واقعاً متأسفم

وافعاً متأسفم برای خودم که فکر می کردم اعضای این تالار دید بازی نسبت به مسائل دارند ، متأسفم که تاپیک من با عنوان میتینگ راه بندازیمو قفل کردید ومتأسفم که من فقط گفتم نظرات رو در این مورد می خوام بدونم و شما اینطوری به من حمله کردید . به حدی ناراحت شدم که با خوندن پست دانه اشک از چشام جاری شد . واقعاً متأسفم دانه جان که هنوز معنی میتینگ رو نمی دونی و فکر می کنی همه به قصد برقراری رابطه با جنس مخالف همه ی کاراشون رو انجام می دن . من اگه می خواستم با کسی رابطه برقرار کنم مطمئنن از اعضای ندیده و نشناخته اینجا نبود و خوشبختانه نیازی هم به این کار ندارم و اگه بخوام تو شهر خودم هزاران نفر واسم سر و دست می شکنن و نیازی به نظرات مفید با کنایه و استهزاء شما ندارم . برای خودم متأسفم که دوستام رو در این تالار انتخاب کردم و برای شما متأسفم که به اسم مشاوره و راهنمایی به خودتون اجازه می دین شخصیت یک نفر رو زیر سئوال ببرید . دلمو شکستین . فقط می تونم بگم که متأسفم و الان می فهمم که چقدر فضای این تالار بسته ست که حتی با نظر خواهی در مورد یک پیشنهاد این طوری برخورد می کنن و حالا می فهمم فرشید و 118 چی می گفتن .
بعد ازین حتماً در مورد ورودم به تالار تجدید نظر می کنم . فکر می کنم اینجا به جای تالار همدردی تالار زخم زبون پیشکسوت هاست

:304:

Parmis08 عزيز اينقدر زود به دل نگير..خيلي وقت ها حرفهايي كه ميزنيم دقيقا همون چيزهايي نيستن كه ميخواستيم بگيم .
ميدونم خيلي ناراحت شدي ، شايد نوع سخن دانه هم درست نبود و يا يه خورده تند بود ولي مطمئنم منظور بدي نداشت .
در مورد قفل شدن تاپيك هم فكر كنم طبق قانون رفتار شده..البته ميدونم الان تو دلت داري بهم ميگي عجب آدم ..... بگو اشكال نداره.
.من ميدونم تو هدفت از برگزاري ميتينگ چي بود اما اينو هم قبول كن كه ايجاد اين بحث توي اين فروم كار صحيحي نبوده..
حتي اگه با مسئله اي مشكل داشته باشم و مورد قبول ما نباشه ، وقتي پذيرفتيم ( موقع ثبت نام ) بايد به قانونش پايبند باشيم.
از اين گذشته ، من نميگم متينگ كار جالبي نيست و يا هست ....فقط ميدونم خيلي ها با توجه به نوع فرهنگ كشور ما جنبش و ندارن . ( مطمئنا ميفهمي چي ميگم )
اگه حرفام ناراحتت كرد معذرت ميخوام
اميدورارم همچنان توي تالار ببنمتون .

من که نگقتم همین الان میتینگ بذاریم وگرنه ماکان و زمانشم خودم مشخص می کردم(در اون صورت برخورد دوستان صحیح بود) گفتم می خوام نظر بقیه رو هم در این مورد بدونم فقط همین

سلام دوست عزیز و گریان !

به قول این داش مشتی ها : ( آبــجــی پــیــاده شــو بــا هــم بــریــم !!!!!!! )

خانم parmis08 ، چرا این قدر احساسی برخورد می کنید .

اولا خواهش می کنم موضوع 118 و فرشید رو با این موضوع ادغام و نتیجه گیری نکیند !

اول فرشید و بعد 118 ، دو دوستی بودند که در کنار هم زمانی که هنوز تالار با این همه عضو جدید نبود ، روزگارانی داشتیم .
تمام مشکلات از زمانی شروع شد که همگان آرام آرام ، فهمیدند که بله یه تالاری به اسم همدردی هست که بدون پرداخت وجه و خواست چیزی کاربران را به عضو خود درآورده و آنان را با موازین شرعی - عرفی - و .... به سمت راست سوق می دهد .
آنجا بود که کم کم دوستان محدود تالار که با مدیر تالار رابطه بسیار گرم داشتند با وجود عضو های تازه احساس بی ثباتی و کم توجهی کردند و سعی به بهانه های جور وا جور و توقع های بی مورد کردند .
دوست عزیز ، مگر مدیر تالار انسانی به جز ماست ؟
مگر آقای مدیر ، از کسبی بدهکاره ؟ یا از کسی طلبکاره ؟
محیطی به لطف خدا ایجاد کرده که همگان در کنار هم هستند و سعی دارند هر کس با مقدار دانایی خودش مشکل دیگران را مرتفع سازد .
قبول دارم این که گاهی دیگران از روی دلسوزی بش از حد از زبان بیش از مغرورانه برای بیان خود استفاده می کنند اما این نباید باعث ناراحتی من و یا شمای نوعی گردد.
همه دوستان قدیمی شاهدا ، سر قضیه 118 من چه قدر با همه صحبت کردم از کدیر گرفته تا الی آخر اما مرغ یه پا داشت والسلام !
.
.
اگر مدیر با موضوع مخالف خود را شدیدا اعلام کرده نمی شود که موضوع را کاملا باز کند . کلام بی پرده او را طوری بخوانید که گویی ایجاد کننده این موضوع نیستید و یا به قول خودتان به عنوان مهمان وارد تالار شده اید .
می بیند که مدیریت مجبور است که این کار ار انجام دهد ، چون شما شکر خدا انسان سوء استفاده کنی نیستید اما دیگرا هر کدام به نوعی از این موضوع ایجاد شده توسط شما سوء استفاده هایی می کرند که در درجه اول مدیریت و بعد شما مسولیتش را متحمل بودید . پس خدا را شکر کنید که موضوع اینجا ختم به خیر شد .
کسی هم شما متهم به دوست یابی و... نکرده است ، شما خود با این فعالیت چند ماه خود ، شخصیت خود را نشان داده ای پس با این مسایل نباید کودکانه برخورد کنید .
خانم د ا ن ه هم نباید اینطور برخورد می کرد ، اما باور کنید او هم برای دلسوزی شما بوده .
اینجا کسی قصد توهین به کسی را ندارد ، همه می خواهند در کنار هم با آرامش باشند .
.
.
افکار خود را تازگی دهید .

...
در آخر ، همه گفتنی ها را گفتم ، با زهم خودتان صلاح دار هستید .

منم اون تاپیک رو خوندم و اشکالی توش ندیدم البته خیلی ها با دیدار حضوری مخالفن ولی بد نیست برای نزدیکی بیشتر اعضای فعال و همین طور مدیران هر چند وقت یک بار یک کنفرانس در یاهو گذاشت که به پیشرفت فروم خیلی کمک میکنه.
امیدوارم شما هم به دل نگیرید و در کنار ما بمونید

اه اه پارميس جان
من كي گفتم مي خواهي با جنس مخالف قرار بذاري. اصلا كدوميك از پستهاي من اين معني رو مي داد؟؟؟

خواهش مي كنم پارميس جان
من كي از جنس مخالف حرف زدم؟؟؟؟
به من بگو از كداميك از صحبتهاي من ناراحت شدي؟؟؟
در مورد پست اولم كه فكر كنم نياز به توضيح ندارد. معلومه كه خيلي ها اينجا خيلي درددلهايي كرده اند كه دوست ندارند در دنياي واقعي آن را بيان كنند . اين حرف كجاش ايراد داره؟؟
"من با اين نظر مخالفم. خيلي از اعضاي اين تالار براي اين اينجا هستند چون دلشان نمي خواست كسي از مشكلات و حرفهاي دروني آنها با خبر باشد و نمي توانستند كوس مسائل خود را در جامعه واقعي بزنند و پناه به اين جامعه مجازي آورده اند . بيشتر آنها حتي حاضر نيستند اسم و فاميل خود را به همديگر بگويند چه برسد به برگزاري يك ميتينگ.
شايد با برگزاري اين برنامه،‌خيلي از لفافها از هم گسسته بشه و جرأت افراد براي صداقتي كه در اين تالار دارند كمتر شود.
بهتر است كمي بيشتر در مورد اين مسئله بررسي كنيد. "
در مورد پست دوم هم بايد بگويم كه در جواب آقاي لرد.حامد بود و اصلا ربطي به اين نظرسنجي نداشت و در مورد فرهنگ سازي صداقت و اعتماد در جامعه بود
"جناب Lord.hamed عزيز
از نظر لطف شما نسبت به خودم سپاسگزارم و همچنين خوشحالم كه صحبت بنده را كامل كرده و به بيان نكاتي پرداختيد كه واقعاً صحيح و به جا بوده و جاي بررسي و راه راهكار و فرهنگ سازي دارد كه البته به نظر بنده فرهنگ سازي چيزي نيست كه از بيرون به جامعه تزريق شود. فرهنگ همان چيزيست كه من و شما مي توانيم آن را اجرا كرده و به ديگران القا كنيم.
در جامعه ما حس اعتماد نسبت به ديگران و صداقت بسيار كم رنگ است .
توضيحات شما به قدري كافي بود كه ديگر نيازي وجود ندارد من نيز توضيح دهم جز اينكه آن را كاملاً تأييد مي كنم."

در مورد پست سوم هم تا جايي كه من مي بينم حرفي از جنسيت نزدم. بعدش هم اينكه منظورم اين بود كه مثلاً اگر مي خواهي من را ببيني بيا خودمان قرار بذاريم و اين كار ربطي به جلسات گروهي و تالار همدردي نداشته باشه. همين
"پارميس جان
به نظرم بهتره اگر شخص خاصي مدنظرت هست كه توي شهر خودت زندگي مي كنه را انتخاب كني و به او پيشنهاد دهي. اگر دلش خواست با تو قرار خواهد گذاشت. انتخاب اينكه پيشنهادت را قبول كند يا رد كند با خودش است. "

خواهش مي كنم جملات من را يكبار ديگر با دقت بخوانيد تا رفع سوء تفاهم شود.
تعجب مي كنم پارميس جان
من كه تو را خيلي دوست دارم و هميشه سعي كردم با تو رابطه دوستي خوبي برقرار كنم و احساس كردم مرا و لحن هاي صحبت مرا مي شناسي. باور كن امروز صبح كه اين تاپيك را ديدم از تعجب شاخ درآوردم. دوباره نوشته هاي خودم رو خوندم ببينم مگر چي نوشتم كه اينقدر باعث رنجش خاطر تو شدم.
اينكه چرا تاپيك قفل شده به من ارتباطي نداشت و بايد از آقاي مدیر سئوال كني.
خيلي جالبه كه زخم زبون پيشكسوتها،‌دل شكستن،‌ديد بسته،‌و اين حرفها رو از زبون تو مي شنوم

من كي گفتم كه كسي واسه تو سر و دست نمي شكونه كه اينقدر ناراحت شدي
اصلا باز هم مي پرسم من كي گفتم جنس مخالف؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
به نظرم خود تو هستي كه داري با ذهن بسته به قضيه نگاه مي كني

يك نظر سنجي انجام دادي. طبيعيه كه توي نظر سنجي هر كسي نظر خودشو بگه. ما هم نظرمونو گفتيم. حالا يا با تو موافق بوديم يا نه. ولي به كسي توهين نكرديم.

آقاي لرد.حامد
شما كه مي گوييد خانم د ا ن ه هم نبايد اينطور برخورد مي كرد يعني چه برخوردي. كداميك از جملات من اشتباه بوده؟؟
اگر بوده به من بگوييد تا خودم را اصلاح كنم اگر هم نبوده باز هم بگوييد تا بگرديم و براي اين سري مشكلات راه حل پيدا كنيم.

اگر هم در اينجا كسي فكر مي كند من به خاطر چند تا دونه ارسال زياد و چند تا دونه شهرت مغرور شدم و هر كاري دلم مي خواد مي كنم بايد بگم سخت در اشتباهيد. من مدتها بود كه فعاليتمو قطع كرده بودم تا زماني كه موضوع تاپيك خودم در زندگي واقعي ام تغييرات زيادي كرد و احساس كردم كه اگر اعضا را از نتايج آن با خبر كنم شايد تونسته باشم حتي به يك نفر كمك كرده باشم

مني كه نظر و عقيده ام اينه كه ما توي اون دنيا واسه تمام حرفهايي كه اينجا زديم بايد جواب پس بديم ، بدونيد قصد هم ندارم كاري كنم كه فردا روز خودم رو سياه باشم.
درسته كه ما همديگرو نمي بينيم اما آدميم و در قبال هم مسئواليت داريم و فقط كافيه پيشنهاد هايي كه مي ديم واسه حتي يكي از ماها مضر باشه و زندگيشو از هم بپاشه. اونوقت رومون مي شه توي اون دنيا توي صورتش نگاه كنيم

چند ماه پيش يه نفر بود كه مي خواست خودكشي كنه،‌وقتي كه من توي يكي از ارسالهام تندروي كردم، ابوالفضل واسم پيغام خصوصي گذاشت كه نبايد زياد تند بري. ممكنه واسه اين فرد خطرات زيادي داشته باشه. اونجا بود كه تلنگري به من زده شد و فهميدم كه اين حرفهاي ما چقدر مي تونه واسه اعضا خطرآفرين يا برعكس سودمند باشه

پارميس عزيز
من در حضور تمامي اعضا از شما عذر خواهي مي كنم و اگر حرفي زده ام كه ناراحت شدي بدان سهواً بوده و اميدوارم از من ناراحت نباشي

و مثل سابق به تالار بيايي و ما را از وجودت پرنصيب كني.

باز هم خواهش مي كنم براي چند لحظه اي پارميس08 نباش و تاپيك يك ميتينگ راه بيندازيم رو دوباره بازخوني كن. شايد اينبار نتايج بهتري بگيري.

حداقل من يكنفر توي اين مدتي كه با تو رابطه برقرار كرده ام با تو انس گرفته و تا حدي ارزشهاي وجودي تو را شناخته ام و تأكييد مي كنم كه كه لياقت تو بهترينهاست.
نه من و نه هيچ كس ديگه هم نمي تونه چنين چيزي به تو عزيز نسبت بده.

سلام پارميس جان
دركت ميكنم عزيزم ....شايد خيلي از ما دلمون بخواد كه با اعضاي تالار ملاقات كنيم يا ببينمشون ( نه به خاطر دوست يابي يا همسر يابي يا چيز ديگه) ......مثلا من خيلي دلم ميخواست خانم دانه يا خانم نيلوفر وخانم غريبه رو ميديدم چون اونها هم درد من بودن يعني تا حدودي درد من رو داشتن و از حرف زدن با اونها تا حدودي آرامش ميگرفتم ....دوست داشتم هم رو از نزديك ميديدم و درد و دل ميكرديم .... ولي وقتي ميبينيم كه حتي خصوصي ترين حرفامون رو كه به هيچ كس نزديم اينجا زديم ديگه رومون نميشه كه همديگه رو ببينيم .
عزيزم شما درست ميگين .... هدف شما بد نبوده ..... ولي شايد ديگران از اين حرف شما سو تعبير كرده باشن .....و جناب مدير هم احتمالا به خاطر اينكه به افراد سودجو اجازه ي سو استفاده رو ندن اين تاپيك رو قفل كردن .... منم خودم به شخصه خيلي آدم زودرنجي هستم و ناراحت ميشم ولي بهتره كه آدم گاهي اوقات بعضي چيزها رو به دل نگيره و ازشون رد بشه....شايد شما فكر ميكنين كه دوستان حالا راجع به شما فكر بد ميكنن كه جواب هاي اينچنيني به شما دادن يا موضوعتون رو قفل كردن ولي بدون كه اينطور نيست.....بلاخره سو تفاهم ها حل ميشه
نظرها شخصيه و گاهي اوقات هم سو تعبير ميشه كه ان شا الله تا الان بايد رفع شده باشه....گاهي اوقات با ناديده گرفتن همه چيز حل ميشه عزيزم
شما به دل نگير.....
موفق باشين

اي واي ببخشيد
من ارسال دانه خانم رو نديدم و اين پاسخ رو دادم
اميدوارم كه سو تفاهم ها حل شده باشه پارميس جان
ديدي كه كسي راجع به شما فكر بد نميكنه و همش يه سو تفاهم بوده

roya.b من هم دوست دارم خيلي از شماها رو ببينم

باز هم متأسفانه خيلي از دوستان فكر مي كنند كه من به خاطر چند تا ارسال و چند تا شهرت فكر مي كنم كي هستم ولي اينطور نيست.

بد نيست من هم جاي خودم رو به دوستان بدم تا اونها قديمي و پيشكسوت بشن و من هم برم دنبال زندگي خودم.

نه دانه جان
اصلا اينجوري نيست !!!!!! هركسي كه پست هاي شما رو بخونه ميفهمه كه شخصيتتون چه جوريه و چه هدفي دارين ...... يه موقع همچين كاري نكنين كه بذارين و برينا!!!!!!!!!!
اينجا خيلي به شما و امثال شما احتياج داره !!!!!
درست نيست كه به خاطر يه سو تفاهم اعضا اينهمه از هم ناراحت بشن
من خودمم يه اتفاقي توي اين تالار واسم افتاد كه ديگه دلم نميخواست پامو توي تالار بذارم ولي بي خيال شدم و ديدم درست نيست كه يه همچين اتفاقي من رو از اينجا برونه
درست نيست كه همه بخوان از اينجا برن ...... اونوقت چه بلايي سر افراد بي تجربه اي مثل من مياد ؟؟؟؟؟ اگه افرادي مثل من بخوان ديگران رو راهنمايي كنن كه واويلا!!!!!!
پس بهتره كه افراد با تجربه اينجا رو ترك نكنن ...... شايد خيلي ها باشن كه به كمكتون و همدرديتون نياز داشته باشن
خواهشا اونها رو بي نصيب نذارين
موفق باشين

سلام پارمیس . خسته نباشی. پارمیس جان چرا این قدر خودتو ناراحت می کنی من اطمینان دارم اگه دانه حرفی هم زده قصد بدی نداشته در ضمن از شما عذر خواهی هم کرد. اخه ما که مثل خواهر و برادر برای هم هستیم پس هیچ خواهری قصد اذیت کردن خواهرشو نداره. ما هم به تجربه پارمیس و دانه نیاز داریم پس خواهشن ما رو تنها نذارید.

عزیزم خیلی موضوعو بزرگ کردی اگر درمورد همه امور زندگیت اینطور باشی زندگی خیلی بهت سخت میگذره در مورد دانه عزیز هم دچار سوئ تفاهم شدی دانه همیشه یه یار مهربون برای سایت بوده بی انصافی در موردش نکن

هر کس حرف خودشو قبول داره و هر کس فکر میکنه کاری که کرده درسته و هیچ کس به اشتباهات خودش فکر نمیکنه.
افسوس که با گذشت زمان همدلی ها کم میشوند و محبت ها از بین میروند.
چرا کسانی که روزی از نظرات یکدیگر تشکر میکردند حال از هم میرنجند.
بیایید برای یک بار هم که شده حق را به دیگری بدهیم.
به هر حال گذشته را باید فراموش کرد...
بار اشتباهات سنگین است، پس چه خوب است که آن را تقسیم کنیم تا با یکدیگر هم قدم شویم....

آمیرزا (ح.ق)

سلام
خوب به هر حال سو تفاهمي بود كه اتفاق افتاد و خدارو شكر ظاهرا بر طرف شد ....پس بهتره بيشتر از اين به موضوع دامن نزنيد.
اگر روي صحبتتون به " دانه " خانم هستش ، ايشون كه در هر صورت معذرت خواهي كردند . و گفتند كه منظورشون اون چيزي نبود كه پارميس عزيز فكر ميكردند.
بهتره اين كدورت ها و سو تفاهم ها رو زياد دامن نزنيم.... اين اختلافات و دلگيري ها باعث ميشه اعضا به هدف اصلي مراجعه با تالار دور بشن و اگه همينطور ادامه داشته باشه چيزي از تالار باقي نمي مونه .. و متاسفانه معمولا بين اعضاي مفيد هم اين اختلافات بوجود مياد كه خيلي ناراحت كنندست.

پس بهتره همين جا قضيه رو تموم كنيم.
موفق باشيد

یک نظر کاملا کلی میخوام بدم، کسی منظورمو به سمت خودش متمایل نکنه.

تعداد پستهای بالا و شهرتهای زیاد دلیل بر فهم و شعور بالای ما نیست. :305:
چه بسیار افراد تازه وارد یا بهتر بگم اعضایی با ارسالهای کم و متوسط هستند که بسیار بسیار قدرت درک و شعور بالایی دارند. مثلا همین پارمیس و یا اولدوز یا حتی Narges از خیلیای دیگه که خودشون رو پیشکسوت معرفی میکنن (البته از نظر تعداد پستها نه زمانی!) قدرت تجزیه و تحلیل بالایی دارن و نسخه الکی (نسخه آزمون و خطایی) برای کسی نمی پیچین! و روند بحث رو در تاپیکی خاص به حاشیه نمیبرن!
متاسفانه ما ایرانیها با 7000 پیشینه تمدن (به قول رییس جمهورتون) هنوز یاد نگرفتیم در فضایی دوستانه و صد البته محترمانه (فضایی به جز همدردی، اینجا اصلاح ناشدنی است!) فقط نظرمون رو بگیم و به نظر و عقیده دیگری حمله و اهانت نکنیم. هنوز اونقدر بزرگ نشدیم تا بفهمیم با کوچک کردن دیگران بزرگ نمیشیم. تعداد ارسالها و شهرتها ما رو به اندازه کافی بزرگ کرده« بیشتر از این میترکیم!

اي بابا من كه گفتم ديگه پامو توي اين تالار نمي ذارم.
خودم توي زندگيم اينقدر مشكل دارم كه نخوام بيام اينجا و تنم بلرزه. الانم مي خواستم تا ظهر فقط اين تاپيك رو دنبال كنم و نظر پارميسو بدونم و بدونم كه چرا اينطور قضاوت كرد كه متأسفانه نيومد.
ديگه بيشتر از اين هم نمي تونم وقتي واسه اين تالار بذارم. حوصله جر و بحث و حاشيه هم ندارم.
بنده ديگه اين تاپيك رو هم دنبال نخواهم كرد و به نظرم اگر بيشتر به فكر خودم باشم بهتره تا اينكه بخوام وقتمو صرف كسايي بكنم كه نه مي شناسم و نه مي بينم . وقتي هم مشكلشون حل مي شه مي رن حاجي حاجي مكه. البته من يكي كه چشم داشت و توقعي از كسي نداشتم و ندارم.

به هر حال خوبي كه نداشتيم. بدي هم اگه بود حلال كنيد.

سلام
فرشيد عزيز ، نميخوام در جهت يا متضاد حرف شما چيزي بگم كه شايد خداي نكرده " سوژه اي " بر عليه من بشه ..فقط تعجبم از اينه كه اون تاپيك " بت پرستي " چه ربطي به موضوع اين تاپيك داشت...اين تاپيك در مورد سو تفاهمي بود كه بين دو سه تا از اعضا پيش اومد و ماهيت موضوع هم ارتباطي با بحث اون تاپيك نداره ، شايد هم من متوجه اين ارتباط نشدم...اگه درست نميگم ..لطفا با پيام خصوصي منو روشن كنيد .
گفتم با پيام خصوصي ، چون نميخواستم اين تاپيك و دنباله دار كنم . بهتره قضيه ي اين تاپيك زياد كش پيدا نكنه.. و باعث كينه نشه.
اميدوارم متوجه منظورم شده باشيد.
راستي منتظر پيامتون هستم.
موفق باشيد

سلام ؛
ای بابا مثل اینکه توی این تالار خراب شده نباشی هم پشت سرت حرف و حدیث پیدا میشه !!!
خیلی دوست ندارم در موضوعات اینچنینی دیگه پستی ارسال کنم چون خدارو شکر آفتاب پشت پرده نمونده و حقایق روز به روز بیشتر داره نمود پیدا می کنه !
فقط دو نکته ای رو خواستار متذکر بشم :
یکی اینکه نوع انتقادات من سمت و سوی مشخصی داره و در جهت اصلاحه نه براندازی !
نکته بعدی در مورد اظهارات lord hamed و برخی از دوستان باید عرض کنم که من نمی دونم منظورشون از قضایای 118 و پادر میانی هایی که ذکر کردن چی بوده (!!!!!!) چون ایشون در زمان شروع اختلافات بین من و ابوالفضل اصلا در حد این حرفا نبودند چون وقتی من و ابوالفضل توی این سایت هم پست می شدیم هنوز lord hamed و فرشید عضو این سایت نشده بودند !!!! ضمن اینکه آقای lord hamed در مورد چیزهایی که نمی دونی اظهار نظر نکن ! یعنی چی انتظارات بالا رفت !!!؟ شما از خیلی ار مسائل تالار که حتی از ابتدای تشکیلش گریبانگیرش بود خبر نداری ! یادت هم باشه هیچ کدوم از اعضا هنوز هم رابطه ی دوستانه ای که بین من و ابوالفضل در ماههای ابتدایی تشکیل تالار بوده رو تجربه نکردند اما فضای بسته ی تفکر ابوالفضل باعث اختلافات بین من و او در نحوه ی پیاده سازی استراتژی حرکت تالار شد ( که هر کدوم هم توجیهات خودمون رو داریم ) اما این هرگز به معنای انتظارات کذایی یا همین طور رادیکالگرایی نیست بلکه صرفا ً درصدد اصلاحه و بس ! ... یا علی .

دوستان واقعا چرا بايد اين موضوع رو اينقدر كش دار كنين؟ ديدين كه همه چيز خراب شد ؟؟؟؟!!!!!
توي اين تالار مگه كسي از كسي پول ميگيره يا توقع تشكر و اينجور چيزها داره كه اينقدر راجع به هم بد قضاوت ميكنين ؟؟؟؟؟؟آيا هدف راه اندازي اين تالار چيزي جز همدردي و همفكري و كمك به حل مشكلات ديگرانه ؟؟؟؟؟
اينجا قراره كه مشكل حل بشه نه اينكه مشكل جديد پيدا بشه !!!!!!
دانه جان اميدوارم كه از حرف ديگران ناراحت نشده باشي.... اين حرفها هميشه و همه جا بوده .....
من نميخوام از كسي طرفداري كنم ولي اين دعواهايي كه هيچ ربطي به اين موضوع نداشت براي چي به اينجا كشيده شد؟؟؟؟؟با گفتن اين حرفها اين مشكل حل شد؟؟؟؟؟ خداييش حل شد؟؟؟؟؟ حل كه نشد كه هيچ يه نفر رو هم از خودتون رنجوندين......
دانه جان با اينكه منظوري نداشتن باز هم از پارميس جان عذر خواهي كردن ...... مگه بالاتر از عذر خواهي چيز ديگه اي براي رفع كدورت هست ؟؟؟؟؟
ولي شما به جاي اينكه اين موضوع رو تموم كنين بيشتر خرابش كردين!!!!!!
پارميس جان كجايي كه بياي ببيني موضوعت به كجا ها كشيده؟؟؟!!
اينجا بايد سعي كنيم افراد رو با هم آشتي بديم نه اينكه بد تر از هم ديگه دورشون كنيم
واقعا جاي تاسف داره

بلاخره پارميس خانم اومدن
عزيزم نظري نميدي ؟

اومدم که بگم دانه جان من وقتی اون تاپیک رو خوندم و بعد هم نظر شما و آقای سنگتراشان (- دوستیابی و همسریابی ممنوع
هر گونه ارتباط مراجعان به صورت خصوصی یا عمومی جهت دوستیابی ، همسریابی اعم از دائمی و موقت (صیغه) از طریق تالار گفتگوی همدردی ممنوع می باشد. و مسئولیت و پیامد چنین ارتباطاتی متوجه خود عضو خاطی می باشد.) شاید از نظرات هر دوی شما یک برداشت کردم ولی هنوز سر حرفم هستم که نمی دونم چرا شما و دیگر اعضا راه اندازی میتینگ رو صرفاً دیدار رو در روی اعضا دونستین و برقراری رابطه . من دوباره اومدم تو تالار تا نظرات دوستان و پیغام های خصوصیم رو بخونم و هر چند با اتفاقات دیروز نظرم در مورد تالار و فضای تالار عوض شده و معتقدم این تالار فضای بسته ای داره و اکثر پیشکسوتان اینجا فکر می کنند حق دارند نظر خودشون رو به جمع تحمیل کنند و به نظرات اعضا هم احترام نمیذارن ولی بنا به دلایلی تصمیم گرفتم بمونم .

از همه کسایی که این تاپیک رو پیگیری کردند و نظراتشون رو چه اینجا چه در پیغام خصوصی واسم گذاشتند ممنونم . از دانه دیگه ناراحت نیستم و ازش بابت سوءتعبیری که پیش اومده عذر میخوام البته فقط در قسمتی که مربوط به جنس مخالف میشد نه در اصل موضوع .

از parmis08 توسط fnh63 تشکر شده

خوب خدا را شکر که دوستان قدیمی و پیشکسوت که در قبل با مدیر که گویی پسر خاله اشان هست ارتباطات ش ب ا ن ه داشتند و ما بی خبریم ! موجب بالا ارتقاء مرتبه اشان شده است .

اهمیتی ندارد که شما غایب باشید یا حاضر ، پیشکسوت باشید یا عضو تازه مهم این است که مسایل روزمره و عمومی خود را فرا نگرفته اید .

در مورد شما 118 ، که این روزها بسیار خطش اشغال است ! منظورم تنش های بود که در قدیم پیش می آمد و هر کدام از جمله آتنا خانم و ... دست به خداحافظی زده بودند و من خود در بازه ای از زمان می خواستم این کار را انجام دهم که خود جای سخن فراوان دارد ....

انسان ها بر اساس درک و فهم خود مسایل را متوجه می شوند ، پس از همه نمی توان توقع یکسان داشت . !!!

همگان خوش باشید !

سلام
من اومدم اینجا تا یه جورایی با پارامیس همدردی کرده باشم ، دلیلی وجود نداشت اون تایپیک قفل میشد ! آیا در اون تایپیک پارامیس حرفی از همسر یابی و دوست یابی زده بود که مدیر این گونه به قول خودشان شتاب زده عمل کرداند و با کپی کردن بندی از قوانین تالار که هیچ ربطی به اصل موضوع نداشت مسدود کردن اون موضوع رو توجیه کنند . میشد اون تایپیک به جاهایی بهتر ختم میشد نه به هیچ جایی ! واقعا دلیل سطحی نگری جناب مدیر رو در این اواخر نمیدونم شاید وقت ایشون به گونه ای نباشه که روی همه ی قسمت ها نتونن مدیریت کنن ولی هنوز چند کاربر مسئولیت پذیر در این سایت وجود دارن که اجازه ندن یک موضوع به بیراهه بره ( هر چند معتقدم پست پارامیس به بیراهه نمیرفت همونطور که پست اخیر خود من در مورد ایجاد بخش گفتگوی زنده سیر خوبی رو پیش کشید - بماند که یه جورایی ماست مالی شد -)

سلام خودتان راحت نکن شاید یک نفر ناراحت کرده ناراحت نشو باید مدیریت تالار حرف بزندعزیزان حرفهای می زند ادم ناراحت و غمگین می شود مدیریت تالار فکر تالار نیست مدیرهمدردی توجهی به اعضا نمی کند ارزو خانم از تالار رفت اتنا خانم مدیر همدردی باید جواب دهد

http://qsmile.com/qsimages/229.gif عجبا !!!! اينجا چه خبره .... فكر كنم تنها تاپيك فعال امروز همين تاپيك بوده كه تعداد صفحاتش به 4 تا رسيده..... عجب موضوع جنجال بر انگيزيه !!!!!!
بزن .... بكش ..... تحقير كن http://qsmile.com/qsimages/101.gif
منم اومدما........ كمر بند مشكي توي بوكس دارم http://qsmile.com/qsimages/112.gif http://qsmile.com/qsimages/111.gif
اگه جرئت دارين بياين جلو http://qsmile.com/qsimages/167.gif يه هو ديدين اين ريختيتون كردما http://qsmile.com/qsimages/283.gif http://qsmile.com/qsimages/106.gif
بابا بي خيال شوخي كردم به من يكي كاري نداشته باشين http://qsmile.com/qsimages/311.gif فقط ديگه بيشتر از اين به همديگه توهين نكنين .... خوبيت نداره .....زشته......خجالت بكشيد http://qsmile.com/qsimages/285.gif
http://qsmile.com/qsimages/289.gif خوب ديگه بچه ها ديگه بسته ..... ان شا الله اين موضوع همين جا تموم ميشه و ديگه بيشتر از اين كشش نميدين
موفق باشين

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hsh

سلام
من اومدم اینجا تا یه جورایی با پارامیس همدردی کرده باشم ، دلیلی وجود نداشت اون تایپیک قفل میشد ! آیا در اون تایپیک پارامیس حرفی از همسر یابی و دوست یابی زده بود که مدیر این گونه به قول خودشان شتاب زده عمل کرداند و با کپی کردن بندی از قوانین تالار که هیچ ربطی به اصل موضوع نداشت مسدود کردن اون موضوع رو توجیه کنند . میشد اون تایپیک به جاهایی بهتر ختم میشد نه به هیچ جایی ! واقعا دلیل سطحی نگری جناب مدیر رو در این اواخر نمیدونم شاید وقت ایشون به گونه ای نباشه که روی همه ی قسمت ها نتونن مدیریت کنن ولی هنوز چند کاربر مسئولیت پذیر در این سایت وجود دارن که اجازه ندن یک موضوع به بیراهه بره ( هر چند معتقدم پست پارامیس به بیراهه نمیرفت همونطور که پست اخیر خود من در مورد ایجاد بخش گفتگوی زنده سیر خوبی رو پیش کشید - بماند که یه جورایی ماست مالی شد -)

---

تشكر

سلام parmis08
وقتی من خودم را جای شما می گذارم، می فهمم چه احساسی دارید و چه برداشتی کردید. و من اصلا منظورم شخص شما و پیشنهاد شما و ...، نبود. بستن آن تالار به خاطر ملاحظه ذیل بود:
ببینید، اینجا یک فضای مجازی هست، تعداد کاربرانی که واقعا الان با هم در تعامل و فعال هستند و مرتب پست می زنند و در این تالار شرکت فعال می کنند شاید زیر صد نفر باشه، اما تعداد کسانی که به کمک خواهی آمده اند شاید بین 2 تا 3 هزار نفر باشد. همچین تعداد اعضاء حدود 7000 نفر هست. اما کسانی که مطالعه کننده این صفحات هست به دهها یا صد ها هزار نفر می رسد. در همین مدت کم بیش از 1000000 بازدید از صفحات تالار داشتیم(البته این تعداد توسط اعضاء و خیل انبوهی از میهمانان که عضو نشده اند به عمل آمده است).
با توجه به این مقدمه طولانی:
شروع کننده هر ایده و نظری به این معنا نیست که بتواند در همان جهت پیش ببرد.
مثالش همین موضوع شما هست. شما یک موضوع منطقی شروع کردید و عنوانش انتقاد به بنده در مورد بستن بست میتنگ بود. و از اینکه احترام به نظر شما نگذاشته ام و خوب موضوع شما را درک نکردم و سطحی نگر بودم و از همه بدتر با بستن موضوع شائبه این را ایجاد کردم که خدایی نکرده شما در صدد ایجاد مشکل هستید، بسیار ناراحت شدید و خواستید با تذکر و انتقاد خود هم رفع سوء تفاهم بکنید و هم اگر امکان دارد نظر اشتباه مدیر را اصلاح کیند.
اما شما شاهد بودید، افراد بنا به خواستهای قلبی و تمایلات خود در این تاپیک شرکت کردند نه صرفا در جهت هدف شما.
من به عنوان مشاور این را می فهمم و دلگیر نیستم. لیکن درگیر شدن اعضاء که ریشه مشکلات درونی آنها هست متفاوت هست از انتقاد سازنده ، بدون طعنه، بدون استفاده از کلامات ناشایست، و .....
و البته من چندین پست این موضوع را که اهانت آشکار به سایر اعضاء بود حذف کردم و بعضی پستها را نیز ویرایش کردم. ولی با این وجود شما می بینید که هدایت این موضوع که صرفا یک دیدگاه نظری و یک انتقاد ذهنی هست به سادگی میسر نیست.
اینجا به غیر از افرادی که پست های پرمحتوا تهیه می کنند،
و به جز افرادی که گمنامانه در حال پاسخگویی به سئوالات اعضاء هستند،
به جز افرادی که سئوال دارند،
به جز افرادی که موضوعات دلخواه را در محیط تالار ایجاد می کنند،
به جز افرادی که قصد کمک به خودشان یا دیگران دارند
بخشی نیز از اعضایی هستند که مشکلات و ضعفهای شخصیتی خود را در این تالار پراکنده می کنند. و این منجربه جبهه گیری افراد در برابر هم می شود. و ...
پس همیشه بستن یک موضوع به خاطر پست اولش وهدف آن کار نیست، بلکه به پستهای احتمالی هست که در پی آن می آید و گاهی نقطه آخرش به یک مسئله بدون بازگشت می رسد.
مثلا در همین موضوع که ظاهرا فقط 4 صفحه هست، من پستهایی را حذف کردم که واقعا جای شرم داشت.

به هر حال انرژی من هم محدود هست. و نمی توانم همه فرصت خود را در حذف و ویرایش پستهای اهانت آمیز بگذارم. چندی پیش همین مسئله به وجود آمد و به جای دهها پاسخ به مراجعان تالار مجبور به تعامل با افرادی داشتم که پیشاپیش می دانستم چنین شخصیت هایی مقاومت و غیر قابل تغییر هستند.
اما این مرتبه قصد دارم از انرژیم در راستای کمک به مراجعان بهره بگیرم. لذا خواهش می کنم ناراحت نشوید تا زمینه های بی حرمتی بیشتری برای بعضی اعضاء فراهم نشده است ، این موضوع را ببندم.