سلام من یک راهنمایی می خواهم
من یک دختر 25 ساله هستم و یک آقا از من خواستگاری کرده است و این آقا قبلا ازدواج کرده و دارای یک فرزند می باشد .
لطفا من را راهنمایی کنید آیا ازدواج با این آقا درست است یا نه ؟
:303:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام من یک راهنمایی می خواهم
من یک دختر 25 ساله هستم و یک آقا از من خواستگاری کرده است و این آقا قبلا ازدواج کرده و دارای یک فرزند می باشد .
لطفا من را راهنمایی کنید آیا ازدواج با این آقا درست است یا نه ؟
:303:
سلام
po125 ورود شما رو تبريك مي گم.
يك مقدار بيشتر در مورد خودتون و ايشون توضيح بديد. اختلاف سطح خونوادگي و تحصيلي و... اختلاف سني و...
ببينيد زندگي به خودي خودش درگيريهايي داره كه بهترين راه كم كردن ريسك براي كاهش اين درگيري هاست. شما ضمن مطالعه اين لينك چند مشخصه كلي هم بايد در ذهنتون داشته باشيد.
چه نكته مشخصي در اين فرد وجود دارد كه شما گذشته ايشون رو(خوب يا بد) ناديده بگيريد. آيا اين نكات قابل اتكاست و در تمام زندگي شما براي شما از سهم ارزشي بالقوه اي برخودار بوده؟ زندگي با يك فرد مطلقه به هيچ وجه چيز بدي نيست. حتي بسياري از آقايان هم وجود دارند كه اولين رابطه خودشون به صورت ازدواج رو با يك زن مطلقه يا بيوه تجربه كردن. بايد زندگي قبلي اون رو تحت كنكاش قرار بديد. از طرف افرادي كه شايسته نظر دادن در مورد زندگي ايشون باشند. نه كساني كه مقرضانه يا طرفدارانه نظر مي دن. بهترين فرد اول خود ايشونه . نوع اظهار نظرهاش علاوه بر شناخت شما از رابطه قبلي اون به شناخت شما از روحيات اون" منصف يا غير منصف بودن- عادلانه نگاه كردن و..." كمك مي كنه. در مورد نگه داشتن فرزندشون از ايشون چيزي پرسيديد. مي تونيد نقش مادر رو از ابتداي زندگي براي فرزندش ايفا كنيد؟
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=3793
سلام به شما
من فقط چند بار ایشون رو دیدم و 35 سال سن دارند و من 25 سال و من دانشجو هستم و ایشون هم وع مالی نسبتا خوبی دارند .
اون لينكو خونديد؟ وضع مالي خوب.منصفانه صحبت كرديد و دليلتون واقع گرايانه است. " خيلي خوبه به عنوان يك خانوم بدونيد واقعا بعد از ازدواج وضع مالي شوهر براي يك زن (عمدتا) خيلي مهم مي شه" اما چرا به بقيه سوالهام جواب نداديد.
واقعا اطلاعات درستی ندارم اصلا نمی دونم باید چکار بکنم . خانواده ام زیاد راضی نیستند و فقط فعلا در حد یک پیشنهاد است که به یکی از دوستان گفته شده تا به من بگوید . دقیقا نمی دونم .
اصلا نمی دونم چی باید جواب بدم !
آیا درسته که بگم در یک قرار ملاقاتی با هم صخبتی داشته باشیم یا نه ؟
چرا خواستگاری نمیاد ؟
منتظر اجازه است .
و اینکه آیا من قبول می کنم که او به خواستگاری من بیایید یا نه .
بگید بیاد تا بشناسید اون رو. حداقل از زبون خودش
به نظر شما کار عاقلانه ای است .
شما ببینید میتونید با فردی که ازدواج کرده و بچه دارد زندگی کنید یا نه . اگر میتونید بگید بیاد تا در مورد بقیه شرایط صحبت کنید و شناخت بیشتری از ایشون پیدا کنید .
آيا از همسر قبلي خود جدا زندگي مي كند؟!
قرار است بعد از ازدواج شما از بچه او نگهداري كنيد؟!
آيا توانايي قبول كردن مادري آن فرزند را داريد؟! مسئوليت اين كار را مي توانيد بپذيريد.؟!
بهتر است مسئله را اينجا كمي باز كنيد تا حرفها زده شود.
عزیزم تصمیم بزرگی قرار بگیره زود تصمیم نگیر به نظر من جواب منفی بده چون شما موقعیتهای بهتر از این پیدا خواهی کرد همه زندگی که پول نیست حالا هر چقدرم وضع مالی خوبی داشته باشه
سلام به دوستان عزیزم
دانه عزیز من هیچ اطلاعاتی از ایشون ندارم و در حد یک سلام می شناسمش و فقط چند بار ایشون رو دیدم و این آقا به دوست من گفته که به من پیشنهاد ازدواج بده . اگر من موافقت کردم به خواستگاری بیاد .
و وقتی من با خانواده ام در میان گذاشتم مخالفت کردند . و همان حرفای دوست خوبم مینا 22 را به من گفتند .
زندگي با فردي كه قبلا ازدواج كرده است مشكلات خاص خود را دارد اگر او فرزندي نداشت شايد كمي راحتر بود ولي وجود فرزند او واقعيتي است غير قابل انكار وجود نفر سوم به طور دائم و هميشگي در زندگي شما
بايد به درون خودتان مراجعه كنيد آيا ميتوانيد مادر خوبي براي او باشيد و آيا ميتوانيد با وجود مادر آن بچه كنار بياييد مادري كه براي هميشه جز وجود آن بچه هست و با تمام وجود دوستش دارد به هر حال بهتر دقيق تر فكر كنيد و به اين هم فكر كنيد موقعيت هاي بهتري هم براي ازدواج براي شما خواهد بود
عزیزم چی شد فکراتو کردی به نتیجه رسیدی مارو از خودت بی خبر نذار
سلام به تمامی دوستانم که واقعا مرا همراهی کردید.
خانواده من کاملا مخالف هستند . و خودم احساس می کنم فقط دلم برای این آقا می سوزد و هر چقدر فکر می کنم می بینم می توانم موقعیت های بهتری داشته باشم .
و واقعا احساس می کنم مسئولیت یک بچه را در اوایل زندگی قبول کردن بسیار کار مشکل و سختی می باشد .
در هر صورت هنوز جوابی نداده ام و باز هم می خواهم فکر کنم و تصمیم عاقلانه ای بگیرم که بعدا احساس قربانی شدن را احساس نکنم .
امیدوارم خدا بهم کمک بکنه تا بتونم راه درست رو انتخاب کنم .