نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
من 6 ماهه عقد کردم
پدر همسرم فوت شده . مادر و خواهرش خیلی کنترل میکنن همه چیز رو
عاشق همسرمم. حالا ایشون نمیتونه هزینه عروسی تو تالار رو پرداخت کنه
حرصم گرفته از این که مامانش خیلی راحت میگه تو خونه .حتی نمیگه ببخشید و فلان
منم به مامانم گفتم پس عروسی کلا نمیخوام . میدونم لج میکنم ولی حرصم گرفته تصمیم دیگه ای نمیتونم بگیرم چرا نباید عروسی خوب داشته باشم ؟
سلام عزيزم
خودت هم ميدوني داري لج ميكني
خوشبختي با عروسي توي تالار بدست نمياد
سعي كن خوشبخت باشي
بيخودي اوقات خودت و همسرت رو اول زندگي تلخ نكن
من اگر جاي تو بودم وقتي ميدوني پرداخت هزينه واسش سخته حتي اگر خودشم ميخواست نميذاشتم هزينه كنه
بهش بگو كه هميشه دوست داشتي عروسيت توي تالار باشه ولي الان كه فكر ميكني ميبيني اونو بيشتر از يه عروسي مجلل ترجيح ميدي
اميدوارم خوشبخت بشي
سلام خانوم مجرد
خودتی؟ کجا بودی؟
پس بالاخره ازدواج کردی؟ و دیگه مجرد نیستی و متاهل شدی.....
خیلی خوشحالم... خیلی بهت تبریک می گم...
امیدوارم خوشبخت بشی...
عروس خانم این تاپیک را بخون. پستهای خوبی داره. رو بعضی پستها خوب فکر کن.
مشكل آهنگ گذاشتن من در عروسيم ....لطفا بگين چيكار كنم
به خصوص پست #13 ؛)
خوش بخت باشی:72:
خودتون میگید می دونم ندارن، چرا فکر می کنید که اونا باید خودشون رو خرد کنن، واسه چی؟ واسه اینکه می خوان توی خونه عروسی بگیرن،
آیا میدونید چند درصد مردم صرفاً در خونه عروسی می گیرن؟
آیا می دونید که یه تعدادی از مردم اصلاً عروسی نمی گیرن؟
یا یه چیز دیگه، اصلاً می دونید که یه عده عروسی خانواده داماد و خانواده عروس جدا از هم برگزار میشه،
خب با این تفاسیر برگزار کردن عروسی از طرف خانواده همسر شما از خیلی از مردم بالاتره، پس چرا واسه این کار باید خودشون رو خرد کنن؟
یه سوال دارم
چرا فکر می کنید که اگه مادر همسرتون مدیریت مراسم رو در دست داشته باشه، پس عروسی بد برگزار میشه، اگه این عروسی بد برگزار بشه، مردم پشت اولین کسی که حرف می زنن همون خانواده همسرتونه، و مطمئن باشید هیچ کس راضی به بد برگزارشدن جشن بچه خودش نمیشه، به عنوان کسی که تجربشو دارم میگم، از الان هدف ازدواج رو فراموش نکن، هدف اون یه شب نیست، هدف یه عمر زندگی هست. 10 ها نفر دیدم که سالها بعد از ازدواجشون دارن قسط میدن، دوست داری اینجوری باشه، از فردای عروسی باید نگران سر برج باشی که قسط عقب نیفته، پس بجای اینکه همسرتو جلوی خودتو خانوادت خرد کنی و انتظار خرد شدن داشته باشی ازش، خودت بگو که من هم راضی به جشن با خرج و برج بالا نیستم، مطمئن باش همسر شما متوجه این رفتار شما خواهد بود و جبران آن را هم در آینده خواهد کرد.
- - - Updated - - -
خانوم سطح توقعتو بیار پایین دنبال چشم و همچشمی نباش.
حالا یکی وضع حالیش طوری هست که نمیتونه عروسی بگیره و یتیم هم شده بآید بیاد خودشو خورد کنه بگه ببخشید عروسی نگرفتم??
با این طرز فکرت زندگیت زندگی نمیشه خودتو درست کن.
درضمن مادرشوهرت مثل مادرت میمونه دلتو صاف نکنی و با چشم طعنه و انتظار عذرخواهی باهاش برخورد کنی زندگیت جالب نمیشه
عزیزم زندگی دو روزه
نمیگم این موضوع بی اهمیته چون خودم هم یه دخترم و میدونم که دوست داری توی مهم ترین شب زندگیت همه چیز در بهترین وضعیت خودش باشه
ولی بیا از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنیم
بیا فکر کنیم که چطور میتونی یه جشن کم هزینه ولی فوق العاده تو خونه داشته باشی
به این فکر کن که وقتی خونه رو خودت تزیین و نور پردازی میکنی با یه دنیا خلاقیت همه مهمون ها از اینکه عروس این مجلس انقدر با سلیقس شک میشن
برنامه ریزی که با دخترای هم سن و سال فامیل یا دوستات چه رقص های باحالی تدارک ببینی
میتونی تو حیاط خونه یا کوچتون مراسم آتیش بازی داشته باشی
و با همه اینا از ته دل بخندی
تو این دنیا هیچی مهم تر از شاد بودن خودت و عزیزانت نیست
خوشبخت باشی دوست گلم
پارسالت یادته چی بودی؟چقد استرس و مشکلاتی که یادآوریش برای من خواننده تاپیکات هم سخته؟
حالا که شوهر کردی و مشکلات شخصیتم که نگرانش بودی برات تموم شده
میدونی الان وقت چیه ؟خداتو شکر کنی و قدر شوهرتو بدونی نه اینکه بخاطر همچین مسءله ای که خارج از توان همسرته بچه بازی ار بیاری !والا همین شوهر خشکو خالیم آرزوی خیلیاس پس قدرشو بدون!!!
ضمنا از قبل همش تو فکرت بودمو بخاطر مشکلاتت دعات کردم
با بیت الله موافقم.
(شما همون بیت الله عباسپور معروف ,قهرمان پرورش اندام هستید داداش?)
گرفتی مارو سوشی جون؟
امام خمینی:من ورزشکار نیستم ولی ورزشکاران را دوست دارم
وحید:من بیت الله عباسپور نیستم ولی بیت الله رو دوست دارم
راستی یکی از فامیلامون اسمش سوشیانته میشه بگی کدوم شهری سوشیانت جان؟جالب بود برام که پرسیدم
من تهرانم.
ولی حس ششمم میگه شما خود بیتولله عباسپور معروف هستی داداش <3
خانم مجرد عزیز ازدواج و متاهل شدنت رو بهت تبریک میگم و برات ارزوی خوشبختی و شادی و سعادت میکنم . عزیز دلم سعی کن و سعی کن قبل از هر کاری مهارتهای زندگی و همسر داری رو خوب فرا بگیری و به کار ببندی . شرایط همسرت رو همیشه درک کن . شما دیگه همسر و همراه و همدل و همراه ایشون هستی . اگر شما نتونی ایشون رو درک کنی پس از چه کسی میتونه انتظار داشته باشه ؟ نه خانواده خودت و نه از خانواده همسرت توقع زیادی نداشته باش . شما و همسرت الان دیگه یک خانواده جدید هستید و هر چقدر بتونید بیشتر استقلا ل داشته باشید بیشتر به نفعتونه . حتی اگر پدر همسرتون هم زنده بودند ( خدا رحمتشون کنه ) شما نباید انتظار داشتید که براتون عروسی مفصل بگیرند . شما به توان مالی همسرت نگاه کن و زندگیت رو با اون هماهنگ کن و پیش ببر . خوشبختی چیزی نیست که ساده و ارزان و بدون تلاش به دست بیاد . برای به دست اوردنش تلاش و زحمت و البته مهارت لازمه .
سخنرانی کلید مرد رو حتما گوش کن .
سلام بچه ها :72:
خوبیییییید؟ منو یادتونه؟؟؟ اخ جوووون
واقعا ادمیزاد چقد فراموشکاره ... یادتونه پارسال و پیارسال چه اتفاقاتی ... چه روزای تلخی...
اره مصباح جون خودمم. شما عروس نشدی؟ :43:
بچه ها ممنونم ولی همه مثل شما فکر نمیکنن
منظورم مردم هست.. میدونم چی میگید ولی سلیقه و شیک بودن و غیره یه چیز نسبیه.. یه مراسمی از نظر اونا شاید خوب باشه ولی من تو اون مراسم همش بغض کنم و سرخورده بشم
کلا بنده یه سالی پیش مشاور جووونم میرفتم عالی بود
الان دو سه ماهه نرفتم ریختم بهم اخه دوره درمانم کامل نشده بود که به دلیل مشغله کاری دیگه نرفتم
راستی من سرکارم میرم :310:
بچه ها راست میگید بعضی وقتا تو دلم میگم یادته قبلا چی بودی؟ یادته چه کارایی کردی...
اصل موضوع اینه که من عروسی انچنانی نمیخوام مثلا 2 یا 3 میلیون بیشتر هزینه کنن عروسیم اونی میشه که میخوام
یعنی کلا با 10 میلیون
موضوع اصلی کنترلگری مادرشوهرمه .. این عروسی مصداقشه.. بچه هاش تحت کنترلشن
بعدشم بخدا میگن اگه از اول خرج نکنی دیگه بدعادت میشن و واست خرج نمیکنن
خدا لعنت کنه این بقیه رو که ما هر کاری می کنیم فقط به خاطر اونهاست،
واقعاً فراموش کردیم زندگی رو ، فراموش کردیم هدف از ازدواج رو، فراموش کردیم که قرار نیست ما با ازدواج بیفتیم توی شیشه عسل بلکه قراره باهاش یه زندگی به شیرینی عسل درست کنیم ، این چه دید و چه منطقیه آخه، مگه طرف دوست پسرته که باید تیغش بزنی، همسرته، بعد این قراره به زندگی مشترک فک کنی نه به خانواده قبلی خودت و نه به خانواده قبلی همسرت، باید به این فک کنی که شما یه محور اصلی یه خانواده شدید و قراره دوش آ دوش همسرت زندگی رو بسازی. پس این دیدتون رو اصلاح کنید و همسرتون رو نزدیک ترین فرد به خودتون قرار بدید.
با کامنت یه دنیا خوشبختی کاملا موافقم
و به عنوان یه پسر وقتی حرفهای شما مثل:
اگه خرج نکنه بد عادت میشه
2 3 میلیون بیشتر خرج کنه (مصداق فشار آوردن و عدم درک شما)
و مخصوصا اون جمله :
بقیه میگن... (مگه واسه بقیه زندگی میکنی? شوهرت تو خرج بیوفته که بقیه چیزی نگن!!)
این مدل جمله های شما منو از این که همچنان مجردم خیلی شاد کرد. بی رودربایستی بگم اصلا دلم نمیخواد وقتی ازدواج کنم همسرم طرز فکرش شبیه شما باشه.
اینارو نگفتم جبهه بگیری یا بخوام ناراحتت کرده باشم. رک گفتم که درک کنی چقدر توقعادت غیر منطقیه.
و اون مادرشوهری که میگی رو بچش کنترل داره رو خیلی زشت گفتی
سالها بعد بچه دار بشی و پسر کاکل زریت که با خون دل بزرگش کردی موقع ازدواجش بشه و عروست همین حرفو بزنه چنان دلت میشکنه که یآد حرف امروزت میوفتی و میفهمی چه حرف زشت و زننده ای درمورد یه مادر زدی.