آیا پرسیدن سوال در خصوص مسایلی از جمله ( خیانت، صیغه و چند همسری و دوستی با جنس مخالف و...) از خواستگار فامیلی با داشتن شناخت قبلی درست است؟

اول یک سلام صورتی رنگ خدمت همه همدردی های عزیز
دوم ببخشید من دوباره مزاحم میشم باز درگیر یک مسله مهم شدم به مشورت نیاز دارم .

خلاصه میگم، مدتیست با یکی از خواستگار هام که از قضا نسبت فامیلی هم داریم وارد جلسات آشنایی شدم،
بعد من همیشه میخواستم نظر فردی که قراره انتخاب کنم در خصوص مسایلی چون خیانت، صیغه، همسر دوم، و ... بدونم و همچنین روابطی چون اعتقاد به دوستی های متعدد با جنس مخالف و روابط جنسی قبل از ازدواج نداشته باشند، و همینطور اهل دیدن فیلم های بسیار غیر اخلاقی و ناجور نباشند .

یعنی از زمانی که با تالار آشنا شدم فهمیدم گویا برخی آقایون علاقه شدیدی به دیدن به اینطور فیلم ها دارند، راستش من قبل از اینجا اصلا نمیدونستم این فیلم ها چیه؟ اصلا اسمشم نشنیده بودم ولی از زمانی که اینجا چند تاپیک خوندم و مشکلاتی که تو زندگی ها بوجود می آید و متوجه شدم، این مسله هم به خطوط قرمزم اضافه کردم.

همینطور فهمیدم برخی آقایون حتی مذهبی هم هستند اتفاقا، به علتی که آمادگی ازدواج و ندارند صیغه میکنند و قبل از ازدواج هم به همسرشون نمیگند و در نهایت از آنجایی که ماه هیچوقت پشت ابر نمیمونه، مشکلات بسیار زیادی هم بعدها پیش میاد برای همسرشون و زندگیشون و....

حالا مشکل من اینجاست من مدتیست دارم فکر میکنم نظر خواستگارم که فامیل هم هستن چطوری در خصوص این مسایل بپرسم، که هم بهشون برنخوره هم خیال خودم راحت بشه که پرسیدم، با خودم گفتم همونطور که از خواستگارهای غریبه میخواستم بپرسم، بصورت یک داستان تعریف کنم و نظرشون و در خصوص داستان و شرحی که من دادم بدهند .


ولی مشکل اینجاست من فکر میکنم اونها چون غریبه بودن خب طبیعی بود من ازشون بپرسم، چون هیج شناختی ازشون نداشتم، حتی اونها هم میپرسیدن من راحت نظرمو میدادم ولی الان مشکلم اینه ایشون آشنا هستن من میدونم خانوادشون مذهبی هستن شناخت دارم، و خودشون هم میدونند من شناخت دارم حالا میگم اگر بپرسم یوقت فکر نکنند بهشون توهین کردم حتی غیر مستقیم هم بپرسم، خودشون بفهمند هدفم چیه و بعد توهین به خودشون بدونند.

ولی از طرفی اگر نپرسم خودم خیالم ناراحته، برام خیلی مهمه نظر واقعیشونو بدونم، آخه یک زمانی من روی یک مورد دیگه هم من از روی ظاهرشون و شناخت کلی که ازشون دیده بودم فکر میکردم با من در این مسایل هم نظرند، یک جورایی سطحی نگری کرده بودم، از روی ظاهرشون قضاوت کرده بودم اما بعدها فهمیدم شدیدا با همسر دوم داشتن موافقند و اصلا جز حقوقشون میدونند، یا اینکه با نامحرم های فامیلشون صمیمی بودن و نامحرم نمیدونستن و خطوط قرمزی که برای همسرشون در روابط بین همکار مرد و همکلاس مرد قایل بودن در روابط بین همکار خانم و همکلاسی خانم برای خودشون قایل نبودن و...
یجورایی یسری مشکلات پیش آمد که البته خوشبختانه به ازدواج هم ختم نشد، ولی من کمی از این تجربه ترسیده شدم، میخوام دیگه از روی ظاهر کسی قضاوت نکنم و نگم چون مذهبی هستن و واجباتشون و رعایت میکنند پس نیازی به سوال ندارم، نه میخوام نظر واقعیشون و در خصوص این مسایل که خطوط قرمزم هستند حتما بدونم، یعنی یجورایی باید بدونم از نظر اخلاقی و وجدانی روی این مسایل چقدر حساسند بعد مسله دیگه ای هم هست اینه که ایشون خودشون روی دروغ و پنهانکاری حساسند بعد من با خودم گفتم پس امکان نداره به من دروغ بگند و حتما نظر واقعیشون و درخصوص این مسایل میگند برای همین خیلی واسم مهمه حتما و حتما چون مثه خودم خیلی روک هستند نظرشون و بدونم.


میشه راهنماییم کنید چطوری و به چه نحوی سوال کنم و با جه بیانی و کلماتی که یوقتی بهشون برنخوره من هم به هدفم برسم؟
یا بنظرتون کلا بهتره در این خصوص سوال بصورت مستقیم نپرسم واقعا درست نیست؟

دختر بیخیال جان چگونگیش رو من نمیدونم اما حتما حتما حتما باید بپرسی. این مساله خیلیییییی مهمه. حتی جوری هم نباید بپرسی که به عنوان خط قرمز خودت مطرح بشه جوری بپرس که نفهمن این خط قرمز شماست و آزادانه بتونن نظر واقعیشون رو بگن.

سلام
امیدوارم که چیزی که میگم کمک کننده باشه
یه چیزی که هست مطرح کردن این موضوع با ایشون به شخصیت ایشون بستگی داره ،اگر ایشون آدم فهمیده و باشعوری هستن میشه با یک مقدمه چینی خوب مسئله رو مطرح کرد ولی درخواست کرد که به خاطر جایگاه روابط فامیلی این موضوع پیش خود ایشون بمونه .
این که می گم چیزی نیست که چیز ثابتی باشه ،چیزی هست که من الآن به ذهنم می رسه و شاید خودتون فکر کنید ایده بهتری بتونین پیدا کنید یا همفکری دوستان کمک کننده تر باشه.

سعی کنید توی یک جلسه سیر موضوع رو جوری مطرح کنید که جایگاه منطقی بودن رو توی ایشون بیدار کنید و حالا به طور مستقیم یا غیر مستقیم بحث یه چارچوب منطقی پیدا کنه و بتونید توی یه سری موضوعات رو بیان کنید

یک سئوالی رو بپرسین البته خیلی با نرمش که خود شما اگر شناخت فامیلی از بنده نداشتین آیا سئوال هایی توی ذهن تون بوده که بخواین بپرسین و به این خاطر نپرسیدین (احتمالا کنجکاوی طرف تون گل میکنه و این سئوال رو از خود شما هم خواهد پرسید)
این جا می تونید دیگه کمی سرنخ رو به دست شون بدین
اول از موضوع روابط مدیریت توی خانواده و جایگاه حفظ اسرار برای تحکیم روابط صحبت کنید و این که چقدر توی اسلام مهم هست بیان و رفتار باعث کدورت های بی اهمیت و نافرجام نشه و بسیاری از موضوعات هر چی بین دو نفر حل بشه بهتر هست و اگر خودتون هم سئوالاتی در این زمینه داشتین بپرسین (به نظرم خوبه که مصداقی در این مورد با هم صحبت کنید که ایشون روند حل مشکلات در خانواده و غیره رو چه جور می بینن ،براشون مثال بزنید که که شما به عنوان یه مصداق رفتارشون توی فلان مسئله چگونه خواهد بود و ...)

حالا میشه یه گریزی زد که همین الآن مدیریت روابط ما باید به گونه ای باشه که بتونیم دغدغه های مهم مون رو بیان کنیم ولی دلهره و ترس از قضاوت بیجا یا ترس از این که بیان این موضوعات خارج از چارچوب منطقی باعث آسیب زدن به روابط خانواده ها مون که به هر حال با هم روابط نردیکی دارن بشه رو نداشته باشیم، درسته؟

حالا به اون سئوال اول برگردید که اگر ایشون با فامیل نبودن چه سئوال هایی رو می پرسیدن ولی الآن به خاطر روابط فامیلی نردیک ترس ها و دغدغه های مهمی دارین که هم میخواین مطرح کنین و هم ترس از این که به شما قضاوتی داشته باشین که باعث ناراحتی تون بشه و یا روابط خانواده ها رو با دونستن شون احتمال داره بهم بریزه رو دارین

این دیگه کمی جوانمردی ایشون رو تحریک کنید و ازشون بخواین که به خاطر مدیریت روابط این موضوع پیش خودتون در هر صورتی بمونه (این اگر ترس و نگرانی تون رو توی چهره کمی بیارین خوبه)

بعد دیگه می تونید موضوعات مورد دغدغه تون رو شروع کنید ، عام تر موضوع رو بیان کنید که خانم ها اصولا این طور هستند حالا کمی بیشتر یا کمتر تا خودتون کمتر توی ذهن طرف تون متهم به حساست زیاده از حد بشین ،کمی از اسیب های خانواده ها حتی مذهبی در این باره بگین (توی اینترنت سرچ کنین) این ها باعث میشه که دغدغه هاتون خیلی رنگ شخصی به خودش نگیره .

بعد دیگه حال خودتون مدیریت کنین و سئوالات تون رو بپرسین(اگر حتی کمی هم مضطرب بودین حین پرسیدن و بحث در این باره عیب نداره شاید از جهتی خوب هم باشه که این پیام رو منتقل کنه که شما از جهت تیره شدن روابط خانواده ها می ترسین و از طرفی هم حس حمایت گری آقا نسبت به نوع خانم ها بیدار می کنه که بله من نباید در حق یه خانم نامردی کنم و ...)

امیدوارم کمکی کرده باشه.

موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hamed-kr

سلام
امیدوارم که چیزی که میگم کمک کننده باشه
یه چیزی که هست مطرح کردن این موضوع با ایشون به شخصیت ایشون بستگی داره ،اگر ایشون آدم فهمیده و باشعوری هستن میشه با یک مقدمه چینی خوب مسئله رو مطرح کرد ولی درخواست کرد که به خاطر جایگاه روابط فامیلی این موضوع پیش خود ایشون بمونه .
این که می گم چیزی نیست که چیز ثابتی باشه ،چیزی هست که من الآن به ذهنم می رسه و شاید خودتون فکر کنید ایده بهتری بتونین پیدا کنید یا همفکری دوستان کمک کننده تر باشه.

سعی کنید توی یک جلسه سیر موضوع رو جوری مطرح کنید که جایگاه منطقی بودن رو توی ایشون بیدار کنید و حالا به طور مستقیم یا غیر مستقیم بحث یه چارچوب منطقی پیدا کنه و بتونید توی یه سری موضوعات رو بیان کنید

یک سئوالی رو بپرسین البته خیلی با نرمش که خود شما اگر شناخت فامیلی از بنده نداشتین آیا سئوال هایی توی ذهن تون بوده که بخواین بپرسین و به این خاطر نپرسیدین (احتمالا کنجکاوی طرف تون گل میکنه و این سئوال رو از خود شما هم خواهد پرسید)
این جا می تونید دیگه کمی سرنخ رو به دست شون بدین
اول از موضوع روابط مدیریت توی خانواده و جایگاه حفظ اسرار برای تحکیم روابط صحبت کنید و این که چقدر توی اسلام مهم هست بیان و رفتار باعث کدورت های بی اهمیت و نافرجام نشه و بسیاری از موضوعات هر چی بین دو نفر حل بشه بهتر هست و اگر خودتون هم سئوالاتی در این زمینه داشتین بپرسین (به نظرم خوبه که مصداقی در این مورد با هم صحبت کنید که ایشون روند حل مشکلات در خانواده و غیره رو چه جور می بینن ،براشون مثال بزنید که که شما به عنوان یه مصداق رفتارشون توی فلان مسئله چگونه خواهد بود و ...)

حالا میشه یه گریزی زد که همین الآن مدیریت روابط ما باید به گونه ای باشه که بتونیم دغدغه های مهم مون رو بیان کنیم ولی دلهره و ترس از قضاوت بیجا یا ترس از این که بیان این موضوعات خارج از چارچوب منطقی باعث آسیب زدن به روابط خانواده ها مون که به هر حال با هم روابط نردیکی دارن بشه رو نداشته باشیم، درسته؟

حالا به اون سئوال اول برگردید که اگر ایشون با فامیل نبودن چه سئوال هایی رو می پرسیدن ولی الآن به خاطر روابط فامیلی نردیک ترس ها و دغدغه های مهمی دارین که هم میخواین مطرح کنین و هم ترس از این که به شما قضاوتی داشته باشین که باعث ناراحتی تون بشه و یا روابط خانواده ها رو با دونستن شون احتمال داره بهم بریزه رو دارین

این دیگه کمی جوانمردی ایشون رو تحریک کنید و ازشون بخواین که به خاطر مدیریت روابط این موضوع پیش خودتون در هر صورتی بمونه (این اگر ترس و نگرانی تون رو توی چهره کمی بیارین خوبه)

بعد دیگه می تونید موضوعات مورد دغدغه تون رو شروع کنید ، عام تر موضوع رو بیان کنید که خانم ها اصولا این طور هستند حالا کمی بیشتر یا کمتر تا خودتون کمتر توی ذهن طرف تون متهم به حساست زیاده از حد بشین ،کمی از اسیب های خانواده ها حتی مذهبی در این باره بگین (توی اینترنت سرچ کنین) این ها باعث میشه که دغدغه هاتون خیلی رنگ شخصی به خودش نگیره .

بعد دیگه حال خودتون مدیریت کنین و سئوالات تون رو بپرسین(اگر حتی کمی هم مضطرب بودین حین پرسیدن و بحث در این باره عیب نداره شاید از جهتی خوب هم باشه که این پیام رو منتقل کنه که شما از جهت تیره شدن روابط خانواده ها می ترسین و از طرفی هم حس حمایت گری آقا نسبت به نوع خانم ها بیدار می کنه که بله من نباید در حق یه خانم نامردی کنم و ...)

امیدوارم کمکی کرده باشه.

موفق باشید.

---

با سلام

خیلی خیلی زیاد ممنون از نظراتتون، مانند همیشه پست شما و سخنانتون خیلی به من کمک کرد ، همش تو فکر بودم بحث و چطوری به سمت این مسایل پیش ببرم ، پست شما خیلی بهم کمک کرد . ممنون.

در خصوص ایشون بگم ، اتفاقا ایشون 30 سالشونه خیلیم منطقی هستند، از من پخته تر و منطقی تر برخورد کردند ، جالبه تو جلسات آشنایی فقط اسم و فامیلم و نپرسیدن ، سوالاتی میپرسیدن که من مطمئن بودم میدونند و واقعا هم میدونستند، خودمم خندم گرفته بود بعد بزرگترا بهم گفتن اینکارو کرده که بحث صحبت باز کنه ورگرنه میدونسته ، بعد اینکه بیشتر میخواستن من راحت باشم هرچی سوال دارم بپرسم ، حتی سوالات معمولی مانند سوالات خودشون ، چون سوالاتی که کردن ایشون در مورد من میدونستن من هم مطمئن بودم میدونند ولی من هیچوقت روی ایشون کنجکاو نبودم هیچکدوم از اون مسایل ابتدایی و نمیدونستم همین کارشون باعث شد من راحت همون سوال و بپرسم .

برای همین فکر کنم ، روشی که پیشنهاد کردید روش خوبی باشه ، میتونم اینکارو بکنم. البته من نگران این نیستم که از حساسیتم اگاه بشوند اتفاقا میخواهم از تمام حساسیت های من در خصوص این مسایل آگاه شوند چون واقعا این مسایل واسم مهمه و اگر رعایت نشه زندگی آرامش بخشی نخواهم داشت، همین مسله باعث میشه برای همسر آینده ام هم نتوانم محیط زندگی و آنطور که انتظار دارند ارام و پر از ارامش حفظ کنم ، برای همین بنظر خودم نیاز هست از میزان حساسیتم آگاه بشوند.

من بیشتر نگران این هستم که ایشون ناراحت بشوند و فکر کنم با توجه به شناختی که نه از خودشون بلکه از خانوادشون دارم به ایشون و خانوادشون و شیوه تربیتیشون توهین کردم(آخه خودشون میدونند من شناختی روی خودشون ندارم.)


البته خانم نیکیا هم درست فرمودند خودمم حواسم به این مسله بود که اولش سوالاتم طوری باشه که ایشون متوجه نشوند که موضع من روی این مسایل چگونه است ولی اخر همون جلسه حتما بهشون بگم که نظرخودم چگونه است که یک وقتی دچار سوتفاهم معکوس نشوند. اگر در این زمینه هم میتونید راهنمایی کنید ممنون میشم من هنوز این موضوعات و سوالات و مطرح نکردم فعلا دارم روی تشکیل جلسه و سوالات و نحوه پیشبرد سوالات برنامه ریزی میکنم برای همین هنوز وقت دارم:18:

راستی اگر بازم نظری داشتید خوشحال میشم ، نظرتون و برایم بنویسید.

موفق باشید.

درود بر بانو دختر بیخیال گرامی :72: و البته دلسوز :104:

همین اول بنویسم من نظرم شخصیه

با این موافقم خطوط قرمز خودت را مشخص کنی اینکه خیانت و رابطه با دختران و خدایی نکرده صیغه و ازدواج دوم شکی درش نیتس خودم دقیقا یادمه همسرم بهم گفت این مورد خط قرمزم هستش هرجایی توی زندگیم باشه توی هر مرحله ای باشیم فرقی نداره جدا میشیم!جدی و قاطع هم گفتش توی این مسئله شوخی نداره

ولی با بقیش مشکل دارم شدید خیلی شدید.رجبعلی خیاط یک حرف قشنگی میزنه در مورد گذشته افراد که اگه باغچه رو هم بیل بزنی چنتایی توش کرم پیدا میشه.
یک پسر 30 ساله شما ازش میپرسی قبلا رابطه دوستی با دختر داشته یا خیر یا اینکه صیغه کرده بودش یا خیر دوست داری چی بهت بگه؟راستشو بگو یا دوست داری اون چیزی رو بشنوی که میخوای بشنوی و دوست داری!!
انتظار نداشته باش حالار ابطه دوستی هم باشه ایشون مسلما بطور ناخودآگاه میگهب رای قبل بوده یا در مورد ازدواج موقت صیغه اینو کلا بیخیال اگه باشه به هیچ عنوان حتی یک درصد هم انتظار نداشته باش حقیقت رو بگه چون نمیتونه بگه.یکی از دوستان حرف قشنگی زده بود توی یکی از تایپیک ها در مورد یکی از دختران که سوال در همین مورد پرسیده بود خواستگارش سن بالا بوده این دوستمون خوب جواب داده بود اگر اشتباه نکرده باشم: انتظار نداشته باش یک پسر با توجه به سن 30 سال به بالا هیچگونه رابطه ای نداشته باشه حالا چه حلال که موقت باشه یا نامشروع یا دوست دختر نداشته باشه مگه اینکه اهل ریاضت کشیدن باشه.
اینم تصور نکن پیش خودت کسی که رابطه دوستی نداشته پس پسر خوبیه یا نسبت به بقیه که داشتن پوئن مثبت خیلی بیشتری داره.
والا دیگران را نمیدونم خودمو میگم دوست های زیادی داشتم توی مجردی والا یادم نمیاد هیچکدومشون دوست دختر نداشته باشن یا اینکه رابطه چه حلال و چه نامشروع برقرار نکرده باشن تصور نکن آدم های بدی بودن نه اتفاقا خیلی هاشونم پسرهای خبو یبودن بجز یکعده که بحثشون سوا هستش از صحبت های من که کلا هرزه هستن با اونا کار یندارم بلاخره انسان هستش و کنجکاوی و نیازهایی که داره و محیط دوستان.تازه حرف شما رو همق بول کنم فکر میکنی چیکار میکرده ریاضت میکشیده!تازه بخوایم مکان خودارضائی کردن رو بزاریم کنار

کلا اینجا محیطش عمومی هستش و شما هم یک بانو شناختی هم که ازتون پیدا کردم خانه دار هستید نمیشه خیلی مسائل را باز کرد.

برفرض مثال ما فقط احتمال یکهزارم در نظر میگیریم ایشون اعلام کردن مثلا قبلا رابطه داشتن حالا چه صیغه یا چه از طریق غیر صیغه یکهزارم درصدش هم شما با این شرایط کنار امدید.فکر بعدشو کردی اگه ازدواج کنین توی دوران عقد و نامزدی که احتمال این هنوز وجود داره که راحت تر جدا بشید.باز شما اگه از اون دخترهایی بودید که روابط ازاد داشتن وب راشون خیلی مهم نبود قضیه فرق میکرد ولی شمایی که چنین طرز فکری داری چنین شخصیتی داری که تومنی دوزار با اونجور دخترهای بی بندوبار تفاوت داری نمیگی جواب مثبت به خواستگارت دادی اونم بعد گزینش های فراوان ابراز عشق و علاقه ای که بهش میکنی و زود وابسته اش میشی فکر کن یک لحظه بخواد رابطه ای برقرار بشه میدونی چه بلایی سر این دختر خانوم میاد وقتی اطلاع داره که یک دختر یا زن دیگه ای قبلا با شوهرش بوده میدونی پیش خودش چی تصور میکنه .................................................. ...............

اگه تا حالا توی زندگیت توی موقعیتی قرار گرفته باشی که شخصیتت خورد شده باشه له شده به تمام معنا متوجه حرفم و عذاب و رنجی که میکشی میشی.میگم نمیشه کامل توضیح داد.
بزار یکجور دیگه ای بگم شما با دیدن فیلم پورنو توسط مرد مخالفی که بنده هم 100 درصد با این حرف شما موافقم بخاطر نکات منفی بسیار زیادی که وجود داره مهمترینش اینه که اون مردی که چنین فیلم هایی رو میبینه ناخوداگاه توی رابطه ای که با همسرش برقرار میکنه تصویر اون زن جایگزین همسرش میشه یکلحظه فقط انسان تصور کنه از این احساس مرد همسرش خبر داره کلا نیست و نبود میشه خانومش

وشته ام رو کامل جدی بگیر

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نیکیا

دختر بیخیال جان چگونگیش رو من نمیدونم اما حتما حتما حتما باید بپرسی. این مساله خیلیییییی مهمه. حتی جوری هم نباید بپرسی که به عنوان خط قرمز خودت مطرح بشه جوری بپرس که نفهمن این خط قرمز شماست و آزادانه بتونن نظر واقعیشون رو بگن.

---

سلام خانم نیکیا گرامی:72:
ببخشید من دیر پاسخ میدهم من سر زدم به اینجا منتها در لیست آخرین ارسالها تاپیکم و مشاهده نکردم فکر کردم کسی نظری در این خصوص نداشته است برای همین متوجه پاسخ شما نشده ام.عذرخواهم

من راستش این دست سوالات و میذارم بعد چند جلسه آشنایی بپرسم، تا حالا هم دو مرتبه به این سوالات رسیدم، که متوجه نظرات مخالف شدم و اتفاقا خود این افراد دیگر جلسات و بعد این اختلاف نظر ادامه ندادن بنده هم خیلی خوشحال شدم همچین آدم های با اخلاق و صادقی بودن و براشون آرزوی خوشبختی هم کردم، که نظر واقعیشون و گفتن و بعد هم خودشون هم متوجه عدم تناسب شدن.

ولی ایشون چون فامیل هستن من کمی محتاطتر عمل میکنم، راستش نمیدونم چه واکنشی خواهند داشت برای همین میخوام نسبت به واکنششون پیش زمینه ای داشته باشم بعد اینکه نمیدونستم با چه کلماتی و مقدمه ای بیان کنم که مبادا فکر کنند بهشون بی احترامی شده یا بهشون توهین کردم یا بد برداشت کنند.

شما خودتون هم ازدواج کردید این سوالات و چطوری پرسیدید؟ من سوالم و بیشتر اینجا مطرح کردم که کسانی که ازدواج کردن راهنماییم کنند که چطوری این سوالات و پرسیدن که طرف مقابلشون ناراحت نشده؟ خصوصا کسانی که از قبل روی خانواده فرد مقابلشون آشناییتی دارند، و میدونند بعد ها باز هم باهاشون روبرو میشوند.

ممنون میشم بازم راهنمایی کنی:) موفق باشی

سلام خانوم دیدگاه با دیدگاه فرق داره.

من خودم از خانومی به صراحت پرسیدم این نظر منه، نباید فلان و بهمان باشه. اون خانوم دروغ نگفت ولی به طور بسیار حرفه ای قضیه رو طوری جلوه دادن که هیچ اتفاق تو گذشته اشون نبوده. من هم به ظاهرشون اعتماد کردم و قبول کردم. ولی بعد ها متوجه شدم که ایشان روابط مثلا عاطفی با غریبه ها رو تو نامزدی و ازدواج نمی دیده. که کاشف به عمل اومد ایشون یک ازدواج ناموفق داشتند. و بنده دقیقا سوال اون روز رو تو ذهنم بررسی کردم. دیدم همه چه علی ظاهر درست بوده به جز زبان بدن ایشان که من اون روز به زبان بدن ایشان توجه کردم ولی به زبان بدن اعتماد نکردم.
--------


خانوم من تو اطرافیانم پسری رو سراغ ندارم که اینقدر پاک و منزه بوده باشه و سمت هیچ چیز نرفته باشه.
تو یه سنی، تو یه شرایطی بالاخره اتفاقاتی افتاده است. نگاه کردن از این بعد که سلامت روانی ( از بعد ج ن س ی ) اون پسر وجود داره، بهتره اتفاق بیافته. چون واقعا اگر تو اون شرایط قرار نگرفته باشه ( حالا یا کنترل کرده یا نکرده) باید به سلامتش شک کرد.

خیلی از اطرافیانم هستن که این امر براشون در دوران مجردی عادی بوده، ولی با تشکیل زندگی، به هیچ عنوان اون سمت نرفتن و به همسرشون متعهد بودند.
متاسفانه بالعکسش هم در اطرافیانم وجود داره که طرف با وجود داشتن بچه، هم چنان چشم هاش رو نمیتونه درویش کنه و ........

به نظرم اینکه پسر به اون سمت ها کشیده نشده باشه رو میشه از بعضی از خصوصیات تربیتی در خانواده، تفکرات، نگاهش به زنان، تعهداتش و از همه مهمتر ایمانش فهمید.

متاسفانه تو همین همدردی من پسری رو دیدم در جواب خانومی که گفت همسرم فیلم های .... می بینه در دوران متاهلی ، پاسخ داد که خوب شما هم پا به پاش ببین و .....................

پس نگاه کنید تفکر اینجا خیلی نقش داره.

تنهایی و درون گرا بودن فرد تو دوران مجردی اش خیلی مهم هست که در خلوت خودش به این سمت ها کشیده نشده باشه. فعال بود، ورزش کار بودن، اوقات شلوغی داشتن ، کار و درس و با دوستان و تفریحات داشتن، نشانه هایی از سلامت زندگی کردن فرد در دوران مجردی اش میتونه باشه.

اگر هم برونگرا باشه، میتونید از ارتباط اش با دختران فامیل یا عروسی ها ( به خصوص مختلط) و .... متوجه شد.

---------------------

ببخشید اینقدر حرف زدم از اصل مطلب که طریقه سوال کردن بود دور شدم.

حرف های آقای حامد اینقدر جالب بود که من واقعا چیزی ندارم که بگم.

ولی بیاید با خودتون قرارداد کنید که این روند به مانند به خواستگاری غریبه هاست.
تو مرحله بعد از غریبه ها چه طور میپرسیدید؟ احتمالا میگذاشتید در آخرین گفت و شنود ها بیان میکردید، درسته؟
خوب با حرف خاله قزی در مورد رجبعلی خیاط ( البته من تو سخنان آقای محمداسماعیل دولابی شنیده بودم) تا جایی موافقم و فقط شما اعلام کنید که این خطوط برام خیلی مهم هست و همزمان توجه به چهره ایشان برای بررسی رنگ رخساره ایشان.

بررسی در مرود تفکر ایشان درمورد زنان که باید تو کلیه جلسات بهش دست پیدا کنید.
سوال مستقیم در مورد زن دوم و صیغه و ....
در کل ذات و خمیره پاک خیلی مهم هست تو این زمینه که کشش به چه سمتی باشه و شما باید به پتانسیل های فرد بیشتر توجه کنید.

و در آخر من خودم تصمیم دارم صحبت در این باره رو تو جلسات این جوری مثلا شروع کنم که با توجه به افزایش روز افزون جدایی ها و غیر در زوجین، مهمترین مسایلی که میتونه عامل باشه مثلا اینا هست. نظرتون شما چیه ؟ و بعد نم نم بسط اش بدم.

دختر بیخیال عزیز

به نظر من اگر کسی با هوش متوسط هم این سوال ( روابط قبلی و صیغه و ... ) را ازش بپرسی ( به هر شکلی، چه در قالب داستان و معما و ... تا شعر و نقاشی:311:)
می فهمه منظور شما چیه
و خب مشخص هست که چطور جواب می ده ( با توجه به دختری که به خواستگاریش رفته. اگر خواستگاری دختری رفته بود که شواهد نشون می داد عقاید متفاوتی داره شاید طور دیگه ای جواب می داد)

احتمال جواب درست گرفتن برای این سوال خیلی پایینه.
شما اگر به مسائل دینی معتقد باشید ( که به نظرم هستید) باید یک حدی از این وسواستون را هم کم کنید.
کنکاش در گذشته کسی
رابطه یا حتی صیغه ای که می خواد مصرا پنهان نگهش داره
گناهی که آشکار کردنش، گناه هست

اما در مورد آینده
همونطور که خاله قزی گفتند (در مورد همسرشون) می تونید خط قرمزهاتون را مشخص کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

دختر بیخیال عزیز

به نظر من اگر کسی با هوش متوسط هم این سوال ( روابط قبلی و صیغه و ... ) را ازش بپرسی ( به هر شکلی، چه در قالب داستان و معما و ... تا شعر و نقاشی:311:)
می فهمه منظور شما چیه
و خب مشخص هست که چطور جواب می ده ( با توجه به دختری که به خواستگاریش رفته. اگر خواستگاری دختری رفته بود که شواهد نشون می داد عقاید متفاوتی داره شاید طور دیگه ای جواب می داد)

احتمال جواب درست گرفتن برای این سوال خیلی پایینه.
شما اگر به مسائل دینی معتقد باشید ( که به نظرم هستید) باید یک حدی از این وسواستون را هم کم کنید.
کنکاش در گذشته کسی
رابطه یا حتی صیغه ای که می خواد مصرا پنهان نگهش داره
گناهی که آشکار کردنش، گناه هست

اما در مورد آینده
همونطور که خاله قزی گفتند (در مورد همسرشون) می تونید خط قرمزهاتون را مشخص کنید.

---

شیدا جان با خوندن پستت واقعا دلم گرفت. واقعا دختری که همه عمرش پاک زندگی کرده باید با پسری ازدواج کنه که یا رابطه ی نامشروع داشته و یا صیغه کرده یا مکررا فیلم پرنو نگاه میکنه؟ اگر موصوع در حد خواستگاری یا دوستی در حد تلفن و یا یکبار نگاه کردن به یه کیلیپ عیر اخلاقی بوده باشه منم حرفتون رو قبول دارم که در این حد وسواس مته به خشخاش گذاشتنه اما اونجوری که من از فحوای کلام شما و خاله قزی متوجه شدم اینه که یه پسر میتونه قبل از ازدواج حلال یا حروم خودشو ارضا کرده باشه و بعد با دختری که همه ی عمرش پاک زندگی کرده و انگشتش به نامحرمی نخورده ازدواج کنه... این واقعا به نظر من انسانی نیست وپسری که علارغم حساسیت یک دختر این مسایل رو ازش پنهان میکنه به نظر من شرافت انسانی نداره. دلیلی نداره یک مرد گذشته اش رو برای همه توضیح بده ولی وقتی میبینه دختری که به خواستگاریش رفته روی این مسایل حساسیت شدید داره میتونه جلسات خواستگاری رو ادامه نده... دلم گرفت

این طرز فکر و حساسیت ها برای دوران مجردی هستش و بقول معروف طرز فکر دخترهای محجبه مخصوصا با خصوصیات شما و امثال شما
بعضی اوقات در مورد پست های خاص همانند شما با خانومم مشورت میکنم و گفتمان داریم در این مورد.
بنده اول مشخص کنم هیچگونه دفاعی نمیکنم از این حرکت به هیچ عنوان:81:
و اینم باید بگم مرد یا زن فرقی نمیکنه اگر به اینگونه روابط عادت کرده باشه بعد ازدواج احتمال اینکه برگرده به روال قبل وجود داره چون براش عادی شده
توصیه من اینه توی تحقیقات محلی که انجام میدید خیلی دقت کنید و سعی کنید کامل و جامع باشه مخصوصا از دوستان جدید و قدیم آقا پسر محله ای که توش بزرگ شده اگه منزلشان را عوض کردن از جای قبلی

سوالات بپرس از جناب مدیر هم کمک بگیر گزارش بده وقت داشتن بیان نظر بزارن ولی به این صورت مستقیم یا غیرمستقیمی که خودت مدنظرت هست نه بنده موافق نیستم.اگر جوابت منفی باشه که هیچ ولی مثبت باشه بعدها اصلا احساس خوبی بهت دست نمیده بخاطر اطلاعی که پیدا کردی فرقی نداره چه ایشون باشه چه هر فرد دیگه ای
گذشته هر فرد متعلق بخودشه و مربوط به قبل هستش مگر اینکه تاثیر داشته باشه توی زندگی حالش

اینگونه بخوایم فکر کنیم و نظر بدیم به هیچ عنوان دیگه نمیشه جلو رفت برای خواستگاری یا اینکه خواستگار داخل منزل راه داد بزار ایجوری بگم مثلا من میرم خواستگاری دختر خانومی از خودم شناخت دارم اهل هیچگونه رابطه و دوستی نبودم و خوب دختر مقابل هرچقدر هم محجبه و با ایمان و خوب کامل باشه من که توی زندگیش نبودم با این دید بخوایم جلو بریم فکر نمیکنم درست باشه.

مسئله بعدی با کس یکار ندارم خودمو میگم اگه تصور میکنی بخاطر اینکه توی دوران نوجوانی یا چندین سال قبل از ازدواجم دوست دختر داشتم به خودم افتخار میکنم و لذت میبرم اشتباه میکنی چون افتخار نمیکنم که هیچ شرمسار هم هستم و اگر برگردم عقب اینکارو انجام نمیدم علاوه بر اینکه از زندگیم عقب افتادم وقتی به همسرم نگاه میکنم احساس شرم دارم اینکه ایکاش میتونستم برگردم عقب و آدم بهتری باشم.
خانوادش اعتقادات خانوادگیش اصالت خانواده اش طرز فکر و شخصیت اعضاء خانوادش و... روی خانواده دقت کن بعد در مورد خود پسر هم با سوالتی که میپرسی و هم تحقیقات روی جواب هاش خوب دقت کن.یکم داری حساسیت نسبت به این موضوع میزنه بالا نظر شخصی من اینه تعادل داشتن تیو همه کارها باعث میشه توی مسیر درست قرار بگیریم و زندگی خوبی داشته باشیم.

در ابتدا ببخشید من دیر به دیر به تاپیکم سر میزنم، الان دیگه فصل امتحاناته :303:.

متاسفانه بزرگتر ها هم بد موقعی اقدام میکنند ها:18:

تشکر میکنم از خانم شیدا گرامی و جناب khaleghezyو جناب mohhamad reza و دوباره خانم نیکیا.


من اول احساس میکنم پست اول بنده گویا واضح نبوده برای همین برخی فکر کنم دچار سوتفاهم شدید، برای رفع این سوتفاهم یک توضیحی بدهم.

من نگفتم هیچ رابطه دوستی تا حالا نداشته باشند، حتی خواستگاری هم تاحالا نرفته باشند یا .....:)

اولا هم من خودم تا حالا خواستگار راه دادم هم میدونم ایشون خواستگاری رفتن اصلا مگه میشه انتظار داشت یک پسر 30 ساله قصد ازدواج داشته باشه و اصلا خواستگاری نره؟ با اینکه اول از خود من خواستگاری کرده بودن ولی از اونجایی که پدر بنده کمی سختگیر هستند در این زمینه چند سال طول کشید تا رضایت دادن:)

دوم اینکه من خودمم تا حالا شده از کسی خوشم اومده چه در خواستگاری رسمی چه غیر رسمی که داشتم و حتی یک بار تقریبا جواب مثبت داده بودم، من اصلا انتظار ندارم ایشون اصلا تاحالا نه از کسی خوششون اومده باشه نه خوستگاری رفته باشند.

من منظورم از نداشتن دوستی های متعدد، صرفا دوستی هایی بود که بدون داشتن هدفی خاص بنا میشه و فقط برای گذراندن وقت و کسب لذت های زودگذره، این هم دلایل خاص خودمو دارم اگر خواستید بیشتر توضیح میدهم در حاضر بعلت طولانی نشدن پستم از توضیحات حاشیه ای اجتناب کردم.

ورگرنه اگر قبلا از کسی خوششون اومده و با هدف ازدواج و با اطلاع خانواده وارد فاز آشنایی شده بوده باشن هم مشکلی نیست فقط به شرطی که در حال حاضر هیج تعلق خاطری نسبت به آن فرد نداشته باشند و واقعا همه چی در ذهن ایشون تموم شده باشه و نخواین منو چه ظاهری چه اخلاقی مقایسه کنند.

( حتی این مسله هم میخواهم بررسی کنم و براش دنبال راه حل بودم که از چه طریقی مطمئن بشوم)

مسله بعدی، من خب میخواستم نظرشون در خصوص ازدواج دوم بدونم اون هم بخاطر این بود که یک موردی که تقریبا پاسخم مثبت بود درست زمانی که مطمئن بودن من پاسخم دیگه مثبته حتی فکر کرده بودن از نظر احساسی وابسته شدم وقتی بحث این دست مسایل یک بار مطرح شد ایشون گفتن ازدواج دوم و عیب نمیدونن و... الان برخی دختران مجبورن بخاطر کمبود مرد مجرد باشند و.... البته بعدش گفتن شوخی کردن ولی زیاد جدی نگفتن شوخی کردن چون من بارها در حین بحث پرسیدم که میخوام جدی نظرشون و بگند و شوخی نکنند و ایشون هم جدی صحبت میکردن برای همین حس کردم وقتی روز بعد بحث، دیدن من دلخور شدم گفتن شوخی کردند ورگرنه حرفی که زده یودن حرف دلشون بود.برای همین من کمی روی این مسله محتاط تر شدم که حتما بپرسم از هر خواستگارم تا کامل موضعشون روی این مسله بدونم.

در خصوص فیلم های غیر اخلاقی هم دلیلم اینه که اولا من به شدت به حجاب چشم برای آقایون اعتقاد دارم، این دست فیلم ها روی روح و روانشون اثر منفی خواهد گذاشت، مسله بعدی بنده دارم برای فرزندان آینده ام یک پدر انتخاب میکنم، یک الگو انتخاب میکنم، به هیچ عنوان نمیتونم مردی و انتخاب کنم که درگوشی موبایلشون یا سیستمشون همچین فیلم های غیر اخلاقی وجود داشته باشه، حتی یک لحظه تصورشم برام سخته که شاهد این باشم که فرزند من در آینده پدر خودشو مشغول تماشای همچین صحنه هایی ببینه! یا مثلا در سیستم و گوشی پدرش که مثلا قراره الگوش باشه همچین فیلم هایی مشاهده کند.

و مسله دیگه اینه که کسی که حجاب چشمشو در خلوت خودش رعایت نکنه در بیرون هم نمیتونه، برای من خیلی سخته، خانمی نامحرم زیر نگاه سنگین همسرم کسی که قراره یک عمر درکنار من باشه، معذب بشود یا فرزند من در آینده شاهد چشم چرانی پدر خود باشد.

در خصوص صیغه قبل از ازدواج، من از کلمه * پاک * زندگی کردن استفاده نمیکنم چون بنظرم در اینجا مفهومی نداره من کسی و که در دوران مجردیش نیاز جنسیشو با صیغه بر طرف کرده و ناپاک نمیدونم، اصلا بنظرم مفهومی نداره در اینجا دلایل خاص خودمم دارم که خارج ازموضوع سوالم و هدف تاپیک م هست، ولی معتقدم این نیاز هم در خانم ها وجود داره هم در آقایون، بنابراین حالا گاهی ممکنه برخی آدم ها چه خانم چه آقا قدرت تحمل و صبر تا زمان ازدواج برای رفع این نیاز نداشته باشند حال تصمیم میگیرند قبل از ادواج این نیاز و رفع کنند، از نظر من اشکال نداره فقط اینکه بنده نمیتونم همچین مورد هایی و انتخاب کنم، من قدرت تحملم و پتانسیلم در این زمینه در زمان مجردی بالا بوده، برای همین شخصی هم میپسندم که در این زمینه قدرت و توانایی تحمل بالایی داشته باشه و تا حالا از این راه نیاز هاشو ارضا نکرده باشه، و من ازتون خواستم راه بازگو کردن این حساسیت و به من یاد بدید . همین!

میخوام فقط یک طوری به طرف مقابلم بگم روی این موضوع حساسم نمیخوام برام از گذشتشون بگویند، فقط انتظار دارم اگر فهمیدند روی این موضوع حساسم خودشون دیگه جلسات و ادامه ندهند، همین، انتظار ندارم از گذشتشون برام بگویند.

فقط برایم سوالی پیش آمده، جناب آقای Khaleghezy یعنی واقعا شما در بین تمامی دوستانتان هیچ مردی نبوده که قبل از ازدواجشون نیازشون و از طریق حالا شرعی یا غیر شرعی رفع نکرده باشند، یعنی واقعا در بین دوستان زیادی که گفتید دارید حتی یک نفر هم نبوده که پتانسیل تحملش در این زمینه بالا بوده باشه؟ و تا زمان ازدواجشون صبر کرده باشند

یعنی شما میخواین بمن بگید تعداد این دست آقایون تا این حد کمه؟

نگرانیتون کاملا قابل درکه اما...
شما از 99 درصد آقایون که اینطور سوالات رو در مورد رفتارهای غیر اخلاقی در دوران پس از ازدواج بپرسین جوابشون اینه که در آینده هرگز به سمت چنین روابطی نخواهند رفت و به همسرشون وفادار خواهند بود و اگر از خواستگارتون جوابی غیر از این گرفتین مطمئن باشید که (با عرض معذرت) یا زیاد شما رو نپسندیدن و درنتیجه اونقدرها به "نگرانیهای بدیهی" یه خانم خودشون رو پایبند نشون ندادن و جوابی دادن که یه بی احترامی پنهانه به شخصیت شما، و اکثریت خانمها با شنیدنش خواستگار رو رد میکنن (اینو از دیدگاه یه مرد دارم میگم که حتی شاید با دادن این جواب خواستن شما خودتون ادامه این ارتباط رو کنسل کنین و بار قطع ارتباط به دوش خودشون هم نیفته)
و یا از نظر ذکاوت و درک در وضعیت بسیار بدی قرار دارن (برخلاف اونچه که شما فکر میکنید از نظر اخلاق و صداقت در وضعیت بسیار خوبی قرار دارن).
پس پرسیدن این سوال از خواستگاران دیگرتون هم برای شما عملا هیچ سود واقعی نداره به جز همون که شاید اگر آقایی شما رو از ته دل نپسندیده باشه با جواب سربالاش به این سوال، بدون دردسر شما رو از خودش ناامید کنه.
در مورد سوابق روابط گذشته شون هم باید بگم که با وجود اینکه باز نگرانیتون رو کاملا درک میکنم اما باز هم با پرسیدن اینطور سوالات و حتی با تحقیقات گسترده محلی نمیتونین از سوابق واقعی ایشون در این زمینه ها مطلع بشین. دوستان و آشنایان زیادی رو داشتم و دارم که از سابقه ارتباطات جنسیشون حتی اعضای خانواده شون کوچکترین اطلاعی ندارن و نخواهند داشت. در این فقره متاسفانه برای خانمها برعکس آقایون "هیچ راهی" وجود نداره که بتونن به اطمینان کاملا قطعی برسن. هیچ راهی...:sad:
فقط شاید "اگر" آدم قابل دسترسیی باشه (منظورم ذهن و افکارشه) بعضی از مشاورهای کاربلد بتونن در جلسات مشاوره از گذشته های پنهانش باخبر بشن. که این مورد هم معمولا در دستور کار مشاورها قرار نمیگیره مگر اینکه برای همین مورد خاص بهشون سفارش کنین.

احساسات شما و بانو نیکیا و دخترانی همچون شما قابل احترام هستش بسیار زیاد فراتر از اون چیزی که در تصور دارید برای شما و دخترانی همچون شما رفتار و گفتار و شخصیت دارند در این زمینه ارزش و احترام قائل هستم :72:

ترجیح میدم راستشو بگم و اینجوری شوک زده بشی تا بهت دروغ بگم و دلتو خوش کنم.
گذشته و رفتاری که در این زمان شکل گرفته چیزی نیست که بشه بهش افتخار کرد و جار زد:81:
طرز فکرت قابل احترامه براش ارزش قائلم زیاد ولی با تمام احترامی که برایتان قائل هستم نمی توانم قبول بکنم.

بنظر من بشخصه باید اینجا یک تفکیکی قائل شد بین فردی که روابط متعدد داشته با فردی که در سطح عادی بوده.بین فردی که معتاد به دیدن فیلم پورنو هستش با فردی که عادی هستش و... همینطور ادامه بده تا بعد.
اینجوری برات توضیح بدم که مثل اینکه شما انتظار داشته باشی فردی اصلا عصبانی نشه و فریاد نزنه! خوب بنظرت توی چند درصد افراد این خصلت وجود داره؟

بازم میگم تصورات فرد چه دختر و چه پسر در دوران مجردی با بعد از ازدواج تفاوت داره اینجوری بگم فکر کنم دیروز خوندم یکی از علت هایی که پسرها تمایل به ازدواج کردن ندارن بدحجاب یو بی حجابی دخترها هستش و یکجورایی دغدغه هایی همانند شما را دارند.نه تنها شما بلکه خودمم همچین دغدغه ای داشتم توی ذهن خودم.اینکه قبلش رابطه نداشته باشه دوستی با جنس مخالف و محجبه باشه حالا یکی چادری میپسنده یکی مانتویی و باحیا باشه خیلی خوبه ولی این موضوع یکی از ملاک ها هستش نباید خیلی پررنگ تر از جایگاهش کرد.

خوب میخوام با روش خودت جلو بریم: فرض میگیریم که حقیقت کامل را بیان کنند خواستگاران شما خوب فرض میگیریم

طرز فکر شما باعث میشه دایره انتخابتون محدود بشه و افراد بسیار کمی توی این دایره قرار بگیرن با طرز فکر های خاص خوب شما یک دختر هستید و انتخاب کننده هم نیستید پس باید بشینید و منتظر بمانید تا چنین فردی به خواتسگاری شما بیاد با توجه به عقاید شما در مورد روابط گذشته و داشتن رابطه جنسی خودت تصور می کنی آیا امکان ازدواج کردنب رات بوجود میاد؟!!!چند درصد احتمالش هست؟

بهتره واقع بین باشیم قبلا هم عرض کردم حالتی بجز این وجود نداره مگر در موارد بسیار خاص:
1.یا با دوستی و رابطه با دختر فقط دوستی از نظر عاطفی خلاء خودشو پر میکرده
2.یا رابطه جنسی مشروع یا نامسروع
3.یا خودارضائی
4.یا کلا توی این مدت تا خواستگاری از شما داشته ریاضت می کشیده!!!!!!


و حالا در مورد پست دوم شما:
نظر شخصی خودمو میگم ازدواج موقت از نظر شرعی حلال است و درست ولی بیا خودمون رو گول نزنیم در اصل موضوع فرقی نداره بازم ارتباط جنسی هستش.
در مورد فیلم پورنو که شما گفتید من با افرادی که معتاد به اینجور فیلم ها هستند اصلا و ابدا کار یندارم ولی احتمال داره چه پسر و چه مردی که ازدواج کرده در بعضی مواقع خاص خیلی کم از اینجور فیلم ها یا عکس ها دیده باشه الان هم که همه به اینترنت دسترسی دارن پس مطلق نمیشه دید این مسئله را.همینطور در مورد دوستی بنظرم تفکیک قائل شو این مسئله را با تحقیقات از خودش و خانوادش و دوستانش میتوانی تا حدودی متوجه بشی.اثر راشمون توضیح کاملی دادن در این مورد که بنده کامل قبول دارم.:72:

نقل قول:

---

میخوام فقط یک طوری به طرف مقابلم بگم روی این موضوع حساسم نمیخوام برام از گذشتشون بگویند، فقط انتظار دارم اگر فهمیدند روی این موضوع حساسم خودشون دیگه جلسات و ادامه ندهند، همین، انتظار ندارم از گذشتشون برام بگویند.

---

خوب این چیز یکه الان میگی با حرفهایی که توی پست اول زدی تفاوتی نداره بانو:72: شما انتظار داری اگه دوست دختر داشته یا رابطه مشروع یا نامشروع داشته به شما بگه خوب صد سال سیاه نمیگه اینکه سوال کردن نداره!!

در آخر شما بیا تصور کن یک خواستگار درای همه چیش خوبه و هم شما ایشون را پسند کردی و هم ایشون شما را معیارهایی که درای میخونه خانوادش خوبه شغلش خوبه پس انداز داره اخلاقش خوبه حالا از این فرد در این مورد سوال مستقیم یا غیر مستقیم(چجوری غیرمستقیم میپرسی بماند) میپرسی انتظار داری چی بگه؟
1.راستشو بگه پرتش کنی از خونه بیرون
2.یا دروغ بگه و عنوان کنه اصلا رابطه نداشته!!!
3.یا همه راستشو نگه و در حد همین بگه که توی سن کم نوجوانی بخاطر هیجاناتش و کنجکاوی صحبت میکرده!

اولی راستشو گفته که پرتش میکنی بیرون.2.اینجوری دروغ بهت گفته که بعدا توی ازدواج مشخص میشه و اینکه عادت میکنه به دروغ گفتن و پسنهان کاری
3. اینو خودم خیلی میپسندم دروغ نمیگی ولی همه راستشم نمیگی :227: حداقل عذاب وجدان کمتری داری

پ.ن:خیلی بیش از اندازه داری برای خودت این مسئله را بزرگ میکنی این دغدغه فقط برای شما تنها نیست برای پسرها و دخترهای دیگه مثل شما هم هست بنظرم بهتر خط قرمز های خودت را کامل مشخص کنی و روی بقیه معیارها و موراد هم دقت کنی.تکبعدی نگاه نکن:81: بجرات میتونم بگم تاثیر خیلی زیادی توی زندگی مشترک نداره این مسئله البته به شرطی که از حد عادی که داره فراتر نرفته باشه عادت تبدیل نشده باشه

سلام خانوم بي خيال


تمام هدف من اين بود كه شما به ذات پسر توجه كني. چيز هايي كه ذات يه نفر به شما نشون ميده ده ها برابر اطلاعات به شما ميده كه موضوع تاپيك شما، فقط بخشي از اون اطلاعات ميشه!

اينجا لازم هست از جامعه پسران يه دفاعي بكنم!

اينكه جمله كه يعنيهيچ پسري نتونسته خودش رو كنترل كنه، يه جمله قطعي نيست كه شما ميفرماييد. درصد پسر هايي كه قبل از ازدواج ارتباط با دختر داشتن يا حداقل از اين فيلم ها نگاه كردن بيشتره نسبت به پسر هايي كه هيچ كاري نكردند! ولي لزوما اين معني رو نميده كه هيچ پسري صاف و ساده اي وجود نداره!
در ضمن اينكه يه پسري در دوران مجردي چينين فيلم هايي ديده و اينكه به چنين فيلم هايي گرايش داشته باشه خيلي فرق ميكنه! معمولا بعضي از پسر ها با ديدن چنين فيلم هايي به شدت پشيمون ميشوند و كمتر به سمت اين فيلم ها ميروند!

من خودم به شخصه اعتقاد دارم مردان با رعايت نكردن حجاب چشم هاشون، بانوان رو تو زحمت رعايت حجاب مي اندازند! اين مرده كه در درجه اول بايد حجاب اش رو رعايت كنه و بعد خانوم ها با رفتار هاشون حجاب رو رعابت كنن و حجاب يه خانوم صرفا به چادر و روسري معطوف نميشه.

ولي نمي تونيم هم از اصل افرينش انسان كه غريضه ج ن س ي در اون قرار داده شده، دور بشيم و كلا اين قضيه رو نفي كنيم. بالاخره در هر شخصي اين غريضه وجود داره.

همونطور كه شما از پسران سر اين مسيله مي ترسيد من به مراتب بيشتر از دختران جامعه ميترسم. چون بواسطه شغلم دختران رو ديدم كه متاسفانه .............

همه اون دختران كه از همه نوع قش بودن ، جامعه دختران رو نماينده گي مي كردن. خوشبختانه با ورودم به همدردي و با شناختي كه پيدا كردم، متوجه شدم دختران خوب هم هستن ولي درصدشون كم هست.

-------------

حالا كاري كه من كردم چي بوده؟ من كه مثل شما نگران از ذات همسر آينده ام بودم؟

توجه به اين جمله كه از هر دست بدي از همان دست ميگيري!!!!!

يعني تصميم گرفتم خودم جوري زندگي كنم كه انتظار دارم همسر آينده ام در دوران مجردي اش زندگي كرده باشه!

---------------

باز هم از اصل مطلب چه طوري حساسيت هام رو مطرح كنم، دور شديم.

به نظرم اول توافق كنيد كه با هم فاميل نيستيد و مثل دو تا غريبه همديگر رو بررسي مي كني.

توصيه هاي آقاي حامد رو دوباره بخونيد.

تمركزتون رو بيشتر رو بررسي خلق و خوي طرف بگذاريد. بررسي چيز هايي مهمي كه ياد گرفتين و تو تاپيك خواستگاري فدايي به ما ياد دادين.

روي تفكرش در مورد زنان. در مورد حجاب زنان.

به اعتقاداتش، ايمانش و ذات و خميره اش.

در درجه آخر، حساسيت خودتون رو يه تو بحثي به سمع آقا برسونيد. معمولا اينجور بحث ها و بررسي مزاج ها و انتظارات ج ن س ي زوجين تو جلسات آخر كه مطرح ميشه، اونجا عنوان كنيد!

------------------

نكته: بيشتر آقايوني كه قراره وفادار بمونن به همسرشون ( كه اين وفاداري رو بايد از ذاتش بفهميد) بعد از ازدواج اگر براي هم همسر خوبي باشيد، هيچ وقت چنين نگراني هاي پيش نخواهد آمد

با سلام خدمت جناب " اثر راشومون" گرامی

ممنون از پاسختون،
در خصوص بخش اول پاسختتون باید بگم من راستش یکبار اون هم نه بصورت مستقیم بلکه صرفا جهت اطلاع از دیدگاه فرد مقابلم سوال کردم اون هم بدین صورت بود که داستان زندگی واقعی ای تعریف کردم بعد ایشون در خصوص اون زندگی نظرشون و اعلام کردن نه اینکه به من روک گفته باشند بعد از ازدواج شون قصد ازدواج دوباره دارند، ایشون فقط کار مرد داستان و تایید کردن مرد داستان هم بسیار مذهبی بودن و برای تامین مالی خانمی بدون اطلاع همسرشون ازدواج کرده بودن و.... ( یک جورایی بحث سر داستان زندگی اون فرد بود و دیدگاه هامون و مطرح کردیم )

بعد اینکه شرایطشون هم اینگونه بود که اولا خودشون اصلا منو انتخاب کرده بودن و با وجود مخالفت خانواده و بنده همه و راضی یه خواستگاری کرده بودن برای همین من این فرضیه شمارو مبنی بر اینکه خواستن بنده پاسخ منفی بدهم و نمیتونم بپذیرم حالا البته درسته که بحث سر ایشون اصلا نیست ایشون از نظر من کلا موضوع شون به دلایل دیگری منتفی شد ولی خب تجربه ای برایم موند چون خودم اینطور تصور کردم که ایشون درست زمانی دیدگاه واقعیشون و گفته بودن که از جانب من خیالشون راحت شده بود، ورگرنه قبل ازاین و اوایل آشنایی ایشون حرف هاشون کاملا با دیدگاهشون بعد از مدتی تقریبا بعد از اطمینان از جانب نظر بنده البته از نظر خودشون فرق داشت.

حالا اصلا موضوع بحث من ایشون اصلا نیستن چون شما مطرح کردید بنده خواستم رفع سوتفاهم کنم، البته بنده خدا از نظر روحی و روانی هم سلامت هستند فرض دومتون هم فکر نکنم درست باشه، ایشون فقط دیدگاهشون و نسبت به زندگی تعریفی من بیان کردن نه اینکه واضح ندونند نگرانی های بدهی یک خانم چی هست و خودشون نسبت بهشون بی تفاوت نشون بدهند اتفاقا آخر بحث هم گفتند تو یکیش موندن چه برسه به دوتاش ولی خب این مسله در اعماق ذهن من به عنوان یک تجربه موند که بد نیست این بحث و با باقی خواستگارام هم داشته باشم منتها زمانی مطرح کنم که کمی جلسات جلو رفته باشه و تقریبا جوانب زیادی بررسی شده باشه و جلسات جدی تر شده باشه، تا طرف مقابلمم احساس راحتی بیشتری در ییان دیدگاه واقعی خودش داشته باشه.

در خصوص مشاوره هم ممنون، از این بخش اطلاع نداشتم ممنون از اطلاع رسانیتون.

سلام جناب خاله قزی
ممنون از پاسختون

نقل قول:

---

وب این چیز یکه الان میگی با حرفهایی که توی پست اول زدی تفاوتی نداره بانو شما انتظار داری اگه دوست دختر داشته یا رابطه مشروع یا نامشروع داشته به شما بگه خوب صد سال سیاه نمیگه اینکه سوال کردن نداره!!

---

نه من نگفتم بهم بگند، اتفاقا عرض کردم که من میخواهم اگر از حساسیت های بنده آگاه شدند جلسات آشنایی خودشون ادامه ندهند، یعنی این حق و دارم که ایشون و از حساسیتم و آگاه کنم.

حالا من داشتم فکر میکردم یا این تاپیک و زدم که نحوه دادن این آگاهی به فردی که بعد ها بازم بخاطرآشنا بودن قراره باهاشون روبرو شوم چگونه باشه بهتر است.

ورگرنه من میدونم امکان نداره اونم یک فامیل حتی اگر در گذشته اشون همچین موردی و تجربه کرده باشند به بنده روک و مستقیم بگویند.

در خصوص سوالتون هم باید بگم خیر دوست ندارم دروغ بشنوم و دوست هم ندارم دلم و به پنهانکاری خوش کنم، حقیقتا ترجیح میدهم مجرد باشم تا با کسی ازدواج کنم که در مجردی زندگی موقتی و تجربه کرده باشند.البته بیخشید این نظر شخصی بنده است.

راستی کسی که راستش و بگه من پرتشون نمیکنم بیرون، مهمان حبیب خداست، آدم با مهمان همچین رفتاری نخواهد داشت:18: فقط از آشنایی باهاشون صرف نظر خواهم کرد.همین

سلام جناب محمد رضا

ممنون از پاسختتون.

نقل قول:

---

جا لازم هست از جامعه پسران يه دفاعي بكنم!

اينكه جمله كه يعنيهيچ پسري نتونسته خودش رو كنترل كنه، يه جمله قطعي نيست كه شما ميفرماييد. درصد پسر هايي كه قبل از ازدواج ارتباط با دختر داشتن يا حداقل از اين فيلم ها نگاه كردن بيشتره نسبت به پسر هايي كه هيچ كاري نكردند! ولي لزوما اين معني رو نميده كه هيچ پسري صاف و ساده اي وجود نداره!

---

نه این جمله حرف بنده نبود، من همچین اعتقادی نداشتم و ندارم، من صرفا جمله ام و بصورت سوالی از جناب خاله قزی پرسیدم اونم چون از حرفها و پستشون همچین برداشتی کردم یعنی احساس کردم همچین حرفی و میخواهند بمن بگویند.

راستی اگر توانستید میشه بیشتر در خصوص این مسله ذات واقعیشون من و راهنمایی کنید مثلا چطوری و با چه سوالاتی به ذاتشون پی ببرم تا نگرانیم در خصوص این مسله تا حدودی حل بشه. ( البته من سوالات اعتقادی و نحوه برخورد با نامحرم و .... پرسیدم )

البته بنده هم هرچی فکر کردم و با دوستانم مشورت کردم تصمیم گرفتم دیگه سوالی در این خصوص نپرسم چون ممکنه دروغ بشنوم که فایده ای هم نداره فقط تصمیم گرفتم حساسیتم و عنوان کنم و بعد هم اگر شرایط مساعد بود این موضوع و بعنوان یک بحث مطرح کنم در غالب یک داستان زندگی و دیدگاه و واکنشون و و نظراتشون نسبت به موضوع بررسی کنم .

در خصوص گذشته اشون هم که اصلا سوالی نپرسم، هرچی فکر کردم دیدم خودمم نمیتونم همچین سوالی و چه مستقیم و چه غیر مستقیم بپرسم البته بقول جتاب خاله قزی امکان راست شنیدن بسیار اندک و نزدیک به صفر هست.


راستی عذر خواهم که پست هاتون و دیر پاسخ دادم بنده بعلت امتحاناتم کمی سرم شلوغ بود ولی از همه ممنونم بابت راهنمایی های دلسوزانه اتون :18:

سلام
من خیلی به موضوع شما فکر کردم و حقیقتا شیوه ای که بشه کاملا از حقیقت مطلع شد رو پیدا نکردم...
اما به نطر من باید بپرسید چون اگر سوال نکنید و خدای نکرده(ببخشید که این حرف رو میگم، گفتنش اصلا آسون نیست) تکرار میکنم خدای نکرده بعد از ازدواج متوجه بشید که ایشون رابطه ای داشتن ممکنه مدعی بشن که شما قاطعانه نپرسیدید و این تصور براشون پیش اومده که چندان هم برای شما مهم نیست...در مورد خود ارضایی و دیدن فیلم فقط حساسیتتون رو اونهم اگر صلاح دونستید مطرح کنید اما در رابطه با رابطه های جنسی حالا چه در قالب صیغه و چه نامشروع به نظر من باید حتما سوال بشه.(البته نه به این صراحتی که من و شما داریم صحبت میکنیم) اما بپرسید...
راستش من زمان آشنایی و عقدم هنوز با تالار همدردی آشنا نشده بودم و بعد از عقد عضو اینجا شدم و ازدواجم اگرچه اون زمان به زعم خودم آگاهانه بود اما الان که برمیگردم فکر میکنم دوران آشنایی وخواستگاری من تا حد زیادی کورکورانه بود و من دختر بسیار خوش شانسی بودم که الان زندگی خوبی دارم چون محیط خونواده ی همسرم جوریه که اگر حمایت ها و انعطاف فوق العاده ی همسرم نبود(حمایت و انعطافی بیش از توان یک مرد عادی و نرمال) زندگی من الان جهنم بود...
پس من نمیتونم راهنمای خوبی در مورد چگونگی پرسش این مساله باشم فقط اینو میدونم که باید بپرسید... گاه پرسش حتی اگر جواب واقعی هم بهش داده نشه برای فرد تعهد و بار وجدانی ایجاد میکنه مثلا اگر شخصی از ما سوال کنه که شما توی خونه تون ماکروویو دارید و ما حتی به دروغ بهش بگیم آره بعد از این یا رابطه مون رو با اون آدم قطع میکنیم که یه وقت نیاد خونه ی ما و دروغمون برملا نشه و یا سعی میکنیم هر جور شده ماکروویو بخریم بزاریم توی آشپزخونمون(میدونم مثال خوبی نیست ولی الان مثال دیگه ای به ذهنم نرسید)
موفق باشید

سلام خانم دختر بیخیال...
واقعا دلم نیومد چیزایی که مطمئنم بهتون کمک می کنه رو ازتون دریغ کنم...اول از همه بهتون تبریک میگم و از خدا می خوام یک انتخاب درست رو پیش رو داشته باشید ... راستی من یک عذر خواهی بهتون بدهکارم...یه وقت فکر نکنید که فراموش کردم که توی تاپیکم ازم سوالی پرسیدید و اگه جواب ندادم فراموششون کردم ! منتظر یک فرصت خوب بودم ... ان شاالله قبل این که مختومه بشه تاپیکش اون جا جوابتون رو می نویسم امیدوارم خیلی دیر نشه...

ولی شما که اون تاپیکمو خوندید... الان خندم می گیره که چه دغدغه هایی داشتم... مثلا دسته گل ببرم یا نبرم ! توی دستای خودم باشه یا مادرم یا خواهرم و... وقتی دغدغه ی شما مبنی بر سوالتون که بسیار به جا هستش رو خوندم ولی گفتید نکنه بهشون بر بخوره چون مذهبی هستند و... یاد دغدغه های خودم افتادم از اون جنس...

ببنید ما مسئول این نیستیم که بقیه چی می خوان راجب ما فکر کنند !! به شرطی که ما رفتار درست رو انجام بدیم

که با شناختی که از شما دارم مطمئنم رفتار درستی دارید و خواهید داشت )... من خودم هر جا خواستگاری که برم از خدا می خوام به همین سفت و سختی شما این سوال ها رو ازم بپرسه طرف مقابلم ... اون وقت برای من فقط دو حالت رخ میده که فکر کنم..یکی این که اون خانم چقدر خودش مثل شما اهل مراقبه بوده و سالم زندگی کرده و بسیار لذت می برم و... یا این که میگم نکنه مثلا چیزی در گذشته ایشون هستش که این قدر روی این موضوع حساسیت دارند و مثلا می خواد بدونه من اگه برام مهم نیست ادامه بده ... که بستگی داره چطوری بگه ! تا من کدوم برداشت توی ذهنم بیاد که در ادامه بهتون میگم تا خدایی ناکرده شما برداشت بدی روی ذهن خواستگارو کلا خواستگارهاتون نذارید ...

(یک چیزی هم داخل پرانتز بگم ببنید همیشه تصورتون این باشه خواستگار شما باید فردی باشه که ذهنی باز داشته باشه اگه قرار باشه هر فردی با پرسیدن این سوال های شما زود رنجیده بشه (که از خلقیات یک مرد واقعی به دوره ) یا بهش بر بخوره و.. البته به شرطی که بیان شما درست باشه همون بهتر زودتر قضیه تموم بشه ... )

ببنید من خودم واقعا موافق این هستم خیلی سوالات رو میشه هوشمندانه پرسید و خیلی قشنگ به ذهنیت طرف مقابلمون برسیم حالا غیر مستقیم در قالب سوال یا مشابه و ... البته شاید یک روزی راجبش تاپیک زدم و خوشحال میشم از نظر دوستان استفاده کنیم تا یک یادگاری خوب واسه خودمون و سایر دوستان در تالار بذاریم...

ولی راجب این موضوع خاص و غیر شوخی بردار به نظرم باید حتما مستقیم پرسیده بشه ولی وقتی میگم مستقیم یعنی مستقیم خاص که اونم در ادامه میگم خدمتتون ...

این که فلش بکی به گذشته ها و ذهنیت غیر کاملتون راجب ظاهر و شرطی شدن راجب خلقیاتشون گفتید خواستم عرض کنم خدا رو شکر زود متوجه شدید...خیلی از پسر ها هم به اشتباه فکر می کردند مثلا صرف این که خاطر خواه یک دختر خانم چادری بشند لزوما اون خانم مثلا جلوی نامحرم های فامیل بی حجاب ظاهر نخواهد شد و .... (که اینم در ادامه اشاره می کنم)


ببنید البته می دونم شما خودتون خلاقیت کافی دارید که به بهترین نحو و جمع بندی برسید ولی من یک حالت فرضی رو میگم دیگه خودتون مطمئنم بهترین تصمیم رو خواهید گرفت و خودتون اون قدر توانمند هستید که بهترین راه حل رو انتخاب
کنید

در گفت و گوی دو نفره که با ایشون (یا کلا هر خواستگاری دارید)
به نظرم کلا این بیان خوبه (بخش ابی رنگ شما یکدفعه ازشون سوال می پرسدید و اصلا هیچ پیش زمینه ای به ایشون نمی دید (البته باز داخل پرانتز , پرانتز بگم یکم به نظرم بدیهی هستش که حتی غیر فامیل ها هم که خواستگار شما میان از طریق واسطه قطعا بهشون میگن مثلا شما خانواده ای هستید به این مسایل پایبند و.. دیگه فامیل که جای خود دارد پس می دونند خواستگار ها تا بخشی این مسایل برای خانواده شما و خودتون مهمه) در بخش دوم قهوه ای رنگ به واکنش ایشون جواب می دید و در بخش انتها سبز رنگ و قسمت اخر نظر محترم خودتون رو بیان می کنید)

مثلا بهشون بگید که نظرتون راجب این جمله که گذشته هر فرد به خودش مربوطه چی هستش ؟!ببنید اینو قطعی نمیگم ولی فکر می کنم کسی که از گذشته ی خودش تا حد قابل قبولی مطمئنه (به پی نوشت 1 رجوع شود) میگه نه قبول ندارم و بیش تر توضیح میده و...

ولی لزوما فردی هم که بگه که گذشته ها گذشته و مهم ایندست هر چند به احتمال زیاد شاید در گذشتش چیزایی بوده ولی یک احتمال هستش مثلا طرف در جلسه ی خواستگاری اون قدر خاطر خواه شده که از روی احساس و دوست داشتن و رسیدن به طرف مقابلش میگه برام مهم نیست و... (تا مثلا اگه طرف مقابلش در گذشتشت چیزی بوده بخواد بگه براش مهم نیست گذشتشت و خودش اتفاقا گذشته ی خیلی پاکی هم داشته باشه !) ولی قطعا یک روزی بعد ازدواج و فروکش کردن تب و تاب ها مهم خواهد شد حتما ...

یا ایشون میگه چرا همچین سوالی پرسیدید تا شما بیش تر توضیح بدید و به ببینه شما چه جوابی دوست دارید همونو بده و که اگه این طوری بود بهتره زودتر برید سراغ مرحله ی بعد
...
به هر حال شما باید موضع خودتون رو کم کم این جا مشخص کنید...مثلا اگه ایشون گفت اره قبول دارم بگید چرا قبول دارید واقعا یعنی مهم نیست گذشته ی ادما در رفتار ایندشون ؟! )

میگید ببنید من اعتقاد دارم مثلا یک پسر که خواستگاری یک دختر خانم مذهبی و مثلا چادری میره لزوما نباید فکر کنه اون دختر جلوی نامحرم هم همین پوشش رو داره(البته میگید من خودم که برام نامحرم نامحرمه یا کلا سریع عقیدتونو می گید و میگید بحثم این نیست) همون طور هم صرفا مطمئنم شما هم بهم حق میدید که صرفا چون خواستگار ادم مذهبی باشه لزوما به این معنا نیست که نباید خیلی چیزا رو نپرسید؟! البته میدونم شما خیلی فهیم تر از این حرفا هستید با شناختی که از شما و خانوادتون دارم(به قول دوستان همون نوازش کودک درون!!!!)

بعدش میگید من یک سوال دیگه میتونم بپرسم؟! تا حالا شده فکر کنید کلا بعد ازدواج با هر خانمی خدایی ناکرده اگه چه اتفاقی بیفته که حتی با وجود داشتن فرزند از اون ازدواج سرد میشید و ترجیح میدید جدا بشید تا ادامه ؟!( اینو خارج از بحث بهتون میگم خانم دختر بیخیال حالا دعا می کنم کسی در این شرایط قرار نگیره ولی می خوام شما خیلی سفت نظرتون رو بیان کنید با گفتن اون نظر و گر نه به نظرم کلا حتی در صورت چنین اتفاقی اگه برای سایر مخاطبینی که ازدواج کردند و این پستمو می خونند و درگیر چنین مشکلاتی هستند بهتر باشه واقعا اگه فرد نادمه و.. و مخصوصا بچه هم دارند برای اون فرزند هم که شده زندگی رو حفظ کرد و ادامه داد پس می خوام شما با این حرف فقط شدت تنفرتون رو اعلام کنید چون منم خودم ترجیح میدم تا اخر عمر مجرد باشم یا حتی به اونی که مثلا اگه حتی شدیدا بهش علاقه پیدا می کنم نرسم اگه قرار باشه در گذشته هم فکری و هم جسمی فرد دیگه رو چه شرعی چه غیر شرعی چه دختر چه پسر فرقی نداره ولی لمس کرده باشه و درگیر چنین روابطی تا اون حد شده باشه پس دغدغه ی شما بسیار به جا هستش)

بعدش بگید من خیلی برام مهمه همسرم فردی که قراره پدر فرزند هام بشه ... کار به درست و غلطش ..شرعی و غیر شرعی بودنش و... اینا ندارم .. مهم این هستش که اهل رابطه با هیچ دختری نبوده باشه و.... چون خودمم یک عمر همین طوری زندگی کردم و به نظرم گذشته ی ادما چیز جدایی از ایندشون نیست و به نظرم تعهد لزوما بعد ازدواج نیست و سال ها قبل ازدواج از روزی که دختر و پسر به سن و رشد عقلی می رسند باید متعهد باشند (این طوری همون طور که اوایل صحبت هام گفتم اگه ایشون ذهنیت منفی براشون ایجاد شده بود از بین خواهد رفت)

ببنید مثلا فردی که اصلا اهل این روابط نبوده حتما میگه اره منم موافق هستم باهاتون و.. ولی هر کی بگه اره حتما موافقم لزوما به این معنا نیست که واقعا اهل این روابط نبوده و.... (مهم این هستش که در نهایت باعث میشه اگه فرد واقعا اهل این روابط بوده وقتی این سفت و سختی شما راجب این موضوع مهم رو ببینه دیگه بیخیال !! بیخیال از ازدواج با شما البته خواهد شد و اگر هم نبوده باشه و مشکلی دیگه ای نباشه ادامه خواهد داد و... )

پی نوشت ها :

1- ببنید منظور از گذشته ی قابل قبول همون طور هم که دوستان و بعدش هم خودتون اشاره کردید این نیست طرف معصوم باشه که و... مثلا اصلا یکبار فیلم فلان ندیده باشه یا عکس بهمان یا مثلا نگاه فلان به فردی به هر حال ادم و نفس سرکشش هستش و... یا درش کنکاش کنیم که می دونم تمامی این ها رو شما خودتون خوب متوجه هستید ولی خب واقعا به نظرم خواسته ی شما معقول و منطقی هستش و زیاده خواهی نیستش... مثلا ممکنه پسر یا دختری توی سن 18 سالگی مثلا از روی کنجکاوی با جنس مخالف توی فرومی صحبت کرده باشه حالا اونم نه خاص و زود متوجه اشتباهش شده باشه خب مسلما اینا قابل گذشت هستش یا مواردی مشابه .....البته واسه هم سنای خودمون گفتم واسه بچه های این نسل که تلگرام مد شده و خیلی راحت شاید خیلی عکس ها و... واسه هم بفرستند اصلا منظورم نبود) کلا الان واسه بچه های الان خیلی چیزا که زمانی واسه ما قبح داشت شکسته شده طرف 15 سال نداره ولی ... بگزریم... به هر حال راجب حفظ نگاه مرد هم کاملا باهاتون موافق هستم من خودم نه صرفا برای وفاداری به همسر حتی و... کلا به این نتجیه رسیدم مردی که چشش رو کنترل کنه خودش به ارامش بیش تری خواهد رسید چه قبل ازدواج چه بعد ازدواج قطعا و همسرش براش بهترین و زیباترین خواهد بود و دچار مقایسه نمیشه)

2-راجب صحبت های دوست عزیزمون جناب خاله قزی که برداشت کردید هیچ پسر نبوده که اهل این روابط نباشه و... عرض کنم البته تا سن 30 رو نمی دونم ولی تا این سنی که من دارم من همه ی دوستام اصلا اهل این روابط نبودند و البته خیلی هاشون هم ازدواج کردند ... پس از این بابت نگران نباشید ...

3
البته میدونم خودتون هم خوب می دونید بخش زیادی از ازدواج هم به توکل به خدا ربط داره به هر حال هر چقد ر هم تحقیق کنیم هر چقدر هم طرف اهل صداقت باشه کلا در هر زمینه ای ولی کلا ازدواج بحث پیچیده ای هستش و باید در نهایت از خدا بخوایم اون وصلتی که رخ میده به بهترین نحو باشه طوری که هیچ موقع پشیمونی بار نیاد

در نهایت خانم دختر بیخیال که این روزا ذهنتون درگیر خیلی چیزاست به نظرم کلا درس و این چیزا رو میشه ادامه داد با همسری خوب پس مهم تر ازدواج هستش این که گفتید درگیر درس هستید میگم واقعا از صمیم قلب برای شما ارزوی خوشخبتی دارم امیدوارم روزی خبر وصال شما با یارتون همونی که بعد ازدواج بارها از داشتنش خدا رو شاکر هستید بشنویم و همچنین سایر دوستان

التماس دعا دارم

در این مورد خاص

1.تحقیقات محلی
2.ببینید دوستانش چه قشری هستند.( شخصیت فرد رو میشه با دوستاش شناخت)
3.در زمان خواستگاری و همصحبتی با شما چگونه برخورد میکنه
4.خانواده اش چجوری هستنداینو میگم چون یکی از دوستهای ما خانوادگی بعد ازدواج توی کار طلاق دادن یا ازدواج دوم و موقت هستند )
5.بین صریح خط قرمزهایی که توی زندگی برای خودتان دارید بصورت واضح و مستقیم سوال هم پرسید جدی جواب بدید تا متوجه حساسیت های اصلی شما بشوند
6.فدایی یار پیشنهاد خوب یداد:در مورد گذشته خودت بگو و افکاری که داری که چجور دختر یهستی و نظرت در مورد رابطه با جنس مخالف چجوریه و دوست داشتی و داری که فردی که قراره ان شاء الله بخواخوای باهاش زندگی کنی چنین طرز فکری داشته باشه.اینکه هر انسانی جایزالخطا هستش ولی دوست نداری بعدا توی زندگی مشترک موضوعی مشخص بشه که به زندگیتان ضربه وارد بکنه.

شماره 6 دیگه دست خودته ولی بازم میگم بصورت کلی باید از نشانه ها متوجه بشی.یکم اینجا باید به غریضه خودت اعتماد بکنی.ولی بازم میگم حداقل این مورد چه توی خواستگاری چه الان توی زندگی مشترک تاثیری نداره ولی خودم رو میگم وقتی خانومم توی خواستگاری و چند بار توی زندگی خط قرمز خودش را محکم در مورد رابطه با دختر یا ازدواج دوم از اینگونه رفتار ها جدی بیان کرد که هر لحظه باشه از این زندگی خارج میشم حداقل من یکی حساب کار دستم اومد:58:

راستی در مورد این جمله شما

نقل قول:

---

راستی کسی که راستش و بگه من پرتشون نمیکنم بیرون، مهمان حبیب خداست، آدم با مهمان همچین رفتاری نخواهد داشت:18: فقط از آشنایی باهاشون صرف نظر خواهم کرد.همین

---

بفرمائید بشینید و بشین و بتمرگ و هنیش(به زبان شمالی مازندرانی و گلستانی) شاید در بیان فرق داشته باشه ولی همش یک معنا را میده.بعدشم با این طرز فکرت کامل مخالفم ترجیح میدم مجرد بمونم!اصلا و ابدا طرز فکر درستی نیست هم بخاطر خودت و ظلمی که بخودت میکنی هم بخاطر اینکه فرصت داشتن همسری خوب را از یک پسری که دنبال دخترهای نجیب و باحیا و پاک دامنی مثل شما هست را ازش میگیرین این موضوع هم ظلم به شماست هم به اون پسرهایی مثل شما که افکاری همانند شما دارند. البته این فقط یک نظر شخصیه :72: