من و پیشنهاد ازدواج پسری که ازم کوچکتره

سلام دوستان
دختری هستم 27 ساله، حدود1سال و نیمه با پسری دوست شدم که 3 سال از من کوچکتره.
اولش یه رابطه معمولی و خیلی عادی در حد آشنایی داشتیم و ایشون خودشو هم سن من معرفی کرد و بعداز 2 ماه از من خواست رابطمون صمیمی تر بشه و چون ایشون به لحاظ شرایط خوب بود با هم صمیمی تر شدیم و رفته رفته دوستیمون بعد از 3ماه آشنایی به جایی رسید که خیلی با هم صمیمی شدیم تو همین موقع ها بود که گفت از من کوچیکتر هستش و دروغ گفته بوده چون فکر نمی کرده رابطمون اینجوری بشه و انقدر به من علاقمند بشه. من همون لحظه گوشیو قطع کردم و حالم خیلی بد شدو تصمیم گرفتم و گفتم که کلا رابطه رو قطع کرم چون تو شرایط دوستی گفته بودم 3 تا چیز برام مهمه که دروغ نباشه و خیانت و اگه نخواستیم همو راحت بگیم.اما عین این 4 روزو به من زنگ میزدو تا دم خونمون اومده بود و گریه وزاری و...بماند
خلاصه با التماس و اینکه بخاطر علاقه خواسته رو راست باشه و اشتباه کرده و فلان خواست ترکش نکنم و با کلی برو بیا قبول کردم باهاش دوستیمو ادامه بدم اما ته فکرم اون موقع این بود که بعد یه هفته با یه بهونه میگم بره ...
اما گذشت و محبت هاش بیشتر شد و دیگه هیچ چیزی که باعث دلخوری بشه پیش نیومد و منم بهش علاقم زیاد شد و طوری تا الان شده که هر روز با هم دوستیم و از چند ماه پیش شدیدا علاقمند به ازدواج شده و با خانوادش مطرح کرده و شدیدا مشتاق ازدواجه طوری که شاید تاحالا بیش از 100 بار درموردش حرف زدیم میگه خانوادش مشکلی با سن ندارن و خودش و تو فامیلاشون ازدواج اینجوری زیاده. ما هم داریم تو فامیل اما واقعا نمی دونم چیکار کنم
تمام شرایطش مناسبه و از هر لحاظ به هم میایم اما مشکل سن رو دارم بنظرتون چه کنم؟

ای بابا
بی خیال
الان که مثل گذشته نیست که زن ها یه عالمه بچه بیارن و زود شکسته بشن. الان ماشالا مامان و دختر رو می بینی نمی تونی تشخصی بدی که کدوم مادره؟؟ :311:
اگه همه چی اوکی هست
اصلا شک نکن و دل به خدا بسپار و هیچ وقت توی زندگیت این مساله رو تابو نکن
خیلی از آدمها رو می شناسم که اینطوری ازدواج کردن و خیلی هم خوشبختن
همیشه به خودت و شادابیت برس
ایشالا خوشبخت بشید :43:

ازدواج با این آقا به دلایل زیر چندان رضایتبخش نخواهد بود:
1.عموما پسرها، قبل از 25 سال، به ثبات فکری و احساسی لازم برای ازدواج نرسیدن،
2.رابطه ای که با دروغ شروع بشه، آینده خوبی نداره،
3.اینکه یه پسر دنبال یه رابطه تفننی با دختری بزرگتر از خودش باشه (و بعد از مدتی علی رغم خواسته اولیه اش به ازدواج باهاش فکر کنه)خیلی جالب بنظر نمی رسه.
4.احساسات شدیدی که ازش حرف میزنی، مانع از انتخاب صحیح شما دو نفر میشه، و ممکنه بعدها برای هرکدوم از شما پشیمونی به بار بیاره.
5. و در آخر اینکه اختلاف سنی شما خیلی زیاده، اگر خونواده ها مشکلی نداشته باشن و بقیه شرایطه مناسب بود، شاید می تونستی به ازدواج فکر کنی، ولی بنظر نمی رسه همه چیز عالی باشه.

مشکل اصلی شما درگیری احساسی و عاطفی با کسی هست که میخوای باهاش ازدواج کنی،
اختلاف سنی فقط بخش کوچکی از مشکل شماست.
توصیه میکنم رابطه دوستانه رو تمام کنید و زیر نظر خونواده ها و مشاور ادامه بدین.

این پسر توی یکسال و نیم، چیزی زیادی رو از دست نمیده، البته ممکنه به لحاظ احساسی دچار مشکلاتی بشه اما خیلی ضربه نمی خوره،
این شما هستی که بهترین سالای عمرت رو از دست میدی، سن شما بهترین سن برای ازدواج هست، زمان پیک ازدواج!
بهترین خواستگارهات رو از دو سال قبل تا دو سال بعد خواهی داشت.
زمانت رو از دست نده.

موفق باشی

این اختلاف سنی چیزی نیست اگه از بقیه جنبه ها تناسب دارین جدی بگو بیاد خواستگاری ودیگه به این روش یعنی رابطه احساسی و دوستی رو ادامه ندین
هر اشنایی قرار صورت بگیره زیر نظر خانوادها باشه تا عقلانی تر وجدیتر مراحل طی بشه.

سلام عزیزم
من یکی از نمونه هایی هستم ک با کوچکتر از خودم ازدواج کردم شوهر منم 3سال ازم کوچکتره و مشکل خاصی باهم نداریم و راضیم و خیلی هم عاشق هم هستیم. عزیزم اگه واقعا از نظر فکری و احساسی و عقلانی به هم نزدیک هستین و اگه میدونی نسبت به سنش به رشد فکری بالایی رسیده ازدواج شما مشکلی نداره . اصلا ب سن فکر نکن .
موفق باشی

به نظر من اگه پسر خوبیه پس مبارکه :72: فقط از این مطمئن باش که بعدا تو دوستو فامیل کسی بت تیکه انداخت راجع به سن نه خودت نه اون ناراحت نشین که زندگیتون سرد میشه...اینجا تا میای میگی میخای با یه کوچیکتر ازدواج کنی کلی کامنت میزارن که نه بدبخت میشیو اینا!! ولی به نظرم اصلا اینطور نیست.منم تو همچین رابطه ای قرار دارم و به راحتی میتونم بگم کاملترین ادمیه که تو عمرم دیدم فقط مشکل من خونواده منه که افکار پوسیده قدیمی دارن:47::54: ... مشکل قیافه و پیری و اینا که مهم نیست اصلا!!!! زیباترین دختر هم باشی بعد چند سال قیافت تکراری میشه و اگه طرفت ادم نباشه میره سراغ یه دختر دیگه حتی اگه پیر تر و زشت تر باشه!!! فقط علاقه و محبت که زوجها رو کنار هم نگه میداره نه رابطه جنسی!!! قیافه رو که میشه براحتی جوان نگه داشت!!! مسئله یائسگی و کاهش میل جنسیم که هی میگن اصلا مشکل ساز نخواهد بود!!! الان کلی روش افزایش برای میل جنسی تو سنسین بالا هست!!! تازه بعضی خانم ها تو یائسگی میل جنسی شون بالاتر هم میره!!...یه پسر 24 ساله هم اصلا بچه نیست!!!!والا تو محل زندگی ما که همه پسرای 24-5 ساله ازدواج کردن!!!...من که میگم اول از شخصیت و صداقتش مطمئن شو و در اولین فرصت بگو بیاد واسه خاستگاری... واسه منم دعا کن که مشکلم حل شه:203:

- - - Updated - - -

بطور کل نظر دادن در مورد مسائل زندگی یه نفر دیگه که فقط چند خط از زندگیش رو میدونی، نه خودشو دیدی و نه طرف مقابلشو اصلا نمی تونه قابل اعتماد باشه!! مشاوره خضوری بهترین روشه!! دوتایی با هم برین مشاوره... مشاور هم باید دلسوز باشه هم عالم وگرنه نتیجه خوبی نداره!!!! اینجا ممکنه خیلیا دلسوز باشن ولی علم شو نداشته باشن یا برعکس...باید شخصیت دو طرف بررسی بشه تا بشه در مورد ازدواجشون نظر داد. چه این مورد چه هر مورد دیگه ای. رو حرف کسی که وارد به کار مشاورس و شما دو تا رو ندیده کلا حساب نکن به نظر من:305:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ماه دخت

ای بابا
بی خیال
الان که مثل گذشته نیست که زن ها یه عالمه بچه بیارن و زود شکسته بشن. الان ماشالا مامان و دختر رو می بینی نمی تونی تشخصی بدی که کدوم مادره؟؟ :311:
اگه همه چی اوکی هست
اصلا شک نکن و دل به خدا بسپار و هیچ وقت توی زندگیت این مساله رو تابو نکن
خیلی از آدمها رو می شناسم که اینطوری ازدواج کردن و خیلی هم خوشبختن
همیشه به خودت و شادابیت برس
ایشالا خوشبخت بشید :43:

---

ممنون بابت نظر و دلگرمیتون
امیدوارم اینجور که میگید باشه و دعا کنید تصمیم درستو بگیرم و به آرامش برسم
مشکل من فقط سنِ البته بگم که آدمی هست به لحاظ شخصیتی و رفتاری از سنش بیشتر میفهمه و رفتار می کنه ولی فکر اینکه من ازش بزرگترم بعضی موقع ها واقعا میره رو اعصابم که چرا وقتی آدمی هست که از همه لحاظ با هم جور هستیم و انقدر منو دوست داره باید ازم کوچکتر باشه

- - - Updated - - -

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meysamm

ازدواج با این آقا به دلایل زیر چندان رضایتبخش نخواهد بود:
1.عموما پسرها، قبل از 25 سال، به ثبات فکری و احساسی لازم برای ازدواج نرسیدن،
2.رابطه ای که با دروغ شروع بشه، آینده خوبی نداره،
3.اینکه یه پسر دنبال یه رابطه تفننی با دختری بزرگتر از خودش باشه (و بعد از مدتی علی رغم خواسته اولیه اش به ازدواج باهاش فکر کنه)خیلی جالب بنظر نمی رسه.
4.احساسات شدیدی که ازش حرف میزنی، مانع از انتخاب صحیح شما دو نفر میشه، و ممکنه بعدها برای هرکدوم از شما پشیمونی به بار بیاره.
5. و در آخر اینکه اختلاف سنی شما خیلی زیاده، اگر خونواده ها مشکلی نداشته باشن و بقیه شرایطه مناسب بود، شاید می تونستی به ازدواج فکر کنی، ولی بنظر نمی رسه همه چیز عالی باشه.

مشکل اصلی شما درگیری احساسی و عاطفی با کسی هست که میخوای باهاش ازدواج کنی،
اختلاف سنی فقط بخش کوچکی از مشکل شماست.
توصیه میکنم رابطه دوستانه رو تمام کنید و زیر نظر خونواده ها و مشاور ادامه بدین.

این پسر توی یکسال و نیم، چیزی زیادی رو از دست نمیده، البته ممکنه به لحاظ احساسی دچار مشکلاتی بشه اما خیلی ضربه نمی خوره،
این شما هستی که بهترین سالای عمرت رو از دست میدی، سن شما بهترین سن برای ازدواج هست، زمان پیک ازدواج!
بهترین خواستگارهات رو از دو سال قبل تا دو سال بعد خواهی داشت.
زمانت رو از دست نده.

موفق باشی

---

ممنون بابت نظرتون
من از کلیت صحبت شما متوجه شدم مخالف 100% این ازدواج و ادامه رابطه هستی اما من واقعا ادم احساسی ای نیستم شاید از نزدیک با من روبرو شید تا اینو مطئن بشید. من دنبال آدمی هستم که اول شرایطمون باهم جور باشه : مالی و فرهنگی و... و بعدش اینکه دوستش داشته باشم. من حتی خاستگاری داشتم که البته اونم قبلا دوستم بود و شرایطش از نظر کار و تحصیل خوب بود اما اخلاق خسیس و روحیه افسرده و منزوی اش با شرایطم جور نبود .
بخواهم توضیح بدم در جواب شما باید بگم نه من درگیر احساس شدید عاظفی نشدم و نمیشم دوستی علاقه میاره درست اما اینجور علاقه شدیدی نیست که مثل دخترای 18 ساله باعث نشده که کورکورانه بخوام بگم من فقط اینو میخوام ولی دوست دارم مشاوره برم که از حرف های اون مطمئن بشم چون احساسی تر از منه و اون بیشتر از من به منو این دوستی و ازدواج علاقه داره
شاید یه کم توضیح درمورد خودم و ایشون بگم الان بهتر باشه:
من در یکی از محله های خوب تهران با خانوادم زندگی میکنم و یه خواهر کوچیکتر دارم،خانوادمون مذهبی نیستن ولی بی بند و بار هم نیستیم لیسانس نرم افزار دارم و چند ساله کار می کنم ،خداروشکر کار خوبی دارم و مدیر هستم در یک شرکت، حقوق خوبی شاید بگیم نسبتابالا دارم ، وضع مالی مون بد نیست و دستمون به دهن میرسه جدیدا ویزای ام ر ی ک ا گرفتم و شاید یه زمان برای زندگی کلا بخوام اونجا برم و به لحاظ ظاهری هم خدارو شکر خوبم از نظر اخلاقم: مهربون، کمی لجباز ، مغرور، کمی شیطون، شوخ، پشتکار
ایشون مهندس شیمی خونده و کارمند یکی از اداره های دولتی بودکه حقوقش هم خوب بود که بخاطر سربازی الان اومده بیرون ولی بعد مجدد برمیگرده از نظر مالی خوبن و شاید بهتر ازما، از نظر خانوادگی مشابه ایم و سن خانوداه شون کمه یعنی مادر و پدرش هم جوونن، و از نظر ظاهری هم خوبه از نظر اخلاق: مهربون،کمی احساسی، باهوش، غیرتی، لارژ، اجتماعی

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مهنا67

سلام عزیزم
من یکی از نمونه هایی هستم ک با کوچکتر از خودم ازدواج کردم شوهر منم 3سال ازم کوچکتره و مشکل خاصی باهم نداریم و راضیم و خیلی هم عاشق هم هستیم. عزیزم اگه واقعا از نظر فکری و احساسی و عقلانی به هم نزدیک هستین و اگه میدونی نسبت به سنش به رشد فکری بالایی رسیده ازدواج شما مشکلی نداره . اصلا ب سن فکر نکن .
موفق باشی

---

ممنون عزیزم
موفق و خوشبخت باشید. بنظرم اون از من احساسی تره ولی از نظر شرایط ازدواج و تصمیم گیری عقلانی تصمیم میگیره ولی من مطمئن نیستم که این نظر همیشه اش باشه البته خب این مشکل شاید برای کسی که ازم بزرگترم بود پیش بیاد .دعا کنید مشکلمو زود حل کنم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط abi.bikaran

این اختلاف سنی چیزی نیست اگه از بقیه جنبه ها تناسب دارین جدی بگو بیاد خواستگاری ودیگه به این روش یعنی رابطه احساسی و دوستی رو ادامه ندین
هر اشنایی قرار صورت بگیره زیر نظر خانوادها باشه تا عقلانی تر وجدیتر مراحل طی بشه.

---

عزیز م مرسی از نظرت
الان اگه من بگم بیاد خاستگاری که فردا میاد اینکه تا الانم نیومده من مانع شدم و نذاشتم تا تصمیمم رو بگیرم . نظرت چیه یه قرار با مادرش و مادرم خیلی غیررسمی و معمولی یه جا بیرون بذاریم ؟

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tanha2

به نظر من اگه پسر خوبیه پس مبارکه :72: فقط از این مطمئن باش که بعدا تو دوستو فامیل کسی بت تیکه انداخت راجع به سن نه خودت نه اون ناراحت نشین که زندگیتون سرد میشه...اینجا تا میای میگی میخای با یه کوچیکتر ازدواج کنی کلی کامنت میزارن که نه بدبخت میشیو اینا!! ولی به نظرم اصلا اینطور نیست.منم تو همچین رابطه ای قرار دارم و به راحتی میتونم بگم کاملترین ادمیه که تو عمرم دیدم فقط مشکل من خونواده منه که افکار پوسیده قدیمی دارن:47::54: ... مشکل قیافه و پیری و اینا که مهم نیست اصلا!!!! زیباترین دختر هم باشی بعد چند سال قیافت تکراری میشه و اگه طرفت ادم نباشه میره سراغ یه دختر دیگه حتی اگه پیر تر و زشت تر باشه!!! فقط علاقه و محبت که زوجها رو کنار هم نگه میداره نه رابطه جنسی!!! قیافه رو که میشه براحتی جوان نگه داشت!!! مسئله یائسگی و کاهش میل جنسیم که هی میگن اصلا مشکل ساز نخواهد بود!!! الان کلی روش افزایش برای میل جنسی تو سنسین بالا هست!!! تازه بعضی خانم ها تو یائسگی میل جنسی شون بالاتر هم میره!!...یه پسر 24 ساله هم اصلا بچه نیست!!!!والا تو محل زندگی ما که همه پسرای 24-5 ساله ازدواج کردن!!!...من که میگم اول از شخصیت و صداقتش مطمئن شو و در اولین فرصت بگو بیاد واسه خاستگاری... واسه منم دعا کن که مشکلم حل شه:203:

- - - Updated - - -

بطور کل نظر دادن در مورد مسائل زندگی یه نفر دیگه که فقط چند خط از زندگیش رو میدونی، نه خودشو دیدی و نه طرف مقابلشو اصلا نمی تونه قابل اعتماد باشه!! مشاوره خضوری بهترین روشه!! دوتایی با هم برین مشاوره... مشاور هم باید دلسوز باشه هم عالم وگرنه نتیجه خوبی نداره!!!! اینجا ممکنه خیلیا دلسوز باشن ولی علم شو نداشته باشن یا برعکس...باید شخصیت دو طرف بررسی بشه تا بشه در مورد ازدواجشون نظر داد. چه این مورد چه هر مورد دیگه ای. رو حرف کسی که وارد به کار مشاورس و شما دو تا رو ندیده کلا حساب نکن به نظر من:305:

---

ممنون از نظرت عزیزم
منم با اینکه چشم بسته بگی فلانی از پر بزگتر پس اشتباهه کلا مخالفم ما خیلی زیاد داشتیم که خیلی هم موفق بودن حتی عمه خود من 11 سال از شوهرش بزرگتره! و با هم خیلی خوب زندگی میکنن و هیچ مشکلی هم ندارن اما ترسی دارم که پس فردا خود شخص پشیمون نشه که البته در مورد این خیلی راحت بهش گفتم: ما رابطمون یه دوستیه و قرار نبود ازدواج برسه که کلی باهام حرف زد که قانعم کنه واقعا خوشبختم میکنه منم گفتم ترسم اینه 4 سال دیگه نیای بگی من پشیمون شدم اون موقع بچه بودم جوگیر شدم الان نمیخوام که با 100 بار حرف زدن و .. که بماند قانعم کرد که هیچوقت پشیمون نمیشه و منم گفتم با خودم شرایطی میذارم که ببینم چقدر خواهانه و شرایط تقریبا سنگینه که همه رو قبول کرده و دارم می بینم یکی یکی داره انجامش میده
کاملا با حرفت موافقم و من به نظر یه مشاور خیلی خوب احتباجه اگر کسی رو سراغ دارین ممنون میشمم معرفی کنید.باید قانعش کنم باهم مشاوره خوب بریم.

فکر میکنم ما اینجاییم که مشکلات همدیگه رو از جوانب مختلف نگاه کنیم و مسائل جانبیش رو بررسی کنیم.
قطعا برای کسی تکلیف تعیین نمیکنیم.
و حتما بهترین راه اینه که به مشاور حضوری مراجعه بشه.

دوست عزیز
مطالبی که اینجا مطرح میشه، فقط برای اینه که بیشتر و بهتر به مشکلت فکر کنی.
به همین خاطر هست که روی نقاط ضعف بیشتر تمرکز میکنیم.
همونطور که گفتم مهمترین نقطه ضعف رابطه شما اینه که مستعدِ خارج شدن از حیطه عقل و منطق هست،
و فکر میکنم بیشتر باید این مشکل رو کنترل کنی.

موفق باشی

كسي نظر ديگه اي نداره ؟
من فك مي كردم اينجا پر مشاور و آدم كارشناسه !!

اینجا یکی دو تا مشاور بیشتر نداره.
بقیه کسانی که اینجا هستیم به خاطر مشکلات خودمون اینجاییم ،
یا از اختلالات روانی رنج میبریم یا مشکلات خونوادگی و اجتماعی فراوانی داریم.
اگر هم برای شما پست میذاریم، صرفا تجربیات شخصیمون رو به اشتراک میذاریم.

يعني افرادي ميان رو زندگي ديگران نظر ميدن كه خودشونم مشكل دارن !؟؟؟؟ ببخشيد ولي واقعا احمقانه آس كسي كه هيچ تخصصي نداره و معلوم نيست كي و چيه تازه خودش هم مشكل داره مياد اينجا و خودش رو در جايگاه يه روانپزشك ميبينه و نظر ميده!!!!تازه با نظرات احمقانه و غير حرفه اي كسي ممكنه زندگي خيليا مشكل پيدا كنه !!
اين سايت باشه برا كاربراش ما رفتيم
خوب شد گفتي كه وقت ارزشمندمو اينجا تلف نكنم

روانپزشک که یه چیز دیگست.
ولی مدیر سایت احتمالا روانشناس باشن، یکی دو تا مشاور هم داریم.
اگر میخوای مستقیما از اونا استفاده کنی باید حساب کاربریت رو شارژ کنی.

بقیه اعضا آدم های عادی هستن و هیچوقت خودشون رو روانشناس یا روانپزشک معرفی نکردن.
مشورت کردن با متخصص خیلی عالیه، فکر میکنم توی همین تاپیک هم بهت توصیه شد که اینکارو بکنی.
کسی که برای شما وقت میذاره و به مشکل شما فکر میکنه و راه حل میده، احمق نیست!
فقط حس میکنه که میتونه در وسع خودش به همنوعش کمک کنه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mrs.sara

يعني افرادي ميان رو زندگي ديگران نظر ميدن كه خودشونم مشكل دارن !؟؟؟؟ ببخشيد ولي واقعا احمقانه آس كسي كه هيچ تخصصي نداره و معلوم نيست كي و چيه تازه خودش هم مشكل داره مياد اينجا و خودش رو در جايگاه يه روانپزشك ميبينه و نظر ميده!!!!تازه با نظرات احمقانه و غير حرفه اي كسي ممكنه زندگي خيليا مشكل پيدا كنه !!
اين سايت باشه برا كاربراش ما رفتيم
خوب شد گفتي كه وقت ارزشمندمو اينجا تلف نكنم

---

فكر مي كنم اين اشخاصي كه در تاپيك شما نظر گذاشتند هستند كه بايد نگران تلف شدن وقت ارزشمند خود باشند.

دوستان نظرات خودشان را براي شما به اشتراك گذاشتند. اما هيچ كس براي شما نسخه اي نپيچيد كه از آن استفاده كنيد و حالتان بدتر شود .

طرز صحبت و نحوه ي برخورد خود را با آقاي meysamm كه از نظر شما مشكل دار هستند مقايسه كنيد . يكي از اشخاصي كه نظراتش را احمقانه خوانديد با سعه ي صدر جواب نظر دور از ادب شما را دادند .

صد البته كه اينجا براي كسي كه مشكل خيلي حادي دارد مناسب نيست و اكثرا هم اين افراد را به مشاوره حضوري يا روانپزشك ارجاع مي دهند.

اما كسي كه مشكل خيلي حادي نداشته باشد مي تواند از تجربه ديگران استفاده كند . نظرات مختلفي از جنبه هاي مختلف دريافت كند و در نهايت خودش تصميم گيري كند .

استفاده از عقل ديگران كار بيهوده اي نيست ضمن اينكه هر متخصصي هم حرفه اي نيست.


شما با هر كس (متخصص يا غير متخصص) مشورت كنيد در نهايت بايد با تكيه بر عقل خود راه درست را انتخاب كنيد.

اين نظر ديگران نيست كه زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد بلكه انتخابها و تصميمات براساس مشاوره تخصصي يا تجربيات ديگران و عقل خودمان است كه مسير زندگي ما را مشخص مي كند.

اميدوارم مسير زندگي خود را هميشه خوب انتخاب كنيد..:72:

ای کاش فرشته مهربان هر چه زودتر این تاپیک رو ببنده

استارتر، تاپیک رو برای فحش دادن باز کرده

سلام ....
راستش نمی دونم چرا جریان تاپیک شما از مسر اصلیش خارج شد... و کار به این جا کشیده شده... فکر میکنم بهتر باشه به جای کنایه و تیکه و... اگه واقعا مشکلی دارید در مسیر اصلی تاپیک پیش بریم.
شما بعد خوندن پست اقا میثم مبنی بر این که این جا دو تا کارشناس داره و بقیه که این جا هستند مشکل دارند و... ضمن تمام احترامی که به دوست خوبمون و نظراتش دارم خواستم بگم اصلا این طور نیست... (که همه مشکل دار باشند حتی اگه یک درصد همه مشکل دار بودند بازم واقعا درست نیست این طوری بگیم... مثلا شما مشکل دارید یا بهتره بگیم دغدغه دارید راجب ازدواج با پسر کوچیکتر از خودتون ...در کنارش چشتون می خوره به عنوان تاپیکی که اتفاقا راجبش تجربه دارید و مطمئن هستید می تونید کمکی کنید و بعدش از روی علاقه و لطف و نه بی کاری لزوما لطف می کنید وقت می ذاردی و نظرتونو می دید...ایا میشه گفت چون خود شما مشکل داشتید(که اونم مشکل نیست و تا تعریفمون از مشکل چی باشه) نظر شما هم مشکل داره؟!؟!؟ ...قطعا نه.


بله حرف شما کاملا درسته...بعضی وقتا با دادن نظرات اشتباه(کار ندارم که اون فردی که نظر داده سالم بوده یا نه اخه ادمای سالم هم می تونند نظر اشتباه بدند) طرف به بیراهه میره... من خودم این جا دیدم کسی رو که اومد به حرف اکثر نظر هایی که این جا توی تاپیکش داده بودند عمل کرد و رابطش با دوست دخترش که باعث شده بود باردار بشه رو به خانواده ی دختر گفتند و افشا کرد که مثلا پدر دختر و خانوادش اجازه ازدواج بهشون بدند...فارغ از این که خانواده ی دختر خانم این قدر عرصه رو بر دختر تنگ کردند که طرف خودکشی کرد با بچه توی شکم .... این تلخ ترین خاطره من از همدردی بود که خودش شد یک درد...

ولی بدونید این جا هستند افرادی که (یه وقت فکر نکنید خودمو میگم) واقعا خیلی زندگی خوبی هم دارند...یا لااقل مشکلاتی از اون جنس ندارند که بخوان نظر اشتباه به کسی بدند و دغدغه های کوچیکی دارند... از سر بی حوصلگی و بی کاری هم اینجا سر نمی زنند...توی هر تاپیکی هم نظر نمی دند که خودشونو کارشناس بدونند... بلکه از سر علاقه و عشق به هم نوع و این که شاید کمکی بتونند به کسی که مشکلی که داره که خودشون تجربشو دارند یا راجبش مطالعه کردند یا به عینه دیدند و طرفو کمک می کنند و در نهایت تصمیم رو به خودش واگذار می کنند... و بهش کلید واژه هایی میدند که طرف حواش بیش تر جمع بشه و اگه توی مشکلش زوایایی پنهانی داره و توجه نکرده بهش بیش تر توجه کنه و بعدش به طور خاص تر اگه نیاز بود به مشاوره و یا روانشاش یا روانپزشک در صورت لزوم رجوع کنه...


ضمنا جناب مدیر همدردی و خانم فرشته ی مهربان (این دو نفری که من میشناسم و نظراشونو غالبا این جا می بیینم) چون کارشون مشاوره حضوری هست فکر کنم و .. خیلی وقتا توی تاپیک ها با تشکر کردن از صحبت های فردی که توی اون تاپیک نظر داده به طور غیر مستقیم انگار خودشون نظر می دند و نظر اون فرد رو وقتی تایید می کنند یعنی هم نظر هستند...


راجب دغدغه ی شما بگم امیدوارم بهتون کمکی بشه.... من خودم می خواستم از خانمی خواستگاری کنم که تقریبا باهاش 1.5 سال اختلاف سنی داشتم... دقیقا همین دغدغه ها اومد توی ذهنم که ایا الان از روی هیجان و تازگی ازدواج تصمیم می گیرم.. یا نه واقعا اون قدر پخته شدم که منطقی تصمیم بگیرم.. . و دقیقا چند سال بعد پشیمون نشم که چرا این انتخابو کردم... و این دغدغه ی من خودخواهانه نبود بلکه فکر طظرف مقابلم هم بودم... چون دیدم خانم هایی که تا حس کردند از همسرشون سنشون بیش تر می خوره براشون استرس ایجاد شده و به فکر این بودند که ظاهرشون نشون نده و... در نهایت به تصمیم قطعی نرسیدم...واقعا از اینده کسی خبر نداره و من و شما بقیه نمی دونیم واقعا اون اقا چند سال بعد پشیمون میشه یا نه ؟!؟! و باید به صداقت ایشون بیش تر اعتماد کرد و این که توی این مدتی که باهاشون بودید واقعا ادمی هستش که حرفی بزنه پاش وایسته ؟! یا نه احساسی تصمیم می گیره و..
اخه مردا یک خصلتی دارند البته بعضی هاشون تا قبل رسیدن به کسی که می خوان خیلی حرف می زنند ولی وقتی به عمل می رسه و دیگه کارشون تموم میشه وبه طرف می رسند تازه خیلی چیزا یادشون میاد و..

یک طرف قضیه هم خود شما هستید... بعضی خانم ها هستند حتی نمی تونند تصورش رو هم بکنند که همسرشون از خودشون یک روز کوچیکتر باشه و ناراحت میشند و.. شما هم گفتید روی اعصابتونو چرا یکی که باهاش مچ هستید و.. باید از شما کوچیکتر.... فکر می کنم مستعد این هستید که اگه اون اقا یکم بعد ها توی زندگی دو دل بشند این حساسیت شما تشدید بشه و با روحیه ی کمی غرروی که دارید سریع کدورت بینتون ایجاد بشه و...

اما نظر شخص من رو بخواید... اگه واقعا توی همه ی ابعاد زندگی با ایشون همهاهنگ هستید و مطئن هستید مثل این اقا دیگه براتون نیست یا سخت پیدا میشه... نظر کارشناسانی که خودم واقعا راجب همین موضوع مثل شما دغدغه داشتم این بود که اگه توی بقیه مسایل واقعا تناسب هست و.. میشه در حد این یکی دو سال رو نادیده گرفت... اما یک چیزی رو من نمی تونم قبول کنم... اگه می خواید واقعا برید امریکا که اون جا نرفتم و نمی دونم
ولی این جا نگاه غالب افراد جامعه طوری هستش که اگه زنی چهرش از شوهرش بخوره که بزرگتر باشه اون قدر نگاه ها و رفتار ها معنا دار میشه که نا خودگاه توی زندگی زوج تاثیر منفی خودشو می ذاره هر چقدر هم بگیم نه نظر بقیه مهم نیست و.. به هر حال ادم از محیطش تاثیر می گیره....

یک موضوع دیگه هم هست... ببنید اون اقا میتونه با همین سنی که داره با خانمی ازدواج کنه که از خودش مثلا 4 سال کوچیکتر باشه...اون وقت اختلاف سن شما با اون خانم فرضی میشه مثلا 7 سال... یعنی تقریبا یک ده تفاوت...کار به خوب و بدش ندارم خواستم از این دید هم به قضیه نگاه کنید ببنید مشکلی ندارید.

امیدوارم هر تصمیمی می گیرید اونی باشه که خیر شما درش باشه و پشیمون نشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mrs.sara

خفه شو بابااااا عقب مونده
بیخود نیست که بعضیا مث تو امثالت انقدر بدبخت و مونده اید و خدا زده توسررررررتون که نشستید اینجا و به حال همدیگه گریه می کنید.
من تو بهترین کشور دنیا دارم زندگیمو می کنم و با درآمدی که احتمالا بابا و ننتون رو بفروشی ام نمی تونی در بیاری دارم حال می کنم
از باسن من و امثال من انقدر نخورررررررید
خوشحالم که میبینم آدمای عقب افتاده هیچی نمیشن و هر کی الان جایی هست که باید باشه
تا میتونید بسوزید و حسرت بخورید خیلی هم براتون زیادیه

---

آدمی مخفی است پشت زبانش

شما با این طرز حرف زدنتون شخصیت خودتونو نشون دادید.واقعا براتون متاسفم که حداقل از زن بودن خودتون خجالت نکشیدید.
مردایه خیلی بد دهنم اینجوری حرف نمیزنن که شما تو بند 4 گفتید.
هر چی دارید برای خودتون دارید.بعدشم شما که مدعی هستید تحصیل کرده اید " ننه و بابا نخیر مادر و پدر" بعدشم مگر شما پدر و مادرتونو فروختید؟؟؟ ک به این جایگاه خیالی رسیدید

انشالله با فرد مورد نظرتون زندگی خوبی تشکیل بدید.ولی این مدل حرف زدن شما رو از چشم همه می اندازه.
موفــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــق باشید.