زودرنج بودن وعدم توانایی ارتباط شوهرم با خانوادم
سلام دوستان من تازه عضو شدم زندگی خوبی دارم ولی این مشکل هرچند وقت یکبار آرامش زندگیمو بهم میزنه .
من توی یک خانواده پرجمعیت بزرگ شدم که طبیعتا ارتباطاتشون زیا ه البته بنظر خودم در حد معقول وهمسرم در یک خانواده کم جمعیت وکلا خیلی کم اهل رفت وآمدن با کل فامیلشون وخیلی حساس وزودرنج هستن خانوادگی ومدام هم بین خودشون دعواست .
من از مشکلم وقتی باخبر شدم که برای معمونی های پاگشا دعوت میشدم همسرم به اکراه میومد وبعدش هم که میومدیم خونه همش از دست یکی دلخور بود واین برای من خیلی عجیب بود چون آن از آدمهایی انتقاد میکرد که من دوستشون داشتم وخلاصه این قضیه ادامه پیدا کرد تا اینکه ما منتقل شدیم به شهر دیگه واقعا لطف خدا بود .
حالا یک نمونه از دعوای جدیدمون
هفته پیش که به شهرستان رفتیم برادر ازدواج کرده من خونه پدرم بود وخواب بود ما که رسیدیم ایشون بیدار شد و باما سلام واحوال پرسی خیلی رسمی داشت خلاصه شوهرم اینو بهونه کرد و بعد ده دقیقه رفت بعدش مث همیشه زنگ زد ومن برخلاف همیشه که میگفتم اشتباه میکنی بهش گفتم آره حق باشماست ولی کاش یکم بیشتر میشستی شاید ....ولی ایشون گفت من دیگه خانه پدرت جایی که بهم بی احترامی بشه نمیام ...پدرم بهش زنگ زد وباهاش حرف زد و گفت ما دوستتداریم و من که بی احترامی نکردم اینجا منزل من هستش بیا این هم نیومدو.....حالا من نمیدونم چه کنم ؟