سردرگمی دررابطه

با سلام خدمت کاربران عزیز
دختری25ساله هستم به مدت 5ساله باپسری آشناشدم ایشون دانشجو بودن قرارشد ماباهم چندسالی بمونیم تاایشون سربازی برن درسشون تموم شه بیان خواستگاری.بعدازاینهمه مدت ایشون الان هم درسشون تموم شده هم درآمددارن هم سربازی رفتن.اما سر خواستگاری اومدن دست دست میکنه یکبار پارسال یه تاریخی معین کردن اما نیومدن گفتن باید بیشترپول جمع کنن.باز امسال یه تاریخ دونفری معین کردیم که بیان الان باز اون تاریخ و6ماه عقب انداختن ومیگن فلان تاریخ که کاملاقطعیه.میگه دوس داری بمون اکه نه موقعیت بهترداری ازدواج کن.اینبار دیگه من کوتاه نمیخوام بیام سخت مرددم.ازطرفی ایشون بسیار آدم خوبی هستن ازطرفی من نمیخوام بیشترازاین معطل بمونم چون توسن ازدواجم وخواهر کوچیکم هم ازدواج کرده امامن بخاطر ایشون هنوز موندم.لطفاراهنمای کنید چیکارکنم

باسلام و تبریک سال نو:72:

آرامش عزیز:72:

میدونم خودت میدونی که مهلت این آقا خیلی وقته تموم شده ولی متاسفانه درگیر احساسات شدی

و عقلت نمیتونه جلو وابستگیت را بگیره. ولی مطمین باش متاسفانه هیچ راهی جز قطع رابطه نداری

اگر این آقا تصمیم جدی داشته باشه از ترس از دست دادن شما قدمی برمیداره در غیراینصورت

هم شما بیشتر از این متضرر نمیشی. هر روز که از این رابطه بگذره ترکش برات سخت تر و نفس گیرتر میشه.

اگر این آقا خوبه یا هر دلیل دیگه ای برای وابستگیت داری خدا به خانواده اش ببخشتش فعلا ایشون با شرایطی

که میگی برای شما همسر نمیشه اگر دنبال رابطه بی هدف هستی که بمون و روز به روز وابسته تر شو

و بیشتر باج بده که با خصوصیاتی که از خود میگی دنبال رابطه هدفدار و ازدواج هستی.

پس امروز این رابطه را قطع کنی یک روز کمتر ضرر کردی و جلو افتادی.

موفق باشی:72:

سلام عزیزم، سال نو مبارک:72:
اول اشتباه شما رو بهت بگم بعد بریم سراغ ایشون؛
چیزی که این روزها زیاد میبینم روابط دوستی طولانی به مدت سه‌، پنج و شش سال هست که خیلی مضر و بیهودست. اشتباه اول، کش دار کردن رابطه دوستی هست و اساساً دوستی به خود خود باطله. آشنایی قبلا از ازدواج اونم در حد پیگیری و تحقیق و حال و احواله.. نه رابطه ی چند ساله ی بی سر و ته. پس اشتباهت رو بپذیر.
اما این آقا هیچ تصمیمی برای ازدواج با شما نداره ، یا دختری دیگر مد نظرش هست یا بنوعی از شما سیر شده و میخواد سراغ تحصیل و شغلش باشه و وقتی برای گنجاندن شما در زندگیش نداره. توصیه میکنم اگر برای مشاوره اومدی به این آقا پیامک بزن که شما رو فراموش کنن و شما دیگه نمیخواین بیش از این به این روند اشتباه ادامه بدین . به هیچ وجه دنبالشو نگیرین تا اگر هم قصدی یا نیتی در خصوصتون داره بیاد و به اصرار از خونوادتون خواستگاریتونو بکنه.
امروز رهایی شما مساوی با اومدن بهترین خواستگاران هست، اما موندنتون به پای یک فرد لاقید و بی مسئولیت حرام کردن عمر و فرصت هات هست. از هر جایی جلوی ضرر رو بگیری منفعت تو هست. از این به بعد هم سعی کن اگر کسی علاقه بهت داشت سه، چهار ماه بعد آشنایی اگر مناسب بود یک نامزدی کوتاه و سپس عقد کنین. معیاراتم ایمان، اخلاق و انسانیت باشه. ببین طرفت مسئولیت پذیر هست، مرد زندگی هست، عرضه داره، سر وعده خودش هست، شعور کافی داره، بلوغ فکری داره...بعد باهاش ازدواج کن.

ايشون اوايل خيلي اصرار به ازدواج داشتن اما چون سربازي نرفته بودن من مخالفت ميکردم،کس ديگري هم توزندگيشون نيست،امافکرميکنم ازپذيرفتن مسوليت بزرگ ازدواج ميترسه،منم بهشون گفت بااين وضع نميتونم ادامه بدم ايشون ميگن بمون 6ماه ديگه قطعي ميام جلو،اما باز صبرکردن برام خيلي سخته

سلام
بعد از 5 سال بهتون میگه بمون 6 ماه دیگه صبر کن ؟؟؟؟
بهیچ وجه اینکارو نکن ! اگه هدفش ازدواجه همین الان اقدام میکرد ! اگه هم نباشه 6 ماه دیگه با یه بهانه جدید کنسل میکنه !
همین لحظه رابطه رو تموم کنید و بگین ادامه رابطه به این شکل بهیچ وجه براتون امکانپذیر نیست .
قطعا اگه شما رو بخواد میاد خواستگاری ، نیومد و گفت نمیتونم یعنی هیچوقت نمیاد .
موفق باشید

سلام

اگه بحث ترس از ازدواج و مسئولیت بود میشد یه کاریش کرد ولی چون در ادامه بهتون گفته اگه خواستگار خوبی داشتی بهش بله بگو, اینجور میشه برداشت کرد که فعلا قصد ازدواج نداره و یا داره شمارو معطل میکنه که محترمانه خودتون رابطه رو بهم بزنید

پس بهتره برای اینکه شما تو این قضیه مقصر نباشید

اولا بهش یه فرصت یک الی دو ماهه بدید که بیاد خواستگاریتون

دوما بهش اطمینان بدید تو خرج و مخارج هواشو نگه میدارید

سوما تا چن روز یا ماه که بهش فرصت خواستگاری میدید رابطه دیداری کلامی و نوشتاریتونو کم کنید و منتظر عکس العمل ایشون باشید ..

بعد این فرصت و بازه زمانی اگه هیچ اقدامی نکردن و به وعده و عید بسنده کردن به کل رابطه رو قطع کنید و در فکر خواستگارهاتون باشید و بازیچه نشید ..چون آیندتون به خطر میفته

ممنون ازراهنمايي هاتون،دراين که اين آقامنوميخواد وقطعا به خواستگاري مياد هيچ شکي ندارم چون منوباخانواده وخواهرش هم آشناکرده،قصد فريب منونداره اما به گفته خودش ميخواد بادست پربياد وبهترين وفراهم کنه،امااينکه سرحرفش نمونده وبازتاريخ موردنظربهم خورده نميتونم قبول کنم وناراحتم

سلام
این کلمه دست پر ، یه دام هست ! دامی برای نگه داشتن شما ! اگر دوست دارید با این کلمه بازم تو این رابطه بموتید ، بمونید ! 6 ماهه دست ایشون پر میشه ؟ چرا الان اقدام نمیکنه تا کم کم شرایط و فراهم کنه ؟؟
اینکه مادر و خواهر ایشون شمارو دیدن دلیلی نمیشه که شما را میخواد

راستش خودمم موندم،چندروزه باايشون قطع رابطه کردم ،ميگم دليل قانع کننده بيار چرااين تاريخ وبهم زدي،ميگه خواهرم ازشهرديگه حتمابايد بياد دراون تاريخ نميتونه فلان موقع که6ماه بعد ميتونه،ميگفت ميخواي زنگ بزنيم به خانوادت که مطمعن بشي اون تاريخي که معين کرديم قطعيه،اما من باززيربار نرفتم وگفتم نه:-(نميدونم تصميمم درست هست يانه باتوجه يه اين حرفاشون

سلام خانوم
این حرفا ها همه بهانه هست ! بخاطر اینکه خواهر ایشون نمیتونه بیاد ، شما باید 6 ماهه دیگه معطل این آقا بشی ؟؟ اگر ایشون برای شما ارزش قائل بشن ، خواهرشون رو راضی میکنن که زودتر بیاد ، اگر واقعا انقد حضورش مهمه !! و اگر نمیتونه راضیش کنه ، نباید بیاد با وقت و احساس شما بیشتر ازین بازی کنه ! شما نهایتا دو هفته به ایشون فرصت بده و بعد از اون اگر برای خودت و شخصیتت ارزش قائلی ، در صورت نذاشتن قرار رسمی خواستگاری ، رابطه رو کامل کات کنید ! اگر هم قراره با خانواده شما تماس بگیرن ، و قرار 6 ماه آینده رو بذارن ، باشه شما هم توی این 6 ماه هیچ رابطه ای با ایشون ندارید تا زمانی که تشریف بیارن خواستگاری ! اگر هم توی این فاصله خواستگار براتون اومد ، بررسی کنید و درصورت مثبت بودن بهشون جواب بدید ، و این نکته رو هم به این آقا بگین حتما .
ولی موندن توی یه رابطه احساسی تا 6 ماه آینده بدون رسمی شدن ، به ضرر شماست .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط aramesh700

با سلام خدمت کاربران عزیز
دختری25ساله هستم به مدت 5ساله باپسری آشناشدم ایشون دانشجو بودن قرارشد ماباهم چندسالی بمونیم تاایشون سربازی برن درسشون تموم شه بیان خواستگاری.بعدازاینهمه مدت ایشون الان هم درسشون تموم شده هم درآمددارن هم سربازی رفتن.اما سر خواستگاری اومدن دست دست میکنه یکبار پارسال یه تاریخی معین کردن اما نیومدن گفتن باید بیشترپول جمع کنن.باز امسال یه تاریخ دونفری معین کردیم که بیان الان باز اون تاریخ و6ماه عقب انداختن ومیگن فلان تاریخ که کاملاقطعیه.میگه دوس داری بمون اکه نه موقعیت بهترداری ازدواج کن.اینبار دیگه من کوتاه نمیخوام بیام سخت مرددم.ازطرفی ایشون بسیار آدم خوبی هستن ازطرفی من نمیخوام بیشترازاین معطل بمونم چون توسن ازدواجم وخواهر کوچیکم هم ازدواج کرده امامن بخاطر ایشون هنوز موندم.لطفاراهنمای کنید چیکارکنم

---

.............