بر سر دو راهی

با سلام
دختری هستم 20ساله دانشجو.
من از وقتی سوم دبیرستان بودم عاشق یکی از پسرای فامیلمون هستم.چرا که مطمئن هستم با این آقا خوشبخت میشم و ایشون دقیقا همونی هستن که من میخوام.البته این مساله رو صراحتا بهش نگفتم چون به نظرم یک دختر خیلی بیشتر از این حرفا ارزش داره.اما نمیدونم چرا هر چقدر میگذره تحمل این مساله برام سخت میشه.این اواخر خیلی تحویلش میگرفتم و فکر میکنم متوجه این مساله شده.اما نمدونم منو دوست داره یا نه.هیچ رفتاری که نشون بده منو دوست داره از خودش نشون نداده و از طرفی نشون هم نداده که از من بدش میاد.
من خواستگار زیاد داشتم.اما ردشون کردم چون به ازدواج با کسی دیگه ای نمیتونستم فکر کنم.
اما این اواخر یه خواستگار دیگه دارم.این بار سعی کردم منطقی باشم.و بهش فکر کنم و دربارش تصمیم بگیرم اما باز فکر این پسره و این که شاید اونم منو دوست داره عذابم میده و نمیذاره در مورد خواستگارم درست فکر کنم.من تا یه هفته دیگه باید به خواستگارم جواب بدم.خواهش میکنم راهنماییم کنید.

سلام به شما دوست عزیز
یک سوال : اقا پسری که در فامیل شما هستند چند سالشون اصلا قصد ازدواج دارند ؟ شرایط ازدواج رو دارند ؟
شما از روی عقل دارید تصمیم می گیرید یا اینکه عشق چشمای شما رو بسته ؟
خوب می تونی از طریق یک واسطه به اون بگی که شما می خواهید به خواستگارتون جواب بدید اگر ایشون هم به شما علاقه داشته باشه سعی می کنه که پا پیش بگذاره .
البته این نظر بنده بود انشا الله دیگر دوستان هم نظرات خودشون رو خواهند گفت .

سلام بهاره جون راستش من یه جورایی اونو متوجه کردم.اما متاسفانه هیچ عکس العملی ندیدم از طرفی این اقا هم دانشجو هستن و خیلی هم به درسشون توجه دارن و الان هم وقت امتحانشونه و مشغول درس خوندن و ..
گاهی فکر میکنم شاید بعد امتحاناش پا پیش بذاره اما میترسم و من زیاد وقت ندارم چه جوری با خودم کنار بیام؟

سلام

هر کس باید در زندگی حداقل یک بار ریسک کنه این نظر منه .
اگه دوستش داری برو تمام حرفاتو باهاش بزن یه روز که می دونی وقت آزاد داره

سلام aramesh ؛
منم با بهاره موافقم و فکر میکنم باید صراحتا به مخاطبت علاقتو ابراز کنی البته به قول آقای سنگ تراشان اگه خواستی علاقتو ابراز کنی باید مثل پسرا طاقت نه شنیدن داشته باشی و به بقیه زندگیت فکر کنی .
امیدوارم و برات دعا می کنم شاد، موفق و خوشبخت باشی .

سلام
از کجا معلوم تمام پسرا طاقت نه شنیدن رو دارند ( یه شوخی بود جدی نگیرید پسرا دل سنگ تر از این حرفها هستند .)

سلام بهاره ؛
من اهل جر و بحث کردن درباره ی دختر و پسر نیستم و در موضوع "جنس مخالف نه متفاوت" همه نظراتم در این مورد رو قبلا گفتم .
از شما بعید بود یه همچین فکری داشته باشید !!! و اینقدر کلّی رای صادر کنید .
مسلما از شنیدن "نه" پسرا و دخترا ناراحت میشند اما این ناراحتی در دخترا بیشتر خواهد بود نه اینکه در پسرا اصلا نباشه .

بهاره،من که از وقتی دختری را که عاشقش بودم دلم را شکست،دیگر طرف شماهام نمی آیم!!

آخ که چقدر سوزوند منو لاکردار!!چقدر برایش . . . . .

اون وقت می گویی ما سنگدلیم؟؟؟!!!!خود شما دخترا . . . . لا اله الا . .

سلام
بابا جون این فقط یه شوخی بود . من هم قبول دارم کلمه نه هم برای دخترا سخت و هم برای پسر ها ؛؛ ولی معشوق همینجاست شما زود جبهه می گیرید . گرد آفرید شما اینقدر دل نازک بودید ما نمی دونستیم ( بابااااااااااااااا جونننننننننننننننننننننن شوخییییییییییی )
برای اینکه از بحث اصلی خارج نشیم همگی یه صلوات می فرستیم .
««« اللهم صلی علی محمد و ال محمد »»»

سلام بهاره ؛
اصلا بحث جبهه گیری و این حرفا نیست . شما هم اگه خواستید شوخی کنید می تونید از طریق پیام خصوصی یا ایمیل اینکار رو بکنید نه در تالار که مطالب مکتوب می مونند و در آینده مورد قضاوت قرار می گیرند .
در هر حال براتون آرزوی شادی و خوشبختی می کنم .

««««««««««« اللهم صلی علی محمد و ال محمد »»»»»»»»»»
سلام آرامش جان
خانم نگفتی چه کار کردی ؟ روزها دارند می گذرند و باید زودتر جواب گوی خواستگارتون باشید ؟ نتیجه چی شد ؟ ما منتظر هستیم .!!!

سلام بهاره جون.موضوع رو به خواهرم و برادرم گفتم.
سخت بود اما بهترین راه حلی بود که به ذهنم میرسید.خواهرم میخواد با مادر اون آقا پسر یه جور جریان رو مطرح کنه والبته نه طوری که من بشکنم جلوشون.
خواستگارم موقعیت خوبی داره . اگه تا چند روز دیگه مادر اون آقا پسر پیش قدم شد که (خدا کنه این طوری بشه)خواستگارمو رد میکنم و اگر نشد باهاش ازدواج میکنم.
بهاره جون به نظرت کار درستی میکنم؟

آقای سنگ تراشان لطفا شما هم منو راهنماییم کنید.

انشا الله که درسته ؛؛ امیدت به خدا باشه ما هم برات دعا می کنیم .
نمی دونم چرا جناب سنگ تراشان هنوز پستی تو این قسمت نگذاشتند .

سلام آرامش
به نظرم با وجود صحبت های قشنگ سایر دوستان در این پست ، دیگه جایی برای حرفهای من نباشه. واقعا خوب راهنمایی کردند.
فراموش نکنید که ازدواج، ماورای یک احساس و یک توهم می باشد. لذا اینکه صرفا فکر کنید یکی را دوست دارید و فقط با او می توانید خوشبخت باشید، توهم خطرناکیه که بعضی وقتها پس از ازدواج به چنین فردی تاوانش را باید پرداخت.
من می خواهم به این نکته توجه شما را جلب کنم در خوشبینانه ترین صورت اگر آن آقا پسر به خواستگاری شما هم آمد، لازم است مانند هر خواستگار دیگری مورد بررسی وشناخت قرار بگیرد تا تناسب معیار های ازدواج را در بین خود استخراج کنید.
من خیلی خوشحال شدم که در سئوالتون قید کرده بودید، سعی کردم در مورد این خواستگار اخیرم منطقی برخورد کنم. این عالیه، به نظرم در مورد یک رابطه احساسی و حتی این آقا که دوستش داری هم می توانی منطقی عمل کنی. حالا یا با واسطه یا بی واسطه موضوع را مطرح کنید. البته نه موضوع خواستن را ، بلکه موضوع بررسی تناسبات ازدواج را.
یعنی اگر این آقا آمد خواستگاری شما نباید به معنی آخر این فرایند ازدواج باشد. به عکس یعنی اول فرایند ازدواج است و باید همه معیارهایی را که مخصوصا در بخش مشاوره سایت همدردی آوردم را در مورد او بررسی کنید.

خلاصه:
با توضیحات بالا متوجه می شوید شما دو دوزه شدید و در دو راه هم می توانید خوشبخت باشید. یا با خواستگار فعلیتون و یا با فامیلتون. فقط شرطش اینه که خوب سعی خود را بکنید تا کاملتر طرف مقابلتون را بشناسید.

یه نکته حاشیه ای:
لطفا اگر دوستان پستی مثل این پست را دیدند که به خاطر کثرت مراجعان، از قلم جا افتاده ، سپاسگزار خواهم شد به من خبر دهند.