من ناسازگارم یا مادر شوهرم
سلام
من 32سالمه حدوا 7سال پیش ازطریق سایت دوست یابی با همسرم که همشهری هم بودیم اشنا شدم بعد از یک سال به دلیل وابستگی همسرم تصمیم به ازدواج گرفتیم با اصرار همسرم به مادرش موفق به ازدواج شدیم 2سال عقد بسته بودیم روابط خانوادگی خیلی کمی با خانوادش داشتم بعد از ازدواج برای زندگی به طبقه پایین منزل مادرشوهر رفتیم رفتار مادر شوهرم بد نبود و من فکر میکردم کلا اخلاقش اینطوره مشکل خاصی نبود ومن با سردی مادر شوهر کنار اومده بودم که برادر شوهرم ازدواج به دلخواه مادرش کرد از اون به بعدمن متوجه فرق گذاشتنای مادرشوهرم بین من وجاریم شدم بگم هیچ بی احترامی نمیکرد فقط با اون خیلی گرم برخورد میکرد با من معمولی یا من تو دوره عقد بستگی شاید فقط 4بار برای ناهار یا شام دعوت شدم اما جاریم هر هفته اونجا بود من خیلی اذیت میشدم اما گاهی کوتاه می اومدم گاهی به همسرم اعتراض میکردم ولی مشکل اصلی از جایی شروع شد که برادر شوهرم از ترکیه یه سری لباس برای فروش اورد و من هم از او خرید رکدم و فردای اون روز برادر شوهرم یک دست لباسها پس گرفت من ناراحت شدم و بقیه لباسها رم پس دادم مادر شوهرم از من ناراحت شد و لباسها را خودش برداشت و به مناسبتهای مختلف به بچه و شوهرم میداد و با من هم یه مدت سر سنگین بود گذشت تا چند وقت پیش قرارشد به مسافرت برویم که برادرشوهرم گفت مادر زن و برادر زن مجرد من هم با ما می آیند من و شوهرم گفتیم که پس ما نمیاییم چون سختمان میشود برادرشوهر و مادر شوهرم ناراحت شدن و مسافرت را کنسل کرد و به من کم محلی میکرد من چند بار به خانه اش رفتم که باز سر سنگین بود و من هم از آن به بعد بهش کم محلی میکردم و همین موضوع زندگیمون تحت شعاع قرارداده ومن ناراحتم چیکارکنم به قهرم ادامه بدم بدم بهش بگم از دستش ناراحتم و چرا فرق میذاره بگم شوهرم تو این موضوع خنثی عمل میکنه وبه من میگه ولشون کن نا گفته نماند من قبلا یک نامزدی نا موفق هم داشته ام 2سال عقد بسته بودم به دلیل اعتیاد جداشدم که مادر شوهرم بی خبر و از نظر مذهبی و فرهنگی باهم خیلی فرق داریم اونا مومن که حتی اهنگ هم گوش نمیدن ما معمولی از نظر مالی در یک سطح هستیم حالاشما بگید چکارکنم