+ خیانت دوطرفه

[/size]دوستان/ من سوالی داشتم در مورد یکی از دوستام من از مشاور اینجاکمک می خوام دوست من یک سالی هست که با شوهرش ازدواج کرده این شوهرش بسیار هوس بازه دنبال دوست دختر و زن است این شوهر دوستم یک پسر دایی داره که اون به دوست من ابراز علاقه کرده این دوست من که از محبت شوهر بی بهره بوده و میدونه که شوهرش با زنها ودخترای دیکه رابطه داره به مرور چذب این پسر داییه میشه و حدود 5 ماه با او رابطه برقرار می کنه به طوری که باهاش بیرون میره با هم عکس دارن و اون پسر دایی شوهرش ازش خواسته که از شوهرش جدا بشه و با او ازدواج کنه. این دوست من اوایل عاشق شوهرش بود اما با وجود بی تفاوتی های شوهرش دیگر به او علاقه ای ندارد و از پسر دایی شوهرش خوششش امده تا اینکه بعد مدتها فهمیده که پسرداییه قصد سوئ استفاده ازش داشته.و تهدیدش می کرده که عکسشو پخش می کنه و ابروشو میبره . اما مدت 11 ماه که دنبال کارهای طلاق از شوهرشه و خونه مادرش زندگی میکنه تا اینکه شوهرش امده و میگه که کارهای گذشتشو رها کرده و ادم خوبی شده. و می خواد بر گرده سر زندگیش اما این دوست من دلش به حال شوهرش می سوزه و شوهرش راجب پسر داییش چیزی نمیدونه .مونده که چه کننه ایا برگرده با شوهرش زندگی کنه یا نه و ایا راجب پسر داییه چیزی به شوهرش بگه یا نه البته این پسر سنش 23 ساله دختر 22 سال این دختر از ترس پسر داییه خونشونو خونه پدریشو عوض کردن گوشیشم فروخته. نمیدونه چه کنه .به نظر شما برگرده یا نه ایا در مورد پسرداییه شوهرش چیزی بهش بگه یا نه از انجایی که پسر داییه تهدیدش کرده.البته این شوهر دوست من در موقعه نامزدی هم رابطه داشته با یک خانم بیوه که همسایه دوست من بوده و می خواستن جدا بشن که شوهرش و خانوادش امده التماس کرده دختره هم بخشیدتش اما دست از هوس بازیش بر نداشته .وهر بارم این کارو تکرار کرده جه نامزدی چه بعد از ازدواج.ولی الان ابراز بشیمانی کرده و میخوادبرگرده سرزندگیش. بگید این دوست من چه بکنه طلاق یا برگشت و دادن فرصت دوباره..پسر داییه چیه البته مثل اینکه این شوهر دوست من بی غیرتم تشریف داره. و تو مددت نامزدی می دونسته که این پسرداییش چشم طمعه به زنش داره و پسرداییه چندباری هم دردوران نامزدی به دوست من پیشنهاد داده بوده و دوست من که به شوهرش میگه اون هم بی خیال بوده پسر داییه در دوران نامزدی که عفدبودند.حتی به دوست من دست هم زده بوده و بهش ابراز علاقه می کرده.و دوست من به شوهرش این قضیه رو می گه. و شوهرش از این ماجرا خبر داشته اما بی تفاوت بوده و یک بارم می خواسته با همین پسر داییه زنشو تنها ببره اصفهان که مادر دوست من اجازه نمیده.اما الان به دلایلی با پسر داییش قهره شوهر دوست من.اما شوهرش از رابطه او با پسر داییه خبر نداره .اگه بخواد طلاقم بگیره نمی خواد با پسر داییه شوهرش ازدواج کنه اما از ابروشم میترسه و دلش برا شوهرش هم میسوزه.1-ایا برکرده سر زندگیش یانه2-در مورد رابطش به شوهرش چیزی بگه یا نه3- با وجود اینکه شوهرش با همه ی بدیهاش پشیمانه و می خواد درست بشه.[size=large]

عجب زندگی عجیب غریبی
این مدلی من ندیده بودم
به نظر من خانه از دار بست ویران است

عزیزم این طور که از ماجرا پیداست هم دوستتون هم همسرشون نیاز به یک مشاوره ی حضوری دارند. هر دو هنوز به رشد عاطفی نرسیده اند و مهارت های زندگی را نیاموخته اند. حتما باید به مشاور مراجعه کنند

منم با نظر tarane5000 موافقم فکر نکنم این زندگی دیگه برای هر دو زندگی بشه آخه عزیزم به دوستت بگو شوهرت بهت خیانت کرد از دستش ناراحت شدی میتونستی برگردی خونه پدرتو همین کاری که الان داری میکنی و انجام بدی تو چرا تلافی کردی تو که معنی خیانتو میدونستی خودت داشتی ازدست خیانت عذاب میکشیدی به هر حال تصمیم با شماست اما اگر برگشتی قبلش با اینکه درست نیست ولی به شوهرت همه چیو بگو که آتو دست پسر داییه ندی ولی از یه طرفم احتمال داره شوهرت بهت شکاک بشه و اونطور هم زندگی برات سخت میشه با مشاور صحبت کن بهت راه درستو نشون میده هر چند هر طرف بری بالاخره از بوم میافتی ببخشید صریح صحبت میکنم اما با کاری که شما کردی نه راه پس داری نه پیش از همه مهمتر با یکی از اقوام نزدیک شوهرت رابطه برقرار کردی........................................

اگه دوستت خواست برگرده حتما" شوهرش رو در جريان ارتباطش قرار بده و گرنه چند وقت ديگه همين آش و همين كاسه است . راستش آدماي اين زندگي يه جورين .

سلام دوست عزیز
خیلی دوستت اشتباه بزرگی کرده .شوهرش وقتی بهش خیانت کرده دیگه اون چرا این کارو کرده ؟؟
به نظر من باید یک فردی که مورد اطمینان باشه و فردی که بتونه با شوهر دوستت صحبت کنه و ماجرا را یه جوری بهش بگه که باعث از هم پاچیدگی زندگی نشه و به نظر من مطمئن ترین فرد میتونه یه مشاور خانواده باشه که یه فرد غریب باشه که راحت تر این کار را انجام بده و قبلش دوستت بره خودش باهاش صحبت کنه و تمام ماجراها را براش بگه و بعد مشاور شوهرش را حضوری بخواد و ماجرا را براش بگه .
و نباید چیزی ناگفته بمونه به نظر من چون ممکنه که پسر دایی اون آقا بعد ها بخواد اذیت کنه .امیدوارم این مشکل پیچیده به زودی زود حل بشه و هر چه زودتر برگرده سر زندگیش و بدون هیچ مشکلی با هم زندگی کنند .
مشکلی با طلاق و جدایی حل نمیشه همیشه باید دنبال را حل های غیر از آن گشت .
موفق باشید

شرمنده که اینقدر صریح صحبت میکنم ولی حیف شما نیست که با چنین زوجی رابطه دارید؟حیف شما نیست که دوستی از این قماش آدمها دارید؟زن متاهل که با پسر دایی شوهرش رابطه نامشروع داره حال آدم بهم می خوره مرد متاهلی که مثل لباسهای تنش رنگارنگ معشوقه داره اینها مایه حقارت بشریتن چه فرقی بین این افراد و حیوان وجود داره کسی که نی تونه میل جنسی و نفسش رو کنترل کنه
خدا آخر و عاقبت ما رو ختم به خیر کنه
شرمنده خانم که اینجوری صحبت کردم ولی باور کنید نتونستم خودم رو کنترل کنم تا زبون به دندون بگیرم اگر شما هم می خواهید به این دوستتون کمک کنید بهش بگید از شوهرش جدا بشه و طلاق بگیره حداقلش اینجوری رسوایی در کار نخواهد بود
در پناه حق

سلام. متاسفانه این گونه مشکلات در جامعه ما زیاد است ولی این دلیل نمی شود کسی به کسی خیانت کنه. درسته که شوهر آن خانوم خیانت کار بود ولی اون خانوم هم نباید مرتکب چنین اشتباهی می شد البته می دانم در آن موقع در چه شرایطی بودند. بنظر من اگر آن خانوم قصد برگشت و ادامه زندگی با شوهرش را دارد باید همه ماجرا را تعریف کند هر چند که برای شوهرشان اهمیتی ندارد. نمی دانم ولی من اگر جای ان خانوم بودم هرگز به آن مرد اعتماد نمی کردم. کاش دوست شما وقتی خیانت همسرش را می دید به فکر طلاق می افتاد یا هر دو پیش مشاور می رفتند تا لااقل ابروی دوست شما حفظ می شد. بخدا وقتی این ماجراها را می شنوم ناراحت می شوم چرا مردهای ما اینقدر بی تفاوت شده اند اخه چرا؟ انشاالله درست می شود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط noghte sare khat

شرمنده که اینقدر صریح صحبت میکنم ولی حیف شما نیست که با چنین زوجی رابطه دارید؟حیف شما نیست که دوستی از این قماش آدمها دارید؟زن متاهل که با پسر دایی شوهرش رابطه نامشروع داره حال آدم بهم می خوره مرد متاهلی که مثل لباسهای تنش رنگارنگ معشوقه داره اینها مایه حقارت بشریتن چه فرقی بین این افراد و حیوان وجود داره کسی که نی تونه میل جنسی و نفسش رو کنترل کنه
خدا آخر و عاقبت ما رو ختم به خیر کنه
شرمنده خانم که اینجوری صحبت کردم ولی باور کنید نتونستم خودم رو کنترل کنم تا زبون به دندون بگیرم اگر شما هم می خواهید به این دوستتون کمک کنید بهش بگید از شوهرش جدا بشه و طلاق بگیره حداقلش اینجوری رسوایی در کار نخواهد بود
در پناه حق

---

تایید میشه . این زوج زندگی افتضاحی دارند . در و تخته خوب به هم جور شدند .
برای خلاصی از دست پسر دایی هم میتونه شکایت کنه . فکر کنم نیروی انتظامی یک بخش مخصوص اینگونه موارد داره .

تنها کاری که برای این نوع زندگی های تهوع آور می شه کرد به قول noghte sare khat جدایی از اونهاست و تشویقشون به جدا شدن از هم.
اون پسر دایی هیچ غلطی نمی تونه کنه. حکم این کار سنگین تر از این حرفاست.
جامعه ما داره کجا می ره خدا می دونه...

راستشو به شوهرش بگه و خودش رو خلاص کنه !!!! فکر کنم ، برق از سر شوهر بی غیرتش بپره ، و بخواهد زنشو آش و لاش کنه !!!!! من می گم : مردهه بعد یک مدت بر می گرده به هوس بازی هاش و این دخترهه ابله هم این سری خودش رو رو سر یکی دیگه خراب می کنه !!!

منم تصور مي كنم كه ادامه دادن به اين زندگي دامن زدن به آتشه اين گناهه

شايد بهتر باشه كه به صورت توافقي ؛ اينا كه اينطور با صراحت به هم خيانت ميكنن از هم جدا شن

سلام
بره سر خونه و زندگیش و به شوهرش هم بگه که پسر دائی شوهرش بهش نظر داشته و گولش زده که من خوشبختت می کنم و شوهرت به دردت نمی خوره و اون هم گول خورده و چند مدتی باهاش بوده و از اونجایی که شوهرش بی تفاوت فکر نکنم براش مشکلی پیش بیاد.

به قول نازنين اينها هنوز به بلوغ عاطفي نرسيده اند دوست شما كاملا از روي احساس اون هم احساسي منفي عملي رو انجام داده . يه تلافي تلافي كاري كه در چارچوب زندگي اش قبحش ريخته شده . دوستان چرا همه تعجب كرديد اين گونه اتفاقات زياد رخ مي ده زن شوهر دار مثلا عاشق فرد ديگه هاي مي شه مرد زن دار هم خوابه زناني مي شه كه اگر فاكتور هوس رو ازش بردارن توي شرايط عادي آب دهان هم طرف اون زن ها پرت نمي كنه و در نهايت هر دو تلاش براي ويراني هم براي نابودي زندگي هم و دست آخر مي گن طلاق مي گيريم مي ريم دنبال زندگي مون در صورتي كه حتي نمي دونن مفهوم زندگي چيه ؟ معناي خوشي كدومه؟
من به شخصه نمي تونم در مورد اين مسئله نظر بدم فكر كنم اين يكي ديگه كار آقاي سنگ تراشانه.

من واقعاً نمي دانم چي بگم. صفحه حوادث پر شده از اين جور زندگيها. خدا به دادمان برسد. همش خيانت. ايشون به نظر من طلاق بگيرند بهتر است. اما اگر خواستند برگردند حتماً بايد شوهرشان را در جريان قرار بدهند. البته فكر مي كنم باز هم دوامي نخواهد داشت. پس عاقلانه است كه كار اول را انجام بدهند.