شوهرم بی دلیل اصرار داره مهریه امو ببخشم

با سلام من تایپیک زیاد زدم و به نتیجه نرسیدم باز هم یه مشکل جدید ما الان 2سال نیم که عقد هستیم اختلاف هم زیاد داریم با هم تو تاایپیکای قبلیم گفتم که قبل عقد تو دوستیمون من پولامو همه دادم بهش خونه خرید ولی موقع سند حاضر نشد هیچی به نام من بزنه و گفت قرض بهت پس میدم بعدا ولی بعد از عقدمون به خاطر جریانی که تو کارش مشکل پیدا کرد 3دنگ خونرو زد به نامم همیشه میگفت 3دنگ رو برگردون ولی چند روز پیش یهو گفت باید 3دنگمو بدی یا نصف مهریتو ببخشی وگرنه دعوا راه میندازم اومد خ نمون و بالاخره مامانم فهمید رک نشسته به مامانم گفته مهریشو ببخشه فعلا یه ماه وقت داده اونم به خاطر امتحانم نمیدونم چکار کنم واقعا زورم میاد اخه اون 3دنگ واقعا حق خودمه پولمو الان 5سال بهش دادم چرا باید مهریمو ببخشم تا حالا یه کار خوب انجام نداده یه خاطره خوب ازش ندارم حتی دوستم نداره بهش گفتم دست بزار رو قران دوستم داری تا کل مهریمو ببخشم ولی قبول نکرد حالا موندم چکار کنم مامانم میگه جدا شو ازش بخدا تا حاحتی یه ذره طلا نگرفته چون میگه طلا دوست ندارم واقعا موندم چکار کنم حالا

- - - Updated - - -

یعنی هیشکی هیچ نظری نداره اگه جای من بودین چکار میکردین واقعا یعنی بخشیدن نصف مهریم کار درستی-؟

سلام دوست عزیز
من خیلی توی این مسئله ها تجربه ندارم ولی تاجایی که میدونم مهریه حق زن هست و دلیلی نداره که بخشیده بشه
به نظر من این کار رو نکنید بهتره ولی منتظر نظر دوستان هم باشید
موفق باشید
یاعلی...

هم خودم و هم مامانم بهش گفتیم ایرادی نداره میبخشمش همشو ولی همون لحظه طلاقم بده چون خودمو میشناسم و میدونم اون زندگی بعدش دیگه زندگی نمیشه پس بهتره خیلی مودبلنه جدا بشم

همچین کاری نکنی خانوم چرا پول ریختی پاش همینه دیگه فکر میکنه یه امر عادی و بدیهی از سمت توئه
شما هم بگو اون خونه و ملکی ک خریدید رو بی دلیل به نام شما بزنه
من نظر شخصی خودمو میگم: اگه من بودم چنین آدمی رو نمیتونستم تحمل کنم !!!

میگه دروغ گفتی قرار بوده هروقت گفتم 3دنگ رو بزنی ولی من نمیزنم چرا باید 3دنگ رو پس بدم منم از خونه پول دادم پس حق دارم به نظرتون اگه اصرار کرد طلاق بگقرم موندم واقعا سر دوراهی

خدا به همه مون رحم کنه
مردهای قدیمی چطور مردی بودن بعضی از مردهای الان مرد که نیستن هیچ دست هر چی نامرده از پشت بستن:54:
دوست خوبم همونطور که خودت گفتی این حق تو بوده و نیازی به برگردوندنش نیست ... در مورد مهریه انتخاب با شماست خیلی از خانم ها هستن که مهریه ندارن یا اینکه خیلی کمه اما به مردبودن طرف مقابلشون اطمینان دارن ... به اینکه خوشبخت شون میکنه ... ازین مطمئنا که هر کاری برای شادی شون میکنه ... شما هم ببین با این مرد این زندگی رو بدست میاری یا اینکه قراره تا آخر عمر شما ایشون رو بگردونی:97:

خواسته شوهرتون خیلی غیر منطقی و نامردانه و ناجوانمردانست حیف مرد که اسمشو فقط یدک میکشه ایشون :81:

ببخشید اینجوری حرف میزنم چون اعصاب واقعا داغون میشه همچین افردای رو میبینم :324:

من مشاور نیستم ولی بعنوان 1 پسر میگم مردی اگه با این شرایط که فرمودید باشه و دنبال این چیزا، 2 زار هم نمیارزه . :81:

بنظر من شما هیچ کاری نکنید اگه میخاد طلاقتون بده که آخرین و بدترین راهه ،که باید مهریتون رو بده و وقتی بحث طلاقو پیش بکشه ورق برمیگرده سمت شما

و بخاطر مهریه هم که شده طرف طلاق نمیره

شما بشینید کلاهتون رو قاضی کنید ببینید با این شرایط و خصوصیات میخاین ادامه بدید یا نه؟

اگه میخاین ادامه بدید امتیازای منفی و مثبتش رو بنوسید ببینید کفه ترازو به کدوم سمت میکشه

بعد تصمیم نهایی و مشاوره وسبک و سنگین کنید .

سلام
به نظرم باید پولتو پس بگیری، خونه شو پس بدی، مهریه اتم نبخشی.
شما تو روابط مالیتون همه چی رو قاطی کردید و احتمالا اون اقا میخواد بخاطر غرورش گرو کشی کنه.
کلا باید تو روابطتون یه تجدید نظر کلی کنید اینطوری نمشیه زندگی کنید.

با سلام

از مهریتون نگذرید اما خیلی مودبانه و عاطفی بگید ..... همانطور که از روی علاقه پول دادم که در خرید خونه استفاده کنی ف تصورم این بود که شما هم همین حس را به من داری و این سه دونگ را عوض اون کمک دادی .... حالا اگر مایل نیستی مشکلی نیست .... تقاضا می کنم پولی که برای خرید خونه داده ام به من بده تا من این سه دونگ را به نام شما بزنم و بتونم با اون پول کاری انجام بدهم

دقت کنید که هیچ وقت در مسئولیتهای مردانه وارد نشوید مگر آنکه هر قدمی بر می دارید و کاری می کنید و هزینه ای می دهید بی هیچ چشمداشتی باشه یعنی قلباً به عنوان یک هدیه در نظر داشته باشید

بنده کارشناس نیستم و صرفاً از روی تجربیات خود و اطرافیان و نیز نظر شخصی خود اعلام نظر می کنم:
زندگی که توش مال "من"، مال "تو"، امد یعنی "مایی" وجود نداره،| زمانی شما از "من" و "تو" حرف میزنید که "ما" در کار نباشه، پس اول به این نتیجه میرسیم که بین شما "مایی" وجود نداره، و زندگی همه اش همون ما هست و با دو تا من و تو خالی نمیشه به زندگی امید وار بود.
اول اینکه مهریتون چقدر هست؟
مهریه حق زن هست هرچند الان به سمتی رفتیم که مرد چیزی که در توانش نیست رو مهریه زنش می کنه و مهریه شده تضمین زندگی واسه دختر،
زندگی که قرار باشه به خاطر مهریه پا برجا باشه همون بهتر که نباشه، چون اون زندگی نیست، صرفاً تحمل همدیگه هست
اینکه دوستان گفتن خرج کردن زن در زندگی اشتباهه و مرد پرو میشه و ... رو قبول ندارم چون دیدم دور و اطراف خودم که حساب کتاب بین زن و مرد اصلاً وجود نداره، و از طرف مقابل هم اگه چیز سرمایه ای برای خودشون میخرن به اسم جفتشون هست، اما این منوط به اینه که دو طرف من و تو نباشن، بلکه به ما تبدیل شده باشن، اما در صورتی که شما یا طرف مقابلتون پول براش اونقدری مهم هست که فکر کنید روزی این بده بستان ها پایه زندگیتون رو هدف قرار میده و کار به مهریه بخشیدن و .... میکشه بایست از همون اول حساب کتاب مالیتون رو قاطی زندگی نکنید، و به نظر من پی بردن به این موضوع هم کار زیاد مشکلی نیست، یعنی با یه 2*2 میشه فهمید، و به به سمت ما شدن در مسائل اقتصادی نرید که خب این هم آفاتی داره که کاری بهش نداریم (چون ازدواج مثل کار کردن نیست که صرفاً از یه بعد شراکت بین دو نفر ایجاد کنه، ازدواج شراکتی است همه جانبه و یکی شدن دو نفر از همه ابعاد). اما وقتی نمیشه در مسئله اقتصادی ما شد دیگه باید دو طرف باهاش کنار بیان و هر کسی وظیفه خودشو در زندگی انجام بده.
اما در مورد مسئله شما باید بگم که: با توجه به توضیحاتی که دادید در هیچ حالتی مهریه خودتون رو نبخشید، و در صورتی که همسرتون راضی شدن مبالغ پولی که به ایشون قرض دادید رو بهتون بدن، 3 دانگ خونه رو بهشون برگردونید و اما در مجموع زندگی کردن با 2*2 اینجوری زندگی کردن نیست،
و برای ادامه زندگیتون یه چارتی تهیه کنید و اخلاق خوب و بد همسرتون رو روش بنویسید و در مقابلش خواسته هاتون رو هم بنویسید و بینشون سبک سنگین کنید و بر اساس اون قدم بعدی رو بردارید.

سلام ممنون از نظرات همگی مهریه من 114 سکه است حتی قبل عقد من گفتم 1سکه و حق طلاق داشته باشم ولی قبول نکردن زندگی ما اصلا شبیه بقیه نیست مثلا ما 3 ساله هنوز عروسی نکردیم حتی من گفتم جشن ع وسی هم نمیخوام ولی کلا بی قید اصلا مهم نیست واسش بیشتر از این ناراحتم که وقتی بحث میشه همیشه اولین کارش اینه خانوادمو میاره وسط میاد دم خ نمون همیشه هم میگه کار به دادگاه بکشه میگم این دختر نبوده کلا فکر داره دیونم میکنه البته فعلا اتش بس تا بعد امتحان تخصصم که بهش گفتم نصف مهریمو میبخشم

اگه دوستانی که جدا شدن از همسرشون راهنماییم کنن خیلی ممنون میشم چون احساس میکنم اونا تجربشون بیشتره هردو زندگی رو تجربه کردن