درخواست کمک و هم دردی

[/color][/font][/size]سلام احسان هستم 28 ساله
حدود 2 ساله که احساس میکنم به دختر عموم علاقه زیادی دارم ولی خوب به دلایلی این احساس رو از همه مخفی کردم . میدونید به خاطر اعتقادات مذهبی که اونا دارن زیاد با هم صحبت نمیکنیم در حد سلام و احوال پرسی و صحبت های معمولی به همین دلیل از مهمترین اصل یعنی احساس اون در مورد خودم بی خبرم .
ضمن اینکه یه جورایی هم چون فامیل هستیم و ازدواج فامیلی هم زیاد توصیه نمیشه تردید دارم
از نظر شغلی هم تازه یه کار ازاد رو شروع کردم و هنوز کار و بارم رونق نگرفته و یه روزایی مثل رئیسا میام مغازه و یه روزایی هم مثل کار گرا لباس کار میپوشم و میرم سر کار اجرا (کار من در زمینه پوشش های سلولزیه )
از طرفی هم میدونم دختر عموم چند تا خواستگار خوب داشته که ردشون کرده ولی دلایلش رو نمیدونم
اگه برم خواستگاری و بهم جواب مثبت نده با توجه به اخلاقم میدونم که دیگه روم نمیشه حتی برم خونه عموم ولی از طرفی هم به هیچ کس دیگه ای نمیتونم فکر کنم
راهنماییم کنید چی کار کنم .
میدونم اگه قدم پیش نزارم حتما در اینده پشیمون میشم و نمیتونم خودمو ببخشم

یه سوال هم دارم از خانوما : اگه یکی با شرایط شغلی من بیاد خواستگاریتون شغلی طرف چند درصد تو انتخاب شما تاثیر داره ؟؟
ممنون میشم نظراتون رو برام بگید

دوست عزیز. من به عنوان یک مرد به شما جواب می دم. تا زمانی که شرایط مالی مناسبی رو نداشته باشید ازدواج نکنیدو سمت این قضیه هم نرید. چرا شما یک جستجویی در موضوعات این فروم نمی کنید تا شکتون به یقین تبدیل شه. این رو قبول کنید که ازدواج با تاخیر و یا عدم ازدواج خیلی بهتر از اینه که شما در شرایطی که بعدها بارها سرکوفت خواهید خورد بابتش ازدواج کنید. خانومی پیدا نخواهید کرد که عمیقا در طی زندگی با صمیم قلب از خواسته های مادیش بگذره. موفق باشید.

سلام... حتما پیشنهادتون رو از طریق خانواده تون مطرح کنید، به نظرم با این توصیفات مذهبی این بهترین کار باشه... درضمن خانواده خیلی راحت تر میتونن نظر دختر رو راجع به شما حدس بزنن و راهنمایی کنن... شرایط شغلی هم خیلی مهمه... البته خیلی ها از همون اول واسشون مهم نیست و کم کم واسشون مهم میشه... اگر دختر مورد نظرتون هم جزئ این دسته باشه، پس با توجه به شناختی که از خودتون دارید برای بهتر شدن اوضاع به خودتون زمان بدید... دختر رو هم در جریان بگذارید که مثلا تا فلان زمان دیگه اوضاع کاریتون به چه صورتی در میاد...موفق باشید و شجاع :)

بنظر من شک نکن برو جلو . من خودم خیلی ها رو دیدم که به محض ازدواج کارشون هم رونق گرفته .

سلام نظر سنجیت کامل نیست و نمیشه بهش جواب داد باید گزینه های بیشتری رو میزاشتی مثلا من خودم همین که طرفو دوست داشته باشم و اونم پسر پاکی باشه و جنم کار کردن داشته باشه واسم کافیه:43:
من کسی رو میشناسم که رفت خواستگاریه دختر عمش دختره با اینکه خواستگارای خوبی داشت به پسره جواب +:72: داد :73:حتی خانوادش مخالف بودند و سنگ مینداختند جلو پاشون اما اونا رو راضی کردچون پسره چیزایی رو که تو خط اول گفتم داشت:16:

سلام
نظر سنجي شما اگر آيتم هاي بيشتري داشت خيلي كاملتر مي‌شد در ضمن فكر مي‌كنم در انتخاب همسر و ازدواج خانواده خيلي مهم است شما مي‌توانيد با مطرح كردن اين موضوع با يكي از اعضا خانواده كه از نظر صحبت و همدردي با او راحت هستيد به نتيجه مطلوب برسيد اگر شخصي را دوست داريد و اين علاقه عشق و دوست پاك و خالص باشد مسائل مادي را مي‌توان حل كرد

شما با خانواده تان مشورت كنيد و موضوع را با آنها در ميان بگذاريد.
آنها بهتر مي دانند كه خانواده عموي شما از چه سطح فكري برخوردارندو تا چه حد ماديات برايشان اهميت دارد.
مثل من به نكته خوبي اشاره كرده اند. اگر شما فردي كاري هستيد و از كار ابايي نداريد و خانواده دوست باشيد و بتوانيد مسئوليت زندگي را به دوش بكشيد و به ديگران هم اين خصلتهاي پسنديده را ثابت كنيد شايد به شما دختر بدهند
البته قبل از هر چيز بهتر است مادرتان با دختر عمويتان و زنعمويتان يك صحبت غير رسمي داشته باشند و نظراتشان را به هم بدهند.
اگر خودتان وارد عمل شويد شايد دختر عمويتان به خاطر جو خانوادگي و ترس از آبروريزي با شما برخورد خوبي نداشته باشند.
ضمنا در مورد زدواج فاميلي بايد عرض كنم كه الان قبل از ازدواج از كساني كه با هم فاميل هستند و يا سابقه عقب ماندگي كسي در خانواده درجه اولشان وجود داشته باشد آزمايش وراثت به عمل مي آورند كه به درخواست عروس و داماد و پرداخت هزينه اي بيشتر انجام شده و شما را از نگراني در خواهد آورد.

سلام. دانه جان جواب کاملی به شما دادند.
در مورد قسمت دوم سوالتون مگه کار شما چشه ؟؟؟ مهم اینکه مرد باجربزه و کاری باشید و از راه حلال پول در بیارید.
موفق باشید

شغل شما هيچ ايرادي ندارد.
بهتر است اعتماد به نفستان را تقويت كنيد.................

سلام
از دوستانی که اومدن اینجا و نظراتشون رو گفتن خیلی خیلی خیلی ممنونم
با توجه به راهنمایی های شما دوستان عزیز من تصمیم گرفتم این مساله رو با خانوادم تو اولین فرصت مناسب مطرح کنم
حتما نتیجش رو بهتون میگم و هنوز هم منتظر راهنمایی های با ارزش شما هستم

(امیدوارم به زودی بیام اینجا و شما رو به یه عروسی رویایی دعوت کنم شما هم برام دعا کنید !!)

امیدوارم این عروسی رویایی! شما زندگی رویایی رو هم براتون به دنبال داشته باشه. چقدر شروع زندگی احساساتیه معمولا!

منتظر خبرمیمونم ایشاالله که خیره.....

دعا مي كنيم
ما توي اين تالار شاهد جدا شدن خيلي ها از هم،‌عروسي خيلي ها ،‌مادر شدن خيلي ها و اتفاقات ديگر دوستان بوديم
اميدوارم شاهد عروسي شما هم باشيم

با سلام
به نظر من مادیات تو زندگی آنچنان مهم نیست ولی نبودش باعث ایجاد اختلاف بین زن و شوهر می شه. و احتمالا دختر عموی شما هم یه بوهایی برده که شما دوسش دارین و اون هم چون دوستون داره خواستگاراشو رد کرده. از طریق یکی از نزدیکان خودتون که با دختر عموتون رابطه نزدیکی داره از بابت احساس ایشون نسبت به خودتون مطمئن بشید بعد پا پیش بزارید. موفق باشید.

سلام
این جا رو اتفاقی بعد از سالها پیدا کردم .
الان هم کنار دخنر عموی نازنینم نشستم و دارم این مطلب رو پست میکنم .
خدا رو 100 هزار مرتبه شکر یه 10 ماهی میشه که با هم عقد کردیم :104: و ایشالا به امید خدا بعد از ماه رمضان هم عروسی رو میگیریم . :227:
از راز دلم خانوادمو با خبر کردم و اونا هم اقدام کردن و خدا رو شکر همه چی هم بدون مشکل برگزار شد . من که به زهرای نازنینم کلی علاقه دارم و او نیز هم .
از همه دوستانی که منو راهنمایی کردن ممنونم و امیدوارم هر جا هستن سالم و سلامت باشن و اینجا رو هم ببینن .

برا همتون ارزوی خوشبختی میکنم .......:72:

و این داستان با بادا بادا مبارک بادا به سرانجام رسید :104::104::104::104::104:


این تاپیک هم رفت جزء به نتیجه رسیده ها

.