-
جاری بی بند و بار
با سلام. دختر خانمی هستم 27 ساله.7ماه است که عقد هستم.همسرم برادری دارد که چندین سال پیش ازدواج کرده و فرزند دارد. جاری بنده خانم مقیدی نیست و پیش همسرم بدون حجابه و قبل از نامزدیمون با همسرم دست میداده و ...
جریان از جایی شروع شد که متوجه شدم هر از گاهی به همسرم از طریق شبکه های اجتماعی پیام میفرسته به بهانه های مختلف. مثلا کلیپ بچه شو میفرسته یا سوالای معمولی میپرسه . توی اینستا و ... هم جز فالور های همسرمه و ... من ناراحت شدم و از همسرم خواستم از اینستاش بلاکش کنه و قبول کردو بهم قول داد که توی تلگرام و ... هم بلاکش کنه منم باور کردم. چندی پیش دوباره دیدم داره کلیپ بچه ی برادرشو میبینه تو گوشیش و اولش گفت برادرم فرستاده ببین چقدر شیرینه این بچه . منم متوجه شدم که باز جاری پیام بازیشو شروع کرده .خیلی ناراحت شدم که همسرم زیر قولش زده و توی همه جا بلاکش نکرده با اینکه میدونه من چقدر حساسم روی این موضوع. من خودم دختر مقیدی هستم.تا به حال اسم برادر همسرم رو بدون پیشوند اقا صدا نزدم و کاملا همه چیز رو رعایت میکنم اما جاری اسم کوچیک همسرم رو صدا میزنه.یه بار تو ماشین نشسته بودم کنار همسرم ،خانم جاری با کمال پررویی اسم کوچیک شوهرم رو صدا زد و گفت بیا پیش من بشین چرا اونجا نشستی.با اینکه شوهرم کفت نه پیش زنم میخوام بشینم و نرفت اما تا تمام مدت اون روز بغض داشتم. من دختر خجالتی و کمرویی هستم و هیچی به جاری نگفتم و حتی به خانواده خودم و شوهرم. اما توی دلم موند.
من دختر تحصیل کرده ای هستم و تحصیلات تکمیلی دارم و شاغل هستم .میخوام بدونین که از لحاظ اجتماعی چیزی کم ندارم و میتونم خودم پاسخ جاری رو بدم .اما کلا ادم ارومی هستم و به همه احترام میذارم حتی جاری که اینکارارو انجام میده هیچ عکس العملس نشون نمیدم و انگار نه انگار .
چند روز پیش همکارم که دختر مجردی هست در مورد اینجور زن ها داشت صحبت میکرد.منم چون با هیچکی حتی خانوادم در مورد جاریم تاحالا حرف نزده بودم جریان رو بهش گفتم . خیلی ناراحت شد و گفت تو دختر سر به زیری هستی و اون داره سو استفاده میکنه و یه لقب زشت به جاری من داد که اینجا بیان نمیکنم .
دیروز دوباره دیدم کلیپ بچه ی برادرش رو داره با خوشحالی نگاه میکنه .متوجه شدم دوباره جاری پیام بازیشو شروع کرده با همسرم . یاد کلیپی افتادم که بطور اتفاقی توی کامپیوتر همسرم دیدم که جاری داشت میرقصید و همسرمو کشید وسط و همسرمم رقصید . یاد روزی افتادم که جاری جلوی ما گفت بچه ام نمیذاره شوهرم رو تخت من بخوابه و شوهرش شبا روی مبل تنهایی میخوابه و اون با بچش دوتایی توی اتاق . یاد خیلی چیزایی که واقعا از حوصله ی اینجا خارجه ...
یاد حرفای همکارم افتادم و به همسرم گفتم مگه قول نداده بودی بلاکش کنی وقتی من اینهمه ناراحت میشم و اون لقب رو که همکارم گفته بود رو گفتم که زن برادرت اینه .
همسرم انقدر عصبانی شد و با من دعوا کرد. خیلی ...
بعدم حرف همکارمو پیش کشید که دختر بدیه و چرا من باهاش میگردم که این حرفارو یادم داده و از این حرفا که اگه با همکارت به هم نزنی نه من نه تو .در صورتی که هرکی بود همین فکرو راجع به جاری من میکرد و همسن لقب رو میداد بهش.
همسر من همیشه از جاری تعریف میکنه که اون دختر خوبیه
من به همسرم گفتم اگه دقیقا من اسم کوچیک برادرت رو صدا بزنم و وقتی پیش زنش نشسته بگم بیا پیش من بشین چرا اونجا نشستی یا بهش پیامک بدم به بهونه های مختلف چکار میکنی ؟ با عصبانیت گفت میزنم تو دهنت اگه از اینکارا کنی .اما وقتی جاری من این کارارو میکنی میگه اون وختر خوبیه و تو داری واسه خودت دشمن درست میکنی تو ذهنت
خواهش میکنم راهنمایی کنید ایا به مادر همسرم بگم این جریانو ؟ یا به خواهر شوهرام ؟ و از اونا کمک بخوام ؟چیکار کنم
-
بله درسته به تربیت من برمیگرده و من هیچ وقت برادر همسرم رو با اسم کوچیک جلو زنش صدا نمیزنم و نمیگم چرا پیش زنت نشستی بیا پیش من بشین .
حالا من دارم اذیت میشم که همسرم به من میگه اگه تو همین کارارو کنی میزنم تو دهنت و نباید اینکارو با برادر من انجام بدی اما به اون خانم میگه دختر خوبیه و من حساس شدم !
-
سلام عروس خانم:72:
من می فهمم شما حس بدی رو تجربه میکنی ولی:
اول اینکه شما باید قبل از ازدواج درباره میزان عقاید مذهبی خودت و همسرت تو زمینه روابط محرم نامحرمی و ...به توافق میرسیدید و به احتمال زیاد در این مورد با هم صحبت هم داشتید پس با دونستن این موضوع که خونواده همسرت نسبت به خونواده شما تو زمینه مذهبی یکم سهل گیر هستن باهاشون ازدواج کردید.
دوم اینکه به هیچ وجه، نه از یه خانم دیگه پیش همسرت تعریف کن(تعریف از هر نظر، چه ظاهری چه تحصیلات و ...) چون میتونه همسرت رو نسبت به اون خانم حساس کنه و نه از هیچ خانمی پیش همسرت بد بگو چون باعث میشه همسرت این طور برداشت کنه که شما یه دختر فاقد اعتماد به نفس هستی و خودت رو دست کم میگیری و ناخودآگاه باعث میشه همسرت هم همچین دیدی نسبت بهت پیدا کنه،و با عرض معذرت این بد گفتن از خانمهای دیگه باعث میشه همسرت فکر کنه خانمش خاله زنکه.پس طوری رفتار کن که شمارو یه خانم با کلاس و موقر بشناسه.
سوم اینکه من شناختی از جاری شما ندارم.ولی طبق چیزایی که تو اطرافم دیدم یکم شل بودن حجاب یه خانم یا بگو بخند بودنش دلیل قطعی برای بی بند و بار بودنش نیس و ممکنه فرهنگش اون باشه،و اینو آدم با چند سال مراوده و معاشرت با اون شخص حتما متوجه میشه.همسر شما هم چون چندین ساله زنداداشش رو میشناسه به این خاطر میگه اون بی بند و بار نیس و دختر خوبیه.
من اگه جای شما بودم خیلی زیرپوستی و نم نم مثلا گوشی خودم رو میدادم همسرم استفاده کنه تا منم بتونم متقابلا از گوشی اون استفاده کنم و خیلی عادی یه روز که بحث از موبایل و شبکه های اجتماعی بود بحثو به این سمت میکشوندم که جاریم متوجه بشه من و همسرم در جریان شبکه های اجتماعی همدیگه هستیم و دیگه به خودش اجازه نمیداد پیامهای خیلی صمیمی به همسرم بفرسته.
در ضمن به قول دوستمون بلاک کردن یکی از اقوام معنی بدی داره و این حرف شما زیاد جالب نبود.
سعی کن نه زیاد با جاریت صمیمی بشی و نه کلا ازش دوری کنی.یه رابطه خوب و در عین حال محترمانه باهاش داشته باش.
در مورد رقصیدن همسرت با جاریت و ...هم اون موقع شما تو زندگی همسرت نبودی و چون چند سال رابطه برادر شوهری و زنداداشی بینشون بوده شاید با هم یکم راحت بودن و الآن همسرت با متاهل شدن تغییر کرده پس خیلی ذهنت رو درگیر گذشته نکن.
ضمنا به مادر شوهر و خواهر شوهرات هم چیزی نگو با این کار فقط وجهه خودت رو پیش اونا پایین میاری به هر حال جاریت قبل از شما عروس اون خونواده بوده و شناختشون بیشتره از ایشون.
موفق باشی عروس خانم:72:
-
سلام
من کاملا توی شرایطی شبیه به شرایط شما بودم
حتی تاپیک هم زدم
با این نظر دوستان که میگن جاریشون کاملا بی منظور هستن هم مخالفم بعد از گذشت حدود سه سال از ازدواجم تقریبا مطمعنم که جاریهام یکسری رفتارها رو به عمد و برای آزار دادن من انجام میدادن...
البته نمیشه این موضوع رو به جاری شما تعمیم داد شاید جاری شما واقعا دختر خوبی باشه و منظور خاصی از رفتارهاش نداشته باشه
به نظر من شما باید با همسرتون نه با دعوا و جار و جنجال که با آرامش صحبت کنید باید یک سری خطوط قرمز رو برای خودتون تعریف کنید که هر دو ملزم به رعایتش بشید... مثلا من یادمه به همسرم گفتم یک سبک برای زندگی ما انتخاب کن آزادی این سبک رو خودت انتخاب کنی اما هر سبکی که انتخاب کردی هر دوی ما باید بهش مقید باشیم...
همسر من آدم منطقی بود و بعد از رفتن ما به زیر یک سقف مشکل من کاملا حل شد...
در مورد اینکه با جاریتون چه رفتاری باید داشته باشید که الان یه عده میان میگن رابطه تون رو کم و حتی قطع کنید یه عده هم میان متهم میکنن شما رو به تعصب و... میگن کاری به کار جاری نداشته باشید من هنوز نمیدونم کدوم روش درست تره اما...
اما اینو میدونم که مذهب اون چیزی که توی ذهن ما هست نیست...مذهب ما به ما اجازه نمیده به صرف اینکه پوشش کسی رو دوست نداریم بهش الفاظ زشتی رو نسبت بدیم... مذهب ما بهمون اجازه نداده اوقات خودمون و شوهرمون رو به خاطر دیگران تلخ کنیم... من میدونم شما چقدر تحت فشاری هیچوقت گریه ها و فشاری که اون مدت روی من بود رو فراموش نمیکنم اما نذارید این فشارها باعث بشه خالی از صفات اخلاقی بشید...
وظیفه ی شما به عنوان یه همسر اینه که تا جایی که میتونید به شوهرتون احترام بزارید بهش محبت کنید زن کاملی براش باشید...
مردها اوایل روی خونواده شون حساسن... وقتی شما به زنداداش شوهرتون توهین میکنید اون توهین شما رو توهین به اون نمیبینه توهین به خودش میبینه... دوسه سال که بگذره اگه شما زن خوب و فهمیده ای براش بوده باشید جایگاه ها کاملا عوض میشه... من به تجربه بهتون میگم که این موضوع با صبر شما حل میشه البته اگه شوهرتون هم آدم منطقی و انعطاف پذیری باشه...
جای اینکه به جاریتون توهین کنید و به رابطه ی شوهرتون و زنداداشش گیر بدید با همسرتون راجع به اعتقاداتتون صحبت کنید قوانینی وضع کنید که هر دو بهش پایبند باشید مثلا وقتی نامحرمی ما رو به اسم کوچیک صدا زد ما باید چکار کنیم؟ اونوقت هر رفتاری که یکیمون انجام میده اون یکی هم اجازه داره اون رفتار رو انجام بده. این حرفا رو با دعوا نگید یه جوری بگید که انگار دارید با شوهرتون مشورت میکنید و اون تصمیم گیرنده ی نهایی هست... من با این روش بارها و بارها جواب گرفتم...
موفق باشید
-
احتمالا جاری شما دختر بدی نیست فقط غیر مذهبی و کمی شوخ است، اینکه گفته پیش من بشین معلومه که شپخه، ناراحتی نداره که
-
سلام:
حتی جاریم که اینکارارو انجام میده هیچ عکس العملی نشون نمیدم و انگار نه انگار....؟؟؟
***سکوت نشانه ی رضایت است***
حداقل میتونی با حالت صورتت نشون بدی که از این رفتارها خوشت نمیاد
با عصبانیت گفت میزنم تو دهنت اگه از اینکارا کنی
همسر شما مرد خوبیه و جای شکر داره که مثل برادر بزرگترش،نسبت به رفتارهای همسرش بی تفاوت نیست
کاش دادش بزرگه وقتی رفتار زنش با همسر شما رو میدید میزد تودهنش
اون موقع دل منم یخ میشد
من این شیطنت رو از خود خانوم ها یاد گرفتم.حتما شما هم بلدی فقط یادت رفته
بعضی اوقات مردها نسبت به همسرشون خیلی مهربون تر میشن و حداقل هفته ای یک بار این اتفاق ایجاد میشه
تو اون لحظه ها از این نیرویی که خداوند متعال در وجود شما نهاده و مردها شدیدا بهش احتیاج دارن استفاده کنید و خیلی مهربانانه و اگاهانه به همسرتون بفهمونین که تعصبی که نسبت به شما داره؛ متقابله
و حق شما هم هست.وشما حق دارین که از رفتار صمیمانه ی یک زن نامحرم با همسرتون ناراحت بشین چون این رفتارها برای این نوع روابط تعریف نشده و فقط خاص محارم میباشد.اگه حساب شده انجامش بدی حتما این حق رو به شما میده و یادتون باشه این حیله تو این ماجرا فقط یک بار باید انجام بشه
این دسته رفتارها تقصیر مردها نیست بلکه انعکاس بی حیائی بعضی خانوم هاست
-
سلام نمىتونىم بگىم بى حىا ىا ىک لقبى رو بهس بچسبونىم شاىد فرهنگش اىنگونه بودهمثل خارجىا فقط اونا وقتى مىبىنند همسر ادم ناراحت مىشه از اىنکار دست بر مىدارند و رعاىت مىکنند بهش مىگن پورتکول ىا هنجار اجتماعى شما بهتر روى همسرتون کار کنىد به ابشون بفرماىىد خودتون جاى برادر و ىا پدر اىن خانوم بگزارىد اگر به برادر شوهرش همچىن حرفى رو بزنه اىا ناراحت مبشن مخصوقا اگر برادر شوهر خوشحال بشوند ه. حداقل پاسخگوىى همسرتون در فبال اىنکه با اسم کوچک و ىا مىگوىند پبش من بنشىن ىک سکوت بدون لبخند ىا نشنىده گرفتن صحبتشون
-
سلام
ببین دوست من اینکه از شوهرتون خاستی بلاکش کنه یا کلا بهش محل نزاره نشون دهنده نقطه ضعف شماست که هر ادمی میتونه متوجه بشه و جاریتونم مستثنی نیست
پس فقط کافیه یکم حس حسادت نسبت بهتون داشته باشه تا ازین راه ازارتون بده و چه بسا زنذگیتونم تحت تاثیر قرار بده!!
پس اولا طوری رفتار نکن که متوجه حساسیت شما بشن
دوما اگر همسرتون از لحاظ اخلاقی سالم هستن نگران نباشید
این بستگی به فرهنگ خونواده همسر و جاریتون داره
خیلی از خانواده ها توی مهمونی خودمونی هم اختلاط ندارن و خیلی ها هم نامحرم ها با هم دست میدن رو بوسی میکنن و هرکدوم این رو درست و نشونه شخصیت میدونن و از نظرشون کارشون درسته
شاید واقعا هیچ غرضی در کار نیست و این رفتارا بین ایشون هنجاری پذیرفته شده باشه
بنظر من شما بدون برچسب زدن و تهمت زدن از شوهرتون بخاید برای راحتی شما این روابط رو تعدیل کنه البته حتما بهش بگید که از جانب شما احساس خطری نمیکنم و فقط برای افزایش اعتماد و امنیت خودم این رو تقاضا دارم
موفق باشید....
-
کار همسر شما صد در صد اشتباه است و وظیفه شرعی و اخلاقی شما امر به معروف و نهی از منکر است.
آنچه که سوال است شیوه انجام این واجب است که می فرماید قو انفسکم و اهلیکم نارا(خود و خانواده تان را از آتش حفظ کنید)
اصل کار شما در بازداشتن همسرتان از یک گناه کبیره با مضرات بسیار کار پسندیده ایست ولی روش شما کاملا اشتباه است.
در وهله نخست شما نباید با یک هم سطح خودتان در این مسئله مشورت کنید که با زدن یک حرف نا درست کار را خراب کند بلکه شما بهتر است از یک دین شناس یا استاد اخلاق مانند آیت الله جاودان و یا یکی از مراجع (از طریق پرشس تلفنی سایت و حتی ملاقات حضوری) کمک بگیرید.
در ثانی شما باید طوری همسرتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید که بفهمید نیت شما نجات خود اوست و همچنین زندگی مشترک خود و در آینده فرزندانتان است نه مسائلی مانند حسادت و...
شما باید از قول لین( زبان نرم طبق فرموده قران) استفاده کنید و با مطالعه در این زمینه خیلی با ملاطفت و به دور از هرگونه تند خویی و توهین برایش مضرات این کار را توضیح دهید
مسئله دیگر ارضای عاطفی و غریزی همسرتان است که لذت حلال را در مقابل لذت حرام به همسرتان بچشانید
-
سلام اول یه سوال اینکه قبل از اینکه عقد کنید چه مدت نامزد بودید و با هم در ارتباط بودید؟ به نظرم شناخت شما پیش از عقدتون کم بوده که متوجه تفاوتهای فرهنگی خودتون و خانواده همسرتون نشدید
نه شما بد هستید نه جاری تون و نه همسرتون. شما فقط اختلاف فرهنگی دارید. دیگه این دوره زمونه و تو قرن 21 در تهران و شهرهای بزرگ اکثر خانواده ها همین طور هستند که توی مهمونی ها حجاب ندارند و همه با هم صمیمی هستند و با هم دست میدن و ... . حالا نمی دونم شما ساکن کدوم شهر هستید
من خودم هم جز همون خانواده های راحت هستیم. چند وقت پیش بود یکی از پسرها با دختری مثل شما ازدواج کرده بود. توی مهمونی ها روسری داشت و دست هم نمی داد و خیلی هم به عقایدش محکم بود. اما با همسرش تعامل خوبی داشتند و این مسئله رو خوب مدیریت کردند. یعنی نه پسر گیر می داد به دخترش که چرا توی مهمونی تو امل بازی در میاری و آبروی منو می بری با ظاهرت، و نه دختر به پسر گیر می داد که تو چرا با نامحرم بگو بخند می کنی و اینها.
در زندگی مشترک باید رابطه دو طرفه باشه و از خود گذشتگی کنید. یک سری شما از ایده آل هاتون به خاطر همسرتون بزنید و یک سری همسرتون به خاطر شما. که تازه شما اختلاف فرهنگی زیادی هم دارید که این از خودگذشتگی ها و صبوری ها باید بیشتر هم باشه
-
سلام
خب عنوان رو كه خوندم و وارد تاپيك شدم، فكر كردم الان ميخواي كلي از روابط خاص سركار جاري صحبت كني! يكم كه پيش رفتم ديدم اصلا اصطلاح بي بند و بار به ايشون نميخوره و خب اولين اتفاقي كه تو ذهن من رخ داد، شك كردن به طرز فكر و رفتار شما بود!
القابي كه شما براي ديگران استفاده مي كني واقعا باعث نميشه شان اون فرد پايين بياد يا حتي بتوني ميزان حرص و عصبانيتت رو نشون بدي، بلكه مستقيما شخصيت خودت رو پايين مياري! حالا تصور كن با اين رفتار، چه جايگاهي تو ذهن همسرت پيدا مي كني؟! اين رفتارت تو رو تو ذهن همسرت از نظر شخصيتي مياره پايين و جاريت رو ميبره بالا! بنابراين كاملا حق داره كه بگه دختر خوبيه! اين دقيقا خود تويي كه باعث اين طرز فكر شدي!
واما بريم سر مشكلت. اكثر دوستاني كه نظر دادن، اين مسئله رو از جنبه مذهبي و شرعي نگاه كردن. افرادي كه مذهبي تر هستن، كار ايشون رو از نظر شرعي زشت دونستن و اونايي كه راحت تر هستن، ميگن كه شما حساس شدي و اين روابط كاملا عاديه.
اما من مي خوام از بعد رابطه زن و شوهري بهش بپردازم. ببين اين اتفاق كاملاااا ذايه كه وقتي ما به فردي احساس داريم، به هيچ عنوان دوست نداريم فردي از جنس مخالف ذره اي توجه نثار يار ما كنه. اين مسئله هم نه جنبه مذهبي و غير مذهبي داره و نه جنبه جنسيتي و زن يا مرد بودن!
بنابراين از نظر ذاتي بهت حق ميدم كه حساس شده باشي ولي از نظر رفتاري بسيار اشتباه عمل كردي. رفتاري كه در پيش گرفتي نه تنها تو رو به نتيجه دلخواهت نميرسونه بلكه باعث نتايج معكوس ميشه. عزيزم چون تازه ازدواج كردي بهت اينو ميگم تا آخر عمرت آويزه گوشت كن "زندگيه و سياست هاش" اگه تو رفتارهاي سياست مدارانه نداشته باشي و كاملا رك و مستقيم خواسته ت رو بيان كني، خيلي بعيده كه به نتيجه دلخواهت برسي و يه زندگي با آرامش داشته باشي.
براي مشكلي كه برات پيش اومده دو تا نكته رو بايد راجع بهش صحبت كرد:
١) بذار يه رازي رو بهت بگم. هر مرد يا زني، از ديدن حس حسادت طرف مقابلش بسيار خوشحال ميشه و باعث ميشه كه احساس كنه چقدر طرف مقابل بهش علاقه داره! بله تعجب نكن آقايون با اينكه غرش هاي مردانه خودشون رو دارن گاها دوست دارن رفتار حسودانه همسرشون رو ببينن تا بهشون ثابت بشه روشون حساس هستن!! شايد خيلي ها اين رو بيان نكنن و يا حتي كتمانش كنن ولي واقعا به اين بخش نياز دارن! اينو ته ذهنت داشته باش و حواست باشه كه ميخوايم از اين نكته به نفع خودمون استفاده كنيم ...
خب متاسفانه يه اتفاق خيلي بدي توسط غالب خانم ها ميوفته و اون تذكر هاي زياد و بعضا بي مورده. هر چي كه تو بخواي تذكر دادن هات رو بيشتر كني، فقط به همسرت يه حس ميدي "تو ميخواي كنترلش كني" و البته كنترل شدن براي هر انسان نرمالي بسيار زجرآوره و احساس اسارت ميده. بنابراين سعي مي كنه از بند تو فرار كنه و فقط در جهت عكس تو رفتار كنه تا از همين اول زندگي خودش رو اسير نكنه كه مجبور باشه تا آخر عمرش جواب پس بده. و البته به شدت بهش نشون ميده كه تو اعتمادي بهش نداري و درواقع دقيقا داري خود همسرت رو زير سوال ميبري!
حالا اگه ما مي خوايم از اون راز به نفع خودمون استفاده كنيم، بايد سعي كنيم تا جاي ممكن از حساسيت خودمون كم كنيم. بايد رفتارهاي خانم هاي ديگه رو بسنجيم و تشخيص بديم كدوم رفتارها به زندگي زناشويي ما آسيب نميزنه كه انصافا اكثر رفتارها توي اين بازه قرار ميگيرن. اگه رفتاري از يك خانم واقعا هيچ تهديد جدي براي زندگي ما به حساب نمياد، پس ما هم سعي مي كنيم وقار خودمون رو حفظ كنيم و با اون خانم وارد بازي نشيم. اين طوري اون حساسيت هاي هر از گاهي و سالي يه بار، باعث ميشه دقيقا به همون راز دست پيدا كنيم. اگه تو معمولا نسبت به رفتارهاي خانم ها حساس نباشي و فقط يهو يه رفتار برات آزاردهنده باشه، مطمئن باش همسرت هم ازش استقبال مي كنه!
٢) تو زمين همسرت بازي كن. راز بعدي اينه كه مردها هيچ وقت دوست ندارن امر و نهي بشن. پس ما خانم ها هم هيچ وقت اين كارو نمي كنيم! فقط بهشون مي قبولونيم كه فلان كار نتيجه فكري خودشه!!! كار چندان سختي نيست. نياز به كمي تمرين براي تلقين كردن داره. مثلا وقتي همسرت ميگه جاريت فرد باشخصيتيه، تو كه الان تو زمين همسرت هستي پس تاييدش مي كني! با جاريت خوب رفتار مي كني. (منظورم رفتارهايي در جهت تاييد كارهاش نيست) و حتي در جهت تاييد حرف همسرت بربيا و بگو خب بله كه باشخصيته مثلا فلان جا اين رفتارو انجام داد كه من هم واقعا لذت بردم. الان كه تو يه شخصيت بسيار نرم داري و مقابل همسرت نيستي بلكه كنارشي مي توني جمله اي بگي كه كمي به فكر فرو بره مثلا " منتها من خودم هيچ وقت دوست ندارم فلان شوخي رو با برادرت بكنم". خب تو اينجا فقط ذره اي همسرت رو از اون ديدگاه قبليش دور كردي و بهش اجازه ميدي كه فكر كنه لزوما همه رفتارهاي جاريت درست نيست. دقت كن كه تو هيچ امر و نهي اي به همسرت نميكني در حقيقت اين رو به گردن خودش ميندازي كه تصميم بگيره.
نهايتااااااا اگه يه رفتار جاريت بسيار آزاردهنده بود مثل همون كه همسرت رو از كنار تو بلند ميكنه، اينجا هم از همسرت خواهش مي كني كه واكنش ديگه اي داشته باشه مثلا " ميشه ازت خواهش كنم ديگه تو جمعا منو اينطوري تنها نذاري، من هنوز تو جمعتون غريبه م و خيلي معذب ميشم و احساس تنهايي ميكنم" (البته اگه من باشم با كمي لوس كردن اين كارو انجام ميدم كه نازم هم كشيده بشه و در واقع از دلم دربياد) دقت كن كه نه دستوري دادي و نه حتي از جاري بد گفتي. بلكه غير مستقيم همسرت رو جذب خودت ميكني.
- - - Updated - - -
پي نوشت ؛
وارد كردن هر فرد سومي مثل همكار، خواهر شوهر، مادر شوهر، مامانم و ... نه تنها كمكي به رابطه نميكنه بلكه تنش هاي بينتون رو بيشتر ميكنه. كمي جربزه به خرج بده و خودت براي زندگيت تلاش كن
-
جدا از تفاوت فرهنگی که دوستان گفتند و چیز بدی هم نیست؛
این نکته رو مدنظر داشته باشید که جاری شما سالهاست عضوی از خونواده شوهر شماست. شوهر شما مثل برادرش میمونه. این که فیلمهای بچه رو به شوهر شما نشون میده بخاطر علاقه ای هست که یک عمو (شوهر شما) به برادرزاده ش (بچه جاربتون) داره.
این که به اسم کوچیک صداش میکنه بخاطر اینه مه سالهاست جاری شما و شوهرتون مثل خواهر و برادر عضو بک خونواده هستند.
راستش من ادبیات شما در مورد جاربتون رو نپسندیدم. بیشتر بغض و کینه بود. بهتره این موضوع رو انقدر بزرگش نکنید. شاید سابها بعد وقتی شما هم با خونواده شوهرتون صمیمی شدید، برادر شوهرتون رو به ایم کوچیک صدا کنید یا دلتون بخواد شیرین کاریهای بچه ایندتون رو به عموش و عمه هاش نشون بدید.
اسم تاپیک شما خیلی رقت انگیز هست. صددرصد جاری شما لایق صفت بی بند و بار نیست.
-
عزیزم خیلی حساس شدی.منم زن برادر اولم از بین چند برادر و الآن چهارساله ازدواج کردم و بعد از چهارسال دیگه آدم با برادر شوهرهاش مثل برادر خودش برخورد میکنه.من حتی برادر کوچیکه شوهرم رو گاهی که حرف پدر و مادرش را گوش نمیده سرزنش میکنم چون وقتی وارد خانواده شدم 10 سالش بیشتر نبود.خب همین بچه چهارده ساله امروز یک روزی شوهر یک نفر دیگه میشه ولی برای من همیشه همون بچه تخسیه که وقتی نمیرفت بخوابه شوهرم بلندش میکرد مینداختش توی تختش:311:
میتونم درک کنم چرا ناراحت شدی.روابطی که برات خاص زن و شوهرهاست مثل رقصیدن و ... را شوهرت با کس دیگه ای انجام میده و ناراحتت میکنه.ولی نباید با دعوا بری جلو.آقایون دیدشون به این مسائل فرق میکنه شوهرت فکر میکنه این مسائل خیلی کوچیک و پیش پا افتاده است.باید با آرامش و یه روز که حالش خوبه براش توضیح بدی که چرا حس بدی بهت میده و توی صحبت هات هم متهمش نکن و از جاریت هم بد نگو.بیشتر تمرکزکن روی روشن کردن احساس خودت.
-
شما چند ساله ازدواج کردین ؟
جاریتون چند ساله که ازدواج کردن ؟
شما و شوهرتون چند ساله هستید ؟