شروط مالی بعد از اولین جلسه

سلام. من یه پسر 25 ساله ام.
دختری رو از یک خانواده مذهبی که 3 سال با من اختلاف سنی داشت،دیدم ،ظواهر رو پسندیدم.
ظاهرا طرف هم بنده رو پسندیده!

این رو بگم که من به لحاظ علمی حداقل چندتا مقام کشوری و... دارم. می خوام بگم جنم کار دارم. همین الان هم کارآفرینی کردم و یکی دو تا کارمند دارم.
تو جلسه اول من اینها رو گفتم به دختر خانم، و نیز اشاره کردم که اهل قرض گرفتن و کمک خواستن نیستم.
خیلی به استقلال فکری و مالی ام اهمیت میدم.
و یه سری مطالب دیگه.

نکته اینجااست که تو تماس دوم مادرم برای هماهنگی جلسه دوم، مادر دختر اشاره می کنه که خلاصه دختر من گفته باید خونه داشته باشن.

من بهم برخورد
یعنی بعضی دخترا این قدر .... هستن که این همه نکته رو ندیده و به نوعی شرط میذارن که خونه و ... می خوام؟

درست هست که خونه داشتن وخانه دار شدن سخت هست ولی قبول کنید یک اصلی مهم هستش جهت ارامش خودت و خانوادت
ببین پدر من هم یکی از شرطهای از دواجش این بود که دامادم بایستی خونه داشته باشد
اگر واقعا خانم را دوست داری و از نظر شخصیت به یکدیگر میخورید زیاد سخت نگیرید
با پدرش صحبت کنید و عنوان کنید یکی از دقدقه های منم همین مورد هست و دارم تلاش میکنم
و شما هم به من فرصت بدین اگر اوضاع مالیم به لطف کرم خدای بزرگ خوب شد اولین هدفم هستش
ولی نمیتوانم که یک شبه صاحب خانه شوم ممکنست چند سالی مستاجر باشم تا امکانش فراهم شود
حتی اگر وضع مالیت به یک خونه کوچک هم میرسد دریغ از خریدن نکنید
موفق باشی و خوشبخت

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Arjena

سلام. من یه پسر 25 ساله ام.
دختری رو از یک خانواده مذهبی که 3 سال با من اختلاف سنی داشت،دیدم ،ظواهر رو پسندیدم.
ظاهرا طرف هم بنده رو پسندیده!

این رو بگم که من به لحاظ علمی حداقل چندتا مقام کشوری و... دارم. می خوام بگم جنم کار دارم. همین الان هم کارآفرینی کردم و یکی دو تا کارمند دارم.
تو جلسه اول من اینها رو گفتم به دختر خانم، و نیز اشاره کردم که اهل قرض گرفتن و کمک خواستن نیستم.
خیلی به استقلال فکری و مالی ام اهمیت میدم.
و یه سری مطالب دیگه.

نکته اینجااست که تو تماس دوم مادرم برای هماهنگی جلسه دوم، مادر دختر اشاره می کنه که خلاصه دختر من گفته باید خونه داشته باشن.

من بهم برخورد
یعنی بعضی دخترا این قدر .... هستن که این همه نکته رو ندیده و به نوعی شرط میذارن که خونه و ... می خوام؟

---

سلام . من جای شما بودم اصلا دیگه سراغشون نمیرفتم ! این همه دختر .....جایی برید که خودتون رو بخواند نه مال و منالتون رو ...

نظر شخصی خودم هست ادم این جور مواقع تازه باید خدا رو هم شکر کنه که طرف همون اول کار خودش رو نشان میده .

یا علی


==============================

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط اسما@

درست هست که خونه داشتن وخانه دار شدن سخت هست ولی قبول کنید یک اصلی مهم هستش جهت ارامش خودت و خانوادت
ببین پدر من هم یکی از شرطهای از دواجش این بود که دامادم بایستی خونه داشته باشد
اگر واقعا خانم را دوست داری و از نظر شخصیت به یکدیگر میخورید زیاد سخت نگیرید
با پدرش صحبت کنید و عنوان کنید یکی از دقدقه های منم همین مورد هست و دارم تلاش میکنم
و شما هم به من فرصت بدین اگر اوضاع مالیم به لطف کرم خدای بزرگ خوب شد اولین هدفم هستش
ولی نمیتوانم که یک شبه صاحب خانه شوم ممکنست چند سالی مستاجر باشم تا امکانش فراهم شود
حتی اگر وضع مالیت به یک خونه کوچک هم میرسد دریغ از خریدن نکنید
موفق باشی و خوشبخت

---

سلام ... خونه داشتن که نمیتونه عامل ارامش باشه . هستند کسایی که خونه و هزار مال و منال دیگه هم دارند اما روی ارامش رو توی زندگی ندیدند و برعکس کسایی که از دار دنیا چیزی ندارند اما بسیار ارامش در زندگیشون حاکم هست

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط skyzare

سلام . من جای شما بودم اصلا دیگه سراغشون نمیرفتم ! این همه دختر .....جایی برید که خودتون رو بخواند نه مال و منالتون رو ...

نظر شخصی خودم هست ادم این جور مواقع تازه باید خدا رو هم شکر کنه که طرف همون اول کار خودش رو نشان میده .

یا علی

---

خودشون رو بخوان؟! این حرف اصلا معنایی داره؟ ایشون رفتند به صورت سنتی از یک خانم خواستگاری کردند و خانم هم داره شرایط ایشون رو به صورت منطقی بررسی می کنه همون طور که ایشون دارند شرایط اون خانم رو بررسی می کنند. مثلا اگر اون خانم قیافه اش مورد پسند ایشون نبود آیا به اون خانم حق می دادین بگن باید خودم رو بخواد نه قیافه ام رو؟!

آقای آرجنا، اکثریت قریب به اتفاق دخترها این مسائل براشون مهمه و باید هم براشون مهم باشه. مدارک و تحصیلات شما تا زمانی که ثمره ای در زندگی واقعی نداشته باشه (مسکن، ماشین و ...) به درد نمی خوره!

تو این دوره و زمونه و با توجه به اوضاع اقتصادی جامعه در حال حاضر مسکن یکی از مهمترین نکاتی که باید حتما بهش توجه داشت
بخصوص تو شهرهای بزرگ از جمله تهران به طور قطع میشه گفت اجاره نشینی با توجه به میزان حقوق معمول یه کارمند یا کارگر واقعا سخت و در خیلی مواقع غیر ممکنه
تحصیلات عالیه داشتن جدیت در کار همه همه خیلی خوبه اما به شرطی که زندگی رو تنها از دید فانتزی نگاه نکنیم زندگی واقعی خیلی سختت تر و پیچیده تر ازین حرفاست
پس اون دختر خانم حق دارن که یکی از شرطهای اصلیشون برای زندگی داشتن مسکن باشه

- - - Updated - - -

تو این دوره و زمونه و با توجه به اوضاع اقتصادی جامعه در حال حاضر مسکن یکی از مهمترین نکاتی که باید حتما بهش توجه داشت
بخصوص تو شهرهای بزرگ از جمله تهران به طور قطع میشه گفت اجاره نشینی با توجه به میزان حقوق معمول یه کارمند یا کارگر واقعا سخت و در خیلی مواقع غیر ممکنه
تحصیلات عالیه داشتن جدیت در کار همه همه خیلی خوبه اما به شرطی که زندگی رو تنها از دید فانتزی نگاه نکنیم زندگی واقعی خیلی سختت تر و پیچیده تر ازین حرفاست
پس اون دختر خانم حق دارن که یکی از شرطهای اصلیشون برای زندگی داشتن مسکن باشه

کدوم همه نکته رو ندیده می‌گیرن؟:huh:

دقت کردید چقدر حرفتون خنده‌داره؟
مثلا خودتون حاضرید برید با یه دختر سرتق و زشت که قهرمان ورزشی شده ازدواج کنید و ایشون هیـــــــچ کاری توی زندگی مشترکتون انجام نده؛ عوضش هرچی گفتید بره مدالهاش رو بیاره بکوبه توی صورتتون؟!

درخواست ویلای چند هزار متری و زیاده طلبی خیلی فرق داره با درخواست برطرف کردن اولین نیازهای انسانی مثل مسکن!

آقای skyzare از رویا و شعار بیاید بیرون. ما روح نیستیم و جسم داریم و جسم هم نیازهای جسمانی داره که تا برطرف نشه؛ احساس خوشبختی حتی در تصورات هم نمیگنجه.

بعضـــی دخترها نه؛ همه دخترهای معمولی و خونوادشون از شما توقع دارند که یه زندگی حداقل در سطح زندگی سی سال پیش پدرشون براشون فراهم کنید.
البته اونی که عاشق شده باشه و عقل از سرش پریده و خودش رو به آب و آتیش میزنه؛ بحثش جداست.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Arjena

سلام. من یه پسر 25 ساله ام.
دختری رو از یک خانواده مذهبی که 3 سال با من اختلاف سنی داشت،دیدم ،ظواهر رو پسندیدم.
ظاهرا طرف هم بنده رو پسندیده!

این رو بگم که من به لحاظ علمی حداقل چندتا مقام کشوری و... دارم. می خوام بگم جنم کار دارم. همین الان هم کارآفرینی کردم و یکی دو تا کارمند دارم.
تو جلسه اول من اینها رو گفتم به دختر خانم، و نیز اشاره کردم که اهل قرض گرفتن و کمک خواستن نیستم.
خیلی به استقلال فکری و مالی ام اهمیت میدم.
و یه سری مطالب دیگه.

نکته اینجااست که تو تماس دوم مادرم برای هماهنگی جلسه دوم، مادر دختر اشاره می کنه که خلاصه دختر من گفته باید خونه داشته باشن.

من بهم برخورد
یعنی بعضی دخترا این قدر .... هستن که این همه نکته رو ندیده و به نوعی شرط میذارن که خونه و ... می خوام؟

---

سلام. بنظر من این یک نشانه مهم از اختلاف دیدگاه شما و خانواده خانم و حتی خود خانم هست. انتظار داشتن مسکن از پسر یا پسرهایی در سن شما بشرط عدم تحصیل و کار بی وقفه با درامد بالا یا حمایت صرف خانواده خواهد بود.
از دید من این هشدار را جدی بگیرید. با تشکیل جلسات بیشتر و عدم نشان دادن جبهه خاص متوجه میزان انتظار و توقعات طرف مقابل می شوید.
با ارزوی خوشبختی برای شما

واااااااای این طرف تالار دعوا شده:311:
گفتم منم بیام ی سر دعوا رو بگیرم:311:
اینم ی دیدگاه جدید:
اصلا همش تقصیر شماست که رفتید خواستگاری!!!!!بیکارید ها....:97:
:311::311::58::58:
بچه ها با ملایمت مخالفتتونو اعلام کنید.بهم نتو پید:81:
از کجا اقای خاله قزی رو بیارم که بگه :اینجا ی سایت تخصصیه روانشناسیه....سایت وزین همدردی.....

دور از شوخی من موافق مهراد عزیز هستم.
منم می خواستم همو نها رو بگم. در ضمن خیلی بی سیاستی کردن که گفتن دخترمون گفته...ولی حالا زوده برای قضاوت نهایی...جلسات و ادامه بدید...

در ضمن خانم skyzare
با ارزوی موفقیت:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Arjena

سلام. من یه پسر 25 ساله ام.
دختری رو از یک خانواده مذهبی که 3 سال با من اختلاف سنی داشت،دیدم ،ظواهر رو پسندیدم.
ظاهرا طرف هم بنده رو پسندیده!

این رو بگم که من به لحاظ علمی حداقل چندتا مقام کشوری و... دارم. می خوام بگم جنم کار دارم. همین الان هم کارآفرینی کردم و یکی دو تا کارمند دارم.
تو جلسه اول من اینها رو گفتم به دختر خانم، و نیز اشاره کردم که اهل قرض گرفتن و کمک خواستن نیستم.
خیلی به استقلال فکری و مالی ام اهمیت میدم.
و یه سری مطالب دیگه.

نکته اینجااست که تو تماس دوم مادرم برای هماهنگی جلسه دوم، مادر دختر اشاره می کنه که خلاصه دختر من گفته باید خونه داشته باشن.

من بهم برخورد
یعنی بعضی دخترا این قدر .... هستن که این همه نکته رو ندیده و به نوعی شرط میذارن که خونه و ... می خوام؟

---

بعضی دخترا واقعا اینطورین
تازه خیلی ها قیمت و منطقه خونه و نوع ماشین و مقدار طلایی که باید خریده شه مشخص میکنن
بسیار هم کار درستی میکنن
میدونی چرا ؟ فرض کن من خواهرت
دختریم که مهریه گذاشتم 14 سکه .خانوادم گفتن حداقل یه خونه پشت قبالت باشه گفتم نه زن هر چی مهرش کمتر محبتش بیشتر .خانواده شوهر گفتن بزار خونه پشت قباله و اینا و خودشون گذاشتن و بعد سرویس طلا رو هم خودشون خریدن و بعد هم شرایط دیکه که ما اهل نوشتن و مشخص کردن نبودیم و عرفا قضیه رو پیش بردیم بنا بر اعتماد

تا اینجا خوب و عروس خوب داماد خوب خانواده ها خوش و خرم
نشون به اون نشون که بعد عقد زیر همه چیز زده شد و خانواده پسر گفتن : ما هیچ کاری نمیکنیم .ننوشتین که. پس میپیچونیم(دقیقا همین لفظ) حتی خونه پشت قباله هم سندیت قانونی نداره و شکایت میکنیم پس میگیریم . حتی پسری که میگفتن تک پسرمونه بارش همه کار میکنیم عروسی هم نگرفتن

چرا ؟ چون خانواده دختر خط و نشون نکشیدن و مرز مشخص نکردن ( چند نفر از این داستانها تجربه کردن و دیدن اطرافشون ؟؟؟ )


ازدواج یه معامله است حتی ایجاب و قبول هم داره باید همه مرزها کامل مشخص باشه

دختر اینطوری هست
دختریم هست که ممکنه از شما هیچی نخواد اما خیلی از خصوصیات این دختر رو نداره
باید ببینید چه دختری و خودتون میخواید
معیارتون چیه؟
دیدتون به ازدواج چیه؟
خانواده و فرهنگتون چطوریه ؟
و سراغ دختری مثل خودتون برید

موفق و شاد و سربلند باشید

چرا الان خواسته اين دختر خانم انقدر عجيبه؟؟؟ خب هركسي حق داره براي زندگي خودش تصميم بگبره و دقيقا توي خواستگاري هاي اين چنيني هر دو طرف همديگه رو ميذارن تو كفه ترازو. يعني چي من رو به خاطر خودم بخواد؟ يه جوري صحبت ميكنين انگار دختر خانم يه ١٠ سالي هست با ويژگي هاي اخلاقي وزين شما آشنايي دارن و حالا بايد رو حساب همونا تصميم بگيرن! وگرنه كه مدرك و مدال ها و افتخارات به اندازه سر سوزني به درد زندگي مشترك نميخوره. تنها فايده ش اينه كه هرازگاهي ميشه چشم فك و فاميل رو باهاش درآورد :311: به درد ما كه نخورده به درد شما هم نميخوره!

پي نوشت؛
جانبداري از خواسته خانم لزوما به اين معنا نيست كه طرز فكر خودم هم همينه. فقط حرفم اينه كه ايشون درخواستشون كاملا به جا و منطقيه.

ممنون از اظهار نظر همگی.

من هم به عنوان یک مرد و اولین دغدغه ام مسکن است.
ولی کدوم آدم سالمی تو 25 سالگی خونه حداقل 100 یا 200 میلیونی داره.
من که نمی تونم بابا رو تحت فشار بزارم.
همیشه تکیه ام به خودم بوده و خواهد بود. خونه هم می خرم. مثل همیشه که بهترین ها رو می خواستم.
مشکل من اینجاس که دختر خانم و مادر گرامیشون
به سابقه علمی من و به تجربه کاری گذشته و دستآورد های یک جون توجه ندارن.
چرا باید این طوری باشه.
ایمان و توکل کجا رفته.
خونه و .... همه روزی خداست که می رسونه.

برای مهم اینکه کار کنم و کار کنم و کار کنم.
آنقدر کار کنم و پیشرفت کنم که خودم خونه بخرم.

مثل پدرم، از صفر شروع کنم.

داخل پرانتز بگم خانواده من ضعف مالی ندارن. ولی من نمی خوام فشار بیآرم.

- - - Updated - - -

اصل مطلب؟
هدف من از طرح این مشورت با دوستان این بود که آیا این نوع خواستن و مطالبه کردن خانواده عروس نشانه ای دارد؟ آیا در آینده ممکن است مشکلاتی از همین ناحیه و از طرق مختلف پیش آید؟

آیا این مطالبه خانواده دختر در اولین دیدار و تاکید این موضوع که خانواده ما(پسر) باید کمک مالی بنده بوده و در تهیه مسکن برای این زوج اقدام نماید، نشانه ای منفی یا مثبتی دارد؟

دوست عزیز پس دلیل مراسم خواستگاری و صحبت های قبل از ازدواج چیه؟؟ شما رفتین خواستگاری تا علاوه بر پسندیدن ظاهر با افکارش هم آشنا بشین. مشخصه طرز فکر شما که سعی میکنین همه چیزو با تلاش خودتون به دست بیارین و از کسی کمک نخواین با دختری که میخواد همه چیز براش آماده باشه متفاوته.
به نظر من بیانش به این شکل و بعد از جلسه ی اول جالب نبود، میتونستن بگن این شرط پدرشون هست. تازه شما فقط بیست و پنج سالتونه و واقعا توقع زیادیه. اما همونطور که میبینی خیلیا نظرشون برعکسه. پس نمیشه حکم صادر کرد که کار اون اشتباهه یا شما ایرادی داری!
به نظرم به عنوان یک تجربه از این قضیه درس بگیرین و فراموش کنید.

از دو دیدگاه میشه بررسی کرد

1. دختر خانم خیلی زیاده خواهی کرد و.....
2. دختر خانم تکلیفش رو از اول روشن کرده

به نظرم باید ببینی منظور دخترخانم چیه ؟ باهاش صحبت کنین و حدود انتظارش رو بهتر میفهمین.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Arjena

ممنون از اظهار نظر همگی.

من هم به عنوان یک مرد و اولین دغدغه ام مسکن است.
ولی کدوم آدم سالمی تو 25 سالگی خونه حداقل 100 یا 200 میلیونی داره.
من که نمی تونم بابا رو تحت فشار بزارم.
همیشه تکیه ام به خودم بوده و خواهد بود. خونه هم می خرم. مثل همیشه که بهترین ها رو می خواستم.
مشکل من اینجاس که دختر خانم و مادر گرامیشون
به سابقه علمی من و به تجربه کاری گذشته و دستآورد های یک جون توجه ندارن.
چرا باید این طوری باشه.
ایمان و توکل کجا رفته.
خونه و .... همه روزی خداست که می رسونه.

برای مهم اینکه کار کنم و کار کنم و کار کنم.
آنقدر کار کنم و پیشرفت کنم که خودم خونه بخرم.

مثل پدرم، از صفر شروع کنم.

داخل پرانتز بگم خانواده من ضعف مالی ندارن. ولی من نمی خوام فشار بیآرم.

- - - Updated - - -

اصل مطلب؟
هدف من از طرح این مشورت با دوستان این بود که آیا این نوع خواستن و مطالبه کردن خانواده عروس نشانه ای دارد؟ آیا در آینده ممکن است مشکلاتی از همین ناحیه و از طرق مختلف پیش آید؟

آیا این مطالبه خانواده دختر در اولین دیدار و تاکید این موضوع که خانواده ما(پسر) باید کمک مالی بنده بوده و در تهیه مسکن برای این زوج اقدام نماید، نشانه ای منفی یا مثبتی دارد؟

---

چندتا سوال
چرا گیر دادی به این خانواده که درجات علمی تو رو ندیدن؟ و ایمان و توکل ندارن و مادیات میخوان؟
اولین باره میری خواستگاری؟

سلام وقت همه دوستان بخير



اين موضوعى رو كه مطرح كرديد رو از چند جنبه ميشه بررسى كرد

داشتن امكانات رفاهى ... براى هر دخترى مهمه ، پس اون دخترى هم كه اول زندكى با مستأجرى ... كنار مياد نه به دليل عدم نياز و دوست نداشتن رفاه و....بلكه به خاطر تعامل و سازش و درك مشكلاته .

پس طرف مقابل شما ،حداقل نسبت به تعدادى زيادى از دخترا از سطح تعامل ...پايين ترى برخورداره.


موضوع بعدى اينكه اصلا مطرح كردن اين موضوع تو اين مقطع كار درستى بوده يا نه ؟
اگه كه اين موضوع خونه براى دختر و خانوادش خط قرمز بوده ،بهتر بود قبل جلسه خواستگارى نسبت به اين موضوع به جمع بندى ميرسيدن .
و اگرم براشون دغدغه بوده که چه زمانی شما توان خرید منزل رو دارید و دنبال اين بودن كه حداقل يه بازه زمانى براى رسيدن به اين خواسته ها مشخص بشه باز به نظرم مطرح كردن موضوع تو اين مقطع ،اون هم با اين قيد و شروط، كار به دور از تدبيرى بوده

ميخام بگم طرف مقابل شما قدرت تحليل و آناليز نداره ، يه همجين دختر كم هوشى ، به خاطر اين ضعفش از ظرفيت خوبى براى ساختن يه زندكى خوبى برخوردار نيست

اين موضوعى كه مطرح كردم ربطى به گرونى و اوضاع اقتصادى جامعه نداره بيشتر منظورم به اون سياستى كه در پيش گرفتن بود.



دخترى كه توقعش بيشتر از سطح توان شماست كه تكليفش مشخصه
عكس شخصيت بالا هم به نظرم به زندكى لطمه ميزنه يعنى زنى كه مدام داره ميسازه و نيازش رو مطرح نميكنه.و یا بلد نیست مطرح کنه

دنبال يه دخترى باش كه فهميده باشه که به تناسب شرايط خواستشو مطرح ميكنه .

منظور من اصلا اين نيست كه اين خواسته ها مطابق ميل و نظر شما باشه ، منظور من اينه كه دخترى كه از سطح هوش و درك خوبى برخورد باشه، بستر رسيدن به هدفش به تناسب شرايطى كه توش قرار كرفته رو فراهم ميكنه

موضوع بعدی اینکه وقتی خود دختر تو جلسه و صحبت با شما نمیتونه خواستشو مطرح کنه و این موضوع رو به مادرش پاس میده میشه نتیجه گرفت که عرضه اداره زندگی در آینده هم نخواهد داشت

با درود
پسری به سن شما یا حتی بزرگتر از شماهم در وضع اقتصادی معمولی ،بدون حمایت خانواده و گرفتن وامهای سنگین، نمیتونه خونه بخره
شما که قصد سنتی ازدواج کردن دارید، دنبال فردی باید میبودید که شرایط شمارو قبول کنه و کمی صبر کنه تا خونه تهیه کنید
چون معمولا به ازدواج به چشم معامله نگاه میشه و عشقولانه فقط مال فیلما هست!!!!!!
شما با این خانواده اختلاف عقیده دارید

مدرک علمی و مقام کشوری برای ازدواج با این سبک نون و آب نمیشه ، فقط پز محسوب میشه!
فقط پول مهمه و شغل ثابت
البته سوای اخلاق و فرهنگ ....

الان فقط اونهایی که ازدواج سنتی ندارند ،بخاطر عاطفه ای که بینشونه قبول میکنند که مدتی رو سختی بکشند
یا اونهایی که سن ازدواجشون بالاست یا به هردلیلی فقط میخوان شوهر کنند
تحمل میکنند رهن و اجاره نشینی رو

جواب سوالتونم اینه که میخواستن گربه رو دم حجله بکشن و بهتون بفهمونند که دخترشونو مفت نمیدن

من نظر شخصیم اینه
اونها از خود شما اصلا توقعی ندارند و با هوش هستند. از پدر و خانواده تون توقع دارند.
همه می دونن یه پسر 25 ساله نرمال نمی تونه با هنر خودش خونه بخره. تو اسنثائاتی مثلا دیپلم هم نداشته باشه و از 15 سالگی بره توی بازار، سربازیش هم به دلیل مریضی معاف شده باشه و مقداری هم تو بازار زد و بند کرده باشه ، ممکنه.
مشخصه که اونها هدفشون اینه خانواده شما رو تحت فشار بذارن که براتون خونه بخرن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط هلیاجون

از کجا اقای خاله قزی رو بیارم که بگه :اینجا ی سایت تخصصیه روانشناسیه....سایت وزین همدردی.....

---

سلام
این دقیقا ترجمه تحت الفظی یه اصطلاح ترکی هست. خیلی جالب بود واسم. مرسی :)



ولی با اجازه دوستان من یه سوال تقریبا بی ربط از آقا داماد دارم. میشه بپرسم کارآفرینی در چه زمینه ای انجام دادید. شخصا به کسب و کار و کارآفرینی علاقه دارم از این باب میپرسم. می تونین پاسخ ندید.:72:

سلام، نظر من اینه که

شما یک بار دیگه با خانوم صحبت کن و هر چی که فکر میکنی باید بدونه بهش بگو، مثلا همین حرفایی که اینجا در مورد خودت و روحیه ات به ما گفتی. بذار بدونه شما چه توقعات و خواسته هایی داری. بعد شما هم حرف ها و توقعات اون رو بشنو،

بهرحال هر کسی یه نظر و عقیده ای داره، با صحبت کردن، بهتر میتونی تصمیم بگیری.

هر کسی با توجه به گذشته و تجربیات و .... یه وزن خاصی به فاکتورهاش میده، ببین چی واسه شما مهمه و چی واسه ایشون.
یه وقت هست نداشتن بعضی چیزا به دلیل سایر موارد ،کم رنگ و قابل چشم پوشی میشه.
دانستن معیار ها و خواسته های خودت، در اینجور موارد زودتر به نتیجه می رسوندت.

سلام دوستان ...

راستش من خیلی دقیق پست ها رو نخوندم ... فقط یه چندمورد بگم ...

من خودم یه خانم هستم .......( به این خاطر که اقا خطاب کردند عرض می کنم ) مدرک لیسانس از یه دانشگاه خوب دولتی در تهران ... در رشته الکترونیک ....من توی شروط ازدواجم هیچ گاه مادیات اولویت نداشت ..... ملاک ها رو می گم تا سوء تفاهم ها ی به وجود اومده بر طرف بشه .

1- به دل نشستن چهره طرف مقابل .... ( گفتم به دل نشستن نه این که طرف ماه باشه یا خوشکل و زیبا باشه ... و این که این پسند کردن یه چیز کاملا خصوصی هست منظورم این هست که شاید من پسند کنم اما خانواده ام پسند نکنند. )

2- داشتن ایمان ... ( از ایمان در همین حد که واجبات رو انجام بده و از حرام ها دوری بکنه برام کافی بود هر چند که اگه بیشتر هم بود راضی بودم ... مهمترین مورد در واجبات هم نماز خوندن و روزه گرفتن طرف مقابل برام بود )

3- داشتن اخلاق خوب ... ( ملاک تشخیصم رفتارش با والدینش بود این که تا چه حد احترام اون ها رو داره کسی که احترام مادر و پدر خودش رو نداره احترام زنش هم نداره )


و این که این ها رو همین الان داشته باشه نه این که بعدا بخواد تعهد بده .. مثلا نماز نخونه بگه بعد می خونم ..

=========================================

اگه دقت کنید من اولین ملاکم به دل نشستن چهره طرف مقابل برام بود .... ولی باز تاکید می کتم نگفتم خوشکل گفتم به دلم بشینه ...

=========================

در هر صورت این ها معیار ها و ملاک های من برای ازدواج بود ... من همین نیمه شعبان امسال عقد کردم ... ..... همسرم شاید از نظر مالی در حد بعضی از خواستگاران قبلی نباشه ولی اونقدر باهام خوب و خوش رفتار هست که به اندازه دنیا برام ارزش داره ...

درسته سوادش دیپلم هست ولی باور کنید به خاطر مطالعه ازادی که داره اطلاعاتش به مراتب در بیشتر زمینه ها از من بیشتر هست ...

==========================

متاسفانه به علت معیار ها و ملاک های اشتباه خیلی از دخترها موقعیت های خوب ازدواج رو از دست می دهند ... اون وقت که سنشون بالا رفت حاضر میشن حتی به کمتر از خواستگاران قبلیشون هم رضایت بدهند ... خواهش می کنم همه اش مادی نگاه نکنید ازدواج به چیزی فراتر از این حرف های مادی هست .. خونه ماشین و غیره داشتن نمیونه نشونه ای برای بله گفتن به طرف مقابل باشه . یا برعکسش نداشتن این ها نمیتونه دلیلی برای رد کردن باشه .

یا علی ... ان شا الله همه خوشبخت بشند ....

دوست عزیز دیدگاه دختران در این مورد متفاوت هست نظرات دوستانی که تو همین تاپیک براتون گذاشتن بخونید متوجه میشید . یک سری داشتن خونه مستقل تو 25 سالگی رو طبیعی و منطقی میدونند و یک سری دیگر واقعیت جامعه رو میبینن

اما مسئله اصلی در مورد شما نحوه نادرست و کمی ناشیانه (بهتره این مسایل حضوری گفته شده نه پشت تلفن) است سه حالت داره

1- مثل بعضی از کاربرا این موضوع یه حق طبیعی میدونسته و شما باید تو این سن میتونستید خونه مستقل تهیه کنید وگرنه تا الان پولاتون چیکار میکردید . مسکنم که ارزون و فراوان وام هم که بدون نوبت مبالغ کافی میدن.

2-از خانواده تون توقع دارن خونه بگیرن براتون

3- شاید پشیمون شدن و میخان با یه بهونه خود شما دیگر پیگیر نشید

پ.ن: از من میشنوی اگر سطح مالی و فرهنگی خانوادشون بالاتر است دیگه به این موضوع فکر هم نکنی . همکفو بودن تو این زمینه ها خیلی خیلی مهمه

موفق باشی

به جای روضه خوندن ، برو دنبال دختر دیگه باش !
تکلیفت مشخصه ، وضعیت مالی براشون مهمه ، شما هم الان وضعیت مالیت مناسب این خانواده نیست .
این دوره زمانه کسی به مدرک و ... بها نمی ده ، برو دنبال یه خانواده هم کفو خودت باش .

یه بچه پولدار می خواد ، شما پولداری ؟ نه !
دیگه اینقدر کش دادن نداره ، به هم نمی خورید ، به جای حرص خوردن که چرا از من جوان 25 ساله این چیزها رو می خواد ، راه خودت رو برو و کاری به راه مردم نداشته باش ، حتی اگه اشتباه باشه !

شما وقتی خواستگاری می رید ، اولین موضوع اینه که به غیر از گفتن اسم و فامیلت ، وضعیت خودت رو برای دختر یا خانوادش شرح بدی ، وقتی خانوادش می دونن شما خانه نداری ، دیگه کش دادن نداره ، خداحافظ شما ! تمام

سلام دوستان

. حقیقتا نخواستم از پست ها نقل قول بگیرم که بخوام همین جور بحث و جدل کنم چون نه وقتش رو دارم نه حوصله اش رو ...

ولی توی همین انجمن نگاه کنید من توی تمام این مدت هیچ وقت ندیدم که یه خانم بیاد و بگه شوهرم خیلی خوبه ولی چون خونه و ماشین نداره میخوام طلاقش بدم !!! ولی از اون طرفش تا دلتون بخواد هست ... طرف همه چیز داره ولی اخلاق و ایمان نداره و خانم تصمیم به طلاق داره ....حالا نمیگم توی همه پست ها همه خانم ها یی که تصمصیم به طلاق دارند وضع شوهرشون خوب هست ولی مطمئن هستم توی هیچ پستی نیست که خانم همسر خوش اخلاق و خوبش رو به خاطر مال و منال دنیا بخواد طلاق بده ...

یا علی

=======================

خطاب به شروع کننده تاپیک :

این فایل صوتی زیر هم می تونه مفید باشه . به نظرم دختر و پسر هر این دو فایل صوتی رو که من گذاشتم هر دو گوش کنند و متناسب با اون بیان صحبت های خودشون رو بکن . این جوری خیلی بهتر هست ... یکی از حجت السلام دارستانی و یکی از دکتر حبشی هست . من خودم در جلسه گفتگو به خواستگارم دادم و گوش داد ... و متناسب باهاش در مورد موارد گفته شده صحبت کردیم .


جلسه خواستگاری

جلسه خواستگاری

این پست رو هم بخونید . انتهای پست از دکتر شیخ السلامی در مورد صحبت کردن مسائل جنسی در جلسات انتهایی خواستگاری صحبت کرده

======================

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Arjena

من به لحاظ علمی حداقل چندتا مقام کشوری و... دارم. می خوام بگم جنم کار دارم. همین الان هم کارآفرینی کردم و یکی دو تا کارمند دارم.
تو جلسه اول من اینها رو گفتم به دختر خانم، و نیز اشاره کردم که اهل قرض گرفتن و کمک خواستن نیستم.
خیلی به استقلال فکری و مالی ام اهمیت میدم.
و یه سری مطالب دیگه.

نکته اینجااست که تو تماس دوم مادرم برای هماهنگی جلسه دوم، مادر دختر اشاره می کنه که خلاصه دختر من گفته باید خونه داشته باشن.

من بهم برخورد

---

سلام

زمانی میتوانید از این صحبت خانواده دختر به عنوان نشانه اختلاف دیدگاه برداشت کنید که از ابتدا نوع بیان شمادر درجلسه خواستگاری ٬این منظور رو برای خانواده دختر القا نکرده باشه که شما اعتقاد دارید به دلیل موقعیت ومدارج علمی و کارآفرینی به صورت منت واری خانواده دختر باید همه مسائل وجوانب دیگه رو نادیده بگیرند. در این صورت مشکل از نوع بیان ودیدگاه شما ایجاد شده....یا اینکه در گفتن موقعیت خود اغراق کرده باشید وزیاد روی اون تاکید کرده باشید.

به هر حال به جای واکاوی زیاد مساله در جواب این خانواده وضعیت واقعی مالی خود را در حال حاضر شرح بدیدبدون دادن قول و وعده وعید در آینده(این با گفتن اهدافتون فرق میکنه )

یک جلسه برای نتیجه گیری خیلی کمه .

........................
ازدوستان با سابقه تالار که دراین تایپیک دچار اختلاف نظر وبحث با همدیگه شدند انتظار بیشتر از این می رود.

خانم skyzare سلام.

تو این انجمن کسی از مشکلات مالی نمیگه چون اینجا محل مباحث روحی و روانشناسیه نه مادی. مثال شما قیاس صحیحی نیست. از طرفی همه این نکته بدیهی رو میدونن که "فقر مادر همه فسادها و بدبختی‌هاست."
زندگی رئال شبیه سریال‌های ماه رمضون نیست که ایمان و اخلاق مخالف تامین یه زندگی نرمال باشه.

شما حق دارید هر ملاکی برای ازدواج داشته باشید و لازمه که این حق رو به دیگران هم بدید. اما یکی از آسیبهای اجتماعی فعلی جامعه ما اینه که مردها به جای اینکه دنبال دختری در سطح خودشون باشن میرن چندین پله و بالاتر و اگر نه بشنون این رو به حساب زیاده خواهی اون دختر میزارن!
چون عرف این شده که دختر باید از ترس تجرد دائمی با کمال میل قبول کنه.

دختر جوونی که صد میلیون جهیزیه از خانواده خودش دریافت می‌کنه و به منزل این آقا میبره؛ انتظار کمکی در همین سطح از طرف خانواده همسرش رو هم داره و چندان هم بی‌منطق نیست.
توی این جامعه آرمانی، چطور داشتن توقع جهیزیه سنگین از یه دختر جوون اصلا عجیب نیست اما از یه مرد که سنش هم به مراتب بیشتره؛ عجیبه؟!

وقتی این آقا احلاق این خانم رو نمیپسندن و توی پست اول با اون لحن در موردش صحبت میکنن؛ اگر توقع مالی از این خانم ندارن؛ چرا دنبال دختری با سطح مالی پایینتر و نتبجتا توقعات کمتر نمیگردن؟!


و با اجازه حرفتون رو تصحیح میکنم. داشتن مال و ثروت(و به طور کلی هرچیزی حتی ایمان و اخلاق پیغمبرگونه) نمیتونه دلیل قطعی برای جواب مثبت دادن باشه اما نداشتن خیلی چیزها میتونه دلیل کاملا مناسبی برای جواب رد باشه.

راستش منم قصد بحث ندارم و فقط چون دوتا پست گذاشتید؛ دیدم محترمانه است که جواب بدم.
ازدواجتون مبارک باشه و خوشبخت باشید.:43:

دوست عزیز اگه شما شغل خوبی در اینده داشته باشید پس میتونید خونه هم بخرید ...شاید شما اخلاق خیلی خوبی داشته باشید که نظیر نداشته باشید اون خانوم دیگه مثله شما از کجا میخواد بیابه اگه فقط ملاکهای مادی داره پس در این صورت گزینه ی مناسبی برای شما نیست

سلام. به جرات این تاپیک مفید ترین تاپیک برای منه. کله دغدغه منم همینه. من هم مثل این آقا هستم با یکسری تفاوت‌ها. من سی سالم هست و با کمک خدا و پس انداز فشرده شش ساله و یک وامی که گرفتم به تازگی خونه خریدم. منم قبل خرید خونه چند جا رفتم خواستگاری همشون براشون این موضوع مهمتر بوده!! من بهشون گفتم من در حد اجاره یک خونه توان دارم.. اما بلا استثنا رد کردن و جواب منفی دادن. اونم دختر هایی که همشون در حد معمولی بودن وضعیتشون. بابا پس تحصیلات. خانواده. اینکه سالم هستی و چیزهای دیگه مثل شغلت که آینده داره پس چی؟؟؟!!!!!!!!!! منم مثل این آقا فکر میکنم. منم دنبال کسی هستم که منو برا خودم بخاد نه خونه!! یعنی واقعا این مسئله برای شما دخترها حل شده است که اگر کسی خونه داشته باشه و جواب مثبت بدید یعنی اینکه اون آدمو پذیرفتید. حالا اگر همون آدم خونه نداشته باشه یعنی پذیرفته نیست برانند!!پس خوده اون آدمه چیه؟؟ مگه با خودش نمیخاید ازدواج کنید؟؟؟ من الان جایی هم برم نمیگم خونه دارم. دختری که منو برای خونه بخاد میخام اصلا نخادش!! مگه نمیگن زندگی رو باید با هم ساخت!!! اخه خوش انصافها یه پسر 25 ساله این همه پول از کجا باید بیاره خونه بخره؟ اصلا حالا که معامله ای بهش نگاه میشه سوالی دارم ازتون. شما دخترها مگه چه چیزی دارید که با هزینه ای که بابت خرید خونه داده میشه برابری کنه؟؟ بالاخره وقتی این همه هزینه میکنی و با بدبختی خونه میخری اونم برای اینکه دختر بهت جواب مثبت بده باید یه چیزی به دست بیاری یا نه؟؟ من هل هر چی فکر میکنم میبینم تو در ازاش یک دختر گیرت میاد که موجودیت و خواستن تو از سمت اون منوط به داشتن خونت بوده.. یعنی اگر خونه نداشتی اون دختر هم تو رو نمیخاست. آیا واقعا رسیدن به یک دختر این ارزش رو داره که همچین معامله ای صورت بگیره!! من خودم جوابم منفیه. ارزش نداره. بقیه هم لطفا نظر بدن.میخام بدونم آدم به ازای پرداخت این بها چه چیزی به دست میاره؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نهال :)

بعضی دخترا واقعا اینطورین
تازه خیلی ها قیمت و منطقه خونه و نوع ماشین و مقدار طلایی که باید خریده شه مشخص میکنن
بسیار هم کار درستی میکنن
میدونی چرا ؟ فرض کن من خواهرت
دختریم که مهریه گذاشتم 14 سکه .خانوادم گفتن حداقل یه خونه پشت قبالت باشه گفتم نه زن هر چی مهرش کمتر محبتش بیشتر .خانواده شوهر گفتن بزار خونه پشت قباله و اینا و خودشون گذاشتن و بعد سرویس طلا رو هم خودشون خریدن و بعد هم شرایط دیکه که ما اهل نوشتن و مشخص کردن نبودیم و عرفا قضیه رو پیش بردیم بنا بر اعتماد

تا اینجا خوب و عروس خوب داماد خوب خانواده ها خوش و خرم
نشون به اون نشون که بعد عقد زیر همه چیز زده شد و خانواده پسر گفتن : ما هیچ کاری نمیکنیم .ننوشتین که. پس میپیچونیم(دقیقا همین لفظ) حتی خونه پشت قباله هم سندیت قانونی نداره و شکایت میکنیم پس میگیریم . حتی پسری که میگفتن تک پسرمونه بارش همه کار میکنیم عروسی هم نگرفتن

چرا ؟ چون خانواده دختر خط و نشون نکشیدن و مرز مشخص نکردن ( چند نفر از این داستانها تجربه کردن و دیدن اطرافشون ؟؟؟ )


ازدواج یه معامله است حتی ایجاب و قبول هم داره باید همه مرزها کامل مشخص باشه

دختر اینطوری هست
دختریم هست که ممکنه از شما هیچی نخواد اما خیلی از خصوصیات این دختر رو نداره
باید ببینید چه دختری و خودتون میخواید
معیارتون چیه؟
دیدتون به ازدواج چیه؟
خانواده و فرهنگتون چطوریه ؟
و سراغ دختری مثل خودتون برید

موفق و شاد و سربلند باشید

---

ببخشید دختری که مقدار طلا و ناحیه زندگی و هزار تا شرط دیگه میذاره کجاش کار بسیار درستی میکنه؟؟؟ من حتی توصیف همچین دختری رو هم بشنوم اصلا حاضر به دیدنش نمیشم چه برسه خواستگاری!!