شنیدن جواب رد از کسی که ۴ سال بهش فکر میکردم...چه پیشنهادی داری؟میشه امید داشت به شانس مجدد

سلام دوستان
من از ترم اول دانشگاه علاقه مند شدم به یکی از همکلاسیا...۴ سال ازون موقع گذشته
تو این یکی دو سال اخر یه ارتباط کمی باهاش داشتم از طریق تلگرام و ...
رفتار کج دارو مریز نشون میدادن...گاها خوب و گاها بد...
ایشون دختر خوشگل و ساده ای هستن...راستش منم اوکیم در کل!حداقل قابل تحمل!!از نظر مالی ام هوامو خوب دارن والدین و مشخص هست تا حدی...
نه خودم و نه ایشون تجربه دوستی با جنس مخالف نداشتیم تا حالا...
دیروز تصمیم گرفتم در میون بذارم باهاش

گفتم علاقه مندم و تاکید کردم ساده نگا نکنه به قضیه...
متاسفانه جوابشون منفی بود و دلیلشونم این بود که بنده خیلیم خوبم!ولی با روحیاتشون سازگار نیستم!نمیتونیم مچ باشیم!! و نمیخان این مسعله به ارتباطمون به عنوان دوتا همکلاسی لطمه بزنه...
دوستان نمیتونین تصور کنین چقدر بهم ریختم از دیروز
به نظرتون میشه امید داشت به یه شانس مجدد؟

سلام

یه چیز به نظرم اومد . برای چی وقتی یه آقا پسری یا یه دختر خانومی در دانشگاه علاقمند میشه به هم کلاسی اش، اینقدر ذهنش رو درگیر میکنه و قضیه رو پیچیده میکنه!
چهار سال!!!!
همون لحظه که احساس کردین به کسی علاقه دارید، یه تحقیق اولیه در موردش بکنید، اگه خوب بود و معیارهای لازم برای ازدواج را داشت، از طریق یه فرد معتمد (مثلا استاد قابل اعتماد و ،،، ) برای خواستگاری رسما اقدام میکردین.
تلگرامی حرف زدن و دنبال کردن رابطه عاطفی بدون هدف! فقط اتلاف وقت و از دست دادن کیس های بهتر برای ازدواج هست.


به قول خودتون وقتی یه روز با شما خوبه یه روز بد! یعنی کیس مناسبی نیست! آدم متعادلی نیست . بعد هم بهتون گفته نه!
دیگه یعنی جوابش منفی هست!

ضمنا اگر هم قراره اقدامی بشه برای ازدواج باید اول در خانواده مطرح کنید و قضیه شکل رسمی بگیره. یه مقدار هم منطقی به قضیه نگاه کنید:-) به استقلال مالی و زندگی مشترک و معیارهاتون برای انتخاب همسر و سایر مسائل مربوطه.

انگار ایشون از شما بیشتر شناخت پیدا کردن که گفتن باهم مچ نیستیم...شماهم باید به قول دوستمون اول از ایشون شناخت خوبی پیدا میکردین بعد خواستگاری...درسته الان ناراحتین ولی صبر کنید زمان بگذره منطقی تر فکر کنید شایدم حق با ایشون باشه و باهم تفاوت اساسی داشته باشید

به نظرم باید بیخیال خواستگاری غیر رسمی بشین. اصلا چیزی به اسم خواستگاری غیر رسمی داریم ما؟! به ایشون گفتین بهش علاقه پیدا کردین و ساده نگا نکنه به قضیه. من یه سوال از شما دارم، واقعا در پس این حرف شما چه تضمینی نهفته س؟! چرا به نظر شما ایشون باید به حرفتون اعتماد می کردن؟! چرا فک می کنین برین پیش یه دختر همینجوری بگین بهش علاقه مندین ایشونم باید وارد رابطه بشه؟!......جالبه که هر رسانه و مجله و وسایل ارتباط جمعی رو بخونیم توش یه سری مطالب و جک نوشتن راجع به اینکه دخترا هول ازدواج دارن یا اینکه همون سر صحبت اول تصویر ازدواج در ذهنشون شکل میگیره!!!

خدا رو شکر که یه همچین دخترای عاقلی (همکلاسی شما) هنوز هم وجود دارن چون به یه همچین ابراز علاقه هایی جواب رد محکم و قاطع میدن. اگه به فرض این رابطه اوکی میشد اما به ازدواج ختم نمی شد شما دو تا هم به جرگه افرادی که دوس پسر و دوس دختر داشتن اضافه می شدین!رابطه غیر رسمی و صمیمی با همکلاسی رو هم برای هیچ دختری توصیه نمی کنم، اگه به ازدواج ختم نشه، نه تنها تو گروه خودتون و بین همکلاسیا آبرورریزی پیش میاد بلکه به طرز فجیعی بین گروه های دیگه دانشگاه هم پخش میشه شما با کی بودین، بدتر از همه اساتید و کارکنان دانشگاه هم کاملا بو می برن و اینجاس که شما میمونی و یه رابطه نافرجام از نوع آکادمیک!!!

شما تو این چهار سال فقط ظاهرشون رو دیدین و پسندیدین یا خصوصیات اخلاقیشون رو هم مد نظر قرار دادین؟ منظورماینه که به طور کامل از ایشون شناخت دارین؟

ممکنه شانس مجددی براتون باشه اما اولا اینکه ایشون اشاره کردن مچ نیستین در ثانی شانس مجدد رو به روش رسمی ایجاد کنین نه روش آشنایی خیابونی! یکم تحت نظر بگیرینش ببینین واکنشاش از وقتی با شماحرف زده عوض شده یا نه (به هیچ وجه تابلو بازی در نیارین، حرکات و رفتارهای غیر عادی و عجیب هم از خودتون بروز ندین، احساس صمیمیت نکنین، الکی الکی برای هر کار کوچیکی سراغشون نرید، و بذارید اگه ایشون کاری داشتن بیان سراغ شما، در این صورت هم وا نرید و به خودتون مسلط باشین، بین همکلاسی های دیگه جار نزنین که کی رو میخواین، به عبارتی جهت حفظ آبروی شما و ایشون نم پس ندین، یه جوری هم رفتار کنین که انگاری اصلا اون مکالمات راجع به علاقه و غیره بین شما صورت نگرفته).
درکل.....یکم دندون رو جیگر بذارین:305::72:
پ.ن: اینکه چهار سال بهشون فک کردین یکم نگران کننده س....اگه یه طرفه بوده باشه شما آسیب میبینن

سلام

به قول زهرا خانم ایشون تو این مدت بیشتر از شما شناخت پیدا کردن که جواب منفی دادن بهتون و به نظر من یه مدت کوتاهی به ایشون فرصت بدید و ببینید تغییری در رفتارش صورت میگیره

بعد این مدت کوتاه دوباره تقاضاتونو جدی تر به ایشون بگید و اگه دوباره جواب منفی دادن کلا رابطه رو قطع کنید و بهشون بگید من صرفا بخاطر ازدواج این رابطه رو نگه داشتم و اگه نشه از حضورتون خدافظی میکنم

راستش من فعلا شرایط ازددواج ندارم و حتی ظاهرمم نشون میده اینو!!! یه مقدار بیبی فیس و ... در نظر بگیرید شما
با این حرفم به ایشون میخاستم بفهمونم که برداشت بد نکنه و مارو در جرگه اینایی که هرروز با یکی ان قرار نده
تو این چند سال اصلا فکر همچین رابطه هایی نبودم و سرم تو کار خودم بوده( گیمرهستم و خیل وقتم صرف فیلم و بازی میشه )
واقعا از ایشون خوشم میاد و متاسفانه جواب منفی گرفتن... به شدت ام ادم صبوری هستم ولی این مورد منو خیلی بهم ریخته....
فقط میخاستم اشنا بشم با ایشون...

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ...zahra

انگار ایشون از شما بیشتر شناخت پیدا کردن که گفتن باهم مچ نیستیم...شماهم باید به قول دوستمون اول از ایشون شناخت خوبی پیدا میکردین بعد خواستگاری...درسته الان ناراحتین ولی صبر کنید زمان بگذره منطقی تر فکر کنید شایدم حق با ایشون باشه و باهم تفاوت اساسی داشته باشید

---

راستش من ارتباط کمی داشتم با ایشون
اصلا نمیدونم چطوری این برداشتو از شخصیت من داشتن
صبر میتونم بکنم
ولی به نظرتون چیزیو تغییر میده؟!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غبار غم

به نظرم باید بیخیال خواستگاری غیر رسمی بشین. اصلا چیزی به اسم خواستگاری غیر رسمی داریم ما؟! به ایشون گفتین بهش علاقه پیدا کردین و ساده نگا نکنه به قضیه. من یه سوال از شما دارم، واقعا در پس این حرف شما چه تضمینی نهفته س؟! چرا به نظر شما ایشون باید به حرفتون اعتماد می کردن؟! چرا فک می کنین برین پیش یه دختر همینجوری بگین بهش علاقه مندین ایشونم باید وارد رابطه بشه؟!......جالبه که هر رسانه و مجله و وسایل ارتباط جمعی رو بخونیم توش یه سری مطالب و جک نوشتن راجع به اینکه دخترا هول ازدواج دارن یا اینکه همون سر صحبت اول تصویر ازدواج در ذهنشون شکل میگیره!!!

خدا رو شکر که یه همچین دخترای عاقلی (همکلاسی شما) هنوز هم وجود دارن چون به یه همچین ابراز علاقه هایی جواب رد محکم و قاطع میدن. اگه به فرض این رابطه اوکی میشد اما به ازدواج ختم نمی شد شما دو تا هم به جرگه افرادی که دوس پسر و دوس دختر داشتن اضافه می شدین!رابطه غیر رسمی و صمیمی با همکلاسی رو هم برای هیچ دختری توصیه نمی کنم، اگه به ازدواج ختم نشه، نه تنها تو گروه خودتون و بین همکلاسیا آبرورریزی پیش میاد بلکه به طرز فجیعی بین گروه های دیگه دانشگاه هم پخش میشه شما با کی بودین، بدتر از همه اساتید و کارکنان دانشگاه هم کاملا بو می برن و اینجاس که شما میمونی و یه رابطه نافرجام از نوع آکادمیک!!!

شما تو این چهار سال فقط ظاهرشون رو دیدین و پسندیدین یا خصوصیات اخلاقیشون رو هم مد نظر قرار دادین؟ منظورماینه که به طور کامل از ایشون شناخت دارین؟

ممکنه شانس مجددی براتون باشه اما اولا اینکه ایشون اشاره کردن مچ نیستین در ثانی شانس مجدد رو به روش رسمی ایجاد کنین نه روش آشنایی خیابونی! یکم تحت نظر بگیرینش ببینین واکنشاش از وقتی با شماحرف زده عوض شده یا نه (به هیچ وجه تابلو بازی در نیارین، حرکات و رفتارهای غیر عادی و عجیب هم از خودتون بروز ندین، احساس صمیمیت نکنین، الکی الکی برای هر کار کوچیکی سراغشون نرید، و بذارید اگه ایشون کاری داشتن بیان سراغ شما، در این صورت هم وا نرید و به خودتون مسلط باشین، بین همکلاسی های دیگه جار نزنین که کی رو میخواین، به عبارتی جهت حفظ آبروی شما و ایشون نم پس ندین، یه جوری هم رفتار کنین که انگاری اصلا اون مکالمات راجع به علاقه و غیره بین شما صورت نگرفته).
درکل.....یکم دندون رو جیگر بذارین:305::72:
پ.ن: اینکه چهار سال بهشون فک کردین یکم نگران کننده س....اگه یه طرفه بوده باشه شما آسیب میبینن

---

راستش من دنبال خواستگاری رسمی نیستم
ولی بهتون اطمینان میدم واقعا مقید هستم از خیل
ی جهات با اینکه نمازخون و ... هم نیستم!! و مطمعنن ایشونم میدونن که با ادم ناجوری طرف نیستن...
راستش حدستون درسته...واقعاااا اسیب دیدم
امروز تو کلاس نمیدونستم چطوری نگاش کنم!!!
من کاملا ایشونو پسندیدم و میخاستم اشنا بشم باهاشون مثل خیلی دختر و پسرای دیگه
الان تمام فکر و ذکرم اینه که که چطوری میشه رضایتشو جلب کنم...یا اینکه بازم مطرح کنم باهاش یا نه؟شاید تو شرایط روحی مناسبی نبوده اون موقع....یا اینکه نکنه با کس دیگه اشنا بشن تو این مدت:((

- - - Updated - - -

خیلی ممنون از جواباتون دوستان
به نظرتون اینکه بهش گقتم ساده نگا نکنه و ... تاثیر منفی داشته؟!
اصلا ممکنه که دو سه هفته دیگه باز مطرح کنم و قبول کنه؟:(

- دنبال خواستگاری رسمی نیستین
-اطمینان میدین که مقید هستین
-بهشون گفتی ساده نگا نکنه به قضیه

این سه تا جمله بالاتون خیلی با هم تناقض دارن. وقتی ایشون رو می خواین چرا دنبال خواستگاری رسمی نیستین؟
هیچ دختر عاقل و با تجربه ای نمی چسبه به یه جمله که از دهن پسر شنیده؟
شما ایشون رو می خواید ولی دنبال خواستگاری رسمی نیستین، دلیلش چیه به نظرتون؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غبار غم

- دنبال خواستگاری رسمی نیستین
-اطمینان میدین که مقید هستین
-بهشون گفتی ساده نگا نکنه به قضیه

این سه تا جمله بالاتون خیلی با هم تناقض دارن. وقتی ایشون رو می خواین چرا دنبال خواستگاری رسمی نیستین؟
هیچ دختر عاقل و با تجربه ای نمی چسبه به یه جمله که از دهن پسر شنیده؟
شما ایشون رو می خواید ولی دنبال خواستگاری رسمی نیستین، دلیلش چیه به نظرتون؟

---

من فقط میخام با این خانم اشنا بشم و اگر نتایج خوبی گرفتیم از اشنایی خانواده رو در جریان بذارم...و اطمینان میدم هیچ قصد منفیی ندارم طی اشنایی-_-
ساده نگا کنید به قضیه....میخاستم دوست باشم باهاشون...
که متاسفانه جواب رد شنیدم و هرچقدرم که میگذره ذهنم بیشتر درگیر میشه...واقع فکر نمیکردم این شرایط برام پیش بیاد...الان فقط به پیشنهاد مجدد فکر میکنم:((

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط dayan95

من فقط میخام با این خانم اشنا بشم و اگر نتایج خوبی گرفتیم از اشنایی خانواده رو در جریان بذارم...و اطمینان میدم هیچ قصد منفیی ندارم طی اشنایی-_-
ساده نگا کنید به قضیه....میخاستم دوست باشم باهاشون...
که متاسفانه جواب رد شنیدم و هرچقدرم که میگذره ذهنم بیشتر درگیر میشه...واقع فکر نمیکردم این شرایط برام پیش بیاد...الان فقط به پیشنهاد مجدد فکر میکنم:((

---

سلام مجدد

آشنایی بیشتر ؟! منظورتون دوستی هست دیگه.
نتایج خوب رو زمانی بدست می آورید که رسما خواستگاری کنید از ایشون و بعد از طی مراحل آشنایی اولیه زیر نظر خانواده ، شناخت بیشتری نسبت به ایشون پیدا کنید و اگه باهم تناسب داشتید ،این آشنایی اولیه و رسمی به ازدواج ختم بشه.

ساده نگاه کنیم به قضیه این میشه که شما قصدتون دوستی هست و نه ازدواج!
این رابطه های دوستی معمولا عاقبت خوشایندی نداره و چه خوب که این دختر خانوم به شما پاسخ منفی دادند.

بهتره که شما عمیق تر و منطقی تر و به دور از احساسات ، برای آینده تون تصمیم گیری کنید. شما فرمودید که به لحاظ مالی قراره پدر و مادرتون حمایتتون کنن! یا مثلا گفتید الان شرایط ازدواج را ندارید!
قصد هیچ کس منفی نیست :-). منتهی از یه جایی به بعد اگه این رابطه پوچ و بی هدف ادامه پیدا کنه، منفی ها خودشون رو بیشتر نشان خواهند داد:-)
خب این آشنایی می خواد به چه چیزی منتهی شود؟!
دختر عاقلی هست :-). که خودش را درگیر احساسات زودگذر و لحظه ای نمیکنه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط من می دونم

سلام مجدد

آشنایی بیشتر ؟! منظورتون دوستی هست دیگه.
نتایج خوب رو زمانی بدست می آورید که رسما خواستگاری کنید از ایشون و بعد از طی مراحل آشنایی اولیه زیر نظر خانواده ، شناخت بیشتری نسبت به ایشون پیدا کنید و اگه باهم تناسب داشتید ،این آشنایی اولیه و رسمی به ازدواج ختم بشه.

ساده نگاه کنیم به قضیه این میشه که شما قصدتون دوستی هست و نه ازدواج!
این رابطه های دوستی معمولا عاقبت خوشایندی نداره و چه خوب که این دختر خانوم به شما پاسخ منفی دادند.

بهتره که شما عمیق تر و منطقی تر و به دور از احساسات ، برای آینده تون تصمیم گیری کنید. شما فرمودید که به لحاظ مالی قراره پدر و مادرتون حمایتتون کنن! یا مثلا گفتید الان شرایط ازدواج را ندارید!
قصد هیچ کس منفی نیست :-). منتهی از یه جایی به بعد اگه این رابطه پوچ و بی هدف ادامه پیدا کنه، منفی ها خودشون رو بیشتر نشان خواهند داد:-)
خب این آشنایی می خواد به چه چیزی منتهی شود؟!
دختر عاقلی هست :-). که خودش را درگیر احساسات زودگذر و لحظه ای نمیکنه.

---

متاسفانه امکان اینو ندارم که درخواست رسمی کنم...
و اینکه میدونم ایشون در کل با اشنایی قبل از ازدواج مشکلی نداره...در موردش تحقیق که میکردم گویا قبا به دوستاش گفته بود بدم نمیاد کسی تو زندگیم باشه و ...
این اشنایی نمیتونه 2-3 سال ادامه پیدا کنه و بعد مطرح بشه با خانواده؟من مطمعنم تا 2-3 سال اینده ایشون با یکی دیگه اشنا میشه...

متوجه شدم. به نظرتون ایشون میاد با شما دوس بشه، وقت بذاره، انرژی بذاره، مهمتر از همه قلب و روحش و شاید حتی جسمشم با شما شریک بشه؟ شمایی که میگی دوس بشم، بعد اگه مورد پسند واقع شد خانوادم رو در جریان بذارم! یعنی ارزش ایشون که شما 4 ساله بهش فک می کنی، تا این حده که حتی خانواده شما هم در وهله اول ایشون رو نشناسه؟! به نظر میاد شما می ترسی رابطه پیش نره و خانواده ت بو ببرن و غیره
انقد حرف واسه گفتن برای صحبتای شما هست که نمی دونم واقعا از کجا شروع کنم.
1- این خانوم با شما دوس بشه اولین آدمی که تا تقی به توقی خورد میگه می خواستی دوس نشی همین خود شمایین! می دونین بهش چی میگین؟ میگین تو اگه دختر خوب و پاکیزه و سر به زیر و سر به راه و با حیایی بودی با من دوس نمی شدی! قدم اول و شما برداشتیا اما آخرش تقصیرا گردن ایشون خواهد افتاد
2- شما اگه دختر داشتین، نظرتون راجع به رفتار یه پسر مثل الان شما با ایشون چی بود به نظرتون؟ می گفتین بفرما پسرم بفرما با دخترم دوست بشو بعد که امتحانش کردی و دیدی مزه دهنته به خانوادتم اطلاع بده؟!!! اگه خواهر داشتین و یا دارین نظرتون راجع به پسری که می خواست باهاش دوس بشه چی بود؟!
3-اگه ایشون رو دوس داری و اگه ایشون رو میشناسی قضیه دوستی این وسط چیکار می کنه واقعا؟! منظورتون از نتایج خوب چیه؟ این نتایج خوب حتما لازم نیس تو رابطه دوس پسر دوس دختری به دست بیاد (که در 99 درصد موارد هم راه به جایی نمی بره مخصوصا اگه دو طرف اولین بارشون باشه). نامزدی رو برا چی گذاشتن پس؟ شما رسمی اقدام می کنین، اگه اوکی رو گرفتین نامزد میشین. حتی می تونین قبل از نامزدی و بعد اوکی گرفتن هم یه مدت نه چندان زیادی تحت نظارت خانواده رفت و آمد کنین تا کاملا مطمعن بشین بعدش نامزد کنین. نامزدی برا همین مواقعه.
4-من میگم نره شما میگی بدوش. میگم اگه ایشون رو برا ازدواج می خواید رسمی اقدام کنین، شما میگین بازم پیشنهاد بدم؟! امیدوارم این دختر خانوم عقلشون رو از دست ندن و اگه شما درخواست مجدد دادین بازهم جواب منفی بدن بهتون.
5-شما ایشون رو پسندیدین و می خواین آشنا بشین. صد درصد مطمعنم فقط ظاهر امر رو پسندیدین...خب تو این 4 سال چیکار می کردین واقعا؟! فک کنم فقط محو تماشا بودین دیگه!

یه وقتایی ماها نیازمند یه کمک یا تلنگریم و مثه موشک آماده پرتابیم، فقط نمی تونیم روشن شیم.یه نفر که کبریت بزنه راه واسمون روشن میشه و تصمیم درست و میگیریم. اما یه وقتایی حرف حرف خودمونه ولو اینکه اشتباه باشه و ما فقط منتظر تایید و تصدیق بقیه هستیم وگرنه انجام یه کار خاص ملکه ذهنمون هست و به غیر از اون به چیز دیگه ای فک نمی کنیم.
نظر من و احتمالا خیلی از دوستان دیگه اینه که دیگه پاپی قضیه نشین، حداقل نه به این شکلی که شما میگین (پیشنهاد دوستی!) ولی در نهایت صلاح مملکت خویش خسروان دانند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غبار غم

متوجه شدم. به نظرتون ایشون میاد با شما دوس بشه، وقت بذاره، انرژی بذاره، مهمتر از همه قلب و روحش و شاید حتی جسمشم با شما شریک بشه؟ شمایی که میگی دوس بشم، بعد اگه مورد پسند واقع شد خانوادم رو در جریان بذارم! یعنی ارزش ایشون که شما 4 ساله بهش فک می کنی، تا این حده که حتی خانواده شما هم در وهله اول ایشون رو نشناسه؟! به نظر میاد شما می ترسی رابطه پیش نره و خانواده ت بو ببرن و غیره
انقد حرف واسه گفتن برای صحبتای شما هست که نمی دونم واقعا از کجا شروع کنم.
1- این خانوم با شما دوس بشه اولین آدمی که تا تقی به توقی خورد میگه می خواستی دوس نشی همین خود شمایین! می دونین بهش چی میگین؟ میگین تو اگه دختر خوب و پاکیزه و سر به زیر و سر به راه و با حیایی بودی با من دوس نمی شدی! قدم اول و شما برداشتیا اما آخرش تقصیرا گردن ایشون خواهد افتاد
2- شما اگه دختر داشتین، نظرتون راجع به رفتار یه پسر مثل الان شما با ایشون چی بود به نظرتون؟ می گفتین بفرما پسرم بفرما با دخترم دوست بشو بعد که امتحانش کردی و دیدی مزه دهنته به خانوادتم اطلاع بده؟!!! اگه خواهر داشتین و یا دارین نظرتون راجع به پسری که می خواست باهاش دوس بشه چی بود؟!
3-اگه ایشون رو دوس داری و اگه ایشون رو میشناسی قضیه دوستی این وسط چیکار می کنه واقعا؟! منظورتون از نتایج خوب چیه؟ این نتایج خوب حتما لازم نیس تو رابطه دوس پسر دوس دختری به دست بیاد (که در 99 درصد موارد هم راه به جایی نمی بره مخصوصا اگه دو طرف اولین بارشون باشه). نامزدی رو برا چی گذاشتن پس؟ شما رسمی اقدام می کنین، اگه اوکی رو گرفتین نامزد میشین. حتی می تونین قبل از نامزدی و بعد اوکی گرفتن هم یه مدت نه چندان زیادی تحت نظارت خانواده رفت و آمد کنین تا کاملا مطمعن بشین بعدش نامزد کنین. نامزدی برا همین مواقعه.
4-من میگم نره شما میگی بدوش. میگم اگه ایشون رو برا ازدواج می خواید رسمی اقدام کنین، شما میگین بازم پیشنهاد بدم؟! امیدوارم این دختر خانوم عقلشون رو از دست ندن و اگه شما درخواست مجدد دادین بازهم جواب منفی بدن بهتون.
5-شما ایشون رو پسندیدین و می خواین آشنا بشین. صد درصد مطمعنم فقط ظاهر امر رو پسندیدین...خب تو این 4 سال چیکار می کردین واقعا؟! فک کنم فقط محو تماشا بودین دیگه!

یه وقتایی ماها نیازمند یه کمک یا تلنگریم و مثه موشک آماده پرتابیم، فقط نمی تونیم روشن شیم.یه نفر که کبریت بزنه راه واسمون روشن میشه و تصمیم درست و میگیریم. اما یه وقتایی حرف حرف خودمونه ولو اینکه اشتباه باشه و ما فقط منتظر تایید و تصدیق بقیه هستیم وگرنه انجام یه کار خاص ملکه ذهنمون هست و به غیر از اون به چیز دیگه ای فک نمی کنیم.
نظر من و احتمالا خیلی از دوستان دیگه اینه که دیگه پاپی قضیه نشین، حداقل نه به این شکلی که شما میگین (پیشنهاد دوستی!) ولی در نهایت صلاح مملکت خویش خسروان دانند

---

شما مشکلتون با این نوع از اشناییه
که میدونم خود ایشون مشکلی ندارن با این قضیه
من سوالم چیز دیگه بود و شما جواب دیگه ای دادین...
تصمیم خودمم گرفتم که دوباره اقدام کنم
ممنون از وقتی که گذاشتین...