کمک کنید احساس میکنم روابطم با همسرم خیلی سرد شده

سلام
من 33سالم حدود 7سال که ازدواج کردم 2سال عقد بسته بودم مشکل خاصی باشوهرم ندارم از طیق اینترنت با هم اشنا شدیم من کارمند هستم شوهرم اصلا ابراز احساسات نمیکنه یعنی نمیتونم بفهمم هنوز از من و زندگیش راضیه یا نه پشیمون شده کاملا خنثی در ضمن ما یه دختر سه ساله هم داریم من خیلی عصبی مزاج هستم ولی زندگی و شوهرمم دوست دارم خیلی از هم دور شدیم حتی رابطه زنا شویی خوب و کامل هم نداریم شاید ماهی یکبار اونهم بدلیل اینکه دخترم شبا خیلی دیر میخوابه و ما صبح زود هردو باید بیدارشیم خونه زندگیمم همیشه بهم ریخته است کلا خیلی ناامید شدم راهنمایی کنید احساس میکنم افسردگی گرفتم درضمن کم خونی فقر اهن دارم و مشکوک به نرمی استخوان هستم کمکم کنید از این رخوت بیرون بیام

حالم خیلی بد یه روز خوبم و از زندگی راضی یه روز عصبی ارزو مرگ

سلام عزیزم متاسفم اما اینکه شما فرد عصبی هستی یک دلیل بسیار واضح برای سردی همسرت خاهد بود البته عصبیت شما ناشی از فقر اهن و ....هم میباشد که حتما باید درمان کنید و روی رفتار خود کار کنید یک زن در خانه نماد ا امش و لطافت و مهربانی باید باشد خوب وقتی مردی ازدواج میکند ارزو دارد یه همسر لطیف و مهربون و با ادب رو بگیره که باهاش احساس ارامش کنه حتما از مقالهای سایت استفاده کن و در ضمن حتما حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار مرد ایشون رو گوش کن زندگیت زیر رو میشه ایشالله
از ویژگی‌های خوب و بد خودت و همسرت کامل برامون بنویس منتظرم

سلام

اگر دخترت شبها دیر می خوابه شاید طول روز زیاد می خوابه.یک بار مشغولش کنین که طول روز نخوابه و بعد ساعت 9 شب برق هارو خاموش کن و دخترت رو بخوابون، بعد برو پیش همسرت و بهش بگو چقدر دنبال این فرصت بودی و دوست داری خلوت هاتون بیشتر بشه .
در مورد کمبود اهن و... حتما به یه پزشک مراجعه کنید چون باعث کسل بودن و خمودگی و پرخوابی میشه.

سلام مرسی از راهنماییتون دخترم شبا خوابش میاد منتها نمیخواد بخوابه به زور میخوابه
اما از خصویات خوب شوهرم اروم-بیصدا-هنگام دعوا فقط سکوت میکنه -صبور- اهل خونه وزندگی-خصوصیات بدش نسبت به همه چیز خنثی -فراموشکار-تنبل -اصلا توخونه داری و بچه داری کمک نمیکنه-هیچ نوع اظهارنظر هم نداره
خصوصیات خوب من هیچ وقت ازش توقع مالی ندارم-دیگه نمیدونم چه خصوصیات خوبی دارم اما خصوصیات بدم عصبی بهطرزخیلی بد وشدید هرچی ااز دهنم درمیاد میگم سریع قضاوت میکنم بدبین همش فکر میکنم هیچکس از من خوشش نمیاد مسخرم میکنند (البته قبلا این خصوصیتو نداشتم حدود یک ساله لینطور شدم) دیگه الان چیزی به ذهنم نمیرسه فقط بگم ظاهر زندگیم خوب اروم و در کل هیچ مشکلی نداریم شوهرم شکایتی نمیکنه اما میدونم خسته شده دخترمم خیلی اذیت میکنه وابسته لجباز خودخواه همش درحال نق زد

یادم رفت اینو بگم تو این هیروویرم تصمیم داریم مجدد بچه دارشیم به نظرتون چکارکنم

سلام دوست عزیز

من شما رو نمیشناسم ولی از بعضی نوشته هاتون احساس میکنم آدم خوش بینی نیستین.خیلی چیزها رو با دید منفی نگاه میکنید.

شاید همین باعث احساس افسردگی و عصبی بودنتون شده. چیزهایی که راجع به دختر کوچولوتون میگین رو کمابیش همه بچه ها دارن.

شما به جای اینکه با این فرشته کوچولویی که خدا بهتون داده عشق کنید و لذت ببرین ناراضی هستین و به بچه به این کوچکی میگین لجباز و خودخواه.

بچه ها آینه ما هستند. شاید این عصبانی شدن های شما در کودکتون اثر گذاشته باشه.

شما شغل دارین یه زندگی آروم و یه دختر کوچولو. به نظرتون اینا کافی نیست تا احساس خوشبختی کنید؟

به احتمال زیاد تغییر دید شما به زندگی، رابطتتون رو از سردی نجات میده.

برای خودت برنامه ریزی کن تا خواب و خوراک و کارهات منظم بشه و کمتر عصبی و خسته باشی.

اگه با برنامه نتونستی به روانشناس یا حتی روانپزشک باید مراجعه کنی.

همه خانواده از یک مادرعصبی و خسته آسیب می بینن. چه بچه ها و چه پدر و حتی خودتون.
اگه درآمدتون خیلی بالا نیست و خیلی توی زندگی مشترکتون تاثیر نداره، سرکار نرید تا بتونید به خودتون و بچه ها برسید.

خونه ام آشفته است. زود عصبی می شم. با بچه ام دعوا می کنم و برخورد بد دارم. دیر می خوابم. رابطه با همسرم ندارم و .... چیکار دارید می کنید شما؟

پدر ومادر در برابر تربیت بچشون مسول هستن
هر مادری باید خودشو موظف بدونه که فرزندسالمی از نظرروحیو شخصیتی تربیت کنه حتی اگر لازم باشه مدتها روی خودش و ضعفهاش کار کنه باید اینکارو بکنه که ضعفهاش خدای نکرده به بچه انتقال پیدا نکنه

صدتا تاپیک زدی بچم مشکل پیدا کرده لجبازی میکنه ال میکنه بل میکنه صدنفر راهنماییتون کردن انگار نه انگار باز میای یه تاپیک دیگه میزنی
اگر میدونی نمیتونی مجبور نیستی همه چیو باهم جلو ببری با یه دست صدتا هندونه برنمیدارن

شما به هیچ وجه شرایط اوردن بچه ی دومو ندارین خواهشا دست نگه دارین
یه مدت به خودتون کمک کنید ارومتر بشید استرس رو از خودتون دور کنید روی پرخاشگریتون کار بکنیدو رفعش بکنید ظاهرامنشانود درصد مشکلاتتون همینه سعی کنید هر شکلی شده یه کم خودتونو اروم کنید
رابطه با همسرتونو درست کنید با عشقتون و ابرازش به ایشون با ارامشتون با رسیدگی به خودتونو زندگیتون با عشق ورزیدنو بودن درکنار دختر و همسرتون و دادن امنیت به اونها با ارامشتون
یه مدت که اینکارا رو کردی و زندگیت اروم شدو خودتم ارومتر شدی بعد بشین فکر کن ببین واقعا شرایط دوتا بچه بزرگ کردنو داری؟؟؟؟

هروقت تاپیک میذاری یه حس اضطراب و سردرگمی بهم میدی احساس میکنم تو زندگی شما هیچی جای خودش نیست شما هم هی دور خودت میچرخی
به زندگیت ... افکارت ... احساست یه نظمی بده یه الویت بندی بکن مطمین باش همه چی درست میشه

به اینده دخترت خیلی فکر کن خیلیییییی
به اینکه قراره شخصیتشو شما بسازید به اینکه شما مسول دخترتون هستین هم بیشتر فکرکنید
همین الانش دخترتون دچار مشکلات رفتاری شده وشما به جای حل کردنو پیگیری فقط ابراز ناراحتی میکنی

اگر اشتباه نکنم فرشته مهربان یه بار بهتون گفتن یه مدت کارتونو تعطیل کنین و وقت بیشتری با دخترتون بگذرونین که دچار مشکل نشن که شما گفتین امکانش نیست درسته؟؟/ البته اگر اشتباه نکنم

حالا هم من بهتون میگم اگر زودتر به داد زندگی و شوهرت نرسی خیلی چیزها خراب میشه به هشدارها زود توجه کن و رفعش کن نذار به مشکلات بزرگ تبدیل بشن

مشکلی که تو زندگیتون هست رو بچت با داد و بیداد و لجبازی نشون میده همسرت با دوری کردنو سردی
منشا هردو مشکل یک چیزه و اونم اضطراب کنترل نشده شما و بی نظمی و بی هدفی در زندگیتونو نداشتن الویت بندی صحیح

هم همسرتون هم دخترتون به ارامشتون و عشقتون نیاز دارن جیغ جیغ کردنو داد و بیداد که همه رو فراری میده

کافیه بخواید که اروم بشید و از ته دل عاشق خونوادتون باشید اونوقت حتی اگر بخوای هم نمیتونی سرشون داد بزنی

اگر میدونی خیلی مسولیتهای مختلف داری و از پسش بر نمیای از دیگران کمک بگیر از یه پرستاری یا کسی که روزی چند ساعت دخترتو نگه داره و باهاش بازی کنه یا خدمتکاری که حداقل هفته ای یه بار تو تمیز کردن خونه کمکت کنه و کاهش ساعت کاری خودت همه ی اینها فشاری که روت هستو میتونه کم کنه و باعث بشه ارومتر بشی

سلام..

دوست عزیز همانطور که شیدا خانم نوشتن اگه مشکل مالی ندارین هر چه زودتر کار و تعطیل کنید و بیایید سر خونه داری و زندگیتونو از سراشیبی نجات بدید..

در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنید و مشکل کمبود اهن تونو درمان کنید و با بالا بردن دفعات رابطه زناشوییتون احساس طراوت و سر خوشی رو به زندگیتون بیارید..

شما افسرده نیستید..کمبود نشاط و شادی تو زندگیتون دارید .. افسردگی فلسفه اش جداس..

اخر هفته ها حتما شام بیرون برید و با هم بگید و بخندید.. تو خونه که باشید و منزلتونو تمیز و مرتب کنید انرژی مثبت از دیدنش براتون ساطع میشه .. و بهترین توصیه هم براتون اینه که باشگاه ثبت نام کنید و حداقل هفته ای 4 روز برین اونم فقط یک ساعت برین کافیه..
برا شوهرتون لباسهای زیبا تن کنید و شبها اگه نمیتونید بجای رابطه جنسی همدیگرو لمس کنید

این کارارو انجام بدید در عرض 2 ماه زندگیتون رنگ و بوی دیگه ای میگیره

شیداجان سحر عزیز وجوادیان مهربون از اینکه راهنمایی مفیدی کردید ممنون
سحر جان درست میگی طبق تایپیکای قبلیم باید کارمو ترک کنم اما فعلا امکانش نیست حداقل تا اخرسال خودمم دیگه از بیرون کارکردن خسته شدم الان حدود 10سال مشغول کارم خوب زمان مجردی چون کار خونه رو دوشم نبود از کارم لذت میبردم بعد ازدواج هم چون هردو صبح از خونه میزدیم بیرون شب با هم میرسیدیم خونه بازم مشکل خاصی نداشتم اما همه مشکلات از بدنیا اومدن دخترم شروع شد خودمم میدونم دارم بهش ظلم میکنم ویه فرد مضطرب استرسی ترسو تربیت میکنم و اینکه باید اروم باشم و رو خودم کارکنم همیشه یه مدت خوب میشم اما دوباره روز از نو روزی از نو بازم ممنون از راهنماییاتون حتما سیع میکنم عمل کنم و از نتیجه اش با خبرتون کنم

سلام فقط اومدم بگم مشکلم همچنان باقی است رابطه ظاهریمون خیلی خوب به ظاهر هیچ مشکلی نیست ولی خستگی روحی و استرس زا من مشکلشده برام همش حس میکنم همه ازمن بدشون میاد پشت سرم حرف میزند نسبت بهم گارد گرفتن
یه مثال بزنم به یبنده خدا پول قرض دادم سر موعدش بهش اس دادم که اگر میشه بهم برگردون از اون موقع تا حالا دلشوره دارم که نکنه طرف از دستم ناراحت شده و فکرای ناجور میکنه روابط زناشوئی هم همچنان ماهی 2بار یا 3بار دخترمم روز به روز لجبازتر شده دیگه میخوام حضوری برم دکتر ولی نمیدونم روانشناس برم یا روانپزشک
فقط جهت درد دل گفتم میدونم حرفام تکراریه

سلام

قرض دادن مدلش همینجوریه.. وقتی قرض میدی با هزار تا دلشوره و وقتی میخوای پس بگیری هم همینطور.. ولی شما کار خوبی کردید و الان هم موعدیه که ایشون رو قولش عمل کنن و با روی باز پولتونو برگردونن .. اگه ناراحتی از

این قضیه سراغتون اومد مربوط میشه به اعتماد به نفس , که باید قویش کنید ...

در مورد مشکل زندگیتونم قبلا راهنمائی کردم و کار کردن برای شما و زندگیتون مضره.. و به روانشناس مراجعه کنید تا هم خودتونو راهنمائی کنن و هم طرز برخورد با بچه تونو

سلام
شغلم که تا اخر امسال قراردادم تموم میشه و دیگه قصد کارکردن ندارم نمیدونم واقعا نمیدونم چکار کنم

دوستم قدر جوانی و دوران کودکی فرزندتو بدون که این لحظه ها تکرار نمیشه و درسته الان شرایط اذیتتون میکنه ولی با آرامش و مهربانی رفتار کنین تا در اینده خودتون را سرزنش نکنید
فقر اهن را حتما جدی بگیرید چون ریشه اکثر عصبیت ها و مشکلات روحی و خودخوری هاست ، به طب سنتی رجوع کنین و خرما و بادام درختی و پسته و کباب گوسفند و شیر محلی مصرف کنین ( منابع ویتامین ب و اهن را سرچ کنین )
رفتار های شما و فرزندتون نشون میده شما دچار غلبه خلط سودا شدین که سبب بدبینی ، عصبیت ، بدخوابی و بی خوابی شبانه و منفی بافی میشه
دمنوش ها و عرقیات ضد سودا و ارامش بخش از عطاری های معتبر تهیه کنید و معجزه طبیعت را در زندگیتون احساس کنید
چون شما مشکل خاصی در رابطه با همسر و زندگیتون ندارید احتمال دادم که مشکلاتتون از این سمت باشه
براتون ارزوی شادی دارم