سلام به همه دوستان عزیزم خوشحالم عضو این انجمن شدم
مردی 39 ساله هستم همسرم 34 سالشه,حدود 15 ساله ازدواج کردیم دو تا پسر 5 و 11 ساله داریم.ما کلا از اول ازدواج بخاطر تفاوت فرهنگی,زندگی خوبی نداشتیم ولی چون هم و دوست داشتیم ادامه دادیم ,مشکل شدیدمون از حدود یکسال و نیم پیش شروع شد همسرم دچار افسردگی شدند و بعد از
مشاوره به
روانپزشک براش دارو تجویز کردند ,طول دوره داروهاشون تقریبا تمومه فقط روزی یک عدد قرص پاراکسیتین مصرف می کنند که اونم دو ماه دیگه تموم میشه,به محض شروع مصرف قرص ها میل جنسی شون کم شد و به مرور کامل سرد شدن,حدود یکساله به من هم اجازه رابطه ندادن, حسش و کامل نسبت به من از دست داده حتی اجازه نمیده گونه هاش و ببوسم,میگه من قبلا هم تصمیم به جدایی داشتم ولی جراتش و نداشتم الان بعد از خوردن قرص ها اعتماد به نفسم و به دست اوردم و میخوام جدا بشم میگه تو برام یه غریبه ای دوست ندارم نزدیکم بشی,حسی بهت ندارم, به زحمت ازش چند ماه وقت گرفتم بتونه به خاطر بچه ها هم که شده حوب فکراش و بکنه و قبول کرد,حس خیلی بدی دارم اول بخاطر اینده نا معلوم بچه ها,دوم طرد شدگی عاطفی از طرف همسرم با توجه به اینکه هنوز دوسش دارم,سوم اینکه همسر داشته باشی ولی اجازه رابطه جنسی بهت نده خیلی سخته,لطفا راه کاراتون و بفرمایید
