-
از قصد داره اذيت ميكنه
:203:دوستاي خوبم من 4 ماه كه ازدواج كردم و از زندگيم نسبتا راضي هستم شوهرم مرد خوبيه *آرومه*مودبه*احترام منو و خونوادم رو داره اما جديدا برام يه مشكلاتي به وجود اومده كه داره فكرم رو مريض ميكنه.اصل مطلب اينه كه:من نسبت به شوهرم زياي حساس شدم نميدونم مقصر اونه يا من !؟!
من مايل نيستم كه اون با دوستاش ارتباط داشته باشه حتي تلفني ظاهرا كه خودشم اينطور وانمود ميكنه كه با اونها در ارتباط نيست(همشون مجردن) اما وققتي گوشيش رو چك ميكنم ميبينم خلاف اون چيزيه كه ميگه (مرحله اول بدبيني).شوهر من كارش يه جوري كه در هفته 3 شب خونه نيست و روزهايي هم كه روز كاره 7 صبح ميره30/8 شب مياد:47: يه جورايي فكرايي ناجور مياد تو سرم(وقتي كه شبها نيست) فردا صبح كه اون مياد من ميرم شركت تا 4 بعد از ظهر اما از 4 تا فردا 7 صبح با هم هستيم.به خاطر نبودن اون تو خونه يا من يه رابطمون داره خراب ميشه همش حس ميكنيم داره منو ميپيچونه.جديدا هم كه شبها كاره و خيالش راحته كه من خونه پدرم هستم شايد يه بار زنگ بزنه و حالمو بپرسه اما قبلا اينطوري نبود حالا من موندم و كلي فكر مسموم كه داره داغونم ميكنه.خيلي عصبي شدم اينم بگم كه خيلي وقت نشناسه :300:بارها سر اين مسله دعوامون شده اما انگار نه انگار تازه ميگه كجايي دنيا ديدي كه زن به مردش گير بدهو بگه چرا دير اومدي.هميشه حس ميكنم از قصد داره لج منو درمياره .واقعا ديگه نميدونم بيشتر از همه نگران خودمم كه اين همه خود خوري ميكنم و روزي 10 بار بهش زنگ ميزنم.جواب نگرانيم هم اينه:تو منو كردي تو قفس خيلي بهم گير ميدي و اين مزخرفها.......................
سرتون رو درد آوردم انقدر عصبي شدم كه نميدونم تونستم منظورم رو برسونم يا نه؟با اين حال از شما ميخوام كمكم كنيد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
شرمنده سه چهار تا غلط املايي هم داشتم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان
سلام
به نظرم شوهرت از قصد نمي خواد اذيتت كنه.
منم دوست ندارم الان كلي شعار بدم كه تو به روي خودت نيار و حساس نشو و از اين دست حرفها. به خاطر اينكه اين حرفها تكراري يه و عملا كارا نيست و نمي تونه براي تو كه در اين مرحله هستي موثر باشه
به نظرم بهتره كه اول از همه سعي كني كه برنامه هاي ساعتي زندگيتان را منظم تر كنيد تا كاملا مشخص شود و بتوان حدس زد كه هر يك از شما در زماني خاص كجا مي توانيد باشيد.
در ثاني گشتن ايشان با دوستان مجردشان هيچ منافاتي با زندگي شما نخواهد داشت چون اگر قرار باشد كار بدي انجام دهند با دوستان متاهل هم مي توانند
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
عزيزم برات پيغام خصوصي گذاشتم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت گرامی - شما ناخواسته دارید دروغگویی رو به اون آموزش می دید..پستتون رو از ابتدا خودتون بخونید. چیز بدی رو ازش دیدید؟ بوی مشروب و...؟ سیگار و...اس ام اس های مشکوکی که از سمت یک دختره؟ اگر ندیدید اعتماد رو یاد بگیرید و به اون یاد بدید. دوستان مجرد اون و دوستان متاهل اون نمی تونند زیاد تفاوتی داشته باشند.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط santatian
شما ناخواسته دارید دروغگویی رو به اون آموزش می دید
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
santatian
عزيز من هيچي از اون نديدم ، حتي يكبار هم مشروب نخورده بزرگترين خلافش قليون ميوه ايي.خودمم نميدونم چرا اينطوري شدم!!!
حساسيتم هم روي دوستاش به اين دليله كه وقتي كه ميره پيش اونها حتي به من يه بارم زنگ نميزنه(احساس ميكنم براش مهم نيست كه من تنها تو خونه به انتظار آقا نشستم).اگه از اينم بگذريم وقتي ميره بيرون من ازش سوال ميكنم تا چه ساعتي بر ميگردي ؟مثلا ميگه 7 اما 7 ميشه 9 هميشه هم همينه به خدا توي اين مدت يكبار به موقع نيومده كه دلم خوش باشه واسه حرفم ارزش قائله- به اين دليل كه حس ميكنم ميخواد لجم رو دراره.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دانه عزيزم ساعت رو نميشه تنظيم كرد آقا شاغل نيروي انتظاميه و ماموريت و اين مزخرفات...............(از حرصم منكراتيش نكنيد)
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ببینید اجازه بدید اون به شما و زندگیش جدا از یک قرار مهم کاری نگاه کنه. دوست دارید همون طور که اون در جلسات کارش منظم می ره منظم میاد و خشن و جدی برخورد می کنه همچین برخوردی هم با شما داشته باشه. حرف شما برای اون قابل ارزشه. ولی تحت فشار قرارش ندید. باور کنید اون فقط می خواد تحت فشار نباشه . و شما برای اون ارزشمندترین هستید
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اگر از اول زندگيتون ايشون بد قول بوده خوب اين بر مي گرده به اخلاقيات ايشون نه اينكه به معني اين باشه كه الان داره خلافي مي كنه اما اگر به مرور اينطوري شده شايد به خاطر اينه كه فكر مي كنه توي جمه همكاران و دوستانش بيشتر بهش خوش مي گذره تا اينكه بخواد توي خونه پيش شما باشه. البته شايد اين حرف من قطعي نيست.
ضمنا اگر شما هم بتوانيد براي خودتان مشغوليت پيدا كنيد و وابستگي ساعتي بيش از حد به ايشان نداشته باشيد به نظرم كمتر از اين از دير و زود كردنشان ناراحت خواهيد شد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
برات پيغام خصوصي گذاشتم.
حرف آقاي santatian رو قبول دارم.شما فقط داري باعث ميشي که همسرت به يه آدم دروغگو تبديل بشه.تو هيچ چيز خلافي توي اين آدم نميبيني.پس چرا داري بي جهت زندگيتو خراب ميکني؟همش حسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسساسي ت بي مورد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
با دوستاش ارتباط تلفني داره بيرون رفتن اصلا يعني تا جايي كه من ميدونم.ديونه شدم حتي نسبت به همكارهاي مردشم گير ميدم به خدا خودمم از اين رفتار زشتم ناراحتم.بيشترم از اين ميسوزم كه من اين همه گير ميدم ، كنترل ميكنم،نميذارم جايي بره اما اين يكبارم به من نميگه كجا ميرم با كي ميرم.
يه بارم كه باهاش دعوام شد يه حرف خيلي بد زدم(بهش گفتم بي غيرتي) ميدونيد چي جواب داد بهم گفت كه من ديونه شدم ! گفت بي غيرت نيست اما بهم اعتماد كامل داره چون دورادور مراقبم هست .ااگه تو دوران عقد 1 ساعت دير از دانشگاه ميومدم ميمرد از دلشوره اما الان....
santatian عزيز منم ميخوام كه اون به منو زندگیم جدا از یک قرار مهم کاری نگاه کنه اما راهشو بلد نيستم ، يا اصلا زنگ نميزنم كه كلافه ميشه يا عكسش.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دوست گرامی
برای خودتون سرگرمی پیدا کنید. به جای جر و بحث با اون بشینید دقیقا همین پست آخری که الان گذاشتید رو به اون بگید."ميخوام كه اون به منو زندگیم جدا از یک قرار مهم کاری نگاه کنه اما راهشو بلد نيستم ، يا اصلا زنگ نميزنم كه كلافه ميشه يا عكسش. " ازش بخواید کمکتون کنه. چون شما هم فهمیدید این رفتار خوبی نیست. اما تا حدودی هر دو رو مقصر می دونید.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزيزم به خدا هر چي مينويسي ياد خودم ميفتم و کارهايي که در قبال همسرم ميکردم.من همش نيمارو کنترل ميکردم ولي اون در مقابل اين کار رو انجام نميداد.اونوقت لجم ميگرفت.حس ميکردم نسبت بهم بي تفاوته.يا دوستم نداره.در صورتيکه کار درست رو اون ميکرد و آزاديهامو ازم نگرفته بود.ميگفت بهت اعتماد دارم.
طراوت جان زمان ميبره تا حساسيتت از بين بره.نميگم يه شبه از بين ميره.ولي ميشه از بين ببريش.الان که دارم خودمو با يکسال پيشم مقايسه ميکنم ميبينم خيلي از اون حساسيتها از بين رفته خيليهاش هم کمتر شده.پس ميشه.فقط بايد خودت بخواي.توروخدا مواظب رفتارت باشه.نذار دير بشه.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان. خيلي داري تو زندگيت اشتباه مي كني. اولاً كه دوران عقد با الان كه سر خونه و زندگيت هستي خيلي فرق مي كنه. حساسيت بيش از اندازه باعث نابودي زندگيت مي شه. به نظر من هيچ عيبي نداره همسرت با دوستاش بره بيرون البته به شرط اينكه بدوني دوستاش آدم هاي درست و حسابي هستند. تو كه خودت مي گي هيچ بدي ازش نديدي، از دوستاش هم همين طور، پس اين گيردادن ها به خاطر چيه؟ ذهن خودت بيخودي مشغول كردي كه چي بشه. تو هم مي توني با دوستانت كه شوهرتم مي شناسه رابطه برقرار كني و از اين دل مشغولي هاي ذهني خلاص بشي. مي توني هم با شوهرت بشيني كاملاً منطقي صحبت كني و جواب هاي قانع كننده اي به هم بديد نه با دعوا عزيزم. مي دونم كه اين حرفها رو زياد شنيدي ولي فقط شنيدي، عمل كن.موفق باشي
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت عزيز من در اويل عقد اين مشكل تورو داشتم وبا بهونه گيري هام همسرم رو محدود كرده بودم وبا كوچكترين حركت و صحبتي بر خلاف ميلم ناراحت ميشدم تا اينكه كم كم متوجه شدم شوهرم براي اينكه من ناراحت نشم واز دست بهونه هاي من راحت بشه مسايلش رو از من پنهان ميكرد و بعضا دروغ هم ميگفت ما زنها در واقع به دليل دوست داشتن زيادمون نگران همسرانمون ميشيم درصورتي كه اين نگراني ها از نظر مردان كنترل كردن و محدود كردن تلقي ميشه پس كمي از حساسيت هاي بي موردت كم كن براي من هم خيلي سخت بود ولي با كمي تمرين و البته صبوري ممكنه موفق باشي
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ديروز ساعت4 اومد سراغم و رفتيم گلديس يه كم خريد كرديم مشكلي هم نبود كلي گفتيم و خنديديم.وقتي رسيدم خونه مبايلش رو چك كردم (نتونستم اين كارونكنم معتادش شدم
)تا اين كه ديدم 12 بار با پسر دايي جونش حرف زده يا اين زنگ ميزده يا اون ! اگه ميخواستن احوالپرسي كنن 1/2/3 نه 12 بار منم كه قاطي....
باز به روي خودم نياوردم خودمو مشغول شام كردم*حرف شما هم يادم بود*يه ساعتي گذشت اين امير آقا (پسر دايي گرامي)زنگ زد خونه بازم نشستن حرف زدن اونم به اين صورت:آها الان نميشه فردا خودم زنگ ميزنم اگه شد باشه.ديگه نتونستم تحمل كنم رفتم لباس پوشيدم و گفتم چون خالم اومده ميخوام برم خونمون ببينمش . آقاهم كه فهميده بود چي شده نذاشت منم نشستم كلي گريه كردم حالا اين ميخواست منو اروم كنه منم ميگفتم برو گم شو نميخوام ببينمت به خاطر اطرافيات زندگيمونو داري خراب ميكني .اونم ميگفت مگه اين بدبخت چكار كرده؟اگه مشكل اخلاقي تونستي ازش پيدا كني من باهاش قطع رابطه ميكنم.بهش گفتم مشكل از اين بدتر كه معلوم نيست باهاش كجا ميخوايي بري هي ميگي اره نه...طرفم ديد من كوتاه بيا نيستم و بد جور دارم گريه زاري ميكنم رفت برام آب بياره منم زنگ زدم بابام كه بگم چي شده كه مثل اجل اومد وگوشي رو از من گرفت و حالا بقيه رو خودتون ميدونيد من گفتم و اون گفت تا اين كه آقا به زبون اومد كه امير ميخواسته چند تا وسيله براي باباش بفرسته به من گفته بيرم آزادي اونها رو بگيرم بدم براش ببرن(محل كار امير آزادييه فرودگاه-شوهر منم خيابون شادمان)اينو كه گفت من آتيش گرفتم بهش
گفتم كه چرا از اول راستشو نميگه؟گفت ترسيدم.ميدونم شما الان در موردم چي فكر ميكنيد اما اونقدر ها هم بد نيستم.بارها بهش گفتم اگه ميخوايي بري دزدي بهم بگو خودم بهت كمك ميكنم ديگه بيشتر از اين كه بهش فهموندم هر غلطي كرد راستشو بگه خودم پشتشم.خلاصه كلي قسم خوردن كه من بهت دروغ نميگم و قول ميدم اذيت نكنم و تو زيادي حساسي. 2 ساعت پيشم كلي زنگ زدم جواب نداد منم باز عصبي شدم اما به خودم قول دادم كه بي تفاوت باشم شايد اينطوري درست شه ! خودش يه ربع پيش زنگ زد منم خيلي معمولي جواب دادم بدون هيچ دادوقالي.اون گفت شرمنده زنگ زده بودي گوشي رو ويبره بود و منم تو حفاظت نتونستم جواب بدم ! پرسيد كه ناراحتم منم گفتم نه اصلا مهم نيست.تازه ياد گرفتم با بي تفاوتي به چيزهايي كه ميخوام برسم.شما هم برام دعا كنيد كه مثل گذشته صبور بشم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
شهامت
جان الان كه گير نميدي ديگه پنهون كاري نميكنه؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان
سعي كن واقعا برات مهم نباشه نه اينكه تظاهر كني برات مهم نيست
اينجوري باز هم بالاخره يه جايي از كوره در مي ري
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
همه چیزو بچه ها گفتند من چی بگم
فقط اینکه مراقب باش زندگیت کلیشه ای نشه..................................
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
رويه زندگيت را تغيير بده
به اين فكر كن كه شوهرت اسير و برده تو نيست و اين حق رو داره كه براي خودش مراودات كاري و اجتماعي داشته باشه
تو هم مي توني داشته باشي
قرار ه زن و شوهر هم باشيد قرار نيست اسير و زنداني باشيد كه.............
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
عزيزم بارها شنيدي بازم مي گم. هيچ عيبي نداره اون با پسردايي اش حرف بزنه. آزادي در حد متعارفش هيچ عيبي نداره. نذار زندگيت عادي بشه. گير نده 2 روز كه بگذره ديگه هيچي بهت نمي گه. اعتمادشو جلب كن عزيزم. بذار بفهمه همسرش به عنوان يه دوست در كنارشه.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
من كتاب عشق براي عشق كه دانه عزيز تو پست هاش گذاشته است رو بهت پيشنهاد مي كنم. براي من كه خيلي خوب بود. بخون حتماً نتيجه مي گيري.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان
من متوجه نمیشم این همه بی اعتمادی واسه چیه؟
تو با دستای خودت داری زندگیتو خراب میکنی
حالا با پسرداییش حرف بزنه مگه چی میشه خودت با دختر داییت صحبت نمیکنی ؟ اگه به همین منوال ادامه بدی باید شاهد دروغهای بیشتری باشی
مواظب زندگیت باش عزیزم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
harfedel
نويسنده اين كتاب كيه؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دوستهاي گلم من نميگم با پسر دايش حرف نزنه ميگم مثل آدم حرف بزنه و هي نه و آره نگه و دامن به بدبيني من نزنه...با اين حال سعي ميكنم بي تفاوت باشم.
از همه شما هم ممنون كه جواب منو ميدين.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
تو باید درک کنی که بعض حرفها خصوص هستند همون طوری که ما زنها هم حرف خصوصی داریم
ممکنه پسرداییش کاری کرده باشه و از اون راهنمایی بخواد اون که نمیتونه واسه تو توضیح بده
اینا مسائلی نیستند که بخاطرشون گریه کنی و اوقات خودت و همسرتو تلخ کنی عزیزم
-
1 فایل پیوست
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام دوستهاي خوبم.
امروز خيلي ناراحنم:54: ديروز با آقا دعوام شد بعد از 4 روز كه از سر كاربرگشت(رزمايش) هي سعي ميكرد كه بگه و بخنده و به قول خودش تلافي اي چند روز دلتنگي و تنهايي منو دربياره.اما من هر كاري ميكردم نميتونستم باهاش راحت باشم يه حس بد بهم ميگفت:كه يه كاري كرده ، اما سعي كردم آروم باشم و تونستم. فقط يه بارم ازش پرسيدم كه چيزي رو ازم پنهون نميكنه و مثل هميشه گفت نه ، منم كه مشكوك! تا اين كه بهش گفت دايي ديروز داشته از اتوبان رد ميشده دستت سيگار ديده(اصلا نميدونم چطوري اين حرف رو زدم) كه آب دهنش پريد توي گلوش و شست ما هم خبر داره شده كه احساس اشتباه نبوده و آقا يه غلطي كرده.بعد شروع شد به خدا مال هادي(همكارش) بوده داده به من داد كه از شيشه ماشين بندازمش دور منم دو پك زدم-به جون تو من سيگار نميكشم-همينطوري كشيدم-خلاصه گفت كه:اين دو سه روز كه همگي اماده باش بوديم بچه ها همه ميكشيدن منم يكي دو بار چند تا پك زدم:47: آقا پك زده اما حرفهاش واسه من مثل پتك بود ، منم گفتم ديدي بي جنبه اي و نميشه كنترلت نكرد اول قيلون بود الان شده سيگار فردا هم ميشه مشروب.تمام ين حرفها رو زدم اما با آرامش و بدون داد و بيداد اما الان خودم دارم منفجر ميشم نميدونيد چه حال دارم ميترسم بدتر بشه.!. اگه يه زماني خونوادم بفهمن من چه جوابي دارم بدم ؟ اگه بهم بگن اين همون پسرييه كه به خاطرش تو روي همه وايستادي و گفتي قيد شما رو ميزنم اما از.... چي جواب بدم هميشه زبونم دراز بود كه آقا سالمه.
واقعا براي آينده ميترسم:302: متاسفانه يه آدمي هم هست كه اگه يه بار كسي رو ببينه ميگه آدمه خوبيه و باهاش رفاقت ميكنه و تلفن بازي و اين حرفها....شما بگيد من چيكار كنم؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ممنون از اين همه كمك خوبه نوشتم حالم خيلي بده.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام به عنوان خواهر کوچکتر نصیحتت می کنم
اینجا اسمت روگذاشتی تراوت حالا واقعی یا غیرواقعی.....زندگی هم احتیاج به طراوت دارد بارفتارهای ناآگاهانت زندگیت را با طراوت بودن به پژمردگی می کشی آخه چرا؟
ازروی صحبتهایی که شده بردداشت کردم که خودت داری خودت را ازچاله می اندازی توی چاه ...ازآدم عاقل وبالغی چنین کاری بعیده عزیزم
شما به طرزفجیعی ازکاه کوه سخته ایی...این حساسیتهایی که نشان میدی کنترل هایی که می کنی محدود کردن های که برای همسرت ایجاب کردی فکر نمی کنی کار دستت بده؟؟؟؟؟
حرمت های زن وشوهری را ازبین می بری درصحبتات(گم شو...بی غیرت و...) زوج ها خوشبختیشون توی نگه داشتن حرمت ها ومرزهاییی که بینشون هست وجوده داره...اگر دنیا حق هم که با شما باشه نباید ازاین الفاظ استفاده می کردی به دودلیل یک به خاطر اینکه داری بارمنفی هستند ودرروانشانسی بسیار گفته شده که اززدن برچسب های منفی خودداری شود می دونی چرا؟؟؟چون وقتی اون را بی غیرت خطاب می کنی طرف اگر اینطوری هم نباشه میشه پیش خودش می گه اونکه بهم می گه بی غیرت چه نیازی هست که دیگه از خودم غیرتی نشان بدم...(یعنی اینکه با این جملات دستش را برای هر کارخلافی باز می گزاری) ودوم اینکه آدم باهمسرش اینطوری رفتار نمیکنه فحش دادن حرمت شکستن تحقیر کردن خرد کردن شخصیت طرف و......یک همراه یک همسر نمونه یک همسر با وفا یک همسر مهربان با شریک زندگیش اینگونه برخورد می کنه..
بنده احتمال زیادی می دهم که مشکل اصلی خودشمایی وطرزتفکرتان شما باید درمورد این رفتارهایی که تواین مدت از خود نشان دادی پیش یک مشاور بری وبگویی چه اخلاقی وچه حساسیتی داری (چراکه تاخودت را عوض نکنی )به مشکلات زندگیت چنگ می زنی واوضاع را بدتر می کنی بسیاری ازاین مشکلات ومشکلاتی که درآینده (درصورتیکه خودت را درست نکنی) برایت حتما بوجود خواهد آمدمسبب اصلیش فقط خودشمایی واین راباصراحت می گویم.
بعدازاینکه تونستی خودت را فکرت درمان کنی آنوقت می توانی با رفتارهای صحیح ومنطقی همسرت را به خودت نزدیکتر کنی واگرهم خدای نکرده مشکلی درکارش هست کمکش کنی ..وبا داد وفحش وگریه وحساسیت های محجرانه بدان همه چیز بدترازآنی می شود که فکرش راهم نمی توانی بکنی...خیلی حرف زدم درحالیکه هنوز حرفهایی هست که باید بهت بزنم اما پیش مشاوررفتن را دراولیت قرار بده .....بااین رفتارات همه چیز ازروزاولش هم بدتر میشود.
طراوت جان دوست دارم ...دوست دارم با صحبتایی که کردم بفهمی چقددراشتباهی خواهشا پیش مشاوربرو
چون نمی تونی راه درست را ببینی ودائما تیرت داره خطا میره ..حیف زندگی قشنگتون نیست که داره پژمرده میشه نه؟؟؟؟
ازقید دوستاش ؛پسر دایش و همکاراش بیرون بیا و یه کم خودتونگاه کن که کجای کارایستادی وچه می کنی؟
اگررفتارخودت را درست کنی بهت قول میدهم که همه چیز خودبه خود درست شود ..
(من خودم به همسرم می گم اگر احتیاجی داره ودوست داره با دوستاش بیرون برن یا مسافرت هیچ ایرادی نداره وبهش گفتم که من نمی خوام با عث محدود شدن اون بشم ) اما شما فعلا نمی توانید اینطوری باشید چون نخ کار ازدستتون رفته فقط مشاور مشاور مشاور....دوستان راهنمایی های خوبی کردن ولی شما نتونستی باطنا انجام بدی پس هیچ نتیجه مثبتی برات نخواهد داشت
حتما درجریان قرارمون بده عزیزم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان
تو رو خدا آروم باش
هر چيزي راهي داره
سيگار كشيده كه كشيده
اين همه آدم خطا مي كنن اما به راهش اهل مي شن نه اينطوري
با داد و بيداد و سرزنش نه تنها چيزي حل نمي شه بلكه مطمئن باش روز به روز بدتر هم مي شه
توي اين جور مواقع سعي كن آرامشتو حفظ كني
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان بهتره حتما" به یه مشاور مراجعه کنی
موفق باشی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اگر بتوني صبور باشي همه چيز را مي توني با قدرت هوش و با سياست حل كني
ولي با داد و بيداد چي حل مي شه؟!
واقعا جواب منو بده
با داد و بيداد چي حل مي شه؟!
كدوم مشكل اينطوري حل شده؟!!؟
تو سريع از كوره در مي ري
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
خيلي جالبه شما ها فقط شعار ميدين.دلداده جان من نميدونم شما چه مدت زمانيه كه ازدواج كردين اما نگو وقتي مثل من تازه عروس بودي اين حساسيت ها رو نداشتي كه باور نميكنم.ضمنا فكر ميكنم شوهر شما در هفته از 3 باربيشتر پيشت باشه!!! اگه اينطوري نبود شما هم مثل من 100 درجه بدتر ميشديد.روز اول به من گفت كارم اداريه مفهوم كار اداري نظام رو هم فهميدم.
دانه جان واقعا اگه شما به خاطر يه پسري كه از لحاظ مالي (2سال پيش)هيچي نداشته و حتي سربازي هم نرفته بود به پدر و مادرت پشت پا ميزدي و فقط به اين اميد زنش ميشدي كه سالمه و الان اين مشكلات پيش مياومد چيكار ميكردي؟ضمنا شما كه در جريان كامل زندگي من هستي و چيزهايي رو كه دوستان نميدونن شما ميدوني.
اينم بگم كه پيش مشاور رفتم دكتر دواچي 7 تير دكتر معروفيه به خدا قسم به تمامي ائمه قسم كه شماها باور كنيد بهم گفت من از لحاظ اخلاقي مشكل ندارم به شوهرم هم گفت كه خواسته يا ناخواسته باعث ميشه منو حساس كنه.باز اگه شما ها ميگيد برم پيش مشاور ميگم چشم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان
من که از تو شرایطم بدتره
شوهر من 3 هفته تهران تنهاست و من شیراز
ولی من اینطوری نیستم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان. خوبي؟ به خدا اين ها شعار نيست . منم 3 ماهه كه ازدواج كردم. اين حساسيتهاي بي مورد فقط به خاطر حرفهايي است كه تو از اين و اون در مورد مردها مي شنوي. من خودم هم اينطوري بودم ولي نه به شدت تو. اكثر خانم ها اين حساسيت رو دارند. ولي من الان مي فهمم كه چه اشتباهي ما داريم مي كنيم. البته يه خورده به دلتنگي ات بر مي گرده. ولي تو مي توني خودت با كلاس و ورزش و .... سرگرم كني. در غير اينصورت چوب ندونم كاري هاتو مي خوري. حرف گوش كن عزيزم. خيلي زود هم ناراحت مي شي.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ممنون الينا جان راست ميگي شرايط تو خيلي بدتره.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان
حالا كه اينجوري يه و نظر همه اينه كه اون واقعا مشكل داره كه خوب ما هم منكرش نمي شيم بشين باهاش جدي صحبت كن.
گفتم داد و بيداد نكن واسه همين. جدي صحبت كن و بهش بگو اگر خودشو اصلاح نكنه به زندگيت پشت پا مي زني يا با تو مي ياد پيش مشاور و سعي مي كنه كه با اونچه كه حق تو كنار بياد يا اينكه ناچاري برخورد جدي باهاش بكني. البته اينو با خشونت و دعوا نگي يا!! اينطوري كار درست نمي شه. تا جايي كه مي شه سعي كن در اين موارد جدي باشي و زود وا ندي. سعي كن اول خودت بتوني مشكل حل كني اگر نشد پاي خونوادتو بكش وسط