بی خوابی _ زندگی آگاهانه در ذهن . . . .

درود

از آخرین خوابم حدود 27روز میگذره ( آخرین خواب هم به لطف یک ورق پاروکستین بود البته )

روزگارم خلاصه شده در زندگی آگاهانه در ذهن و مسخ واقعیت _مسخ جسم_ذهن و...............

در اکثر اوقات به وجود جسمم شک دارم _ همیشه به دنبال شرایطی برای فراهم کردن انزوا و پایان دادن به زندگی آگاهانه در ذهن به وسیله خودکشی ولی متاسفانه یکی از تبعات منفی زندگی با خانواده همین فراهم نشدن شرایط است . . . .


درمورد خواب از سالیان قبل با فشارهای خانواده مراجعه داشتم به روانپزشک و متخصص مغز و اعصاب ولی دردی دوا نشد و با گذشت زمان بدتر هم شدم . . .


به نظر خودم دلیل نخوابیدن م مشغول بودن شدید ذهن و درماندگی ذهنی ست > ذهنی که عرض کردم زندگی آگاهانه در ذهن رو به زندگی در وافعیت ترجیح میده . . هرچند زندگی آگاهانه در ذهن زندگی ایده آل گرایی و امثال اعهم نیست و هرچند ادراکی در زندگی درون ذهن ندارم و از طرفی نمیتونم با واقعیت سازگاری داشته باشم . . . به طور خلاصه فی مابین زندگی نکردن و نمُردَن هستم . . .

ازنوجوانی به دنبال راه و شرایطی برای خلاص کردن جسم خسته م از ذهنم (طوری از جسمم متنفرم که بیانش سخته ) _عرض کردم یکی از عواملی که سد راه میشه خانواده ست . .با خانواده زندگی کردن یعنی تظاهر یعنی نقش بازی کردن که مبادا طوری کنیم که طوری شود ناراحت شوند!


شرایط سایکولوژی م هم به طور مختصر=depressive + bpd پرونده قطوری هم در این ضمینه در بیمارستان روانپزشکی داشتم ولی بستری در آنجاهم ثمری نداشت . . . هرچند بیمارستان و تیم روانشناسی مربوطه شدیدا بازهم درخواست بستری م رو دارن و وجودم را برای اطرافیان خطرناک میدونن ولی کماکان در جوار خانواده با تظاهر سر میکنم . . .

سلام چقدر سخت.
ولی من اصلا حرفهای شما رو متوجه نشدم جسمم خسته ار ذهنم
یعنی جسمتون خسته است از فکر کردن؟خوب فکر نکنید یعنی فکر مثبت داشته باشید
مگه میشه تظاهر کرد اگر انقدر کنترل بر خودت داری که میتونی انقدر بازیگری خوبی کنی پس عزیز داری خودت گول میزنی که مریضی
مگه بازیگری انقدر راحت تمرکز فوقالعاده میخواد
من خیلی تعجب میکنم خیییییلی
ادراک در ذهن چیه یعنی نمیتونید خودتون وقف بدید با واقعیت
منم شده بعضی شبها نخوابم و قران یا نماز بخونم ولی نشده که ذهنم

نقل قول:

---

یعنی جسمتون خسته است از فکر کردن؟

---

منظورم هویت جسم ست . . .

نقل قول:

---

مگه میشه تظاهر کرد اگر انقدر کنترل بر خودت داری که میتونی انقدر بازیگری خوبی کنی پس عزیز داری خودت گول میزنی که مریضی

---

اجبار! برای اینکه تاثیر منفی در دیگران و زندگی دیگران نذاری باید طوری رفتار کنی تا پی نبرن دقیقا چه موجودی هستی . شخصیت واقعی آدم ها هم همونیه که تو خلوت خودشونن . . . .

نقل قول:

---

ادراک در ذهن چیه یعنی نمیتونید خودتون وقف بدید با واقعیت

---

در زندگی در ذهن فقط نظاره گرم و فریم میبینم . . .ادراک نداری نمیتونی چیزی رو لمس کنی و.................

دوست عزیز باور کن اگر انسانی انقدر قدرت بالایی داره که به خاطر دیگران به جور دیگه رفتار میکنه پس حتمی روی رفتارای خودش میتونه کنترل داشته باشه
چه وقت ما یه یک شخص میگوییم بیمار وقتی که یک سری رفتارها رو که دیگه روش کنترلی نداره انجام بده به صورت اشتباه و اصلا روی هیچ رفتارش کنترلی ندارد برای همین که مثلا میگویند
بابا اینو ولش کنید روانیه
گاهی اوقات حتی روی دستشویی رفتنش هم کنترل نداره یعنی بر جسمشم تاثیر میگزارد
آره من خانمی دیدم که اینگونه باشد ولی اون حتی نمیتونست صحبت کنه
یعنی روی حرف زدنش هم کنترلی نداشت همش می ایستاد مردمک چشمش بسیاز بزرگ بود نمیخوابید اصلا

ولی شما اینگونه نیستید وقتی میتونید انقدر قدرت ذهنی دارید که نقش بازی کنید پس حتمی حتمی حتمی اگر حالتان بد است قابلیت اینو دارید که خودتان را خوب کنید
تا حالا شده برای خودت نقش بازی کنی ؟
تا دنیا بوده برای دیگران نقش بازی کردی حالا برای خودت
فکر کن تازه متولد شدی میتونی از قرص خواب هم اولاش استفاده کنی تا خوابت بگیره
چیزی که بهش علاقه داری رو ادامه بده مثلا یه درخت بکار و هر روز برو بهش آب بده
یا گل بکار به گلهات برس
ورزش ورزش ورزش اونم نه با صدای ترانه
وضعیتتو به صد قسمت تقسیم کن شایدم 1000 قسمت
امروز اولین روزی که تو برای بهتر شدنت نماز خوندی و از خدا کمک خواستی جالت یک هزارم از دیروز بهتر شد و ورزش مکنی
فردا نقاشی میکنی ودرونت روی کاغذ میاری فردا دو هزارم از روز اول بهتر شد و ورزش مکنی
پس فردا هم نقاشی میکنی هم نماز میخونی هم کتاب مورد علاقتو میخونی سه هزارم از روز اولیه حالت بهتر میشه ورزش مکنی
چشت وا میکنی بعد سه سال نتها حالت خلی بهتر شده بلکه بسیاری از کار ها رو که دوست داشتی انجام دادی به مردم کمک کردی یا خانوادت مهربون شدی
اصلا علاقه به زندگی کردن پیدا کردی

دوست من مواظب خودت باش تو میتونی

نقل قول:

---

دوست عزیز باور کن اگر انسانی انقدر قدرت بالایی داره که به خاطر دیگران به جور دیگه رفتار میکنه پس حتمی روی رفتارای خودش میتونه کنترل داشته باشه

---

بزرگوار شرایط موجاب میکنه اینگونه باشم . . حتی فراتر از اینگونه عمری حتی در یک جنسیتی زندگی کنی که با روحیاتت در تضاده !

اکتساب ! اکتساب! آدم به مرور زمان و با توجه به شرایط یاد میگیره چطوری رفتار کنه که حداقل تاثیر منفی را بر دیگران داشته باشه و موجبات آزرده خاطر کردن دیگران نباشه حداقل . . . از فردی که self harming داره انتظار نداشته باشید خودش باشه

نقل قول:

---

ولی شما اینگونه نیستید وقتی میتونید انقدر قدرت ذهنی دارید که نقش بازی کنید پس حتمی حتمی حتمی اگر حالتان بد است قابلیت اینو دارید که خودتان را خوب کنید

---

خوب جلوه دادن با خوب بودن متفاوته . . . نمیخوام دلایل خوب جلوه دادن رو توضیح بدم (محیط فروم پابلیک هست و توضیحات مناسب نیست)

نقل قول:

---

تا حالا شده برای خودت نقش بازی کنی ؟

---

یک عمر

نقل قول:

---

تا دنیا بوده برای دیگران نقش بازی کردی حالا برای خودت
فکر کن تازه متولد شدی میتونی از قرص خواب هم اولاش استفاده کنی تا خوابت بگیره
چیزی که بهش علاقه داری رو ادامه بده مثلا یه درخت بکار و هر روز برو بهش آب بده
یا گل بکار به گلهات برس

---

نمیتونم دیگه فکر کنم به اون چیزی که نیستم و نمیتونم باشم!

علایق و سلایق م رو در جهت حفظ روحیات شما شرح ندم بهتره . . .

نقل قول:

---

ورزش ورزش ورزش اونم نه با صدای ترانه

---

دیگه جسم با توجه به افکار و سبک زندگی کاملا خمود شده درست کردنش اتلاف وقته

=====================

اهل نماز و عبادت و اعتقاد ب موجودات متافیزیکی نیستم

دوست من اکتساب اکتساب ادمی که میتونه از دیگران چیزی یاد بگیره و اجرا کنه
حتمی بلد خواهد بود چه جوری با خودش برخورد کنه مثل تفاوت جنسیتی
که کودک درون دوست دارد جنسیتی مخالف باشد ولی قسمت بالغ به کودک درون این اجازه رو نمیده
همه در درونشان دچار تضاد میشن گاهی اوقات که با استفاده از بالغ و والد درون اونو رفع میکنن
شاید شما در یکی از این ابعاد متوقف شدید ان هم داشتن بالغی است که کودک درون رو کنترل بکند
بخشی که موجب میشود تاشمادر ذهن زندگی کنید و دنیای ارزو گونه و به دور از واقعیت داشته باشید کودک درون شماست
شما که انقدر محیط بر شما تاثیر میگزارد و به موجبش تغییر رویه میدهید همان ادم ها به شما یاد ندادن که با خود چجوری برخورد کنید
شما از انها که اکتسابی هست یاد نگرفتهاید که چگونه خود را شاد کنید چگونه از این دنیای ذهنی دست بر دارید چگنه بالغ گونه با خود باشید

بزرگوار کسی به طور ژنتیکی حتما *بلد* نیست! زمان و اکتساب و آزمون خطا لازم است . . . آزمون خطا و اکتسابی که تبعات منفی ش بعد ها که این روزها باشه گریبانگیر زندگی فردخواهد شد . . .


کودک درون و بالغ درون و شخصیت درون و امثال اعهم که رفرنسی جز رفرنس روانشناسی نداره و رسما زاییده ترشحات ذهنی انسان . . .




اصولا مخیط بر انسان تاثیر گذار است . محیط و عوامل محیطی شخصیت فرد را دگرگون میکند این فرد است که در خلوت خود دچار تضاد شخصیتی میشود و عملا 2بعدی


جسارتا این برداشت اشتباه شماست که احساس میکنید زندگی در ذهنم خلاصه شده در یک دنیای فانتزی و خیالی . . . . اتفاقا زندگی در ذهن با عناصر زندگی واقعی در کنار هم چیده شده وعلا عیر از این بود اسمش زندگی آگاهانه بود . . . این *آگاهانه* بسیار گسترده تر از اون جیزیه که وجود داره


کسی اصولا چیزی به من یا نداده . بنده با توجه به بررسی و بنچمارک شرایط آنگونه که صلاح و کم خطر تر بود رفتار کردم . اصولا اینگونه رفتارها در مواجه با دیگران تبعات مثبت دارد ولی برای خوده فرد تبعات منفی و موجبات پارادوکس شخصیتی




پارادوکس شخصیتی توضیح و توصیفش سخته اصولا اینگونه موارد را تا کسی تجربه نکرده باشه قادر به درک نیست . . . .


در مورد تضاد جنسی و امثال اعهم هم عرض کردم که محیط عمومی فروم این اجازه رو نمیده بیان کنم . . . . هرچند برای اشتراک اقدام کردم ولی همچنان اتفاقی نیفتاده _




برای دوای درد بنده باور بفرمایید اون بیرون اگه دوایی بود اکنون اینجا تاپیک نمیزدم . هرچند هم صحبتی با شما عزیزان سعادتی ست برای بنده




از آخر صف شروع کردم رسید اول صف و اکنون آخر خط

سلام

دوست عزیز

به قول عامیانه زیر دیپلم حرف بزنید تا دوستان بهتر بتونن مشکل یا مسئله پیش روی شما رو درک کنند

اینجا همه دوست دارن به نوعی با راهنمائی اندک خودشون بتونن کمکی به مراجعین کرده باشن..

ولی نوشته های شما بیشتر در قالب اینه که یه وبلاگ درست کنی و توش این حرفای ادبی و تا حدودی نا مفهوم رو بنویسی و زیرش یه عکس دراماتیک بذاری

من به شخصه نفهمیدم مشکل دو جنسیتی دارین , مشکل توهم زائی دارین, مشکل افسردگی و لذت نبردن دارین یا ...

بگذریم گرامی . قشنگ نیست بخوام بیش از این در محیط عمومی فروم توضیح بدم .


پ ن : برای استارت تاپیک در بخش سئوالات خصوصی مشترک ـه چه اشتراکی باید میشدم!؟

مشترک آزاد باید میشدم؟!

holy raptor jesus! :grief:

اکنون که مدتهاست پاروکستین پیدا نمیشه تکلیف چیه :( (گویا وزارت بهداشت ممنوع کرده :/ )

سلام...
من فک میکنم راه حلی برای شما داشته باشم ....
ولی چند تا سوال دارم ....

اگه امکانش هست تو تلگرام باهاتون حرف بزنم.....


شما احنمالا با چند تا روش به حالت تعادل بر میگردین......
این ویژگی شما ویژگی بدی نیست .....فقط به شدت از حالت تعادل خارج شده......

باید سوال بپرسم ازتون اینطوری نمیشه......



در طول روز سهی کنین با دیگران همکاری کنین و تا جایی که میتونین براشون کاری رو انجام بدین....جالا برتون توضیح میدم چرا.....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط setare0

سلام...من فک میکنم راه حلی برای شما داشته باشم ....ولی چند تا سوال دارم ....اگه امکانش هست تو تلگرام باهاتون حرف بزنم.....شما احنمالا با چند تا روش به حالت تعادل بر میگردین......این ویژگی شما ویژگی بدی نیست .....فقط به شدت از حالت تعادل خارج شده......باید سوال بپرسم ازتون اینطوری نمیشه......در طول روز سهی کنین با دیگران همکاری کنین و تا جایی که میتونین براشون کاری رو انجام بدین....جالا برتون توضیح میدم چرا.....

---

سلام منظورتون حل و فصل کدوم یکی از مشکلات ـه !! روشهای سایکولوژیک احیانا؟! رابطه خوبی با Q&a ندارم . . .

سلام
بعد از هر جمله ای که نوشتید. خودتون یک تشخیص وتحلیل مختصر هم انجام دادید.این باعث میشه از لحاظ نظری
وفکری هم منزوی ونفوذ ناپذیر بشید وحرفهای دیگران درشما اثر نکند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ammin

سلام
بعد از هر جمله ای که نوشتید. خودتون یک تشخیص وتحلیل مختصر هم انجام دادید.این باعث میشه از لحاظ نظری
وفکری هم منزوی ونفوذ ناپذیر بشید وحرفهای دیگران درشما اثر نکند.

---

درود

عرض کردم با توجه به قوانین فروم مختصر اشاره ای داشتم به مواردی! جمله ای رو تمام و کمال نمیتونم مطرح کنم حداقل برای روحیات دیگران خوب نیست . . .

نظر دیگران محترمه ولی اصولا نظری که منطقی نباشد خواه نا خواه مقاومت بروز میدم