+چیکار کنم فراموشم کنه؟؟؟؟ کمممممممممک

سلام دوستان خوبم
من به شدت نیاز به کمکتون دارم...
من یه دوست پسر دارم که دیوونه وار دوسم داره ما 2 سال دوست بودیم 1000 بار دعوا کردیم ولی اون همیشه کوتاه اومد قضیه حل و فصل میشد!!! بعد 2 سال با یه دعوای بزرگ جدا شدیم 1 سال تموم sms میزد mail میزد و ... اما من جواب هیچ کدومو ندادم بلکه فراموشم کنه اما....
از لحاظ اخلاق و موقعیت خوبه اما اصلا قیافه و ظاهر خوبی نداره من اول فکر میکردم واسم مهم نیست اما بعد یه مدت دیدم واقعا نمیتونم دوسش داشته باشم خیلی سعی کردم حتی الان 3 روزه دوباره باهاش دوست شدم گفتم شاید بتونم دوسش داشته باشم اما نشد که هیچ حالا اون کلی خوشحاله که دوباره دوست شدیم..ناگفته نمونه که از اول هم قصدش ازدواج بود نه دوستی!
من میخوام بدون اینکه تحقیر شه یا بهش توهین شه از هم جدا شیم طوری که به زندگی عادیش برگرده و منو فراموش کنه واسه همیشه... هیچ بهونه ای هم ندارم چون هر چی بگم میگه باشه قول میدم اون چیزی شم که تو میخوای..حالا من تو بد مخمصه ای گیر کردم..خواهش میکنم راهنماییم کنید چی کار کنم
از اینکه وقتتون رو در اختیارم گذاشتین بینهایت سپاسگزارم.

سلام رویا جان.
خیلی خوشحالم از این که به جمع همدردی اومدی. حالا حقیرترین عضو سایت میخواد تا جایی که میتونه کمکت کنه.
ببین خانومه گل, اگه واقعا میبینی یکی دوست داره چرا بهش فکر نمیکنی ؟ دلیلش چیه که دوسش نداری ؟ اگه خوشگل تر این حرفا بود دوسش داشتی ؟ اگه یکی بود که خیلی معروف و مشهور بود دوسش داشتی ؟ دلیلش چیه که تحویلش نمیگیری ؟ البته نا گفته نمونه که اون آقا هم داره اشتباه میکنه. اشتباه میکنه واسه اینکه اینقدر علاقش رو نشون میده و روز به روز در نزد شما قابل ترحم تر میشه. حالا کاری به اون آقا ندارم فقط با توجه به تعاریفی که کردی نظرمو گفتم.
رویا جان, شما به زور نمیتونی کاری کنی که فراموشت کنه. اگه واقعا عاشقت باشه هیچ وقت فراموشت نمیکنه فقط به مرور زمان ( یه دوره 6 ماهه ) یاد و خاطرت در ذهن ایشون کمرنگ تر میشه. سعی کن منطقی باهاش صحبت کنی که اصلا دوسش نداری و هیچ علاقه ای هم بهش نداری ( البته اگه واقعا دوسش نداری !!! ).
میتونم بپرسم شما و ایشون چند سالتونه ؟

مرسی cg art جان
خودمم نمیدونم!!!اون هم قد منه با ظاهر میتونم بگم بد!!! من ناراحت میشم وقتی بیرون میرم باهاش همه چپ چپ نگاه میکنن یا دوستام بهم میگن احمق تو حیف بودی!!!(نمیخوام بگم من خوبم) بعضی رفتاراش آزارم میده..وقتی میبینم اینجوری عاشقمه دلم نمیاد چیزی بگم فقط میمونمو حرص میخورم!!!
من 21 سالمه و اون 24 سال
باور کنین من بهش خیلی فکر کردم از لحاظ موقعیت آدم موفقیه خانواده خوبی داره خودشم پسر فوق العاده خوبیه اما من واقعا نمیتونم دوسش داشته باشم!!!
از این وضعیت خسته شدم
حالا که دوباره دوست شدیم نشسته یه عالمه برنامه چیده واسه آینده فردا میده سربازی میگه سربازیم تموم شه درس توام تموم میشه میام خواستگاری!!! واقعا دلم براش میسوزه!!! :((

ببین رویا جان باور کن اگه بخوای با حرفه مردم زندگی کنی به هیچ جا نمیرسی. رویا جان تنها چیزی که مهمه اخلاق و عقایدتون و خانوادتونه که به هم بخوره بعدا اون مسائل مهم میشه.
بازم میله خودته.

فقط مي تونم بگم شما لياقت عشق بزرگ اونو نداريد ...

دوست عزیزم, رویا جان, یه مقدار بیشتر فکر کن و تو تصمیم گیریت عجله نکن. خیلی ها مثه شما در همین انجمن مشکل شما رو داشتن ولی بعدا همونطوری که خودشون میگن پشیمون بودن !
مگه عشق فقط به چهرست ؟ رویا جاناون پسر با تمامه وجودش عاشقه شماست و عاشقانه هر کار بخوای واست میکنه. این درست نیست که شما مثه یه مزاحم ببینیدش و خیلی ترحم آمیز نگاش کنین. اون واقعا شما رو دوست داره.
در مورد دوستاتون هم تو پست قبلیم گفتم. مواظب باش که هیچ وقت واسه مردم زندگی نکنی.

سلام رویا جان خیلی جالبه من دقیقا تا سه روز پیش مشکل شما رو داشتم البته ما باهم دوست نبودیم از طریق اینترنت با هم اشنا شدیم واقعا پسر خوبی بود البته اشتباه از اون بود که از اول راستشو به من نگفت که چه نیتی داره میگفت فوق العاده دوسمداره ولی من بهش هیچ علاقه ای نداشتم نزدیک 5ماه می شد که میشناختمش و هر روز و هر شب بهش فکر می کردم از هر لحاظ که نگاه می کردم می دیدم ما بهم نمی خوریم البته بیچاره هیچ وقت حرفی از رفاقت نیاورد صد بار ازش خدا حافظی کردم با هاش دعوا کردم ولی هیچ وقت بهش توهین نکردم باز برگشت اینم فهمیده بودم که هر چی بیشتر جوابشو می دم بیشتر امیدوار میشه 1000 بار بهش گفتم من بهش علاقه ای ندارم هر کاری که بلد بودم کردم که فراموشم کنه ولی فایده ای نداشت تا سه روز پیش با هاش خیلی منطقی شروع کردم صحبت کردن بهش فه موندم که منو اون به درده هم نمی خوریم واقفعا دوسش ندارم اخه باور نمی کرد که دوسش ندارم می گفت تو دوسم داری ،داری برام ناز می کنی از این حرفا خلاصه بهش حالی کردم که دوسش ندارم و واقعا به درده هم نمی خوریم نه این که اون ادم بدی بودا نه تو این 5 ماه فهمیدم که پسره خوبیه ولی ما مثل دو تا خط موازی بودیم که هیچ وقت بهم نمی رسیم اگر برسیم یکی مون شکسته می شه اونم این حرفو می زد که هر طور که من بخوام میشه ولی اینا برای من قابل قبول نبود شاید باورت نشه من برای اینکه فراموشم کنه حتی خودمو جلوش تحقییر کردم بهش گفتم می خوام نامزد کنم ولی برای اون فرقی نداشت منو می خواست یه کلام ولی بالاخره قبول کرد که راهی نداره نمی تونه به من برسه تو هم به اون بگو که راهی نداره اگر تو واقعا دوسش نداری از اون بخواه که منطقی نگاه کنه بهش ثابت کن که دوسش نداری نه اینکه بهش توهین کنی با زبون منطق گرچه عشق منطق حالیش نمیشه ولی بالاخره ناچار می شه که قبول کنه البته دلیل من بر رد کردن اون قیافه اش نبود اونی که من می خواستم نبود
موفق باشی

سلام دوستان .

راستش فکر کنم تجربه من در این امر زیاده هم خودم تجربه کردم و هم در بین دوستان دیده ام .
خانم رویا به حرفام گوش بده و خوب بهشون فکر کن .

ببین خانم عزیز خدا انسان ها رو به یک شکل نیافریده یکی شده آیشواریا رای و یکی هم شده دمی مور و یکی هم پنلوپه کروز . حالا اگه شما دوست پسرها یا همسرانشون رو ببینی تعجب می کنی که چرا مثلا پسری به این خوش تیپی اومده و مثلا این هنرپیشه معمولی یا زشت ( از نظر ما ) رو گرفته ؟؟؟

اگر خدا یکی را زشت می آفرید و یکی رو خوشگل و در انسان ها فقط علاقه به افراد خوشگل رو قرار می داد در عدالت خدا شک می کردیم ولی این چنین نیست . مثال هایی که زدم به همین خاطر بود .
فردی که شما آن چنان بهش علاقه نداری مطمئن باش میتونه معشوق شخص دیگه ای باشه پس اصلا نگران ضربه روحی و این چیزها نباش . فقط و فقط باید ببینی احساست چیه ؟ اگه وقتی 2-3 روز نمی بینیش هیچ احساسی بهت دست نمیده یقین داشته باش که شما به درد هم نمیخورین و بهتره محترمانه بهش بگی و قضیه رو تموم کنی . گاهی اوقات انسان ها نمی دونن یکی رو دوست دارن یا نه که این فقط با دوری مشخص میشه .
فقط این رو به خاطر داشته باش کسی قرار نیست به خاطر این که دیگری ناراحت نشه بهش ابراز علاقه کنه چون این بزرگترین ظلم بهش . تعارف فرهنگ زیبایی است ولی در این امر به هیچ وجه جایز نیست .
( راستی من مثال رو از هنرپیشه ها زدم که همه بشناسن وگرنه در مردم عادی هم همینطوره )
موفق باشین .

مرسی دوستای گلم به خاطر کمکتون
دیشب قبل رفتنش به کرمانشاه واسه سربازی باهاش حرف زدم گفتم من خیلی سعی کردم دوست داشته باشم اما نمیتونم این خودمم عذاب میده خیلی ناراحت بود خیلییییی منم همینطور یه عالمه پشت تلفن گریه کردم اونم همینطور ازش قول گرفتم یه روز بهم بگه هیچ احساسی بهم نداره یه روز بهم بگه که ازدواج کرده و خوشبخت شده...قول داد!!! اما میدونم به خاطر آروم کردن من بود...دیشب یکی از بدترین شبای عمرم بود... امروز صبح قبل اعزام بهم زنگ زد گفت دیشب تا صبح خوابش نبرده گفت بهش بگم دیشب همه اون اتفاقا خواب بوده!!! الانم حالم اصلا خوب نیست احساس میکنم این منم که با خودم مشکل دارم نه با اون بیچاره!!! زنگ میزنم به گوشیش خاموشه..دلم گرفته!!! کاش تکلیفمو با خودم میدونستم..کاش میدونستم از این دنیا چی میخوام!!!
برام دعا کنین از این وضع نجات پیدا کنم دارم له میشم!!! :(

رویا جون کی قراره تکلیف تورو مشخص کنه تو باید او با خودت رو راست باشی ببین دوسش داری یا نه اگر نه که هیچی ولی اگه دوسش داری فقط به خاطر قیافه اش نمی خوای باهاش باشی جریان فرق می کنه ولی یادت باشه هیچ وقت با احساسات کسی بازی نکن مخصوصا با احساسات پاک یه پسر در ضمن تو اشتباه منو تکرار نکن منم این حرف رو به اون زدم ولی این باعث شد که بیشتر طرفم کشیده شه بهترین راه برای اینکه هم دیگر رو فراموش کنید اینه که دیگه به هیچ وجه با هم رابطهای نداشته باشید تا ابد می دونم اگر بدونی که فراموشت کرده احساس ارامش می کنی ولی بدون که هیچ وقت فراموشت نمی کنه واینم بدون که تو هم هیچ وقت فراموشش نمی کنی مگه شوخی بحث سر چن سال از زندگیته ولی اگر واقعا دوسش نداری هر جه زودتر از هم دور بشید بهتره برای هر جفتتون ولی قبل از هر کار باید تکلیف خودتو مشخص کنی این رو هم بدون که دوست داشتن با عادت فرق داره
موفق باشی

به عقیده ی من مشکل از خود شماست .خودتون گفتین که اوایل ظاهرش زیاد برام مهم نبود پس چطور یهو از این رو به اون رو شدین. یعنی شما ببخشید قصد جسارت ندارم ثبات عقلانی ندارین ؟؟؟.بدون شک همین حرفهای مردم رو شما تاثیر گذاشته و شما رو نسبت به اون سرد کرده.این رو نوشتم تا از این به بعد بتونین منطقی تر انتخاب کنین و رو انتخابتون هم جدی باشین برای هر موضوعی .شما برای خودتون زندگی میکنین نه مردم .
و این قضیه ای که پیش اومده با این مواردی که گفتین با تجربه ای که من دارم واقعا" بهتر از هم جدا بشین .ترحم شما و از خود گذشتگی بیش از حد اون آقا و تا حدودی به ساز شما رقصیدنش *تو زندگی مشترک مشکلات زیادی رو به بار میاره....من فقط در حد یه تجربه شما رو راهنمای کردم امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید.موفق باشید

سلام . عشق و دوست داشتن دوفاكتور عمده اند كه پايه هاي اصلي زندگي آينده را مي سازند پس دنبال اونها بگرد در صورتي كه عنصر دلسوزي نمي تونه دوام داشته باشه و يك روزي تموم ميشه و انسانو خسته ميكنه پس واقع بين باش و با زبان واقع گو سعي كن متقاعد كني