارم :
با مدیرم صحبت کردم که 4روز در هفته بیام ولی قبول نکرد و گفت میتونه 1روز در هفته بهم آف بده ، که با توجه به حجم بالای کار ما من انقدر خسته میرسم خونه که اون 1روز نمیتونه انقدری کمک کنه.

با خودم فکر کردم شیفت شب شرکتمون داره که از ساعت 3.5 تا 12 شب هست و حجم کار هم کمه ، رفت و آمد هم با شرکته ، ولی با پدرم که مطرح کردم ایشون زیاد موافقت نبود
میدونم اگر این کارو کنم (شیفت شب باشم) پدرم هر شب میخواد نگران بخوابه یا شاید خوابش نبره واسه همین بیخیال شدم .

الان هیچ راهی ندارم جز اینکه کلا استعفا بدم یا اینکه با همین حجم کار اصلی ، به خودم بیشتر فشار بیارم و کارهای شرکت آینده رو هم انجام بدم،
ضمن اینکه اگر استعفا بدم، به احتمال 99درصد هروقت خواستم میتونم برگردم سرکارم .

نقل قول:

---

کمند جان ببخش که توی تاپیکت سوال خودم رو پرسیدم. چون این مورد قبلا چند بار مطرح شده بود، و الان محمدرضا گفت شرکت های خارجی اینکارو می کنن، فکر کردم شاید من اشتباه کردم. :72:

---

خواهش میشه ، سوالت شخصی نبود و منم استفاده میکنم .

سلام خانم گیسو کمند، خیلی کمتر به همدردی سر میزنم ولی از این این تاپیک رو دیدم و این که خال تون بهتر هست خوشحال شدم ، من هم از خوندن تاپیک آرزو ها و اهدافتون خیلی انرژی گرفتم و برام خیلی قابل احترام هستن.

اما در مرورد شراکت من خیلی تجربه توی بازار ندارم ، اگرچه یه شراکت بین پدرم و و میشه گفت تنها دوستش که خیلی هم اون موقع معتمد بود و الآن چهره اش به یه هیولا تبدیل شده خیلی آسیب بزرگ اقتصادی و حتی از جهت سلامتی به خانواده زد و سال 90 کل سرمایه خانواده مون بعد از اومدن به قم حدود ده میلیون بود .
به هر حال به خاطر روضه ای که خوندم من رو ببخشید ، این روز ها از لحاظ بدنی بسیار کم انرژی هستم و اتفاقا برای حرکت و فعالیت بیشتر به انرژی بدنی نیاز دارم بگذریم.

راستی باز هم بگم از خوندن اون پست تون خیلی لذت بردم!!!

اما در مورد شراکت تون مخصوصا وقتی طرف های شراکت با هم خیلی دوست باشن یا فامیل باشن به نظر سخت تر هست.

چیز هایی که فعلا من به نظرم می رسه که بهشون دقت کنین
یک سری بحث هایی هست در جهت بالابردن سود کار که دوستان راهنمایی های خوبی کردن
ولی اون چیزی بیشتر من به نظرم می سره بگم در مورد رابطه ای که باید بین شما در چارچوب این شراکت باشه هست ، بدون تعارف پول چیزی هست که به شدت می تونه باعث دلخوری بشه ، بین آشنا ها بیشتر چون وقتی احساس ظلم از طرف یه آشنا کردی به میزانی که با هم آشنا تر هستین به مراتب اشتباهات یا ظلم ها براتون سخت و حتی با ممکن هست غیر قابل تحمل تر بشه.

از طرف دیگه این که با چه میزان از سرمایه زندگی تون دارین وارد شراکت می شین برای هر کدوم از طرفین این اشتباهات بیشتر می تونه سختی و بی اعتمادی ایجاد کنه.

یکی از موضوعاتی که من فکر می کنم این هست که بشینین و حدود توقع هر یک از طرفین مشارکت رو پیش از شروع کار محاسبه کنین ، این که این توقعات تا چه حد نزدیک به واقعیت شراکت هستن خیلی مهم می تونه باشه چون وقتی فاصله جدی بین این توقعات و واقعیت ها ایجاد بشه مشکل ساز خواهد شد.

چیزی دیگه ای که من به نظرم می رسه فاصله دستمزد کار های اجرایی از عرف بازار خیلی فاصله نداشته باشه و فوقش برای شروع کار این طور باشه و بعد با یه توافق به سمت اون مقدار حرکت کنه ،چون این جور توی ذهن کسی که کار اجرایی می کنه این طور متبادر می شه که من محق بیشتر از این هستم و اگر جای دیگه کار می کردم این قدر برداشت می کردم و وقتی دلخوری پیش اومد دیگه پیش اومده.

در آخر هم بگم که به خاطر همین ظرائف در رابطه های پولی کاری هست که ظاهرا خدا هم بلند ترین آیه اش رو به موضوع شکل گیری ارتباط اقتصادی قرا داده (همون آیه سوره بقره که یک صفحه کامل هست!)

می تونین به لینک زیر رجوع کنین:
http://porseman.org/q/show.aspx?id=130486

موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hamed-kr

سلام خانم گیسو کمند، خیلی کمتر به همدردی سر میزنم ولی از این این تاپیک رو دیدم و این که خال تون بهتر هست خوشحال شدم ، من هم از خوندن تاپیک آرزو ها و اهدافتون خیلی انرژی گرفتم و برام خیلی قابل احترام هستن.

این روز ها از لحاظ بدنی بسیار کم انرژی هستم و اتفاقا برای حرکت و فعالیت بیشتر به انرژی بدنی نیاز دارم بگذریم.

---

سلام آقای hamed-kr خواستم در تاپیک حال و احوال ، احوالپرسی داشته باشم ولی احتمال دادم اونجارو نخونید، اینجا زدم ، چرا کم انرژی هستید؟ کاش میومدید و اینجا تاپیک میزدید
دوستان زیادی اینجا دارید که دوست دارن نوشته هاتونو بخونن . انشاالله زودتر سرحال بشید، شما که ماشاءاله استاد ذکر و دعا هستید ، خوب بلدید ذکر بگید ،

به نظرم ذکر یا قوی - یا لطیف - لا حول و لا قوه الا بالله .. و همونهایی که خودتون بهتر بلدید کمکتون میکنه.

اینکه از خوندن اون تاپیک خوشحال شدید ممنونم ، نمیدونم چرا هر کدوم از دوستان که اینو میگن یکم ناراحت میشم شاید درست نبود گفتن اون حرفا ، در کل اگر شما یا هر کدوم از دوستان از اون پست احساس خوبی داشتید مطمئنا بخاطر من نیست بخاطر قلب صاف و مهربان خودتون هست که قضاوتم نکردید
قطعا نور از نور خوشش میاد ، نور قلب شما از نور کار خیر ( و نه شخص خاص).

از صحبتهاتون استفاده کردم .
ممنون و التماس دعای ویژه :72: