توی دادگاه یه جلسه سازش گذاشتن،نمیدونم باید چه تصمیمی بگیرم
سلام
جلسه آخر مربوط به شکایت من از شوهرم تشکیل شد و در واقع جلسه ای بود که به جز قاضی خودمون یه قاضی دیگه هم بود و قصدشون هم این بود که قبل از صدور رای کاری کنن که من و شوهرم برگردیم سر زندگیمونو من بگذرم از شکایتم.کلی هم هردومون رو نصیحت کردن.
همسرم اجراییه حکم تمکین رو برای امروز گرفته بود و میخواست با همون بیاد دم در که من برگردم.
یعنی حتی حاضر نیست بیاد معذرت خواهی کنه بابت حرفایی که زده و اصلا ارزش و احترام من براش مهم نیست.
فقط توی حرفاش میگه من میخوام زنم برگرده.
خودمم نمیدونم واقعا دنبال اینه که من همه چی رو ببخشم و طلاقم بده یا اینکه پشتش به حکم تمکین گرمه و خیالش راحته قانونی میتونه منو برگردونه؟!
اصلا هم با پدرم صحبت نمیکنه که این خیلی برای من مهمه.
بعد از جلسه هم با وکیلم صحبت کرده و همسرم راضی شده بود که امروز رای تمکین رو اجرا نکنه و قرار شده یه روز با مادرش و من هم با پدرم بریم دفتر وکیل و صحبت کنیم.
اما مساله ی دیگه ای که این وسط وجود داره شوهرم همراه مادرش رفته و طلاهای منو بردن و همه جا هم دروغ گفتن که پیش خودمه،البته من برای استرداد اونا درخواست دادم و با وجودیکه قسم دروغ خوردن رای به نفع من صادر شد.
بعد از اون که خونوادش صحبت کردن که من برگردم منم گفتم باید معذرت خواهی کنه و طلاهامم برگردونه.
ولی باز همه جا گفتن که من دروغ میگم. و حتی به خودمم میگن طلاهارو خودت بردی فروختی!!!
البته یه بار شوهرم گفت برگرد من هرچی بخوای برات میخرم که من اون موقع از قسمش ناراحت بودم و اصلا به حرفاش توجه نکردم.
فکر میکنم شوهرم طلاهارو برده فروخته.
الان توی این وضعیت نمیدونم چیکار کنم.
اصلا دوست ندارم برگردم و از شکایتی که بابت تهمت بوده بگذرم.
چون میدونم بعدا طوری رفتار میکنن که انگار من واقعا مشکلی داشتم و شکایتم به جایی نرسیده.
با خودم میگم جدا شم و حتی اگه بچه رو هم ازم گرفتن کوتاه نیام.
ومیدونم با شوهرم زندگی خوبی نخواهم داشت.چون هیچ علاقه ای بهش ندارم،از طرفی هم وقتی میبینم با اینکه اشتباه کرده حاضر نیست با خونوادش بیاد و معدرت خواهی کنه ازش پر از کینه میشم.
ولی از این هم میترسم که نتونم دوری از بچمو طاقت بیارم.