سلام دوستان من تازه عضو سایت شدم شدیدا به راهنمایهاتون احتیاج دارم
- - - Updated - - -
خانومم مشکلات روهی روانی شدیدی داره هر کاری میکنم ÷یش مشاور یا روانپزشک نمی ره
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان من تازه عضو سایت شدم شدیدا به راهنمایهاتون احتیاج دارم
- - - Updated - - -
خانومم مشکلات روهی روانی شدیدی داره هر کاری میکنم ÷یش مشاور یا روانپزشک نمی ره
خوب مشکلاتش چیه؟
سن خودت و همسر و مختصری از خودت و همسر و مشکلت با مثال بگو تا دوستان بیان کمکت
من 37 سالمه خانومم 34 من فوق لیسانس خانومم لیسانس داره دو بچه 7و2 ساله داریم هر دو شاغل هستیم نه ساله ازدواج کردیم
- - - Updated - - -
از همان روز اول ازدواج مشکل داشتیم به کوچکترین موارد حساسه با کل فامیل من وفامیل خودش دعوا کرده به زور سه ماه پیش بردمش پیش روانشناس گفت پرخاشگری شدید افسردگی شدید اعتماد به نفس پایین وضعف در مهارتهای اجتماعی داره باید تحت درمان باشه تا رسیدیم خونه دوباره دعوا راه انداخت که تو منو روانی فرض کردی دارو و دکتر من تویی (منظورش اینکه با هرکی که دعواش میشه منه برم یقه اش را بگیرم از ش حمایت کنم )که اوایل زندگیم این کارو می کردم دیگه کم آوردم
- - - Updated - - -
بیچاره بچه هام هر روز از دستش کتک می خورن وقتی هم بهش اعتراض می کنم میگه تو دیسیپرین پدری نداری بچه باید از باباش بترسه
- - - Updated - - -
با همسایه و همکاراشم مدام درگیره به خاطر این موضوعات سه بار خونمو عوض کردم .هر راهیو امتحان ردم محبت کردم هر چی خواسته فراهم کردم محدودش کردم هیچ راهی جواب نمی ده کم آوردم
- - - Updated - - -
آلان هم با کل خانواده ام قطع ارتباطه هر روز هم جنگ و دعوا که من با مادر و خواهرت و...ارتباط ندارم تو چرا داری
سلام.
دلیل ناراحت شدن از خانوادتون مورد به مورد بنویسه بروید پیش روانشناس و از ایشان بخواهید در جواب این مورد ها چگونه بر خورد کنید هر چی که نا راحتش میکنه را بنویسد.هر چی که موجب پرخاشگری ایشان میشود را بنویسد انهایی که می توانید حلش کنید را حل کنید با مذاکره بهش یاد بدهید که وقتی در مذاکره عصبی بشود یه امتیاز به شما داده و ان هم روانی فرضکردن ایشان هست پس با وقار اصلا داخل یک پارک بروید و صحبت کنید
اگر همسرتان این کار انجام داد شما یک قدم به خواستتون نزدیک شدین چون بهش یاد دادید چگونه با شما حرف بزند
بعد از اینکه به صحبتاشون رسیدگی کردید توقعهای خودتون هم یاد داشت کنید مثلا اگر دیدید که در دعوای مادرتون و خانمتون حق بیشتر با همسرتون به ایشان بگویید باشه من کمتر میرم خانه مادرم ولی تو دیگر حق نداری دست بلند کنی روی بچه هامون اینا یه روز بزرگ میشن و ممکن دست بلند بکنند روی ما یا مارو بزارن خانه سالمندان برن پس بیا درست تربیتشون کنیم
فقط یادمون نره که یک معلم به شاگردی که کر لال کور بود علم اموخت ادب اموخت یعنی همسرتون از این فرد کمتر
همسر شما عادت کرده به دعوا احتمالا خانه پدر هم همینگونه بودند
اگر می خواین موفق بشید اگر تا دیروز دو بچه را باید تربیت میکردید الان سه نفر باید تربیت وادب کنید
به نظرم کتاب اصول فنون و مذاکره رو بخوانید یه امتیاز بگیرید یه امتیاز بدهید اگر از لحاظ مالی مشکلی ندارید سعی کنید نفقه همسرتون اگر اون ماه رفتار مناسبی داشت بدهید سعی کنید مهریه شون هم اگر رفتار مناسبی در هر ماه دارند کم کم بدهید هدیه ای که دوست داره براش بخرید اگر رفتارش با شما و بچه بهتر شد سعی کنید جلو بچه ها تشویقش کنید نوازشش کنید ازش در مقابل نکات مثبتش تجلیلش کنید مثلا بهش بگید چقدر مهربون امروز با مادرت صحبت کردی
ولی میدونین مشکل اصلی من اینه که هر چقدر بیشتر بهش محبت مکن مسافرت می برم کادو می خرم بیشتر پرخاشگر تر میشه فکر می کنه همه در حقش ظلم کردن الن پشتیبان پیدا کرده می تونه تلافی کنه الان 3ماهه گیر داده باید نصف خونه را به نامم کنی من هم مقاومت می کنم زندگیمون جهنمه ازبس از من و خانواده ام پیش دختر بزرگم بد و بیراه گفته دختر می گه دیگه دوست ندارم خونه مادر خواهرم هم نمیاد خیلی کلافه ام
من بچه بزرگ خونواده ام پدرم هم فوت کرد شهر ما 2ساعت با محل سکونت ما فاصله داره الانکه ماه یک بار تازه می خواهیم بریم شهرستان می گه فقط برو به مامانت سر بزن بیا شب و بخواب خوانه بابای من در هالی که مادم تنها تو خونشه تازه بعد یه مدت میخاد پسرشو ببینه هفته ای الان دو سه بار بیشتر غذا درست نمیکنه اکثرا از بیرون غذا می گیرم تمکین هم نمیکنه میگه تو فقط واسه مسایل جنسی میخایی دیگه هیچ علاقه ای به هم نداریم بیچاره بچه ها
سلامی دوباره. پس خوب یک راه برای نفوذ دارن و ان هم مسایل مادی هست
حالا شما باید ازاین فرصت استفاده کنید کاشکی ایشون سر کار نمیرفت اونوقت مجبور بود برای اینکه نفقه بگیرد تمکین کند حالا هم تهدیدش کنید به کارش.می توانید به ایشان بگویید من مهریتو میدم تو هر. جا دلت می خواد برو زمین بخر
برای اینکه در خانه هم کار کن بگویید من هر هفته اجرت المثل تو میدم به شرطی که خانه مرتب و بچه ها تر تمیز و غذا اماده باشد
بعدشم خیلی شیک اون پولی که می خوان بهش بدید را در پاکت میگزارید و یک گلی هم براشون می خرید
بله دوست عزیز خدا اینجوری خواسته تا زن به مرد وابستگی مالی داشته باشه تازن اطاعت بیشتری از همسرش داشته باشه
بعدشم شما برای خودت یک براورده هزینه بکن ببین اگر این زن بخوای طلاق بدی خیلی بیشتر باید هزینه کنی به اضافه اینکه بچه هاتون بیشتر اسیب میبینن پول همین غذای بیرون روی همدیگه میزارید یه مقدار هم اضافش میکنید به ایشان میدهید عوضش چقدر بهتر هست
فکر میکنم فروید میگفت همه مشکلات زناشویی از روابط جنسی ولی من فکر میکنم همه مشکلات زناشویی ازنظر مالی و کی و کجا خرج کردن
خیلی ممنون ولی مشکل اینکه من حدود 4ماه پیش یه خونه خریدم حدودا450میلیون که تو این مدت خانومم حدود 30ملیون کمکم کرد ه ولی میگه باید نصفشو به نامم کنی من حتی حاضر شدم یک سوم به نامش کنم و به قول شما مشروط که مهربون شی وپیش مشاور بریم قبول نمی کنه ومیگه الا وبلا نصفش ومی خوام میگم اگه نصفشو بدم باید وکالت بدی که کل مهریمو گرفتم باز قبول نمکنه زندگیو واسم جهنم کرده
من هم گاهی پرخاشگر میشم اونم به خاطر مسائل مالی
البته شاید 4 ماهی یه بار ولی خیلی عصبانی میشم و به همسرم تندی می کنم و خانواده اش رو که میدونم مسسبب اصلی این مسئله هستند رو تحقیر می کنم و... شاید کل این وقایع نیم ساعت هم نشه ولی تاثیر بدی رو زندگیم تا چند روز داره
به این دلیل که همسرم لجبازه و نمی خواد چیزی به نامم کن در حالی که حقوق من و همسرم برابر بوده و تمام حقوقم رو به همسرم دادم ( و وقتی بهش میگم تا بخشیدن چیزی که مال منه بحث رو تموم کن میگه همین که هست )
به نظرت ارزش داره که به خاطر پول زندگیت دستخوشه بحث باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و اینکه شاید خانواده ات در جایی حرفی زدند که اون در لحظه حمایت تو رو ندیده و نمی تونه هضم کنه .
همسر شما حمایت لازم رو از شما ندیده برای همین همیشه خودش دعوا میکنه بهش بگید که من حمایتت میکنم از این به بعد از کسی ناراحت میشه بیاد اول با شما در میان بگزارد
حتمی هم حرف طلاق رو پیش کشیدید که ایشان به فکر یه پشتوانه مالی افتادن و الا این خانم حداقل 8 سال با شما زندگی میکنن اگر مشکلشون این بود باید از روز اول با هم دعوا داشتین
امنیت براش ایجاد کنید هیچکس نمیخواد به تو آسیبی بزنه یعنی با وجود من هیچکس نمیتونه بگه بالا چشت ابرو
یه مدت دوتایی بروید سفر داشتین
بزارید از این صفت مردانه که حقتو باید همون لحظه بگیری دست ورداره دختران شعیب با آنکه می توانستند بروند به گوسفندانشان آب بدهند ایستادن کنار تا مردان بروند بعدش بیان
که حضرت موسی وارد میشود و کمکشان میکند
بهش بگید هیچ کس از تو که یک فرشته ای توقع نداره مثل مردان باشی زن باش بخند که خانه با خنده تو گرم با وقار باش که من و بچه هات به وقارت افتخار میکنیم
بهش محبت کنید به دید یک مریض روانی هرگز بهش نگاه نکنید چون ناخود آگاه روی رفتار شما با ایشان تاثیر منفی میگزارد
یادش بخیر یه خانمی رو میشناختم به شوهرش میگفت همه اموالمون برای تو هست ولی تو برای من هستی
سلام
من بیشتر با گفته های "حیاط خلوت موافقم" تا اقای omid 12 البته مضمون کلی صحبتشون درست بود که همسرتون چون حمایتی از شما نمیبینه به این حال و روز افتاده. اقای محترم همسر شما روانی نیست. اون خانم در اثر بی توجهی شما داغون شده. یک زن حساسه! لطیفه! عاطفه داره! تار و پودش با عشق و محبت گره خورده! نیازمند حامیه! اصلا ازدواج میکنه که یک منبع حمایتی همه جانبه داشته باشه! این حامی که شوهرش باشه باید!!! همه جوره حمایتش کنه، قلبشو حمایت کنه، جسمشو حمایت کنه، روحشو حمایت کنه، عقلشو حمایت کنه.
چرا مردای ما یاد نمیگیرن که چطور با این جنس لطیف و شکننده برخورد کنن! حمایت مالی از خانم هم خیلی مهمه حتی اگر خود خانم شاغل باشن و درامد خوبی هم داشته باشن اما نیازمند این حمایت مالی شوهرشون هستن.
اگر بچه رو کتک میزنه چون زورش نمیرسه شما رو کتک بزنه و رو سر بچه خالی میکنه تمام دلخوری هاشو!
خانمتون با زبون خودشون اعتراف کردن که شوهرم دکتر منه! ( راست میگه شوهر هر خانمی، مجرب ترین پزشک برای اون خانمه. حتی تحمل دردهای فیزیکی هم در کنار همسر راحت تره. اصلا برای همینه که تو بعضی بیمارستان های کشورهای اروپایی و امریکایی زمان زایمان طبیعی حضور شوهر کنار خانمش الزامیه)
شدیدا روی رفتارهاتون با خانمتون کار کنید و بهترشون کنید. همه جوره حمایتش کنین. اما نه اینکه غذا بپز پول میدم و ... ( اینجای صحبت های دوستمون اقای omid 12 زشت بود) خانم طنازه. شما باید بدون چشم داشت دوستش داشته باشی. اونی که کار میکنه و در ازای کارش پول میگیره کارگزه نه خانم خونه تون!!!
برای این آدم هر کاری بکنید اخلاقش همینه ،خونه که به نامش بزنید فردا تا ناراحت بشه میگه از خونه من برو بیرون، زندگی با آدمی که فکرش پرتلاطم و هیجانه نمیشه که آروم بشه،
- - - Updated - - -
برای این آدم هر کاری بکنید اخلاقش همینه ،خونه که به نامش بزنید فردا تا ناراحت بشه میگه از خونه من برو بیرون، زندگی با آدمی که فکرش پرتلاطم و هیجانه نمیشه که آروم بشه،
آخیش
حالت خوبه؟
پس بفرمایید برن جدا بشن و بعد دو تا بچه بی مادر و ....
ما برای وصل کردن آمدیم
سلام دوستان خیلی ممنون که برا من وقت می گذارین ولی من نتونستم به یه جمع یندی خوب برسم توضیح دادم هر وقت واسش مهربون میشم کادو می خرم مسافت میبرم بدتر میشه فکه میکنه همه حقشو خوردن الا ن پشتیبان پیدا کرده می تونه انتقام یگیره اوایل زندگیمون به خاطر خانوم با کل خانواده ام درگیر شدم که حرمت شو نگه نمی دارین و ارزش قایل نیستین و مراسم خوب واسش نگرفتین 3ماه باهاشون قطع ارتبط کرده بودم با همه به خاطرش درگیر شدم ولی دیگه کم آوردم من دو بار خودم تنهایی پیش روانشناس رفتم اون گفت حتی اگه خونوادت بد هم باشن تو نمی تونی که اونا رو کنار بزاری مشکل از خانومت که نمی تونه مدیریت کنه مگه یه نفر می تونه از مادرش بگذره الان 6 ماه با خونواده ام قطع ارتباط کرده بازم ول کن نیست فحش وبد وبیراه هر چی از دهنش میاد بهم میگه دیگه تحملش خیلی سخته در مورد خونه هم روانشناس نظر آخیش و داشت گفت که بقیه اش و هم واسه مهریه اش میگیره تو دربه در می شی
سلام حیاط خلوت ،حالم خوبه ، این آدم راه ورسم خودش رو داره،طلاق راه حل نیست اما با توجه بیجا یا بی محلی قرار نیست اوضاع درست بشه، بعضی رفتارهای خیلی توام با محبت بیمورد تو این آدم این حسو بوجود میاره حتما بهم ظلم شده که الان میخواد جبران کنه، بعضی آدما رفتارشون قابل کنترل و پیش بینی هست، شوهر این زن باید قاطع و قوی باشه، باید ببردش دکتر ، روانکاو میخواد تا منشا مشکل بانو مشخص بشه و این مرد بتونه رفتار مطمئنی رو در پیش بگیره،رفتار مادر بچه ها خیلی مهمه،سلامتی روح و جسم و موفقیت بچه ها هم تابع آرامش خونه است
بهش تو یه موقعیت مناسب و ار ام و لطیف مثلا دستهاشو بگیرید و نوازشش کنید و بگید که خیلی دوسش دارید و برات مهمه بهش بگین خونه من و تو نداره همه چی مال هردو مونه باهاش حرف بزنید که روانشناس رفتن باعث میش هردو یاد بگیریم چطور باهام برخورد کنیم تا زندگیمون بهتر بشه اصلا بگو خودمم هم دوست دارم پیش روانشناس برم تا یادبگیرم بهتر زندگی کنم و........... بعد بگین باشه اگر بعد یه مدت برین پیش روانشناس و بعد اینکه هرد یادگرفتین چطور زندگی کنید خونه نصف خونه رو به نامش کنی البته به شرطی که مهربون باشه( و در غیر اینصورت قرارداد فسخ بشه البته اینارو فعلا نگو بذار بره دکتر بعدها)
اگرم هیجوره جواب نمیده بعدا میگم تمام تلاشت رو بکن
از لحاظ جنسی هم حتما سعی کن ایشون رو هم ارضا کنی تا ایشون هم بخاد که رابطه داشته باشه و احساس یه طرفه بودن نکنه که بخاد تمکین نکنه اونطوری خودش مشتاق میشه
خیلی ممنونولی من تمامی راهها را امتحان کردم ولی جواب نمی ده 5سال پیش که خونه جدید گرفته بودیم یه ماشین هم گرفتیم ماشین و به نام خانوم زدیم گفتم اگه مهربون باشی و اروم و خانوم باشی نصف خونه رو به نامت می کنم اولش راضی بود کلی هم وام گرفته بودیم تا خرخره تو قرض بودم بعضی اقساط وام و خانوم می داد بعد یه مدت اومد گفت همکارام میگن بدبخت واسه خودت آینده جمع وجور کن واسه مردا ی این دوره زمونه اعتباری نیس من هم مقاومت کردم گفت حالا که اینجوری اقساط و نمی دم پوز ت مالیده شه من هم اقساط و خودم دادم باز دلم نیومد یه امتیاز مسکن مهر داشتم اون و هم به نام خانوم زدم درست نمیشه
یه بار با مهربانی ازش پرسیدم تو مثلا نصف خونه به نامت باشه می خوایی چیکار کنی میگه روابطمو باخونوادت درست میکنم تو یه مهمونی یا یه جمعی که باشیم سند وهم ورمیداریم به همه نشون می دیم تا پوز هم مالیده شه میگه یکی از همکارام شوهرش نصف خونه رو به نامش کرده بود مادرش شوهرش ناراحت شده بود کلی جوابشنو دادبعد گوشیو ورداشت به خواهر شوهرش گفت اونجای مامانت میسوزه که خونه رو به نامم کردی .این تازه داره واسه یه جنگ دیگه آماده میشه وتاابد پای کل خونوادمو از زندگیم قطع کنه