با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
سلام به همه ی دوستان. من تازه عضو گروه شدم و امید وارم با کمک شما بتونم مشکلمو حل کنم. مشکل من اینه که شوهرم زیاد برام احترام قائل نیست. چه توی جمع چه وقتی که دوتایی هستیم. اگه کسی به شوخی یا جدی حرفی به من بزنه اصلا طرفداری نمیکنه. حتی گاهی با اونا دست به یکی هم میکنه و اگه من ناراحت بشم میگه جنبه ی شوخی داشته باش! اما وقتی من بخوام مثل خودش باهاش شوخی کنم میگه مردی گفتن زنی گفتن، چرا توی جمع برام احترام قائل نیستی؟ اما قبول نمی کنه این، دقیقا کار خودشه. از اینا گذشته همیشه مشکلات، مسائل و حتی برنامه ریزی هامونو توی جمع مطرح میکنه. چیزی که من از بچگی باهاش مخالف بودم. من حتی مشکلاتمو با مادرم هم در میون نمیذاشتم.اما حالا اگه اختلافی پیش بیاد شوهرم خیلی راحت جلوی خانواده هامون مطرح میکنه. وقتی مساله ای پیش میاد سریع تلفنو بر میداره زنگ میزنه منزل پدرش. یا اولین باری که بریم اونجا سریع مطرح میکنه.حالا اون مساله هرچی میخواد باشه. دعوا توی محل کارش، یا یشنهاد یه کار خوب یا احتمال رفتن به ماموریت(!). همه ی اینا باعث شدن من هیچ بخش خصوصی برای خودم نداشته باشم.[/align][/font] هرچی ازش خواهش میکنم این کارو نکنه اصلا گوشش بدهکار نیست. خواهش میکنم راهنماییم کنین. دیگه از بحث کردن بی نتیجه خسته شدم.
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
خدا رو شکر یک مردی هم پیداشد که مشکلاتش رو به بقیه هم بگه! 95%خانومها همین کارو می کنند.
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
عزیزم، همسر من هم در مواردی مشابه همسر شماست، اون هم متاسفانه حریم خصوصی رو حفظ نمی کنه و همه رو از همه چیز با خبر می کنه، بارها باهاش حرف زدم، ازش خواهش کردم، اما فایده نداشته. آخرین باری که باهاش صحبت کردم گفتم که دوست داشتم محرم اسرارم بودی و با خیال راحت همه چیز رو بهت می گفتم، بعد از اون سعی کرده که بهتر بشه، اما یه بار دیگه هم این کار رو کرد ولی بعدش گفت چون به شدت عصبانی شده بوده این کار رو کرده، من هم مثل شما به جز اعضا این سایت کسی از درددلهام با خبر نبوده حتی نزدیکترین دوستام، اما همسرم ...
:72:
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
عذر می خوام این قضیه درد و دل کردن خانومها برای مادرشون پذیرفته شده است برای آقایون چرا نباید همچین مسئله ای پذیرفته شده باشه؟ بالاخره یک جایی برای شنیدن حرفهای یک مرد نباید وجود داشته باشه؟
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
اقای سورنای گرامی، شعله عزیز گفتن که حتی با مادرشون هم درددل نمی کنن، من هم همینطور هستم، فقط با همسرم درددل می کردم که اون هم دیگه الان خیلی کم شده ..
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
shad بنده حالت کلی رو عرض کردم.نه مورد شما رو. در هر حال همون طور که از شما انتظار نمی ره هر رفتاری که همسرتون مراعات می کنه در انجامش شما هم مراعات کنید ( و به دلیل تفاوت انسانها حق رفتار متفاوت رو دارید) برای همسر شما و شعله هم همین انتظار وجود نداره.
من خیلی که جستجو کردم دیدم عمده خانومها دلگیری هاشون رو به مادرشون می گن و نتیجش این می شه: تو از اون سری-منم تاییدت می کنم و...
اما به محض اینکه همسرشون همچین کاری رو انجام می ده اون به یک بچه ننه- بی مسئولیت تبدیل می شه. من می خوام همه منصف باشند. اگر می شه!!
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
شما درست می گید..
در ارسالهایی که از شما خوندم بسیار عمیق و موشکافانه مسائل رو بررسی می کنید، پس از شما خواهش می کنم در مورد این قضیه هم همینطور عمل کنید، چون قسمتی از این قضیه مشکل من هم هست و خوشحال میشم اگه از راهنمایی شما استفاده کنم، پس لطفا کلی نگاه نکنید، این مشکل بزرگیه فرقی نمی کنه طرف مرد باشه یا زن، مهم اینه که اسرار یه زندگی مشترک فاش میشه، انگار نه انگار که حریمی وجود داره، همه از کوچکترین بحثها و برنامه ها با خبر میشن، دیگه جای امنی توی زندگی آدم وجود نداره، دیگه معلوم نیست حرفهای خصوصیت رو از زبون چه کسای دیگه ای هم باید بشنوی و ...این اصلا خوب نیست، شما هم لطف کنید بدون در نظر گرفتن این که این کار توسط خانمها انجام میشه یا آقایون اگه راه حلی به نظرتون میرسه که برای این قضیه جواب گو باشه مطرح کنید...
:72:
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
[/color]درود
شاد (اسم زیبایی دارید) این تحت تاثیر نگاهی است که شما به مسائل دارید. در تمام زندگی هدف را بر حل مشکل بگذارید و برنده و بازنده را از بازی زندگی خارج کنید. به این ترتیب
1:تحت تاثیر حرفهای دیگران به سرعت واکنش منفی در داخل زندگی مشترک خود انجام نخواهید داد
2-شما دنبال حل مشکل هستید . و نه تایید شدن . درسته؟ به کسی رجوع می کنید که مشکل رو می فهمه و برای حل اون راهکار در اختیارتون قرار می ده. نه به کسی که شما رو چون هم جنس اون هستید! چون فرزند اون هستید و... می فهمه و نه مشکل شما رو . پس در صدد این برمیاد که بازی رو با برنده بودن شما تموم کنه. آیا الزاما برنده می شید؟ اگر برنده شدید از بردن در کنار باخت فردی دیگر در زندگی راضی خواهید بود؟[color=#FF0000] اگر جواب هر یک از این دو سوال منفی باشه افراد ترجیح نمی دن که با هر کسی به دلیل تعلقات عاطفی مشورت کنه.
3- حل مشکلات زندگی شما در گرو تغییر رفتار شما هم هست. مثال ساده ای می زنم. در یک بازی فوتبال علت باخت هماهنگ نبودن اجزا مختلف تیم هست. اگر یک دروازه بان برای برد تیمش( و یک فرد برای برنده شدن در زندگی ) تلاش می کنه به منزله اینه که نمی خواد دفاع تیم رو تحت فشار قرار بده. چون می دونه اگر تیم بازنده بشه اون هم بازنده است!!! پس سعی در هماهنگی بیشتر با اعضای تیم داره.
دقت کنید ببینید کسانی که (اعم از خانوم و آقا) در زندگی یک طرفه رفته اند چه چیزی رو بدست آوردند؟ عملا باختند. من هم می تونم اینجا بیام بگم فلانه و بهمانه و.... یک سری ها هم حق رو به من می دن تا آروم شم. این تاثیرش مثل مواد مخدره. چیزی رو حل نمی کنه و بدتر می کنه. چون به شما یاد می ده مشکلاتی رو که بعضا سرمنشا اون خود شما هستید تمام و کمال به گردن کسی بندازید که شاید واقعا تنها گناه اون در زندگی( و همین طور شما در زندگی) هماهنگ نبودن با همه.
با این دید اگر کسی زندگی مشترک رو بسازه که آزار بردن شریک زندگیش ، منصفانه قضاوت نکردن در مورد شریک زندگیش ، اولین ضربه رو به خود اون( به دلیل حضور در زندگی مشترک و نه منفرد ) می زنه به این شکل راضی نمی شه که اصرار زندگیشو مثل گوشت قربونی برای همه ببره. همه ای که به خصوص در میان ایرانیان چیزی به غیر از تملق و به دست آوردن دل طرف را بلد نیستند. همه ای که مشکلاتی که خود در زندگی با آن رو برو بوده اند را عینا کپی نموده و نسخه ای بر اساس آن به شما می دهند.
چند جمله به نقل قولهای معروف در این زمینه اشاره می کنم
"ابراز علاقه در مورد زن اونو نسبت به قدرت مرد بی اهمیت می کنه!!!" چون برای احتمالا آقای x نظر دهنده و به دلیل عدم هماهنگی ایشون و همسرش و عدم شناخت کافی همچین اتفاقی افتاده ایشون سعی در گسترش یک مصداق خاص به یک مفهوم عام دارند.
"بذار خودش تماس بگیره. پررو می شه مرد!!" باید دید کسی که همچین اظهار نظری می کنه عمیقا از زندگی خودش که بر پایه همچین دیدی ساخته شده راضیه! پاسخو به خودتون واگذار کنید.
" همه مردا(همه زنا!) اینطورن! نامردن" با چند تاشون بودید. رفتار شما تا چه حد نرمال بوده. چقدر احساسات زن ( مرد ) رو شناختید و این نظر رو می دید؟
"مقصر خود ماییم که پولمون رو در زندگی خرج کردیم و اونا رو(مردهامون رو ) پر رو می کنیم." تا وقتی یاد نگیرید زندگی مشترک زندگی مشترک شماست رنگ آرامش رو نخواهید دید. هر فردی تا اونجایی که می تونه تلاش می کنه . شما هم وظیفه دارید . چه مرد و چه زن!
" رو حرف زنها نمی شه حساب کرد" اصلا به حرف یک زن تا حالا کامل گوش دادی؟ نظرشو پرسیدی . یا فقط شنیدی و اینقدر گوش ندادی تا تو گریه فقط حرفها رو برات بازخونی کنه. اون هم نه حرفها رو که مشتی احساسات رو!
و...
موفق باشید.
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
شعله جان مشکل مشکل حل شدنیست ایشالا اگر راهش را بدانی ...
یه نصیحت اول :سعی نکن برخورد اشتباه همسرت را خودت انجام بدی تا بفهمد چون هشتاد درصد جوابگونیست تا حالا کی اتاق تاریک را بااتاق تاریک دیگر روشن کرده؟
دوم:اگر این موضوع بسیاربرایت اهمیت داره توصیه می کنم بایک یا چندجلسه مشاوره رفتن مشکلت انشاءالله حل میشه.
سوم:درنظرداشته باش راهکارهایی را که بکارمیبندی با ید بصورت مستمرباشد وگرنه جوابگو نخواهد بود
چهارم:باید سعی کنی باهاش صمیمی باشی عین دوتارفیق باید سعی کنی بهش نزدیکتر بشی بایدازسیاست زنانگیت کمک بگیری اگربلدنیستی مطالعه داشته باش.وسعی کن درخواستت را وقتی مطرح کنی که اون درحال خونسردیس وآرامش روحی روانی داره سعی کن توی رختختخواب بعدازاینکه دارای احساس آرامش بود درخواستت را بیان کنی چون درمطرح کردن موضوع عواملی تاثیرگذارهستن:یک مکان دو زمان وسوم استمرار..
ولی سعی کن قبل از درخواست یکی دوهفته ایی حداقل توانسته باشی باهاش رفیق شده باشی ودراوج صمیمیت این کارراانجام بده.
راسی همسرمن هم همینطورهستش مثلا بریم سینما یا قرار باشه بریم مسافرت یا تغییر دکوری داده باشم را خیلی راحت با مادرش درمیان می گزاره...البته من باهاش صحبت نکردم چون ضرورتی درکارندیدم ولی درمورد حرفهای خصوصیمان نمی دونم فک نکنم بخواداوناروهم برای مادرش بگه مثلا چی می خواد بگه؟؟؟
حرف خصوصی زن وشوهر چیه که یک مرد بخواد اونو به مادرش بگه؟اگرم خیلی خصوصی باشه فک نکنم روش بشه بخواد بگه؟؟؟اگه میشه تواین موردیه مثالی بیارید منم متوجه بشم .............
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
سلام دوستان. از راهنمایی همتون بی نهایت ممنونم. دلداده ی عزیز، من در مورد تصمیمات و برنامه های زندگیم خیلی حساسم و تا قضیه ای کاملا جدی نشه با کسی مطرح نمیکنم. شوهرم هم این موضوع رو میدونه اما متاسفانه زیاد رعایت نمیکنه. هم در مورد مسائل خودش و هم در مورد مسائل من. مثلا وقتی ازش میخوام برام چیزی بخره یا کاری بکنه سریع پیش مادرش مطرح میکنه و بعد....!!! مادرش با من قهر میکنه!! خواهراش با من سرسنگین میشن و ... و یا مثلا ما با هم میریم کلاس زبان که اگه تونستیم بورس بگیریم و بریم. اما چون هنوز قضیه حتی 1% هم پیش نرفته ما هدفمونو از کلاس زبان رفتن به کسی نگفته بودیم. تا اینکه اون روز نشسته وبه خانوادش گفته. باورتون نمیشه از اون روز خواهراش با من درست و حسابی حرف نمیزنن و گاه هم میگن درسو میخوای چیکار!!!!خوش هم احساس نمیکرد این تغییر رفتار اونا به چه دلیله. چند بار متوجه شده اما هنوز نتونسته این عادتو ترک کنه. البته با دیدن ای رفتارا خیلی تغییر کرده اما همچنان گاهی این رفتارش تکرار میشه. به نظرت من باید چیکار کنم؟
RE: با شوهرم که زیاد برام احترام قائل نیست چطور برخورد کنم؟
آقاي سورناي عزيز. متأسفانه نسل به نسل كه مي گذره جايگاه زن و مرد عوض مي شه. الان مردها بيشتر به مادرشون وابسته هستند تا زنها. شوهر خود من هم يكي از آنهاست. منم اصلاً حرفهايم رو به مادرم نمي گفتم و نمي گم. اما من كاري كردم كه ديگه اين جور مسائل پيش نياد. همش بهش يادآوري كردم. حتي يه موقع هايي ناراحتي به وجود مي آمد. اما چون مي ديد من به خانواده خودم حرفي نمي زنم اون هم سعي كرد همين رفتار رو داشته باشه.