راه حل برای درمان استرس

سلام

برای رفع استرس چیکار باید کرد . تغذیه خاصی باید انجام داد . ایا نیاز به دارودرمانی هم هست من از عوارض قرص هایی که روانپزشک ها میدن میترسم .در حالی که در حالت عادی از هیچ قرصی استفاده نمیکنم حتی در مواقع سرماخوردگی هم دارو مصرف نمیکنم .البته هر کی میبینم به روانپزشک مراجعه کرده نه تنها درمان نشده بلکه میشه گفت بدترم شده . مراجعه به روانشناس هم نیازه یا خیر اصلا میتونه کمک بکنه.

در حال حاضر استرسم ساعت خوابم بهم زده و بیشتر از دو ساعت نمیتونم بخوابم و از خواب میپرم . اشتهام کم شده و سوزش معده هم گاهی دارم .گاهی افکار خودکشی هم دارم . منشا استرسم تا حدودی میدونم ولی فعلا قابل حل نیست .

دارو برای کسی که بیماری ای نداره و به طور خودسرانه مصرف میکنه، مضره.

اما اگه فردی واقعا بیمار باشه به دلیل اینکه بیماری افسردگی باعث میشه یک سری مواد اشتباها تو مغز آزاد بشن و یک سری مواد اشتباها جذب نشن باید دارو مصرف کنه که دارو مغز رو به

حالت تعادل برگردونه پس دارو ها برای فرد بیمار مضر نیست بلکه به غیر از یک سری تاثیرات جزئی، بسیار و بسیار هم مفیده.

اگه شما از تاثیرات بد دارو میترسید پس باید لطف کنید از این به بعد نفس هم نکشید. چون اکسیژن باعث سوختن سلول ها میشه!!!! هوا از همه ی داروها حطرناک تره و علت اصلی مرگه!!!

شما چند تا از علایم مهم بیماری رو دارید. لطفا برای تشخیص دقیق به دکتر مراجعه کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زندگی خوب

دارو برای کسی که بیماری ای نداره و به طور خودسرانه مصرف میکنه، مضره.

اما اگه فردی واقعا بیمار باشه به دلیل اینکه بیماری افسردگی باعث میشه یک سری مواد اشتباها تو مغز آزاد بشن و یک سری مواد اشتباها جذب نشن باید دارو مصرف کنه که دارو مغز رو به

حالت تعادل برگردونه پس دارو ها برای فرد بیمار مضر نیست بلکه به غیر از یک سری تاثیرات جزئی، بسیار و بسیار هم مفیده.

اگه شما از تاثیرات بد دارو میترسید پس باید لطف کنید از این به بعد نفس هم نکشید. چون اکسیژن باعث سوختن سلول ها میشه!!!! هوا از همه ی داروها حطرناک تره و علت اصلی مرگه!!!

شما چند تا از علایم مهم بیماری رو دارید. لطفا برای تشخیص دقیق به دکتر مراجعه کنید.

---

منظورتون چه بیماری هست افسردگی؟
فکر کنم مشکل من منشا روانی داره به شدت خودخوری می‌کنم و احساس سرخوردگی دارم
مشکل اصلی من بیکاریه که باعثش این مشکلات شده . خیلی برای رفع این مشکل تلاش می‌کنم ولی به در بسته می خوردم . انگیزم نسبت به زندگی کردن خیلی کم شده با ۲۸ سال سن هیچی ندارم .

برید کوه، دشت، بیشه...یه جایی که آب داشته باشه...گل و درخت ...انقدر تو روحیه و کم شدن استرس تاثیر داره که حتی لازم نیس برید پیش روانشناس یا روان پزشک (البته اگه لازمه با یکی حرف بزنید و موقعیتش براتون فراهمه می تونید برید پیش روانشناس و مشاور)

آدم کوه که میره همه دردا و غم و غصه هاش میشینه رو دل کوه. برگشتنی آدم خیلی سبک میشه، اصلا یادش نمیاد مشکل داشته، یا با کسی حرفش شده یا بی پول و بیکاره. شما با دشمنت خونیتم بری پیکنیک اصلا بهش فک نمی کنی. خرج خاصیم نداره. ولی می تونین لذت بخش ترش کنین، یکم میوه، آب خنک و خوردنی بردارین با یه دونه توپ!

کفشاتونم در بیارین و پایی به آب بزنین!:43:.......من امروز خیلی خیلی خوشحالم، چون رفتم کوه. باورم نمیشه همون آدم دیروزیم که تو یه اتاق تاریک با پرده های کشیده 24 ساعته رو تخت حالت دراز کش داشت...

من به شما نگفتم بیمارید فقط گفتم حالتون خوب نیست و حرفایی که میزنید در حالت عادی کسی نمیزنه. بهتره برید پیش یه متخصص تا راهنماییتون کنه. به نظرم تحت فشار روحی هستید.

مشکل بیکاری که مشکل همه است. از تحصیلات و از ویژگی های مثبتتون بگید. چه چیزی بلدید یا چه کاری از دستتون برمیاد یا چه تخصصی دارید؟

دنبال چه جور کاری هستید؟ سابقه یا هر نوع فعالیت دیگه ای که داشتید رو بگید.

پیشنهاد دوستمون غبار غم!!!! (چه اسم عجیب و ناراحت کننده ای اصلا به صحبت هاشون نمیاد) هم خیلی عالی و مفیده.

تغذیه تو استرس نقش مثبتی داره.

سلام دوست عزیز
من نمیدونم شما کیارو دیدین که به روانپزشک مراجعه کردن بدتر شدن . بستگی به مشکل طرف هم داره . اون چیزی که اختلال تلقی میشه اضطرابه نه استرس .. استرس یک اتفاق طبیعیه و میتونه باعث پیشرفت ادما بشه . اما نشانه هایی که شما گفتین دچار اختلال اضطراب شدین . آیا دوره اییه ؟ یا مزمن شده ؟ این اختلال به خودی خود درمان نمیشه و اگر خیلی از حالت طبیعی خارج بشه نیاز به مصرف دارو هم داره .. معمولا این اختلال با دارو به راحتی درمان میشه ولی چیزی نیست که به خودی خود خوب شه .

اینو بدونین که تحمل درد از مصرف دارو 100 ها بار عوارض بیشتری داره .. دارویی که طبق دستور پزشک متخصص خوب تجویز بشه حتما تاثیر گذاره و چه بهتر که مشاوره هم در کنارش باشه . و اینکه شما به خاطر سرماخوردگی دارو مصرف نمیکنید هم طرز فکر درستی نیست . البته دارو حتما زیر نظر پزشک باید مصرف شه .

اگر زمان های زیادی اضطراب دارین به طوری که فعالیت هاتون رو مختل میکنه از جمله خواب 100% باید به پزشک مراجعه کنین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غبار غم

برید کوه، دشت، بیشه...یه جایی که آب داشته باشه...گل و درخت ...انقدر تو روحیه و کم شدن استرس تاثیر داره که حتی لازم نیس برید پیش روانشناس یا روان پزشک (البته اگه لازمه با یکی حرف بزنید و موقعیتش براتون فراهمه می تونید برید پیش روانشناس و مشاور)

آدم کوه که میره همه دردا و غم و غصه هاش میشینه رو دل کوه. برگشتنی آدم خیلی سبک میشه، اصلا یادش نمیاد مشکل داشته، یا با کسی حرفش شده یا بی پول و بیکاره. شما با دشمنت خونیتم بری پیکنیک اصلا بهش فک نمی کنی. خرج خاصیم نداره. ولی می تونین لذت بخش ترش کنین، یکم میوه، آب خنک و خوردنی بردارین با یه دونه توپ!

کفشاتونم در بیارین و پایی به آب بزنین!:43:.......من امروز خیلی خیلی خوشحالم، چون رفتم کوه. باورم نمیشه همون آدم دیروزیم که تو یه اتاق تاریک با پرده های کشیده 24 ساعته رو تخت حالت دراز کش داشت...

---

ممنون از پیشنهادتون .ولی عذاب وجدان میگیرم در حال حاضر تفریح کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زندگی خوب

من به شما نگفتم بیمارید فقط گفتم حالتون خوب نیست و حرفایی که میزنید در حالت عادی کسی نمیزنه. بهتره برید پیش یه متخصص تا راهنماییتون کنه. به نظرم تحت فشار روحی هستید.

مشکل بیکاری که مشکل همه است. از تحصیلات و از ویژگی های مثبتتون بگید. چه چیزی بلدید یا چه کاری از دستتون برمیاد یا چه تخصصی دارید؟

دنبال چه جور کاری هستید؟ سابقه یا هر نوع فعالیت دیگه ای که داشتید رو بگید.

پیشنهاد دوستمون غبار غم!!!! (چه اسم عجیب و ناراحت کننده ای اصلا به صحبت هاشون نمیاد) هم خیلی عالی و مفیده.

تغذیه تو استرس نقش مثبتی داره.

---

تحصیلاتم فوق مهندسی .دنبال کار با درامد زیاد نیستم ولی دوس دارم تو زمینه رشتم کار کنم ولی بدون سابقه کار و اشنا کار نیست حتی به عنوان کاراموز به طور رایگان هم اوضاع همینطوره . از اینکه 6 سال تو به دانشگاه خوب دولتی عمرم تلف کردم ناراحتم . مهارتم تو رشتم نسبت به خیلی ها که سرکارن بیشتره ولی کارفرما ها یه نیرو میخان که تجربه کارم داشته باشه . کارافرینی هم وضعیت مالیش ندارم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط anisa

سلام دوست عزیز
من نمیدونم شما کیارو دیدین که به روانپزشک مراجعه کردن بدتر شدن . بستگی به مشکل طرف هم داره . اون چیزی که اختلال تلقی میشه اضطرابه نه استرس .. استرس یک اتفاق طبیعیه و میتونه باعث پیشرفت ادما بشه . اما نشانه هایی که شما گفتین دچار اختلال اضطراب شدین . آیا دوره اییه ؟ یا مزمن شده ؟ این اختلال به خودی خود درمان نمیشه و اگر خیلی از حالت طبیعی خارج بشه نیاز به مصرف دارو هم داره .. معمولا این اختلال با دارو به راحتی درمان میشه ولی چیزی نیست که به خودی خود خوب شه .

اینو بدونین که تحمل درد از مصرف دارو 100 ها بار عوارض بیشتری داره .. دارویی که طبق دستور پزشک متخصص خوب تجویز بشه حتما تاثیر گذاره و چه بهتر که مشاوره هم در کنارش باشه . و اینکه شما به خاطر سرماخوردگی دارو مصرف نمیکنید هم طرز فکر درستی نیست . البته دارو حتما زیر نظر پزشک باید مصرف شه .

اگر زمان های زیادی اضطراب دارین به طوری که فعالیت هاتون رو مختل میکنه از جمله خواب 100% باید به پزشک مراجعه کنین

---

سلام
خیلی ها رو میشناسم پیش معروفترین روانپزشک ها رفتن و حالشون بدتر شده . بله قرص شیمیایی یکجارو درست میکنه ولی میزنه 10 جای دیگه رو نابود میکنه .قرص های هورمونی میتونه اثرات جانبی حتی جبران ناپذیر داشته باشه حتی زیر نظر پزشک متخصص (پزشک دلسوز نداریم و همچچنین خیلی از پزشک ها صرفا میخان بیمارو تو حوزه خودشون درمان کنن کاری به اسیب زدن به سایر اجزا ندارن) . سرماخوردگی با مشکل روحی مقاسه نکردم ولی کار درستی میکنم که براش قرص شیمیایی مصرف نمیکنم مگر اینکه دوست داشته باشم بدنم مقاومتش کمتر بشه . تو پنج سال اخیر فقط دو بار سرما خوردم که زیر 2 روز خوب شدم با استراحت و درمان های ساده .

دوست عزیر من تایپیک گذاشتم میتونی تایپیک منو بخونی مشکلم چیه. سر کار رفتن هم واسه ما ی درد سر دیگس!من کار دولتی قبول شدم.کارای بی ربط به رشتم بهم میدن.هروز دارم سرخورده تر از دیروز میشم.سعی کن کارت مرتبط باشه.هر چند وقت هم که طول میکشه پیداش کنی

از چی عذاب وجدان می گیرین؟ از اینکه برین کوه؟....کوه رفتن عذاب وجدان نداره که...سفر تایلند و برزیل نیس که ....اصن هیچی با خودتون نبرین، یه کتونی بپوشین، تمام! فقط راه برین، شما می خواید درمان بشید اینم یکی از روش های درمانه. برید پیش مشاور عذاب وجدان میگیرین؟فک کنین اینم یه جور جلسه مشاوره س. تازه این هزینه ش از مشاور کمتره (هزینه نداره اصن)....فقط کافیه را برید، دیگه درخت و گل و کوه و حیوونای بیرون خودشون می دونن چجوری بهتون انرژی مثبت القا کنن

پ.ن: هنوزم متعجبم از اینکه گفتین عذاب وجدان می گیرین. یه موردیم هست: شما آقایون تنهایی هم می تونین برین کوه و دشت و پیاده روی، دیگه لازم نیس نگران چیزی باشید. ما دخترا (مخصوصا ماهایی که تنها هستیم) هزار جور فکر و خیال و برنامه ریزی می کنیم، تا بتونیم یکی رو پیدا کنیم باهاش بریم بیرون...شما ها راحت ترین پس از این فرصت استفاده کنینhttp://www.pic4ever.com/images/128fs318181.gif

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غبار غم

از چی عذاب وجدان می گیرین؟ از اینکه برین کوه؟....کوه رفتن عذاب وجدان نداره که...سفر تایلند و برزیل نیس که ....اصن هیچی با خودتون نبرین، یه کتونی بپوشین، تمام! فقط راه برین، شما می خواید درمان بشید اینم یکی از روش های درمانه. برید پیش مشاور عذاب وجدان میگیرین؟فک کنین اینم یه جور جلسه مشاوره س. تازه این هزینه ش از مشاور کمتره (هزینه نداره اصن)....فقط کافیه را برید، دیگه درخت و گل و کوه و حیوونای بیرون خودشون می دونن چجوری بهتون انرژی مثبت القا کنن

پ.ن: هنوزم متعجبم از اینکه گفتین عذاب وجدان می گیرین. یه موردیم هست: شما آقایون تنهایی هم می تونین برین کوه و دشت و پیاده روی، دیگه لازم نیس نگران چیزی باشید. ما دخترا (مخصوصا ماهایی که تنها هستیم) هزار جور فکر و خیال و برنامه ریزی می کنیم، تا بتونیم یکی رو پیدا کنیم باهاش بریم بیرون...شما ها راحت ترین پس از این فرصت استفاده کنینhttp://www.pic4ever.com/images/128fs318181.gif

---

منظورم ار عذاب وجدان اینه چون الان بیکارم علاقه ای به تفریح ندارم دوس دارم اول به هدفم برسم بعد تفریح کنم. مطمئنا اگر الان برم تفریح نه تنها لذت نمیبرم بلکه فکر و خیالم بیشتر میکنم

سلام.

شما آدم کمال گرایی هستید؟ قرار نیست برای کار آفرینی چند نفر رو استخدام کنیم یا اینکه درآمد n تومنی داشته باشیم. همین که مثلا یه کار اینترنتی برای خودتون راه بندازین خوبه. با

توضیحاتی که دادید به نظرم فرد توانمند و با استعدادی هستید. در کنارش دنبال کار مرتبط با رشته تون هم باشید ان شا الله قراره وضعیت مهندسی کشور رو به راه بشه. با این قوانینی که

تصویب کردن تو مجلس گویا در آینده نزدیک خبراییه. ان شااااا الله.

دوست عزیز جدای از بحث بیکاری ، بحث عذاب وجدان و اضطرابی که دارید بدون مراجعه به پژشک یا انجام ندادن کارایی مثل ورزش ناممکنه!!! کار گیر میاد تو هر وضعیتی ولی اضطراب خود به

خود درمان نمیشه.

از صحبت هاتون مشخصه که دو چیز براتون مهمه یکی سلامت و دیگه عمر و وقت.

یک حرفی رو رک و راست بگم بهتون. وقتتون رو با مقاومت در مقابل مصرف دارو هدر ندید. حرف اول رو اخر گفتم.

فرض کنیم شما یه مختصر افسردگی ای داشته باشی که به قول دوستی متخصص همه دارن!!! نهایت درگیری با مصرف دارو 6 ماهه ولی اگه خدایی نکرده بیمار باشی و دارو نخوری هر

چقدر هم زور بزنی و مقاومت کنی حداقل سه سال طول میکشه تو بهترین وضعیت برگردی به حالتی که باید دوز داروی اول رو مصرف کنی. فرق بین 6 ماه و 3 سال خیلی زیاده!!! در آخر هم

دارو رو باید بخوری. البته حرفی که زدم مستند نیست و فقط یه جور تجربه شخصیه.

دوست عزیز در مورد سرماخوردگی من هم دارو نمیخورم ولی بابت واکسینه شدن اول هر پاییز به زورم که شده یه بار سرما میخورم. سرما بخور عوضش بیماری های دیگه رو نگیر. سرما

خوردگی به موقع یه جور قوی شدن بدنه.

اما اینکه قصد دارم به زور بفرستمتون دکتر تو جملات قبلیم موج میزنه. فکر میکنم شما هم با خوندنش متوجه اصرار من به اینکه دارو مصرف کنی شدی.

من اصلا خوشم نمیاد با اعتقادات کسی بازی کنم. اینکه دوست نداری دارو بخوری و اینکه من اگه جای تو بودم قرص مصرف میکردم بحث نظرات شخصی من و شماست و من فقط از سر

علاقه به همنوع هست که میخوام نظر خودم رو به شما تحمیل کنم!!! ولی در آخر این عمر و زندگی و بدن شماست پس انتخاب نهایی با خود شماست.

من صادقانه میگم اونقدر خودم، روحیاتم و بدنم رو دوست دارم و اونقدر عمر و زندگیم برام با ارزشه که اگه یک لحظه جای شما باشم مطمئنم سریعا میرم سراغ یه پزشک خوب.

به هر حال بهتره دیگه اصرار نکنم و یه کم اطلاعات بدم:

یکی از شایع ترین نوع اضطراب ها، اضطرابی هست که سراغ افراد فارغ التحصیل از دانشگاه میاد. علتش هم مشخصه چون دانشجو قبلا میدونه که چه مسیری رو باید بره و حالا که فارغ

التحصیل شد سردرگمی شدیدی پیدا میکنه که حالا باید چیکار کنم. افت سطح هوش، بیخوابی شبانه، اضطراب، افت از نظر کار و سواد یک امر طبیعی مخصوصا برای دانشجوهای با سواد بعد

از فاغ التحصیلی هست.

شما تحصیلاتت رو تموم کردی و خودت هم آدم باهوشی هستی و از همه بدتر کمال گرایی و اینکه فکر میکنی تو هر چیزی با سوادی و اینکه فکر میکنی از عهده ی انجام هر کاری برمیای

در آینده ی دور بلایایی سرت میاره که سر همه ی ما اومده!!!!

من رو زیادی یاد خودم میندازی. من هیچ وقت به خودکشی فکر نکردم ولی اضطرابی کشیدام که نپرس!!!! البته شرایط هر کس با اون یکی فرق میکنه اما یه چیز مشخصه تا خوب نخوابی نمیتونی خوب فکر کنی و وقتی خوب فکر نکردی فاتحه موفقیت تو زندگی رو باید خوند.

به خاطر خواب شب و به اندازه هم که شده.... حتی اگه دارو نخوردی تمام تلاشت رو بکن.

ممنون.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زندگی خوب

سلام.

شما آدم کمال گرایی هستید؟ قرار نیست برای کار آفرینی چند نفر رو استخدام کنیم یا اینکه درآمد n تومنی داشته باشیم. همین که مثلا یه کار اینترنتی برای خودتون راه بندازین خوبه. با

توضیحاتی که دادید به نظرم فرد توانمند و با استعدادی هستید. در کنارش دنبال کار مرتبط با رشته تون هم باشید ان شا الله قراره وضعیت مهندسی کشور رو به راه بشه. با این قوانینی که

تصویب کردن تو مجلس گویا در آینده نزدیک خبراییه. ان شااااا الله.

دوست عزیز جدای از بحث بیکاری ، بحث عذاب وجدان و اضطرابی که دارید بدون مراجعه به پژشک یا انجام ندادن کارایی مثل ورزش ناممکنه!!! کار گیر میاد تو هر وضعیتی ولی اضطراب خود به

خود درمان نمیشه.

از صحبت هاتون مشخصه که دو چیز براتون مهمه یکی سلامت و دیگه عمر و وقت.

یک حرفی رو رک و راست بگم بهتون. وقتتون رو با مقاومت در مقابل مصرف دارو هدر ندید. حرف اول رو اخر گفتم.

فرض کنیم شما یه مختصر افسردگی ای داشته باشی که به قول دوستی متخصص همه دارن!!! نهایت درگیری با مصرف دارو 6 ماهه ولی اگه خدایی نکرده بیمار باشی و دارو نخوری هر

چقدر هم زور بزنی و مقاومت کنی حداقل سه سال طول میکشه تو بهترین وضعیت برگردی به حالتی که باید دوز داروی اول رو مصرف کنی. فرق بین 6 ماه و 3 سال خیلی زیاده!!! در آخر هم

دارو رو باید بخوری. البته حرفی که زدم مستند نیست و فقط یه جور تجربه شخصیه.

دوست عزیز در مورد سرماخوردگی من هم دارو نمیخورم ولی بابت واکسینه شدن اول هر پاییز به زورم که شده یه بار سرما میخورم. سرما بخور عوضش بیماری های دیگه رو نگیر. سرما

خوردگی به موقع یه جور قوی شدن بدنه.

اما اینکه قصد دارم به زور بفرستمتون دکتر تو جملات قبلیم موج میزنه. فکر میکنم شما هم با خوندنش متوجه اصرار من به اینکه دارو مصرف کنی شدی.

من اصلا خوشم نمیاد با اعتقادات کسی بازی کنم. اینکه دوست نداری دارو بخوری و اینکه من اگه جای تو بودم قرص مصرف میکردم بحث نظرات شخصی من و شماست و من فقط از سر

علاقه به همنوع هست که میخوام نظر خودم رو به شما تحمیل کنم!!! ولی در آخر این عمر و زندگی و بدن شماست پس انتخاب نهایی با خود شماست.

من صادقانه میگم اونقدر خودم، روحیاتم و بدنم رو دوست دارم و اونقدر عمر و زندگیم برام با ارزشه که اگه یک لحظه جای شما باشم مطمئنم سریعا میرم سراغ یه پزشک خوب.

به هر حال بهتره دیگه اصرار نکنم و یه کم اطلاعات بدم:

یکی از شایع ترین نوع اضطراب ها، اضطرابی هست که سراغ افراد فارغ التحصیل از دانشگاه میاد. علتش هم مشخصه چون دانشجو قبلا میدونه که چه مسیری رو باید بره و حالا که فارغ

التحصیل شد سردرگمی شدیدی پیدا میکنه که حالا باید چیکار کنم. افت سطح هوش، بیخوابی شبانه، اضطراب، افت از نظر کار و سواد یک امر طبیعی مخصوصا برای دانشجوهای با سواد بعد

از فاغ التحصیلی هست.

شما تحصیلاتت رو تموم کردی و خودت هم آدم باهوشی هستی و از همه بدتر کمال گرایی و اینکه فکر میکنی تو هر چیزی با سوادی و اینکه فکر میکنی از عهده ی انجام هر کاری برمیای

در آینده ی دور بلایایی سرت میاره که سر همه ی ما اومده!!!!

من رو زیادی یاد خودم میندازی. من هیچ وقت به خودکشی فکر نکردم ولی اضطرابی کشیدام که نپرس!!!! البته شرایط هر کس با اون یکی فرق میکنه اما یه چیز مشخصه تا خوب نخوابی نمیتونی خوب فکر کنی و وقتی خوب فکر نکردی فاتحه موفقیت تو زندگی رو باید خوند.

به خاطر خواب شب و به اندازه هم که شده.... حتی اگه دارو نخوردی تمام تلاشت رو بکن.

ممنون.

---

سلام
بله کمالگرا هستم .راستش صحبت هاتون منطقیه حتما به پزشک مراجعه میکنم . ورزش هم سعی میکنم انجام بدم .(یعنی در واقع فکر میکنم این نسخه که دارم به کار میبرم، داره افسرده تر و مضظرب ترم میکنه) ممنون از وقتی که گذاشتید:72:

پیش روانشناس رفتم گفت نیازی به روانپزشک نیست . مشکلت فقط با سرکار رفتن حل میشه . دیگه جایی نمونده رزومه نداده باشم خانم هم نیستم که در اولویت استخدام قرار بگیرم .حالم خوب نیست .

خداروشکر که نیاز به روانپزشک نیست،امیدتون به خدا رو از دست ندید که بزرگترین گناهه ،در کنارش هم به تلاشتون ادامه بدید

ان شاالله به زودی یه کار خوب پیدا میکنید و اینجا خبرشو به ماهم میدید

حس خوبی ندارم .یعنی تو این مملکت پارتی نداشته باشی هیچ ارزش و احترامی برات قایل نیستن . بوی لجن همه جا رو برداشته . فرقی نمیکنه کی تو کشور حکمرانی کنه . دزدها همیشه هستن . شایسته سالاری زیر صفره .
تصمبم گرفتم مدرکم قاب کنم . فرض کنم دیپلم یا پایین ترم برم کارگری . ازدواجم که کلا کنسل.

خیلی از جوونای ما الان بیکار هستن ولی انقد حالشون بده ؟

ینی روانشناس فقط گفت برو کار پیدا کن مشکلت حل میشه ؟؟؟ نگفت بیکاری هم دلیل نمیشه که ادم انقد حالش بد باشه که دو ساعت بیشتر نتونه بخوابه و مضطرب باشه ؟؟
اگر اینطوری راهنماییتون کرده حتما روانشناستون رو عوض کنین

من به شما پیشنهاد نمیدم حتما دارو مصرف کنین فقط گفتم این طرز تفکر رو راجع به دارو قبول ندارم که هر کی رفته دارو مصرف کرده بدتر شده ... من حدود 5 6 سال پیش مشکل شمارو داشتم حالا نمیدونم شدت اضطراب شما در چه حدیه .. منم حالم خیلی بد بود خیلی .. 2 سال دارو استفاده کردم و خدارو شکر بعدش مشکل خاصی نداشتم و الان حالم خیلی خوبه ..
البته این به این معنی نیست که دیگه استرس ندارم و کلا ادم بیخیالی شدم چون ذاتا ادم بیخیالی نیستم و مثل شما دوس دارم همه چیز خوب پیش بره ولی یاد گرفتم خودمو بیشتر کنترل کنم و ازون حالت مزمن خودمو نجات بدم ..
و اینو بدونین بیماریهای روحی در صورت عدم درمان به موقع روند درمانشون طولانی تر میشه و همچنین بعد از درمان اگر مراقب نکنین دوباره به سراغتون میاد و عموما بدون هیچ دلیلی

در هر صورت امیدوارم مشکلتون حاد نباشه و به راحتی برطرف شه .. و برای پیدا کردن کار دست از تلاش بر ندارین و سعی کنین که سطح توقعتون رو نسبت به پیدا کردن کار حتما در رشته ی تخصصی خودتون پایین بیارین و بپذیرین که ما در این شرایط زندگی میکنیم و همه ی ادمای این مملکت هم با شرایط موجود میسازن و خیلی ها زندگی شادی برای خودشون فراهم میکنن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط anisa

خیلی از جوونای ما الان بیکار هستن ولی انقد حالشون بده ؟

ینی روانشناس فقط گفت برو کار پیدا کن مشکلت حل میشه ؟؟؟ نگفت بیکاری هم دلیل نمیشه که ادم انقد حالش بد باشه که دو ساعت بیشتر نتونه بخوابه و مضطرب باشه ؟؟
اگر اینطوری راهنماییتون کرده حتما روانشناستون رو عوض کنین

من به شما پیشنهاد نمیدم حتما دارو مصرف کنین فقط گفتم این طرز تفکر رو راجع به دارو قبول ندارم که هر کی رفته دارو مصرف کرده بدتر شده ... من حدود 5 6 سال پیش مشکل شمارو داشتم حالا نمیدونم شدت اضطراب شما در چه حدیه .. منم حالم خیلی بد بود خیلی .. 2 سال دارو استفاده کردم و خدارو شکر بعدش مشکل خاصی نداشتم و الان حالم خیلی خوبه ..
البته این به این معنی نیست که دیگه استرس ندارم و کلا ادم بیخیالی شدم چون ذاتا ادم بیخیالی نیستم و مثل شما دوس دارم همه چیز خوب پیش بره ولی یاد گرفتم خودمو بیشتر کنترل کنم و ازون حالت مزمن خودمو نجات بدم ..
و اینو بدونین بیماریهای روحی در صورت عدم درمان به موقع روند درمانشون طولانی تر میشه و همچنین بعد از درمان اگر مراقب نکنین دوباره به سراغتون میاد و عموما بدون هیچ دلیلی

در هر صورت امیدوارم مشکلتون حاد نباشه و به راحتی برطرف شه .. و برای پیدا کردن کار دست از تلاش بر ندارین و سعی کنین که سطح توقعتون رو نسبت به پیدا کردن کار حتما در رشته ی تخصصی خودتون پایین بیارین و بپذیرین که ما در این شرایط زندگی میکنیم و همه ی ادمای این مملکت هم با شرایط موجود میسازن و خیلی ها زندگی شادی برای خودشون فراهم میکنن

---

خب وقتی میگن مشکلی ندارم و منشا مشکل یکجا دیگه اس چرا باید دارو مصرف کنم دکتر مجبور کنم برام دارو بنویسه
شما انگار تو بهشت هستید این همه جوون که معتاد شدن یا افسرده هستن نمی بینید
سطح توقع پایین اوردم چون تو این مملکت یا باید پارتی داشته اشی یا خانم باشی راحت کار پیدا کنی الانم میخام با مدرک فوق از تهران شاگرد مکانیک بشم

سلام
استادم.میگفت توی بعضی از کشورهای.پیشرفته مثلا کسی که مهندسی ساختمان داره نمیره از همون اول مسئولیت پروژه های سنگین رو قیول یا شایدم مثل ایران کسی اعتماد نمیکنه چون فرد تجربه نداره،بنابراین شخص بعد از فارغ التحصیلی میاد میره به عنوان کارگر تو همون زمینه ساختمان سازی مشغول به کار میشن تا فردا که مسیول انجام پروژه سنگینی مثل برج سازی شدن اگه کارگری گفت فلان کار رو میشه انجام داد یا نه اون شخص مهندس بتونه از تجربه اش بگه و ادعا داشته باشه
شما.هم با این دید مشغول به کار بشید که قراره آینده ی درخشانی پیس رو داشته باشید ان شاالله

سلام. لطفا غر نزنید و به فکر چاره باشید
چون خودم نزدیک یک سال به خاطر همین استرس تحت درمان بودم یه اندک اطلاعاتی دارم.
اول باید ببینید استرس تون از چه نوعه. آیا همیشه (24 ساعت روز) استرس دارید یا اینکه در مواقع خاصی هست. اینکه شما در طول روز مدام استرس داشته باشید یک بیماری هست که باید معالجه بشه و اغلب هم باید دارو و روان درمانی همراه با هم باشن. اما اینکه در مواقعی خاص، مثلا برای امتحان استرس دارید این طبیعیه و مشکلی محسوب نمیشه.

شخصا از بچگی به خاطر تربیت غلط پدر و مادرم استرس شدید داشتم. تمام عمرم با استرس شدید زندگی کردم.
تقریبا از پارسال شروع کردم رفتم پیش روانپزشک و مشاور. هم دارو مصرف کردم و هم مشاوره می کردم. توی این یک سال واقعا تغییر کردم و به جرات میگم استرس شدیدم کاملا خوب شده.
اگر شما استرس تون شدید باشه، مشاوره و روان درمانی به تنهایی نمی تونه مشکل تون رو حل کنه. حتما باید همراه با دارو باشه.
سوالی دارید یا حرفی دارید بگید که راهنمایی تون کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط dooo

سلام
استادم.میگفت توی بعضی از کشورهای.پیشرفته مثلا کسی که مهندسی ساختمان داره نمیره از همون اول مسئولیت پروژه های سنگین رو قیول یا شایدم مثل ایران کسی اعتماد نمیکنه چون فرد تجربه نداره،بنابراین شخص بعد از فارغ التحصیلی میاد میره به عنوان کارگر تو همون زمینه ساختمان سازی مشغول به کار میشن تا فردا که مسیول انجام پروژه سنگینی مثل برج سازی شدن اگه کارگری گفت فلان کار رو میشه انجام داد یا نه اون شخص مهندس بتونه از تجربه اش بگه و ادعا داشته باشه
شما.هم با این دید مشغول به کار بشید که قراره آینده ی درخشانی پیس رو داشته باشید ان شاالله

---

سلام
اونجا کشورهای پیشرفته اس کشور ما کاملا عقب افتاده اس از هر لحاظ. خیلی جاها رفتم حتی حاضر نیستن کاراموز رایگان بگیرن

تو اینده در تاریخ دورانی که ما هستیم جز سیاهترین دوران تاریخ ایران خواهد بود . کشوری که ادعای مسلمانی داره ولی هر چیزی توش پیدا میشه جز مرام و معرفت امام علی. اینا به چه رویی ادعا دارن حکومتی میخوان تشکیل بدن که عدالت امام علی اجرا کنن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بابک 1369

سلام. لطفا غر نزنید و به فکر چاره باشید
چون خودم نزدیک یک سال به خاطر همین استرس تحت درمان بودم یه اندک اطلاعاتی دارم.
اول باید ببینید استرس تون از چه نوعه. آیا همیشه (24 ساعت روز) استرس دارید یا اینکه در مواقع خاصی هست. اینکه شما در طول روز مدام استرس داشته باشید یک بیماری هست که باید معالجه بشه و اغلب هم باید دارو و روان درمانی همراه با هم باشن. اما اینکه در مواقعی خاص، مثلا برای امتحان استرس دارید این طبیعیه و مشکلی محسوب نمیشه.

شخصا از بچگی به خاطر تربیت غلط پدر و مادرم استرس شدید داشتم. تمام عمرم با استرس شدید زندگی کردم.
تقریبا از پارسال شروع کردم رفتم پیش روانپزشک و مشاور. هم دارو مصرف کردم و هم مشاوره می کردم. توی این یک سال واقعا تغییر کردم و به جرات میگم استرس شدیدم کاملا خوب شده.
اگر شما استرس تون شدید باشه، مشاوره و روان درمانی به تنهایی نمی تونه مشکل تون رو حل کنه. حتما باید همراه با دارو باشه.
سوالی دارید یا حرفی دارید بگید که راهنمایی تون کنم

---

سلام
روانپزشک فقط یه قرص بهم داد که خوابم تنظیم بشه و موثر بوده .
از بچگی استرس نداشتم وقتی این همه بی عدالتی میبینم ناراحت میشم و دچار استرس میشم

سلام اقاي بهنام

استرس و ناراحتي شما كاملا قابل درك هست و قطعا افراد زيادي اين استرس را داشتند و بشما كاملا حق مي دهند.

اتفاقا اگر استرس نداشتيد بايد نگران مي بوديد.

اما نه فقط شما من و خيليهاي ديگر مي دانند كه بي عدالتي پارتي و ژن خوب داشتن متاسفانه افت جامعه ما شده
اما اگر خوب نگاه كنيد تفكر به اين مسايل شما را بحالت قرباني بودن مي بره و اين حالت قرباني بودن ضمن اينكه تا حدي براي شما امنيت رواني محدود مياورد اما در دراز مدت باعث افسردگي و احساس خشم و بيچارگي مي شود

انوقت نه حالتان بهتر شده نه شغلي يافتيد زمان را نيز از دست داديد همسر و ياري هم نيافتيد و تنهايي هم افزوده مي شود

پس چرا انرژيتان را صرف پرداختن به اين مسايل كنيد ، دانشجوي دانشگاه خوب بودن و كار نداشتن بسيار دردناك است اما نبايد منجر شود كه شما متوقف شويد ، اين فقط درد شما نيست

يكي از اساتيد يكي از دانشگاههاي تاپ تن امريكا مي گفت ما در تربيت دانشجويانمان اشتباه كرديم اگر يك دانشجوي هاروادر يا ،،بعد از يك سال كار مناسب پيدا نكند افسردگي ميگيرد اما يك روستايي هزار راه را امتحان ميكند اين نشد ان يكي و،،و راهش را پيدا مي كند

توجه كنيد شما انسان باهوش و با پشتكاري هستيد و قبلا نشان داديد كه توانايي داريد اين بار هم تلاش كنيد و از دست رد شنيدن و كار پيدا نكردن نااميد نشويد هر چند خيلي سخت است اما من بشما قول مي دهم سرمايه اوليه و اصلي شما پول نيست تجربه كاري نيست تحصيلاتم نيست بلكه اميد است بله اميد، اين اميد است كه اگر از شما گرفته شود دچار بلاي خانمانسوز مي شويد

بنظر من الان وقت افسردگي نيست وقت تفكر و تلاش است. مشكل شما با يك سرمايه اوليه حل مي شود. لزومي هم ندارد اين سرمايه اوليه دقيقا با كار مرتبط ايجاد شود
تا جايي كه اطلاع دارم دانشگاه شريف هر از گاهي از كارافرينها و استارتاپها دعوت ميكند قطعا با اشنايي با اين ادمها انگيزه ها و روشهاي جديدي ياد مي گيريد

اين فيلمها را ببينيد ،اينها سرگذشتهاي ادمهاي واقعي هستند، ببينيد درد اينها اصلا كم نبوده حتي بخاطر اين دردهاشون بدبخت هم نبودند
The peaceful worrior

The intouchabels


The man of honor

Persuit of happiness

127 hours

Colonia(اينو براي اين ببين كه ببيني جهنم روي زمين چقدر راحت مي تواند وجود داشته باشد )
(احتمالا خيليهاشو ديدي)

يادتان باشد اينكه امروز حالتان و شرايطتان بد است دليلي بر اين نيست كه اينده هم اينگونه باشد.

- - - Updated - - -

فراموش كردم اين را بگويم ناپليون هيل در كتاب موفقيتش بعد از حدود ٦٠سال بررسي ( يا ٥٠ دقيق خاطرم نيست ) يكي از عوامل موفقيت را اين مي داند كه " نه لزوما بمعناي نه نيست "


پيوست : ديشب براتون نوشتم پاك شد امروزم با وجود گرفتاري اي كه داشتم نوشتم چون مسير شما براي من كا ملا اشناست اميدوارم ازش استفاده كني)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط behnam1

خب وقتی میگن مشکلی ندارم و منشا مشکل یکجا دیگه اس چرا باید دارو مصرف کنم دکتر مجبور کنم برام دارو بنویسه
شما انگار تو بهشت هستید این همه جوون که معتاد شدن یا افسرده هستن نمی بینید
سطح توقع پایین اوردم چون تو این مملکت یا باید پارتی داشته اشی یا خانم باشی راحت کار پیدا کنی الانم میخام با مدرک فوق از تهران شاگرد مکانیک بشم

---

من قصدم کمک بشماست و نظراتم هم با کاربران دیگه یکیه.
همون اول تو پستم نوشتم که من نمیگم شما حتما دارو مصرف کنین فقط تجربه شخصیمو با توجه به نشونه هایی که از حالت های خودتون دادین تعریف کردم . باز هم میگم اگر افسردگی و استرس تبدیل به بیماری بشه ینی مزمن باشه ینی روزهای متوالی اضطراب و تشویش داشته باشید( بیشتر از چند هفته) حتما نیاز به مصرف دارو داره در واقع دارو درمانی همراه با روان درمانی ... حالا شما میگید نیاز ندارید منم اصراری نداشتم انشالا که اینطوری نباشه .

خط دوم متوجه منظورتون نشدم اگر منظورتون اینه که مصرف قرص های روانپزشکی باعث اعتیاد و افسردگی میشه که درست نیست مگر اینکه زیر نظر پزشک نباشه و خود سرانه مصرف شه. واگر منظورتون بیکاری باعث اعتیاد و افسردگی میشه که دقیقا به همین علت تاکید دارم که باید به پزشک یا روانشناس حتما مراجعه بشه تا مشکل حل شه و تاکید میکنم که اگر نیاز به مصرف دارو باشه مصرف بشه
متاسفانه افسردگی تو کشور ما بله به خاطر وضعیت موجود شیوع پیدا کرده و مردم ما به دلایل مختلف پیگیر نمیشن و جدی نمیگیرن و فک میکنن روانپزشک بدتر ادمو روانی میکنه!

واسه کار هم پارتی رو کاملا قبول دارم ولی خانم بودن رو نفهمیدم ... الویت استخدام خانم ها هستن؟ من جایی ندیدم الان که تو ادارات خانم هارو غیر مستقیم حذف کردن چون یا پاس شیر هستن یا مرخصی زایمان و حتی قبولی دانشگاهها هم سهمیه بندی شده

میدونم ادم وقتی زحمت میکشه انتظار داره نتیجشو ببینه اما روحیتون رو حفظ کنین و ایمان داشته باشین که با تواناییهایی که دارین میتونین تو هر کاری موفق باشین . گاهی وقتا ادم یه کاریو شروع میکنه بعدها خیلی تو اونکار موفق میشه و به چیزهایی که میخواسته هم میرسه پس امیدتونو از دست ندین و بدون توجه به اتفاقات غیر قابل پیش بینی مملکتمون دست به هر کاری که میزنید سعی کنید موفق باشید .

با ارزوی موفقیت برای شما:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهرااد

سلام اقاي بهنام

استرس و ناراحتي شما كاملا قابل درك هست و قطعا افراد زيادي اين استرس را داشتند و بشما كاملا حق مي دهند.

اتفاقا اگر استرس نداشتيد بايد نگران مي بوديد.

اما نه فقط شما من و خيليهاي ديگر مي دانند كه بي عدالتي پارتي و ژن خوب داشتن متاسفانه افت جامعه ما شده
اما اگر خوب نگاه كنيد تفكر به اين مسايل شما را بحالت قرباني بودن مي بره و اين حالت قرباني بودن ضمن اينكه تا حدي براي شما امنيت رواني محدود مياورد اما در دراز مدت باعث افسردگي و احساس خشم و بيچارگي مي شود

انوقت نه حالتان بهتر شده نه شغلي يافتيد زمان را نيز از دست داديد همسر و ياري هم نيافتيد و تنهايي هم افزوده مي شود

پس چرا انرژيتان را صرف پرداختن به اين مسايل كنيد ، دانشجوي دانشگاه خوب بودن و كار نداشتن بسيار دردناك است اما نبايد منجر شود كه شما متوقف شويد ، اين فقط درد شما نيست

يكي از اساتيد يكي از دانشگاههاي تاپ تن امريكا مي گفت ما در تربيت دانشجويانمان اشتباه كرديم اگر يك دانشجوي هاروادر يا ،،بعد از يك سال كار مناسب پيدا نكند افسردگي ميگيرد اما يك روستايي هزار راه را امتحان ميكند اين نشد ان يكي و،،و راهش را پيدا مي كند

توجه كنيد شما انسان باهوش و با پشتكاري هستيد و قبلا نشان داديد كه توانايي داريد اين بار هم تلاش كنيد و از دست رد شنيدن و كار پيدا نكردن نااميد نشويد هر چند خيلي سخت است اما من بشما قول مي دهم سرمايه اوليه و اصلي شما پول نيست تجربه كاري نيست تحصيلاتم نيست بلكه اميد است بله اميد، اين اميد است كه اگر از شما گرفته شود دچار بلاي خانمانسوز مي شويد

بنظر من الان وقت افسردگي نيست وقت تفكر و تلاش است. مشكل شما با يك سرمايه اوليه حل مي شود. لزومي هم ندارد اين سرمايه اوليه دقيقا با كار مرتبط ايجاد شود
تا جايي كه اطلاع دارم دانشگاه شريف هر از گاهي از كارافرينها و استارتاپها دعوت ميكند قطعا با اشنايي با اين ادمها انگيزه ها و روشهاي جديدي ياد مي گيريد

اين فيلمها را ببينيد ،اينها سرگذشتهاي ادمهاي واقعي هستند، ببينيد درد اينها اصلا كم نبوده حتي بخاطر اين دردهاشون بدبخت هم نبودند
The peaceful worrior

The intouchabels


The man of honor

Persuit of happiness

127 hours

Colonia(اينو براي اين ببين كه ببيني جهنم روي زمين چقدر راحت مي تواند وجود داشته باشد )
(احتمالا خيليهاشو ديدي)

يادتان باشد اينكه امروز حالتان و شرايطتان بد است دليلي بر اين نيست كه اينده هم اينگونه باشد.

- - - Updated - - -

فراموش كردم اين را بگويم ناپليون هيل در كتاب موفقيتش بعد از حدود ٦٠سال بررسي ( يا ٥٠ دقيق خاطرم نيست ) يكي از عوامل موفقيت را اين مي داند كه " نه لزوما بمعناي نه نيست "


پيوست : ديشب براتون نوشتم پاك شد امروزم با وجود گرفتاري اي كه داشتم نوشتم چون مسير شما براي من كا ملا اشناست اميدوارم ازش استفاده كني)

---

سلام
ممنونم از وقتی که گذاشتید و بر خلاف بقیه منو به غر زدن متهم نکردید .خوب بود ادم ها حداقل شرایط فرد مقابل درک میکردن کسی که کار دولتی داره میاد میگه تلاشی نکردی و به راحتی قضاوت میکنن بگذریم به قول شما وقت افسردگی نیست
من زیاد اهل فیلم نیستم ولی خب سعی میکنم نگاه کنم
خیلی از کارها نیاز به سرمایه دارن تو این اشفته بازارم تضمینی به موفقیت نیست و حتی ممکنه وضعیت از اینی هم که هست بدتر بشه

در مورد ازدواجم که خوشبختانه اینقدر فکرم درگیره بهش فکری نمیکنم البته با این شرایطی که منم دارم کسی هم از من خوشش نمیاد