نوشته اصلی توسط
باران بهاران
بچه کوچیک,آبرو,ترس از مساعل بعد طلاق,و اینکه روز های خوب هم داشتیم و اخلاق خوب هم داره مثلا اهل نماز و روزه,همیشه موقع قهر پیشقدم میشه,کینه ای نیست و زود فراموش میکنه,,تلاشم بر اینه که زندگیمو بسازم اگه قابل حل باشه
من اخلاق بد زیاد دارم خوب مثلا اگه همسرم اینجا بود میگفت تو روابط جنسی سرده(معتقدم دل خوش لازمه وقتی نیازهای من براورده نمیشه تو زندگی),به خودم نمیرسم به وضع خانه خوب نمیرسم فحش های خیلی بد به خودش و حتی پدر و مادرش بهش میدم اکثر مشکلاتم علت خودشه که منو عصبی و بی انگیزه کرده اگه مشکل خساستش رو کنار بذاره اتفاقا من با خیلی چیزای کوچیک دلم خوش میشه...