همسرم از برادرم خوشش نمياد چرا؟

سلام
الان يكسال و چند روزه كه عقدم
و چند ماه بعد تاريخ عروسيمونه
احتمالا در جريان مشكلاتم بوديد
اون مشكلات حل نشده تو دلم باقي مونده وسنگيني ميكنه
اما بيشتراينكه چرا همسرم از برادر ده ساله ام خوشش نمياد
همش بهش ايراد ميگيره
همش بهش طعنه ميزنه
همش از اينكه تو مهمونيا باشه ناراحته و حس ميكنه بچه شلوغ و لوسي هست
بعد از مشاهده اين ها من نشستم با خودم گفتم شايد واقعا ايراد از برادرمه
اما منصفانه بگم كه نه ايراد اخلاقي و تربيتي خاصي نداره
و برادرم شايد از خودش با أدب تر هست كه البته خب بچه هست
اما دليل اين رفتار ها و احساس همسرم به برادرم رو نميدونم
ميشه دلائل احتمالي رو بگيد؟

یه چیز کلی در زندگی *اگه میخای همسرت در هر زمینه حساس و گیر نشه در زندگی برای همون مساله تایییدش کن *
مثال :اینجا به هر دلیلی همسرت از برادرت خوشش نمیاد وقتی گفت به این دلایل شما اون لحظه بهش نگاهرمیکنی و فقط گوش میکنی مثل اینکه یه غریبه داره برات چیزی تعریف نیکنه چطوری گوش میدیرو سر تکون میدی؟! همونطور فقط گوش کن و بگو نمیدونم شاید همینطوره که میگی راست میگی شما بچه هست دیگه ...
فقط در همین حد خودت خاهی دید کهردیگه من بعد نمیادرگله شکایت پیش شما بیاره
کم کم از سرش میوفته تا ایشون زیر نظر بگیره تا ایرادی ازش دربیاره به شما بگه
دختر خوب یادت باشه اگه مردا تایید بشن چه درست چه غلط موضعشون نسبت به اونمساله تغییر خاهد کرد!!!!!و میشن عاشق همسرشون

اخه وقتي درست نيس
تاييد كنم؟

یک تزی توی این سایت هست که مرد هر چی گفت شما تایید کن و بله و چشم بگو که مرد عاشقت میشه! به نظر من اصلا نیازی نیست توی این مورد شوهرتو تایید کنی، اینکار اونو گستاخ تر میکنه و کم کم به خودش اجازه میده راجع به کل خانواده ی شما صحبت کنه!
اما چیزی که صد در صد نباید انجام بدی نشون دادن هر نوع حساسیتیه. لازم نیست از برادرت دفاع کنی و بهش ثابت کنی که اشتباه میکنه! نشنیده بگیر ، یا گوش کن و نظری نده
یا غیر مستقیم بهش بگو از زنایی که پشت سر خانواده ی همدیگه صحبت میکنن بیزاری! دوس داری همیشه به خانواده ی شوهرت احترام بذاری و اونا رو دوس داشته باشی. بذار بفهمه حرکتش رو در شان مرد زندگیت نمیبینی و اینکارو در حد جمع های خاله زنکی میدونی! مرد اگه میخواد اقتدارش حفظ شه خودش باید شخصیت خودشو حفظ کنه نه اینکه به زور بهش بگن تو مقتدری تو همیشه درست میگی!

با سارا موافقم بله چشم گفتن فقط همون لحظه سازگار ولي بعدش حتما بايد بهش بفهموني كه كارش درست نيست والا فكر ميكنه كارش درسته كه بله چشم ميشنوه

سلام دوستان، یه تاپیک تو تالار هست به اسم "چگونه منفعل نباشیم". فکر می کنم شما چون جدید هستید ازش اطلاع ندارید.

در هر حال اونجا آموزش می بینید که در اینطور موارد رفتار درست چیه: اینکه هم حسی کنید اما تایید نکنید.

موفق باشید.

نامزدت به هیچ عنوان حق دخالت در مورد رفتارای برادر 10 ساله ت رو نداره. پدر، مادر و شاید خواهر و برادر می تونن تو تربیت یه بچه دخالت کنن اما فردی در جایگاه همسرت اصلا. در ضمن برادرت فقط 10 سالشه، ما چه انتظارات بی جایی از بچه ها داریم واقعا! یه بچه هرچقدر هم در نظر دیگران بد، بی تربیت، گستاخ، بی ادب و ...جلوه کنه در نهایت یه بچه س و داشتن یه همچین دیدگاه هایی راجع به یه بچه با عرض معذرت کوته بینی یه بزرگسال رو نشون میده.
مساله بعدی اینه که اگه دخالت های همسرت از روی دلسوزی و آگاهی صورت بگیره ممکنه مورد قبول واقع بشه (تازه اونم شاید!) اما متاسفانه من فک نمی کنم نیت نامزدت خیر باشه، حتی اگه خیر باشه به هیچ وجه اصولی به نظر نمیاد.
من اصلا توصیه نمی کنم ساکت باشی تو این شرایط. می تونی با آرامش بهش توضیح بدی که یه پسر بچه 10 ساله چه رفتارهایی رو به صورت طبیعی از خودش بروز میده (از نت کمک بگیر)، بعدش در نهایت ادب و احترام و با ملایمت ازش بخواه که دیگه تو تربیت برادرت دخالت نکنه و بچه رو سرزنش نکنه.

این رفتار همسرت ممکنه به خاطر دو مورد پیش اومده باشه:
1. همسرت متوجه رفتار خانواده شما با این بچه شده و دیده که شما هم یه همچین رفتارایی باهاش دارین و به همین خاطر چراغ سبز دیده و به خودش اجازه میده اونم این رفتارارو در پیش بگیره

2. همسرت به برادرت حسودی می کنه ( اگه شما با برادرت با ملایمت صحب می کنی و بهش محبت داری). که در این صورت هم معلومه که یه نامزدت یه سری مشکلات روانشناسی اساسی داره که باید حل بشه

من یه همچین شرایطی رو تجربه کردم، البته برادر من اون موقع فقط 6 سالش بود!!! بعدا اون فرد رو از زندگیم حذف کردم، خیلی عذاب کشیدم، خیلی چیزا رو به جون خریدم، اما الان خوشحالم چون کسی نبود که ارزش وقت گذاشتن رو داشته باشه (البته الان اینو درک می کنم . یادمه فروردین تاپیک زدم که دلم تنگ شده و غیره و مشکلات رو در خودم میدیدم). الان که دوستام رو میبینم (خیلیاشون یه همچین شرایطی رو دارن) و وقتی می بینم همسرشون چقدر با خواهر و برادرای کوچیک دوستام رفتار عالی و حتی پدرانه دارن تعجب می کنم و می فهمم که یه همچین ادمایی هم هستن با یه همچین رفتارهای عالی. بعضی وقتا همسرانشون یه راهنمایی هایی در قبال برادرای دوستام می کنم که پدر و مادرشون هم نمی تونن به این خوبی یه همچین کاری انجام بدن.

کسی که الان از برادرت بدش بیاد، فردا که برادرت 20 سالش شد ، توهین و متلک ازش خواهد شنید. الانم که 10 سالشه انقدر معصوم هست که لیاقت این سرزنش ها رو نداشته باشه واقعا و کودکیش به وسیله یه فرد ناآگاه نباید خراب بشه. بچه ها اگه به حال خودشو نباشن مسیر درست زندگی رو بلاخره یه روزی پیدا می کنن ولی وای از اون روزی که بهشون امر و نهی بشه و مثه یه تیکه بی مصرف بهشون نگاه بشه.....

من اگه جای شما بودم به همسرم یه فرصت مثلا یه ماهه می دادم (بعد از تذکر صریح)، اگه دیدم قدمی در راستای بهبود وضعیت برداشت یه فرصت یه ماهه دیگه هم میدادم، در غیر این صورت حذفش می کردم!

(متاسفانه تاپیک های دیگه ت رو ندیدم تا یکم بیشتر باهات آشنا بشم )

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غبار غم

من اگه جای شما بودم به همسرم یه فرصت مثلا یه ماهه می دادم (بعد از تذکر صریح)، اگه دیدم قدمی در راستای بهبود وضعیت برداشت یه فرصت یه ماهه دیگه هم میدادم، در غیر این صورت حذفش می کردم!

---

نقل قول:

---

همش بهش ايراد ميگيره
همش بهش طعنه ميزنه
همش از اينكه تو مهمونيا باشه ناراحته و حس ميكنه بچه شلوغ و لوسي هست

---

یعنی چون همسرش فکر می کنه برادر 10 ساله اش لوس و شلوغه، این خانم باید طلاق بگیره؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

یعنی چون همسرش فکر می کنه برادر 10 ساله اش لوس و شلوغه، این خانم باید طلاق بگیره؟

---

ایشون می تونن برن پیش یه مشاور:72:

سلام مه و خورشید عزیز

همسرت از کی به برادرت ایراد میگیره؟

آیا تو هم از همسرت ایراد میگیری؟ چقدر و چگونه؟

:72:

دقيق نميدونم از چه تاريخي اما الان زياده رويشو در اين مورد حس ميكنم خب البته كه همسرم يه تعداد ايراد هايي داره كه در تايپينك هاي قبلي مفصل درموردشون نوشتم دوستان
ممنون از همه شما وجود شما مائه دلگرمي منه

سلام

رفتم و چنتا از تاپیک هات رو دوباره نگاه انداختم.

متاسفانه پیگیر تاپیک هات نیستی و بعضی هاش رو بدون پاسخ رها کردی...یهو وسط تاپیکت میری ...جای دنبال کردن موضوع به عنوان سرنخ و رسیدن به مشکل اصلی فقط سرنخ جمع میکنی...
جای این همه تاپیک پراکنده و جزئی چرا یه تاپیک جامع شروع نمیکنی و پا به پاش برای اصلاح و تغییر قدم بر نمیداری؟
شما بیش از نصیحت به عملگرایی لازم داری و متاسفانه توی تاپیک هات بازخوردی نمیدی که حالا این همه اومدند و نظر دادن چی شد؟
جای زوم کردن رو عیوب دیگران اول عیوب خودت رو کنکاش کن ومهارت کسب کن خیلی از مشکلاتت حل میشه.
تو تازه اول راهی و میتونی زندگیت رو مطابق میلت بسازی به شرطی که بخوای.

من فعلا دوتا از تاپیک هاتو دیدم که فقط شروعش کردی دیگه حتی یه پست هم نذاشتی . :grief: