افسردگی دارم

سلام
من یه دختر 18 ساله هستم که به تازگی فهمیدم که افسردگی شدید دارم .من می خوام برای کنکور درس بخونم ولی متاسفانه ذهنم یاریم نمیکنه اصلا تمرکز ندارم ،متاسفانه این امکانم که پیش یه مشاوره برم هم ندارم.اصلا برای همین بود که اومدم این سایت و عضوش شدم.اگر شما راهی سراغ دارید که بتونم تمرکز خودمو بدست بیارم یا افسردگیم رو برطرف کنم خوشحال میشم نظرتون رو بشنوم .اگر مشاوره اینترنتی هم سراغ دارید خیلی بدردم میخوره .
از همین الان ازتون ممنونم

سلام

به چه خاطر میگی که افسرده ای؟(چه نشانه هایی از افسردگی درخودت میبینی؟)
فکر میکنی دلیل افسردگیت چیه؟

raje be afsordegi ziad tahghigh kardam
az 9 alamate afsordegi man 7 tasho daram
vaghean dige negrane salamatim hastam
vaghti asabani misham bad jori vaziate jesmim beham mirize

حالا که میدونی نشانه های افسردگی چه چیزاییه پس بشین و با خودت فکر کن و راه های از بین بردن اونها را پیدا کن .
اگرم خواستی اون 7 مورد را بنویس تا برات بگم که چه چاره ای داری ...
فراموش نکن که دوای هر انسان دست خودشه...
هر طور که درباره خودت فکر کنی همون میشی....
یه سری هم به آدرس زیر بزن:
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=3834&page=2

باید یه مقدار فکر کنم بعداً جواب بهتری بهت میدم.
آمیرزا (ح.ق)

من چندین ساله ورزش میکنم و تو این سالها معجزه هایی از ورزش برای خودم و دوستام دیدم که به قدرت اعجاز ورزش بر روح و روان کاملا ایمان پیدا کردم .
به شما هم توصیه میکنم حداقل هفته ای 3 روز توی ی باشگاه وقت بذارین ببینین چی میشه.

من خودم ورزشکارم من چن ساله که ورزش میکنم
من کمربنده قرمز تکواندو دارم چیزی نمونده مشکی مو بگیرم
ورزشکاره بدی هم نیستم من همه ی مراحل رو هم با دفعه ی اول قبول شدم تا حالا چند تا مدال گرفتم
ولی توی تمام این مدت اگر ورزش حالمو بدتر نمی کرد بهتر هم نکرده اگر بدونید ورزش رزمی کمک میکنه به صبر به تحمل سختی ها ولی...
من الان وتقعا احساس خستگی میکنم از زندگی کردن از تلاش کردن و خیلی چیزای دیگه
از شما به خاطره اینکه خواستید به من کمک کنید ممنونم

فکر میکنم تا حالا کسی درست متوجه حاد بودن قضیه من نشده من اگر به خدا ایمان نداشتم مطمین باشید یه لحظه هم این دنیا رو تحمل نمی کردم من فوق العاده نگرانه سلامتی جسمم هستم احساس می کنم هر دفعه که عصبی میشم قدمی با سکته فاصله ندارم واقعا این رو حس میکنم خیلی حالم خرابه از دوستان خواهش میکنم به داد یه شخص دم مرگ برسن بمیرم دلتون میسوزه ها ازتون از همین الان خیلی ممنونم

با سلام
افسردگي بي افسردگي.زندگي كن اين بخاطر اقتضاي سن شماست نگران نباش ما هم اين مراحل رو پشت سر گذاشتيم.به اطرافت توجه كن از زندگيت نهايت استفاده رو ببر.زندگي همين لحظه است به گذشته وآينده فكر نكن.

اخه از چیه زندگیم لذت ببرم از ارامشی که خیلی وقته از خونمون خداحافظی کرده و رفته شما بگید از چی من اگر از چیزی لذت میبردم که افسردگی نمی گرفتم

سلام
عزیزم نمی دونم برای چی افسردگی گرفتی اما اگر افسردگیت محیطی است می تونم بگم از افشرده گل سرخ استفاده کن خیلی تاثیر داره خودم امتحان کردم و اثرشو ظرف 1 هفته دیدم و دیگه هم افسدگیم بر نگشته ولی اگر علت خاصی داره باید حتما از مشاوره کمک بگیر ی که مختص مدیر همدردی براش پیام خصوصی بده شماره مرکز مشاوره که خودشونم اونجا مشاوره میده رو بهت میده من الان شماره تو ذهنم نیست وگرنه حتما شماره رو برا میزدم

خیلی ممنونم حتما به پیشنهاداتت عمل می کنم امیدوارم برای منم جواب بده

سلام عزیزم
چیه این قدر افسرده افسرده راه انداختی. چرا این قدر به خودت تلقین می کنی که افسرده هستی؟ بلند شو ببینم هین الان برو یه نوار شاد بزار و برقص. برو یک دست لباس نو ( نه چندان گران) بخر و بپوش. من فکر کنم تو عشق شکست خوردی نه؟ یا اینکه چند بار کنکور دادی و قبول نشدی؟ خوب نشه چه بهتر می خوای بری دانشگاه که چند سال دیرتر بیکار بشی؟ برو بشو مربی تکفاندو و خودت رو به اون بالا بالاها برسون و یه هدف عالی برای خودت در نظر بگیر. تو اگه اون جوری که گفتی به خدا ایمان داشتی الان اینطوری نبودی که؟ هنوز خدا رو با تمام وجودت درک نکردی. پاشو ببینم پاشو. بگو یا علی تا دستتو بگیره. تو می تونی.
کمربند تکواندو خیلی سخته ولی تو از پسش بر اومدی. هادی ساعی و الگو بگیر 2 تا از داداشاش و پدرش به رحمت خدا رفتن ولی افسرده نشد و حالا مدال طلای المپیک گرفته و افتخار ایران شده. یاد بگیر ازش.

از روحیه شادت خوشم اومد و ممنونکه با روحیه شادت به منم انرژی می بخشی منم داره کم کم حالم بهتر میشه ولی اصلا تو زندگی من عشقی وجود نداشته که بخوام ازش شکست بخورم تازه اگر این بود مشکلم خیلی قوی تر از اینا بودم که احساس افسردگی کنم فکر نکن دختره ضعیفی هستم .توی کنکور شرکت کردم ولی یه بار اون بارم قبول شدم ولی چون تلاش خودمو نکرده بودم و چیزی که می تونستم رو قبول نشدم نرفتم اصلا هم سراون ناراحت نیستم .اره قبول دارم که نتونستم خدا رو کامل بشناسم چون خیلی درکش از ذهن من فراتر هست ولی تا حالا وجود اون خیلی به من کمک کرده من سال هاست که مشکل دارم

سلام
خوبی؟
راستی از اسمشو نبر چه خبر؟!!

گول آرامش پس از طوفانشو نخور حتما پیگیری کن ،
مراقب خودت باش.

ممنون که شما پیگیر کار من هستید فعلا نه حالم زیاد خوبه نه زیاد بد معمولی مثل همیشه نه احساس شادابی نه احساس افسردگی شدید . بی تفاوت به همه چیز با کوچکترین مسئله ای هم بهم می ریزم هنوزم نتونستم برای خودم کاری بکنم نمیدونم باید چه طوری نسبت به مشکلاتم بی تفاوت باشم وقتی که داره زندگی مو داغون می کنه بازم ممنون

با سلام . من رضا هستم 24 ساله كه تا اين سال هرگز دوست نداشتم عاشق بشم. 4 سال پيش به نظر خودم زيبا بودم اما روزگار باعث شد كه موهايم ريزش كنه. و زيبايي ام را از دست بدم. از اون وقت تا حالا به عروسيا نميتونم برم. نمي تونم زيساد بيرون برم . تمام پناهم فقط خدا بود .شبا تا دير وقت گريه مي كردم و در نمازم اشك مي ريختم كه اي خدا گناهان منو ببخش و مرا بميران. ديگه طاقت ندارم .به خدا الانم طاقتم تموم شده. مي خوام به يه روانشناسي برم كه لااقل بتونم كمي با كسي درد دل كنم. اي كاش امام زمان ظهور كنه تا زمين پر از عدل بشه در اون صورت همه شاد ميشوند و افسردگي ها بر طرف مي شود. به اميد چنين روزي كه همه ما ها منتظر ش باشيم.

rezahlk
سلام
چقدر خوب شد که به این سایت اومدی،
دوست من با شرح حال مختصری که از خودت دادی، مطمئن باش این نوغ بد حالی ای که صحبتش رو کردی
با مراجعه ای چند جلسه ای ،به یه مشاور خوب یا حدالامکان یک روانشناس قابل حله،میدونی دلیل این مسئله چیه؟
دلیلش اینه که تو علت این مشکل(که صورت مسئله است) رو میدونی ،یعنی نصف بیشتر راه رو رفتی،چون یکی از مهمترین قسمت حل مسائل (بخصوص از این دست)پیدا کردن ریشه و رسیدن به اون هست.
حتما به یه مشاور سر بزن .مطمئنم خودتم از روند بهبودت شگفت زده میشی.

اقا رضا سلام
من خودم هنوز نتونستم راه حل مشکلاتمو پیدا کنم وگر نه به شما خیلی بهتر می تونستم کمک کنم ولی بدونید که خدا هیچ کسو تنها نمی ذاره این توی این چن وقت خیلی خوب به من ثابت شده ، اینکه من این سایت رو پیدا کردم خودش یه کمک بود از طرف خدا بچه های اینجا خیلی خوب با ادم همدردی می کنن و این از مزیت های این سایته من اول کار حالم خیلی بد بود نمی گم الان کامل خوب شدم ولی بهتر شدم شما هم خودتون حتما اینو می دونید زیبایی به صورت نیست به سیرت مگه چند نفر تو این دنیا زیبا هستن؟ چند نفرشون تا اخره عمر زیبا موندن ؟ تا حالا چقدر اسم ادم هایی که به خاطره زیبایی شون معروف شده بودن سالها بعد از مرگشون هم مونده و ورد زبون هاست تازه ریختن موها که توی مرد ها طبیعی و خوشبختانه این قدر علم پیشرفت کرده که دیگه الان کسی به خاطر این مشکل افسرده نشه منم زیبا نیستم میدونید برای یه دختر که احساس زیبایی نکنه چقدر سخته و زجر اور ولی با این مسئله کنار اومدم وخیلی وقته که دیگه اونقدر ازارم نمی ده چون کاری نمی تونم بکنم من خیلی از دختر ها رو میشناسم که توی سن وسال من به خاطر زیبایی یا عشق افسرده شدن ولی خوشبختانه مشکل من هیچ کدوم اینها نیست
اقای مهاجر دیگه منو فراموش کردید چرا دیگه بهم چیزی نمی گید

سپیده جان
من سه روز آخر هفته دانشگاهم بخاطر همین کمتر دسترسی به نت دارم.
امیدوارم حکایت من حکایت "کوری عصا کشه..."
کاشکی ماها همون یه سری مسائلی رو که میدونیم میتونستیم به بهترین شکل ممکن انجامشون بدیم ،اونوقت دیگه شرایط به مانند شرایط فعلی نبود.
موفق باشی
خودت رو باتمام وجود دوست داشته باش که استارت هر کاری همین مسئله است.

خیلی از تون ممنونم

سلام ببخشین من الان این تاپیک رو دیدم
اینو بخون شاید کمکت کنه

بررسیها نشان می‌دهد که ظرف سالهای گذشته، افسردگی در میان افراد جوامع مختلف با ضریب رشد بالایی روبرو بوده است. زمانی بود که افسردگی به عنوان یک «بیماری روانی» در نظر گرفته می‌شد و همراه با ناامیدی، شرمندگی و سرافکندگی بود.
در این که افسردگی، یک نوع بیماری است شکی وجود ندارد، درست همانند مرض قند یا بیماری قلبی. ولی اینها نشانه نقص یا عیب شخصی نیستند و نباید موجب شرمساری فرد قرار بگیرند. افسردگی قابل درمان است و هر چه زودتر تشخیص داده شود، راه درمان آن آسانتر است.

حالت افسردگی، کاملاً طبیعی است و اغلب مردم آن را تجربه کرده‌اند. امّا آنچه اهمیت دارد این است که بتوان حمله‌های آن را کنترل کرد وگرنه می‌تواند برای جسم و روان فرد بسیار آسیب رساننده باشد.

حمله افسردگی، پدیده شایعی است. حتی افراد بسیار شاد و سرحال نیز گاهی دچار افسردگی می‌شوند. اصولاً حالت ایستا و بدون تغییر هر چیز، حتی بهترین چیزها، نیز زندگی را بسیار ملال‌آور می‌کند. اگر شبی در کار نباشد شما چگونه از روشنایی روز لذت می‌برید؟ اگر غمی نباشد چگونه می‌توان از شادی‌ها لذت برد؟ بنابراین، امید و افسردگی نیز مثل این چیزها به هم ارتباط دارند. افسردگی هنگامی به عنوان یک مشکل بروز می‌کند که دوره آن طولانی شود به نحوی که به جسم و روان ما آسیب رساند. بدین جهت، فراگیری نحوه مدیریت موفقیت‌آمیز افسردگی اهمیت بسیار دارد.

اگر فرد بیگناهی را برای مدتی طولانی در زندان نگاه دارند ممکن است از نظر روحی خرد شود. ولی اگر همین فرد یاد بگیرد که با شرایط زندان چگونه کنار آید، ممکن است حتی بعد از 10 یا 20 سال، باز هم سالم و سرحال از زندان بیرون آید. نمونه‌های زیادی در این مورد وجود دارد که از آن میان ما فقط به نلسون‌ماندلا اشاره می‌کنیم. به طریق مشابه، افسردگی نیز هرگز نمی‌تواند شما را خرد کند، اگر یاد بگیرید چگونه آن را مدیریت کنید.

در زیر 5 دستورالعمل ساده برای مدیریت افسردگی ارائه می‌گردد:

1- فعالیت بدنی شدید
هرگاه احساس افسردگی کردید باید از نظر جسمی خود را فعّال نگه دارید تا انرژی‌های زیادی ذهن‌تان را مصرف کنید. احساس افسردگی، انرژی منفی در ذهن شما آزاد می‌کند که باعث تضعیف اشتیاق و امید شما نسبت به زندگی و کار می‌گردد. همچنین، سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف می‌کند و زمینه را برای ابتلاء به بسیاری از بیماری‌ها فراهم می‌سازد. این انرژی منفی با فعالیت بدنی شدید به بهترین نحو مصرف می‌شود. هر فعالیتی که دوست دارید را انجام دهید، فرقی نمی‌کند.

2- گشت زدن بی‌هدف
یکی دیگر از راههای مصرف انرژی منفی و منحرف کردن ذهن‌تان، گشت زدن یا رفتن بی‌هدف به هر کجاست. سوار اتوبوس یا مترو شوید و به یک طرف حرکت کنید. در بازارها و مراکز خرید بگردید. در یک رستوران بنشینید و هر چه دوست دارید بخورید یا بیاشامید. تا وقتی کاملاً خسته نشده‌اید به خانه برنگردید.

3- صحبت کردن با یک دوست نزدیک
مشکل خود را با یک دوست نزدیک در میان بگذارید. سعی کنید هر چه در دل دارید را بیرون بریزید. به اشتراک گذاشتن مشکل با یک دوست نزدیک، از شدّت نیروی‌های منفی می‌کاهد. دوستان خوب، قادرند شما را از افسردگی درآورند. آنها خصوصیات شما را خوب می‌شناسند و می‌توانند ایده‌های خوبی برای مواجه شدن با افسردگی به روشی مثبت در اختیار شما قرار دهند.

4- بنویسید، حتی چرندیات!
یک تکه کاغذ بردارید، یا کامپیوترتان را روشن کنید و یک فایل ایجاد کنید، و شروع به نوشتن احساساتتان کنید. هیچ چیز را مخفی نگه ندارید. هر چه واقعاً حس می‌کنید را بنویسید. زیاد در قید و بند معنی‌دار بودن نوشته‌هایتان نباشید.

آدم ممکن است حتی با نزدیک‌ترین دوستانش نیز نتواند بعضی حرف‌ها را مطرح کند ولی با خودش که می‌تواند. بنابراین هر آنچه در دل دارید را روی کاغذ یا توی کامپیوتر بریزید و هیچوقت خسته یا عصبانی نشوید. پس از آن که توانستید احساسات سرکوب شده خود را بیرون بریزید، به مقدار قابل ملاحظه‌ای احساس راحتی خواهید کرد.

5- شروع کردن یک ایده جدید
هیچگاه تصوّر نکنید که تمام امواج افسردگی، ناراحت کننده هستند. بعضی مواقع آغاز یک ایده یا نوآوری بزرگ و جالب هستند. ذهن شما سرگرم یافتن یا ابداع یک چیز جدید است. هنگامی که این دوره طی شد، افسردگی آغاز می‌گردد. در این هنگام ذهن شما دوباره شروع به تولید چیزهای جدیدی می‌کند که امید و شوق تازه‌ای به دنبال می‌آورد. بنابراین، مطمئن باشید که پس از گذشتن موج افسردگی، چیزهای خیلی بهتری برایتان پیش خواهد آمد.

سلام خوبین دوستان من ؟؟؟
رضا جان . سپیده جان می شه برام توضیح بدین چرا انقدر احساس نا امیدی می کنید و به قول خودتون افسرده اید؟
خوشحال می شوم بتونم کمکتون کنم. :72:

انوش و نازنین غ عزیز من جواب شما رو توی بخش تجربه های فردی تاپیک با تجربه اتون کمکم کنید هستش توضیح وضعم اونجا بیشتر هست امیدوارم برید اونجا و بعد از خوندن اون راهنماییم کنید از اینکه وقتتون رو در اختیار من می گذارید بسیار ممنونم