بخاطر ترک سیگار همسرم میخوام سیگار بکشم

خسته شدم دیگه. همسرم قبل ازدواجمون قول داد سیگار نکشه. ولی الان روزی 5-6 تا سیگار میکشه. من واقعا دیگه نمیتونم تحمل کنم. هر راهی میرم نمیشه.
وقتی میره پایین به ی بهونه من میفهمم میرهسیگار میکشه دیگه نمیتونم بهش محبت کنم. اصلا وقتی میاد بالا دیگه دوس ندارم باهاهش حرف بزنم. فقط کارای خونه روانجام میدم میرم یه سمتی.
وقتی هم نمیکشه کلافه میشه.
دیگه میخوام بهش بگم منم پا ب پاش سیگار میکشم و واقعا این کارو کنم ببینم تاثیری داره یا نه.
شده موضوع بحث و دعوای هر روزمون. نه خود سیگار.
سیگار کشیدن ایشون بی توجهی من. ناراحت شدنش و بی توجهی اون.

اشتباه بزرگی بود به امید تغییر یک آدم باهاش ازدواج کردی فقط در صورتی که خودش بخواد و با میل خودش بره پزشک میتونه دارو بگیره راحت ترک کنه تا میل نداشته باشه غیر ممکنه
بهتره اگه امتحانش نکردی اصلا لب بهش نزنی چون خیلی حس خوبی داره علاقه مند میشی بهش واقعا اشتباهه

من از سیگار متنفرم. مطمعنم هیچ وقت بهش علاقه مند نمیشم. فقط میخوام یکی دو بار این کارو کنم. ببینم تاثیری میزاره روش یا نه

سلام tanha67 عزیز

شما می خوای همسرت رو کنترل کنی تا سیگار نکشه.و این دقیقا مساله ای هست که باعث مقاومت میشه. حتی اگه تهدیدش هم کنی،به اینکه خودت سیگار میکشی ، بازم داری کنترلش میکنی ،فقط شکلش عوض شده.

با تغییر حالت از شکایت به تهدید هیچ تغییری در باطن قضیه ایجاد نشده ،همون کنترل رو با اشکال مختلف داری اعمال میکنی. وانتظار نتایج متفاوت هم داری.

مساله اینجا نحوه ی کنترل کردن شما نیست بلکه خود کنترل کردن شماست.

------------------------------------------------------------------------------------------

همسرت چه ویژگی های مثبتی داره؟وچرا باهاش ازدواج کردی؟

:72::72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanha67

من از سیگار متنفرم. مطمعنم هیچ وقت بهش علاقه مند نمیشم. فقط میخوام یکی دو بار این کارو کنم. ببینم تاثیری میزاره روش یا نه

---

فکر نمیکنم این کار فایده ای داشته باشه
شاید در ظاهر از سیگار متنفر باشید ولی اگه بکشید نیکوتین که داره روی سلول های مغزتون تاثیر میزاره و یه جورایی بهش معتعد میشید

سلام
من هم همين اشتباه رو كردم و خودم براى لج شوهرم شروع كردم به سيگار كشيدن الان تقريباً يك سالى هست كه اين كار رو ميكنم و به شددددت بهش عادت كردم با وجودى كه سعى ميكنم جلوى خودم رو بگيرم -
به نظرم شما اشتباه من رو نكن منم اون اوايل از بوى سيگار حالت تهوع ميگرفتم اما الان لذت ميبرم
اگه به عقب برميگشتم بيشتر حرمت ها رو نگه ميداشتم و اصلاً سيگار كشيدن شوهرم رو به روش نمياوردم تا اونم بيشتر مراعات كنه و كمتر بكشه

ممنونم یکتا جان. به پیشنهادت عمل میکنم و خودم این کارو نمیکنم.
ولی به نظرت چیکارکنم؟
وقتی میدونم سیگار کشیده اصلا دوس ندارم باهاش حرف بزنم اصلا دوس ندارم برم سمتش حتی حرف میزنه دلم نمیخواد نگاهش کنم..
اونم هشم ناراحت میشه که تو چرا ناراحتی.

Eram عزیز ممنون از راهنماییتون و تذکر خطای من. حق با شماست من کنترلش میکنم اینجوری ولی راه حل چیه؟

به هر حال تعداد زیادی از آدم ها هستند که سیگار میکشند. حتی آمار پزشکان قلب که سیگاری هستند خیلی بالا هست. در حالی که بهتر از همه میدونن که سیگار چقدر مضر هست!

شما بهتره در کمال آرامش از همسرتون بخواین که جلو شما سیگار نکشند و بعد از کشیدن سیگار از خوشبو کننده استفاده کنن.... در کنارش میتونین برای کمک به همسرتون مساله رو ریشه یابی کنید و بدون اینکه همسرتون متوجه بشن جایگزین پیدا کنید... مثلا اگه از موضوعی عصبانی هستند و میخوان برن سیگار میکشن، شما پیشنهاد بدین که با هم برین قدم بزنین و حرف بزنین... تا سیگار کشیدن از سرشون بیفته. یا مثلا براشون دم نوش های آرامبخش درست کنید.

اما در نهایت بهتره از حساسیتتون روی این موضوع کم کنید. چون خودشون باید به این نتیجه برسند که سیگار نکشند... وگرنه اصرارهای شما ممکنه جواب عکس بده!!

بهاره جان ایشون جلوی من سیگار نمیکشن. بعد از کشیدن سیگار هم حتما از عطر ادامس و .. استفاده میکنن. ولی خب من باز متوجه میشم. حساسیت زیا دی روی سیگار دارم.
قبلا همیشه میگفتن ارامش ندارن اعصابشون خورده ولی تو خونه ما اینجوری نیست و به نظرم ارامش دارن و اعصابشونم خورد نیست. فقط وقتی اعصابشون خورد میشه که میخوام سیگار بکشن ولی نمیتونن حالا چون مهمون هست یا بهونه ای برای بیرون رفتن ندارن..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanha67

من کنترلش میکنم اینجوری ولی راه حل چیه؟

---

اینکه شما تمرکزت رو از روی عیب های همسرت برداری و جاش روی خوبی های همسرت متمرکز بشی .

می تونی خوبی های همسرت رو هر روز یادداشت کنی و این کار رو برای مدتی انجام بدی تا نگاهت رو به دیدن مثبت ها عادت بدی.

می تونی هم روی کاستی های خودت در این زمینه تمرکز کنی و سعی در رفع عیب های خودت کنی. هر وقت میل به کنترل همسرت داشتی می تونی به خودت تلنگر بزنی که حالا از عیب

خودم غافل شده ام و خودت رو متوجه عیوب خودت کنی.همین میلت به کنترل کردن و در این زمینه تحقیق و مطالعه کنی.یعنی جای اینکه یک روز انرژیت رو صرف نگرانی راجع به عیب

همسرت کنی به تحقیق و مطالعه در مورد عیب های خودت بپردازی.

کتاب پیشنهادی من: ازدواج بدون شکست-نویسنده: دکتر ویلیام گلسر و کارولین گلسر - مترجم: دکتر علی صاحبی
این کتاب به معرفی تئوری انتخاب پرداخته و در مورد میل زوجین به کنترل یکدیگر مطالب خوبی ارائه کرده.
در ضمن چاپ های جدید این کتاب هم شمال یک سی دی هست که فایل صوتی کتاب با صدای خود دکتر صاحبی توش هست.

:72::72:

سلام
سلول های مغر توی حالت طبیعی نیکوتین ترشح میکنن ولی درصدش خیلی پایین هست چون سیگار نیکوتین داره یه نفر وقتی که سیگار میکشه به مرور زمان سلول های مغزش به نیکوتین زیاد عادت میکنن و اگه نکشه توی مغزش انگار یه چیزی کم هست و همش احساس میکنه که یه چیزی کم داره و کلافه میشه و آرامشش رو از دست میده
اگه همسرتون واقعاً قصد ترک سیگار رو داره بهتره که به پزشک مراجعه کنه تا زیر نظر پزشک و با دارو ترک کنه که کمتر اذیت بشه
اگر هم که دیدید واقعاً ترک سیگار براش خیلی سخت هست بهتره که بهش فشار نیارید و با این موضوع کنار بیاید و ازش بخواید که سیگار کشیدنشو کنترل کنه و در حد روزی چند نخ بیشتر نشه
درسته که از اول قول داده بود که ترک کنه و نکشه و حق با شما هست ولی توی زندگی زناشویی باید خیلی گذشت داشت
ان شاالله که بتونه ترک کنه
موفق باشید
یاعلی...

ممنون Eram جان و اقای علیرضا


من حتما کتابی که معرفی کردین رو تهیه و مطالعه میکنم.

ولی یه بخش مشکل من بخاطر همون قضیه قول دادن هست. حس میکنم گولم زدهو بهم قول داده سیگار نکشه الان که ازدواج کردیم و تموم شده سر قولش نیست
این جس که بهم دروغ گفته و گولم زده بیشتر اذیتم میکنه . باعث میشه ناراحت تر شم و برام سخت تر شه کنار اومدن باهاش.
چون بهم قول داد تحت هیچ شرایطی دیگه هرگز نکشه یه مدت هم نکشید ولی بعد عقدمون دوباره شروع کرد.
خب این ادمو اذیت و عصبی میکنه. پس حرفی که زده چی میشه. قولی که داده چی میشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanha67

ولی یه بخش مشکل من بخاطر همون قضیه قول دادن هست. حس میکنم گولم زدهو بهم قول داده سیگار نکشه الان که ازدواج کردیم و تموم شده سر قولش نیست
این جس که بهم دروغ گفته و گولم زده بیشتر اذیتم میکنه . باعث میشه ناراحت تر شم و برام سخت تر شه کنار اومدن باهاش.
چون بهم قول داد تحت هیچ شرایطی دیگه هرگز نکشه یه مدت هم نکشید ولی بعد عقدمون دوباره شروع کرد.
خب این ادمو اذیت و عصبی میکنه. پس حرفی که زده چی میشه. قولی که داده چی میشه

---

برای همین مساله هست که در ازدواج میگن باید فرد رو همونطور که هست بپذیرید و دل به تغییر دیگری نبندید . وحتی اگر وعده و وعیدی داده میشه ، اساس تصمیم باید روی چیزی باشه که فرد مقابل هست نه اون چیزی که دوست دارد در آینده بشود.

این به این مفهوم نیست که آدما در طول زندگی تغییر نمی کنند.اتفاقا بعد زندگی مشترک میتونه خیلی تغییرها بوجود بیاد، اما اساس این تغییر میل درونی فرد به تغییره ونه قول ها و وعده ها.
شما نباید از قول های همسرتان به ابزاری برای حمله به شخصیتش استفاده کنی ((بی مسئولیت،دروغ گو،بی تعهد،....لزومی نداره اینها رو به زبون بگید اگر در فکر شما هم باشه در رفتارت آشکار میشه)). بلکه اگر واقعا می خوای کارموثری انجام بدی در این راستا،باید از قول هاش سرنخی از میل درونی اش بگیری و اگر مایلی،در راه تغییر حامی و همراهش باشی .

قول فقط اراده برای تغییر وتصمیم شروع تغییره اما این تمام تغییر نیست.خودشما چند بار به خودت قول دادی و عمل نکردی؟ و چند بار بعد چند شکست و تصمیم دوباره بالاخره موفق به تغییر شدی؟

:72::72: