درخواست راهنمایی - نگرانی بابت از دست دادن دختر مورد علاقم

سلام دوستان، حالتون خوبه؟ :43:


پسری 23 ساله هستم.

بنده مدت‌هاست که به یکی از دختران فامیل نزدیک که 3سال از من کوچک تر هست علاقه دارم!
ایشون هم اصلا از علاقه‌ی من به خودش اطلاع ندارد و فکر میکنم 1درصد هم احتمال ندهد.

الان 3ترم هست که به دانشگاه رفته.


من خودم دانشجو هستم و در دانشگاه خودمون خیلی میبینم که رابطه‌های دختر پسری شکل میگیرد و باهم دوست میشوند.
که برخی این رابطه‌ها به ازدواج منتهی می‌شود و خیلی‌هاشم به جدایی و به قول خودشون کات کردن خخخ :58:


بنده 2ترم دیگه که درس بخونم درسم تموم میشه و لیسانس میگیرم.
و اگه نخوام ادامه بدم دقیقا 1سال دیگه این موقع سرکار هستم.
تخصص بالایی در رشته خودم دارم و راحت میتونم کار پیدا کنم. حتی احتمال اینکه از کشورهای خارجی هم برایم پیشنهاد کار بیایید و از ایران بروم وجود دارد.
همین الانم در کنار درسم کلی کار میکنم و درآمد دارم.
سربازی هم معاف شده ام.
مشکل مسکن هم ندارم.


خلاصه اینکه خودم فکر میکنم تا 1سال آینده شرایط کامل ازدواج (که فقط کارم مانده) را پیدا میکنم.




خب حالا من میترسم دست روی دست بگذارم و یکی از همکلاسی هایش ازش خواستگاری کند و 2روز دیگه بگن تشریف بیارید عقد فلانی... یا اصلا دچار عشق و احساسات دوران دانشجویی بشه.. خودم خیلی زیاد دیدم تو دوستام و...


واقعا نمیدونم چیکار کنم....

خیلی میترسم از دستش بدهم...

دلم میخواد برم با خودش صحبت کنم و ببینم اصلا نظرش در مورد من چیه...

از طرفی هم ازدواج فامیلی هست. میترسم مطرحش کنم و بعد مشکلی پیش بیاد بین خانواده‌هامون... یا رابطه‌هامون سست بشه...

به نظرتون برم مستقیم با خودش حرف بزنم. اگر نظرش مثبت بود خانوادمو در جریان بذارم و بگویم جلو بروند؟؟؟ اگه هم منفی بود ازش قول بگیرم و بگم به هیچکس نگو و تموم....


یا اصلا صبر کنم 1سال دیگه درس خودم که تموم شد رسمی با خانواده برم جلو؟؟؟


شرمنده طولانی شد.
خواهشا اگه کسی میدونه یا تجربه ای داره کمکم کنه...


ممنونم :72::72::72::72:

سلام به نظر من شما اگه خوب به دختر مورد علاقتون توجه کنین میفهمین که نظرش راجبه شما چیه؟؟؟یا اگه نفهمیدین باهاش مطرح کنین اما خیلی سربسته که بین فامیل مشگلی پیش نیاد یا اگه خواهر دارین یا مادرتون بگین از زیر زبونش بکشه ....اگه نگین و ازدواج کنه بعدا خیلی پشیمون میشین....و همش تو دلتون میمونه ....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فانوس راه

سلام به نظر من شما اگه خوب به دختر مورد علاقتون توجه کنین میفهمین که نظرش راجبه شما چیه؟؟؟یا اگه نفهمیدین باهاش مطرح کنین اما خیلی سربسته که بین فامیل مشگلی پیش نیاد یا اگه خواهر دارین یا مادرتون بگین از زیر زبونش بکشه ....اگه نگین و ازدواج کنه بعدا خیلی پشیمون میشین....و همش تو دلتون میمونه ....

---

ممنون از پاسختان.:72:

نه متاسفانه از رفتار و نگاهش چیزی متوجه نشدم. :grumpy:
همدیگه هم خیلی کم میبینم. قبلا شاید سالی دو سه بار. الانم که دیگه خوابگاه هست خیلی کمتر.

خودم چطوری سربسته مطرح کنم؟؟؟ یعنی مستقیم نگم بهش؟؟

تلگرام میتونم بهش پیام بدم. اتفاقا چندوقت دیگه هم تولدش هست. دلم میخواد تبریک بگم. اما تاحالا چتی یا تلفنی و... باهم ارتباط نداشتیم. همش با خانواده بوده. اگه یه پیام بدم ممکنه شک کنه.


من خواهر هم دارم که بهش بگه. اما خواهرمم از خودم کوچیک تره و زیاد دوست ندارم به اون بگم... بنظرتون خودم بگم خیلی بد میشه؟؟
یکی از دوستانم هم چند روز پیش بهم گفت دخترا دوست ندارن واسطه بهشون پیام بده و دلشون میخواد خود شخص بره مستقیم باهاشون حرف بزنه و ابراز علاقه کنه. آیا این حرف درسته!!؟ میگفت اگه واسطه بفرستی فک میکنه ضعیفی و ... و جوابش منفی میشه.!!



فقط اگه یک کلمه بهم بگه که نظرش مثبته یا نظری نداره ویا هرچی خانواده اش بگن، من میرم به خانوادم میگم که رسمی بریم جلو...
میخوام اگه اصلا به دلش نیستم و جوابش نه مطلق هست اصلا خانواده هامون متوجه هیچ چیزی نشن. چون میترسم به رابطه فامیلیمون لطمه وارد بشه.


ممنون میشم بیشتر راهنماییم کنید.

بستگی به فرد موردنظر داره بعضی ها دوست دارن مستقیم مطرح نشه (البته این بیشتر تو افراد مذهبی و خانمهای دهه 50 و 60 دیده شده ...وگرنه که دهه 70 که راحت ترن :311::311:

به نظرم تو یه فرصت مناسب بروید و حضوری صحبت کنید
از قبل تلفنی ازشون بخواین یه تایمی برای صحبت در اختیارتون قرار بدن(شاید خودش حدس بزنه و آماده صحبت بشه)

حالا یه سوال شما سالی سه چهار بار ایشونو دیدی مطمئنی با معیارات همخوانی داره ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط حیاط خلوت

بستگی به فرد موردنظر داره بعضی ها دوست دارن مستقیم مطرح نشه (البته این بیشتر تو افراد مذهبی و خانمهای دهه 50 و 60 دیده شده ...وگرنه که دهه 70 که راحت ترن :311::311:

به نظرم تو یه فرصت مناسب بروید و حضوری صحبت کنید
از قبل تلفنی ازشون بخواین یه تایمی برای صحبت در اختیارتون قرار بدن(شاید خودش حدس بزنه و آماده صحبت بشه)

---

ممنون از پاسختان.:72:

نقل قول:

---

حالا یه سوال شما سالی سه چهار بار ایشونو دیدی مطمئنی با معیارات همخوانی داره ؟

---

بله، قبلا بیشتر میدیدمشون. هم بازی بچگی هایم هم بوده است و از همون بچگی بهش علاقه داشتم.



از بقیه دوستان هم خواهش میکنم اگر نظری یا راهنمایی خاصی دارن بهم بکنن.
خیلی نگران هستم که اشتباهی بکنم و همه چیو خراب کنم... اونوقت دیگه هیچوقت خودمو نمیتونم ببخشم. دلم نمیخواد از سر ندونم کاری جواب منفی بگیرم.

راستی چندروز دیگر هم تولدش هست. به نظرتون کاری انجام بدم؟؟؟ اگر ایده خاصی دارین بهم بگین. (فقط تلگرام میتونم برای اولین بار بهش پیام بدم و چت کنم)

ممنونم:72:

:162:ممنون میشم بقیه دوستان هم نظراتشون رو بگن.:43:

سلام
درمورد شخصیت و تیپ رفتاری ایشون بیشتر توضیح بدین تا دوستان نظرشونو بهتر بیان کنن:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Ramin231

سلام
درمورد شخصیت و تیپ رفتاری ایشون بیشتر توضیح بدین تا دوستان نظرشونو بهتر بیان کنن:72:

---

ممنون از پاسختان.:72:

اخلاق خوبی دارد و همیشه خندان هست.
بعضی‌ها میگویند کمی مغرور و غد هست. اما من خودم چیزی متوجه نشدم. حداقلش برای من مغرور نبوده.

رشته‌ درسی ایشون با من خیلی فرق دارد. من یک رشته فنی مهندسی هستم و تا یکسال دیگر مهندس فلان میشوم ولی ایشون پزشکی میخونن و دکتر میشن (البته اگه تا تهش برن:162:).

خییییلی خیلی مادری هست. هرکاری بخواهد بکند اول به مادرش میگه و بعد تصمیم میگیره. به کرات این مورد را دیدم. حتی آب هم میخواد بخوره اول به مادرش میگه. در این حد فکر کنید!!


هم بازی دوران بچگی‌ام هست و قبلا خیلی بیشتر باهم راحت بودیم.
اما چندساله که خیلی باهم سنگین شده‌ایم. این سنگین شدن هم از طرف من بوده و شاید از زمانی بوده که بهش حس پیدا کردم و ازش بیشتر خجالت کشیدم!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Changiz

ممنون از پاسختان.:72:

اخلاق خوبی دارد و همیشه خندان هست.
بعضی‌ها میگویند کمی مغرور و غد هست. اما من خودم چیزی متوجه نشدم. حداقلش برای من مغرور نبوده.

رشته‌ درسی ایشون با من خیلی فرق دارد. من یک رشته فنی مهندسی هستم و تا یکسال دیگر مهندس فلان میشوم ولی ایشون پزشکی میخونن و دکتر میشن (البته اگه تا تهش برن:162:).

خییییلی خیلی مادری هست. هرکاری بخواهد بکند اول به مادرش میگه و بعد تصمیم میگیره. به کرات این مورد را دیدم. حتی آب هم میخواد بخوره اول به مادرش میگه. در این حد فکر کنید!!


هم بازی دوران بچگی‌ام هست و قبلا خیلی بیشتر باهم راحت بودیم.
اما چندساله که خیلی باهم سنگین شده‌ایم. این سنگین شدن هم از طرف من بوده و شاید از زمانی بوده که بهش حس پیدا کردم و ازش بیشتر خجالت کشیدم!!

---

سلام
اگه براتون احترام زیادی قائل هستن و خودتون رو سنگین نشون دادید، بهترین راه همون اقدام رسمی هست...
اگه احساس میکنید مادرشون ممکنه رای ایشون رو عوض کنه، بازم با خانواده اقدام کنید شخصیت بهتری نشون میدین.
به هیچ وجه رشته ایشون براتون چیز بزرگ یا عجیبی نباشه..ممکنه معیارهای خودشون متفاوت باشه اما رشته نشونه سرتر بودن نیست و اعتماد به نفستونو حفظ کنید.
بهشون محبت کنین ولی در حد مجازش... خودتونو سنگین و با شخصیت مثل همیشه نشون بدین و هرزمان موقعیت مناسب بود رسمی صحبت کنید یا از مادرتون بخواین با مادرشون یکسری صحبت های اولیه رو انجام بدن..:72:

سلام چنگیز

من توی تاپیک قبلیت (که با نام کاربری net زده بودی ) به اندازه کافی بهت راهنمایی کردم اما....

حالا که تا این اندازه مصممی که با شرایط فعلیت اقدام کنی یه پیشنهاد برات دارم :
با توجه به این موضوع که عید نزدیکه و به احتمال زیاد شما چند مرتبه ای با ایشون دیدار خواهید کرد ، پیشنهاد میکنم حالا که فرصت فراهمه قدر بدونی و سعی کنی که بیشتر از هر زمانی به ایشون نزدیک تر بشی و سعی کنی به صورت غیر مستقیم ، علاقه ات را نسبت به ایشون ابراز کنی.
اگر ایشون هم به شما تمایل داشته باشد ، احتمالا این ابراز علاقه شما با پاسخ و واکنش مثبت از جانب ایشون همراه خواهد شد.

البته من شخصا به این شیوه اعتقادی ندارم(فقط خواستگاری رسمی) ، ولی با شرایط حال حاضر شما میتونه تا حدودی راه گشا باشه و شما رو نسبت به احساس ایشون تا حدودی مطمئن کنه.

و در آخر یک نکته مهم
به نظر من دخترای امروزی عاقل تر از اونی هستن که بخوان عاشق بشن . مطمئنا دختر خانمی که شما دست گذاشتی روش ، مد نظر خیلی هاست و طبیعتا کرور کرور خواستگار داره.پس برای به دست آوردنش لازمه که بیشتر از هر چیزی به توانایی ها و دارایی هات تکیه کنی. چون فقط این ها هستن که به چشم میان و هیچ چیزی بیشتر از احساس شما دست کم گرفته نمیشه.امیدوارم که متوجه شده باشی:72:

سلام دوستان
ممنون از پاسختان
سال نو را به همه تبریک میگم :72:

نقل قول:

---

با توجه به این موضوع که عید نزدیکه و به احتمال زیاد شما چند مرتبه ای با ایشون دیدار خواهید کرد ، پیشنهاد میکنم حالا که فرصت فراهمه قدر بدونی و سعی کنی که بیشتر از هر زمانی به ایشون نزدیک تر بشی و سعی کنی به صورت غیر مستقیم ، علاقه ات را نسبت به ایشون ابراز کنی.
اگر ایشون هم به شما تمایل داشته باشد ، احتمالا این ابراز علاقه شما با پاسخ و واکنش مثبت از جانب ایشون همراه خواهد شد.

---

بله این اتفاق افتاد و من ایشون را چندین بار دیدم. قبل از دیدار هم تولدشون را بطور خاصی تبریک گفتم که متوجه علاقه بنده بشوند. و واکنش خوبی داشتند.
در این چندروز هم نگاه‌های خاصی بهم داشتیم و حس کردم ازم خجالت میکشه و عادی نیست. مثلا خیلی بهم نگاه میکرد تا نگاهش میکردم رویش را بر میگردوند.
و در کل فکر میکنم که ایشون هم علاقه ای دارند و حتی خواهرم هم که در جریان مسئله هست گفت منم حس خوبی دارم.

من ایشونو در عید نهایتا 5 بار دیگر خواهم دید.

حالا فقط چند سوال ازتون داشتم.

باتوجه به اینکه ایشون 20سالش هست و من 23 الان زمان مناسبی برای مطرح شدن هست؟؟
سن ایشون کم نیست؟؟؟
* شریط خودم را در پست اول گفتم.
من از آینده خودم مطمئنم. اما الان شرایط مالی خوبی ندارم. بقیه مواردم اوکی هست.


چطوری مطرح کنیم؟ نظر بقیه دوستان هم صحبت جناب Ramin231 هست؟ از طریق خانواده و بطور رسمی؟
خودم چون ازدواج فامیلی هست کمی ترس دارم!
دلم میخواست اول نظر خودشو بدونم بعد مطرح بشه.. اما حالا دوستمون فرمودند رسمی شخصیت بهتری دارد و منطقی هم که فکر میکنم میبینم درست میگویند.

راستی پدرم هم از طریق خواهرم بطور غیرمستقیم (یعنی رفته منو لو داده بدون اجازه) در جریان هست.
پدرم هم شدیدا موافق هست و به خواهرم گفته اگه خواست بعد عید میتونیم مطرح کنیم.

به دلم افتاده سال 96 خیلی خوبی برای من هست :shy:

خواهشا شما هم کمکم کنید که یکوقت بی‌گدار به آب نزنم و همه چیزو خراب کنم.

ممنونم :72::43:

:315::325: